در آن زمان، یعنی سال 52 فشاری از ناحیه رژیم پهلوی روی حوزهها بود تا حوزهها را خالی کنند.به همین جهت، حوزهها را در معرض برخی مشکلات و تنگناها قرار میدادند، از جمله اینکه طلبههایی را که به سن سربازی رسیده بودند، به سربازی میبردند حتی با داشتن کارت معافیت تحصیلی. سال 52 مسائلی پیش آمد که ما را هم به سربازی بردند تا اینکه سال 54 از سربازی برگشتم. در هر حال، اینها روی طلبهها خیلی حساس بودند؛ بهخصوص طلبههایی که به سربازی برده شده بودند و دوباره به حوزه برگشتند که البته خیلیها نیز به جهت فشارهایی که بود، برنگشتند. بنده تازه از سربازی آمده بودم، تعطیلات آخر ماه صفر بود و هنوز مشغول به درس نشده بودم که مأموران اطلاعات شهربانی به مدرسه حجتیه آمدند و ما را به زندان بردند. من نامهای را در دوران سربازی برای یکی از همحجرهایهای سابق خودم فرستاده بودم که آن نامه را از جیب رفیق ما پیدا کرده بودند و فهمیدند که ما سربازی رفتیم و تازه برگشتیم. بعضی از هماتاقیها و همحجرهایهای ما هم اهل مبارزه بودند. بعضیهایشان در آن هواپیمایی بودند که زمان جنگ به طرف خوزستان میرفت و از طرف بعثیها مورد اصابت قرار گرفت و تمام سرنشینان آن شهید شدند، از جمله شهید شیخ محمدعلی روحانی یکی دیگر از دوستان ما که از نمایندگان استان گلستان بود به نام شهید شیخ قربانعلی قندهاری که در سانحه هوایی به فیض شهادت رسید.
به هر صورت، ما را به زندان کمیته ضد خرابکاری شهربانی ساواک در تهران بردند و چند ماهی آنجا بودیم و بعد از التیام آثار شکنجه به قم برگشتیم. در ایام جنگ نیز چند ماهی در جبهه بودم و بعد از آن درسهای سطح عالی حوزه را در محضر مرحوم حضرت آیت الله بهجت گذراندم و سالهای طولانی از محضر حضرات آیات: نجفی مرعشی لنگرودی، مکارم شیرازی و سبحانی بهره بردم و اخیراً هم از محضر حضرت آیت الله وحید استفاده میکنم.
در خصوص کارم در مرکز باید عرض کنم که اوایل سال 70 به عنوان محقق در بخش حدیث معاونت تحقیقات مرکز مشغول انجام کارهای تحقیقاتی و موضوعبرداری و فیشبرداری از کتاب بحار الأنوار شدم. حدود 2 سال در این قسمت بودم و بعد در بخش بانک اطلاعات به عنوان مشاور تحقیقاتی کاربران مشغول به کار شدم. کار ما این بود که چگونگی استفاده از کامپیوتر را که پدیده نویی بود، برای حوزویان و روحانیونی که به بانک اطلاعات مرکز مراجعه میکردند، توضیح میدادیم. آنها با روش تحقیق با برنامهها را خیلی آشنایی نداشتند و ما روشهای استفاده از برنامههای آماده شده در آن زمان را در خصوص موضوع پژوهشیشان آموزش میدادیم. حدود یک سال هم مسئول بخش تازهتأسیس خدمات پژوهشی شدم و بعد از گذشت یک سال از عمر این بخش، چون از ناحیه دفتر تهران حمایت نشد، منحل شد. بعضی از افراد آن زمان که تعدادی از روحانیون، مدرسان و یا اساتید دانشگاه بودند، از مرکز رفتند و تعدادی از آنها نیز در بانک اطلاعات مشغول شدند و با ما همکاری میکردند. مدتی هم در بانک اطلاعات مدرسه دار الشفاء کار کردم و کاربران و محققان حوزه را راهنمایی مینمودیم که چگونه بتوانند از برنامههای تولیدی مرکز استفاده کنند.
♦ کارتان در بخش کنترل و بررسی کیفیت نرمافزار از کجا شروع شد؟
◊ اولینبار که نسخة اول برنامه نور السیره آماده شده بود، آن را برای بررسی به ما دادند. تستهایی روی آن انجام دادیم و نخستین استارت کارِ بخش کنترل کیفیت و بررسی نرمافزار در آنجا حدود سال 73 زده شد. آن وقت بانک اطلاعات در مدرسه دارالشفاء بود و ما ارتباط نزدیکی با ساختمان فنی نداشتیم تا اشکالات را بهراحتی ارجاع دهیم و آنها برطرف کنند و ما دوباره برنامه را تست کنیم. به همین جهت، در ساختمان فنی قسمتی را در اختیار ما قرار دادند و یک نیروی جدید هم جذب کردیم و دو نفری به کار مشغول شدیم. بخش کنترل کیفیت و بررسی نرمافزار در حقیقت به صورت مستقل در ساختمان فنی متمرکز شد. آن زمان خیلی کارها به این صورت گسترده نبود و معمولاً سالی یک یا دو برنامه و بعضی وقتها در طول دو سال یک برنامه تولید میشد. با توجه به این مطلب، بنده و همکارم روی این برنامهها کار میکردیم و اشکالات را استخراج میکردیم و پیشنهادها را ثبت و عرضه مینمودیم و بر اساس اولویتهایی که بود، اشکالات را برطرف و پیشنهادها را اعمال میکردند و برنامهها آماده میشد تا به حد قابل قبولی برسد. بعد از آنکه برنامهها تولید شد و نرمافزارها گسترش پیدا کرد، نیروهای دیگری نیز جذب شدند.
♦ جنابعالی در خصوص معرفی تولیدات نور به بزرگان و شخصیتهای حوزوی و دانشگاهی تجربیات ارزندهای دارید. در این باره اگر خاطره یا صحبتی دارید، بیان فرمایید.
◊ یکی از کارهایی که آن زمان انجام میشد این بود که برای آشنا کردن اساتید و بزرگان حوزه با نرمافزارهای جدید که در قم تولید میشد، لازم بود که این نرمافزارها را به بزرگان حوزه ارائه کنیم. برای این منظور، از قبل هماهنگ میکردیم و دو یا سه نفری به منزل مراجع و دیگر بزرگان و اساتید میرفتیم و برنامهها و نرمافزارهای اسلامی را برایشان توضیح میدادیم. معمولاً از برنامههای مرکز استقبال میکردند و یا نسبت به کتابهایی که در برنامهها گنجانده شده، پیشنهادهایی را مطرح میکردند. به خاطر دارم که وقتی برای مرحوم آیت الله بهاء الدینی (قدّس سرّه) برنامهها را توضیح دادیم، ایشان اولین مسألهای را که مطرح کردند این بود که آیا شما کتاب عبقات را در برنامه آوردهاید؟ عرض کردم که ما فرمایش شما را به عنوان یک پیشنهاد به مرکز ارائه میدهیم تا انشاءالله در برنامه گنجانده شود. و یا زمانی که خدمت آیت الله لنگرودی رفته بودیم، ایشان برای ثابت شدن صحت برنامهها کتاب وسائل الشیعه را آورد تا حدیث مورد نظرش را پیدا کند و با کتاب هم مطابقت دهد تا مطمئن شود که این برنامه اتقان دارد و همه مطالب دقیقاً در برنامه وارد شده است. جالب بود که در همان جلسهای که خدمت ایشان بودیم، حدیثی را که ایشان مطرح کردند، یک شماره با آنچه ما در برنامه داشتیم، تفاوت داشت. وقتی همانجا بررسی کردیم، دیدیم که اشتباه از خود کتاب است و در آنجا شمارهی حدیث مذکور دوبار تکرار شده و در برنامه فقط یک بار آن را آوردیم و در واقع، اشتباه کتاب را رفع کرده بودیم.
به هر حال، وقتی نرمافزارهای مرکز را خدمت اساتید عرضه میکردیم و توضیح میدادیم، استقبال و تشویق بسیاری میکردند و خرسند بودند از اینکه این کار در حوزه علمیه قم و توسط محققان حوزوی انجام شده است و از نظر محتوایی کارهای ارزشمندی آماده گردیده است. بنابراین، خیلی دعا میکردند.
آن زمان برنامهها خیلی گسترده نبود؛ بهخصوص با محدودیتهایی که هاردهای دستگاهها داشت و نه تنها در مرکز که وضعیت عمومی سختافزاری در ایران خیلی پایین بود. یک زمانی خیلی همت کردند و از طریق واسطه دو تا کامپیوتر آی. بی. ام را از آمریکا غیرمستقیم وارد نمودند که هارد و سرعت بالاتری داشته باشد تا بتوانند از آن برای فایلسازی استفاده کنند. آن زمان، وقتی میخواستند کتاب بحار الأنوار را فایلسازی نمایند، چندین روز طول میکشید و امکانات آن گونه که الآن پیشرفت کرده، نبود؛ چنانکه مسأله برنامهنویسی نیز در سطح جهان پیشرفته نبود. به خاطر دارم که برای فایلسازی، یک پنکه روی درپوشهای کیس میگذاشتند تا کامپیوتر داغ نگردد و وسط کار خاموش نشود. همان طور که عرض کردم، برنامهنویسی هم مثل حالا نبود که به محض برخورد با یک اشکال همانجا آن را برطرف کنند؛ بلکه باید تمام برنامههایی را که نوشته بودند، همه را مرور میکردند تا بفهمند کجای نوشتار یا برنامهنویسیشان اشکال داشته است.
به یادم دارم که مرکز در کنگره شیخ مفید برنامهای درست کرد و آثار شیخ مفید را در آن وارد نمود و وعده داده بودند که برنامه را در کنگره ارائه میدهند. برای همین منظور، شب و روز کار میکردند. روز اول کنگره قرار بود که من برنامه را توضیح دهم. اجمالی از برنامه را در ساختمان مرکز که مقابل مدرسه امام صادق (علیه السلام) بود، دیدم. وقتی به قسمت زیرزمین آن ساختمان که بخش فنی در آنجا بود رفتم، یکی از برنامهنویسان که مشغول کار بود، وقتی من وارد شدم و سلام کردم، دیدم ایشان وقتی میخواهد سرش را برگرداند، تمام وجودش برمیگردد. به ایشان گفتم چه شده است؟ گفتند گردنم خشک شده است. برای اینکه برنامه را سر وقت آماده کند، مدت طولانی پای برنامه نشسته بود و حرکت نداشت. این نشان میداد که چقدر تلاش میکردند که برنامه آبرومند و بدون عیب و نقص بیرون آید.
خاطرم هست که در اولین بار در نمایشگاه کتاب بخشی را به نشر الکترونیک اختصاص داده بودند. در تهران مؤسسات نرمافزاری چندانی نبودند؛ یکی ما بودیم و یکی هم شرکت دوست ما آقای مهندس برازش بود.
این دو مؤسسه آنجا غرفه داشتند و به کارهای مرتبط با نرمافزار و علوم اسلامی مشغول بودند. یک قسمت هم صدا و سیما بود و بخش دیگر، سایر مراکز بودند. در آن سال وقتی مردم به نمایشگاه میآمدند، تعجب میکردند که کتب اربعه، تهذیب، استبصار، من لا یحضره الفقیه و بحار الأنوار را در حدود چهل دیسکت جا دادهایم. باورشان نمیشد که کتاب بیش از 100 جلدی بحار الأنوار در یک برنامه قرار گرفته باشد. بازدیدکنندگان میآمدند و یک کتاب را برمیداشتند و میگفتند این صفحه را بیاورید. تولیدات مرکز دو تا ویژگی داشت که نسبت به سایر برنامههای مشابه خیلی برازنده بود: یکی اینکه سرعت خیلی بالایی داشت و دوم اینکه حجم کمی از فضای هارد را اشغال میکرد. این موضوع خیلی برایشان تعجبآور و باور نکردنی بود. نقل میکردند که یک نفر از شرکت مایکروسافت آمده بود و کار مرکز را دیده بود. بعد از آنکه دید این تعداد کتابها در برنامه آمده و با سرعت بالایی هم جستجو میشود، گفت تکنیک برنامههایتان را به ما بدهید تا به نام خودتان در جهان پخش کنیم؛ اما مرکز قبول نکرد.
مطلب دیگر اینکه چون در آن زمان در بخش کنترل کیفیت نرمافزار بودیم، از همه افراد مرکز بیشتر با خود نرمافزار آشنا میشدیم؛ زیرا میبایست همه قسمتهای برنامه را چک میکردیم و با تمام قابلیتهای نرمافزار آشنا میشدیم تا بتوانیم ایراد بگیریم و قفلهای آنها را به دست آوریم و اگر اشکال یا قفلی هست، گزارش دهیم تا برطرف کنند. به همین جهت، زودتر از همه با برنامه آشنا میشدیم. از این رو، گاهی اوقات که نمایشگاه کتاب یا نمایشگاههای تخصصی پیش میآمد و لازم بود که یک نفر برود و برنامه را توضیح دهد، از ما استفاده میکردند. نخستین باری که برنامه نور 2 ـ جامع الاحادیث تهیه شد، کتبی مثل کافی و تهذیب هر کدام برنامههای جداگانه داشت. بعد اینها را یکپارچه کردند و کل برنامه را روی سیدی ارائه نمودند. البته هنوز به حدی نرسیده بود که آن را به بیرون عرضه کنند. در نمایشگاه کتاب تهران این برنامه را روی هارد برده بودیم که در آنجا اطلاعرسانی شود این برنامه در دست تولید است و بهزودی منتشر میشود. یکی از کسانی که از کار ما بازدید کرد، جناب آقای دکتر اژهای بود که برنامه و قابلیتهای تحقیقاتی آن را برایش توضیح دادیم. ایشان که به دقت گوش میکرد، میگفت واقعاً اگر این برنامه در اختیار یک محقق باشد، به کمک قابلیتهایی که این برنامه دارد میتواند هر ده روز یک کتاب پرمحتوی تألیف کند. ایشان میگفت جا دارد هر که اهل قلم است، این کار را انجام دهد. یکی از اساتید دانشگاه که به نمایشگاه آمده بود، وقتی برنامه قرآنی مرکز را که در آن زمان نسخه اول نور الأنوار بود، دیده بود، میگفت برنامه شما خیلی عالی است و ابزار کار من در دانشگاه است و اگر بخواهم مطالبی درباره مسائل علوم قرآنی به دست بیاورم، از همین نرمافزار شما استفاده میکنم. وقتی دیدم تعریف میکند، برای اینکه ببینم چقدر با قابلیتهای این برنامه آشنا است، به او گفتم میدانید در این برنامه چه قابلیتهایی وجود دارد؟ مثلاً آیا میدانید که شما میتوانید در این برنامه دو تا ریشه از واژههای قرآنی را با هم ترکیب کنید و بعد ببینید چه آیاتی هم به این موضوع و هم به موضوع دیگر دلالت دارد؟
گفت برنامه این قابلیت را ندارد. گفتم اگر در برنامه ریشه را فعال کنید و مثلا ریشه واژه «صبر» و «ایمان» را بنویسید و کلیک کنید، تمام آیاتی که حداقل مشتمل بر یک واژه «صبر» و یک واژه «ایمان» است، ارائه میشود. ایشان خیلی شگفتزده شد. همچنین کسانی که حافظ قرآن هستند، میتوانند در این برنامه خودشان را امتحان کنند که چه مقدار حافظهشان درست حفظ کرده است. برای این کار کافی بود ابتدا نام سوره را انتخاب کنند و بعد ماوس را روی آیات مورد نظر قرار بدهند که در این صورت، آیه نشان داده میشد. پس از این بود که این استاد فرمودند پس لازم است یک بار دیگر مفصلتر روی این نرمافزار کار کنم. بنابراین، نرمافزارهای ما نسبت به برنامههای دیگر سرآمد بود.
♦ اگر خاطراتی در مورد نمایشگاهها و معرفی نرمافزارهای نور دارید، بیان نمایید.
◊ در یک نمایشگاه الکترونیک که به نرمافزارها و یا سختافزارهای فنی اختصاص داشت، برنامه جامع الأحادیث را عرضه کردیم. بعد یکی از مسئولان دانشگاه به همراه برخی دانشجویان آمدند و ما برنامه را مفصل برایشان توضیح دادیم. ایشان گفتند این امکاناتی که شما میگویید، در برنامهای که عرضه کردید، وجود ندارد و بنده گفتم اگر همین برنامه است، مطمئناً همین قابلیتها را دارد. فردا آن سیدی را بیاورید تا آن را ببینیم. فردای آن روز که سیدی را آوردند و من برنامه را بعد از نصب، اجرا کردم، به او گفتم همه چیزهایی که دیروز گفتم، روی این سیدی هم هست. گفتند ما از خیلی از این قابلیتها اطلاع نداشتیم. گفتم شما میتوانید برخی را برای اینکه ما آنها را آموزش دهیم، به قم بفرستید تا آموزش ببینند و این افراد هم برای سایر دانشجویان آموزش داشته باشند.
یکی از آقایان در نهاد نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه صنعتی اصفهان با ما صحبت کرد و گفت قصد داریم که اول سال تحصیلی یک نمایشگاه فرهنگی برگزار کنیم و میخواهیم شما هم شرکت کنید. با اینجا هماهنگ کردیم و برنامههایی را که در دست تولید بود، در آنجا ارائه نمودیم و با هماهنگی به عمل آمده با یکی از اعضای نهاد ولی فقیه در دانشگاه قرار شد کنفرانسهایی برگزار شود و یک نفر از مرکز بیاید و در باره دستاوردهای فنی و نرمافزاری صحبت کند و از دانشگاه هم اساتید اهل فن بیایند و صحبت کنند تا دانشجویان با این قبیل کارهایی که در قم انجام میشود، آشنا شوند. گفتند شما با مرکز هماهنگی کنید تا یک نفر به اینجا بیاید و کنفرانس را اداره کند و یک نفر هم ما مشخص میکنیم. قرار شد از طرف مرکز آقای مینایی که آن موقع، دانشجوی کارشناسی ارشد بود، برود. همچنین قرار شد که در آنجا یکی از اساتید برنامهاش را ارائه بدهد. بنده در این کنفرانس حضور نداشتم؛ ولی بعداً فیلمش را دیدم که هر کدام حدود 30 دقیقه صحبت کردند؛ رئیس دانشگاه برق و کامپیوتر درباره هوش مصنوعی صحبت کرد و جناب آقای مینایی هم در خصوص کاربرد هوش مصنوعی در علوم اسلامی سخنانی را بیان کرد. بعد از سخنرانی هر کدام حدود یک ربع به سؤالات پاسخ گفتند. از جمله یکی از دانشجویان سؤال کرد: درست است که هوش مصنوعی این قابلیتها را دارد؛ اما در عمل چه مقدار این هوش مصنوعی را برای تولید نرمافزارها به کار گرفتهاید و محصول عملی این هوش مصنوعی در چه نرمافزاری بروز یافته است؟ رئیس دانشکده گفت در خصوص استفاده از هوش مصنوعی حوزه علمیه از ما جلوتر است و نمونهاش هم همین برنامهای است که آقای مینایی ابتدا به صورت تئوری و بعد به شکل عملی برنامه را توضیح دادند. گمان میکنم که برنامه درایه النور بود که آن موقع تا حدی آماده شده بود و ایشان آن را ارائه کرده بود.
خاطره دیگر به دانشگاه زنجان مربوط میشود؛ یک سال بنده به آن دانشگاه رفتم و یک سال هم یکی از دوستان به آنجا رفته بود. همکارم میگفت وقتی برنامه نور الأنوار تولید شد، یکی از اساتید این دانشگاه دانشجویانش را آورد و در مورد صفحه گرافیکی برنامه نور الأنوار برایشان توضیح میداد و به من گفت شما توضیح ندهید؛ من میخواهم خودم توضیح بدهم؛ چون کاملاً با نرمافزار آشنا بود و از قابلییتهای فنی و گرافیکیاش اطلاع داشت. اگرچه الآن ویژگیهای گرافیکی و فنی نرمافزارها رشد چشمگیری پیدا کرده، ولی در آن زمان برای آنها گرافیک نور الأنوار خیلی جالب بود و استاد دانشگاه آن را برای دانشجویان توضیح میداد.
♦ انگیزه راهندازی بخش بررسی و کنترل کیفیت نرمافزارها چه بوده است؟
◊ سعی بر این بوده است که قبل از اینکه یک برنامه به دست پژوهشگران برسد، مرکز آن را بررسی و کنترل کند تا احیاناً اگر اشکالی داشته باشد، آن را برطرف کند تا به حد مطلوب برسد و بعد عرضه شود. بعضی از مؤسسات وقتی برنامهای را تولید میکنند، دهها قفل در آن پیدا میشود و مصرف کنندگان یا محققان دچار مشکل میشوند. بنابراین، اهمیت و لزوم تأسیس بخش بررسی و کنترل کیفیت نرمافزارها کاملاً احساس میگردد و باید چنین کاری انجام شود. با همان تعداد کم که کار را شروع کردیم، الحمدلله برکاتی داشت و از جمله سیدی جامع الأحادیث که به عنوان نور 2 معروف شد، در مورد استفاده مجامع تحقیقاتی قرار گرفت و از این نرمافزار خوب استفاده میکنند. بسیاری از کسانی که با آنان برخورد میکنیم، با این برنامه آشنا هستند و برای کسانی که این نرمافزار را درست کردند، دعا میکنند. اینها باقیات الصالحات برای آن کسانی است که دستاندرکار این نمونه نرمافزارها بودند.
یکی از علمای بزرگ، آیت الله میبدی که حدود 90 سال سن دارد، ایشان حدود 15 سال است که با نرمافزارهای ما کار میکند و با این سنش حداقل روزی دو ساعت با نرمافزارهای ما سر و کار دارد. آن زمان جناب ایشان به قم آمده بودند و ما ملاقاتی با ایشان داشتیم. یک کامپیوتر گرفتیم و برنامه مرکز را برایشان توضیح دادیم. ایشان خیلی مشتاق شدند که از برنامهها استفاده کنند. به همین جهت، بلافاصله دستور دادند که یک کامپیوتر و نرمافزارها تهیه شود. ایشان از مرکز و نرمافزارهای آن خیلی تعریف میکرد و میگفت بسیاری از احادیث در ذهنم بود و نمیدانستم از کجا آنها را پیدا کنم؛ ولی برنامه شما باعث شد که آنها را بیابم. یک پرینتر هم کنار دستگاهشان گذاشتهاند و احادیث مورد نظرشان را چاپ میکنند و در جلسات علمی خود، از آنها بهره میبرند.
به هر حال، هدف از راهاندازی این بخش این است که نرمافزارها همین طوری تولید نشوند و با توجه به اینکه اینهمه روی نرمافزارها وقت، زحمت و هزینه صرف میشود، این بررسی و کنترل برنامهها لازم است تا برنامه بدون اشکال باشد. همین برنامه جامع الأحادیث حدود یک سال و نیم در قسمت ما مورد بررسی و اشکالزدایی قرار گرفت و با استقبال خیلی خوب بخش فنی مرکز مواجه میشدیم؛ چون این اشکالات در برنامههای دیگر هم به نوعی مرتفع میشد. همین امر باعث شده که نرمافزارهای ما یک سر و گردن نسبت به سایر نرمافزارها بالاتر باشد. همه اینها به دلیل اهتمام مسئولان مرکز به این قسمت است تا این قسمت کار خودش را دقیق انجام دهد و برنامه خوبی ارائه شود. در حدیث هم داریم که پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) در قضیه سعد میفرمایند: ... «ولکن الله یحب عبدأ إذا عمل عملاً أحکمه»؛ یعنی خدا دوست دارد که اگر بنده مؤمنی یک کاری انجام میدهد، محکم کاری کند و درست انجام دهد. و عمل به این حدیث و امثال آن، اقتضا دارد که ما روی این نرمافزارهایمان کار کنیم تا پژوهشگران عزیز از آن استفاده بهتری کنند و موقع استفاده از برنامه دچار مشکل نشوند.
♦ یک نرمافزار برای اینکه به بخش بررسی و کنترل وارد شود، چه مراحلی را طی میکند؟
◊ وقتی یک نرمافزار میخواهد آماده شود، یکسری مراحل را باید طی کند. ابتدا یک نفر به عنوان مدیر پروژه انتخاب میشود. پس از جلسات متعدد تحلیل و طراحی و تصویب آن این مدیر کتابهایی را که به موضوع برنامه مرتبط است، تهیه میکند که البته در انتخاب نوع کتاب و چاپش بررسی و مشورتهایی هم صورت میگیرد. بعد از اینکه کتابها و منابع لازم تهیه شد، به بخش ورود اطلاعات میرود. آنجا مراحلی را طی میکند؛ تایپ اول و تایپ دوم میشود. سپس روی آن کار تصحیح مقابلهای صورت میگیرد. این دو تا فایلی که تایپ شده، با یکدیگر مقابله میشوند و موارد خطای هر دو تایپیست گرفته شده و با کتاب تطبیق داده میشود. بعد از این مرحله، به قسمت فرمت میرود و فرمت عناوین ابواب، آیه، فرمت حدیث و صفحات زده میشود. یعنی فرمتهای عمومی زده میشود. و آیات قرآن شناسایی میشود که این آیه در کجای قرآن، در چه سوره و آیهای قرار دارد. بعد رپلیس آیات میشود تا اگر احیاناً در آنها غلط تایپی باشد، اصلاح گردد و زیر و زبر داده شود؛ این کار را به وسیله بانک قرآنیای که دارند، انجام میدهند.
پس از اینکه کتابها به این صورت عمل شد و اطلاعات آماده شد، برنامه در اختیار مهندسان فنی قرار داده میشود و در بخش گرافیک هم صفحات و قسمتهای گرافیکی آن را طراحی مینمایند. وقتی برنامه در یک حدی بالا آمد و میشد روی آن کار بررسی و کنترل را انجام داد، آن موقع نرمافزار در اختیار ما قرار میگیرد. بعضی وقتها نرمافزارهایی هست که کارتابلها و قسمتهای مختلف دارد، مانند بخش کتابخانه که قسمت جستجو و نمایش دارد و از یکسری قابلیتهای کتابخانهای برخوردار است. به هر حال، وقتی برنامهای در یک حدی آماده شد و قابلیت بررسی داشت، در اختیار ما قرار میگیرد؛ نه اینکه برنامه را کپی کنند و برای ما بیاورند؛ بلکه ما به همان شبکهای که بخش فنی کار میکند، متصلیم و مستقیماً با برنامه کار میکنیم و هر مقدار که قابلیتهای آن را تکمیل کنند در شبکه میگذارند، ما هم از آن استفاده میکنیم.
چند سالی است که یک برنامه اتوماسیون بررسی نرمافزار داریم و اشکالات محتوایی و موضوعی، اشکالاتی که جهت فایلسازی یا برنامهنویسی ایجاد شده و یا کاستیهایی که برنامه دارد، همه را در اتوماسیون مینویسیم. هر برنامه یکی دو نفر بازبین دارد که آن را کنترل میکنند و اشکالات را مینویسند. بعد از تأیید و نهایی کردن اشکالات، آنها را برای مجری پروژه ارسال میکنیم. مجری پروژه که ممکن است یکی دو تا مهندس هم با او همکاری کند، این اشکالات را هر روز میبیند و نسبت به رفع آنها اقدام مینماید.
باید اضافه کنم که یکی از کارهای ما دریافت پیشنهادهای کاربران بیرون یا ارتباط با افرادی است که با سایت مرکز تماس میگیرند و ایرادها یا پیشنهادهای خود را مطرح میکنند. همه اینها را بررسی میکنیم و مجری پروژه این اشکالات و پیشنهادهای ما را نگاه میکند؛ اگر اشکالات مربوط به بخش فنی باشد، خودش آنها را برطرف میکند و اگر به فایلسازی مربوط باشد، آنها را از طریق شبکه به فایلساز منتقل مینماید و یا اگر ایراد محتوایی است، آن را به بخش مربوطه ارسال میکند. آنها موظفاند اشکال را برطرف کنند و بعد از برطرف شدن دوباره آن را به مجری پروژه بفرستند که ایشان هم آنها را به ما برمیگرداند. مسئول بازبینی برنامه را بررسی میکند و میبیند که اگر کاملاً ایرادها برطرف شده، آن را به عنوان حل شده بایگانی میکند و چنانچه ایرادها برطرف نشده بود، دوباره آنها را به مجری برمیگرداند تا آنها را اصلاح کند. البته ممکن است بعضی از پیشنهادها در نسخه بعدی ارائه شود. این پیشنهادها برای نسخه بعدی بایگانی میشود. در هر صورت، پروسه بررسی و کنترل نرمافزارها نقش بسیار مهمی در ارتقا و کیفیت محصولات ما دارد. بنابراین، وقتی کیفیت ظاهری، محتوایی و ساختار برنامه از نظر ما به میزان قابل قبولی رسید، آن موقع میگوییم این برنامه در حدی است که میتوان آن را برای بخش تکثیر فرستاد تا تولید شود.
♦ در خصوص روند تهیه نرمافزار جامع فقه اهل بیت(علیهم السلام) که جنابعالی مجری آن بودید، چه توضیحی دارید؟
◊ حدود شش سال قبل دستورالعملی از سوی مدیر محترم مرکز رسید که در مرکز یک کتابخانه گسترده فقه درست شود؛ زیرا مرکز نهادی است که معمول مخاطبانش کسانیاند که در حوزه، مراکز پژوهشی و یا دانشگاهی هستند. از این رو، لازم بود که در زمینه فقه یک کار اساسی انجام شود. این امر بر عهده بنده قرار داده شد. نخست یکسری کتابها را شناسایی کردیم و از طرق مختلف مشغول تهیه کتابهای فقهی شدیم. برخی را از بازار و بعضی را از نمایشگاههای کتاب تهیه نمودیم و گاهی هم برای تهیه کتب به کتابخانههای تخصصی فقهی مراجعه میکردیم و سعی داشتیم که موردی را از قلم نیندازیم. این گونه بود که فهرست بزرگی از کتابهای فقهی تهیه کردیم و آن را به تعدادی از اساتید و بزرگان حوزه نشان دادیم و آنان هم برخی کتب دیگر را به آن اضافه کردند. در نهایت، بیش از سه هزار جلد کتاب تهیه شد. بیش از سی جلسه مفصل با بعضی از مهندسان خبره برای تحلیل و طراحی گذاشتیم و پس از تصویب طرح، موظف به انجام آن شدیم.
در آغاز مرکز عمدهی این کتب را تایپ و تصحیح کرد، فرمت زد و آماده ارائه در نرمافزار جامع فقه نمود. البته تعدادی از مجلدات این کتابها را برخی مؤسسات تحقیق و چاپ کرده بودند. با آنها صحبت کردیم و آنها هم با ما همکاری کردند و فایلهای این کتابها را در اختیار ما قرار دادند. همچنین یکسری پیشنهادهای محققان برجسته، نظرات کاربران برنامههای قبلی و یا مواردی را که خودمان در هنگام بررسی نرمافزارها به آنها دست یافته بودیم، همه را جمع کردیم و سعی کردیم که در این نرمافزار که خود ما مجری، متکفل و مدیر آن هستیم، همه خوبیهای نرمافزار دیگر را جمع کنیم که بحمدالله در نهایت، کتابخانه تخصصی فقه شیعه به عنوان «جامع فقه اهل بیت (علیهم السلام)» شکل گرفت. حدود چهار سال قبل یک نسخه از این برنامه که یک کتابخانه عمومی فقه بود، عرضه شد؛ اما عمده قسمتهای تحقیقاتی آن باقی ماند که در نسخه نهایی با عنوان کتابخانه تخصصی فقه اهل بیت (علیهم السلام) به انجام رسید و بهزودی نسخه آزمایشی آن عرضه میشود و تلاش ما بر این بوده که در نسخه نهایی آن، قابلیتهای تخصصی بسیاری را به برنامه اضافه کنیم.
♦ چه عواملی را در موفقیت مرکز مؤثر میدانید؟
◊ یکی از بزرگان اهل معنا میفرمود در مجالسی که به یاد اهل بیت (علیهم السلام) تشکیل میشود، اگر سه عامل در آن لحاظ شود، این مجالس یقیناً مورد توجه و عنایت خدا و پیغمبر و اهل بیت (علیهم السلام) قرار میگیرد: یکی، اخلاص بانی این مجلس. هر چقدر بانی مجلس اخلاص و محبتش به خدا و اهل بیت (علیهم السلام) بیشتر باشد، تأثیر بالایی در مطلوبیت آن مجلس دارد. دوم، اخلاص کسانی که در آن مجلس شرکت میکنند. سوم، به گوینده و خطیب مجلس بستگی دارد و در واقع، اخلاص و نوع گفتار او عامل دیگری در موفقیت آن مجلس به شمار میرود.
یقیناً این مسائل در موفقیت مؤسسات و مراکزی از این قبیل مثل مرکز ما خیلی تأثیر دارد. اخلاص کسی که مؤسس عالی این مرکز است، عدم چشمداشت مادی و قصد خدمترسانی ایشان به جامعه پژوهشی حوزوی و مراکز پژوهشی و اسلامی، خیلی مؤثر است. در مورد کسانی که در مرکز کار میکنند نیز همین مطلب صادق است. ما داخل مرکز هستیم و خیلی به این نکات توجه نداریم؛ اما آنهایی که از این مرکز رفتند و جذب سایر مؤسسات شدند، معترفاند که این یگانگی و اخلاصی که در بین بچههای مرکز و در میان کارکنان مرکز وجود دارد و عشقی که نسبت به انجام این کارها در مرکز هست، اینها در موفقیت مرکز خیلی تأثیرگذار است. الآن به گونهای است که از آثار این مرکز در مراکز پژوهشی دیگر استفادههای بهینه میشود و بنده خیلی از مؤسسات را سراغ دارم که یکی از ابزار کاری آنها نرمافزارهای مرکز است و همین طور بسیاری از دوستان را میشناسم که برای تألیفات و یا تدریسهایی که در حوزه و دانشگاه دارند، از نرمافزارهای تخصصی ما استفاده میکنند. دعای خیر اینها و تمام کسانی که به شکلی از این نرمافزارها بهرهمند میشوند، در موفقیت و توفیقاتِ بیشتر مرکز خیلی مؤثر است.
رو به رشد بودن مرکز، عوامل دیگر موفقیت این مجموعه به شمار میرود. مدیریت درست قسمتهای مختلف و سیاستهای خوبی که تنظیم میشود، اینها نیز در رشد و کیفیت کار مرکز بسیار مؤثر است؛ مثلاً چیزی که در مرکز خیلی به آن اهمیت داده میشود، روزآمد شدن قابلیتهای فنی برنامهها است. گاهی یک قابلیت فنی یا پژوهشی کارآمد در جهان مطرح است و در فلان برنامه خارجی هم آمده است. در اینجا مرکز یک نفر را مأمور میکند که روی آن تحقیق کند تا بتوانند آن قابلیت را در نرمافزارهای بعدی استفاده کنند. برخی اوقات نیز در این زمینه پیشنهادهایی به مرکز میرسد که بررسی و دنبال میشوند و در واقع، بخشی از بودجه و توان فنی و پژوهشی مرکز به آمادهسازی قابلیتهای جدید اختصاص مییابد تا از قافله پیشرفت علمی و نرمافزاری و پژوهشی جهان عقب نمانیم.
از دیگر عوامل موفقیت مرکز، تعامل پژوهشگران با مرکز است. وقتی محققان و کاربران عزیز میبینند که از پیشنهادهایشان استقبال میشود، خوشحال میشوند. این تعامل بین مؤسسات پژوهشی و یا افراد محقق با مرکز و استقبالی که مرکز از این نوع انتقادها و پیشنهادها میکند، باعث دلگرمی پژوهشگران و نیز پیشرفت مرکز میگردد.
♦ در آخر اگر صحبتی باقیمانده، بیان بفرمایید.
◊ امیدوارم که خداوند توفیقات روزافزونی به دوستانمان در این مرکز اعطاء نماید و اخلاص بیشتری به آنها عنایت کند و زحماتی را که میکشند، إن شاء الله جزء باقیات صالحات اعمالشان قرار گیرد و حق تعالی سالهایی را که محققان و علاقهمندان به علوم اهل بیت(علیهم السلام) از این برنامهها استفاده میکنند، ذخیره خوبی برای جهان آخرت همکاران و دوستانمان به شمار بیاورد.