کلیدواژگان: ساماندهی اطلاعات، نمایهسازی، ردهبندی، فراداده، بازیابی اطلاعات، هستی شناسی/ هستینگاری.
مقدمه
بشر از آغاز برای دسترسی آسان به اطلاعاتش، نظامهایی برای ذخیره آنها به کار میبست؛ چنانکه سومریان الواح گلین را به گونهای ذخیره و ردهبندی میکردند که هنگام نیاز با سهولت و سرعت به آن دست یابند. (3) در کتاخانههای بابل و آشور، الواح گلین بر پایه محل قرارگرفتن آنها در مجموعههای گوناگون، شمارهگذاری میشدند. (محمدنیا، 1386، ص 33) با اختراغ کاغذ و پس از آن، ماشین چاپ، و سهولت ثبت دانش و اطلاعات، نیاز به ذخیره و دستهبندی آنها پیچیدهتر و نظامهایی نو برای ذخیره سامانمند اطلاعات عرضه شد. با گسترش منابع و ایجاد کتابخانهها، دانش تخصصی کتابداری ایجاد و گسترش یافت. با پیدایی رایانه و شیوع استفاده از آن در امور و دانشهای گوناگون، استفاده از این پدیده در دانش کتابداری نیز گسترده شد. ظرفیتهای رایانه سبب شد تا متخصصان، نظامهایی برای ذخیره انبوهی از اطلاعات و بازیابی آسان آن با سرعت بسیار عرضه کنند.
سازماندهی اطلاعات چیست؟
سازماندهی اطلاعات/ محتوا/ دانش، (4) عبارت است از وارد کردن ساختار خاص محتوا در یک مجموعه از اسناد و عرضه این ساختار به کاربر. این اسناد، از طریق نظام بازیابی اطلاعات در پاسخ به پرسوجوی کاربر در دسترس وی قرار میگیرند (Leuski, 2001. P.5). سازماندهی اطلاعات، فعالیتهایی مانند: توصیف مدرک، نمایهسازی و ردهبندی در کتابخانهها، پایگاههای اطلاعاتی و بایگانیها را دربر میگیرد. این فعالیتها توسط: کتابداران، بایگانها(5)، متخصصان موضوعی و همچنین الگوریتمهای رایانهای انجام میشود. سازماندهی اطلاعات، به منزله زمینهای مطالعاتی، با ماهیت و کیفیت فرایند و همچنین نظامهای سازماندهی دانش مرتبط است که برای سامانمند کردن و بازنمایی مدارک و مفاهیم استفاده میشود.
نظام سازماندهی محتوا، در پی اطلاق همه انواع فرانماها برای سازماندهی اطلاعات و تقویت مدیریت محتوا است. این نظامها شامل: فرانماهای ردهبندی و دستهبندی که مواد را در یک سطح کلی سامان میدهد، سرعنوانهای موضوعی که دسترسی جزئیتری را فراهم میکند، بایگانی مؤلفان که نسخه متنوع از اطلاعات کلیدی مانند نام جغرافیایی و نام اشخاص را کنترل میکند، و واژگان ساختاریافته مانند: اصطلاحنامه، هستیشناسیها و شبکههای معنایی است. (Hodge, 2000,p:1)
سازماندهی دانش، افزون بر توصیف و بازنمایی یکپارچه ویژگیهای مادی و فکری منابع دانش، به سبب آنکه با اندیشه افراد یک اجتماع در ارتباط است و از بازخورد و تعامل افراد اجتماع برای نظمبخشی محتوا سود میجوید، با موضوعاتی چون: جامعهشناسی، جامعهگرایی، شناخت و نظم فکری سروکار دارد. بر این اساس، آنچه سازماندهی دانش انجام میدهد، در ارتباط با ساختارها و فرایندهای اجتماعی و حتی بخش مهمی از آن است؛ به بیانی دیگر:
کتابداران و اطلاعرسانانی که در زمینه سازماندهی فعالیت میکنند، محصولات فکری (دانشی) جامعه را که برایند فرایندهای اجتماعی است، گزینش و تحلیل میکنند تا پس از بازنمایی محتوای آنها، محصول جدیدی (یعنی پیشینههای دانشی) را برای نمایهسازی در نظامهای بازیابی خلق کنند که به شناسایی و دسترسی آنها توسط جامعه کمک کند. (فتاحی، بیتا، ص 1)
هدف از سازماندهی محتوا، نظاممند کردن مواد برای بازیابی و مدیریت مجموعه اطلاعات است. یک نظام سازماندهی اطلاعات، همانند پلی بین نیاز اطلاعاتی کاربر و مواد موجود در مجموعه به کار میرود. کابران با استفاده از نظام سازماندهی اطلاعات، شی مطلوب خود را بدون علم پیشین از وجود آن تشخیص میدهند. این نظامها، کاربران را از طریق فرایند کشف، یعنی از طریق: مرور یا جستجوی مستقیم، عنوانها در صفحه وب یا یک موتور جستجو، هدایت میکند. افزون بر آن، سازماندهی محتوا به سازماندهندگان اجازه میدهد پرسشها را بر مبنای قلمرو مجموعه و آنچه برای پیمودن آن نیاز است، پاسخ دهند. همچنین با استفاده از آن میتوان دورنمایی از محتوا ارائه داد و کاربران را دربازیابی اطلاعات یاری رساند. این کار، در علم کتابداری و اطلاعرسانی جنبههای گوناگون دارد که از آن میان، میتوان به: هویتبخشی به اثر، معرفی متنی که در این اثر عرضه شده و نیز توصیف محتوا، ویژگیها و معنای اثر، اشاره کرد.
به گونه کلی، شاید بتوان گفت غرض از سامانمند کردن اطلاعات، بازیابی بهتر آن است. از این رو، هر ماده اطلاعاتی به فراخور حال، باید از نظامی از ساماندهی بهره ببرد که بتوان بر پایه آن، بازیابی بهتری از اطلاعات آن داشت.
گونه های سنتی سازماندهی اطلاعات
متخصصان اطلاعرسانی و کتابداری، سازماندهی محتوا را به گونه معمول در سه گونه کلی جای میدهند: نمایهسازی، فهرستنویسی و ردهبندی.(6)
نمایهسازی(7) (یعنی نشان دادن)، دربردارنده نظامهایی برای فراهم آوردن دسترسی به اسناد و بخشهایی از آن بدون در نظر گرفتن مکان و فهرستنویسی(8) اسناد در یک مجموعه خاص است. در این روش، با استفاده از ردهبندی(9) نظم و ردیف کردن فهرستها، طبقهبندیها و مداخل بر پایه روابط میان آنها، به محتوای مدرک دست مییابیم.
از آنجا که فهرستنویسی و ردهبندی به نمایهسازی وابستهاند و نمونههای ویژه از آناند، نمایهسازی شیوهای بنیادین برای سازماندهی منابع اطلاعاتی به شمار میرود. از این رو، شاید بتوان گفت، همه نظامهای سازماندهی اطلاعات، انواع و اوصافی از نمایه و نمایهسازی است.
نمایهسازی را از چند دید میتوان تقسیم کرد:
- توصیف سند (10): توصیف سند، به گونه معمول، دربردارنده مفاهیمی چون: پدیدآور(ان) اثر، نام اثر، نسخه اثر، نام ناشر اسناد، تولیدکننده یا توزیعکننده، اندازه، شکل، قالب و رسانهای که این محتوا در آن عرضه میشود و نمونههای مشابه است. آثار و متون بسیاری درباره راهنمایی توصیف آثار، متون و اسناد در همه قالبها و رسانهها وجود دارد که پرکاربردترین آنها «قواعد فهرستنویسی انگلوـامریکن»(11) است.
- شناساگر سند(12): شمارههای بینالمللی برای ثبت اسناد، مانند: ISBN و ISSN، و الگوهای مرتبط با فضای رقمی، مانند: DOI، SICI و PII را شامل میشود.
- توصیف اثر(13): فعالیتهایی چون کتابشناسی را شامل میشود که کاربران را به یافتن همه نسخههای اثر خاص در یک مکان، صرف نظر از متن ویژه یا جلوههای گوناگون آن (ترجمه، بازتولید، چاپ نو و با عنوانهای گوناگون) قادر میسازد.
- توصیف محتوا(14): عبارت است از توصیف: محتوا، معنا، هدف و ویژگیهای وابسته اثر که در اسناد، مجموعه اسناد و بخشهایی از سند یافت میشود. برخی گونههای توصیف موضوعی یا نمایهسازی و طبقهبندی موضوعی یا ردهبندی، به منظور سازماندهی و فراهم آوردن دسترسی به محتوا در اسناد لازم است.
نظامهای توصیف محتوا
راههای ممکن برای توصیف محتوا را میتوان این گونه برشمرد:
- ـ «فهرست واژگان» که بر فهرستی از اصطلاحات با تعاریف تأکید میکند؛
- ـ «طبقهبندیها و ردهبندیها» که بر ایجاد مجموعه موضوعات تأکید دارد؛
- ـ «فهرست روابطی» که بر ارتباط بین واژگان و مفاهیم تأکید میورزد.
الف ـ فهرست اصطلاحات
فهرست اصطلاحات، انواع گوناگونی دارند: فرهنگ نامها (15)، فرهنگ اصطلاحات (16)، فرهنگ لغت (17) و فرهنگهای جغرافیایی.(18)
ـ «فرهنگ نامها»: فهرستی از اصطلاحات است که برای کنترل تنوع نامها برای ارزشگذاری یک موجود یا قلمرو برای حوزه خاص، مانند: نام کشورها، افراد و سازمانها، به کار میرود. اصطلاحات مرجوح ممکن است به اصطلاحات مرجح پیوند داشته باشد. این نوع از سازماندهی محتوا، عموماً شامل سازماندهیهای عمیق نمیشود. «فهرست اعلام فارسی» را شاید بتوان از این دست خواند.
ـ «فرهنگ اصطلاحات»: فهرستی از اصطلاحات، معمولاً با تعاریف است. این اصطلاحات ممکن است از یک حوزه موضوعی خاص یا از یک اثر خاص باشند. اصطلاحات، در یک حوزه خاص و بدون معنای گوناگون تعریف میشوند.
در میان مسلمانان، از اوایل قرن چهارم هجری قمری، دانشمندانی به تدوین مجموعههای حاوی اصطلاحات دانشها و فنون پرداختند. «مفاتیح العلوم» خوارزمی، «جامع العلوم» امام فخررازی معروف به ستینی(قرن ششم)، «نفایس الفنون» محمد بن محمود آملی (قرن هشتم)، «مداین العلوم» استرآبادی (دوره قاجاریه) و «دستور العلماء» تألیف عبدالنبی احمد نگری، «مطلع العلوم و مجمع الفنون» تألیف واجد علی و «کشاف اصطلاحات الفنون» تهانوی را باید از این قبیل دانست. (ستوده، 1371، ص 66)
ـ «فرهنگواژه/ فرهنگ لغت/ لغتنامه»:کتاب مرجع و دربردارنده فهرست الفبایی از واژگان و اطلاعاتی درباره آن، دیکسیونری یا فرهنگواژه نام دارد. معانی گوناگون از واژگان نیز در فرهنگواژه آورده میشود. فرهنگهای واژگان، قلمرو موضوعی گستردهتری در قیاس با واژهنامهها دارند. فرهنگهای لغت، ممکن است اطلاعاتی درباره منشأ یک واژه، گوناگونی (در تلفظ و ریختشناسی) و چندمعنایی در رشتههای گوناگون علمی را نیز عرضه میکنند. افزون بر آن، مترادفات، متضادها و واژگان مرتبط نیز در فرهنگهای لغات ذکر میشود؛ اما ساختار سلسلهمراتبی و دستهبندی مفهومی در آن وجود ندارد.
فرهنگواژگان، چند گونه در سازماندهی اطلاعات به کار میروند؛ برای نمونه:
- عرضه فهرستی از واژگان با نظم الفبایی؛
- عرضه تلفظ صحیح واژگان و ریشه و مشتقات آن؛
- عرضه مترادفات و متضاد واژگان؛
- نمایش ریختشناسی واژگان؛
- تعریف واژگان بر حسب کاربرد در علوم و حوزههای گوناگون دانش، و عرضه نمونههایی از آن.
کارشناسان کتابداری و اطلاعرسانی، از این ویژگیهای فرهنگواژگان در بازیابی دقیق اطلاعات سود میبرند؛ به این گونه که با کاربرد این ابزار در یک فضای رقمی، افزون بر آنکه معنا و تعریف دقیق واژگان با یک کلیک بر هر واژه به کاربر عرضه میشود، همچنین:
- ♦ با استفاده از تلفظ درست واژگان که در فرهنگواژه به کار رفته، اغلاط املایی کاربران را تشخیص میدهد و نزدیکترین واژه به آن را به او پیشنهاد میکند؛
- ♦ قابلیت جستجو به وسیله علائم عمومی (wild card) را برای کاربران فراهم مینماید؛ یعنی جستجویی که در آن کاربر واژگانی را که املای کامل آن را نمیداند و فقط چند حرف از آن را در یاد دارد. آنگاه با وارد کردن آن حروف و قرار دادن علائم ویژه میان آنها، به جستجو میپردازد.
- ♦ امکان تشخیص معنای واژگان به زبانهایی که فرهنگواژه درباره آن وجود دارد و نیز جستجو در همه معانی واژه برای کاربر فراهم میآید. (Christopher D. Manning,Prabhakar Raghavan, Hinrich Schütze, 2009, pp. 49-50)
ـ «فرهنگهای جغرافیایی»: فهرستی از نام مکانها هستند. هر مدخل ممکن است گونهای خاص، مانند: رودخانه، شهر یا مدرسه را مشخص کند. در این گونه از فهرستها، مختصات مکانی جایها در سطح زمین مشخص میشود.
شکل1: جدول مقایسهای گونههای فهرست اصطلاحات
ب ـ ردهبندی و طبقهبندی(19)
ردهبندی و طبقهبندی، شامل: سرعنوانهای موضوعی(20)، فرانماهای ردهبندی، دستهبندی، طبقهبندی(21) و خوشهبندی(22) است.
ـ سرعنوانهای موضوعی: این شیوه از سازماندهی محتوا، مجموعهای از اصطلاحات کنترلشده را برای نمایش موضوعهای فقرات موجود در مجموعه فراهم میکند. فهرست سرعنوانهای موضوعی، ممکن است گسترده و دربرگیرنده طیف وسیعی از موضوعات باشند؛ هرچند ساختار این فهرست سرعنوانها، عموماً سطحی و دارای ساختار سلسلهمراتبی محدود است. سرعنوانهای موضوعی در عمل، با قوانینی برای اینکه نشان دهند چگونه واژگان ممکن است پیوند یابند تا مفاهیمی را که بسیار ویژهاند فراهم آورند، به هماهنگی و تناسب میانجامند. (Ibid, p.6) به گمان صاحبنظران، وضعیت هر حوزه از دانش را متنهای آن حوزه تعیین میکند. از این رو، لازم است باز نمون کلامی نظام ردهبندی با عنصرهای کلامی متنیهای تولیدشده همخوانی داشته باشد. سرعنوانهای موضوعی، ابزاری برای بازنمایی کلامی ردهبندی است.
ـ فرانماهای ردهبندی، طبقهبندی و دستهبندی: این واژگان، اغلب به جای یکدیگر به کار میروند؛ هرچند تفاوتهای بسیار دقیقی میان آنها وجود دارد؛ این انواع نظامهای سازماندهی اطلاعات، نظامهایی را برای جدا کردن موجودیتها به ظرفها یا عنوانهای عام به دست میدهند. برخی نمونهها، ترتیبی سلسلهمراتبی از مفاهیم شمارشی یا الفبایی برای نمایش عنوانهای رأس فراهم میکنند. این گونه از سازماندهی اطلاعات، از بایستههای سلسلهمراتبی اصطلاحنامه استاندارد پیروی نمیکنند. (Ibid)
ـ مقولهبندی: شاکلهای که بیانگر هر نوع گروهبندی است و به صورت غیر دقیق و گسترده است.
ـ طبقهبندی: ترتیب سلسلهمراتبی یا چهریزهای از نکتههای شمارشی یا الفبایی برای نمایش موضوعهای عام به شمار میرود.
ـ ردهبندی: تقسیم فقرات به گروههای نظاممند یا مقولههای مبتنی بر خصوصیات خاص است.
ـ خوشهبندی: فرایندی از سازماندهی اشیا به گروههای گوناگون بر پایه اوصاف آنها است. بنابراین، هر خوشه مجموعهای از اشیا است که میان آنها مشابهت، و با دیگر اشیا که در آن خوشه نیستند و به خوشهای دیگر تعلق دارند، مغایرت وجود دارد. خوشهبندی داده، از فنون جداییناپذیر متنکاوی(23) است و بهتازگی توجه کارشناسان کتابداری و اطلاعرسانی را به خود جلب کرده است.
ـ فولکسونومی (ردهبندی اجتماعی): از حدود 2004م نظامهایی برای ساماندهی محتواهای منتشرشده در پایگاههای اینترنتی از سوی کاربران رایج شد. دلیل شیوع آن، شاید ظهور و همهگیر شدن پایگاههای تعاملی و شبکههای اجتماعی باشد. در این نظام سازماندهی، کاربران شبکههای اجتماعی برای محتواهایی که در این پایگاههای اینترنتی منتشر میکردند، برچسبهایی تعیین میکردند. به گفته ارسطوپور:
«این نظامهای سازماندهی اطلاعات، مناسب محیط مشارکتی وب بود و به رغم وارد بودن انتقادهایی مانند نبود یکدستی و ناتوانی در برآوردن کارکرد گردهمآوری، فرصتی مناسب برای سازماندهی اطلاعات با هدف به اشتراکگذاشتن آنها فراهم میآورد؛ به گونهای که در نظامهایی مانند library thing، از قابلیتهای آن در کنار نظامهای سنتی سازماندهی اطلاعات، همچون سرعنوانهای موضوعی استفاده میشود.» (ارسطوپور، 1391، ص 29)
ج ـ فهرستهای روابطی(24)
فهرستهای روابطی، شامل: اصطلاحنامه (25)، شبکههای معنایی (26)، و هستیشناسی/هستینگاریها (27) است.
اصطلاحنامه، مبتنی بر مفاهیم است که ارتباط میان اصطلاحات را نشان میدهد. ارتباط در اصطلاحنامهها به طور معمول شامل سلسلهمراتبی، همارز (ترادف) و اجتماع یا مرتبط بودن است. این روابط، عموماً با اختصارات نمایش داده میشوند؛ مانند: ا.ر (اصطلاح رأس)، ا.ع (اصطلاح عام)، ا.خ (اصطلاح خاص)، ا.و (اصطلاح وابسته)، ب.ج (به جای)، ب.ک (به کار برید). واژگان مرجح، برای استفاده در نمایهسازی و بازیابی اطلاعات معین شدهاند. واژگان دخیل یا مرجوح نیز به اصطلاحات مرجح بازگردانده میشوند. هدف از اصطلاحنامه، ایجاد واژگانی استاندارد برای ذخیرهسازی و بازیابی اطلاعات است. از اصطلاحنامه میتوان برای بازگرداندن زبان طبیعی مدارک، و نمایهسازی استفاده کرد. با استفاده از نظامهای به کار رفته در اصطلاحنامهها، میتوان اطلاعات و مفاهیم موجود در متون و اسنادی را که بر پایه آن نمایهسازی شده است، بازیابی کرد.
ـ شبکههای معنایی: با ظهور پردازش زبان طبیعی (28)، پیشرفتهای چشمگیری در شبکههای معنایی صورت گرفت. با استفاده از شبکههای مفهومی، مفاهیم و اصطلاحات نه به گونه سلسلهمراتبی، بلکه به مثابه شبکه یا تارنمایی ساختار یافتند. مفاهیم، چونان گرهها و روابط شاخههای بیرون از آن تصور شدهاند. این روابط، معمولاً از روابطی که در اصطلاحنامه است فراترند و ممکن است شامل روابط ویژه: کل و جزء، علت و معلوم، یا پدر و فرزند باشد. نمونه این شبکه معنایی/ وردنت (29) دانشگاه پرینستون است.
ـ هستیشناسی/ هستینگاری: تازهترین فن که به نظام سازماندهی اطلاعات پیوست شده، هستیشناسی است. هستیشناسیها ممکن است روابط پیچیده میان موضوعات را نشان دهد و شامل قوانین و اصول متعارفهای است که در شبکههای معنایی وجود ندارد. هستیشناسیهایی که دانش خاصی را توصیف میکنند، اغلب با نظامهایی برای متنکاوی و مدیریت دانش مرتبط شدهاند. (Hodge, 2000, p:7)
گسترش فهرستهای روابطی در سالهای اخیر، نقش مهمی در بازیابی، فراهمآوری و میانکنشپذیری اطلاعات و در نتیجه، دانشافزایی داشته است. فعالیتهای گوناگون در نظامهای مختلف ساماندهی اطلاعات، مانند: هستیشناسی، فهرستهای کتابشناختی (بهویژه ملزومات کارکردی پیشینههای کتابشناختی) و پیوند دادگان، از جمله کوششهای صورتگرفته در جهت ایجاد نظامهای دانشآفرین به شمار میرود. ارسطوپور (1390) معتقد است، با ارائه و بازنمایی منظم و معنادار اطلاعات در قالب چنین ساختوارههایی، امکان ایجاد پیوند میان این اطلاعات با پایگاه دانشی فراهم میشود و کاربر اطلاعات بیشتری را در زمینه آنچه بازیابی شده، به دست میآورد. نمایش روابط میان اطلاعات بازیابیشده، به شکلگیری ذهنیت کاربر درباره اطلاعات جستجوشده کمک میکند. (ارسطوپور، 1391، ص 30)
فراداده
فرادادهها، اطلاعات ساختاریافتهایاند که برای یافتن، دسترسی، کاربرد و مدیریت منابع اطلاعاتی، بهویژه در یک محیط رقمی به کار میآید. (Vellucci, 2003,p: 418) یک فرانمای فراداده، متشکل از مجموعهای از پیشتعریفشده از عناصری است که اطلاعات درباره یک منبع را در بر دارد. دو عامل عمده در بسط فرادادهها مؤثر بودهاند:
- نیاز به کشف نظاموار و بازیابی منابع شبکهای؛
- قابلیت وارد کردن فرادادهها در منابع رقمی.
فراداده، در واژنامه سازماندهی اطلاعات، اصطلاحی نوین است؛ اما مفهوم آن تازه نیست. کتابداران، متخصصان اطلاعرسانی و بایگانها، از دادههای کتابنگاری برای سازماندهی و تولید ابزارهای گوناگون بازیابی، مانند: فهرستنویسی و نمایهها استفاده میکردند.
فراداده، هم ماشین و هم انسان را در کارکردهای توصیفی، ساختاری یا مدیریتی یاری میرساند.
انواع فراداده
1. فرادادههای توصیفی، مانند دادههای کتابشناسی سنتی، منبع را معرفی، ویژگیهای آن را توصیف، ارتباطش را با دیگر منابع، مشخص، و مکان و دادههایی برای ارزیابی منبع فراهم میکنند. هدف از توصیف منبع، کشف، و هویتبخشی به آن است. این فرادادهها، شامل توصیف عناصری چون: عنوان، چکیده، مؤلف و کلیدواژگان است.
2. فراداده ساختاری، اطلاعاتی را درباره اینکه اسناد جدا از هم چگونه به هم میپیوندند و سندی واحد میسازند، فراهم میکند. با استفاده از این فراداده، رایانه قادر به ذخیره، راهبری، توالی و نمایش منبع میشود. در واقع، این نوع از فراداده، نشان میدهد که چگونه اشیای مرکب باهم ادغام میشوند؛ برای نمونه، اینکه صفحات چگونه نظاممند میشوند تا یک فصل ساخته شود.
3. فراداده مدیریتی، اطلاعاتی را برای کمک به مدیریت منابع، مانند اینکه چه وقت و چگونه منابع ایجاد شدهاند، نوع سند، و دیگر اطلاعات فنی و نیز چگونگی دسترسی به آن فراهم میکند. این نوع از فراداده، اغلب به زیرطبقههای: فنی و منشأ، نگهداری و مدیریت حقوق اطلاعات تقسیم میشوند. فرادادههای فنی، اطلاعاتی درباره فرایند رقمیسازی، مانند جزئیاتی درباره: قالب اسناد، جنبههای فنی تصاویر یا اصوات، یا انتقالِ داده عرضه میکند. فراداده، منشأ اطلاعاتی درباره منابع اصلی از یک شی رقمیشده فراهم نموده و اعتبار آن را پیگیری میکند. فراداده نگهداری، به اطمینان از وجود شی رقمی و دسترسپذیری آن برای طولانیمدت به لحاظ فنی کمک میکند و دربردارنده اطلاعاتی درباره: فنون رمزدار کردن، تاریخ اصلاح اسناد و محیط سیستم عامل است. فراداده مدیریت حقوق، شامل اطلاعاتی درباره: حقوق مالکیت معنوی، بازتولید و دسترسی است. ایجاد و نگهداری از فراداده، اغلب تلاش مشترک و تشریک مساعی است که در دورههایی از حیاط منابع، با همکاری و مشارکت افراد و سازمانهای گوناگون انجام میشود. (Ibid, pp: 418-419)
شکل 2: نظامهای سازماندهی اطلاعات
از نمونههای پیشگفته، برخی به منزله شیوه سازماندهی اطلاعات شمرده میشود و برخی دیگر ابزاری به دست میدهد که با استفاده از آن میتوان محتوا را سامان داد.
نظامهای سازماندهی اطلاعات، از سوی پایگاهها و تولیدکنندگان برنامههای رقمی استفاده میشود. بسیاری از پایگاههای کتابخانه رقمی برخط و برونخط، برای دستیابی آسان کاربران به محتوای خود، از یک یا چند نظام سود میجویند. مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی که بیش از 20 سال به عرضه نرمافزارهای حاوی متون آثار اسلامی پرداخته است، نظامهای ساماندهی گوناگونی را گاه به شکل بومیشده و در قالبی نو در ساختارمند کردن محتوای برنامههای خود به کار برده است؛ از آن جمله میتوان به «درختواره»، «معجم موضوعی» و «معجم تخصصی» اشاره کرد. رهیافتهای مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی در ساماندهی اطلاعات را در عین اینکه میتوان به یکی از نظامهای سازماندهی اطلاعات مشابه دانست، اما از نگاههای دیگر، آن مرکز، شیوهای بومی و منحصر در به کارگیری و استفاده از آن نظامها را استفاده کرده است. تبیین این شیوهها، در این مقال نمیگنجد و مقالاتی جدا در تبیین و توصیف آن نیاز است که به خواست خدا، در مجالی دیگر به آن پرداخته خواهد شد.
سخن پایانی
از آنجا که رفتارهای اطلاعیابی و سلایق کاربران وب و پایگاه های کتابخانه رقومی، بسیار متنوع شده، شیوه های سنتی ساماندهی اطلاعات، انعطاف لازم برای پاسخگویی به نیاز ایشان را ندارد. از این رو، ذخیرهسازی و بازیابی اطلاعات، امروزه بسیار پیچیده و نیز مسألهای فراگیر شده است؛ به گونهای که دیگر یک حوزه و رشتهخاص مانند کتابداری و اطلاعرسانی متکفل آن نیستند؛ بلکه متخصصان موضوعی، زبانشناسان، متخصصان علوم رایانه، فلسفه و روانشناسان، در پی ارائه رهیافتی برای دسترسی به محتوا به گونه دقیق، کامل و سریعاند. فعالیتهایی که برای ایجاد هستیشناسی/هستینگاریها و وب معنایی انجام میشود، فعالیتی گروهی و چندرشتهای است تا بر پایه آن بتوانند زمینهای فراهم آورند تا رایانه ها همچون انسان، به درک و فهم محتوا قادر شوند و محتوای دلخواه کاربران را به آنها عرضه کنند.
پینوشتها:
* پژوهشگر مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی نور، دانشآموخته فلسفه در مقطع کارشناسی ارشد: این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید 1.این مقاله، برگرفته از طرحی است که در تابستان سال 1391 در مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی نور صورت گرفته است.2. لوحهای گلی کشفشده در یکی از قدیمیترین کتابخانههای جهان، یعنی بایگانیهای بزرگ آشوربانیپال (قرن هفتم پیش از میلاد)، شامل فهرستی بود که آثار را به ردههای اصلی (دستور زبان، تاریخ، حقوق، تاریخ طبیعی، جغرافیا، ریاضیات، نجوم، سحر، دین، و افسانه) تقسیم میکرد، و هر یک خود به چند زیررده تقسیم میشد. (سازمان اسناد و کتابخانه جمهوری اسلامی، 2007)3. بسیاری از کارشناسان، میان دانش، اطلاعات و داده قائل به تمایزند؛ به این گونه که داده را عبارت از مواد خامی از اطلاعات میدانند، اطلاعات را عبارت از دادگان سامانیافته و عرضهشده توسط شخص، و دانش را اطلاعات خوانده، شنیده، دیده یا فهمیده شده میدانند.4. Archivists.5. چنانکه در عنوان این بخش آمده، این شیوه ها معمولاً رهیافتهای سنتی به سازماندهی شمرده میشوند و در روزگار کنونی، با رواج استفاده از رایانه و کشف قابلیتهای تازه آن، و نیز پیدایی علوم میانرشتهای مانند هوش مصنوعی، شیوه ها پیچیدهتر و متنوعتر شدهاند که در ادامه این نوشته، به آن اشارهای کوتاه خواهد شد.6. ٰIndexing.7. Cataloging.
8. Classification.
9. Document description.
10. Anglo-American Cataloguing Rules.
11. Document identification.
12. Work description.
13. Content description.
14. Authority files.
15. Glossaries.
16. Dictionaries.
17. Gazetteers.
18. Classifications and categories.
19. Subject Headings.
20. Classification schemes, taxonomies, and categorization schemes.
21. Clustering.
22. Text mining.
23. Relationship lists.
24. Thesauri.
25. Semantic networks.
26. Ontologies.
27. NLP (natural language processing).
28. Wordner.
منابع:
1. Christopher D. Manning,Prabhakar Raghavan, Hinrich Schütze. (2009). An Introduction to Information Retrieval. Cambridge, England: Cambridge University Press.2. Hodge, G. (2000). Systems of Knowledge Organization for Digital Libraries: Beyond Traditional Authority Files. Massachusetts: The Digital Library Federation Council on Library and Information Resources.3. Leuski, A. (2001), "Interactive Information Organization: Techniques and Evaluation," Ph.D. dissertation. University of Massachusetts, Department of Computer Science. Retrived in : http://ciirpublications.cs.umass.edu/getpdf.php?id=232, access date: 04/02/2013.4. Vellucci, S. L. (2003). metadata. In J. F. Sturges, International Encyclopedia of Information and Library Science (pp. 417-452). london & New York: Routledge.5. ارسطوپور، ش، 1391: «افقهایى تازه در سازماندهى اطلاعات: حرکت به سمت نظامهاى دانشى»، کتاب ماه، کلیات، 26-31.6. سازمان اسناد و کتابخانه جمهوری اسلامی، 2007: «ردهبندی کتابخانهای»، بازیابی در 2013، از دائرة المعارف کتابداری و اطلاعرسانی (نسخه آزمایشی):http://portal.nlai.ir/daka/Wiki%20Pagesردهبندی%20کتابخانهای.aspx7. سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، 2007: «سازماندهی دانش»، بازیابی در 2013، از دائرة المعارف کتابداری و اطلاعرسانی (نسخه آزمایشی):http://portal.nlai.ir/daka/Wiki%20Pages/سازماندهی%20دانش.aspx8. ستوده، غ، 1371، مرجعشناسی و روش تحقیق در ادبیات فارسی، تهران: انتشارات سمت.9. محمدنیا، م، 1386: «کتابخانه در بین النهرین باستان (سومریان، بابلیان و آشوریان)»، آینه پژوهش، 32-38.10. فتاحی، رحمتالله، بیتا: «مفهوم سازماندهی دانش: زمینههای مشترک و متفاوت با سازماندهی اطلاعات»، بیجا، بینا.