مسلمانان در اینترنت: نگاه اولیه
عوامل چندی تعیین کننده حضور مسلمانان در اینترنت - در مقابل سینما و تلویزیون – است و آن را بارزتر و فعّالتر میسازد. اینترنت متفاوت از سینماست زیرا نیازمند زیرساختهای کمتری است و وابسته به بیان تصویری نمیباشد. همینطور متفاوت از تلویزیون است از آن جهت که تلویزیون در طول تاریخ حیات آن، بخصوص در جهان اسلام، تحت تسلط دولتها بوده و نیازمند سرمایهگذاری عظیم است. این عوامل به همراه اهداف فعّالیّتها و تفکّرات متنوّع مسلمانان، حضور آنها را در فضای مجازی اینترنت اجتناب ناپذیر و حیاتی میکند.
حضور مسلمانان در وهله نخست بر محتوای سنّتی متمرکز بود همانطور که گری بانت در کتاب خود به نام اسلام مجازی توصیف میکند. شکل اصلی ظهور آنلاین اسلام، عرضه قرآن و احادیث با استفاده از متون هایپر و به صورت مولتی مدیا بود. أمّا این شکل اصلی به سرعت توسعه یافت و شکل پیشرفتهتری به خود گرفت که به فرقهها و دیدگاههای بسیار متنوّع در حوزه اسلام مربوط میشد. شاید مؤثّرترین شکل، نوعی است که سعی در همگامی همه جانبه با دوران مدرن کنونی دارد.
اینترنت عموماً «صدای بیصدایان» توصیف شده است. به گفته بانت «اپوزوسیون اقلیّت ممکن است تصوّر کنند که فضای مجازی محیطی است که در آن تفاوتهای مذهبی، فرهنگی و فرقهای را میتوان براحتی و با ایمنی برشمرد.» بنابراین میتوانیم انتظار داشته باشیم که روی این صفحه دیجیتالی عقاید و آراء بسیاری را که خود را نمایندگان اسلام میدانند و به نام اسلام سخن میگویند بیابیم. در نتیجه نگرانیهای در بین پژوهشگران و تحلیلگران در زمینه «فروپاشی مراجع»، به ویژه در حوزه احکام دینی و قضایی بروز کرده است.
این نگرانی را نمیتوان بدون شناخت برخی تفسیرهای مشکلزا از روابط فیمابین متون مقدس و درک نسبی انسانی مورد بحث قرار داد. یکی از این تفسیرها که میتواند تضمین کننده نوعی تنوّع قابل احترام به جای فروپاشی باشد، درک «فاصله تعامل» بین متون مقدس و درک انسانی ماست. این درک باعث محترم شمردن سنن و روشهای متعدّد اسلامی خواهد شد مادامی که آنها بر اساس اصول ثابت شرعی باشند – زیرا هیچ کس حقیقت مطلق را نمیداند.
اجتهاد یا استدلال فردی پس از وحی از این فاصله تعاملی بین متون و درک انسانی، ظهور میکند. در نظر مسلمانان، ماهیت زمان و تاریخ در خلال دوره نزول وحی بر پیامبر(ص) اساساً متفاوت است زیرا در آن دوره خداوند به هدایت امور جامعه به سوی راه مستقیم پرداخت.
پس از آن، مسلمانان براساس استدلال شخصی [اجتهاد] عمل میکنند أمّا حدود آن بستگی به اصول و راهکارها دارد. در نتیجه، اگر پس از کاربرد دقیق و موشکافانه استدلال، به نتایج صحیحتر و مناسبتری برسند موضع و روشهایشان دائماً تغییر میکند. بنابراین اسلام دینی پویاست که قادر به هماهنگی با هزاره دائماً درحال تغییر کنونی میباشد. این درک از دوران معاصر نه تنها از لحاظ کثرتگرایی مسلمانان، بلکه در شناخت فرآیند ظهور و سقوط تمدّنهای مشترک بین مسلمانان و غیر مسلمانان، در سخنان بنابی مورد تأکید قرا رگرفته است.
او تصریح میکند:
«از آنجا که تمدن، تبدیل افکار مناسب به واقعیات است، اسلام مجموعهای از رهنمودها، شیوهای برای زندگی یا پروژهای است که تنها زمانی که به عمل در آیند، تمدّنی به وجود میآورند؛ هنگامی که پیروانش به آن عمل کنند و در پیتأثیرگذاری مثبت بر انسان، زمان و جهان باشند. بنابراین، یک مسلمان ممکن است نامتمدّن باشد همانطور که یک مسلمان میتواند متمدّن باشد.»
در بین متفکّران مسلمان، برخی پژوهشگران همچون شیخ تحتاوی، تفاسیر متعدّد و روشهای اجتهاد را به منزله تمرین کثرتگرایی و دموکراسی مسلمانان میدانند. تحتاوی سعی دارد با مقایسه کثرتگرایی سیاسی در جوامع غربی و تنوع ایدئولوژیها و کثرتگرایی حقوقی موجود در اسلام نشان دهد که مفاهیم دموکراتیک هماهنگ با قوانین اسلامی است.
مراجع دینی اینترنتی: سنتگرایی و مدرنیته
بنابراین، اینترنت میتواند طیفی از دیدگاهها را عرضه کند از جمله احکام قضایی اسلامی، امّا این سنن متفاوت باید از نوعی یکپارچگی که تضمین کننده تنوّع سازمان یافته آنها باشد، برخوردار باشند. اینترنت محقّقان و مفتیهای سنتی را به مشارکت طلبیده و آنان را با چالشهای مرتبط با نگرانیها و مشکلات زندگی مدرن مواجه ساخته است.
برای جستجوی مراجع موفّق مذهبی، سیستمهای قابل دسترس و سازمان یافته نسبتاً اندکی وجود دارد. أما خود این رسانه (اینترنت) قسمت اعظم مسئولیت مقایسه و جستجوی مرجع مورد نظر کاربر از بین منابع و نظرات مختلف را با توجّه به شرایط خاصّ کاربر بر عهده خود او گذارده است.
اینترنت میتواند فرصت عظیمی در اختیار محقّقان و فقیهان برای تشکیل شبکه ارتباطی قرار دهد و این میتواند فرآیند تعامل را توسعه بخشد. اهمّیّت چنین فرآیندی را زمانی در مییابیم که بدانیم القنویشی مشکلات موجود در زمینه ارتباطات و حمل و نقل بین مسلمانان را یکی از دلایلی بر میشمارد که باعث شکست آنها در تبدیل اصل شورا (مشورت دوجانبه) از یک ارزش به سیستمی سیاسی شده است.
مزایا و معایب حضور در فضای مجازی، پرسشهایی را در مورد این که آیا اینترنت موجب بروز تغییرات واقعی اجتماعی، فرهنگی و احتمالاً سیاسی خواهد شد و آنگاه این تغییرات چه هستند؟ پیش میکشد. پاسخ صریحی برای پرسشهای فوق وجود ندارد و موضوع پیچیده و متغیّر است زیرا اینترنت به خودی خود قابل استفاده در محیطهای مختلف و با عادات متنوع میباشد.
حیات اجتماعی اطلاعات
به منظور درک موضوع تغییر دیدگاهها و افکار افراد در مباحثی خاصّ، حقایق اساسی باید مورد بحث و بررسی قرار گیرد. یکی از این حقایق این است که «حیات اجتماعی اطّلاعات»، به معنی تولید دانش از اطّلاعات خام، یکی از فعالیتهای اجتماعی نوع بشر است. قسمت اعظم آن چه ما به عنوان آموختهها میشناسیم از تعامل اجتماعی اطلاعاتی بین آموزش دهندگان و آموزش گیرندگان نشأت میگیرد.
رابطه بین فنّاوری اطّلاعات از یکسو و تغییر و پیشرفت از سوی دیگر را نمیتوان از فاکتورها و محیطهای مجزاء منفصل نمود. فنّاوری را تنها میتوان تا حدّ معینی منتقل کرد و سایر فاکتورها تأثیر قابل ملاحظهای بر کاربرد و موفّقیّت یا شکست نهایی مفاهیم یا فنّاوریهای جدید میگذارد.
این موضوع نه تنها از لحاظ تمرکز بر روابط متقابل بین فنّاوری اطّلاعات و محیطهای اجتماعی و فرهنگی مختلف بلکه از لحاظ مطالعه تاریخچه اطلاعات شایسته بحث و تحلیل گستردهای است. اهمّیت آموزههای سازمانی و دانش بیانگر این موضوع است که هیچکس هنوز به آن تا حدّی پینبرده است، تاریخچه اطّلاعات تاریخچهای نهادینه است.
برخی متفکّران از پذیرش این نکته که اینترنت علّت تغییرات است، به خصوص در حوزه سیاسی، ابا دارند زیرا اکثر مسلمانان و جهان اسلام و عرب عمدتاً تحت تأثیر فرهنگ شفاهی هستند و این وابستگی مرتبط با دلایل اجتماعی – فرهنگی و نیز نرخ بالای بیسوادی میباشد. از آنجا که دسترسی به اینترنت مستلزم داشتن مهارتهای کار با کامپیوتر و دانستن زبان انگلیسی است، این ویژگیها سبب محدود شدن نفوذ اینترنت از بسیاری جهات میشود. امّا دیدگاه دیگری نیز وجود دارد که به فرآیند پیچیده تغییرات از طریق اینترنت و انقلاب اطّلاعاتی اشاره دارد. این تنها به خود رسانه مربوط نمیشود بلکه مرتبط با ماهیت کاربران آن است. بعضی از کاربران در زمینه انتشار پیام از طریق چاپ یا برقرار کردن ارتباط شفاهی فعّالند.
یکی از مهمّترین نکات، بخصوص برای مصرف کنندگان فنّاوری – قسمت عمده جهان اسلام مصرف کننده، نه تولید کننده این فنّاوری هستند- این است که چالشها و نیز ویژگیهای رسانه اینترنت را بشناسیم. معماری شبکه اینترنت تعیین کننده خصوصیات آن است أمّا فعّالیّت این رسانه در بستر فرهنگ نیازهای آن را معرفی میکند. برای مثال بسیاری از کسانی که ما آنان را «جامعهشناسان فضای مجازی» مینامیم، روابط و ارتباطات مجازی را منعکس کننده عطش جامعه برای یافتن «مکانی ثالث» میدانند که به توصیف اُلدنبرگ « موقعیت مرکزی زندگی اجتماعی غیررسمی» محسوب میشود. «مکانهای ثالثِ» ارزان یا آزاد از بین رفتهاند و بسیاری از ما احساس میکنیم جامعه در این زمینه دچار کمبود است. طبق تعریف الدنبرگ «مکانهای ثالث» برای ارتقاء جامعه ضروری و مکانهایی هستند که اعضاء جامعه در آنها با یکدیگر تعامل میکنند و پیوندهای مشترک با یکدیگر را میشناسند. ارتباط مجازی تا حدّی پاسخ به عطش یک جامعه محسوب میشود و به دنبال اضمحلال جوامع سنّتی در سرتاسر جهان ظهور نمود.
روابط متقابل بین جوامع واقعی و مجازی را میتوان در بسیاری از موقعیتها و در محیطهای مختلف مشاهده نمود. برای مثال، بسیاری از مسلمانان و اعراب در خلال قیام انتفاضه فلسطین و جنگ عراق از نوعی احساس بیپناهی رنج میبردند. فضای مجازی فضایی فعّال و پویا برای نشان دادن چنین احساساتی است، بنابراین نویسندگان اینترنتی باید به ضرورت انتشار پیامی متعادل که موجب توهّمزایی مجازی نگردد بلکه از مزایای پویایی مجازی استفاده کند، پیببرند. بدون دانش کافی از ساختار اینترنت و محیطهای آفلاین، پیام رسانی متعادل حاصل نخواهد شد. با جذب هر دو حوزه فوق، میتوان راهحلها و فرمولهای منحصر به فردی برای مسائل مشکلزا پیدا کرد. با مخاطب قرار دادن گروههای اجتماعی - نه افراد - به جای به حاشیه راندن آنها باید نقششان را مجدداً فعّال کرد.
سایر پدیدههای اجتماعی و روانشناسی مشکلزا را میتوان با وارد نمودن ساختارهای اجتماعی آفلاین درک و برطرف نمود. برای مثال نوعی ارتباطات بین فردی و خصوصی در محیطهای مجازی هم اکنون تحت نام e-love ظهور کرده است - تصویری ایدهآلیستی برای روابط مجازی زن و مرد که فاقد مسئولیتهای روابط واقعی از این نوع است.
در فضای مجازی، همانند جوامع واقعی، حوزهای خصوصی و حوزهای عمومی وجود دارد و یکی از تعاملات سالم بین زن و مرد، مشارکت در فعّالیتهای اجتماعی اینترنتی به جای تعاملات فردی است که در آن احتمال توهّم زایی بالاست.
گمنامی: بین آزادی و اعتماد
«تعامل انسانی حول مسأله اعتماد میگردد و اعتماد در قلمرو گمنامی اینترنت دشوار است (اما نه غیر ممکن). سیستمهای اعتباری عامل مهمّی در اینترنت هستند أمّا در دنیای واقعی ما اعتبار افراد به هزاران شیوه مختلف میسنجیم.»
در اینجا به دشواری تعاملات انسانی در فضای مجازی پیمیبریم زیرا مقدار زیادی آزادی با مقدار اندکی عدم اعتماد محدود میشود؛ که هر دو نتیجه ویژگی گمنامی در اینترنت است.
این گمنامی موجب مطرح شدن بحثهایی درباره تابوهای معمول (سیاست، دین و مسائل جنسی) میشود. نویسندگان براساس نیّات خود از این فرصت به شیوههای گوناگونی بهرهبرداری میکنند- از سایتهای هرزهنگاری تحریک کننده گرفته تا سایر سایتهایی که درباره این تابوها به تحقیق و بررسی میپردازند. آزادی نسبی اظهار عقاید و احساسات در فضای مجازی میتواند جوّی مناسب برای بحث درباره مشکلات اجتماعی و روانی – جنسی جوامع ما به وجود آورد.
بررسیهای اینترنتی به عمل آمده طبق تجربیات سایت اسلام آنلاین، بسیاری از افراد در وهله اول از بحث درباره مشکلات و مشاوره اینترنتی متعجّب میشوند أمّا پس از مدّتی به تفاوتهای بین پدیدههای تجاری هیجانانگیز روی اینترنت و بحث و گفتگوهای ما درباره نگرانیها و مشکلات اجتماعی پیمیبردند. این فرصت نشان دهنده نیمه پنهان جوامع ماست و کمک میکند زیرساختهای زندگی اجتماعیمان را تقویت کنیم.
ارتباطات بین فردی و دو جانبه از طریق اینترنت میتواند بر کلّیات غلبه کند و میتوان برای رسیدن به درکی عمیقتر به بحث درباره نگرانیهای فردی پرداخت.
سایر خصوصیات اینترنت
اینترنت ویژگیهای دیگری نیز دارد که اگر از آنها به موازات شناخت چالشهای آن استفاده کنیم، بر جامعه تأثیرگذار خواهند بود:
• اینترنت عرصهای جایگزین است زیرا رقابتی واقعی با رسانههای اصلی دیگر ایجاد میکند. اینترنت جایگزین سایر رسانهها نمیشود أمّا قویاً بر آنها تأثیر میگذارد از آن جهت که با جامعه مدنی و فعّالیّتهای مجازی مرتبط است.
• اینترنت فرصتی برای عرضه زندگی روزمره و ارتباطات فردی فراهم میکند. اتاقهای گفتگو و بحث اینترنتی، چالشهایی در کشف مجدّد خود و دیگران ایجاد میکنند. اینترنت مسائل مزمن هویتی را مجدداً به بوته آزمایش میگذارد. برای مثال مسلمانان در کشورهای غربی علاوه بر اینترنت انواع رسانههای مختلف را در اختیار دارند که میتواند هویت آنها را شکل دهد. «رسانهها و فنّاوری ظاهراً جوامع متفرّق را گرد یکدیگر آورده است.» این وحدت در رسانههای محلی نیز نمود یافته است.
دسترسی به اطّلاعات نه تنها فرصتهای یادگیری اسلام را افزایش داده بلکه حسّی از تعلق به اُمّتی محلّی، ملّی و جهانی را تقویت کرده است. مفهوم هویت پیوند بسیار مستحکمی با شناخت سایر مسلمانان و شرایط آنها دارد. به نظر میرسد اطّلاع داشتن از وضعیت مسلمانان در سرتاسر جهان ارتباطی مستقیم با هویت اسلامی آنها دارد. از اینرو برای بسیاری، هویت تحت تأثیر مستقیم وجود رسانههای اسلامی است که دانش و اطّلاعات درباره مسلمانان و مشاورههای دینی فراهم کنند. این تأثیرگذاری از طریق اینترنت به خوبی قابل حصول است.
• ویژگی برجسته دیگر موردی است که کارشناسان اینترنت «لینکها و هایپرتکستها و مولتی مدیا» مینامند. هایپرتکست شامل انواع خاصّی از ابداعات نوشتاری از قبیل اتصال اطّلاعات، تحلیل و تفسیر در یک رسانه واحد و کنار هم قرار گرفتن قطعات مختلف در یک شکل نوشتاری، بصری و شنیداری را امکانپذیر میسازد.
این ویژگیها و موارد دیگر که نیازمند تحقیق و مُداقّه فراوان است، به این معنی نیست که اینترنت حقیقتاً «صدای بیصدایان است» زیرا فاصله میان جوامع همچنان باقی است.
برای پر کردن خلاء ما بین جوامع توسعه یافته و در حال توسعه، صرف مقدار زیادی انرژی، سرمایه و زمان لازم است. تسلّط زبان انگلیسی باید کاهش یابد و دیدگاههای نویسندگان اینترنتی تغییر کند.
در آثار نویسندگان کشورهای در حال توسعه اغلب اطلاعات ناچیز یا محدودی وجود دارد. نویسندگان اینترنتی باید با فراهم کردن امکان پوشش آثار نویسندگان کشورهای در حال توسعه یا با آشنا کردن آنان با آثار نویسندگان کشورهای دیگر این مشکل را حلّ کنند مسلمانان به دلیل پراکندگی در مناطق مختلف جهان میتوانند در معرّفی مشکلات، زبانها و نگرانیهای خود به مسلمانان و نیز کلّ مردم جهان نقش ایفا کنند. آنها میتوانند با اتحاد با دیگران علیه بیعدالتیها، پشتیبانی از منافع خود و حفظ ارزشهای انسانی فعّالیّت کنند.
پی نوشت: