کلیدواژگان: بحران معنا، معنادرمانی، سعادت دنیا و آخرت، فضای مجازی، هنر.
درآمد
اندیشه حاکم بر غرب که از رنسانس به بعد تشدید شد، محوریّت انسان و سلطه او بر طبیعت بود. این نگاه انسان محورانه، همه چیز، حتّی خدا را نیز با توجّه به انسان تفسیر میکند و هر جا که در تأویلها و نظامسازیها در میماند، از خدا مایه میگذارد. از همین رو، خدای غربیان، رخنه پوش است.
انسان محوری، بدین معناست که انسان، خردمند است و با بهره گیری از خرد خویش میتواند زندگی فردی و اجتماعی را بدون کمک موجودات دیگر، اعمّ از زمینی و ماورائی، به بهترین شکل إداره کند. از این رو، در این راه بی نیاز از راهنمایی خدا در عرصه زندگی اجتماعی است. (شاملی، 1378)
از دست دادن خداوند به مثابه محور و مبدأ و منتهی، و خالق و مدبر همه اشیاء و امور، و جایگزین شدن انسان در محوریت، گرچه به ظاهر، پیشرفت هایی در علوم و فنون برای انسان در پی داشت، امّا سبب رشد تک بعدی انسان و گرفتار شدنش با معضلات روحی و روانی شد. نبودن توازن در پیشرفتها، نوعی پوچی، بیهدفی و سرگردانی را در غرب به همراه داشته است. ریشه های خلأ معنویت در غرب، اساساً به مسئله قطع زمین از آسمان بر میگردد که نمودهای آن را میتوان در اخلاق، فلسفه و نظریههای علوم اجتماعی یافت.
بحران معنا در غرب
این نوع نگاه به انسان و جهان، پیامدهای ناگواری برای بشر متمدّن غربی به وجود آورده که یکی از آنها، بروز بحرانهای معنوی، روانی و فکری است. نتیجه نگاه مادّی به انسان و جهان، سبب عدم تعادل و توازن در زمینه های فرهنگی و اخلاقی و ارزش های معنوی در انسان غربی شده است. انسان مدرن، با اصالت دادن به رشد اقتصادی و مادّی، از معنویّت و مذهب دور شده و با هجوم انواع مخاطره ها و ناامنی ها و یأس و احساس بی هویتی و تنهایی و خلأ معنوی و اخلاقی مواجه گردیده است.
یکی دیگر از پیامدهای مدرنیته، مواجهه بشر متجدّد و مدرن با بحران های فکری و روحی و افتادن در دام «نهیلیسم» است. «نهیلیسم»، به معنای پوچ انگاری و غایت زدایی از کل نظام هستی، به ویژه بیهدف انگاشتن انسان و انکار هرگونه ارزش مطلق اخلاقی است. نهیلیسم در واقع، حاصل یک بحران هستی شناختی (انتولوژیک) و اخلاقی است. (نکوئی سامانی، 1386، 71ـ73)
فقدان معنا و هدف فراتر از اهداف مادّی، سبب سرگردانی و بیماری های روحی و روانی در انسان مدرن شده است. در چنین دنیایی، اگر چه میل انسان ها به شهوت، قدرت و ثروت به راحتی ارضاء میشود، به امیال انسانی و معنوی ایشان، پاسخی داده نمیشود. خوشی های انسان ها، لحظهای و بیرونی است و این خوشی از آنجا که درونی نبوده و مخالف با فطرت انسان هاست، پایدار نخواهد بود. وقتی معنویت نباشد، انسان ها ممکن است که تنها در جمع احساس خوشی و شادی کنند؛ امّا خلوت هایشان به افسردگی و پوچی و دست آخر، خودکشی میرسد.
وجود چنین بحرانهایی، اندیشمندان بزرگ غربی را به نقد تمدّن غربی واداشته است. ظهور مکاتب پست مدرنیستی را که مدرنیته را از اساس نقد نموده و عقل محوری و علم محوری را در آن نکوهش میکند، می توان آن را از نتایج خلأ معنوی و ناقصبودن رشد و ترقی در غرب دانست و نیز نشانه ای از نیاز بشر به معنویت برشمرد. این سرخوردگی از تمدّن و فرهنگ غربی، در سطح انسان های عادی نیز به چشم میخورد؛ به گونه ای که آنها را به داشتن باور های دینی و احساس نیاز به معنویت واداشته است؛ سرعت گرفتن گرایش برخی از مردم به دین و معنویت در سال های اخیر، از نشانه های آن است.
در چند دهه اخیر، برنامه ریزان مجامع کنترل و مهندسی فرهنگ در غرب، به این نتیجه رسیدهاند که مکاتب دوران تجدّد و مسیحیتِ منحرفِ موجود، برای کنار آمدن مردم با ماشینیسم و پولپرستی و لذّتطلبی و فردگرایی و معنا ستیزی و حس گرایی، دیگر به کار نمیآید و باید چارهای بیندیشند و به سوی نوعی معناگرایی جهتدار و همساز با سکولاریسم و پست مدرنیسم پیش روند.
تلاش غربیان برای یافتن راه نجات
شاید از همین روی باشد که اخیراً موج بلندی از فیلم های اصطلاحاً معناگرا ایجاد شده و از همه بلندتر، موجی است که مروج بودیسم با قرائت غربی آن میباشد و معناگرایی هالیوودی، با حِدّت تمام به عرفان های شرقی، خصوصاً بودیسم میگروند.
تفکّر بودایی، از بسیاری جهات شباهت های مهمی با اصول و مبانی حاکم بر صهیونیسم و مسیحیت انحراف یافته صهیونیستی دارد. (سیف پور، 1390)
صهیونیست جهانی با توجه به این تشابهات، تلاش دارد که به هر نحوی، تفکّر بودایی را در سطح جوامع خودی و خارج از مرز های جغرافیایی وابسته به خود در بین دیگر ملل، به ویژه مسلمانان و کشور هایی که از قابلیت بالقوه اثرپذیری از جریانات معناگرای اسلامی برخوردارند، گسترش دهد و در این راه، یکی از اثرگذارترین و کارآمدترین ابزار ها، یعنی رسانه، به ویژه سینما را برگزیده است.
برخی اندیشمندان و ظلم ستیزان در کشور های غربی، به اسلام متمایل شدند و پس از موفقیت ایران اسلامی در جنگ تحمیلی که دو أبَرقدرت شرق و غرب از عراق حمایت میکردند، کنجکاوی مردمِ دنیازدۀ غرب درباره ماهیت و چیستی اسلام و تشیع دو چندان شد. غربیها که از مسیحیت عقل گریز (و حتی در برخی موارد عقل ستیز) و یهودیت مادّه گرا و حس گرایی و ماشینیسم و تکنولوژیِ سودمحور، بیش از گذشته خسته شده بودند و از عدم آرامش در دنیای رفاه زده و ماشینی غرب رنج میبردند، متوجه دینی شدند که هم معنویت بسیار بالایی به پیروان خود میدهد و هم قدرت دفاع از هویّت و سرزمین و ناموس را به پیروان خویش میبخشد و هم دارای فلسفه مستحکم و پشتوانه های عقلی استواری میباشد. (فرج نژاد، 1389)
اسلام، به مثابه راه نجات انسان غربی
در سال های اخیر، اسلام گرایی در غرب و کشور های آمریکای جنوبی در حال رشد است. این امر، باعث شده تا استراتژیست های عموماً صهیونیست غربی، به سرعت در فکر جلوگیری از این جریان فکری، به ویژه آنجا که ریشه در باور های شیعه پیدا میکند، داشته باشند. با توجه به آنچه ذکر شد، به نظر میرسد که تفکّر خنثی و اثرپذیر بودیسم، میتواند گزینهای مناسب برای نظام سکولار غربی باشد و نظام صهیونیسم جهانی را در طراحی آرمان شهر صهیونیستی یاری نماید. از این رو، بیش از هر کس، صهیونیست ها متوجّه قابلیّتهای خوب تفکّر بودایی شدند و حتی فرقهای جدید به نام «جوبو»ها را که ترکیبی از تفکّرات یهودی و بودایی است، در آمریکا شکل دادند.
هالیوود در حال حاضر، بزرگ ترین مجتمع سینمایی جهان محسوب میشود که به طور کامل، تحت نفوذ و هدایت صهیونیستهاست. این بنگاه سینمایی، با حمایت مستقیم و سرمایه گذاری هنگفت صهیونیست ها در حال ترویج مکتب بودیسم و بزرگ نمایی شخصیت بوداست و تلاش میکند در آثار برجسته خود، تفکّر بودایی را به طور مستقیم یا غیرمستقیم ترویج دهد. صهیونیست ها علاوه بر هالیوود، به طور مستقیم و غیرمستقیم و با سفارش تولید آثار فاخر به دیگر شرکت های تولید فیلم در جهان و به ویژه حمایت مالی از شرکت های تولید فیلم در آسیا و اروپا، سعی میکنند دامنه مخاطبان خود را روز به روز گسترش دهند.
در این بین، عملکرد این شرکتها آن چنان حساب شده و دقیق است که جنبه های مثبت تفکّر بودا را نادیده گرفته و تنها به قرائت غربی و «پراگماتیسمی آمریکایی» و «سکولار ـ اومانیستی» آن می پردازد. این تلاش، البته بیفایده نبوده و در حال حاضر، مکتب بودیسم رقیبی در مقابل رشد اسلامگرایی در آمریکا و پس از آن اروپا محسوب می شود. (سیف پور، 1390)
تمدن غرب، در غیاب اندیشه ای منطقی و معنوی و الهی همچون اسلام، به شرایط سخت و بغرنجی مبتلاء شده است و مسلماً پیروزی انقلاب اسلامی، فضای جدیدی را در غرب ایجاد کرده و افق تازهای فراروی غربیان گشوده است و می توان گفت: اکنون میلیون ها نفر در غرب در انتظار نجاتبخش و مسیح هستند و اگر اسلام به درستی معرفی شود، میتواند برای آنها نجات آفرین باشد؛ زیرا تعالیم اسلام، راهی برای رهایی از سرنوشت مختوم تمدن غرب، یعنی نابودی است. (حاجتی، 1390)
دین اسلام به منزله أکمل و أتم و پیام خاتم انبیاء(ص) به سبب آنکه برنامه ای کامل برای زندگی دنیایی که به سعادت اخروی انسان می انجامد، به دست می دهد نیز در کانون توجّه مردم غرب بوده است. بسیاری از غربیان که با تعالیم اسلام آشنا شدند، به این دین درآمدند.
خلأ معنوی و نابسامانی های گسترده جوامع غربی از یک سو، و جامعیّت اندیشه اسلامی از سوی دیگر، اکنون شرایطی را در غرب فراهم نموده است که میتوان ادّعاء کرد: فضای اجتماعی غرب، آماده پذیرش اسلام است؛ البته اگر دعوتگرانی باشند که با زبان عصر حاضر که علم و منطق است، با انسان غربی ارتباط برقرار کنند. همچنین، از آنجا که مسیحیت امروز، مسیحیّت تحریف شدهای است، نمی تواند نیاز های فطری غربی ها را بر آورده کند. بخشی از مردم آنجا، به دلیل ناکارآمدی مسیحیّت، به سوی سکولاریسم رفتهاند و بخشی دیگر نیز به دلیل فطرت پاک تری که دارند، نمی توانند در عمل بیدین باشند و به همین دلیل، به سوی ادیان دیگر می روند. این دو گروه، قابلیت بالایی برای مسلمان شدن دارند.
با توجّه به خستگی بشر غربی از زندگی مادی و تشنگی اش به معنویت از یک سو، و پویایی و عقل پسندی تعالیم اسلام و همسویی آن با طبایع انسانی از سوی دیگر، فرصتی بسیار مغتنم برای رساندن پیام اسلام به غربیان فراهم گشته است که لازم است مبلغان و مراکز گوناگون تبلیغ اسلام به آن توجه کنند. در ادامه، راهکار هایی عملی برای معرفی اسلام پیشنهاد خواهد شد.
گمشده امروز دنیای غرب، آرامش است. اینکه جوانانی که عمری در پی پاسخ به خواهش های نفسانی شان سپری کرده اند، برای جستجوی آرامش و معنویت، به بیابان های سوریه و عراق پناه ببرند و در آرزوی جان دادن برای هدف اند، به سبب فقدان معنویت و آرامش درونی است.
«فقدان معنویت در دنیای غرب، می تواند فرصت مناسبی را نیز برای تبلیغ دین اسلام در آن کشور ها ایجاد کند. وقتی جوانان غربی، برای فرار از پوچی دنیای مدرن، حاضر به پذیرش بدویّت وحشی داعش نیز می شوند، پس خیلی سریع تـر و راحت تـر با حکمت های زیبا و جذاب ارتباط برقرار خواهند کرد. جوانانی که بین دنیای مدرن بی معنویت و معنویت وحشی، دومی را بر می گزینند، پس، هیچ شکّی در پذیرش مدنیّت اسلام واقعی نخواهند داشت؛ آمار تغییر دین جوانان غربی به اسلام هم که هر سال رو به افزایش است.» (همایون، 1392)
رهبر انقلاب در این باره می فرماید:
«امروز ملّت های غرب، به این بحران دچارند و علاجش، در اسلام است. اگر امروز ثروت ثروتمندان در دنیا روز به روز افزایش می یابد و اشخاص و کمپانی ها و شرکت هایی، ثروت های افسانه ای میلیاردی تحصیل می کنند و در مقابل، انسان هایی در کنار همان ثروت ها، شب در کارتون، روی آسفالت خیابان می خوابند؛ این ها از مشکلات غرب است. [...] اگر بشریت از این دردهای لاعلاج رنج می برد، ما می گوییم: علاجش، این جاست؛ علاجش، اسلام است. این است تجدید بعثت در دنیای امروز. و امروز شما پیشقراولید. ملّت ایران، پیش قراول است. باید عمل کند و با اعتماد و اتکاء به نفس هم باید این عمل را بکند؛ چون دنیا محتاج ماست.» (آیت الله خامنه ای، بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام، به مناسبت روز «عید مبعث»، 1372)
نقش فضای مجازی در رساندن اسلام به غرب بحران زده
با توجه به اینکه بشر امروز، به ویژه انسان غربی، خلأ معنویت را حس میکند و نیازمند حضور امری فرامادّی در زندگیاش است، معرفی اسلام راستین، از طریق منابع دست اوّل و اصیل میتواند به نشر اسلام و تعالیم والای آن در جهان بینجامد. بر پایه فرمایش نورانی امام رضا(ع): «یتعلّم علومنا و یعلّمها الناس، فانّ النّاس لو علموا محاسن کلامنا لاتّبعونا» (نوادر الأخبار، ج 1، ص 18)، وظیفه حوزههای علمیه رساندن علوم ائمه اطهار(ع) به گوش جهانیان است و در این میان، فضای مجازی شاید سریعترین، فراگیرترین و بهترین ابزار باشد.
متأسفانه، استکبار جهانی که باورهای اسلام اصیل با اهدافش تناقض دارد، به شیوههای گوناگون در مخدوش کردن چهره اسلام میکوشد. دُوَل استکباری میکوشند بحران معنویت در غرب را با استفاده از معنویت های ساختگی یا ادیان شرقی پُر کنند. از همین رو، اسلام را تهدیدی برای بشر معرفی میکنند یا اسلامی را معرفی مینمایند و رواج میدهند که با سیاستهای آنها سازگاری بیشتری داشته باشد. حمایت آنان از داعش، از این نمونه هاست. به نظر میرسد، گرویدن جوانان غربی به سلفی های داعش، بیش از آنکه ناشی از جذّابیّت آنها باشد، مدیون خلأ معنویت دنیای غرب و کم کاری مبلغان اسلام ناب است.
غرب تمام توان خود را به کار گرفته است که مانع رواج اسلام شود و چون ابزار های فنّاورانه را نیز در دست دارد، ذهن بسیاری از مردم را نیز به اسلام و مسلمانان خراب کرده است. در این میان، مسلمانان نیز باید به مقابله برخیزند و با همه توان به نشر تعالیم والای اسلام در میان ملّت مستضعف و فقیر از نظر معنویت، بپردازند.
در این روزگار که فنّاوریهای ارتباطی گوناگون در حال پیشرفت است، سرعت و گستره انتشار پیام ها بسیار آسان و سریع شده است. ابزار های ارتباطی مانند: رسانه های ماهوارهای، تلفن های هوشمند، اینترنت، ابزار های همراه و تلوزیون های هوشمند را می توان به مثابه مسیری برای تبلیغ اسلام اصیل تلقی نمود و از طریق آن، نقشه های مستکبران را نقش برآب کرد.
اینترنت، منبعی بسیار مهم و در دسترس برای همگان است و همه مردم در هر سطح از دانش و تحصیلات، از آن به منزله مرجع دانایی سود میبرند. ضریب نفوذ اینترنت، به سرعت در حال افزایش است و در همه کارها از آن استفاده میشود. حضور در این فضا و عرضه محتوای درخور برای پرسشگران، از کارهای ضروری حوزههای علمیه به نظر میرسد. امروزه، کلیدواژگان مرتبط با معنویت و دین، به گونه کلّی، از سویه های اصلی موتورهای گوناگون جستجوست.
فنون استفاده از فضای مجازی برای تبلیغ اسلام
در استفاده از فضای مجازی برای حلّ مشکل معنویّت غرب، باید به این مسائل توجّه کرد:
* محتوای اینترنت: یعنی اطّلاعاتی که در اینترنت عرضه شده است، چیست؟ چه کسی این اطّلاعات را در اینترنت قرار داده است؟ و این اطّلاعات به کدامین هدف در اینجا عرضه شده است؟
* استفادهکنندگان از اینترنت: یعنی چه تعداد از مردم از منابع اینترنتی استفاده میکنند؟ مردم چند بار از این منابع استفاده مینمایند؟ و مردم به چه شیوه از این منابع بهره میبرند؟
* تأثیرهای اینترنت: یعنی تأثیر منابعِ عرضه شده در اینترنت بر باورها و مناسک دینی چیست؟ (Jansen, Tapia and Spink, 2010)
طریق کم هزینه، آسان و سریع برای رساندن پیام اسلام به جهان، فضای مجازی در همه شئون آن است. از سوی دیگر، پرداختن به چگونگی عرضه و نیز شکل عرضه محتواها در این بسترها نیز از مسائل بسیار پُراهمّیّت به شمار میرود.
از آنجا که مهم ترین جزء فضای مجازی، محتوای آن است، عرضه محتوا در قالبهای گوناگون که بتواند انسان غربی تشنه معنویّت را سیراب کند، مسئله مهمی است. یکی از مدیران تولید محتوا، بر این نظر است که برای حفظ مسیر اصلی تأمین محتوا باید فهرستی تهیه کرد که در آن، هدف از تولید محتوا، نیازهای مخاطبان، پیام های ارسالی محتوا و کلمات کلیدی درج شود. (کانتنت بازار، 1394) از این رو، توصیه میشود برای تولید محتوا در فضای مجازی، نقشه محتوا (Content Mapping) تهیه شود. نقشه، راهنمای محتوا برای ایجاد دید بهتر درباره محتوایی است که به اهداف مشتری و کاربران وبگاه کمک میکند. در واقع، این نقشه، راهنمای مطالب عرضه شده در فضای مجازی به شمار میرود و از لحاظ محتوایی، مثل یک پایگاه اینترنتی کامل، قبل از انتشار مطالب است و این امکان را فراهم می کند که با درک کمبودها و با استفاده از فرصت ها، از استراتژی گسترش محتوای وبگاه در جهت ارتقاء هر چه بیشتر کیفی و کمّی پایگاه ها، استفاده شود. (آوادیس، 1395)
شیوهها و رهیافتهای گوناگونی در تولید محتوای فضای رقمی(دیجیتالی) وجود دارد و کارشناسان، اقسام و انواع مختلفی برای آن برشمردهاند. در ادامه، به چند روش در تولید محتوا در فضای رقمی اشاره خواهد شد.
روشها و گونه های تولید محتوا در فضای رقمی
محتواها، به انواع مختلفی تقسیم بندی میشوند. به گونه کلّی، محتوا را میتوان به چهار دسته: صوتی، نوشتاری، تصویری و صوتی ـ تصویری تقسیم کرد. محتواهای نوشتاری، شامل متنهای نوشتاری؛ محتوای تصویری، شامل تصاویر اینفوگرافیک؛ و محتواهای صوتی - تصویری، شامل بازیهای آنلاین و کلیپهای ویدئویی است؛ محتواهای صوتی نیز شامل کلیپهای صوتی، از قبیل: آهنگ، سخنرانی، دکلمه، کتاب صوتی و نظایر آن است.
الف. ویدیو با مضامین و محتواهای اسلامی:
تولید محتوای فیلم، چند سالی است که در فضای مجازی به راه افتاده و در این میان، شبکههای اجتماعی نیز نقش پُررنگتری در ارائه آن ایفا میکنند. این رویکرد، توانست جایگاه ویدیو در فید خبری کاربران را ارتقاء دهد و به همین دلیل، شرکت های مختلف نیز به تشکیل تیم های ویدیویی و صرف هزینه بیشتر برای این کار پرداختند. به گفته کارشناسان، محتوای ویدیویی، ۶۰ برابر بیشتر از محتوای متنی در مغز انسان قابلیت پردازش دارد.
با توجه به گیرا و مؤثر بودن زبان هنر و نفوذ کلام آن، استفاده از این رسانه برای رساندن پیام اسلام بسیار شایسته است. تولید ویدیوهایی با محتوایی اسلامی که تعالیم این دین مبین را به مخاطب عرضه میکند و چهره واقعی اسلام اصیل را نشان میدهد، بسیار شایسته خواهد بود. امروزه، سرمایه گذاری عظیم استکبار در تولید فیلم هایی در جهت اهداف صهیونیستی، و حمله و اهانت به اسلام و نظام اسلامی، به شدت در حال پی گیری است؛ به گونهای که حدود یک هزار فیلم در هر سال توسط شرکتهای هالیوودی تولید و عرضه می شود؛ یعنی به طور میانگین، هر شخص می تواند روزی شش فیلم دو ساعته غیرتکراری مشاهده کند. این مطلب، بِدان معناست که شرکت های هالیوودی نیاز افراد به تماشای فیلم های سینمایی را به گونه کامل پوشش می دهند. این امر، بسیار نگران کننده است و باید در مقابله با آن تلاش بسیار کرد. مقام معظم رهبری نیز مسئولان را به این نکته توجه دادهاند:
«امروز، برجستهترین و تواناترین مجموعه سینمایى دنیا در « هالیوود» است. شما ببینید هالیوود در خدمت چیست، در خدمت کیست، در خدمت کدام فکر و کدام جهت و کدام خواب براى بشریتِ بیچاره رو به رشد است. من که نه در سینما تخصص دارم، نه هالیوود را درست مىشناسم، این را نمیگویم؛ این، نقلِ سخن کسانى است که کارشان این است، فکرشان این است و نقّاد این صحنه ها و میدان ها هستند؛ اینها مىگویند امروز هنر سینمایى - که من هالیوود را به عنوان برجسته ترین، مثال زدم؛ و إلّا بقیه مجموعه هاى سینمایى دنیا هم همین طورند - در خدمت اشاعه فحشا، اشاعه پوچى، اشاعه بیهویتى انسان، در خدمت خشونت، در خدمت مشغول کردن بدنه ملّت ها به یکدیگر است؛ تا طبقه متعالى و بالا بتوانند بیدغدغه زندگى کنند.» (آیت الله خامنه ای، سخنرانی در دیدار جمعی از دانشجویان برگزیده و نمایندگان تشکلهای دانشجویی، 1384)
ایشان تأکید بسیاری بر سینمای دینی دارند و توصیه می کنند که به سینمایی با مضامین اسلامی و تعالیم اسلام توجه ویژه شود. (آیت الله خامنه ای، 1391)
چه بسا یک صحنه از یک فیلم، بیش از چندین جلد کتاب یا چندین ساعت سخنرانی و مجلس وعظ بر مخاطبان اثر بگذارد. گذشته از این امر، به نظر می رسد که امروزه مذاق و شکل علم آموزی انسان ها به گونه ای تغییر یافته و بیشتر سمعی و بصری شده است و از این راه ها بیشتر می آموزند. شاید از همین روست که رهبر معظم انقلاب بر این نکته پای می فشارند که:
«فیلم هم چیز جذّابى است؛ سینما، خیلى عنصر جذّابى است، رسانه فوق العاده اى است؛ یعنى واقعاً الآن هیچ چیزى مثل سینما نیست؛ از لحاظ اثرگذارى. خب، روى این زمینه کار بکنید؛ کارهاى ابتکارى بکنید.» (آیت الله خامنه ای، سخنرانی در دیدار اعضای شوراى عالى انقلاب فرهنگى، 1392)
البته ساخت ویدیو، منحصر در تولید یک فیلم سینمایی نیست؛ بلکه در فضای مجازی، محتوای ویدویویی دارای گونههای مختلفی است. اقسام محتواهای ویدئویی، از این قرار است:
* وبینارها: ارائه یک وبینار می تواند راهکاری مؤثر برای ارتقاء آگاهی غربیان از تعالیم اسلام به شمار میرود که به ویژه در شبکه های اجتماعی قابل عرضه است. وبینار، یکی از بهترین شیوه هایی است که می توانید به واسطه آن، جمعی از دنبالکنندگان یک عالم دینی را در شبکه اجتماعی از مطالب مفید و سودمند بهرهمند کرد.
* ویدیوبلاگ: یکی از شاخه های بلاگ نویسی است که در آن، از ویدیوهای کوتاه استفاده می شود. این دست از محتواهای ویدیویی، از جمله راههای تبلیغ اسلام اصیل و راستین است.
* ویدئوهای آموزشی: بسیاری از مناسک و احکام دینی، نیازمند آموزش به نوآموزان و تازه مسلمانان است. بنابراین، حوزههای علمیه میتوانند با تهیه ویدیوی آموزشی کوتاه، چگونگی انجام مناسک یا احکام شرعی را به تازه مسلمانان آموزش دهند.
* موشنگرافیک: موشن گرافیک، نوعی از انیمیشن های ویدئویی است که در یک زمان کوتاه، با استفاده از تصاویر متحرک، موسیقی و روایت، یک موضوع یا یک ایده را به مخاطب منتقل میکند. این دست از محتوا، به سبب سادگی و مبتنی بودن بر اطّلاعات فراوان در قالب متون کوتاه، بسیار پُرمخاطب و جذّاب و نیز تأثیرگذار است و توصیه میشود حوزههای علمیه در قالب چنین محتواهایی نیز تعالیم اسلام را به غربیان برسانند.
ب. بازی هایی با محتوا و اهداف اسلامی برای معرفی اسلام اصیل:
هر روز بر حجم طرف داران بازیهای برخط افزوده میشود. این موضوع، موجب شده تا وب سایتها جهت افزایش میزان بازدیدکننده در کنار دیگر محتواها، از بازیهای برخط نیز استفاده کنند. بازی هایی با کیفیّت و قابلیّت هایی که بتواند با شرکت های برتر سازنده بازی ها در سطح جهان رقابت کند، از جمله ضرورت هاست. امروزه، استکبار با استفاده از همین بازی ها، فکر و ذهن و سبک زندگی مردم دنیا را به نفع اهداف خویش هدایت می کند. بازی های رایانه ای، خود از قدرتمندترین رسانه ها به شمار می روند که ضریب نفوذ بسیاری میان اقشار گوناگون مردم داشته است. در روزگار کنونی و با قابلیتهایی که ابزارهای هوشمند همراه دارد، بازی ها از صرف سرگرمی گذشته و شکل کسب و کار به خود گرفته و تبدیل به نوعی ابزار کسب درآمد برای بسیاری از مردم شده است. برخی از این نوع بازی ها، به گونهای اعتیادآورند که برخی از کاربران را به ترک تحصیل، استعفاء یا إخراج از کار و از هم پاشیدگی زندگی کشانده است و برخی نیز چندین میلیون تومان بابت انجام بازی به شرکت های سازنده پرداخت کرده اند. شرکت های وابسته به استکبار جهانی، با تولید و عرضه بازی های بسیار جذّاب، اعتقادات و باورهای دینی مسلمانان را هدف قرار داده اند و به وسیله این بازی ها می خواهند فرهنگ و سبک زندگی غربی را به جوانان و مردم مسلمان القاء نمایند.
مقام معظم رهبری درباره نقش بازی های رایانه ای در ترویچ سبک زندگی غربی و تهاجم فرهنگی بسیار تأکید می کنند و آن را از راه های نفوذ دشمن میدانند:
«تهاجم فرهنگى، یک حقیقتى است که وجود دارد؛ میخواهند بر روى ذهن ملّت ما و بر روى رفتار ملّت ما - جوان، نوجوان، حتّى کودک - اثرگذارى کنند. این بازی هاى اینترنتى، از جملۀ همین است؛ این اسباب بازى هایى که وارد کشور میشود، از جملۀ همین است.» (آیت الله خامنه ای، بیانات در دیدار اعضاء شوراى عالى انقلاب فرهنگى، 1392)
برای مقابله با هجمۀ این دست از بازی های مخرب و القاء کننده سبک زندگی غربی، می توان بازی هایی که سبک زندگی اسلامی را ترویج می کند، طراحی و عرضه کرد تا دست کم آسیب های جانبی بازی های ساخته دست استکبار را کاست و به جای آن، مردم دنیا را از طریق این بازی ها با تعالیم اسلامی و اخلاق و اعتقادات اسلام آشنا کرد؛ چنان که رهبر معظم انقلاب هم به این امر تآکید دارند:
«اسباب بازى همین جور، بازىِ رایانه اى همین جور، عروسک همین جور، این ها چیز هایى است که لازم است.» (آیت الله خامنه ای، بیانات در دیدار اعضاء شوراى عالى انقلاب فرهنگى، 1392)
ج. مناسبسازی محتواها برای عرضه در اینترنت و ابزارهای همراه هوشمند:
امروزه، اینترنت و فضای رقمی، جهان شمول و در دسترس همگان است. این فضا، قابلیت های بسیار دارد که بیشتر پایگاه های اسلامی از آن سود نمیبرند و به صرف عرضه متن و تصاویر بسنده میکنند؛ یعنی بسیاری از پایگاه ها تنها از قابلیّت انتشار نامحدود و بی زمانی و بی مکانی آن سود می برند. در واقع، آنچه در پایگاه ها و کتابخانه های رقمی صورت میگیرد، تنها رقمی سازی و عرضه منابع است؛ یعنی کتاب الکترونیک عرضه میکنند و این، حداقل استفاده از این فضاست و تمایز اندکی با نشر چاپی دارد. قابلیت هایی مانند ترکیب متن با تصاویر چندبعدی، ایجاد نمودارهای متحرک، عرضه آمار به روز، و نیز روزآمد ساختن کل محتوای موجود در پایگاه، پردازش و تحلیل داده ها و استخراج دانش از اطّلاعات عرضه شده در پایگاه، مقایسه منابع به شکل هوشمند، تشخیص اعتبار و اصیل بودن منابع با استفاده از فنون پردازش زبان طبیعی، امکان تعامل با پدیدآورندگان به شکل برخط و نیز بحث و گفتگو درباره محتوا، از جمله قابلیت هایی است که می توان از آن در فضای مجازی استفاده نمود. شایسته مینماید، مراکز تبلیغ دینی، با به کارگیری همه قابلیّت های فضای رقمی و اینترنت، مطالبی دلکش و پسندیده عرضه کنند. این دست محتواها را میتوان در قالبهای گوناگون عرضه کرد؛ از جمله:
* محتوای متنی: به محتوایی که در آن فقط از کلمات استفاده شده باشد، محتوای متنی یا نوشتاری میگویند. محتواهای متنی، نیازمند رعایت نکات و اصول خاصّی است. بیشتر مطالبی که در درون سایتها بارگذاری میشود، به شکل متنیاند. محتواهای متنی، حجم کمتری دارند و به همین جهت، بارگذاری سایت با سرعت بیشتری انجام میشود.
* محتوای صوتی یا پادکست: پادکست ها، برنامه های بحث و بررسی از پیش ضبط شدهایاند که می توان آنها را بارگیری نمود یا به صورت برخط تماشا کرد. در این راستا، میتوانید پیام های دینی را در قالب مصاحبه ها، اخبار مربوط به جهان اسلام و توصیه های مفید یا به صورت پادکست ارائه داد. این محتوا به دلیل استفاده از فرهنگ گوش دادن فایل های صوتی آموزشی در خودرو، یا گوش دادن با گوشی در تلفنهای هوشمند، برای یادگیری موضوعی، بهترین گزینه است. معمولاً در متن های آموزشی و داستانی طولانی، از این نوع محتوا استفاده میشود. همچنین، در متن های خبری نیز از پادکست یا محتوای صوتی یا رادیویی استفاده میشود.
* محتوای تلفیقی: این نوع محتوا، از ادغام چند نوع محتوا تولید می شود. برای مثال، محتوای متنی + محتوای بصری یا تصویری؛ محتوای ویدیویی + محتوای متنی؛ محتوای متنی + محتوای ویدیویی + محتوای تصویری + محتوای پادکست. این نوع محتوا، برای سایت ها و وبلاگ ها بیشترین کاربرد را دارد.
* محتوای بصری: این نوع محتوا، شامل تصاویر متعدّد یا گالری عکس است که موضوعی را به تصویر میکشند. محتوای بصری، انواع مختلفی دارد که از جمله مهم ترین و پُرکاربردترین آنها، میتوان به عکس های اینفوگرافی اشاره کرد. اینفوگرافی، در شبکههای اجتماعی یا در مقالات آموزشی بیشترین کاربرد را داراست. با این نوع از محتوا، میتوان حجم بسیاری از اطّلاعات را به اشتراک گذاشت. به کارگیری تصاویر و مُصَوّرسازی اطلاعات، شیوهای کارآمد برای تقسیم یک متن طولانی به بخش های کوتاه و قابل فهم برای خواننده است.
د. برنامه های آموزش احکام و عقاید و توصیه های اخلاقی:
این برنامه ها، هر چند به شکل پراکنده از سوی مسلمانان شیعه و سنی عرضه شده است، امّا هم به لحاظ قوّت محتوای عرضه شده و هم ساختار عرضه کاستی های بسیاری در آن وجود دارد. طرّاحی، تولید و تدوین محتواهای درخور این دست ابزارها و نیز ساخت برنامههایی که اولاً به کار ابزارهای جدید بیاید و ثانیاً سطوح گوناگون مخاطبان را با سلایق، فرهنگ ها، زبان ها و توانایی های جسمی و فنی گوناگون، خشنود سازد، از امور شایسته و بلکه بایسته شمرده می شود.
ه. برنامه ای وزین، اما ساده در معرفی اسلام اصیل:
برنامه ای که بتواند پرسش ها و شبهات ایجادشده در ذهن مردم غرب درباره اسلام و مسلمانان را به خوبی و به دور از پیش داوری و استدلال های سست و کم مایه پاسخ دهد نیز از کاستی های فضای مجازی است. با توجه به شبهه افکنی هایی که از اسلام در فضای مجازی موجود است و نیز منابعی که به عمد یا سهواً توسط برخی مسلمانان فریب خورده یا کم سواد در وب عرضه شده است، سبب گمراهی و بدگمانی بسیاری افراد درباره اسلام شده است. از همین رو، لازم است منابعی در جهت تصحیح این خطاها و نیز تنویر اذهان عمومی در مورد اسلام اصیل عرضه شود.
و. محتوای مشتمل بر کتاب الکترونیکی:
کتاب های الکترونیکی، این روزها نقش زیادی در بالا بردن آگاهی مخاطبان دارند. امروزه، بسیاری از متون معتبر اسلامی، رقمیسازی شدهاند و بسیاری از آنها نیز در اینترنت عرضه میشوند. در دسترس بودن این متون، به ویژه ترجمه آنها به زبانهای غربی و عرضه فراگیر آنها، از راههای مناسب تبلیغ دین در میان غربیان است.
ز. ابزارهایی برای اعتبارسنجی منابع عرضه شده در اینترنت با استفاده از فنون متن کاوی:
از جمله بزرگ ترین نگرانی های مسلمانان در تبلیغ دین از طریق فضای مجازی، وجود اطّلاعات نادرست درباره اسلام است. امروزه، اطّلاعات عرضه شده در صفحات وب، آمیخته ای از اطّلاعات درست و نادرست است. در سال های اخیر و به ویژه با ظهور پایگاه های تعاملی و وب دویی، و امکان دخالت کاربران (با هر سنّ و سطح اطلاعات و آگاهی) در تولید محتوا، اطّلاعات معتبر و نامعتبر به هم آمیخته شده است. آلودگی اطّلاعات درباره متون دینی، به ویژه اسلام، تنها از طریق کاربران ناآگاه و به شکل سهوی صورت نمیگیرد؛ بلکه همچنین، برخی تفکرات منحرف، مانند وهّابیّت و فرقه های تکفیری اهل تسنّن و شیعه نیز هستند که عقاید انحرافی خود را عرضه میکنند و سبب آلودگی اطّلاعات می شوند. از آنجا که چنین پدیده ای درباره مسائل اعتقادی و دینی، بسیار خطرناک است، به دست دادن ابزاری که سنگ محک سره و ناسره باشد، بسیار ضروری خواهد بود. ساخت چنین ابزاری، با به کارگیری دانش های مرتبط با پردازش زبان طبیعی، متن کاوی و نظام های مشابهت یاب هوشمند، قابل انجام مینماید.
پی نوشت:
منابع: