مسئولیت دبیرخانه هیئت مدیره ادامه داشت تا وقتی که جناب حجت الاسلام والمسلمین آقای صدر در سال 76 به عنوان رئیس هیئت مدیره مرکز انتخاب شدند و حکم مجددی به عنوان دبیر هیئت مدیره برای بنده زدند. با این حکم تا سال 1379 دبیر هیئت مدیره بودم و از حدود آبان 75 آقای دکتر شهریاری مدیر عامل مرکز شدند و فروردین 76 بنده را به عنوان مسئول دفترشان انتخاب کردند که همچنان در دفتر ایشان مشغول به کار هستم. در آن زمان، آقای دکتر هاشمی به جهت اشتغال به کار نمایندگی مجلس کمتر فرصت حضور در مرکز را داشتند و در نهایت، استعفا دادند؛ ولی هنوز جزء هیئت مدیره مرکز باقی بودند و الآن هم عضو هیئت امنای مرکز میباشند.
بعد از این، بحث بنای ساختمان پیش آمد که در سال 81 زمینی برای مرکز تهیه شد و آقای دکتر شهریاری حکمی به عنوان مدیر پروژه ساختمان به بنده دادند که تا پایان کار ساختمان ما در این قسمت هم در خدمت دوستان بودیم.
در همین مقطع، بحث جابهجایی در مسئولیت حراست مرکز پیش آمد که آقای شهریاری از بنده خواستند تا کار حراست را هم انجام دهم و به طور رسمی، از آبانماه 85 مسئولیت حراست را نیز عهدهدار شدم.
♦ در مورد انگیزهها و اهداف بنای ساختمان جدید مرکز توضیح دهید.
◊ ابتدا باید عرض کنم که لطف و اصرار شما دوستان است که این مطالب منتشر شود وگرنه بنده کاری انجام ندادم و در مقابل تلاش بیوقفه همکاران در این مرکز، از گذشته تا به حال، تنها توفیق خدمت ناچیزی داشتهام. باید بگویم که مرکز ابتدا ساختمان مستقلی برای خودش نداشت. ساختمانهای مرکز پراکنده و استیجاری بود و با مشکلات بسیاری روبهرو بودیم. ما ساختمانی را اجاره میکردیم، وارد میشدیم، هزینههای بسیاری را صرف میکردیم، تجهیز میکردیم، سیستم شبکه داخلی و برق آن را هم آماده میکردیم و تا میآمدیم جا بیفتم و کارها سرعت بگیرد، مدت اجاره تمام میشد و باید ساختمان را تحویل میدادیم که از همان اول آقای دکتر هاشمی به فکر تهیه زمین مناسبی برای مرکز بودند؛ اما شرایط خیلی اجازه نمیداد. حتی مقداری پول هم از دفتر رهبری گرفتیم تا ساختمان تهیه کنیم؛ ولی آنقدری نبود که ساختمان مناسبی تهیه شود. با آن پول، خانه قدیمی مرحوم آیت الله آملی در کوچه سلماسی خریداری شد تا سرمایهای باشد و بعد یک فکری برای این کار بکنند.
آقای شهریاری وقتی مدیر مرکز شدند، به صورت جدی پیگیر این مسأله بودند که حتماً چارهای برای ساختمان مرکز اندیشیده شود؛ تا اینکه در سال 1377 توانستند زمینی را از آستانه که حدود چهار هزار متر مربع بود، در بلوار جمهوری اسلامی بخرند. زمینهای مختلفی در جاهای مختلف وجود داشت، مثل اطراف گلزار که برای آستانه بود؛ اما خیلی مطلوب نبود. زمین اینجا باغی بود که متعلق به آستانه بود. اینجا کلاً یک باغ بود که حدود ده هزار یا 9 هزار متر مربع وسعت داشت و آن را با نهاد نمایندگی ولی فقیه در دانشگاهها و مجمع جهانی اهل بیت(ع) تفکیک کردیم که حدوداً چهار هزار متر مربع سهم مرکز شد. ما از سال 79 در واقع نیازسنجیهای مرکز را انجام دادیم و با دفتر رهبری مکاتبات نمودیم و جلسات کارشناسی متعددی در قم و تهران گذاشته شد که در نهایت، به یک جمعبندی برای احداث ساختمان در اینجا رسیدیم.
بودجهای تصویب شد و در سی بهمن سال 81 مراسم کلنگزنی با حضور معاون ارتباطات حوزوی دفتر مقام معظم رهبری، جناب حجت الاسلام والمسلمین آقای مروی انجام شد و در فاصله چهار سال تلاش بیوقفه کار ادامه داشت و ساختمان ساخته شد. در این کار، بنده مدیر پروژه شدم و آقای مهندس آقایی ناظر ساختمان بود. با توجه به نیازسنجیهایی که با برگزاری جلسات متعدد به عنوان مدیر پروژه با معاونین داشتیم، فضای مورد نیاز آنان بررسی و روی نقشه پیاده میشد. به همین دلیل، ما در زمان بهرهبرداری از ساختمان مجبور به تخریب حتی یک تیغه از ساختمان نشدیم. آقای مهندس آقایی و همکارانشان با تلاشی که داشتند، ساختمان را آماده و مهیا تحویل دادند. ایشان معتقد بود من در طول چندین سال ساخت و ساز تاکنون پروژهای به این منظمی و مرتبی انجام ندادهام. علتش هم این بود که متذکر شدم؛ جلسات کارشناسی مختلفی که با معاونین داشتیم و معاونین برای بازید از مجموعه میآمدند و نقشه را میدیدند و بالا و پایین میکردیم تا به نتیجه مطلوب برسیم. همه این کارها تماماً بر روی کاغذ بود. ما در فضا و بنا هیچ تغییری صورت ندادیم؛ بلکه نقشه تصویب شده را اجرا میکردیم و در آن زمان هیچگونه خرابی و جابهجایی بنا نداشتیم و تنها موردی که الآن داریم انجام میدهیم، بحث استودیو است که پیشبینیای که قبلاً برای فضای آن شده بود، خیلی کم بود و دوستان معتقد بودند در آن زمان حجم برنامههای مرکز به گونهای نبود که به استودیویی به این وسعت نیاز داشته باشیم؛ ولی امروز بر حسب نیاز و ضرورت با یک بنایی مختصر و کمهزینه آن را انجام دادیم.
یک چیزی که بنده به پیمانکارمان میگفتم، این بود که آقای مهندس وقتی شما فردا کارتان تمام شود، می روید؛ ولی من تا وقتی که زنده هستم یا در مرکز کار میکنم، باید جواب بدهم و بالاخره هر مشکلی این ساختمان پیدا کند، بنده باید پاسخگو باشم. من خودم حساس بودم؛ چون در خانوادهای بزرگ شده بودم که با معماری آشنا بودند و با بنایی بیگانه نبودم. طبیعتاً یکسری بیدقتیهایی که در ساخت و ساز به وجود میآمد، خیلی راحت نمیپذیرفتم؛ بهخصوص در زمان زیباکاری که میتوانست به کیفیت کار صدمه جدی بزند. به معمارها و کارگران آنها میگفتم شما که دارید کار را انجام میدهید، پس لااقل دقت کنید تا با بهترین کیفیت انجام شود. عنایت هم داشتیم که جنس خوب کار کنیم و بهترین جنس با بهترین کیفیت به کار برده شود و همیشه خودم به صورت مستقیم روی خرید مصالح نظارت میکردم. به هر حال، به دلیل استفاده از بیت المال حساستر عمل میکردیم. متأسفانه میدیدیم که در مکانهای دیگر چنین حساسیتی وجود نداشت؛ چرا که این ساخت و سازها روال عادی پیمانکارها میباشد. آنها آنقدر ساختمان کوچک و بزرگ ساختهاند که این مسائل چندان مورد توجهشان نیست؛ مثلاً پنجرههایی که ما به کار بردیم، شاید حاصل ساخت و تغییر 10 مدل پنجره باشد که در نهایت، مورد پسند ما قرار گرفت و امروز کسانی که به این مجموعه میآیند، معتقدند که فضا یک فضای کاری است و هیچ کس از فضای این ساختمان خسته نمیشود.
نکتهای که در این ساختمان از ابتدا به آن عمل شده و تأکید هم داشتهایم، آن است که از ابتدا رعایت کلیه حقوق و مسائل قانونی را کردهایم و به جرئت میگویم که این نخستین ساختمانی است که به این حجم ساخته شده و تمام حق و حقوق قانونی و تکلیفی که بر دوش مجموعه بوده، پرداخته شده و ما کلیه عوارض شهرداری و مالیاتها را پرداخت کردهایم.
به عنوان مثال، پروانهای که ما گرفتیم، دقیقاً طبق متراژی بوده است که ساختهایم و اولین ساختمان بودیم که با اتمام کار پایان کار را گرفتیم. اگر ساختمانهای مشابه را ببینید، هیچ کدام پایان کار ندارند؛ مثلاً پروانه گرفتهاند برای 2500 متر ولی 4 هزار متر بنا ساختهاند و اگر الآن بخواهند برای پایان کار اقدام کنند، باید 5 برابر هزینه اول جریمه بپردازند که بحمدالله چنین اتفاقی در این مجموعه نیفتاد؛ چرا که ما از ابتدا طبق قانون و مقررات عمل کردیم. نکتهای که مهم است و باید اشاره کنم، اینکه از طرف دفتر مقام معظم رهبری تأکید شده بود که که ساختمان به شکل تشریفاتی و مجلل نباشد و از امکاناتی استفاده شود که حقیقتاً نیاز مجموعه باشد و در جهت تجملگرایی نباشد.
ما از اول هم بنا بر لوکسسازی نداشتیم. گفتم فضا فضای کاربردی باشد. در واقع، شیک و مدرن؛ اما نه به معنای لوکس؛ مثلاً برای نمای ساختمان ما دیدیم نماکاری ساختمانهای مشابه و اطراف، همگی با نمای آجر انجام شده است و از آنجا که مرکز تحقیقات یک کار نوی بود، با جلساتی که با آقایان داشتیم، استدلال کردیم که ما نمای ساختمان را سنگ میکنیم و از قیمت آجر هم پایینتر و ارزانتر. نهایت اینکه اگر هم ارزانتر نشود، گرانتر نخواهد شد. به هر حال، نما را سنگ کردیم و در آن زمان نما و ظاهر این ساختمان در قم تک بود.
ما چیز اضافهای در ساختمان به کار نبردیم و حتی میتوانستیم آن زمان شرکت دکورسازی سیماچوب را بیاوریم و دکورسازی کنیم و طبق تخمینی که زده بودند، برای ساخت دکور و زدن سقف کاذب برای سالن اجتماعات مرکز، مبلغی حدود 150 میلیون تومان قیمت دادند؛ ولی ما این کار را انجام ندادیم و با زدن همین سقف کاذب و طراحی خیلی ساده با رنگ و نقاشی، سالن شکیلی را آماده کردیم.
شما ورودی ساختمان را نگاه کنید؛ هزینهای برای طراحی آن پرداخت نشده است؛ زیرا بحمدالله در همان زمان دوستان هنرمندی در مرکز بودند مثل آقای موسویتبار و دوستان گروه گرافیک که خیلی به ما کمک کردند و طرحهای بسیاری را مهندسین مشاور داده بودند؛ ولی ما همین طرحهای همکاران را عملیاتی کردیم. این طرح انرژی فراوانی از ما گرفت؛ ولی خرج زیادی نبرد. این نماکاری به گونهای بود که مورد استقبال و تأیید بسیاری از مراکز دیگر قرار گرفت و حتی از سوی شهرداری قم به منظور کمک به زیباسازی شهر و چگونگی نورپردازی در شب، مورد قدردانی قرار گرفت.
در آن زمان هیچگونه الگویی از جایی برنداشتیم؛ اما طرح راهروها و درب و پنجرهها با نظر آقای شهریاری و به دلیل سفرهای خارجی که ایشان داشتند و نمونههایی را دیده بودند، طراحی و اجرا شد. ما سعی کردیم در طراحی ساختمان با به کار بردن پنجرههای شیشهای داخل راهروها، نوعی نظارت عمومی و همگانی را فراهم کنیم.
♦ در مورد شبکه کامپیوتری و برق و سایر تجهزات ساختمان توضیح دهید.
◊ بحث شبکه کامپیوتری در مرکز خیلی مهم است. اصولاً کار در مرکز بر مبنای این شبکه صورت میگیرد. من فکر میکنم یکی از منحصر به فردترین مجموعههایی که این کار را انجام دادند، ما بودیم؛ زیرا از مشاوران قوی استفاده کردیم؛ مشاورانی که در بندر ماهشهر و یا پالایشگاه آبادان کار کرده بودند. کارهای خیلی سنگین را انجام داده بودند و ما هم از این که بگوییم بلد نیستیم، ابایی نداشتیم. ما یک مجموعه فنی بودیم و دوستان فنی ما قوی هستند؛ اما در کار خودشان. اینها گفتند ما در طراحی و کابل گذاری شبکه کار جدی نکردهایم. به هر حال، یک شرکت از تهران آمدند و طراحی این شبکه را انجام دادند و از شرکت دیگری برای پیادهسازی دعوت کردیم. مشاوران هم نظارت کردند و طبیعتاً زیرساخت شبکهای که اینجا انجام شد، خیلی قوی و استاندارد صورت گرفت. فکر میکنم حدود 1500 ارتباط دستگاه در شبکه طراحی کردیم و کابلش در کار خوابیده شد. چیزی حدود 70 کیلومتر کابلکشی داشتیم.
تجهیزاتی که استفاده شد، از بهترین مارک، یعنی سیسکو بود که کارشناسان رویش نظر دادند. در واقع، از تجهیزات خوبی استفاده کردند و فکر میکنم این زیرساختی که انجام شده، تا 10 سال دیگر هم مشکل شبکهای نداشته باشیم. همین اتاق که در آن هستیم، چنانچه فضا اجازه بدهد، ظرفیت 10-12 تا کامپیوتر را دارد که شبکهاش آماده است و همه کارها از زیر انجام شده و دیگر احتیاجی نیست که از رو سیمکشی شود. البته فیبر نوری هم تا پشت ساختمان آمده که آماده اتصال شبکه به وسیله فیبر نوری است و در حال حاضر هم مشغول مذاکره با مخابرات برای وصل فیبر نوری هستیم.
یکی از کارهایی که در تأسیسات اینجا انجام شد، این بود که دو دستگاه چیلر خریداری و نصب شد. به این ترتیب، علاوه بر اینکه بار را روی دو دستگاه تقسیم کردیم که فشار و استهلاک کم شود، در صورت بروز خرابی در هر دستگاه یک چیلر پشتیبان خواهیم داشت. در مورد برق اضطراری ساختمان هم که آن موقع ما کار کردیم، هیچ کس دنبال این قصه نبود. الآن از برق اضطراری که یک ژنراتور قوی است، برخورداریم که در صورت قطع برق، کمتر از 20 ثانیه وارد مدار میشود؛ البته سیستم برق اضطراریUPS این فاصله 20 ثانیهای را برای کامپیوترها پر میکند؛ به طوری که هیچ کامپیوتری از کار نمیافتد و شبکه داخلی دچار آسیب نمیشود؛ یعنی تجهیزات مربوط به برق طوری طراحی شده که یو.پی.اس به طور دائم وصل است و در واقع، با سوئیچ کردن روی برق شهر و ژنراتور کمتر از 20 ثانیه برق وصل میشود. ما در این 5 ساله یک مورد هم گزارش قطعی برق در ساختمان نداشتیم. یو.پی.اسها و ژنراتور کاملاً هماهنگ جواب میدهند.
سالنهای کامپیوتر و نمازخانهمان یک سیستم هواساز مجزا دارد و در بقیه اتاقها هم از سیستم هوای مطبوع استفاده میشود. هواکشها یک سیستم مکمل است که کار دمیدن هوای تازه را انجام میدهد؛ یعنی یک سیستم بالای پشت بام داریم که هواساز است و کارش دمیدن هوای تازه به داخل اتاقها است؛ چون این فنکوئلها که کار میکنند و هوا را سرد یا گرم مینمایند، هوای داخل اتاق را گردش میدهند و لازم است که مرتب هوای تازه وارد اتاق شود؛ چنانکه در این فضایی که شما الآن نشستید، هوای مطبوعی جریان دارد.
♦ درباره اینکه سالنهایی در طبقات بدون دیوارکشی و پارتیشنبندی وجود دارد که در آنها به صورت جمعی کار میشود و یا برخی از اتاقها به سبکهای مخصوصی طراحی شده، توضیح دهید.
◊ همه آنچه شما شاهد آن هستید، بنا به درخواست معاونتها بوده است. وقتی ما فضاها را بررسی میکردیم، نیاز معاونت این بود که سالن کامپیوتر داشته باشد. فضاهای قبلی در ساختمانهای استیجاری برای کار مطلوب نبود و مجبور بودند در اتاقها به صورت مجزا کار کنند؛ مثلاً در معاونت پژوهشی اتاقی 3 در 4 وجود داشت که حدود 10-12 نفر در آن مینشستند و کار میکردند. به همین جهت، نوع کار اقتضا میکرد که در این ساختمان چند تا سالن کامپیوتر لحاظ شود و در کنارش اتاقهای کاری هم وجود داشته باشد.
یک جا لازم میدانستند افراد در پارتیشن بنشینند، مثل معاونت فنی. البته این پارتیشن به این معنا نیست که اگر این سالن نبود، در اتاق کار انجام میشد؛ بلکه لازمه کار این بود که حتماً در سالن باشند؛ اما سالن پارتیشنبندی باشد. اصولاً فضاهای فنی این گونه طراحی میشود.
یکی دیگر از کارهایی که در ساختمان انجام شد و در ساختمانهای قبلی به دلیل پراکندگی و محدودیتها امکانش فراهم نبود، ایجاد فضای کتابخانهای است. ما یک مخزن کتابخانهای ایجاد کردیم که اخیراً یک مجموعه دیگر هم به آن اضافه کردهایم. فکر میکنم 50 تا60 هزار جلد کتاب را میتوان در این مخزن نگهداری کرد و این تمرکز و مخزن کتاب، قبلاً وجود نداشت؛ بلکه هر معاونت یا هر بخش، کتاب خودش را نگه میداشت؛ ولی در حال حاضر همه این منابع در کتابخانه نگهداری میشود و مدیریتی مستقل برای کتابخانه در نظر گرفته شده و دوستان تحصیلکرده در رشته کتابداری آن را مدیریت میکنند و به تمام قسمتهای مرکز خدمات میدهند.
♦ سالنهای جلسات چگونه طراحی شدهاند؟
◊ در طراحی اولیه برای هر معاونتی سالن جلسات داخلی پیشبینی کردیم. در طبقه 5 هم 2 اتاق جلسات هست که یکی اتاق کنفرانس و دیگری برای جلسات است. اتاق کنفرانس حدود 35 نفر ظرفیت دارد و اتاق جلسات شورای معاونین داریم که آن هم20 نفره است و سالن اجتماعات پایین که برای مراسمها است و به عنوان نمازخانه هم استفاده میشود و حدود 300 نفر ظرفیت دارد.
♦ کار ساختمان مرکز کار سنگینی بود. ظاهراً سر و روی شما را سفید کرد؛ حتی بستری هم شدید. به نظر شما ارزشش را داشت؟
◊ بنده سه شب در بیمارستان ولیعصر(عج) به جهت یک فشار قلبی بستری شدم. روزهای آخر بود و حجم کار خیلی سنگین بود. حضور من هم در ساختمان زیاد بود. روزی چند بار میآمدم و میماندم؛ ضمن اینکه کارهای جاری خودم در مرکز هم بود و باید آنها را نیز انجام میدادم. روزهای آخر ساختمان بود و سرعت کار به جایی رسیده بود که اگر غفلت میکردیم، ممکن بود انحراف و مشکل ایجاد شود. کار جوری بود که اگر امروز میآمدم نگاه میکردم کاری شروع شده بود، تا روز بعد همان کار تمام شده بود. خوب زمان کم بود و پیشبینی ما در خصوص اتمام کار که دو سال بود، 5 تا 6 ماه بیشتر طول کشید. اما کار ما یک روز هم تعطیل نشد و تمام بودجه هم از دفتر مقام معظم رهبری تأمین شد.
عکسهای همکاران را که دوستان آورده بودند و نگاه میکردیم، پسر خودم وقتی عکسها را میدید، عکس مرا نمیشناخت. البته همه همکاران برای مرکز عمر گذاشتهاند و در مجموع، کار با برکت و ارزشمندی بوده و انصافاً مرکز یکی از مراکز با برکتی است که توسط مقام معظم رهبری ـ مد ظله العالی ـ تأسیس شد و هر روز هم که میگذرد، احساس میکنیم این شجره طیبه تنومندتر شده، باعث افتخار حوزه و تشیع است و کارهای فاخری که انجام شده، باعث افتخار جمهوری اسلامی است. امروز مرکزی و مؤسسهای در قم و غیر قم نیست که از محصولات مرکز استفاده نکند. هر موسسه پژوهشی در هر زمینهای در هر کاری که میخواهد انجام بدهد، حتماً نیازمند محصولات نور است. طلبهای را سراغ ندارید که کامپیوتر داشته باشد و بینیاز از محصولات مرکز باشد. در کنار محصولات پر افتخار نور، به نظر من پرورش نیروی انسانی ماهر و متخصص یکی از ویژگیهای مرکز به شمار میرود. امروز مدیران و نیروهای متخصص اکثر قریب به اتفاق مراکز و مؤسسات پژوهشی و کامپیوتری در قم و بعضاً شهرهای دیگر، از نیروهایی هستند که قبلاً در مرکز حضور داشتند یا آموزش دیدهاند و امروز منشأ اثر و خدمات ارزشمند در حوزه دینپژوهی در کشور هستند.
این باعث افتخار ما است و احساس میکنیم که کار مرکز همهاش باقیات الصالحات است و به همین جهت، هر کاری که برایش انجام دهیم، ارزشش را دارد. دعای خیری که از طرف استفاده کنندگان شامل حال مرکز میشود، خیلی ارزش دارد. آیت الله آملی لاریجانی میفرمودند هر وقت از برنامههای شما استفاده میکنم، شما را دعا میکنم. همین طور اظهار رضایت مقام معظم رهبری ـ مد ظله العالی ـ مکرر به مرکز منتقل شده است. همه اینها برای همکاران و بنده ارزش دارد و مایه افتخار است.
♦ اگر حرف ناگفتهای باقیمانده، بیان بفرمایید.
◊ فکر میکنم این مقدار کاری که صورت گرفته که البته کم هم نیست، طی بیست سال حیات مبارک مرکز در مقیاس و مقایسه با آنچه که باید بشود و طبق سند چشمانداز مرکز باید به سوی آن حرکت کنیم و مورد درخواست مقام معظم رهبری هم هست، هنوز خیلی فاصله وجود دارد. به هر حال، سرعت و شتاب حیرتآور تکنولوژی و فضاهای ایجاد شده به کمک فناوری اطلاعات، هم از نظر سختافزار و هم از نظر نرمافزار و نیازهای جدیدی که به اقتضای این فضا در جهان به علوم اسلامی احساس میشود، طبعاً وظیفه ما را در مرکز خیلی سنگین کرده که به تعبیر مقام معظم رهبری باید همه ظرفیت اندیشه خلاق آدمی به کار بیفتد تا انشاءالله به آن افقی که در چشمانداز برای ما ترسیم شده، دست یابیم و در این راه باید از خود حضرات ائمه معصومین ـ علیهم السلام ـ مدد و کمک بخواهیم تا خداوند توفیق ادامه این مسیر را به همه ما عنایت کند و اگر عنایت و لطف و توفیق او نباشد، هرچه ابزارها و وسایل هم پیشرفت کند، اما کار نتیجهای نخواهد داشت که «إلیه یصعد الکلم الطیب والعمل الصالح یرفعه.»