موضوعاتی که قرار است در طول این سلسلهدروس به آنها پرداخته شود، عبارتاند از:
ماهواره و احكام آن، بررسي موضوعات و احكام حريم خصوصي، اركان امنيت و احكام تأمين امنيت اطلاعات و ارتباطات، قلمرو مالكيت فكري و احكام آن شامل: حق تأليف يا حق انحصاري اثر، حق انحصاري اختراع، علائم و اسرار تجاري، حقوق هويت شخصي، احکام فقهی صله رحم و دوستیابی با توجه به ابزارهای ارتباطاتی نوین، بررسي موضوعات و احكام گمنامي و ناشناسي و هويت مجازي، احكام آزادي نشر اطلاعات، پالايش محتوا و سانسور اطلاعات، هرزهنگاري اينترنتي، فرصتها و تهديدهاي نسل سوم ارتباطات، جرایم رایانهای از دیدگاه فقه اسلامی.
آنچه در پی میآید، نخستین درس خارج فقه فناوری در سال جاری و جلسه سی و سوم است که در سالن اجتماعات مرکز تحقیقات كامپيوتري علوم اسلامي برگزار شد و از آنجا که حاوی نکات جالب و قابل توجهی، بهویژه برای طلاب و حوزویان است، ره آورد نور تصمیم بر انتشار آن گرفت. گفتنی است که این درس، در واقع، ارائهدهنده مباحث مقدماتی مربوط به بحث حریم خصوصی، یعنی موضوع سبک زندگی میباشد.
سبک زندگی
بحث ما، در خصوص فقه فناوریهای نوین، در سال جاری به فقه فناوری ارتباطات و اطلاعات اختصاص دارد. دومین مبحثی که در این حوزه وجود دارد، موضوع حریم خصوصی است که قصد داریم در این زمینه وارد بحث شویم.(1)
امروز به دلیل اینکه اولین درس ما در سال جدید تحصیلی حوزوی است، قبل از ورود به موضوع بحث، مناسب است که چند نكته کلی را در ابتدای بحث مطرح کنیم. یکی از این نکات، مشکلاتی است که جامعه امروز ما با آن دست به گریبان است؛ مشکلاتی که ناشی از سبک زندگی ما است. طرح چالشهای موجود در این زمینه، شاید تذکری باشد که حوزههای علمیه در مقابل این مسائل، بیش از پیش احساس مسئوليت کرده و با همت شما طلاب جوان به آنها ورود نماید.
سبك زندگي(2)، به معنای شیوه زندگی یک شخص در یک جامعه و اموری است که او در طول روز با آن سر و کار دارد. رفتارهایی که در طول شبانه روز سر از ما میزند و به یک عادت تبدیل شده و استمرار دارد، جزئی از سبک زندگی ما هستند. عواملی که بر سبک زندگی تأثیر دارد، خیلی گسترده و پیچیده است؛ اما سبک زندگی امروزی جوامع اسلامی، با سبک زندگی 700 سال پیش، خیلی تفاوت پیدا کره است؛ یعنی ملاحظه میکنیم که تعدادی از مسائلی که از صبح تا شب با آن سر و کار داریم، در 700 سال قبل اصلاً مطرح نبوده است و خیلی از موارد دیگر نیز برای آنها مطرح بوده که برای ما، يعني جامعه اسلامي(3) مطرح نیست. ملاحظه میشود که بین زندگیهای ما و زندگیهای 700 سال پیش، تفاوت بسیاری وجود دارد. آنچه ما امروز میخواهیم تذکر دهیم، مسئولیتی است که فقه در این زمینه دارد. (4)
نقش فقه در سبک زندگی
فقه، یکی از علومی است که در سبک زندگی ما اثرگذار است و میتواند راه و روش زندگی را به جامعه امروز تعلیم دهد. فقه، علمی است که موضوعش رفتارهای اختیاری انسان است و سبک زندگی هم، یعنی رفتاری اختیاری. اگر میخواهیم سبک زندگیمان را اسلامی تعریف کنیم، باید به چند حوزه خیلی توجه داشته باشیم؛ یکی از آن حوزهها، فقه است. اگر زندگی ما منطبق با فقه اسلامی باشد، بخش کلیدی از سبک زندگیمان اسلامی خواهد بود. یک فرد معمولی در غیر جامعه اسلامی، صبح که از خواب بلند میشود، اولینکاری که میکند، دست و رویش را میشوید؛ ما نیز همین کار را میکنیم؛ با این تفاوت که نیت قربت میکنیم، وضو میگیریم و به نماز میایستیم. این میشود، سبک زندگی اسلامی؛ یعنی سبک زندگی اسلامی، فقط این نیست که ظاهر تمیزی داشته باشیم؛ بلکه داشتن باطن تمیز هم از مشخصات سبک زندگی اسلامی است؛ اینکه نورانیت داشته باشیم، اینکه بعد از خواب با وضو باشیم و برای قربت الهی و نزدیک شدن به خداوند متعال، نیت و قصد قربت کنیم؛ اما یک آدم غیر اسلامی، صبح بلند میشود و صورتش را تمیز هم میشوید و ظاهر خیلی تمیزی هم شاید داشته باشد، ولی باطن آن فرق دارد. ظاهر کار، یکی است؛ ولي در باطن با هم متفاوت است. این تفاوت، نمونهای است از تفاوت سبک زندگی ما با سبک زندگی غیر اسلامیها. (5)
این، کار فقه است که سبک زندگی ما مسلمانان را از دیگران متمایز ساخته است. حالا که معلوم شد فقه چقدر در سبک زندگی اثرگذار است، ببینیم فقه در روزگار ما چه تفاوتی با 700 سال پیش دارد و وظیفه عالمان دینی و فقها در عصر حاضر چیست؟(6)
فقه و فناوریهای نوین
دو مثال در اینجا مطرح میکنیم تا تفاوت در سبک زندگی زمان حاضر با 700 سال قبل را تشریح کنیم. یکی از آنها، مثال فناوریهای نوین است. شما ملاحظه میکنید که امروزه شيوه رفتن به محل کار، با 700 سال پیش کاملاً متفاوت است. برخی از رفتارهایمان، مثل سابق است، مانند: وضو گرفتن یا نماز خواندن؛ ولی برخی از رفتارهای زندگی، کاملاً متفاوت شده و قابل قیاس با گذشته نیست. در گذشته، مثلاً آدابی برای بیع الحیوان (7) وجود داشته است؛ زیرا تا کسی میخواست به مزرعه یا دنبال کسب کارش برود، سوار چهارپا میشده است. بنابراين، در آن موقع، خرید و فروش چهارپا، یک مسأله روز در سبک زندگی آن زمان بوده است. علامه حلّی (8) و بزرگان ما در 700 سال پیش به این موضوع پرداختهاند تا مشکلات مردم زمان خود را حل کنند. آدابی برای کشاورزی داشتیم و داریم؛ آدابی برای صنعت داشتیم و داریم؛ آدابی برای جنگ داشتیم و داریم. در مورد همه آنها، دستورات، محرمات و واجباتی داریم. اما امروز کاملاً مسائل جامعه متحول گرديده و موضوعات آن با هم متفاوت شده است. آن زمان دشمنت را میدیدی و تیر میانداختی؛ اما امروز از آن طرف دنیا، به این طرف دنیا شلیک میکنند. من میخواهم بگویم که نه تنها موضوعات متفاوت شده، بلکه این تفاوتِ در موضوعات، باعث ایجاد احکام جدیدی شده است و بسیاری از مردم روزگار ما منتظر هستند تا محققان حوزه فقه، دستورالعمل و رویههایی برای این سبک جدید صادر کنند. اما رویه و سبک زندگی اسلامی بهخوبی ترسیم نشده است؛ مثلاً قبلاً وقتی میخواستند وسايلي را بر حیوان بار کنند، دستوراتی از سوی اسلام وجود داشته است که باید رعایت میشده است؛ اما آیا امروز میتوانیم همان دستورات را برای موتورسیکلت پیاده کنیم. الآن ملاحظه میکنیم كه بر موتور سیکلت به اندازه یک وانت بار میزنند و يا به اندازه یک ماشین مسافر سوار میکنند. ما میخواهیم بدانیم که فقه راجع به این رفتارها، دستورالعمل و آدابی دارد؟
امروزه، ترافیک، یعنی اينكه سوار ماشین و مرکب میشویم و سر كار يا به مسافرت میرویم، یکی از معضلات جدی سبک زندگی است که زندگی و حتي سلامت ما را تغییر داده است. در گذشته، بر چهارپا سوار میشدند؛ اما حالا نگاه کنید که در خیابانها مردم چگونه رفت و آمد میکنند. سؤال ما این است که آیا فقه ما نباید کتاب ترافیک داشته باشد؟
ما دستورات کلی به وفور داشتیم و داریم و همیشه اصولی در کلمات ائمه در زمینه ترسیم سبک زندگی بوده و الآن هم هست.(9)
یکی از وظایف علما، بزرگان و محققان این است که آن اصول را به فروعی تطبیق دهند که امروز ما دچار آنها شدهایم. آن احکامی که در خصوص بیعالحیوان و سوار شدن بر حیوان و اجاره حیوان بوده، امروز باید به چگونگی سوار ماشین شدن و رانندگی کردن تغيير يابد. وقتی با یک پیاده مواجه میشویم، چه کار باید کنیم؟ اینها آدابی دارد که از آن اصول قدیمی قابل استخراج است؛ ولی چنین اقدامی در این زمینه صورت نگرفته است. البته در اين باره سؤالاتی میشود و جوابهایی هم وجود دارد؛ ولی انسجام و تدوین وجود ندارد؛ مثلاً در حوزه اخبار و اطلاعرسانی در 700 سال گذشته، چطور خبر میآمده و امروز چگونه خبر میآید و به دیگران منتقل میشود؟ اطلاعاتی که شما از جهان پیرامون خود دارید، سبک زندگیتان را شکل میدهد؛ مثلاً وقتي شما اطلاع پیدا میکنید که در جایی جنگ واقع شده يا میخواهد جنگی رخ بدهد، در این صورت، به گونهاي خاص در زندگی رفتار میکنید و یا زماني كه اطلاع پیدا میکنید میخواهد صلح صورت گیرد، به گونهای دیگر زندگی میکنید. با این اطلاعات، عملکردها متفاوت میشود. بنابراین، نقش رسانهها در تغییر سبک زندگی، خیلی مهم است و ممکن است که یک خبر، رفتار شما را تغییر دهد.
اینها، اثرگذاریهایی است که فناوری در سبک زندگیمان دارد؛ ولی ما متوجه آن نیستیم. فناوری، محیط زیست ما را آلوده کرده است؛ مثلاً تهران 300 سال پیش، یکی از خوش آب و هواترین مناطق ایران بوده است؛ ولی امروز، تهران شهری است بسیار آلوده که بر سلامت مردم آن اثر منفی دارد. الآن در برخي جوامع، سلامت حیوانات و گیاهان به خطر افتاده است. آیا در فقه، رویه، عمل یا دستوراتی در این زمینه داریم؟(10)
انسان عصر حاضر، یک انسان کمتحرک است. انسان امروزی، در معرض انواع امراض قرار گرفته است؛ در حالی که انسان عصرهای گذشته، انسانی ایستاده، در حال حرکت و مدام در فعالیت بدنی بوده است. اینها، از مخاطرات فناوری است؛ البته زندگی امروزی، آسان شده است و بسیاری از بیماریها نيز درمان میشود و اين موارد، برخي از فرصتهایی است که فناوری به همراه خود به ارمغان آورده است؛(11) مثلاً حیوانی را میتوانند بگیرند و با انجام برخي مراقبتها، شرايطي را فراهم نمايند كه آن حيوان به گونهای تولید مثل کند که نسل آن منقرض نشود، مثل پلنگ ایرانی.
ورود فناوری در زندگی ما، باعث شده که اگر نياكانمان امروز وارد جامعهاي شوند که ما هستیم، به وحشت میافتند؛ مثلاً تصور کنید که شب تا ساعت يک بامداد شهر روشن و در جنب و جوش باشد؛ اجداد نمیتوانستند تصور کنند که حرکتها و جابجاییها به این سرعت صورت بگیرد. آنها میگفتند اگر کسی به سرعت باد حرکت کند، معجزه حضرت سلیمان(ع) رخ داده است؛ ولی امروز سرعت بیشتر از باد هم داریم، مثل حركت هواپيما با سرعت مافوق صوت.
سازمانهای نوین و سبک زندگی
امروزه، یکی از مباحث در سبک زندگی، بحث سازمان است.(12) سازمان، به معنای علوم اجتماعی، امری است که کاملاً جدید التأسیس است؛ یعنی در گذشته چیزی به این معنای امروزی نداشتیم؛ چیزی که وجود داشته، یک دارالعمارهای بوده و چند نهاد و شخصیت مثل قاضی و حکیم و تعدادی گزمه و نیروی نظامی که سازمانهای زمانهای قدیم را تشکیل میدادند. امروز در دنیای ما، بانک به وجود آمده است؛ در حالی که در 300 سال گذشته، این گونه نبوده که كسي پول خود را اینجا به حساب بگذارد و در جای دیگر برداشت کند یا بتواند پول را در بانک سرمایهگذاری نماید.
بیمه هم چیز جدیدی است. اصلاً تأمین اجتماعی نبوده است. در گذشته، وزارتخانهها و يا نهادهای مدنی مثل شهرداری به این معنا وجود نداشته است. هر کدام از اینها، سبک زندگی ما را تغییر داده است. امروز انسانهایی داریم که در سازمان آتشنشانی کار میکنند یا در سازمانهای مشابه که جان خود را برای دیگران به خطر میاندازند. آيا اسلام در خصوص افرادی که مأمور خاموش کردن آتش هستند یا در حوادث جامعه فداکارانه وارد میشوند، رویه، آداب یا دستورالعمل خاص دارد یا نه؟
فقه ما باید برای بانک، آداب بانکداری را بنویسد و يا برای بیمه و تأمین اجتماعی، آداب مربوط به آن را بنویسد. گذشته از اینها، ما فقط مشکلات مربوط به سازمانهای داخل کشور را نداریم؛ بلكه یک سری ارتباطات سازمانی بیرونی و خارجی نيز برای ما ایجاد شده است. امروز، سازمانی به نام فیفا(13) داریم که سبک زندگی در سطح جهانی را در مورد نوعی سرگرمی که مشاهده بازی فوتبال است، تغییر میدهد. بخش وسیعی از جوانان ما، وقت خود را برای مشاهده فوتبال میگذرانند و در این میان، اتفاقاتی میافتد که در رفتار و سبک زندگی این فرد 12 یا 15 ساله تأثیرگذار است؛ مثلاً رفتار بازی کردن او متفاوت شده و به تبع آن، نوع رشد عقلانی او نيز متفاوت میشود.
چه رویه عملی در اسلام برای فوتبالیستها یا تماشاچیهای آن داریم؟ در خصوص اتفاقات دنیای فوتبال یا سایر بازیها و سرگرمیهایی که به عنوان یک اتفاق و پدیده جهانی یا منطقهای پیوسته در حال اجرا است و حواشی بسیاری دارد و تأثیر مهمی در سبک زندگی امروزی دارد، آیا اسلام برای آنها دارای یک منشور فقاهتی هست؟
چه زماني را سراغ داريد كه 90 یا 100 هزار نفر در یک جا جمع شوند؟ در بازي فوتبال 100 هزار نفر دور هم جمع ميشوند و بازی تماشا میکنند. شاید در شبهای قدر، در یک مصلا چنین اتفاقی بیفتد؛ اما در یک استادیوم، در زمان بازی فوتبال، گاهي بیش از 100 هزار نفر جمع میشوند و رفتارهایی در آنجا اتفاق میافتد و شعارهایی داده میشود. آیا شما دستورالعملی برای این برنامه دارید؟ ما در اين زمينه فعلاً خاموشیم.
در مورد ارتباطات رادیویی و ماهوارهای و رسانهها، سازمان ITU (14) در سطح جهانی شيوه ارتباطات مخابراتی را تعریف و تنظیم میکند؛ در حالی که این امر بر سبک زندگی ما تأثیر مستقیم دارد؛ ولی ما ساکت و بیتوجه هستیم.
برای بیان مسأله، دو مثال عینی از فقه آوردهام؛ یکي، موضوع تجارت سنتی است. اگر کتاب تجارت را در علم فقه باز کنید، بحثی با عنوان «آداب التجاره» وجود دارد که برخی مسائل مستحب و مکروه مربوط به تجارت را برمیشمارد. اما امروزه یک سازمان تجاری که کار تجارت را در گسترهاي وسيع و پيچيده انجام میدهد و مدیر، ذیحساب، حسابدار، مدیر تولید، مدیر مالی، مدیر پشتیبانی و انباردار دارد، در نظر بگیرید. آیا حوزه فقه ما برای این افراد، آداب و دستورالعملهایی دارد؟
آیا متن فقهی علامه در 700 سال پیش حال میتواند پاسخگوی سبک زندگی امروز ما در بنگاههای تجاری باشد؟ آیا برای فروشگاههای زنجیرهای که نوع رفتار خرید و فروش ما را تغییر دادهاند، دستورالعمل فقهی داریم؟
نمونه ديگري كه بنده آن را استخراج کردم، مربوط به ارتباط کارگر و کارفرما است. این بحث، در کتاب الاجاره ارائه شده است. وقتی این بحث میشود، میگویند انسان معمولاً سه چیز را اجاره میدهد؛ خودش، مِلک یا چهارپایان را. این بحث، در حدود 30 صفحه مطرح شده است. امروز، دیگر این مسائل، به سبک و سیاق مسائل روز ما نیست. سبک غالب زندگیها تغییر کرده است و اجاره کنیز و اُم ولد برای شیر دادن، در قدیم مطرح بوده است؛ ولی امروزه با تولید شیر خشک، دیگر چنین مباحثی مطرح نیست. امروزه، خیلی از مسائل در خصوص سبک زندگی را در حوزه فقه بیان نکردهایم.
اگر چه خیلی از مسائلی که علامه در این 30 صفحه بیان میکند، هنوز هم سبک زندگی ما را تشکیل میدهد، اما علامه 700 سال پیش فوت کرده است و اینها در آن زمان، مسائل روز بوده است و سبک زندگی مردم را در آن زمان تشریح نموده و تکلیف آنها را روشن کرده است. آیا حالا این مطالبی را که علامه بیان داشته، میتوانیم در سبک زندگی امروزی بگنجانیم و به همین مقدار بسنده کنیم؟
سبک زندگی و اهمیت شناخت زمان
برای تدوین سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی در زمان حاضر، نیازمند شناخت زمان خود هستیم. شناخت اموری که سبک زندگی ما را شکل میدهند، یکی از ضروریات حوزه علم فقه است.
نکته دیگر این است که متون 700 سال پیش، حتماً لازم است؛ ولی کافی نیست. البته یک سری اموری هست که امروزه، هم مشکل ما و هم مشکل 700 سال پیش بوده است و در گذشته به آن پرداخته نشده است. پس، لازم است که در خصوص آن، مطالعه و بررسی و پژوهش صورت گیرد.
درحوزه فقه، مثلاً در زمینه رابطه کارگر و کارفرما متن مدون و منسجمي نداریم؛ آن گونه که کتاب الاجاره داریم. معتقدیم که کتاب رابطه کارگر و کارفرما نیز باید در فقه تدوین شود. اگر پژوهشگران حوزه فقه چنين كتابي را تدوین نکنند، نمایندگان مجلس چیزی را تدوین میکنند و میشود قانون استخدام کشوری. سؤال اینجا است که آیا قانون فعلي، مبنای فقهي دارد؟ از کدام متن، تدوین يا اقتباس شده است؟ چه کسی وظیفه دارد که اصول عملی اسلام را بر این فروعات تطبیق دهد و آنها را مدون نمايد؟
شما به عنوان کارفرمای یک شرکت میخواهید چند نفر را استخدام کنید. به چه شکل عمل میکنید؟ آیا با درج آگهی اين كار را میکنید یا اینکه دوستانتان را استخدام مینمايید؟ این را میگویند فرصتهای برابر؛ يعني یکی از الزامات دستگاههای مدنی امروزی اين است که اگر میخواهید شخص را استخدام کنید، دوستانتان را استخدام نکنید؛ حتماً یک اطلاعیه بزنید تا همه در جریان این امر باشند. این مسأله، اولین امر در خصوص کارگر و کارفرما است. آیا فقه راجع به این امر، هیچ توصیه الزامی یا استحبابی دارد؟
توجه به سلامت و امنيت کارمندان و مشتریان نیز، یکی دیگر از این موارد است. فقه راجع به این موضوع چه میگوید؟ من نمیگویم که این مسائل وجود ندارد؛ بلکه حرف من این است که این امور تدوین نشده و به صورت دستورالعمل فقهی درنیامده است. حفظ اطلاعات شخصی کارمندان نیز، از این موارد است که در این خصوص، در سازمانها تمام اطلاعات فرد را از وی اخذ میکنند و چون این اطلاعات در جایی جمعآوری میشود، آیا کسی میتواند به این اطلاعات بهراحتی دسترسی داشته باشد؟ امروز این اطلاعات در دنیا در معرض خرید و فروش است. آیا فقه ما دستورالعملی راجع به این اطلاعات دارد؟ طبقهبندی کارمندان نیز آیا معیار فقهی دارد یا خیر؟ رویههایی از دین در این زمینه وجود دارد؟ شيوه رفتار با کارمندان ضعیف، چیست؟ ترفیع کارمندان نیز آیا در فقه مورد توجه واقع شده است؟ در زمینه انتقال کارمندان، حقوق و دستمزد و مزایای کارمندان، توصیههایی وجود دارد؟ آیا این توصیهها بر اساس سبک زندگی اسلامی است؟ آیا قوانینی که تدوین میشود، بر مبنای نظرات فقها و پژوهشگران حوزه فقه است؟ آیا پیشپرداخت یا تعویق حقوق کارمندان، دارای حکم فقهی است؟ کسی كه در آب و هوای بد کار میکند، با کسی که در آب و هوای خوب کار میکند، فرق میکند یا خیر؟ شریعت مقدس در خصوص ساعت کاری نظری دارد؟ نظر فقه در خصوص کسی که دو یا سه شیفت کار میکند، چیست؟ جلو و عقب کشیدن ساعات کاری نیز آیا توسط فقه بررسی شده است؟ آيا در خصوص تعطیلات و حق سفر و مزایا و مرخصیها، نظریه فقهی وجود دارد؟ آیا در اين زمينهها ميتوانيم آدابی از اسلام استخراج کنیم؟ در مورد حق مأموریت، بازنشستگی، بازنشستگی اجباری، بازنشستگی زودهنگام، بازنشستگی پزشکی، اخراج و يا سن بازنشستگی، چه توصیههایی در اسلام شده است؟
در زمینه: ارتباط با مشتری و کاربران، اختلافات بین کارگر و کارفرما، وظایف سهامداران سازمان، پرداخت ضرر و زیان به کالا و خدمات، آیا توصیه یا دستورالعملی فقهی وارد شده است؟ ما پژوهشگران میتوانیم در این مسائل، توصیهها و دستورالعملها و سبک زندگی اسلامی را تدوین کنیم و به سازمانها و ارگانها ارائه دهیم. معتقدیم که امروز وظایف ما به گستردگی دانش بشری میباشد و برای تدوین سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی، نیازمند شناخت زمان خود هستیم؛ در روایت وارد شده است که: «الْعَالِمُ بِزَمَانِهِ لَا تَهْجُمُ عَلَيْهِ اللَّوَابِسُ.»(15)
امروز اگر اشتباهات رخ میدهد، به این علت است که توصیههایی وجود ندارد. اگر علم به زمان باشد، ما میفهمیم که باید برای رویههای متعدد سازمانی، دستورالعملهای فقهی داشته باشیم تا بتوانيم سبک زندگی جدید را هدایت کنیم. ما وظیفه ارائه طریق و تدوين دستورالعملها را بر عهده داریم و این طریق، بايد مربوط به جوان 15ساله عصر حاضر باشد؛ نه جوان 15 ساله 700 سال گذشته.
متون فقهی 700 سال پیش، گرچه برای تدوین سبک زندگی امروز ما لازم است، ولی کافی نیست. اگر میخواهیم ببینیم چه کسی اعلم است، میتوانیم به کتابهای فقهی نوشتهشده 30 سال اخیر مراجعه کنیم. ببینید كه چه قدر شباهت است بین کتاب فقه امروزی با کتاب علامه حلی در زمینه وظایف کارگر و کارفرما؛ چقدر پاسخگوی نیاز امروز ما است. معلوم میشود که این فقیه آیا عالم به زمانش بوده است یا نه؟ مشکلات امروز کارگر و کارفرما را درک نموده یا نه؟ مباحث استخدامی را نیز درک کرده یا نه؟
این، تنها یک مثال از مسائل سازمانها بود. شما میتوانید دستورالعملها و آداب مربوط به: سفر، فوتبال، بانکداری، سازمان ملل، تلفن همراه، ترافیک، فروشگاههای زنجیرهای و مسائل بسیار دیگر را نیز در نظر بگیرید و مسائل فقهی هر کدام را استخراج کرده و بیان فرمایید.
لازمه این کار، آن است که محققان عرصه فقه و فقهای ما دانش فقه را خوب بشناسند، متن 700 سال گذشته را خوب بفهمند، روش سنت فقاهتی را یاد بگیرند و موضوعات نوین سبک زندگی امروز را نيز بشناسند و تلاش کنند تا به كمك اصول موجود در آیات و روایات دینی، فروعات لازم را استخراج نمايند و براي زندگی امروز، آییننامه عملي بدهند. این وظیفهای است که امروز ما محققان بر عهده داریم و درس جاری ما، یعنی فقه فناوری اطلاعات و ارتباطات نیز هدفش همین بوده است؛ یعنی میخواستیم مسائل روز مربوط به سبک زندگی را فهرست کنیم و برای آن توصیه فقهی بیان کنیم.
امسال در این درس، در نظر داريم كه بحث حریم خصوصی تشریح شود و اینکه حریم خصوصی باید در منابع فقهی یک مسأله باشد و به صورت یک کتاب در بياید و درباره آن، بحثهای فراوانی صورت گیرد.