بنده دانشجوی الکترونیک دانشگاه تهران بودم و برای خواندن درسهای حوزوی عازم قم شدم. ازآنجا که خیلی از وقتِ طلاب و روحانیون و فضلا به جستجو و پژوهش در کتب مختلف اختصاص پیدا میکند، به ذهنم رسیده بود که برای این منظور از کامپیوتر استفاده کنیم تا به طلاب در این زمینه کمک نماییم.
از طرفی، در آن زمان کامپیوتر به این پیشرفتگی و وفور موجود نبود تا بتوان برنامهنویسی کرد و برنامهای را بهآسانی بتوان ارائه کرد. از این رو، برای دریافت کامپیوتر به نمایندگی امام در دانشگاهها مراجعه کردم. آیت الهن محفوظی که نماینده امام در دانشگاه تهران بودند، یک کامپیوتر در تاریخ 20 مهر 1366 در اختیارم گذاشتند که آن را به قم آوردم. سپس خدمت مراجع رفتم تا به ایشان نشان دهم که کامپیوتر چه کارهایی را میتواند بکند که همگی برخوردهای خیلی عالی داشتند.
بالاخره ما آن کامپیوتر را چند ماه در دفتر تبلیغات مستقر کردیم و گفتم که بسیاری از کارهای معجم را میتوانیم با کامپیوتر انجام دهیم؛ حتی طریقه به دست آوردن ریشه کلمه را هم توسط کامپیوتر طراحی کردم و برای کار معجم بحار الأنوار نیز در دفتر تبلیغات طرحی را ارائه کردم که استقبال نشد.
با پژوهشکده باقرالعلوم هم کار میکردیم. یک سال به همین منوال گذشت و در این مدت، دنبال یکسری امکانات بودیم و همچنین پیگیر این موضوع بودیم که از برخی مراکز عدهای از افراد مستعد را جمعآوری کنیم و بتوانیم پروژههایی را که داشتیم، ارائه بدهیم. روز تولد امام باقر(ع) به همراه برخی از دوستان مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی در یک همایش شرکت کردیم و جزوهای را تکثیر نمودیم که در آن مطالبی چون: آشنایی مختصر با کامپیوتر، طرحهای مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی و نیز تذکراتی در خصوص روشهای تحقیق وجود داشت. علاوه بر این، طرحهایی را مثل: معجم الفاظ، معجم موضوعی، رجال، انجام کارهای تحقیقاتی شخصی توسط کامپیوتر و نیز برنامهریزی تبلیغاتی ارائه کردیم.
البته ما قبل از این در سال 66 هم 10 جلد از بحار الأنوار را به صورت معجم موضوعی با حمایت وزیر فرهنگ و ارشاد وقت، آقای سید محمد خاتمی، کار کردیم و با حضور تعدادی از دوستان از جمله آقایان: سیبویه، سلطانپور، سمیعی، محقق و بنده با بودجه دویست هزار تومان شروع به کار کردیم. در حین کار با آقای سید جواد شبیری که با ما کار رجال انجام داد، مرتبط بودیم و بحث کتب اربعه را نیز تایپ کردیم. بعد از مدتی، چون بنده از شاگردان حضرت آیت الله میرزا جواد آقای تبریزی بودم، ما را مورد لطف و تأیید قرار دادند. وقتی خدمت آقای موسوی اردبیلی هم رسیدیم، ایشان خیلی از این کار استقبال کردند و حتی در نماز جمعه تهران از ما تعریف کردند. ایشان همچنین در خدمت مقام معظم رهبری از فعالیتهای ما صحبتی به میان آورده بودند و گفتند که قرار شد بعداً از طرف دفتر با شما تماس گرفته شود.
از سوی دیگر، آیت الله شبیری زنجانی از طریق آقازادههایشان در جریان کار قرار گرفته بودند و حتی بعد از ارائه 10 جلد بحار الأنوار به وزارت ارشاد، از ما خواسته شد که روی تمام 110 جلد آن کار کنیم و بودجه آن هم داده شد. همچنین ما توانستیم مقداری پول خمس را که حدود یک میلیون تومان بود و از اقوام گردآورده بودیم، با اجازه حضرات آیات عظام گلپایگانی و اراکی با معرفی حضرت آیت الله شبیری زنجانی، مورد استفاده قرار دهیم.
سپس آیت اله شبیری وقتی را از رهبر انقلاب برای ما گرفتند که برویم و کارهایمان را ارائه بدهیم، بنده به همراه آقایان: سید جواد و سید علی شبیری، سمیعی و آقامیری خدمت رهبر رسیدیم.
در آن جلسه بنده گزارشی از فعالیتهای مرکز را ارائه دادم. ایشان فوق العاده از این کار استقبال کردند و به ما فرمودند شما چه درخواستی دارید و چه کاری در ادامه این فعالیتها میتوانید انجام بدهید؟ یعنی ایشان حمایت کامل خود را از این طرح اعلام کردند و این طور نبود که ما را مردد بگذارند. خیلی جدی گفتند شما چه می خواهید ما 100 درصد از شما حمایت میکنیم. شما بروید طرح را بیاورید.
ما رفتیم و بعد از دو هفته خدمت ایشان رسیدیم و طرح را خواندیم. ایشان کاملاً از طرح حمایت کردند و همانجا یک چک یک میلیون تومانی به ما ارائه دادند و مقداری دلار و دو نامه دادند تا کامپیوترهای سوپر یازده را بخریم. همانجا آقا به بنده فرمودند شما رئیس اینجا باشید و آقا سید جواد شبیری هم نماینده من هستند.
بعد از آن یک هیئت مدیره تشکیل دادیم که بنده و آقایان: سمیعی، سید علی و سید جواد و سید حسن شبیری از اعضای آن بودیم. از زمستان سال 68 بود که کمکم مرکز اوج گرفت و ما در مدت کمی برنامههایی چون: رجال، بحار الأنوار، معجم الفاظ، وسائل الشیعه و لغت را که کار کرده بودیم، در نمایشگاهی که در سال 69 در دار الشفاء بر پا نمودیم، ارائه دادیم. در آنجا حدود 15 کامپیوتر گذاشته بودیم و روی هر کامپیوتر یکی از برنامهها را نصب کرده بودیم. تمام علما و مراجع آمدند و ضمن تقدیر از کار دوستان، از مقام معظم رهبری نیز به جهت حمایتهای ایشان تشکر میکردند.
دراین مدت، حدود 5 ملاقات خاطرهانگیز با مقام معظم رهبری داشتیم که الحمدلله از فعالیتهای ما راضی بودند.
در سال 70 بود که هیئت امنا مرکز تشکیل شد و آقایان: سید احمد خاتمی، آیت الهع شاهرودی، طاهری خرمآبادی، مصباحی مقدم، محمدی عراقی، سید علی محقق، سید جواد شبیری، دکتر طه هاشمی، صدر، حجازی، طائب و همین طور بنده، کار را شروع کردیم و اساسنامه مرکز را تدوین کردیم. اول تیرماه سال 71 بود که بنده از مرکز رفتم؛ تا آن زمان معجم الفاظ بحار الأنوار، معجم الفاظ وسائل الشیعه، معجم الفاظ کتب اربعه، معجم الفاظ کفایه الأصول، معجم موضوعات بحار الأنوار، معجم موضوعات وسائل الشیعه، معجم موضوعات اسفار، شرح لمعه، معجم موضوعات شیخ مفید و برنامه رجال کتب اربعه ارائه شده بود.
کاری که در مرکز میکردیم، به هدف سهل الوصول کردن منابع برای محققان، مراجع و فضلا بود؛ زیرا مخاطب ما متخصصان علوم اسلامی بودند. بعد از اینکه از مرکز رفتم، مؤسسه امام رضا(ع) را تأسیس کردیم که در آنجا مخاطب ما عمومی شد و برنامههایی چون: عترت، هدی و احکام حج را برای عموم مردم تهیه کردیم. بعد از مدتی که مؤسسه تبیان تأسیس شد، کمکم مؤسسه امام رضا(ع) به داخل مؤسسه تبیان برده شد و تمام امکانات و نیروها جذب آن مؤسسه شد.
♦ وضعیت سختافزاری آن زمان به چه صورت بود؟
◊ آن موقع یک کامپیوتر خریدیم که 500 هزار تومان قیمت داشت. در آن زمان بهترین جای قم زمین متری 5 هزار تومان بود و این نشان میدهد که چقدر کامپیوتر گران بود. از لحاظ توانایی، بالاترین رمی که داشتیم، یک مگابایت جا میگرفت و هاردهای معمولی 20 مگابایتی بودند. واقعاً از لحاظ سختافزاری در تنگنا بودیم؛ حتی روی 10 کامپیوتری که نماینده یک شرکت کامپیوتری خاورمیانه، آقای بصراوی که شیعه بود ـ هدیه داده بود، بحار الأنوار را کار میکردیم.
لازم میدانم در خصوص نقش دوستان در مرکز توضیحاتی بدهم. آقای سمیعی را که در سال 67 ملاقات کردیم و یک دوره آموزش در خصوص کامپیوتر برگزار کردیم. بعد از آن کلاس، یک ساختمان اجاره کردیم و کلاسهای متعددی تشکیل دادیم که آقایان آسیابانی و مینایی از افرادی بودند که گاهی در این کلاسها آموزش میدیدند و در مقاطعی هم خودشان به عنوان مدرس کامپیوتر مطرح شدند. سال 68 بخش فنی در زیرزمین خانه ما بود که آقای مینایی در آنجا با ما همکاری بسیاری داشتند. در آن سالها بود که کمکم حوزه به سوی کامپیوتری شدن متون دینی پیش رفت. به جرأت میتوانم بگویم که حوزه در زمینه علوم انسانی و استفاده از کامپیوتر، از جاهای دیگر خیلی جلوتر است.
♦ چرا نخستین موضوعاتی را که برای تولید نرمافزار استفاده کردید، قرآن و حدیث بود؟
◊ برنامه اصلی ما کامپیوتری کردن بحار الأنوار بود. از طرفی، چون متن بحار الأنوار سنگین بود، ما روی موضوعات آن کار کردیم و کار الفاظ بحار را بعداً انجام دادیم و چون حجم آن هم زیاد بود، به سوی وسائل الشیعه رفتیم که حدیث بود. این کتاب را از این جهت انتخاب کردیم که موضوع خیلی مهمی بود؛ زیرا شروع بحثهای حوزه، حدیث است و در بحث استنباط احکام از حدیث استفاده میشود و این حجم وسیع اطلاعات، به محقق و مجتهد در رسیدن به ادله و استنباط نهایی کمک شایانی میکند. با توجه به فرمایش حضرت آیت الله شبیری که ایشان میفرمودند 90 درصد وقت یک محقق صرف تتبع و 10 درصد آن صرف استنباط میشود، کامپیوتر میتواند به میزان بالایی از وقت محقق را صرفهجویی کند.
♦ ارزیابی شما از بیست سال تلاش مرکز چیست؟ اگر به نظر شما مرکز موفق عمل کرده، رمز موفقیت آن را چه میدانید؟
◊ به نظر بنده این مدتی که از عمر مرکز گذشته، خیلی خوب بوده است و خوشحالم که مرکز با قدرت بالایی به مسیر خود ادامه داد و با عمق بخشیدن به مطالب به جلو حرکت کرد. باید از تمام همکاران و مدیران رده بالایی و میانی و همه کارمندان مرکز تشکر کرد که با جدیت و علاقه فراوان اهداف اصلی مرکز را دنبال کردند و الحمدلله مرکز در تمام عرصههایی که حضور دارد، بهخوبی میدرخشد.
به اعتقاد بنده خلوص افرادی که در مرکز حضور داشتهاند، رمز موفقیت آن است. همه افراد به کارشان علاقه داشتند و دوستانی که ما در خدمتشان بودیم نیز به این کار علاقهمند بودند و اخلاص، پشتکار و استعداد داشتند. از دیگر رموز موفقیت مرکز را میتوان به میانرشتهای بودن عدهای از کارکنان آن دانست؛ یعنی دوستانی هستند که هم مباحث حوزوی همچون اصول و فقه را میشناسند و هم با آی. تی و برنامهنویسی کامپیوتر آشنا هستند. البته بنده همچنان بر نقش آموزش تأکید دارم؛ چون خیلی از دوستان استعدادهایی داشتند که آموزش کامپیوتر در بروز استعداد آنها تأثیر بالایی داشت.
مطلب دیگر اینکه علت ادامه و استمرار فعالیت مرکز را هم باید در خلوص نیت کارکنان آن جستجو کرد.
♦ خیلی متشکریم از اینکه وقت خود را در اختیار ما قرار دادید. در پایان اگر صحبتی باقی مانده است، بفرمایید.
◊ بنده هم از شما تشکر میکنم و برای تمام دوستان آرزوی موفقیت دارم. نکته آخر اینکه ما خیلی باید بیشتر کار کنیم و فرصتهای بسیار خوبی در اختیار ما وجود دارد. اگر از این فرصتها استفاده نکنیم، امکان دارد به تهدید تبدیل شود. واقعاً حضور در فضای سایبر و اینترنت، یک وظیفه است و باید مؤسسات با هم جمع شوند و دیتاهایشان را سریعتر عرضه کنند و بحث کنسرسیونی که ما شروع کردهایم، کار بسیار عالی است و بایسته است که همه مؤسسات با حفظ هویت خود و رعایت قانون کپی رایت و مالکیت معنوی سریعتر وارد این فضا شوند و کارهای مشترک و جمعی با قوت و قدرت بالا ارائه شود و از ارائه کارهای فردی و ضعیف دوری کنیم. توصیه بنده این است که دوستان کار جمعی کنند و صبر و سعه صدر از خود به خرج دهند.