تبلیغ ضدّ دین در شبکه های اجتماعی و راهکارهای مقابله با آن

سه شنبه, 30 آذر 1395 ساعت 15:45
    نویسنده: محمد مصطفی حسینی این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
این مورد را ارزیابی کنید
(1 رای)

چکیده

در عصر کنونی، با گسترده شدن مطالعات ارتباطی و افزایش دانش بشری، می توان از روش هایی برای القای مفاهیم به مخاطبان بهره بُرد. در این بین، ابزارهایی چند نیز به منظور مخدوش نمودن ساحت دین گسترش یافته و ویژگی های بی نظیر شبکه های اجتماعی هم به آن ابعاد تازه ای داده است. روشن است، شناخت روش های تبلیغاتی که دشمنان دین از آن بیشتر بهره می گیرند، کمک شایانی به یافتن راهکارهای مقابله به آن می نماید.

بررسی روش های مورد استفاده دشمنان در تبلیغات ضدّ دین، نشان می دهد که بیشتر این شیوه ها حول محور ایجاد غفلت با استفاده از فنون رسانه ای می چرخد. بنابراین، پایه اصلی در راهکارهای مقابله با این حملات، شفاف نمودن مسأله است؛ به گونه ای که مخاطب بتواند به خوبی حق را از باطل تشخیص دهد. در نتیجه، هرچه سواد رسانه ای در بین مخاطبان دین‌دار افزایش یابد، امکان گرفتار شدن آنها در دام تبلیغات ضدّ دینی کمتر خواهد بود.

کلیدواژگان: روش های تبلیغ ضدّ دین، شبکه های اجتماعی، راهکارهای مقابله با تبلیغ ضدّ دین.

گوگل پلاس، توییتر، فیسبوک و لینکدینمقدمه

برخلاف افق دید برخی صاحب نظران، حقیقتاً تبلیغات می تواند اهداف والاتری از مقاصد تجاری یا انگیزه های برتری طلبانه سیاسی داشته باشد و می تواند وسیله ای برای اصلاح رویه ها، ترویج ارزش های انسانی، توسعه اندیشه ها و شکوفایی استعدادها باشد. (زورق، 1389)

اگر بپذیریم که «تبلیغ، یعنی رساندن پیام به مخاطب از طریق برقراری ارتباط به منظور ایجاد دگرگونی در بینش و رفتار مخاطب» (محمدی، 1385) پس، تبلیغ ضدّ دین را باید این گونه تعریف نمود: رساندن پیامی به مخاطب از طریق برقراری ارتباط به منظور ایجاد دگرگونی در بینش دینی و رفتارهای مذهبی مخاطب. و طرق برقراری ارتباط می تواند گاهی از طریق ارتباط مستقیم (رو در رو) و گاهی از طریق رسانه ها و به خصوص فضای مجازی باشد.

مایکل بندیکت، نظریه پرداز فرهنگ سایبر، فضای مجازی را به عنوان جهانی نو و موازی با جهان واقعی و مخلوق رایانه های جهان و ارتباط های بین آنان تعریف می کند. وی معتقد است که فضای مجازی، جهانی است که در آن انباشت جهانی از دانش، سرگرمی، شاخص ها، مقیاس ها، کنش ها و از همه پر اهمیت تر انباشتی از عاملان انسانی تغییر یافته و دگرگون شده، شکل یافته است. (تبیان، 1384)

به همین دلیل، فضای سایبر نیز توانسته است مانند فضای فیزیکی، شاهد شکل گیری شبکه های اجتماعی باشد. آنچه شبکه های اجتماعی مجازی را از شبکه های اجتماعی فیزیکی متمایز می کند، بنیان های نظری متفاوت آنها نیست؛ بلکه متفاوت بودن بستر و ساز و کارهای ارتباطی و شیوه تعامل است. شبکه های اجتماعی مجازی توانسته اند که روابط رسمی را کنار گذاشته و تعامل بین افراد را آسان تر نمایند. ممکن است، شبکه های اجتماعی مجازی در نگاه اوّل به صورت جزیره هایی جدا از هم به نظر برسند؛ اما در واقع، این شبکه ها از طریق سرپل های متعدد با یکدیگر مرتبط اند و به صورتی انعطاف پذیر، قابلیت بازسازی و ترمیم ارتباطات خود را دارند. در این شبکه ها افزون بر تعامل درون شبکه ای، تعامل های برون شبکه ای نیز وجود دارد که می توانند در ایجاد موج های اجتماعی و تأثیر بر محیط واقعی مؤثر و نقش آفرین باشند. شبکه های اجتماعی به علت خصوصیات اشتراک گذاری و تعامل (خانیکی، 1390) بستر بسیار مناسبی برای تبلیغات بوده و به همین دلیل، در تبلیغات دینی و ضدّ دینی به کثرت مورد استفاده قرار می گیرند.

شبکه های اجتماعی، محیطی مملو از انگاره های معارض ارزش های اسلامی و انقلاب اسلامی است و بیش از همه، سه انگاره را علیه انقلاب اسلامی ترویج می کند (عالمی، 1391):

  1. حمله به ساختار سیاسی نظام؛
  2. دعوت به نافرمانی مدنی و رفتارهای ساختارشکن علیه نظام؛
  3. توهین به اسلام و تخریب ارزش های اسلامی.

با توجه به اثری که شبکه های اجتماعی در فضای فیزیکی می گذارند، روشن است که شناخت شیوه های تبلیغی دشمنان اسلام برای ضربه زدن به ارزش های دینی و تخریب چهره اسلام در این شبکه های اجتماعی، گامی ابتدایی و بسیار ضروری است و در گام بعد نیز باید به دنبال اتخاذ راهکارهایی بود که بتواند توطیه های ایشان را در این فضاء بی اثر نماید.

نوشتار پیش رو، در دو بخش به بررسی روش های تبلیغ ضدّ دین در شبکه های اجتماعی و راهکارهای مقابله با این تبلیغ می پردازد.

اینستاگرام و توییتر

روش های تبلیغ ضدّ دین در شبکه های اجتماعی

با پایان یافتن جنگ جهانی دوم در سال 1945، تبلیغات، به سلاح اصلی در جنگ های ایدیولوژیک بین شرق و غرب تبدیل شد (گرث جاوت، 1390) و با پایان یافتن جنگ سرد، تبلیغات همچنان به عنوان سلاح اصلی در عرصه نبرد ایدیولوژیک ادامه حیات داده، اما این بار نه در مقابله با ایدیولوژی شرق، بلکه در مقابل ایدیولوژی اسلام؛ چرا که غرب معتقد است نظام اسلامی می تواند خطر بزرگی برای تمدن غرب باشد. (ویکی پرسش، 1394)

تحلیل تبلیغات ضدّ دین، عمل پیچیده ای است که به تحقیقات تاریخی، بررسی دقیق پیام ها و حساسیت نسبت به بازخوردهای مخاطبان نیاز دارد و درک درست از این تبلیغات، مستلزم تجزیه و تحلیل آثار دراز مدت آن است.

از آنجا که تبلیغات، تلاشی عمدی و نظام مند برای شکل دادن ادراکات، دست کاری شناخت ها و جهت دادن به رفتارها برای رسیدن به پاسخ مورد نظر مبلّغ است (گرث جاوت، 1390)، شناخت ماهیت تبلیغات، نیازمند مطالعه ای طولانی مدت برای ارزیابی پیشرفت آن می باشد و تجزیه و تحلیل آن، در پاسخ به 10 مرحله مشخص خواهد شد:

  1. ایدیولوژی و اهداف تبلیغات؛
  2. بافتی که تبلیغات در آن انجام می پذیرد؛
  3. شناخت مبلّغ؛
  4. ساختار سازمان مجری تبلیغ؛
  5. مخاطبان هدف تبلیغات؛
  6. فنون یا روش های بهره برداری از رسانه ها؛
  7. فنون یا روش های ویژه برای تأثیر حداکثری؛
  8. واکنش مخاطبان به فنون گوناگون؛
  9. بررسی ضدّ تبلیغ؛
  10. ارزیابی تأثیرات؛

با وجود اینکه پاسخ به همه این مراحل، در به دست آوردن دید جامع نسبت به تبلیغات ضدّ دین در شبکه های اجتماعی نیاز خواهد بود، اما به فراخور فرصت و عنوان، در این نوشته، تنها به مراحل 6 و 7 پاسخ داده خواهد شد.

  • - فنون یا روش های بهره برداری از شبکه های اجتماعی در تبلیغات ضدّ دین چیست؟
  • - روش های ویژه برای به حداکثر رساندن اثر تبلیغات در این زمینه چه هستند؟

در پاسخ به سؤال اوّل باید گفت که روش های تبلیغات بسیار گسترده بوده و روز به روز از تنوع بیشتری برخوردار می شوند، و این ادعا که بتوان همه آنها را در قالب یک فهرست ارائه نمود، ناصحیح می باشد. با این حال، در بررسی روش های متداولی که در تبلیغات ضدّ دین در شبکه های اجتماعی مورد استفاده قرار می گیرند، به موارد ذیل برخورد می نماییم:

  • - تخریب چهره دین و دین داران؛
  • - ایجاد شبهه افکنی با قصد ضربه زدن؛
  • - مبارزه با اعتقادات دینی؛
  • - ترویج افکار الحادی در بین عموم مردم؛
  • - تمسخر باورهای اسلامی، به خصوص شیعه؛
  • - فراری دادن مردم از عقاید اسلامی؛
  • - ترویج فساد جنسی؛
  • - مسخره کردن عقاید دینی؛
  • - ترویج تنوع طلبی و مصرف گرایی؛
  • - فرقه های انحرافی و عرفان های دروغین؛
  • - ترویج مسلمانی سکولار.فیسبوک، تلگرام، واتساپ و پینترست

علاوه بر آنچه ذکر شد، به صورت پایه ای روش های دیگری را نیز می توان نام برد که مبلّغان ضدّ اسلام از آن برای هر چه بیشتر کردن شیوه های تبلیغاتشان استفاده می کنند. این روش ها عبارت اند از:

1. تمایلات مخاطبان: تبلیغات، زمانی تأثیر بسیاری دارند که هم راستا با نظرات، باورها و تمایلات مخاطب باشند. به همین دلیل، در تبلیغات ضدّ دین به این مسأله اهمیت زیادی داده می شود؛ چرا که پیام هایی که ظاهر حمایتی دارند، خیلی مؤثرتر از پیام هایی هستند که حالت انتقادی دارند. (گرث جاوت، 1390)

2. اعتبار منبع: هنگامی که یک منبع در انتقال یک پیام مورد قبول قرار بگیرد، به تبع آن، خود آن پیام نیز مورد قبول قرار خواهد گرفت؛ زیرا افراد گرایش دارند اطلاعات و آگاهی هایشان را از منابعی به دست بیاورند که به آن اعتماد دارند.

در تبلیغات ضدّ دین، مبلّغان ضدّ دین در مواجهه با مخاطبان از اعتبار برخوردار نیستند. به همین دلیل، سعی می کنند با انتساب پیام های تبلیغی شان به منابعی که مورد اعتماد و وثوق هستند، پذیرش پیام ضدّ دینی شان را تضمین نمایند. متأسفانه، تعداد کمی از مخاطبان هستند که هوشمندانه در برخورد با چنین پیام هایی در مورد صحت آن اقدام به تحقیق می نمایند.

3. رهبران افکار: رهبران فکری، افرادی هستند که در جوامع شناخته شده، الگو و معتبر هستند. یکی از شیوه های مؤثر در تبلیغات ضدّ اسلام، نشان دادن مخالفت چهره های شناخته شده و معتبر بین مردم نسبت به برخی از ارزش ها یا هنجارهای اسلامی است؛ به عنوان مثال، برخورد نامناسب برخی از چهره های شناخته شده سینمایی نسبت به مسأله عفاف و حجاب در اثر بخشی به هجمه های مبلّغان ضدّ اسلام اثر بسیاری داشته است؛ چنان که در جریان اتفاقاتی که در خصوص عریان شدن یکی از بازیگران زن در خارج از کشور اتفاق افتاد، دستگاه تبلیغات ضدّ اسلامی با تمام امکانات از این مسأله برای ترویج اباحه گری و ضربه زدن به ارزش های حجاب و عفاف بهره برد.

4. تماس مستقیم (چهره به چهره): در تبلیغات ضدّ اسلام در شبکه های اجتماعی، تنها به تولید و انتشار و بازنشر محتوای ضدّ اسلامی اکتفاء نشده و برای هر چه بیشتر نمودن تأثیرات این تبلیغات، مبلّغان ضدّ دین اقدام به برقراری ارتباط با مخاطبان خود از طریق گفت و گوی تحت وب نموده و حتی با ایشان در ظاهر ارتباط عاطفی برقرار می نمایند.

5. ایجاد هنجارهای گروهی: از دیگر روش های پُر اثر کردن تبلیغات ضدّ دین، تشکیل گروه های دوستی و برقرار ساختن یک سری هنجارهای ضدّ دینی در این گروه هاست؛ به عنوان مثال، در برخی از گروه های دوستی، انتشار تصاویر مستهجن بدون اشکال شمرده شده، به کاربردن الفاظ رکیک نسبت به دیگران و حتی اعضاء گروه مجاز شمرده شده و دفاع از مقدسات، تابو شمرده می شود. با شکل گیری چنین فضایی، مبلّغان با سوء استفاده از هنجارهای این گروه ها، به مقدسات حمله نموده و بدترین نوع تأثیرات را بر اعضای گروه می گذارند.

6. تشویق: دستگاه تبلیغات ضدّ دین، نه تنها خود به تولید و انتشار و بازنشر محتوای ضدّ دینی مبادرت می ورزد، بلکه دیگر کاربران شبکه های اجتماعی را نیز نسبت به تولید، انتشار و بازنشر محتوای ضدّ دینی تحریک، تهییج و تشویق می نماید. چنین رفتاری، ضمن اینکه مبلّغان ضدّ دین را در پیگیری اهدافشان کمک می نماید، برای مخفی ماندن برنامه ها و شناخته نشدن رهبری این حرکات پوشش به وجود می آورد. مبلّغان، حتی از تهدید نیز برای پیشبرد اهدافشان استفاده می کنند.

7. تکرار : از نظر منطقی، تکرار یک ادعاء هرگز نمی تواند جانشین دلیل و برهان برای آن شود؛ اما باید پذیرفت که تکرار، از نظر روانی موجب این احساس در مخاطب می شود که گویا دلیل این ادعاء در جای دیگری عرضه شده و مقبول هم واقع شده است. تکرار، مخاطب را خسته کرده، باعث تسلیم شدن او می شود.

8. توجه به کاربرد زبان: کاربرد زبان در تبلیغات ضدّ اسلام، بسیار گسترده است و از به کاربردن واژه های منفی در مورد دین شروع شده و تا انتشار رمان هایی مثل آیات شیطانی که قصد تخریب و تمسخر ارکان دین را دارند، ادامه پیدا می کند. تولید پیام با زبانی که برای مخاطب ملموس تر و نزدیک تر به فهم وی باشد نیز در تبلیغات ضدّ اسلام، بسیار پُرکاربرد است.

9. موسیقی و هنر: موسیقی و هنر، قالب هایی هستند که پیام ها را ماندگار می کنند. شاید کمتر کسی فراموش کرده باشد که در همین سال های اخیر، انتشار یک ترانه که در آن به یکی از ائمه معصومین(عل) توهین می شد، چه بلوایی را در شبکه های اجتماعی بر پا نمود و موجب حمله بیشتر مبلّغان ضدّ دین در توهین آشکار به حضرات معصومین(ع) شد.

10. طنز: از قدیم مرسوم بوده که وقتی بناست چیز ناخوشایندی را به خورد کسی بدهند، آن را شیرین می کنند. طنز، این ظرفیت را در تبلیغات به وجود آورده که هر پیامی، هرچند به شدت ضدّ دین باشد، شنیده شده و مورد پذیرش قرار گرفته و با سرعت بسیار بالا منتشر شود.

مبلّغ ضدّ دین در قالب طنز هر مطلبی را که تولید بکند، دیگر مجبور نیست که در مورد آن نگرانی بابت توضیح خواستن یا انتقاد مخاطب داشته باشد؛ چرا که زبان طنز معمولاً برای همه قابل پذیرش و شیرین است.

11. برانگیختن احساسات: برانگیختن احساسات، راهکاری ساده برای بیشتر نمودن دامنه اثر پیام های تبلیغات ضدّ اسلامی است. پیام هایی حاوی ظلم به مخاطبان به سبب رفتار دین داران، ایجاد یأس و ناامیدی از حکومت اسلامی، برخورد خشن و بی منطق دین و مانند آن، از همین روش برای مؤثرتر کردن تبلیغات بهره می برند.

یوتیوب، گوگل پلاس، لینکدین

راهکارهای مقابله با تبلیغ ضدّ اسلام در شبکه های اجتماعی

امروزه، دشمنان با به کارگیری ابزارهای نرم، همچون: ترویج عکس و فیلم های مخرب و هیجانی، نشر کتب علمی و رمان های ادبی، موسیقی های مبتذل با محتوای رفتارهای جنسی و شهوانی و ترویج ناامیدی، و نیز از طریق واگذاری بودجه های کلان و به کارگیری روش های مدرن جهت تبلیغات گسترده ضدّ دین، سعی دارند با نفوذ در افکار آحاد جامعه و القای تفکّر مادی و ضدّ دینی به شکل پنهان در اذهان ایشان تغییر ایجاد نموده و آنان را از فرهنگ اصیل اسلام دور سازند و پس از بی هویت نمودن ایشان، آنها را به سوی فرهنگ غربی متمایل سازند. در این میان، اگر در مقابل چنین مبارزه ای حرکتی جدی انجام نگیرد، بی شک، دشمن پیروز خواهد بود.

برخی از راهکارهایی که جهت مقابله با حجم وسیع تهاجم برنامه ریزی و اجرا شده ضدّ دین در شبکه های اجتماعی می توان پیاده نمود، عبارت اند از:

1. بالابردن سطح سواد رسانه ای (شناخت بهتر رسانه ها)

دکتر یونس شکرخواه، سواد رسانه ای (Media Literacy) را این گونه تعریف می نماید: عبارت است از نوعی درک متکی بر مهارت که بر اساس آن می توان انواع رسانه ها و تولیدات آنها را شناخت و از یکدیگر تفکیک و شناسایی کرد.

این درک به چه کاری می آید؟ به زبان ساده، سواد رسانه ای، مثل یک رژیم غذایی است که هوشمندانه مراقب است که چه موادی مناسب هستند و چه موادی مضر؛ چه چیزی را باید مصرف کرد و چه چیزی را نه و یا اینکه میزان مصرف هر ماده بر چه مبنایی باید استوار باشد.

سواد رسانه ای می تواند به مخاطبان رسانه ها بیاموزد که از حالت انفعالی و مصرفی خارج شده و به معادله متقابل و فعالانه ای وارد شوند که در نهایت، به نفع خود آنان باشد؛ به دیگر سخن، سواد رسانه ای کمک می کند تا از سفره رسانه ها به گونه ای هوشمندانه و مفید بهره مند شوند. (شکرخواه، 1385)

سواد رسانه ای، به یک قشر و طبقه خاص اختصاص ندارد؛ بلکه همه جانبه و فراگیر بوده و همه افراد جامعه را در تمامی سطوح و طبقات در بر می گیرد. برخی از کشورهای پیشرو در سواد رسانه ای، موضوع سواد رسانه ای را جزء عناوین درسی مدارس خود قرار داده اند. (تبیان، 1390)

راهکارهای بالابردن سواد رسانه ای عبارت اند از:

- آشنایی کامل با فضاء و نحوه کارکرد شبکه های اجتماعی:

برخی مفاهیم کلی سواد رسانه ای که در مورد شبکه های اجتماعی مجازی نیز باید به آنها توجه ویژه داشت، عبارت اند از:

  • همه شبکه های اجتماعی مجازی در بازنمایی واقعیت ها ساختارمند هستند؛
  • افراد با توجه به تجربیاتشان، پیام ها را به صورت های متفاوتی تفسیر می کنند؛
  • شبکه های اجتماعی منافع تجاری دارند؛
  • شبکه های اجتماعی پیام های ایدیولوژیک و ارزشی دارند؛
  • هر رسانه ای و به خصوص شبکه های اجتماعی، زبان، سبک، تکنیک، اخلاق، باور و اصول هنری خاص خود را دارد؛
  • شبکه های اجتماعی جنبه های سیاسی و اجتماعی دارند؛
  • در شبکه های اجتماعی، شکل و محتوا به هم مرتبط هستند؛ یعنی روش و جهت گیری خاص خود را دارند؛

مجموع نکاتی که ذکر شد و سایر نکاتی که مخاطبان در طول زمان با آگاهی یافتن از شیوه کارکرد شبکه های اجتماعی و شیوه های معناسازی در آن به دست می آورند، به ایشان کمک می نماید تا درک درستی جهت تجزیه و تحلیل و تولید ارتباط در شبکه های اجتماعی مجازی داشته باشند؛ به عبارت دیگر، سواد رسانه ای در شبکه های اجتماعی منجر به این خواهد شد که فرد بتواند در شیوه مصرف محتوای شبکه های اجتماعی و به دست آوردن مهارت مطالعه انتقادی آن و تجزیه و تحلیل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و مذهبی تسلط نسبی به دست آورد. (شکرخواه، 1388) به عنوان مثال، فرد توانایی درک رابطه علّی و معلولی بین محتواها و تولید اطلاعات، تشخیص تأثیر به کارگیری شیوه های تبلیغات در خدشه دار نمودن چهره دین، تشخیص تفسیرهای به وجود آمده از تصویرهای بصری و اتخاذ رژیم مناسب و هوشمندانه مصرف انواع رسانه ها را داشته باشد.

به دست آوردن یک شناخت درست و جامع از شبکه های اجتماعی مجازی، کار سختی است و پیش از این، کم و بیش تلاش هایی در جهت ایجاد یک درک درست از شبکه های اجتماعی صورت پذیرفته است. ویژه نامه شماره 31 فصلنامه ره آورد نور، از جمله این تلاش هاست که به بررسی برخی ابعاد این مسأله پرداخته است.

ـ ایجاد باور در مورد هجوم و تهدیدهای نرم:

برخی مخاطبان شبکه های اجتماعی، وجود یک سازماندهی منظم و هدفمند در شبکه های اجتماعی جهت تخریب چهره دین را منکر شده و ادعای وجود آن را ناشی از یک حس دائم توهم توطیه می دانند. متأسفانه، کسانی که وجود چنین فضایی را منکر می شوند، بیش از هر کس دیگری در معرض تغییر باورها، ارزش ها و هنجارهای دینی قرار گرفته و تبلیغات ضدّ دین بیشتر روی ایشان تأثیر می گذارد.

شکی نیست که مقدمه و پیش نیاز مقابله با تبلیغات ضدّ دین، باور و اعتقاد به وجود این تهدید و ضرورت پیشگیری و مقابله با آن است. مقام معظم رهبری در تاریخ 1370/09/20 در این زمینه فرمودند: «این مسأله تهاجم فرهنگی که بارها روی آن تأکید کرده ایم، واقعیت روشن است و با انکار آن، ما نمی توانیم اصل تهاجم را از بین ببریم. تهاجم فرهنگی را نباید انکار کرد. ما باید توجه داشته باشیم که انقلاب فرهنگی در تهدید است؛ کما اینکه اصل فرهنگ ملی و اسلامی در تهدید دشمنان است. ما نباید چیزی را که روشن و واضح است، انکار کنیم.»

این باور موجب خواهد شد که افراد در پذیرش پیام ها در شبکه های اجتماعی با هوشیاری بیشتر عمل نموده و پیش از هر چیز، هدف تولید کننده محتوا، رابطه علّی و معلولی بین محتواها و تفسیرهای موجود را سنجیده و سپس راجع به پذیرش و عدم آن تصمیم گیری نماید.

- معرفی شیوه های جنگ روانی و تبلیغات رسانه ای بر ضدّ اسلام:

هرچه آگاهی افراد نسبت به شیوه های جنگ روانی و روش های تبلیغات گسترده تر باشد، توانایی تجزیه و تحلیل ایشان نیز افزایش خواهد یافت. مخاطبانی که از شیوه های اقناع در تبلیغات ضدّ دین به خوبی آگاهی پیدا نموده اند، کمتر در مواجهه با آن دچار لغزش خواهند شد.

2. شناسایی هدف مبلّغان ضدّ دین و پرهیز از قرار گرفتن در دام آنها

از جمله راهکارهای عملی مقابله با تبلیغات ضدّ دین، شناسایی اهداف و روش های بازی ایشان و هوشیاری در قرار نگرفتن در پازل بازی آنهاست. این شناسایی، هم شامل دقیق شدن در فعالیت های آنان برای یافتن نقاط کانونی مدیریت اقدامات ایشان و هم رصد مستمر فعالیت ها و تهیه گزارش از آن می باشد.

  • - شناخت سرمنشأ تغذیه تبلیغات ضدّدینی و برنامه ریزی برای مقابله با آن؛
  • - رصد فعالیت های و تهیه گزارش مستمر از علمکرد مبلّغان ضدّ دین؛
  • - جلوگیری از بازنشر خام تبلیغات ضدّ دینی که باید همراه با تحلیل، تفسیر و جواب باشد؛
  • - تقویت فرهنگ «هر چیزی را کپی نکن»؛
  • - آشکار نمودن رفتار متناقض و متضاد مبلّغان ضدّ اسلام.

3. تدوین استراتژی جهت مقابله

  • - سیاست گذاری در جهت هماهنگی نهادهای متولی در نوع مقابله؛
  • - همکاری و هماهنگی نهادهای متولی تبلیغات دینی؛
  • - تشکیل اتاق جنگ مبارزه با تبلیغ ضدّ دینی؛
  • - تشکیل اتاق های فکر پاسخگویی به شبهات.

4. تقویت نگرش ها و ترمیم دیدگاه های آسیب دیده

  • - آموزش مهارت های اعتقادی؛
  • - ارتقای توانایی گفت و گوی کلامی (اعتقادی)؛
  • - تقویت باورهای دینی و اعتقادی؛
  • - تقویت روحیه استقلال فرهنگی در مقابل فرهنگ غرب؛
  • - دشمن شناسی؛
  • - تقویت انگیزه های معنوی و الهی.

5. استفاده از ظرفیت ارتباط نخبگان و مردم

نخبگان، اقشاری از جامعه هستند که به علت عملکرد ویژه ای که داشته اند، شناخته شده و به عنوان چهره های شاخص و دارای مقبولیت شناخته می شوند. مسلماً ظرفیت پذیرش نخبگان بین مردم، بسیار بالا بوده و اثر بیشتری خواهد داشت.

- تبیین حقایق از زبان نخبگان به مردم: نخبگان جامعه اسلامی باید بکوشند فرصت هایی را که برای تقویت ایمان اسلامی وجود دارد، شناسایی کنند و برای تقویت آنها برنامه ریزی نمایند و تهدیدهایی را که متوجه ایمان اسلامی است، شناسایی نموده و در جهت از بین بردن آن، برنامه ریزی و اقدام نمایند.

قرآن کریم در این زمینه می فرماید: «الذین یبلّغون رسالات الله ویخشونه ولا یخشون أحدا إلا الله وکفی بالله حسیبا؛ آنان که تبلیغ رسالات خدا به خلق می کنند و از خدا می ترسند و از هیچ کس جز خدا نمی ترسند و خدا برای حساب و مراقبت کار خلق، به تنهایی کفایت می کند.» (احزاب، آیه 39)

- تقویت فریضه امر به معروف و نهی از منکر: قرآن کریم می فرماید: «ولتکن منکم أمة یدعون الی الخیر و یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و اولیک هم المفلحون؛ و باید از میان شما برخی باشند که خلق را به خیر و صلاح دعوت کنند و آنان را به نیکوکاری امر نموده، از بدکاری نهی نمایند.» (آل عمران، آیه 104)

در جامعه اسلامی امکان اینکه یکایک افراد به صورت بی واسطه بتوانند از پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت(ع) الگو بگیرند، وجود ندارد. بنابراین، بدون وجود گروه های متعهدی که رسول خدا(ص) را الگوی خود ساخته باشند، نمی توان به حفظ و حراست از بنیادهای اجتماعی و ارزش های مترقی و شکوفایی استعدادهای انسان پرداخت.

امر به معروف و نهی ازمنکر، یکی از فروعات بسیار مهم دینی در اسلام است که بشریت را به دانش، آگاهی، نیکی، مهر، پرهیز از زشتی، قساوت و نادانی دعوت نموده و موجب رشد و توسعه معنوی و مادی زندگی مردم می شود. (زورق، 1389)

- مبارزه با روحیه تجمل گرایی: تجمل گرایی، نوعی زیبادوستی و خودآرایی فطری است که اگر راه افراط را در پیش بگیرد، زمینه انحرافات بسیاری در زندگی شخصی و دینی فرد خواهد شد. مبلّغان ضدّ دین با برجسته نمودن زرق و برق های دنیوی و مشغول نمودن افراد با آرزوهای طولانی و دست نیافتنی، ایشان را از خداجویی دور نموده و حتی دین را آفت رسیدن به آرزوهای دنیوی معرفی می کنند. همین روحیه افسار نزدن بر سر تجمل گرایی است که افراد را دچار بیماری های نفسانی نظیر شهوت رانی و برخی مفاسد اقتصادی می نماید.

عواملی نظیر: فراموشی مرگ و قیامت، تقلید و چشم و هم چشمی، خودنمایی، غفلت رهبران فکری و اجتماعی جامعه (نخبگان) و رسانه ها (از جمله شبکه های اجتماعی)، ترویج فرهنگ بیگانه و فقدان سیاست های روشن در مورد خانواده، موجبات بروز تجمل گرایی را فراهم می سازد. (مروتی، 1391)

در این میان، نقش نخبگان به عنوان الگوهای قابل مشاهده در میان افراد جامعه، در مبارزه با روحیه تجمل گرایی و ترویج روحیه ساده زیستی، بسیار مؤثر خواهد بود.

- ترویج سبک زندگی اسلامی: جوانان به علت داشتن روحیه تنوع طلبی، خلاقیت و گرایش به برقراری ارتباط با دیگران و همچنین حسّ کنجکاوی، تمایل بیشتری به عضویت در شبکه های اجتماعی دارند؛ و روشن است که شبکه های اجتماعی، بی هویت نبوده و جوانان در تعامل با آن سبک زندگی جدیدی را خواهند آموخت. (امیرپور، 1393)

ترویج سبک زندگی اسلامی در بین جوانان، به ایشان کمک خواهد نمود ضمن بازیابی هویت اصلی خویش، با شرایط جدید به گونه ای صحیح کنار آمده و به جای اینکه جذب سبک زندگی مجازی شوند، فضای مجازی را در قالب سبک زندگی اسلامی به خدمت گیرند.

6. حمایت حاکمیتی

  • - قانونمند کردن مقابله با جرایم سایبر و تلفن همراه؛
  • - حمایت مالی و سخت افزاری از جبهه اسلامی در محیط های مجازی؛
  • - محرومیت زدایی و پیشبرد طرح های توسعه ای در مناطق محروم و مرزی و رفع فقر، ناامنی و بیکاری.

7. مساجد و پایگاه های مردمی

  • - بسیج نیروهای خودجوش مردمی، خط دهی و هدایت آنان؛
  • - استفاده از ظرفیت بالای مساجد و پایگاه ها در تربیت نیروی انسانی؛
  • - گسترش حضور مساجد و پایگاه ها در محیط های مجازی؛
  • - تقویت تشکل های قرآنی، مذهبی و هییات دینی؛
  • - تقویت مجامع فعالان مجازی مسلمان.

8. به روزسازی و تقویت شیوه های سنّتی تبلیغ

  • - تبلیغ مجازی؛
  • - ادبیات جدید برای مخاطبان جدید؛
  • - استفاده از قالب های متنوع جهت ترویج مفاهیم دینی؛
  • - تبلیغ و ترویج معارف الهی و آشناسازی فطرت پاک دانش آموزان با معارف قرآنی به صورت هنرمندانه.

منابع:

اطلاعات تکميلي

  • تاریخ انتشار نسخه چاپی: پنج شنبه, 25 آذر 1395
  • صفحه در فصلنامه: صفحه 60
  • شماره فصلنامه: فصلنامه شماره 56
بازدید 17712 بار
شما اينجا هستيد:خانه