هويت مجازي، سابقه تاریخی دارد و در طول تاریخ از آن استفاده شده است. هويت مجازي، پيامدهاي منفي مختلفي دارد كه قابل توجه است و افراد مجرم و كلاهبردار و فريبكار را در برابر عواقب اعمالشان حفاظت ميكند و نوعي بيمسئوليتي در برابر اعمال ايجاد میکند؛ اما پيامدهاي مثبت بسیاری هم دارد كه قابل چشم پوشي نيستند، مثل حفظ صحت و اعتبار يك فرآيند، آزادي بيان.
کلید واژگان: هویت مجازی، آزادی بیان ،هویت دیجیتالی ،هویت ، اخلاق فناوری اطلاعات
مقدمه
هویت مجازی میتواند برای اهداف و مقاصد گوناگون به کار رود. این اهداف میتوانند مثبت یا منفی باشند؛
برای مثال، برخی از اهداف مثبت هویت مجازی به شرح زیر است:
- ♦ بالا بردن آزادی بیان؛
♦ قابلیت تغییر ذهنیت و عقاید یک نفر در طول زندگی؛
♦ جلوگیری از شهرت ناخواسته و نامطلوب.
و برخی از اهداف منفی آن عبارت اند از:
- ♦ سخن و گفتگو از روی نفرت؛
♦ حرفهای بد و نامطلوب زدن بدون پذیرفتن عواقب آن؛
♦ تقلّـب و فریبکاری و یا سایر فعالیتهای جنایی و بزهکارانه.
در مورد هویت مجازی بعضی دغدغهها و نگرانیهای اخلاقی وجود دارد. برخی پیش فرضهای کاربران اینترنت قابل توجه است. بسیاری از کاربران فرض میکنند که فعالیتهای آنها ناشناس و بینام است و قابل ردیابی توسط سایر اشخاص نیست. در واقع، رایانه به عنوان یک واسطه در ارتباطات آنلاین ممکن است این مطلب را القا کند که یک نفر که به تنهایی در خانهاش نشسته و به اینترنت متصل است و در حال ارتباطات اینترنتی است، بینام است و قابل پیگیری و ردیابی نیست؛ در حالی که ارتباطات او به-راحتی توسط مانیتورهای شبکهای، بازاریابها، جستجوگرها ویا مسئولان حکومتی و پلیس قابل ردیابی است. از یک طرف، جهت صیانت از حقوق اجتماع و از دید امنیت اجتماعی و امنیت عمومی در مورد پیگیری و ردیابی مجرمین رایانهای و تروریستها، مانیتور کردن و رصد شبکه و داخل شدن در حریم خصوصی افراد اهمیت دارد و از طرف دیگر، این نظارتها با مصالح زندگی شخصی و احترام به شخصیت و حریم خصوصی افراد و آزادی آنها در تضاد است. ایجاد رابطه منطقی بین این دو هدف و رسیدن به مصالح اجتماعی و مصالح شخصی، بسیار اهمیت دارد. در این جا قوانین قضایی و قوانین اخلاقی میتواند بسیار راهگشا باشد. ذخیره کردن انبوهی از اطلاعات شخصی افراد در سازمانهای مختلف دولتی و خصوصی و بسیاری از پایگاه های پربیننده و پیوند دادن چنین اطلاعاتی و مرتبط کردن آنها، اگر چه ممکن است در بعضی کارها و موارد مفید باشد، اما نمیشود گفت در جهت مصالح عمومی است. این مشکلات، در واقع، تهدیدی است که مصالح زندگی شخصی را به خطر میاندازد. این مشکلات، هم جنبـه تکنیکی داد و هم جنبه اخلاقی و سیاسی. اینترنت بستر برقراری تعاملات و ارتباطات آزاد است. همچنین اینترنت به بستر اصلی تجارت آزاد جهانی تبدیل شده است و بسیاری از پایگاه ها و ارتباطات اینترنتی جنبه تجاری پیدا کرده است. این نگرانی وجود دارد که حریم خصوصی افراد و ویژگیهای شخصی آنها قربانی مسائل تجاری شود. در حال حاضر، بسیاری از تارگاه ها در بستر وب امکانات فراوانی را به کاربران عرضه کرده و تشویق میکنند که کاربران عضو این تارگاه ها شوند مثل: پست الکترونیکی، سایت شخصی و وبلاگ، که در بسیاری از موارد به دنبال جمعآوری اطلاعات اشخاص، دوستان آنها و ارتباطات شخصی با دیگران، علاقهمندیهای آنها و ... هستند تا با استفاده از این اطلاعات، تبلیغات مناسب با علاقهمندیهای شخص به او نمایش دهند و با او تماسهای بازاریابی و تجاری داشته باشند. بسیاری از شبکههای تجاری، اطلاعات افراد را به شکل درختی و زنجیرهای جمعآوری میکنند و میتوانند زنجیره ارتباطات فرد را در شبکه جمعآوری و ذخیره کنند. این اطلاعات میتواند تهدیدی جدی برای حریم خصوصی افراد باشد و سوء استفادههای مختلف سیاسی، بزهکاری و غیره را ممکن میسازد. در صورتی که این پایگاه دادهها به هر شکل و طریقی در اختیار گروههای تبهکاری و تروریستی و یا رژیمهای سرکوبگر قرار گیرد، تبعات آن قابل پیشبینی نیست و در سطح جهانی تهدیدی برای حقوق بشر است.
تعریف هویت مجازی
جهان دیجیتالی، معلول یک تحول عظیم و مهم فناورانه است که مفهوم زمان ومکان را عوض کرده و یک ارتباط همزمان را برای همگان و در هر زمان فراهم آورده است. این روند، ثبات و تمایزهای هویتی را درون تکثرها و تغییرها گم خواهد کرد و مفهوم دوری و نزدیکی و این جا و آن جا، در پرتو آن از بین رفته است. این روند، حتی مفهوم این فرهنگ و آن فرهنگ و این هویت و آن هویت را نیز تحت الشعاع خود قرار داده است. (عاملی سعید رضا، 1383)
در جهان دیجیتالی، مفهوم هویت به دو صورت حقیقی و مجازی بروز مییابد. در فضای سایبر ما یک هویت جدید، علاوه بر آن هویت فیزیکی پیدا میکنیم. این هویت میتواند به صورت مجازی یا حقیقی شکل گیرد؛ یعنی میتوانیم مشخصات هویت حقیقی خودمان را بروز دهیم و از خود شخصی دیگر غیر از آنچه در واقعیت بوده، ارائه دهیم. فضای سایبر این امکان را به اشخاص میدهد که هویت حقیقی خویش را مخفی کنند و با هویت ساختگی جدیدی وارد آن شوند. این معنای هویت مجازی است. هویت مجازی با اصطلاحات دیگری نیز در متون علمی و مقالات دیده میشود، مثل: بی نامی(1)، نام مستعار یا استعاره(2)، نقاب یا صورتک درون شبکهای(3) و... . (خسروی آرش، 49: 1389).
مفهوم هویت مجازی با سایر واژههای نزدیک مثل گمنامی، ناشناس بودن و منزوی بودن، متفاوت است. هویت مجازی، روابط اجتماعی گویا و روشن را به عنوان زمینه و پیشفرض با خود دارد. بینامی نیاز به زمینه اجتماعی دارد. فاعل بینام که ظرفیت انجام کاری را دارد، روی دیگر اعضای اجتماع تأثیر میگذارد و از دیگران متأثر میشود. ممکن است به شخص منزوی و گوشهنشین عبارت بینام و نشان و ناشناخته و گمنام اطلاق شود؛ ولی معنای دقیق بینامی و هویت مجازی، آنچه در شبکه اینترنت و در فضای سایبر مطرح میشود، شامل حال او نمیشود و به او بینام گفته نمیشود؛ زیرا شخص گوشهنشین و منزوی، غیر مرتبط با جامعه است و منزوی و جدا از اجتماع و روابط اجتماعی است و زندگی و رفتار و کارهای او به طور کلی تحت تأثیر زندگی و رفتار دیگران در محیط اجتماعی قرار نمیگیرد. اصطلاح گمنامی که در برابر شهرت و بلندنامی قرار میگیرد نیز نمیتواند با اصطلاح بینامی مترادف باشد. شخص گمنام به دنبال شهرت نیست و سعی میکند در میان اجتماع شهرت پیدا نکند و عموم او را نشناسند. شخص گمنام، از اجتماع و روابط اجتماعی فاصله نمیگیرد؛ اما به دنبال معروفیت نیز نیست و کاری که او را معروف کند، انجام نمیدهد؛ امّا هویتهای مجازی که مشهور هستند، کم نیستند. بینامی، با شناختهنشدن و ناشناس بودن، تفاوت دارد. بینامی، نه تنها زمینه اجتماعی میخواهد و در ارتباط اجتماعی رخ میدهد، بلکه نیاز به فاعلی دارد که انجام دهنده کاری است که روی دیگران تأثیر میگذارد یا تأثیر میپذیرد؛ در عین حال، هویت او مشخص نیست. اگر یک فرد برای دیگران قابل شناخته شدن نباشد، و ناشناس باشد در عین حال، کاری و عملی نیز منتسب به او نباشد، او بینام نیست. (خسروی آرش، 52: 1389)
والاس(4)، بینامی را بدین صورت تعریف میکند:
«ویژگیهای غیر قابل ردیابی در یک ارجاع معین به فرد.» (Wallace, 1999, p25)
بینامی یا ویژگیهای غیر قابل ردیابی، بدین معنا است که یک شخص یا اشخاص غیر قابل شناخت هستند و هویت آنها مشخص نیست؛ در حالی که میدانیم شخص یا اشخاص وجود دارند، اما نمیدانیم چه کسانی هستند.
تاریخچه هویت مجازی
بینامی، مفهومی نیست که به واسطه دنیای دیجیتالی ساخته شده باشد؛ بلکه سابقه زیاد و تاریخی دارد. انبیا و اولیا از هویت مجازی جهت اهداف متعالی و هدایت انسان ها و حفظ جان و حریم مؤمنان استفاده می-کردند. حضرت ابراهیم در موارد مختلف از هویت مجازی استفاده می کند. در یک جا بت ها را می شکند و در جای دیگر، در کسوت ستاره پرستان و خورشیدپرستان در می آید تا مردم جاهل را هدایت کند.
حضرت یوسف نیز در موارد متعدد هویت واقعی خود را پنهان می کند تا بتواند مردم مصر را هدایت کند و همچنین برادرانش را آگاه نماید. حضرت موسی از همان ابتدای تولد، با هویت مجازی در دامان فرعون بزرگ می شود. اصحاب کهف نیز هویت خودشان را در مواردی پنهان می کنند. در جنگ جمل حضرت علی (ع)، عایشه را با جماعتی به مدینه باز می گرداند که هویتشان پنهان بود و بعداً مشخص شد آن ها زن بودند. قضایای متعددی در تاریخ اسلام وجود دارد که از هویت مجازی جهت اهداف الهی استفاده شده است. (خسروی آرش، 152 - 126: 1389) بینامی، تخلّص و نام مستعار در سراسر تاریخ مشاهده میشود؛ برای مثال، بسیاری از شخصیتهای ادبی و هنری دارای نام مستعار بودهاند و گاهی آنچنان نام مستعار آنها برجسته بوده که نام واقعیشان در طول تاریخ فراموش شده است؛ مثلاً ویلیام شکسپیر در واقع یک اسم مستعار و تخلص است و نام واقعی این شخص مشهور مشخص نیست و احتمالا شناخته نشده است. در طول تاریخ، بینامی برای مقاصد و اهداف مختلفی استفاده میشده است؛ برای مثال، یک شخص مشهور و معتبر ممکن است از تخلص و نام مستعار برای نوشتن بعضی پیامها و نوشتهها استفاده کند؛ زیرا آن شخص نمیخواهد تعصبات مردم، روی نوشتههایش و یا دریافت و آگاهی از پیام او تأثیر بگذارد و در واقع، بعضی اشخاص مشهور میخواهند تعصبات و افکار مردم روی محتویات کارشان اثر نگذارد و میخواهند آزاد و به دور از جو و فشار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بنویسند. به همین جهت، از تخلص و نام مستعار استفاده میکردند. بعضی از مردم که میخواستند به ارزیابیهای غیر تعصبی و بیغرض و بدون تبعیض برسند، از بینامی استفاده میکردند؛ برای مثال، در تاریخ آمده است که زنها از نام مستعار مردها استفاده میکردند و یا بعضی صاحبان ادیان برای این که مورد آزار و اذیت منکران قرار نگیرند، از اسمهای مستعار در اجتماع استفاده میکردند و نام واقعیشان را پنهان میکردند. همچنین برای حفاظت از حریم خصوصی افراد، از بینامی استفاده میکردند. در بعضی ادیان مثل مسیحیت، در آیین توبه، شخص همه ویژگیهای شخصیاش را برای کشیش آشکار میکند و به تمامی اعمال و افکارش اقرار میکند. برای این که از حریم شخصیاش حفاظت شود، از بینامی استفاده میشده است. یا افرادی که به دکتر یا حقوقدان و وکیل مراجعه میکردند، برای حفظ شخصیتشان در برابر اقرارهایی که در مورد نقطهضعفها و ویژگیهای خود بیان میکردند، از بینامی استفاده مینمودند. همچنین در روزنامهها بسیاری از مسائل خصوصی و درددل های اشخاص و خاطراتشان به صورت بینام درج میشده و یا انتقادات و پیشنهاداتی که سازنده بود، در بسیاری از مواقع به صورت بینام درج میشده است. بسیاری از این روالها هم اکنون نیز جریان دارد.
پیامدهای مثبت هویت مجازی
بعضی از پیامدهای مثبت هویت مجازی عبارت اند از:
♦ زمانی که یک فرد بخواهد در مورد پیامها و آثارش ارزیابی عینی و روشنی داشته باشد، میتواند از بینامی استفاده کند تا دیگران به دور از افکار تعصبی و یک جانبه گرایی آثار و عقاید او را ارزیابی کنند و او بتواند قضاوت بهتری در مورد ضعفها و قوتهای آثارش داشته باشد.
♦ بینامی باعث میشود در گفتگوها و مباحث، فاکتورهایی نظیر وضعیت مالی، شأن و مقام، جنسیت، نژاد و سایر مواردی از این قبیل، طرفهای گفتگو را تحت تأثیر قرار ندهد و بحث هایی برابر و مساوی و در فضایی آرام انجام دهند.
♦ بینامی میتواند برای انجام بسیاری از پژوهشها و آزمایشها در زمینه شناخت ویژگیهای انسانی و انسان شناسی کاربردی بر اساس وظیفه و نقش داشته باشد؛ برای مثال، یک مرد وانمود میکند که یک زن است برای این که احساسات فردی را که از یک جنس دیگر است، بتواند درک و ارزیابی کند. یک مرد، با نام مستعار زن در محاورات شرکت میکند تا احساسات یک زن را درک کند.
♦ بینامی میتواند برای افراد کم رو و ترسو وسیلهای باشد برای این که جرأت و شهامت پیدا کنند و دلیر شوند و بتوانند ارتباطات وتماس هایی را با افراد مختلف برقرار کنند. چنین مواردی که باعث انسانسازی و ایجاد ارزشهای اخلاقی میشود، بسیار ارزشمندند.
یکی از پیامدهای اخلاقی بینامی، تأثیر آن بر تعصب و یک جانبه گرایی است. بعضی دانشمندان از این نظریه دفاع میکنند که بینامی میتواند دامنه نفوذ و گسترش یک جانبه گرایی را به وسیله بعضی شیوهها از بین ببرد. مثالی که والاس5 در این مورد میزند، آزمایش هنرمندانی است که میخواهند موقعیتی در ارکستر پیدا کنند. در بسیاری از موارد، به شکل بینام و مخفی از آنها آزمایش به عمل میآید و آنها در پشت پردهای، موسیقی مورد نظر را اجرا میکنند و گروه خبرگان و موزیک دانان و رهبر ارکستر، از هویت واقعی آنها آگاه نیستند. این باعث میشود ارزیابی و قضاوت منصفانهتر و عادلانهتری از برنامههای آن ها به عمل آید و افرادی از قبیل: خانمها، سیاهپوستان و... میتوانند شانسی برابر با سایرین به دست آورند. (Wallace, 2008, p117)
بینامی، به اشخاص اجازه میدهد افکار و تواناییهایشان را در فضای مجازی اظهار کنند؛ به طوری که در بسیاری از موارد، این خود اظهاری بدون هویت مجازی ممکن نبود؛ برای مثال، یک نویسنده زن که نام مستعار یک مرد را برای خود انتخاب میکند، در این جا نام مستعار، یک روش مطمئن بینام ماندن است و چنین شخصی اگر بینام نبود، ممکن نبود که کارهایش پخش شود و با استقبال عمومی روبرو شود. در حال حاضر، زنانی وجود دارند که با نام مستعار مردانه مینویسند و نوشتههایشان با استقبال روبرو شده و در سرتاسر فضای مجازی منتشر میشود.
♦ بینامی در اینترنت میتواند وسیله خوبی برای جلوگیری از کمینهای سایبری و استراق سمع و مانیتور رینگ فعالیتهای افراد باشد و از حریم خصوصی آنها صیانت کند.
♦ همچنین بینامی میتواند از بسیاری از گزینشها و قضاوتهای نژادپرستانه و قومی جلوگیری کند و باعث برابری حقوق انسانها شود و دیدگاه افراد را از دیدگاه سودجویانه، نژادپرستانه و قوم گرایانه، به دیدگاههای انسانیت گرا سوق دهد.
پیامدهای منفی هویت مجازی
بعضی پیامدهای منفی هویت مجازی عبارت اند از:
♦ بینامی میتواند برای حفاظت افراد در برابر آثار کیفری و عواقب اعمالشان استفاده شود. بسیاری از افراد مجرم، از بینامی برای حفاظت افراد از کیفر و انجام بهتر جنایاتشان استفاده میکنند. این افراد جنایتهای مختلفی مثل افترا و تهمت زدن، استفاده جنسی از بچهها، تهدید و ترساندنهای غیر قانونی و نامشروع، تبعیض نژادی و آزار و اذیت نژادهای دیگر، کلاهبرداری رایانه ای و خیلی کارهای دیگر را به وسیله ابزار بینامی انجام میدهند. قوانین کشورهای مختلف در مورد برخورد با چنین افرادی که از بینامی سوء استفاده میکنند، متفاوت است.
♦ بینامی میتواند برای ایجاد ارتباطاتی بر خط و بینام جهت انجام کارهای غیر قانونی استفاده شود، مثل جستجو کردن بچهها، به منظور سوء استفادههای جنسی، کلاهبرداری و گروکشی یا جستجوکردن افرادی که ساده لوح باشند و بتوان آنها را فریب داد.
♦ بینامی میتواند برای اهانت و دروغ و افترا یا ایجاد نفاق در ارتباطات استفاده شود. بعضی از مردم از بینامی برای گفتن چیزهایی نامطبوع، تند و زننده و کریه، و نشر اکاذیب استفاده میکنند. خط و مرز مشخصی برای اثبات قانونی یا غیر قانونی بودن این نوع اهانتها وجود ندارد و این موارد به قوانین آن کشورها برمیگردد که کدام یک از این فحشهای اینترنتی، جرم نیست و کدام، غیر قانونی است.
در دزدی هویت، بعضی ویژگیهای مهم هویت یک شخص دزدیده میشود؛ برای مثال، مشخصات و اطلاعات کارت اعتباری، مشخصات بانکی یک شخص، نام و نشانی شخص و خیلی ویژگیهای دیگر شخص ممکن است دزدیده شود و از آن سوء استفاده شود.
دزدی هویت، خود یک مشکل اساسی عصر امروز است و به همان اندازه که خود هویت و هویت مجازی باعث دغدغه و نگرانی است، دزدی هویت نیز موضوعی بحث برانگیز و نگران کننده است. با دزدی هویت، پتانسیل خرابکاری و کلاهبرداری و دزدی بر روی رکورد اطلاعاتی مربوطه به اعتبار یک شخص و انجام خریدهای کلاهبردارانه و امثال آن، افزایش مییابد.
نتیجه گیری
کاربرانی که به صورت قانونی از فرایندهای بینامی استفاده میکنند و اهداف قانونی را دنبال میکنند، باید به حقوق آنها احترام گذاشته شود و حریم خصوصیشان حفظ شود؛ مثلاً قربانیان اعمال تروریستی یا جرمهای جنسی یا کسانی که معتاد به الکل و یا سایر مواد مخدر هستند یا بیماری خطرناک یا ناتوانی و عجز و از کار افتادگی دارند و میخواهند خواسته و آرزوها، تجربیات و رنجهایی را که کشیدند، در اختیار دیگران بگذارند و با آنها درد و دل بکنند، بدون این که هویت واقعی آنها آشکار شود، باید از حق بینامی برخوردار باشند. یا زمانی که یک شخص میخواهد یک جنایتی را گزارش بدهد، بدون این که هویتش آشکار شود و از ارتباطش با آن جنایت بترسد، نباید از او خواسته شود که هویتش را فاش کند و به حق بینامی او باید احترام گذاشته شود.
آگاه ساختن كاربران شبكه به قوانين حريم خصوصي و قواعد استفاده از هويت مجازي و فرهنگ سازي درست، ميتواند دامنه استفاده از هويت مجازي را محدود كرده و آن را به سوی قواعد استفاده درست سوق دهد و آگاه كردن كاربران به فوايد و معايب استفاده از هويت مجازي و امكان دزدي هويت و رصد شدن و مانيتورينگ شبكه، باعث استفادة آگاهانهتر كاربران از امكانات شبكه ميشود. هويت مجازي، قابليتي است مثل ساير قابليتهاي فناورانه كه ميتوان از آن استفاده درست و يا نادرست كرد. با اقدامات فنی مناسب در شبكه و ارائه قوانين مناسب دربارة هويت مجازي و ايجاد مرجع قانوني بيطرف بين المللي، ميتوان در عين حفظ هويت مجازي و آزادي بيان و چرخش آزاد اطلاعات در شبكه، از اعمال بزهكاري و جنايت و كلاهبرداري و كارهاي تروريستي با استفاده از هويت مجازي جلوگيري كرد و افراد كلاهبردار را ردگيري و هويت آنها را آشكار نمود.
پی نوشت ها:
منابع: