چاپ کردن این صفحه

تمییز مشترکات در نرم‌افزار درایة النور

    قسمت دوم

دوشنبه, 26 اسفند 1398 ساعت 22:14
    نویسنده: سید علیرضا حسینی؛ تلخیص و آماده‌سازی: سید محمد شجاع‌الدینی
این مورد را ارزیابی کنید
(2 رای‌ها)

اشاره

در شماره 67 فصلنامه ره‌آورد نور (ویژه‎نامه پژوهش‌های رجالی)، پس از بیان جایگاه و سابقه تاریخی بحث تمییز مشترکات، عوامل ایجاد اشتراک مورد بحث و بررسی قرار گرفت. در این شماره، مراحل چهارگانه تمییز مشترکات به صورت کاربردی در اسناد کتاب شریف کافی ارائه می گردد.

در مرحله اوّل، با سنجش تقریبی طبقه راوی، دامنه اطراف تردید و به تبع آن، دامنه اطراف تحقیق کاهش می‌یابد و در مرحله دوم، با تتبّع فردی یا استفاده از منابع مکتوب و یا نرم‌افزارهای رایانه‌ای، اطراف تردید مشخّص می‌گردد. اگر در این دو مرحله، نتیجه مطلوب حاصل نشد، در گام سوم به مقایسه بین اسناد اطراف تردید پرداخته شده و با توجّه به وجود عناوین متعدّد برای هر راوی، تعیین مصداق می‌شود. در برخی اسناد، پس از طی این مراحل سه‌گانه نیز مصداق عنوان مشترک شناسایی نمی‌شود. در این مرحله، رجوع به کتب رجال، نقش مؤثّری در بازشناسی عنوان مردّد خواهد داشت.

کلیدواژگان: اطراف تردید، عنوان مشترک، عنوان مردد، طبقه راوی، درایة النور.

مراحل تمییز مشترکات

در ابتداء، توجّه به این نکته لازم است که در طرح مباحث و انتخاب مراحل کار به شکل ذیل، دو نکته را مدّ نظر داشته‌ایم که بر ضرورت توجّه به آنها در مقدّمه نیز اشاره داشتیم. آن دو نکته، عبارت‌اند از:

  1. ارائه راه‌حلّی که برای همگان، با اختلاف سطوح در آگاهی‌های رجالی، قابل پیمودن باشد؛
  2. ضریب اطمینان راه‌حلّ، در حدّ قابل توجّهی، بیش از راه‌های دیگر باشد.

الف. سنجش طبقه تقریبی راوی

از مهمترین و ابتدائی‌ترین نکاتی که در مراحل تمییز مشترکات، باید به آن توجّه تامّ داشت، شناخت طبقه تقریبی عنوان مشترک است. منظور از «طبقه» در اینجا، جایگاهی است که عنوان مورد نظر در سند، به خود اختصاص داده است. این جایگاه را می توان با سنجش رابطه «عنوان مردّد» با صاحب کتاب، معصوم(علیه السلام) و یا راوی معروفی که وجود او در سند جنبه شاخصیت دارد، تعیین کرد. در مباحث آینده، جایگاه را بر اساس رابطه «عنوان مردّد» با «صاحب کتاب» تعیین می‌کنیم.

اوّلین فایده‌ای که شناخت و توجّه به طبقه راوی در بحث تمییز مشترکات در بر دارد، تقلیل دامنه اطراف تردید و در نتیجه تقلیل دامنه تحقیق است که به سهم خود، در پیشبرد بحث تمییز مشترکات، قدم مهمّی به شمار می‌آید؛ مثلاً اگر در اسناد کافی به عنوان «احمد بن محمد» برخورد کرده و در صدّد تعیین مصداق آن برآمدیم و در این راه، به جایگاه عنوان در سند توجّه نداشتیم، دامنه تحقیق بسیار گسترده‌ای را در پیش روی خواهیم داشت؛ به گونه‌ای که عنوان فوق در نگاه اوّل، مردّد بین پنج نفر می‌باشد (شکل 1) که عبارت‌اند از:

  • - أحمد بن محمد بن سعید، ابن عقده؛
  • - أحمد بن محمد العاصمی؛
  • - أحمد بن محمد بن عیسی؛
  • - أحمد بن محمد بن خالد؛
  • - أحمد بن محمد بن أبی نصر.

تصویری از محیط نرم افزار درایة النورشکل 1

امّا اگر در قدم نخست، طبقه عنوان مورد نظر را مشخّص کردیم، دامنه اطراف تردید، به‌مراتب کمتر خواهد شد؛ حتّی در مواردی، شناخت طبقه راوی و جایگاه خاصّ او در سند، برابر با خروج «عنوان مردّد» از اشتراک است. به اسناد ذیل توجّه کنید:

  • - «أحمد بن محمد، عن علی بن الحسن، عن محسن بن أحمد، عن یونس بن یعقوب، قال: سمعت أبا عبد الله ـ علیه السلام ـ یقول: ... .»(1)
  • - «محمد بن یحیی، عن أحمد بن محمد، عن عثمان بن عیسی، عن سماعة بن مهران، قال: سألته... .»(2)
  • - «عدّة من أصحابنا، عن سهل بن زیاد، عن أحمد بن محمد، عن حماد بن عثمان، عن إسحاق بن عمار، عن أبی عبد الله ـ علیه السلام ـ ... .»(3)

هر سه سند، از اسناد کامل کتاب شریف «کافی» هستند؛ یعنی از مشایخ مرحوم کلینی شروع و به معصوم(علیه السلام) ختم می گردند. در عین حال، عنوان «أحمد بن محمد» در هر سه سند به چشم می خورد. اگر محقّق هنگام برخورد با این اسناد، دامنه تحقیق خود را متناسب با فاصله «عنوان مردّد» در هر سند با صاحب کتاب ـ طبقه راوی ـ تنظیم کند، به این نکته خواهد رسید که مثلاً عنوان «أحمد بن محمد» در سند سوم، فقط بر «أحمد بن محمد بن أبی نصر» منطبق است.

ممکن است که تأکید بر نکته فوق، از دیدگاه گروهی، لازم نباشد و در زمره اوّلیات کار به شمار آید؛ تا حدّی که نیاز به تذکّر نداشته باشد؛ امّا حقیقت امر، غیر از این است؛ زیرا شناخت و تعیین طبقه راوی، مبتنی بر شناخت و معرفت کامل، با توجّه دقیق نسبت به واقعیت‌های موجود در اسناد، از قبیل: تحویل، تعلیق و اضمار است که متأسّفانه، گاه از دیدگاه بزرگان مخفی مانده و موجب بروز اشتباهاتی در فهم دقیق اسناد گردیده است.(4)

البته ضرورت تعیین جایگاه راوی، به عنوان اوّلین‌گام در تمییز مشترکات، منحصر به موارد فوق نیست؛ بلکه در اسناد معمولی که عاری از هر گونه ظرایف فنّی باشند نیز ضروری است؛ زیرا مشاهده شده است که گاه به صرف وقوع «عنوان مشترک» و بدون توجّه به طبقه راوی، سند کنار گذاشته می‌شود؛ حال آنکه اگر اولاً به کتابی که سند مورد بحث در آن ذکر شده و ثانیاً به جایگاه «عنوان مشترک» در سند، اندک‌توجّهی می‌شد، ابهام و اشتراک از عنوان برطرف می‌شد؛ برای روشن شدن موضوع، به یک مثال توجّه نمایید:

«محمد بن یحیی، عن أحمد بن محمد، عن علی بن أحمد، عن یونس، قال: کتبت إلی الرضا ـ علیه السلام ـ : ... .» این سند، از جمله اسناد ساده «کافی»(5) است که در نگاه اوّل، حاوی چهار عنوان مشترک است. از میان این عناوین، عنوان «محمد بن یحیی» مورد نظر ماست. کسانی که با کتاب شریف «کافی» و اسناد آن آشنایی دارند، بر این نکته واقف هستند که «محمد بن یحیی» در ابتداء اسناد ـ البته اسناد بی‌تعلیق ـ «کافی» فقط منصرف به «محمد بن یحیی العطار» می‌باشد و کوچک‌ترین احتمال اشتراکی در عنوان فوق راه ندارد. نگارنده به یاد دارد که روزی در مجلس درس یکی از اساتید بزرگوار که به‌حقّ از بزرگان حوزه علیمه قم بوده و بر گردن حوزه و نظام، حقّ بسیاری دارد، آن استاد چنین فرمود: «عنوان (محمد بن یحیی) در سند فوق، مشترک است بین (محمد بن یحیی المعاذی) و (محمد بن یحیی الرهنی).» در صورتی که بر اساس تتبّع، «محمد بن یحیی المعاذی» در کتب اربعه فقط در اسناد تهذیب واقع شده(6) و «محمد بن یحیی الرهنی» عنوانی مصحف است و مصداق خارجی ندارد.(7)

گفتنی است که مشکلِ یادشده، از دیرباز وجود داشته و تاکنون نیز ادامه دارد و همچنان‌که قبلاً گفته شد، این امر موجب شده است که به دلیل وجود عنوان یا عناوین مشترک در اسناد آنها ـ که گاه اشتراک نیز ابتدائی بوده و با قدری تأمّل قابل رفع می‌باشد ـ متون روایات یا به طور کلّی کنار گذاشته شوند(8) و یا چندان مورد توجّه قرار نگیرند. جای تردید نیست که باید برای حلّ چنین مشکلی، تدبیری اندیشیده شود و راه حلّی ارائه گردد. اینک، جای این پرسش است که راه حلّ چیست؟ و چگونه می‌توان به آن دست یافت؟

در پاسخ به دو سؤال فوق، دو نوع از اسناد را مدّ نظر قرار داده، به تبیین راه حلّ مورد نظر می‌پردازیم.

نوع اوّل: اسناد معلّقی(9) که در ابتداء آنها، عنوان مشترکی واقع شده باشد؛ مثل دو سند زیر:

  • - «عدّة من أصحابنا، عن أحمد بن محمد، عن الحسین بن سعید، عن فضالة بن أیوب، عن سیف بن عمیرة، عن عبد الله، عن رجل، عن أبی جعفر ـ علیه السلام ـ .»(10)
  • - «أحمد بن محمد، عن الحسین بن سعید، عن الحسین بن علوان، عن عمرو بن شمر، عن جابر، عن أبی جعفر ـ علیه السلام ـ .»(11)

سند دوم، بلافاصله بعد از سند اوّل ذکر شده و اوّلین اسم، از ابتداء سند حذف گردیده و عنوان مشترک «أحمد بن محمد»، در ابتداء سند قرار گرفته است.

نوع دوم: اسناد کاملی که مشتمل بر عنوان مشترکی باشند که با تأمّلی کوتاه، خروج آن عنوان از اشتراک، قهری بوده و یا چندان مشکل نباشد.

در نوع اوّل، ما با دو مسئله روبه‌رو هستیم. نخستین مسئله، باور وقوع تعلیق(12) در اسناد از جانب محقّق، و سپس، تعیین جایگاه راوی و تقلیل دامنه اطراف تردید است. در صورتی که محقّق در مسئله اوّل تردید داشته باشد، در تعیین جایگاه راوی (طبقه) با مشکلات اساسی مواجه خواهد شد.

در هر یک از دو مرحله ذکرشده، مفیدترین منابعی که می‌توان به آنها رجوع کرد، اسناد هستند. آنچه در این بین مهم است، کیفیت رجوع به اسناد و نحوه استفاده از آنها می‌باشد.

به منظور تبیین هر چه بهتر این مسئله، ضمن تکرار مثال قبل، به بررسی راه حلّ مورد نظر می‌پردازیم:

  • - «عدّة من أصحابنا، عن أحمد بن محمد، عن الحسین بن سعید، عن فضالة بن أیوب، عن سیف بن عمیرة، عن عبد الله، عن رجل، عن أبی جعفر ـ علیه السلام ـ .»(13)
  • - «أحمد بن محمد، عن الحسین بن سعید، عن الحسین بن علوان، عن عمرو بن شمر، عن جابر، عن أبی جعفر ـ علیه السلام ـ .»(14)

عنوان «أحمد بن محمد»، از جمله عناوین پُرتکرار و مشکل‌ساز در اسناد «کافی» است. این عنوان، حدود 3900 بار در مواضع مختلف، در اسناد «کافی» تکرار شده است. علاوه بر آن، در ابتداء اسناد معلّق(15) نیز به کرّات وارد شده است. اگر ما در صدد این نکته باشیم که اصل وقوع تعلیق در اسناد «کافی» را با توجّه به اسناد «أحمد بن محمد» بررسی کرده و آن را بپذیریم یا به دیگری نشان بدهیم، باید این امکان را برای محقّق فراهم کنیم که قادر باشد دست‌کم سه دسته از اسناد را پیوسته و زیر هم و به ترتیب مذکور در کتاب ببیند؛ تا ضمن قیاس آنها با هم، به اصل وقوع تعلیق اعتراف کند. این سه دسته، عبارت‌اند از:

دسته اوّل: اسنادی که مشتمل بر عنوان «أحمد بن محمد» به عنوان اوّلین یا دومین فرد در سند باشد که مجموعاً 3475 سند را شامل می‌شود.

دسته دوم: اسناد دربردارنده عنوان «أحمد بن محمد...» با 1072 سند.

دسته سوم: اسناد «احمد بن محمد بن خالد» با 750 سند.

آنچه می‌تواند ذهنیت محقّق را به اصل وقوع تعلیق در اسناد کافی نزدیک کرده و زمینه پذیرش این حقیقت را در وی به وجود آورد، مشاهده اسناد فوق، با در نظر داشتن نکات زیر است:

  • - ترتیب اسناد، به ترتیب ذکرشده در کتاب باشد؛
  • - فاصله بین هر دو سند، هنگام ترتیب اسناد در نظر گرفته شود؛
  • - اختلاف ابواب یا کتاب(16)، در مورد اسناد هر باب و کتاب مدّ نظر باشد.

دستیابی به این هدف، از هیچ‌کدام از کارهای انجام‌شده پیشین، امکانپذیر نبوده و یا حدّاقل بسیار دور از دسترس می‌باشد. ساده‌ترین راه ممکن ـ با صرف نظر از رایانه ـ رجوع به کتاب و تنظیم اسناد مورد نظر بر اساس ترتیب فوق است. به بیان ساده‌تر، محقّق باید با رجوع به کتاب، اسناد مورد نظر را شناسایی کرده، با در نظر داشتن خصوصیات مذکور (ترتیب، فاصله، کتاب و باب) آنها را یادداشت کند و در مرحله بعد، به مقایسه آنها بپردازد.

اگر فرض کنیم برای شناسایی و یادداشت کردن هر سند، 2 دقیقه(17) وقت لازم باشد، حدود 10600 دقیقه، یعنی 170 ساعت وقت لازم است تا فقط اسناد مزبور استخراج و یادداشت شوند. مدّت زمان دیگری لازم است تا محقّق به مقایسه این اسناد با هم بپردازد و نکته مورد نظر را اثبات و یا نفی کند. با طیّ این مراحل، تنها یک گام برداشته است و آن، پذیرش حقیقتی به نام تعلیق است. برداشتن گام‌های دیگر نیز مستلزم صرف وقت زیاد خواهد بود؛ درحالی‌که با داشتن یک برنامه دقیق، دسترسی به تعداد اسناد فوق ـ با در نظر داشتن تمام خصوصیات ـ حداکثر در مدّت یک ساعت امکان‌پذیر خواهد بود. علاوه بر اینکه به وسیله رایانه، نشانی اسناد را نیز خواهیم داشت و ما در محاسبه کار دستی، زمانی را که باید به نوشتن نشانی اسناد اختصاص داده شود، در نظر نگرفته بودیم.(18)

مزیّت دیگری که در کار با رایانه وجود دارد، این است که پس از تهیه چنین برنامه‌ای، استفاده از آن برای همگان ممکن بوده، محدودیت‌های یک کار شخصی، جهت استفاده افراد دیگر را نخواهد داشت.

قبلاً گفتیم که در نوع اوّل از اسناد مورد بحث، در نخستین گام، دو مرحله را در پیش روی داریم؛ اوّل، بررسی اسناد به منظور پذیرش اصل وقوع تعلیق، و مرحله دوم، شناخت طبقه تقریبی عنوان مردّد. طبیعی است که با توجّه به روند ترسیم‌شده، اگر بررسی ما در مرحله اوّل با دقّت و تأمّل همراه باشد، در همین مرحله، هدف دوم نیز تأمین می‌گردد؛ مثلاً در دو سند مورد بحث، محقّق پس از پذیرش واقعیتی به نام تعلیق، به دنبال مصداق «عنوان مردّد» در محدوده عنوان «أحمد بن محمد بن عیسی» و «أحمد بن محمد بن خالد» می‌گردد؛ نه بیشتر.

آنچه تا کنون گفته شد، مربوط به نوع اوّل از اسناد بود؛ یعنی اسناد معلّقی که در ابتداء سند معلّق، عنوان مشترکی واقع شده باشد.(19)

اما نوع دوم از اسناد مورد بحث، اسناد ساده ای که از هر نوع ظرایف و پیچیدگی‌های سندی، عاری هستند؛ ولی به دلیل اشتمال بر عنوان مشترک و عدم توجه به طبقه راوی، سند روایت و در نتیجه آن متن، کنار گذاشته شده و یا چندان مورد توجّه قرار نمی گیرد. در این نوع از اسناد نیز لازم است که اسناد مشتمل بر عنوان مردّد و تمام اسناد اطراف تردید ـ در نظر محقق ـ به‌راحتی در معرض دید او قرار گیرد، تا ضمن مقایسه اسناد با همدیگر، به این نکته واقف گردد که هر عنوان مردد، در یک دامنه محدود از تردید قرار می گیرد؛ نه اینکه لزوماً تردید به تمام افرادی که مُسَمّا به این عنوان هستند، سرایت کرده و تمییز مشترکات را بیش از پیش دچار مشکل سازد. به اسناد ذیل توجّه کنید (شکل 2):

  • - «محمد بن یحیی العطار، عن أحمد، عن عبد الله بن محمد الحجال، عن ثعلبة، عن زرارة، عن أبی جعفر ـ علیه السلام ـ .»(20)
  • - «محمد بن یحیی، عن أحمد بن محمد، عن الحسن بن محبوب، عن أبی حمزة، عن أبی جعفر ـ علیه السلام ـ .»(21)
  • - «محمد بن یحیی، عن أحمد بن محمد بن عیسی، عن الحسین بن سعید، عن القاسم بن محمد، عن علی بن أبی حمزة، عن أبی بصیر، عن أبی جعفرعلیه السلام ـ .»(22)
  • - «محمد بن یحیی، عن أحمد بن محمد، عن محمد بن یحیی الخزاز، عن غیاث بن إبراهیم، عن أبی عبد الله ـ علیه السلام ـ .»(23)
  • - «محمد بن أبی عبد الله، عن حسین بن محمد، عن محمد بن یحیی، عمن حدّثه، عن أبی عبد الله ـ علیه السلام ـ .»(24)
  • - «محمد بن یحیی، عن أحمد بن محمد، عن محمد بن یحیی، عن طلحة بن زید، عن أبی عبد الله ـ علیه السلام ـ .»(25)
  • - محمد بن یحیی، عن محمد بن الحسین، عن محمد بن یحیی، عن طلحة بن زید، عن أبی عبد الله ـ علیه السلام ـ .»(26)
  • - «عدّة من أصحابنا، عن أحمد بن محمد، عن محمد بن یحیی الخثعمی، عن هشام، عن ابن أبی یعفور، عن أبی عبد الله ـ علیه السلام ـ .»(27)

تصویری از محیط نرم افزار درایة النورشکل 2

آیا اگر چنین نمایی از اسناد «محمد بن یحیی» در حدّی وسیع‌تر در برابر دیدگان محقّق ترسیم گردد، در ذهنیت او در تعیین دامنه اطراف تردید یا اصل اشتراک یا عدم اشتراک عنوان، تأثیر نخواهد گذاشت؟

اگر محقّق قادر باشد تمام اسناد مشتمل بر عناوین «محمد بن یحیی» و «محمد بن یحیی العطار»، «محمد بن یحیی الخثعمی» و «محمد بن یحیی الخزاز» را به ترتیبِ ذکرشده در کتاب و به دنبال هم ببیند، بدون تردید، عنوان «محمد بن یحیی» را در صورت واقع شدن در ابتداء اسناد «کافی» ـ البته اسناد کامل ـ به هیچ عنوان مشترک نخواهد دانست. برای تأمین چنین هدفی، باید حدود 4500 سند را با حفظ ترتیب کتاب در اختیار او قرار داد که حدّاقل محتاج صرف 75 ساعت وقت می‌باشد؛ حال آنکه به وسیله رایانه، در ظرف چند دقیقه می توان چنین امکانی را برای محقّق فراهم کرد.

بنابراین، از آنجا که تعیین طبقه راوی به طور دقیق، به گونه ای که ریشه هر گونه تردید و دو دلی را در وجود محقّق خشکانده و او را مطمئن سازد، جز از راه دیدن تمام اسناد یک عنوان و گاه به ضمیمه اسناد اطراف تردید ممکن نیست و دستیابی به تمام اسناد یک عنوان، به‌راحتی با طیّ طرق پیش‌بینی‌شده ممکن نیست و در صورت پیمودن آنها، مستلزم صرف وقت بسیاری است که با وجود رایانه، صرف این مقدار از وقت، بدون تردید موجب مؤاخذه در پیشگاه الهی خواهد شد. پس، استفاده از رایانه در این مرحله، ضروری و بدون جایگزین خواهد بود.

ب. تعیین اطراف تردید

تعیین اطراف تردید، دومین مرحله از مراحل تمییز مشترکات است؛ یعنی در این مرحله باید ببینیم چه کسانی در طبقه مزبور قرار دارند که احتمال انطباق عنوان مردّد، بر آنها وجود دارد. البته این کار، در صورتی ضرورت دارد که ما در مرحله اوّل، در ضمن تعیین جایگاه راوی در سند، به هدف خویش ـ یعنی تعیین مصداق ـ نرسیده باشیم؛ زیرا همچنان‌که گذشت، گاه شناخت و یا توجّه به طبقه راوی، خود، باعث خروج عنوان از اشتراک می شود.

جهت تعیین اطراف تردید، چند راه ممکن است در پیش گرفته شود که ضمن شمارش آنها، مقایسه‌ای نیز بین آنها خواهیم داشت. این راه‌ها، عبارت اند از:

1. کار تتبّعی فردی؛ 2. کار با منابع مکتوب؛ 3. کار با نرم‌افزار (درایة النور).

1. کار تتبعی فردی

فرض کنید با سند زیر رو به رو هستیم:

«أحمد بن ادریس، عن محمد بن عبد الجبار، عن الحسن بن علی، عن ثعلبة بن میمون، عن زرارة بن أعین، عن أبی جعفر ـ علیه السلام ـ .»(28)

به عنوان مثال، در این سند، در نظر داریم اطراف تردید در عنوان مشترک «الحسن بن علی» را تعیین کنیم. با توجّه به ماهیت کار، یعنی کار تتبّعی فردی، و برای اینکه محقّق، در نهایت امر یقین کند که تمام موارد را فحص کرده و موردی از دید او مخفی نمانده است، لازم است تمام اسناد «کافی»، یعنی حدود 15400 سند را دیده و از آن میان، اسنادی را که حاوی عناوین تفصیلی «الحسن بن علی» هستند، جدا کند و مواردِ جداشده را به ترتیب و با ذکر نشانی، یادداشت کند.

باید توجه کرد که بررسی فوق با دقّت تمام صورت گیرد؛ زیرا لازم است جهت یافتن عناوین مورد نظر در اسناد، به نوع سند توجّه کامل شود که آیا سند کامل است یا معلّق؟ در صورت معلق بودن، چه مقدار از سند حذف شده است؟ آیا اسم مورد نظر در قسمت محذوف وجود دارد یا نه؟ و همچنین، شناخت اسناد تحویلی، و یا تعیین مرجع ضمیر در اسنادی که در ابتداء یا در وسط آنها ضمیری وجود دارد، ضرورت تامّ دارد.

اگر فرض کنیم بررسی هر سند، همراه با یادداشت اسناد استخراج‌شده، 2 دقیقه وقت لازم داشته باشد، در حدود 513 ساعت وقت لازم است تا تمام اسناد کافی را بررسی و اسناد مورد نظر را یادداشت کنیم. مقایسه اسناد و استنتاج از آنها نیز وقت دیگری را می طلبد. پیمودن چنین راهی، اگر چه ممکن است، ولی بسیار دور از دسترس می باشد. بنابراین، از این راه باید چشم پوشیده و به سراغ راه‌های دیگر رفت.

2. کار با منابع مکتوب

گفته شد، در این مرحله به دنبال شناخت افرادی هستیم که «عنوان مردّد» مورد بحث، احتمال انطباق بر آنها را دارد. در واقع، ما به دنبال عناوین تفصیلی هستیم که در همان طبقه شناسایی‌شده ـ که حاصل کار در مرحله اوّل است ـ جای می گیرند. زمانی محقّق در این مرحله به اطمینان خاطر می‌رسد که قادر باشد جایگاه عناوین تفصیلی را در سند ببیند و این جایگاه را با آنچه از مرحله اوّل به دست آورده، قیاس کرده و به اتّحاد بین آن دو حکم کند. بنابراین، ضرورت رجوع به اسناد، در این مرحله نیز جای تردید ندارد. حال که چنین است، باید دید نقش منابع موجود در این زمینه چیست؟

در میان منابع مکتوب، آن دسته که بر ذکر «راوی» و «مروی عنه» و یا راوی تنها تأکید دارند، استفاده از آنها بسیار مشکل و وقتگیر خواهد بود و این امر، از آنجا ناشی می شود که پاره‌ای از آنها یا اصلاً نشانی روایات و اسناد را متعرض نشده اند (مانند «هدایة المحدثین») و یا به ذکر نشانی کتاب و باب بسنده کرده‌اند (مانند «جامع الرواة»). در این میان، کتاب «معجم رجال الحدیث»، قابل استفاده‌ترین آنهاست که کار با آن، مستلزم صرف وقت کمتری نسبت به دو کتاب دیگر می‌باشد. با وجود این، هنگام استفاده از این کتاب، مراحل ذیل را باید پیمود؛ مثلاً با توجّه به سند مورد بحث، باید:

  • - تمام عناوین تفصیلی «الحسن بن علی» را جدا کرد.
  • - به ترجمه یکایک آنان رجوع کرد، تا مشخّص شود برای کدام‌یک از آنها روایت ذکر شده است.
  • - با توجّه به نشانی داده‌شده در کتاب، به سراغ کتاب اصلی رفته و سندها را یادداشت نمود.
  • - اسناد جمع‌آروی‌شده را قیاس کرده و اسناد آن مقدار از عناوین تفصیلی «الحسن بن علی» را که در طبقه «عنوان مردّد» قرار دارد، جدا و تنظیم کرد.
  • - بار دیگر با مقایسه اسناد و با در نظر گرفتن طبقه و راوی و مروی عنه «عنوان مردّد»، در صورت امکان، مصداق عنوان مشترک را تعیین کرد.

پیمودن مراحل فوق، گر چه به مقدار کار تتبّعی محتاج صرف وقت نیست، امّا به هر حال، وقت بسیاری را از محقّق خواهد گرفت.

از میان منابع مکتوب، دو منبع، هَمِّ خویش را متوجّه اسناد کرده‌اند؛ این دو، عبارت‌اند از: «تجرید أسانید الکافی» و «دفاتر اسناد اصحاب اجماع».(29) هر کدام از این دو نیز مشکل خاصّ خود را دارند. «دفاتر اسناد اصحاب اجماع»، از آن جهت که در بردارنده تمام اسناد از تمام روات نیست، در بیشتر موارد، محقّق را از رجوع به کتاب اصلی بی‌نیاز نخواهد کرد. کتاب «تجرید أسانید الکافی» نیز به دلیل ترتیب خاصّی که دارد، وقت قابل ملاحظه‌ای را از محقّق می گیرد.

توضیح اینکه ترتیب اسناد در این کتاب، بدین گونه است که: بر اساس حروف الفباء، سند به گونه ای با یکی از مشایخ مرحوم کلینی شروع می‌شود و با حفظ ترتیب فوق، به معصوم(علیه السلام) ختم می‌گردد. از آنجا که اسناد مورد تحقیق، همیشه چنین نیست که به اسناد یک فرد خاصّ از مشایخ منحصر باشد، محقّق باید با جست‌وجو در اسناد کتاب، اسناد مورد نظر خویش را یافته و جدا کند.

نقطه ضعف دیگر این کتاب، در جهت مورد نظر این است که حفظ ترتیب اسناد، به همان گونه که در کتاب اصلی ذکر شده اند، نقشی بسیار حسّاس در تحقیق و استنتاج محقّق خواهد داشت و این ترتیب، در کتاب مورد بحث ما محفوظ نیست. بنابراین، حتّی با استفاده از این کتاب نیز محقّق بی‌نیاز از رجوع به کتاب اصلی برای شناخت ترتیب اسناد نخواهد بود.

3. کار با نرم‌افزار (درایة النور)

با استفاده از نرم‌افزار، محقّق قادر است در این مرحله، دامنه تحقیق خود را به طور چشمگیری کاهش داده و در یک دامنه بسیار محدود و با صرف کمترین زمان ممکن، ولی با ضریب اطمینان بسیار بالا، به جست و جوی عنوان یا عناوین مورد نظر خود بپردازد.

برای توضیح بیشتر، به سند مورد بحث بازمی‌گردیم:

- «أحمد بن إدریس، عن محمد بن عبد الجبار، عن الحسن بن علی، عن ثعلبة بن میمون، عن زرارة بن أعین، عن أبی جعفر ـ علیه السلام ـ .»(30)

در قسمت «ارتباط راویان»، محقّق با انتخاب دو عنوان «محمد بن عبد الجبار» و «ثعلبة بن میمون» و همچنین عناوین دیگر این دو راوی، یعنی «محمد بن عبد الجبار» و «ثعلبة»، «محمد بن أبی الصهبان» و «ثعلبة بن میمون» و «محمد بن أبی الصهبان» و «ثعلبة»، تمام روایاتی را که این دو عنوان با هم در اسناد آنها واقع شده، می‌بیند و در این نظر، واسطه‌هایی را که به نام «الحسن بن علی» هستند، شناسایی می کند. گاه ممکن است محقّق به این نکته پی ببرد که در «الحسن بن علی»، واسطه بین این دو عنوان، یک نفر بیشتر نیست و آن، «الحسن بن علی بن فضال» است که در سند مورد بحث ما نیز اتفاقاً چنین است. مدّت زمانی که برای رسیدن به این نتیجه با فرض استفاده از نرم‌افزار لازم است، دو دقیقه می‌باشد.

همچنین، محقّق می‌تواند با دادن دو عنوان معیار «محمد بن عبد الجبار» و «ثعلبة بن میمون» به برنامه تفهیم کند تا اسنادی را بیاورد که واسطه بین این دو عنوان، عنوان مختصر و یا تفصیلی «الحسن بن علی» باشد. در این فرض، مدّت زمان لازم از دو دقیقه نیز کمتر خواهد شد.

ج. مقایسه اسناد اطراف تردید

در گذر از دو مرحله قبل، دیدیم که احیاناً در یکی از آن دو مرحله، محقّق به هدف خویش که همان تعیین مصداق عنوان مشترک است، می‌رسد؛ امّا همیشه چنین نیست؛ بلکه لازم است محقّق جهت نیل به مقصود خویش، گام‌های دیگری نیز بردارد. در ادامه دو مرحله قبل، گام بعدی، مقایسه بین اسناد اطراف تردید می باشد.

فرض کنید با سند زیر رو به رو هستیم:

«عدّة من أصحابنا، عن أحمد بن محمد، عن علی بن الحکم، عن عبد الملک بن عتبة، عن إسحاق بن عمار، عن یحیی بن أبی العلاء، عن أبی عبد الله ـ علیه السلام ـ .»(31)

در این سند، در صدد تعیین مصداق «أحمد بن محمد» هستیم. محقّق پس از طیّ دو مرحله قبل، به این نتیجه خواهد رسید که «أحمد بن محمد» در این طبقه، مردّد بین «أحمد بن محمد بن عیسی» و «أحمد بن محمد بن خالد» است که هر دوی آنها نیز واسطه بین «عدّة» و «علی بن الحکم» واقع شده اند؛ امّا اینکه در سند مورد نظر، کدام یک از آنها بین این دو عنوان واقع شده است، موضوعی است که هنوز بر محقّق پوشیده است.

برای رسیدن به این منظور، محقّق ما باید به مقایسه اسنادی بپردازد که یکی از دو عنوان «أحمد بن محمد بن عیسی» و «أحمد بن محمد بن خالد» در آنها، واسطه بین «عدّة من أصحابنا» و «علی بن الحکم» باشد. در این مقایسه، محقّق باید به تعدّد عناوین هر یک از روات نیز توجّه کامل داشته باشد؛ مثلاً باید به این نکته توجّه داشته باشد که «أحمد بن محمد بن خالد»، حدّاقل با 5 عنوان مختصّ(32) در اسناد وارد شده است. پُر واضح است که در یک کار دستی، رسیدن به این هدف، نه تنها مستلزم صرف وقت زیاد خواهد بود، بلکه نیازمند دقّت و توجّه کامل نیز می باشد.

نکته قابل توجّه دیگر در این مرحله، آن است که اثر ارزشمندی همچون «معجم رجال الحدیث» که در مراحل قبل، جزو مفیدترین منابع موجود بود، در این مرحله، چندان کارآیی نخواهد داشت؛ چون عمده کارآیی کتاب فوق در بحث تمییز مشترکات، مربوط به دیدن مشایخ و شاگردان یک راوی است؛ درحالی‌که محقّق، از این مرحله فراتر رفته و به مرحله ای رسیده است که نیاز به دیدن کل سند دارد و مشاهده مشایخ و شاگردان، مشکل‌گشای او نخواهد بود.

با استفاده از نرم‌افزار درایة النور، با صرف تنها چند ثانیه می توان محقّق را به مقصود خود رسانید. به این صورت که با دادن دو عنوان «علی بن الحکم» و «عبد الملک بن عتبة» که گاه نیز با عنوان «عبد الملک بن عتبة الهاشمی» در اسناد وارد شده است، می‌توان مجموعه اسنادی را که این دو عنوان با هم در آنها واقع شده اند، ملاحظه کرد. در صورت تکمیل برنامه، می توان این زمان را تقلیل داد؛ به این ترتیب که سه عنوان «عدة من اصحابنا»، «علی بن الحکم» و «عبد الملک بن عتبة» را انتخاب کنیم و از نرم‌افزار بخواهیم اسنادی را برای ما بیاورد که در آنها عنوان تفصیلی «احمد»، واسطه بین دو عنوان نخست باشد و این کار، قطعاً زمان کمتری لازم دارد.

نمونه‌های فوق، مواردی بودند که یک عنوان مشترک، مورد تحقیق قرار گرفته بود و لازم بود همه این مراحل طیّ شود. گاه محقّق با اسنادی روبه‌رو می‌شود که غیر از معصوم(ع)، تمام عناوین سند، عناوین مشترک‌اند؛ از جمله این سند:

«محمد بن أحمد، عن أحمد بن محمد، عن الحسین، عن القاسم، عن علی، عن أبی بصیر، عن أبی عبد الله ـ علیه السلام ـ .»(33)

اگر قرار باشد به منظور شناخت این عناوین، راهی جز استفاده از رایانه پیموده شود، چه مقدار وقت و نیرو از محقّق گرفته می‌شود؟ آیا با وجود این همه مسائل کار نشده در زمینه های مختلف علوم اسلامی، مانند فقه، باز هم باید اوقات ارزشمند محقّقان ما در تتبّع در اسناد از دست برود؟ آیا رایانه جانشین خوبی برای سامان‌دهی این گونه کارها نیست؟

د. رجوع به کتاب‌های رجالی

در بحث تمییز مشترکات، گاه با اسنادی رو به رو می شویم که محقّق، پس از طیّ مراحل سه‌گانه پیش‌گفته، قادر به شناسایی مصداق عنوان مشترک نخواهد بود. در چنین مواقعی، رجوع به کتاب رجال، به هدف دستیابی به اطّلاعاتی که در این راه محقّق را یاری کند، نقش مؤثّری در بازشناسی مصداق عنوان مردّد دارد. به سند زیر که از جمله اسناد بسیار ساده در بحث تمییز مشترکات است، توجّه کنید (شکل 3):

«الحسن بن محمد بن سماعة، عن علی بن الحسن بن رباط، عن عبد الله بن وضاح، عن أبی بصیر، عن أبی عبد الله ـ علیه السلام ـ .»(34)

تصویری از محیط نرم افزار درایة النور

شکل 3

برای تعیین مراد از عنوان «أبی بصیر» در این سند، هیچ‌کدام از مراحل سه‌گانه فوق، دریچه‌ای را بر روی محقّق نخواهند گشود؛ امّا با رجوع به ترجمه «عبد الله بن وضاح»، مصداق این عنوان به‌خوبی تعیین می گردد.

نجاشی در ترجمه «عبد الله بن وضاح» چنین می گوید: «عبد الله بن وضاح، أبو محمد، کوفی، ثقة من الموالی، صاحب أبا بصیر یحیی بن القاسم کثیراً و عرف به.»(35)

توجّه به ترجمه فوق، نه تنها مشکل این سند، بلکه تمام اسنادی را که «عبد الله بن وضاح» از «أبو بصیر» نقل می کند، حلّ خواهد کرد.

آیا در این مرحله هم نیازی به رایانه وجود دارد یا مراجعه به کتب رجال مستقیماً کارگشا خواهد بود؟

افرادی که به کتب رجالی، نگاهی تحقیقی داشته و در صدد سبک‌شناسی این گونه کتاب‌ها بوده باشند، حتماً متوجّه این نکته شده اند که تمام اطّلاعات مربوط به یک راوی، همیشه در ترجمه خود او یافت نمی شود؛ بلکه لازم است ترجمه های مختلف را دید تا مجموعه اطّلاعاتی را به دست آورد که در حلّ مشکلات اسناد و از جمله مسئله مورد بحث ما، کارساز باشند.(36)

به همین لحاظ، ضروری است ضمن شناسایی و دسته بندی اطّلاعات موجود در کتب رجال، راه‌هایی به منظور دستیابی هر چه سریع‌تر به این اطّلاعات ارائه شود که این مهم، در مقاله‌ای تحت عنوان «روش دستیابی به اطّلاعات کتب رجال» مورد بحث قرار گرفته است.

سخن پایانی

بحث «تمییز مشترکات» که از جمله اساسی‌ترین مباحث رجالی است، نیاز به تتبّع وسیع و جمع‌آوری قراین و اطّلاعات فراوان درباره اسناد روایات و راویان آنها و پیمودن مراحلی برای شناسایی عناوین مشترک و مترادف دارد. استفاده از روش‌های سنّتی و مراجعه مستقیم به منابع و کتب روایی و رجالی ـ با توجّه به گستردگی منابع و اطّلاعات ـ علاوه بر اینکه وقت بسیاری را از محقّق می‌گیرد، تحلیل و نتیجه‌گیری او را هم به علّت حجم انبوه اطّلاعات، با دشواری مواجه می‌سازد.

استفاده از رایانه و بهره‌گیری از نرم‌افزار درایة النور، ضمن سهولت دسترسی به منابع کمیاب و نایاب و سرعت در جمع‌آوری حدّ اکثری اطّلاعات مورد نیاز، محقّق را در دسته‌بندی و مرتب کردن اطّلاعات، و سپس تجزیه و تحلیل آنها به منظور دستیابی به نتایج مطلوب و مستدل، یاری می‌نماید. همچنین، محقّق با استفاده از این ابزار می‌تواند به‌راحتی حاصل پژوهش‌ها و فرآورده‌های علمی خود را در اختیار سایر پژوهشگران و علاقه‌مندان مباحث رجالی و حدیثی قرار دهد.

نکته‌ای که در پایان مقاله حاضر، لازم به یادآوری است، این است که با توجّه به تراکم مقالات ارائه‌شده در این ویژه‌نامه، مبحث «سیستم مختلفات» را در مقاله‌ای مستقل ارائه خواهیم کرد.

پی‌نوشت‌ها:

اطلاعات تکميلي

  • تاریخ انتشار نسخه چاپی: شنبه, 24 اسفند 1398
  • صفحه در فصلنامه: صفحه 35
  • شماره فصلنامه: فصلنامه شماره 69
بازدید 5712 بار

موارد مرتبط