در مورد حضورم در مرکز باید عرض کنم که از سال 1370 بود که از طریق یکی از دوستان مشغول کار در مرکز شدم. خوب مرکز یک نهاد تازهبنیاد بود و یکی دو سال از عمرش میگذشت. وقتی به مرکز وارد شدم، توسط آقای طالبپور امتحانی از من گرفته شد و پس از مصاحبهای که انجام دادم، در مرکز مشغول به کار شدم. تا آن تاریخ از کامپیوتر هیچ اطلاعاتی نداشتم؛ چون کار تازهای بود. آموزشیهایی در مرکز دیدم و کارهای مختلفی در مرکز از آن روز تا کنون در سطوح مختلف اجرایی و مدیریتی انجام دادم. مهمترین بخش عمرم را در مرکز سپری کردم و این کمترین، همچون ذره و قطرهای بودم که در کنار دریا قرار گرفتم و برکت دریا هم به این قطره و ذره سرایت کرد و بحمدللّه هماکنون با یک سابقه خوب و درخشان از مرکز مواجه هستیم و سهم ناچیزی هم که بنده در آن دارم، باعث افتخار و مباهات است.
♦ از ابتداء ورودتان به مرکز به چه کارهایی اشتغال داشتید؟
◊ در بدو ورود به مرکز در قسمت تصحیح مشغول به کار شدم و در آنجا آموزش مقدماتی و کار با کامپیوتر را نیز توسط دوستانی که قبل از ما آمده بودند، فرا گرفتم. کمکم به این کار احساس علاقه کردم و علاقه من زیاد شد. دورههای آموزشی مختلفی در مرکز برپا بود و آموزش نور هم آن موقع زیر نظر معاونت فنی بود و در واقع، معاونت فنی یک بخش آموزش داشت. آنجا وارد کلاسهای آموزشی شدم و دورههای آموزشی را فرا گرفتم. دورههای مقدماتی، دوره سیستم عامل داس و بعد وارد فازهای برنامهنویسی شدم. آموزش برنامهنویسی هم دیدم و سعی کردم که آن آموزشها را بهخوبی فرا بگیرم؛ زیرا در مسیر کار اجرایی من بود و میکوشیدم که آن آموزشها را در کار فرمتگذاری یا تصحیح و اعرابگذاری دخالت بدهم و کارها را به گونه ای انجام دهم که در حقیقت روند کار تسهیل شود و سرعت پیدا کند.
آن زمان برای تصحیح متنها، اعرابگذاری و بررسی و کنترل فرمتگذاری که در بخشهای مختلف مرکز انجام میگرفت، برنامههای تحت داس تهیه میکردیم. اندکاندک وارد فاز برنامهنویسی شدم؛ چون برنامهنویسی بود که فضای کار را برای محققان و دوستان و همکاران ما در جاهای مختلف مرکز مثل قسمت اعراب، ریشه، ورود اطلاعات، تایپ و تصحیح یا قسمتهای مختلف معاونت پژوهشی راحتتر میکرد و برنامههای مختلفی را برای برخی قسمتها که کارهای فهرستی انجام میدادند، مینوشتیم. این کار باعث میشد کار آنان با دقت و سرعت بیشتری انجام بگیرد. برخی از آن برنامهها هنوز هم استفاده میشود. البته تغییرات زیاد و خوبی در آنها انجام دادهاند، مثل برنامههای تصحیح لیست و برنامههایی که در بخش رجال معاونت پژوهشی برای کار معیار گذاری شد و ارتباط با متن و بانکهای مختلف داده استفاده میگردد. اینها پایههایی بود که من و برخی از دوستان قبل و بعد از بنده برنامهریزی کردند. بحمدالله برنامههایی مانند اعراب گذاری متن ادامه پیدا کرد که توسط دوستان هنوز هم بهینهسازی میشود. با نوشتن برنامههایی در زمینه تصحیح متن و تصحیح لیست کلمات، کمکم وارد فضای برنامهنویسی شدیم و دوستان شاهد علاقهمندی مادر این زمینه بودند. این باعث پیشرفت بنده شد تا اینکه دورههای بیشتری را در زمینه نرمافزار و مهندسی نرمافزار طی کردم و به صورت حرفهای کار نرمافزار را انجام دادم.
♦ گفته میشود در زمان مسئولیت شما در معاونت فنی، عملیات به روز رسانی مجموعه نرمافزارهای نور صورت گرفت. در این خصوص، توضیحاتی بیان فرمایید.
◊ در مورد به روز رسانی نرمافزارها باید گفت که این کار، اول توسط برنامهنویسان مرکز انجام گرفت؛ به این صورت که بخش نخست کار برنامهنویسی در محیط داس، استفاده از یک برنامهنویسی بود که در یک بستری که توسط خود مرکز انجام میگرفت، بومی شده بود؛ یعنی خود برنامهنویسان مرکز از قابلیتهای خودشان استفاده میکردند و هیچگونه استانداردهای خاصی در مورد پردازش داده، ذخیرهسازی، طراحی رابط کاربر و اینترفیس وجود نداشت. این بخش اول برنامهنویسی بود که در مرکز انجام میگرفت. در حقیقت، در آن زمان روی سیستم عامل داس برنامههای خیلی خوبی نیز تهیه شد و بیشتر هم با زبان برنامهنویسی فاکس پرو انجام میگرفت و برخی هم با زبان سی انجام میشد که بعداً هم ارتقا پیدا کرد و سی پلاس پلاس آمد که حضور آقای مهندس مجد در مرکز اواخر این دوره بود. دورهای که ایشان تشریف آوردند، تغییراتی جدی در برنامهنویسی مرکز ایجاد کردند و آن این بود که یک بستر نرمافزاری را راه اندازی کردند که کار طراحی اینترفیس و رابط کاربر را خیلی زیبا و جذاب و بسیار شکیل و پرسرعت میکرد و با تحقیقاتی که انجام دادند، این را بومی سازی و فارسی کردند و از آن پس نیز مرکز طراحی برنامههایش را در این بستر انجام میداد. آقای مهندس مجد در حقیقت پایهگذار این سبک از برنامهنویسی بودند که کاملاً یک برنامهنویسی شیئگرا بود.
بنابراین، در آن زمان برنامههای مرکز یک ارتقای جدی پیدا کرد و به روز رسانی آنها از زمانی شروع شد که ما هنوز معاون فنی نشده بودیم؛ یعنی به روز رسانی برنامههای مرکز قبل از بنده بود و در واقع، طراحی برنامهها در چرخه سیستم عامل داس خیلی دوام نیاورد. البته برنامههای بسیاری نیز در این فضا طراحی شد که: برنامه جامع روایات، برنامه کتب اربعه، چندین برنامه موضوعی و معجم الفاظ قرآن از آن جمله بود.
این، یک دوره از کار فنی مرکز بود. بعد از این محیط داس تقریباً فضای خودش را به سیستم عامل ویندوز با نسخه سه و یک که آن روز در ایران فراگیر شده بود، داد و در مرکز نیز کار با ویندوز شروع شد. ما در ویندوز نسخه سه و یک برنامه جدی و اساسی قابل ارائه تهیه نکردیم؛ البته برنامههایی برای نمایش صفحات گرافیکی قرآن ارائه شد که آن روز یک نوع نوآوری و شکوفایی به شمار میآمد. کار انتقال از محیط داس به سیستم عامل ویندوز که یک محیط کاملاً گرافیکی بود، به یک زمینهسازی مطالعاتی و آماده کردن فضا و آموزش و تأمین نیروی انسانی متخصص نیاز داشت و بدیهی است که برای این کار، زمان لازم بود و طبیعی بود که مدتی وقت نیاز داشتیم تا برای برنامهنویسی سیستم عامل ویندوز آماده شویم. کمکم تغییراتی هم در مدیریت فنی مرکز ایجاد شد و جناب آقای آسیابانی که یکی از مؤثرترین افراد مرکز بهخصوص در معاونت فنی بود، به سطوح مدیریتی بالاتر مرکز منتقل شد و جانشین رئیس مرکز شد.
ایشان در کارهای تحقیقاتی و علوم حوزوی و همین طور در زمینههای فنی و تخصصی، شخص مؤثر، قوی و پرمطلبی بودند و بهحق هم باید از ایشان و نظرات ارزشمندشان بسیار استفاده میشد. خود ایشان در امر تأسیس و شکلگیری مرکز دستاندرکار بودهاند. اول به عنوان یک برنامهنویس خبره کار میکردند و کار به روز رسانی برنامهنویسی داس و انتقال از داس به سیستم عامل ویندوز در زمان ایشان انجام شد و درخیلی از برنامهها هم این انتقال صورت گرفت. ایشان مدیر پروژه برنامه نور 2 که هنوز هم یکی از موفقترین برنامههای مرکز است، بود و در کار برنامهنویسی و تدوین آن اشراف کامل داشت. باعث افتخار بنده است که کارهایی را برای فایلسازی برای این پروژه نور 2 انجام دادم.
این هم یک دورة به روز رسانی بود. و در این زمان بود که ما انتقال از داس به سیستم عامل ویندوز را داشتیم و برنامههای خیلی خوبی مانند: نور 2، نور السیره و قاموس النور قدیمی در این دوره از داس به ویندوز منتقل شدند. خوب است اینها در موزه نرمافزار نور ثبت شود. خودش سیر کار را نشان خواهد داد. زمانی که بنده عهدهدار معاونت فنی شدم، خوب یک تغییراتی انجام گرفت. تغییراتی بود که ما از یک هسته نرمافزاری جدیدی که توسط شرکت میکروسافت ارائه میشد، استفاده کردیم. قبلاً از هستههای دیگری که توسط شرکتهای تولید کننده زبانهای برنامهنویسی مثل شرکت بورلند ارائه میگردید، استفاده میشد. این هسته که با ویندوز سازگاری داشت، مبتنی بر برنامهنویسی پایه ویندوز بود و ما در اینجا کاملاً روی این هسته نرمافزاری ام.اف.سی سوئیچ کردیم. این کار به همت و همکاری مهندسانی که آن زمان تشریف داشتند و فعالیت میکردند و بعضی از آنها هنوز هم در معاونت فنی مشغول هستند، انجام شد و از آن تاریخ یک هسته نرمافزاری که نیازهای فنی مرکز را فراهم میکرد، پیریزی و اجرا شد که تا کنون هم ادامه دارد. این کار هماکنون یکی از دستاوردهای بسیار قدرتمند، کارگشا و کارایی است که در معاونت فنی وجود دارد و تا به حال نیز به کمک آن نرمافزارهای بسیاری تولید شده است.
♦ به نظر شما چرخه حیات یک نرمافزار چقدر است و هر چند مدت یکبار باید آن را به روز رسانی کرد؟
◊ اینکه چرخه کاربری و طول عمر یک نرمافزار چقدر است، به خیلی از مسائل بازمیگردد؛ از جمله جامعنگری، پشتوانههای علمی و محتوایی و طراحی بسیار قدرتمندی که در نرمافزار انجام میگیرد، آن را ماندگار میکند؛ به صورتی که با وجود تغییراتی که در دنیای کامپیوتر اتفاق میافتد، آن نرمافزار به تغییرات اندکی احتیاج داشته باشد و از نظر فنی به روز شود. اینگونه نرمافزارها را ما در مرکز داریم و از همان تاریخی که تولید شده، یعنی حدود 17 یا 18 سال قبل تا کنون، هنوز در چرخه حیات خودش قرار دارد و زنده و فعال است و به پژوهشگران خدمت میدهد، مثل نور 2، نور الأنوار یا نورالجنان. اینها نرمافزارهایی هستند که به دلیل طراحی و محتوای خیلی خوبی که داشتند، توانستند نزدیک به دو دهه دوام بیاورند.
اما ممکن است یک نرمافزار به جهت ضعف در طراحی و تکنیک، نا سازگاری با استانداردهای موجود و نیز دوری از فضای استانداردی که در دنیا وجود دارد، طول عمرش خیلی کمتر شود. بنابراین، نمیتوان گفت چرخه عمر یک نرمافزار چقدر است؛ زیرا ممکن است یک نرمافزار به دلیل طراحی و اجرای خوبش تا دو دهه هم دوام بیاورد و کار کند و یک نرمافزار به جهت ضعفهای اجرایی و طراحی و تکنیکی، اگر چه در ماههای اولش به نظر شما خیلی جذاب و خوب به نظر برسد، ولی در تغییرات سیستم عاملها و سختافزارها که مدام انجام میگیرد، شما میبینید که طولی نمیکشد کارایی خودش را از دست میدهد. البته هماهنگی وسازگاری نرمافزار با نیازهای مخاطب و پژوهشگر هم باعث میشود که عمر کاربری یک نرمافزار افزایش یابد. از منظر دیگر چرخه عمر یک نرمافزار کاملاً به خط تولید و هزینه اجرا و اینکه در تحلیل و طراحی نرمافزار چقدر هزینه مادی و معنوی شده باشد، بستگی دارد؛ آیا تولید کننده میتواند آن نرمافزار را به موقع به روز رسانی کند، از آن پشتیبانی نماید و هر از چند گاهی، نسخه جدیدتری را با امکانات تازهتر عرضه کند.
الحمد لله این موضوع را در مرکز کمتر داشتیم؛ اگرچه این امکان وجود داشت که در بحرانها به جهت مشکلات نیروی انسانی دچار یکسری تنگناهایی باشیم، اما در مجموع فضای خوبی حاکم بوده است و از این لحاظ توانستیم نرمافزارهایمان را به روز کنیم و اگر قابلیتهای جدیدی به نظر میرسید یا نیازهای جدیدی مطرح بود و باید به آن جواب داده میشد، سعی میکردیم آنها را در نسخههای جدیدتری که از نرمافزارها ارائه میشد، اعمال کنیم؛ مثلاً وقتی نور السیره قبلی و جدید را با هم مقایسه میکنید، تغییراتی در نسخه جدیدتر انجام شده است و یا در زمینه نرمافزارهای قرآنی میتوان به جامع تفاسیر نور مثال زد که از نظر رشد و ارتقا تاکنون مراحل گوناگونی را پیموده است.
اما اینکه هر از چه مدت به نسخه جدید نیازمندیم، یابد گفت که بعد از شش ماه یا یک سال به بازنگری و ارتقا و سازگار کردن نرمافزارها با فضاهای جدید احتیاج پیدا میکنیم. بحمدالله، به روز رسانی نرمافزارها ادامه پیدا کرده و الآن هم انجام میشود. در حال حاضر در معاونت فنی یک روند تعریف شدهای برای به روز رسانی برنامهها وجود دارد.
♦ کار روی وب در معاونت فنی در زمان مسئولیت شما به صورت جدی شروع شد. در این خصوص نیز توضیحاتی بیان نمایید.
◊ کار برنامهنویسی روی وب، قبل از بنده شروع شده بود؛ اما در زمان بنده ادامه پیدا کرد و به دلیل همهگیر شدن بحث شبکه جهانی و دسترسی به وب و ظهور توانمندیها و امکانات فضای وب، قوت بیشتری یافت و با تلاشی که صورت گرفت، خروجیهای مختلفی در زمینه وب گرفتیم. سایتهایی طراحی شد و نرمافرارهایی که تحت وب آمادهسازی میگردیدند، بازسازی شدند. به دلیل اهیمت این موضوع، گروه برنامهنویسی وب تشکیل دادیم. این هم در حقیقت ارتقایی بود که در این فضا انجام گرفت و با توجه به بحث تغییرات برنامهنویسی و بهرهگیری از تکنیکهای جدید در عرصه جهانی، مرکز همواره سعی داشته که به روز باشد.
♦ چرا وارد حوزه تولید نرمافزارهای اسلامی ویژه موبایل شدید و چرا این کار با توجه به زمان ورود موبایل به کشور ما با تأخیر صورت گرفت؟
◊ کار تولید نرمافزار روی موبایل به تاریخچه ورود موبایل در ایران بر میگردد که نخست استفاده از موبایل خیلی فراگیر نبود و به جهت هزینههای فراوانی که افراد باید برای این دستگاه متحمل میشدند، چندان مورد اقبال مردم نبود؛ مثلاً هزینههای مکالمه، امتیاز سیمکارت و خریدگوشی، همه اینها باعث شده بود که یک وسیله لوکس به حساب آید. ضمن اینکه در نسل اول موبایلی که ارائه شده بود، بسیاری از قابلیتهایی که امروزه وجود دارد، وجود نداشت. آن روز موبایل فقط یک وسیلهای بود مانند یک تلفن؛ یعنی در حقیقت یک تلفن بیسیم معمولی بود که با آن مکالمه میکردند و نهایتاً اس.ام.اس میدادند. کمکم گوشیهایی به نام گوشیهای هوشمند ساخته شد که از یک سیستم عامل ویژه استفاده میکردند و افزون بر امکان ارتباطی که این دستگاهها فراهم مینمودند، قابلیتهای دیگری را نیز که کاربر برای همراه داشتن گوشی با خود نیاز داشت، همراه آن ارائه کردند، مانند: تقویم، پخش کنندههای صوت و پخش کنندههای فیلم. سپس امکان اینکه از این گوشیها به عنوان یک دستگاه ذخیره و پردازش کننده اطلاعات استفاده شود، فراهم شد. گوشیها خیلی قدرتمند شدند و نرمافزارها روی اینها کار کرد. در ادامه، فراگیری شبکههای جهانی نقش مؤثری را در توانمند کردن گوشیها ایفا کرد؛ به گونهای که دیتاهایی که روی اینترنت منتشر میشد، بهراحتی روی تلفن همراه دریافت میشد. به این ترتیب، موبایل به عنوان یک رایانه دارای سیستم عامل مخصوص به خود مطرح شد.
اما ورود مرکز در زمینه نرم افزارهای ویژه موبایل از همان زمان که گوشیها دارای سیستم عامل شدند، شروع شد و شرکتهای مختلف سیستمهای عامل متفاوتی ارائه کردند و اگرچه ادعا میشد که نرمافزارهای متعددی ویژه تلفن همراه میتوان طراحی کرد، اما باز هم در فضای موبایل یکسری مشکلات برای تولید نرمافزار وجود داشت که از عمده این مشکلات میشد به این موارد اشاره کرد: یکی فضای کاملاً جدیدی بود که احتیاج به تحقیقات و مطالعات تازهای داشت و نیروهای فنی ما هم بهشدت درگیر کارهای تعریف شده خودشان بودند. ما کارهای فراوانی داشتیم، مثل کار روی برنامههای برون خط یا آفلاین و روی وب در فضای اینترنت یا پروژههای بر خط. نیروی انسانی ما هم دچار یکسری محدودیتها بود که خوب امروزه این مشکلات رفع شده و مرکز وارد کارهای جدید شده است. شاید عمدهترین مشکل در این زمینه این بود که ساختار موبایل یک ساختاری بود که نمیشد گفت کاملاً متجانس و یا کاملاً بیگانه با کار ما است. فضای کاری و تقاضاهایی که در مرکز بود، تلاش برای تکمیل و ارائه پروژههایی چون: درختواره فقه، رجال، اصول و فلسفه و برنامههایی بود که دانشمحور بودند و دربردارنده دیتاها و اطلاعات بسیاری بودند که پردازش این دادههای سنگین روی موبایل یکسری ناسازگاریهایی را به وجود میآورد. افزون بر این، بحث مخاطب هم مطرح بود که این کار چقدر مخاطب دارد و به هر حال، با توجه به محتواهای تخصصی که در مرکز مطرح بود، شروع کار روی موبایل با تأخیراتی انجام شد.
♦ در خصوص فناوری قفل نور برای نرمافزارهای تولیدی مرکز و سابقه این کار توضیحاتی بیان فرمایید.
◊ در مورد تولید فناوری قفل نور باید بگویم که این کار نقطه قابل افتخار بنده نیست؛ از این جهت که این موضوع بحثی است که ممکن است کاربرها روی این زمینه نقطه نظراتی سلبی داشته باشند و خود بنده هم از لحاظ شخصی روی این کار تأکیدی ندارم. بالاخره الآن فضایی که درونش هستیم، در یک جمعبندی کلی متفاوت شده و در خصوص ققل گذاری نگاههای مثبت و منفی بسیاری به وجود آمده است. در خصوص این فناوری از این لحاظ که به چه دلایلی باشد و به چه دلایلی نباشد، خیلی بحث شده است. دلایلی چون: نبود ابزارهای قانونی جدی و کارآمد در حمایت از تولیدات نرمافزاری، عدم فرهنگ استفاده از نسخههای اورژینال و اصلی برنامهها، نبود پشتیبانیهای جدی و ارائه سرویسهای مناسب به کاربر و یا مسائل و مشکلات بخش خصوصی که در این زمینهها فعالیت میکنند، از جمله مباحثیاند که به تولید فقل نور مربوط میشود. اینکه مرکز تصمیم گرفت روی برنامههایش قفل بگذارد، بیشتر به دلیل ایجاد سیستم عرضه فعالی بود که بتواند برنامهها را توزیع کند و دیگر اینکه بتوان برنامهها را پشتیبانی دقیق، مناسب و به روز کرد و در نهایت، به جهت سالم نگه داشتن بازار کار و رقابت. با توجه به همه این مسائل بود که مرکز به این نتیجه رسید از سیستم نگهداری و حفاظت از نرمافزارها و استفاده از مزایایی که گفتیم، بهره ببرد. ما در فکر این بودیم که نرمافزارها را به صورت قفلدار ارائه کنیم تا کاربرها از این سرویس بهرهمند شوند و نرمافزار اورژینال تهیه کنند و از طرف مرکز کاملاً حمایت بشوند.
در آن زمان ما برای اینکه نرمافزارها قفلدار شوند، با چالشهای بسیاری روبهرو بودیم و مشکلات فراوانی در این زمینه وجود داشت. شرکتهایی که ارائه قفل نرمافزاری میکردند، مخصوصاً عمده آنها شرکتهایی بودند که خارج از ایران بودند و هزینههای بسیاری را طلب میکردند تا ما بتوانیم از امکانات و دانش آنها استفاده کنیم و سرویسهای مطلوبی هم ارائه نمیکردند. چرخه و روال قفل گذاری نرمافزارها یک روند ساده و آسانی نبود، زمانبر بود و در نهایت، چیزی که حاصل میشد، کاربر از آن ناراضی بود و او را بهشدت ناراحت میکرد.
قفلی که قبلاً روی نرمافزارهای نور وجود داشت، بسیاری از غرضهای قفلگذاری را که در مرکز دنبال میشد، بر آورده نمیکرد؛ یعنی قفل گذاشته میشد و کاربر به دلیل عدم ارائه خدمات مطلوب بعدی، از این کار ناراحت بود و در عمل، آن قفل شکسته میشد و در بازار به صورت غیر مجاز تکثیر میگردید. از آنجا که سیستم پشتیبانی مناسبی در کار نبود، در آن زمان مرکز راههای مختلفی را تجربه کرد، مانند ارائه قفلهای سختافزاری که به پُرت پرینتر دستگاه و یا سریال دستگاه وصل شده و از آنجا برنامه کنترل میگشت و یا قفلهای نرمافزاری که با فراگیر شدن توزیع نرمافزار روی سیدی، ما قفلهای فراوانی به صورت نرمافزاری روی سیدی ارائه کردیم. همه اینها مشکلاتی داشت که عمدهاش این بود که قفلها مربوط به شرکتهای خارجی بود و ما پول فراوانی به آنها میدادیم و نتیجه مطلوبی هم نمیگرفتیم، مانند شرکت لیزرلاک و شرکت سیدی کوپس که ما اینها را تجربه کردیم. در نهایت، مرکز به فکر افتاد یک فضای دیگری را در این زمینه تجربه کند که در واقع، قفل نبود؛ بلکه فضای دیگری غیر از قفل گذاری بود. یک سامانه کاملی بود که روی آن امکانات بسیاری در نظر گرفته بودیم و به صورت جامع، همه مشکلات را به شکل مطلوبی میتوانست حل کند. اینکه پشتیبانی کافی از کاربر صورت بگیرد، سیستم پاسخگویی و رفع اشکال داشته باشد، از سیستم گزارش برخوردار باشد، سیستم انتقال نظرات کاربران داشته باشد، آمار و مشخصات کامل و به روز کاربران را داشته باشد تا امکان ارتباط با آنها و نیز به روز رسانی برنامه را داشته باشیم، همه اینها را در این سیستم جامع لحاظ کردیم. در این صورت، دیگر مشکلات سابق حل میشد؛ چنانکه وقتی یک سیدی با قفل لیزرلاک میخواست تولید بشود، یک فرآیند بسیار طولانی داشت یا سیدی کوپس که شرکتش دانمارکی بود و کار ما معلق میماند و چندین هفته طول میکشید تا این کار به انجام برسد.
مشکلات قفل گذاری سابق و مزایای روش و سیستم جدید، ما را واداشت که یک سیستم نوینی طراحی کنیم که هم حمایت از نرمافزار در آن دیده شود و هم راحتی و رضایت کاربرها در آن لحاظ شده باشد که بالاخره این سامانه قفل نورلاک که الآن فعال است و سرویسدهی میکند، ارائه شد. تاکنون هم اشکالاتی داشته و مرتفع شده و در مجموع، رضایت مرکز و کاربرانش را در یک برآورد کلی فراهم کرده است. این هم کاری نبود که تنها توسط بنده انجام شده باشد، بسیاری از دوستان همفکری و کمک کردند، طراحی نمودند و اجرا کردند که بنده از همه عزیزان در این خصوص تشکر میکنم.
♦ در مورد طراحی و پیادهسازی کتابخانه دیجیتال نور چه توضیحی دارید.
◊ در خصوص کتابخانه دیجیتال نور هم باید گفت ما یک چرخه تولید نرمافزار در معاونت فنی داشتیم که بعضاً ممکن بود خیلی طولانی شود و از سویی ما با یکسری کارهایی مواجه هستیم که دو یا چند مرتبه، به تعداد پروژههایی که میآمد، باید تکرار میشد. از یک طرف درخواستهای فراوانی برای تولید محتواهای الکترونیکی به سبک کتابخانههای نور از خارج از مرکز به ما میرسید و درخواستها بسیار زیاد بود، کنگرهها برگزار میشد، سمینارها برگزار میشد، شخصیتهای صاحب تألیف و ناشران که میخواستند از این امکانات و تجربهای که ما فراهم کرده بودیم، استفاده کنند که این هم به یک مطالبه جدی مدیریت مرکز از معاونت فنی تبدیل شده بود. به همین دلیل، به فکر افتادیم که یک قالب نسبتاً کاملی از کتابخانه نور طراحی کنیم و اطلاعات و دیتاهای متقاضیان در آن ریخته و پس از طی مراحل آمادهسازی آن را به صورت یک کتابخانه دیجیتالی تحویل دهیم. در واقع، یک خط تولید راهاندازی کردیم که بحمدلله این کار به همت دوستان معاونت فنی و مهندسان بخش نرمافزار انجام گرفت. در حقیقت، ما یک بستر تولید کتابخانه دیجیتال فراهم کردیم که اکنون این کاملاً در اختیار بخش تجاری مرکز قرار گرفته و تا به حال تعداد بسیاری نرمافزار بر آن اساس برای شخصیتها، ناشران، مؤلفان، کنگرهها و سمینارها ارائه گردیده است.
♦ ارزیابی شما نسبت به بیست سال تلاش مرکز چگونه است؟
◊ به اعتقاد بنده مسیر خیلی خوبی داشتیم، در تعالی بودیم و ترقی کردیم. گاهی کار سخت و بحرانی بود و گاهی نیز روان و در حال توسعه. امروز که نگاه میکنیم و در مجموع کارها را ارزیابی میکنیم، میبینیم که واقعاً فضایی رو به تعالی و صعود و ترقی را پشت سر گذاشتهایم که حقیقتاً مایه مباهات است و ارزش آن را داشته که عمرمان را برایش صرف کنیم و این وقت و سرمایه انسانی که برای این کار صرف شده تا مرکز به این نقطه از کمال و بالندگی رسیده، ارزش داشته و مایه افتخار است. امروز فضاهای بسیار خوب و عالی اجرایی و کاری در مرکز فراهم شده و توانمندیهای فوق العادهای در اینجا وجود دارد که امیدواریم این فضاهای رو به رشد و تعالی ادامه یابد.
امید است مشکلات مرکز روز به روز کمتر شود و فضاها و بسترهای ترقی و تکامل فراهمتر گردد و دوستان با نشاط و قدرت بیشتری این کار را که دو دهه از عمر بابرکت آن گذشته، انشاءالله با سرعت بیشتر و کیفیت بهتری ارائه کنند. خواست خداوند برای این مرکز ماندگاری و پیشرفت بوده است ؛چرا که اساسش بر تقوا و دانش بنیان گذاشته شده و بنده در یک ارزیابی کلی، مرکز را یک نقطه افتخار در زندگی خودم میدانم و مرکز را در انجام رسالتی که بر عهده داشته، واقعاً موفق و کامیاب میدانم.
♦ اگر حرف ناگفتهای باقیمانده بیان بفرمایید.
◊ مرکز امروز جزء شخصیت وجودی ما است و تمام لحظه لحظه زندگی ما پر از خاطراتی است که با مرکز داشتیم و همه اینها برای ما مغتنم و ارزشمند است. بنده نیز به سهم خودم از شما تشکر میکنم و یادی هم میکنم از دوستانی که در جمع ما حاضر بودند و امروز چهره در پرده خاک کشیدهاند. خداوند همه را رحمت کند.