به نظر میرسد علیرغم این تعدد واژگان، با توجه به زیر پا گذاشتن اصول رفتارهای اخلاقی، همگی بر مفهوم یکسانی اشاره میکنند. در مقاله حاضر، عبارت سوء رفتار پژوهشی برای انواع تخلفات، بیاخلاقیها و قانونشکنیهای حوزه پژوهش استفاده میشود و بعد از مرور مفاهیم علم اخلاق، اخلاق حرفهای و اخلاق حرفهای پژوهش، به تعریف سوء رفتار پژوهشی پرداخته میشود و انواع آن معرفی خواهد شد.
علم اخلاق، اخلاق حرفهای و اخلاق پژوهش
در صحبتهای عامیانه، زمانی که از واژه اخلاق استفاده میکنیم، به دستهای از رفتارها و عادات افراد اشاره داریم که به نوعی در ذهنشان نهادینه شدهاند. این رفتارها میتوانند ریشههای وراثتی داشته باشند، یا در اثر تربیت و تعامل با محیط کسب شده باشند؛ به عبارت دیگر، رفتارهایی را که در ذهن افراد نهادینه شدهاند، به عنوان اخلاق آن فرد در نظر میگیریم. اما در مقابل تعریف عامیانه واژه اخلاق، عبارت «علم اخلاق» تعریف مبهمی در جامعه دارد. هنگام بحث از اخلاق و اخلاقیات، بهویژه در محیطی که پرداختن به اخلاق در حرفه یا محیط خاصی مد نظر است، طبیعتاً باید تفاوت اخلاق با علم اخلاق را در نظر گرفت. با توجه به تعاریف موجود در زبان فارسی، شاید بتوان اخلاق را معادل واژه Moral و همچنین هممعنا با مفهوم وجدانیات در نظر گرفت و علم اخلاق را معادل واژه Ethics با مفهوم «علمی که به مطالعه موارد اخلاقی» میپرازد. در متون، گاهی تمایزی بین این دو قائل نشدهاند (سجادی و عبداللهیار، 1387، ص106-107). اگرچه رد پای آموزههای اخلاقی را میتوان تا 1500 سال پیش از میلاد در مصر و بعد از آن در هند و ایران باستان دنبال کرد، اما علم اخلاق (با معنای امروزی آن، یعنی «دانش بررسی و ارزشگذاری بر خویها و رفتارهای آدمی») زاییده پیشرفتهای صنعتی دو قرن اخیر غرب و حاصل تردید نسبت به مکاتب فکری مدرن است (فرهود، 1386؛ مدرسی، 1371). به اعتقاد فرهود (1389) یکی از دلایل تأثیرگذاری که باعث شکل گرفتن علم اخلاق شد، احتمال به خطا رفتن علوم و پژوهش در سدههای اخیر است که خود زمینهساز شکلگیری زمینههای بررسی و ارزشگذاری اخلاقی در علوم مختلف شده است. او زمینههای گوناگون اخلاق را با توجه به ماهیت علوم، به طور کلی در زیرمجموعههایی از: «دستههای علوم اجتماعی (32 زیرمجموعه)، علوم فلسفی (5 زیرمجموعه)، علوم پزشکی و زیستی (15 زیرمجموعه)، علوم فنی و مهندسی (8 زیرمجموعه)، علوم زیستمحیطی و بومشناختی (13 زیرمجموعه) و علوم اقتصادی (7 زیرمجموعه)» جای میدهد. در این میان، اخلاق حرفهای را یکی از زیرمجموعههای علوم اجتماعی معرفی میکند و اخلاق در پژوهش را به عنوان یکی از زیرمجموعههای علوم فنی و مهندسی جای داده است. با این حال، عدهای اخلاق پژوهش را نوعی اخلاق حرفهای میدانند (فرامرز قراملکی، 1383؛ خالقی، 1387؛ رجبزاده عصارها،1390). فرامرز قراملکی (1387) با توجه به وجود افراد حرفهای در سازمانها و انتظار متقابل سازمانها و حرفهها، اخلاق حرفهای را یکی از زیرمجموعههای اخلاق کاربردی معرفی میکند و از آن با عنوان «مسئولیتهای اخلاقی فرد و سازمان در حرفه یا در قبال محیط» یاد میکند. او با توجه به تنوع حرفهها، انواع مختلفی از اخلاق حرفهای را نام میبرد: اخلاق پزشکی، اخلاق آموزش و پرورش، اخلاق پژوهش و... در مجموع، با در نظر گرفتن اخلاق پژوهش به عنوان زیرمجموعهای از اخلاق حرفهای، اخلاق پژوهش میتواند حائز دو وجهه از مسئولیتپذیری باشد: مسئولیت فرد پژوهشگر و مسئولیت سازمانها. بر این اساس، دو حوزه اخلاقیِ اخلاق پژوهشگر و اخلاق سازمانها را در حیطه اخلاق پژوهش مطرح میسازد. فرامرز قراملکی (1383) خاستگاه اصلی مقوله اخلاق پژوهش را به طور کلی «تعارض فرایند پژوهش با حقوق افراد مرتبط به پژوهش» میداند. موارد مختلف تعدی از اصول اخلاقی حرفهای توسط پژوهشگران در علوم مختلف در دهههای اخیر، حساسیت دیگر پژوهشگران و آحاد جامعه را نسبت به پژوهشهای در دست انجام برانگیخته است. در دهه اخیر و بهویژه با پیشرفت فناوری، انواع گوناگونی از بیاخلاقی پژوهشی در حوزه نگارش، روششناسی و انتشار متون پژوهشی مشاهده شده است. در این شرایط، به نظر میرسد تعریف دقیق بیاخلاقی یا سوء رفتارهای پژوهشی و شناخت انواع آن، برای پژوهشگران، مسئولان و تصمیمگیرندگان و سایر افراد جامعه، بدیهی و در مواردی ضروری است.
سوء رفتارهای پژوهشی
هنگامی که در متون به دنبال تعریفی از سوء رفتار پژوهشی باشیم، درمییابیم که نه تنها تعاریف یکدست و قابل اتکایی از این پدیده در متون موجود نیست، بلکه تعدد واژگانی استفادهشده برای رساندن این مفهوم، خود به عنوان مانعی برای دستیابی به متون مرتبط ظاهر میشود. نادرستی دانشگاهی، بیاخلاقی دانشگاهی، دزدی علمی، دزدی محتوایی، سوء رفتار علمی، سوء رفتار پژوهشی و چندین واژه دیگر، در متون مشاهده میشوند که معنا و مفهومی یکسان دارند؛ اما از ترکیب واژگانی متفاوتی تشکیل شدهاند. در عین حال، گاهی از واژگان یکسان، معانی متفاوتی برداشت شده است. نخعی و همکاران (1389) به نقل از گیلبرت و دنیسون در تعریف سوء رفتارهای پژوهشی، رفتار عمدی یا سهوی یک پژوهشگر را که از چارچوب اخلاقی و علمی خارج باشد، به عنوان سوء رفتار پژوهشی معرفی میکنند. با توجه به توصیفی که از اخلاق حرفهای و اخلاق پژوهش رفت، رجبزاده عصارها (1390) در تعریفی جامعتر، سوء رفتارهای پژوهشی را به طور کلی رفتارهایی میداند که «اصول اخلاقی، علمی و گاهی حقوقی مربوط به پژوهش را نادیده میگیرند.» طبق این تعریف، گونههای متعددِ سوء رفتار پژوهشی که عمداً یا سهواً جنبههای اخلاقی (مانند استفاده غیر اخلاقی از آزمودنیهای انسانی یا حیوانی در انجام پژوهشهای علوم انسانی و تجربی)، جنبههای علمی (مانند رعایت نکردن مراحل مختلف روشهای پژوهش علمی) و یا جنبههای حقوقی (مانند انتشار مقاله پژوهشی یکسان در دو مجله جداگانه یا به نام زدن آثار دیگران)، همگی نوعی سوء رفتار پژوهشی به شمار میروند. طیف گستردهای از سوء رفتارها را میتوان جزء سوء رفتارهای پژوهشی به حساب آورد که شاید وجه مشترک همگی آنها، غیر اخلاقی بودنشان است. بعضی از این سوء رفتارهای پژوهشی، مطابق با قراردادها و قوانین، نوعی قانونشکنی به شمار میروند و بعضی نیز، با اینکه از لحاظ قانونی، تخلف آشکاری نیستند، اما به هر حال، میتوان آن را کوتاهی از اخلاقیات دانست. در قسمت بعدی، طیف گستردهای از انواع سوء رفتارهای پژوهشی از دیدگاههای گوناگون معرفی شده است.
انواع سوء رفتارهای پژوهشی (6)
همانطور که پیشتر ذکر شد، تعریفی جامع و عام و همین طور مفهومی پخته و شکلگرفته از سوء رفتارهای پژوهشی در ذهن پژوهشگران و دیگر افراد بهندرت یافت میشود. به همین منوال، در مورد دستهبندی سوء رفتارهای پژوهشی نیز، سلایق و دیدگاههای متعددی به چشم میخورد؛ برای مثال، میتوان از دیدگاه زمان ارتکاب، سوء رفتارها را به دو نوع تقسیم نمود: در زمان انجام پژوهش و در زمان انتشار پژوهش. تقسیمبندی ارتکاب عامدانه یا غیرعامدانه سوء رفتار پژوهشی، نوع دیگری از دستهبندیهای رایج است. اما معیار دستهبندی در متن حاضر را میتوان دیدگاه محتوایی در نظر گرفت. با بررسی دستهبندیهای متفاوت موجود در این زمینه، دستهبندی هفتگانه زیر را میتوان ارائه داد:
- دستبرد علمی؛ (7)
- دستبرد به خود؛ (8)
- دادهبافی؛ (9)
- دروغپردازی؛ (10)
- نادرستی در نام نویسندگان؛
- دستبرد علمی با تغییر زبان؛
- سوء رفتار حرفهای. (11)
عوامل ارتکاب سوء رفتارهای پژوهشی
بخشی از عوامل سوء رفتارهای پژوهشی، در کنار عواملِ سوء رفتاری در محیطهای آموزشی بررسی شده است. پژوهشهایی وجود دارد که دلایل سوء رفتارهای دانشپذیران را مورد بررسی قرار دادهاند که بخشی از عوامل سوء رفتارهای پژوهشی را نیز میتوان در دل آنها پیدا کرد. عواملی که در ادامه ذکر میشوند، معطوف به کل سوء رفتارهای پژوهشی هستند و عوامل ارتکاب دستبرد علمی که به طور ویژه در متون مورد توجه قرار میگیرند نیز در بین آنها گنجانده شدهاند. عوامل مختلفی میتواند در ارتکاب سوء رفتارهای پژوهشی، چه از سوی اساتید و چه از سوی دانشپذیران، مؤثر باشد. به طور کلی، شاید عواملِ ارتکاب سوء رفتار پژوهشی را بتوان در یک دستهبندی مقصرمحور به ترتیب ذیل گنجاند: عوامل فردی، عوامل برخاسته از دانشگاه، عوامل برخاسته از جامعه و در دسته آخر هم عواملی را در نظر گرفت که در سه دسته پیش گنجانده نمیشوند؛ هرچند در نهایت، میتوان جایگاه برخی از عوامل را در دو یا سه دسته تعیین کرد.
1. عوامل فردی
- عدم آشنایی با قواعد نگارش علمی: از عوامل مهم و شایع ارتکاب سوء رفتارهای پژوهشی، عدم آشنایی افراد با قواعد صحیح استناد است (فیشر و زیگموند، 2011؛ برگمن، نقل در: اسلامی، 1390، ص10). بعضی از افرادی که به سوء رفتارهای پژوهشی متهم میشوند، ناآشنایی با شیوه صحیح استناد و عدم آموزش روشهای صحیح استناد در دانشگاهها و مؤسسات پژوهشی را مقصر قلمداد میکنند.
- بیدقتی نویسندگان در درج استناد: یکی دیگر از عوامل ارتکاب سوء رفتار در پژوهش، بیدقتی نویسندگان در هنگام درج استناد است که باعث میشود به دلیل نادرستی استنادهای صورتگرفته، موارد دستبرد علمی به وجود آید؛ برای مثال، ممکن است نویسندهای تنها علامت نقل قول را فراموش کند، یا حتی قسمت ابتدای علامت نقل قول را درج کند و قسمت انتهایی آن را فراموش کند که حتی با وجود آوردن استناد مرتکب دستبرد علمی شده است.
- ناآشنایی با نوشتن به طور کلی و عدم اعتماد به نفس برای نگارش: علاوه بر عدم توانایی لازم برای نگارش علمی، تمرین کم و عدم توانایی برای نگارش حتی حرفهای روزمره (عطاران، 1390)، میتواند باعث نبود اعتماد به نفس، احساس ناتوانی در نگارش و ترس از آن در بین نویسندگان و پژوهشگران شود و یکی از عوامل ارتکاب دستبرد علمی به شمار رود (فیشر و زیگموند، 2011).
- نادیده گرفتن عامدانه قواعد اخلاقی و قانونی: عامل دیگری که باید از آن نام برد، زیر پا گذاشتن عامدانه و آگاهانه اخلاق و قوانین از سوی افراد برای کسب منفعت است که نمونه بارز سوء رفتار پژوهشی به شمار میرود و خود تحت عوامل دیگری مانند: تنبلی، راحتطلبی، تحت فشار بودن، عدم پایبندی به اخلاق و... است. عواملی مانند علاقه شخصی و شدید به پیشرفت و بیتوجهی به اصول اخلاقی نگارش را میتوان ذیل عامل منفعتطلبی و دستبرد آگاهانه اطلاعات دستهبندی کرد.
2. عوامل برخاسته از دانشگاه
- کمتوجهی دانشگاهها به آموزش صحیح نگارش علمی: شاید کمتوجهی دانشگاهها و مؤسسات به آموزش شیوه صحیح نگارش علمی را بتوان بهتنهایی عاملی در وقوع سوء رفتارهای پژوهشی در نظر گرفت (برلینک، 2011).
- فشار برای تولید آثار علمی: از عوامل مهم دیگر وقوع سوء رفتار در فرایند پژوهش، میتوان به فشارهای محیطی برای انتشار مقاله و انجام پژوهش اشاره کرد. این امر، برای دانشپذیران، به صورت اعمال فشار برای انجام پژوهش در زمان محدود و برای دریافت نمره نمود مییابد (برگمن، نقل در: اسلامی، 1390، ص 10) و برای اساتید میتواند به صورت فشار برای نگارش مقاله به منظور ارتقای شغلی و دریافت منافع مالی و مزایای مختلف باشد (قاضینوری، قاضینوری و آزادگانمهر، (12) 2011؛ اسلامی، 1390؛ اسکانس، 2009، نقل در: موسویدوست و فنودی، 1389، ص23؛ اسمیت، 2008 نقل در: موسویدوست و فنودی، 1389، ص23). حتی در کشورهای توسعهیافتهتر نیز فشارهای دولت و سازمانهای اقتصادی علایق پژوهشی را تحت تأثیر قرار میدهند و تیشه به ریشه صداقت و راستی در محیطهای دانشگاهی میزنند (اتکینز و هرفل، (13) 2005، نقل در: ایست، (14) 2010، ص72).
- ضعف قوانین و توافقها (15) درباره تخلفات در دانشگاهها و مؤسسات پژوهشی: ضعف قراردادها و توافقها و عدم وجود قوانین و قواعد واضح و صریح برای برخورد با سوء رفتارهای پژوهشی در دانشگاهها و مؤسسات پژوهشی (چه در سطح بینالمللی و چه در سطوح ملی و داخلی) و عدم وجود سازمان متولی پیگیری موارد اینچنینی نیز میتواند عامل مؤثری باشد (هیتمن و لیتوْکا، (16) 2011؛ تراویس، 2008، نقل در: موسویدوست و فنودی، 1389، ص28؛ قاضینوری و دیگران، 2011؛ برلینک، 2011).
3. عوامل برخاسته از جامعه
- جهانبینیهای علمی متفاوت: عامل دیگر، دیدگاههای فلسفی متفاوت درباره سوء رفتارهای پژوهشی، بهویژه در بحث مربوط به دستبرد علمی است که به صورت قراردادهایی توسط بشر طراحی شدهاند. برخی معتقدند تعیین ایدهها و کلمات به عنوان مالکیت فکری، تلاشی برای کنترل و استفاده از دانشی است که متعلق به جامعه است (هیتمن و لیتوکا، 2011). گاهی دیدگاههای خاص فلسفی نسبت به اطلاعات و استفاده آن در جامعه، به عنوان عاملی برای نادیده گرفتن برخی قرارداهای بینالمللی در نظر گرفته میشوند.
- تمایزهای فرهنگی: یکی دیگر از عوامل بسیار مهمی که در وقوع سوء رفتارهای پژوهشی و دستبرد علمی مؤثر است، مباحث فرهنگی است. به طور عمده، متونی که درباره عوامل ارتکاب دستبرد علمی به نگارش درآمدهاند، تأکید ویژهای روی این عامل دارند. سوء رفتارهای پژوهشی و دستبرد علمی را جزو موارد اخلاقی در نظر میگیرند و اخلاق در تقابل با بافت جامعه و نظام آموزشی کسب میشود (سلیک، (17) 2009). گاهی دستبرد علمی، بر خلاف قراردادهای فرهنگی جامعه نیست و امری غیر اخلاقی به حساب نمیآید (ایست، 2010، ص 70). سلیک (2009، ص 271، به نقل از: هاچیسون، 2002) اظهار میدارد که در فرهنگهای نسبتاً سنتی، مدارای بیشتری با زیر پا گذاشتن قوانین میشود، دانشپذیران احتمالاً قوانین را سادهتر زیر پا میگذارند و آموزگاران ]و شاید تلویحاً مدیران آموزشی و پژوهشی[ نیز، به اندازه کافی قاطعانه با موارد تخلف برخورد نمیکنند. به عقیده برلینک (2011)، دستبرد علمی باید در بستر فرهنگی و تاریخیاش مورد بررسی قرار گیرد.
- عمومیت یافتن (18) و عادی شدن (19) سوء رفتارهای پژوهشی: عامل دیگر، عادی شدن سوء رفتارهای پژوهشی در جامعه است (هیتمن و لیتوکا، 2011). گاهی، رفتارهای جامعه و به طور ویژه جامعه علمی، به گونهای است که بعضی از موارد سوء رفتارهای پژوهشی و آموزشی کاملاً عادی شده است و رواج دارد. به طور ویژه، در جامعه ما، پایگاههای علنی فروشِ مقاله و پایاننامه، خردهسوء رفتارهای آموزشی و پژوهشی در آموزشگاهها و مدارس، پژوهشهای اینترنتیِ ارائهشده در کلاسهای درس مدارس و دانشگاهها، عدم کنترل توسط آموزگاران و...، همگی حاکی از عادی شدن ارتکاب سوء رفتارهای آموزشی و پژوهشی هستند.
- سوء استفاده (20) از فناوریهای جدید: بسیاری از صاحبنظران نیز، رشد فناوری و انتشارات الکترونیک و اینترنت را از عوامل اصلی شیوع دستبرد علمی به شمار میآورند (گادالهاک، 2004؛ ایست، 2010؛ موسویدوست و فنودی، 1389؛ خسروی، 1385؛ ستوده، رفیع و میرزایی، 1389). البته باید در نظر گرفت که رشد فناوری به خودیِ خود نمیتواند به عنوان یکی از عوامل ارتکاب دستبرد علمی محسوب شود؛ بلکه بیشتر صاحبنظران، «افزایشِ میزان دستبرد علمی» را تا حد بسیاری مربوط به رشد فناوری میدانند.
- بیدقتی در فرایند چاپ آثار: عامل برخی دیگر از موارد سوء رفتارهای پژوهشی، از قلم افتادن استنادها یا مخدوش شدن آنها در طی فرایند چاپ مقاله است. در این موارد، معمولاً کوتاهی را متوجه فرایند نمونهخوانی میدانند. مطالعه نسخه قبل از انتشار یک اثر (به صورت چاپی یا روی صفحه نمایشگر) با هدف تشخیص و تصحیح اشتباهات یک اثر (پیش از انتشارش) را اصطلاحاً نمونهخوانی مینامند. البته مسئولیتِ نهایی بازبینی آثار، با خود نویسنده است (پروفریدینگ، 1990؛ ویکیپدیا، 2011بی).
- محرومیتهای ارتباط علمی: به دنبال پاسخی برای متهم شدن پژوهشگران ایرانی به دستبرد علمی (قاضینوری، قاضینوری و آزادگانمهر، (2011، ص 214-215)، از این توجیه استفاده کردهاند که محرومیتهای ایران از لحاظ ارتباطی در دوران جنگ تحمیلی را عامل تعیینکنندهای در بیگانگی دانشمندان ایرانی با هنجارهای روز جهان علمی به شمار آوردهاند و از سوی دیگر، سنتهای پیشین اسلامی را که بر نشر دانش و بهرهرسانی همگانی از آن تأکید دارند، یکی از عوامل کمتوجهی دانشمندان ایرانی به برخی قراردادهای غربی در خصوص حق مالکیت آثار علمی معرفی کردهاند. به عنوان عاملی دیگر، رشد سریع دانشگاهها و عدم توانایی آنها در پرورش دانشجویان و دانشمندان مسلط به زبان انگلیسی و کنترل بروندادهای پژوهشی آنها را ذکر کردهاند و به اهمیت و شأن اجتماعیِ دانشمند بودن و عضو هیئت علمی دانشگاه شدن در نزد ایرانیان و اشتیاق آنها به کسب این شأن اشاره کردهاند.
- نوانگاری خاطرهها: گاهی نیز، از فراموشی به عنوان عامل برخی از دستبردهای علمی یا ادبی نام بردهاند. این نوع فراموشی که از آن با عنوان «نوانگاری خاطرهها (21)» یاد میکنند، در واقع نوعی دستبرد علمی برخاسته از ناخودآگاه افراد است؛ با این توضیح که افراد ایده یا راه حلی را که برای مسألهای پیدا کرده است، نو میپندارد؛ در صورتی که آن را از فرد دیگری کسب کرده است و در اثر فراموشی احساس میکند که آن ایده برای اولینبار به ذهن خودش رسیده است (روی، (22) 1389).
- نگارش علمی به زبان دوم: یکی از دلایل همیشگی و قابل بحث استفاده از واژههای دیگران، بحث ناآشنایی نویسندگان با زبان نگارش عملی است که معمولاً زبان دوم آنها به شمار میرود. جدای از درست بودن یا نبودن دلایل و توجیهات نویسندگانی که متهم به استفاده از واژگان دیگران در نگارش مقالههای به زبان دوم (عمدتاً زبان انگلیسی) میشوند (ییلماز، (23) 2007)، عدم آشنایی کافی نویسندگان به زبان، همیشه مسألهبرانگیز بوده است.
راهکارهای پیشگیری از ارتکاب سوء رفتارهای پژوهشی
با شناخت دلایل وقوع سوء رفتارهای پژوهشی، جلوگیری از ارتکاب این گونه رفتارها و کاهش آنها میتواند با برنامهریزی منسجمتری انجام شود. از جمله راهکاری پیشگیری از وقوع و کاهش میزان ارتکاب سوء رفتارهای پژوهشی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1. شناخت سوء رفتارهای پژوهشی
نخستین و مهمترین قدم برای پیشگیری و کاهش میزان ارتکاب سوء رفتارهای پژوهشی، آشنایی با تعاریف و شناخت دلایل و عوامل ارتکاب این سوء رفتارها است. نه فقط شناخت متولیان آموزشی و پژوهشی از انواع و تعاریف سوء رفتارهای پژوهشی و دانشگاهی میتواند در پیشگیری و کاهش ارتکاب این سوء رفتارها بسیار مؤثر باشد (منصوریان، 1390الف)، بلکه بالا بردن سطح آگاهی عموم مردم در این مورد نیز میتواند در کاهش و پیشگیری از ارتکاب سوء رفتارهای پژوهشی و دانشگاهی، تأثیر بهسزایی داشته باشد.
2. آموزش فرایند پژوهش و درج صحیح استناد به پژوهشگران و دانشپذیران
بیشتر متون، آموزش پژوهش و استناد را به عنوان یک عامل اساسی برای پیشگیری و کاهش سوء رفتارهای پژوهشی در نظر میگیرند (فیشر و زیگموند، 2011؛ اسلامی، 1390؛ منصوریان، 1389الف). به طور قطع، آگاهی افراد از مصادیق و تعاریف سوء رفتارهای پژوهشی، باعث ایجاد حساسیت نسبت به این مسأله و رعایت بیشتر آن میشود؛ با این توضیح که تمرکز برنامههای آموزشی بر جلوگیری از دستبرد علمی کافی نیست؛ بلکه باید بر مهارتهای نگارشی علمی و فرهنگپذیری دانشپذیران تأکید داشته باشند (هیتمن و لیتوکا، 2011، ص 104). الندر، پیتام، لوشر، فاکس و پین (24) (2010)، بهبود معنادار درک افراد از مفاهیم دستبرد علمی و رعایت استناد را بعد از آموزش به آنها مشاهده کردند. در کنار آموزش، یاری مستمر گروه آموزشی برای دانشپذیران میتواند مؤثر باشد. گروه آموزشی، علاوه بر آموزگاران و اساتید، به افرادی که در فرآیند آموزش در کنار دانشپذیران هستند، مانند برنامهریزان آموزشی، کتابداران، دستیاران آموزشی و... اشاره دارد. گیبسون و چسترفنگمن (2011) در مقالهای با عنوان «نقش کتابداران در مبارزه با دستبرد علمی»، با قبول محدودیتهایی که از لحاظ نمونه و قابلیت تعمیم در مقاله وجود دارد، نقش کتابداران را در مبارزه با دستبرد علمی نقشی مهم عنوان میکنند. بیشتر کتابدارانِ پاسخدهنده به پرسشنامه پژوهششان، درباره استناد و شیوههای استناددهی به دانشجویان کمک میکنند و بیش از 70 درصد آنان حداقل یک بار در سال با سؤالهایی درباره دستبرد علمی از سوی دانشجویان مواجه شدهاند. به علاوه، ذکر میکنند که لمپرت (25) (2008)، در مصاحبهای از طریق پست الکترونیکی نظرِ مککیب را درباره نقش کتابداران در مبحث دستبرد علمی و تقلب میپرسد و مککیب در پاسخ، نقش کتابداران و دیگر دستاندرکاران امور تحصیلی را به عنوان فراهمآوران برنامههای آموزشی به منظور استفاده صحیح دانشجویان از اینترنت در پژوهشهای دانشگاهیشان قلمداد میکند.
3. نگارش آییننامهها، وضع قراردادها، سیاستگذاری و قانونگذاری دقیق
بعد از شناخت تعاریف و مصادیق و انواع سوء رفتارهای پژوهشی، وضع قراردادها از سوی مؤسسات پژوهشی و دانشگاهها و تعیین دقیق موارد و مصادیق سوء رفتارها، از راهکارهای مؤثر در پیشگیری و کاهش ارتکاب این نوع سوء رفتارها است (اورگان، (26) 2006، نقل در: ایست، 2010، ص 71).
4. تعیین دقیق نقش افراد و سازمانهای مسئول آثار علمی و ادبی
بعد از مشخص شدن ارتکاب موارد سوء رفتارهای پژوهشی، مناقشات بسیاری وجود دارد که مسئولیتِ ارتکاب این موارد را متوجه سازمانها و افراد مختلفی میدانند. نویسنده (نویسندگان)، سردبیر مجلات، ناشر، مؤسسات پژوهشی و... که در تولید آثار علمی درگیر هستند، هر کدام به نوبه خود، میتوانند در تولید آثار نامعتبر دخیل باشند. تعیین دقیق نقش هر یک از اینها میتواند باعثِ تقسیم وظایف و ایجاد مسئولیت برای آنها باشد و این امر، میتواند در کاهش و جلوگیری از ارتکاب سوء رفتارهای پژوهشی مؤثر باشد. به علاوه، تعیین سازمانهای مسئول پیگیری موارد اینچنینی، در صورت ارتکاب موارد سوء رفتارهای پژوهشی میتواند باعث انسجام فعالیتها، قوانین و رویههای موجود باشد (فیشر و زیگموند، 2011؛ برلینک، 2011، ص 368).
5. کارشناسی و اصلاح قوانین و رویههای مولد فشار برای نگارش آثار علمی
با بررسی انگیزههای افرادی که مرتکب دستبرد علمی شدهاند، میتوان دریافت که برطرف کردن فشارهای نادرست و مشوقهای منفی محیطی میتواند در کاهش این سوء رفتارها بسیار مؤثر باشد. برای دانشجویان، فشار اساتید و انتظار آنها برای نگارش آثار علمی در زمان کوتاه و از کسانی که چندان از لحاظ علمی ورزیده نیستند، دانشجویان را به ارتکاب انواع سوء رفتار پژوهشی وادار میکند؛ هرچند نمیتوان فرد خاطی را با استفاده از توجیه وجود فشار برای تحویل آثار علمی از اتهام تبرئه کرد. برای اساتید و سایر پژوهشگران نیز، شرایط نسنجیده برای ارتقا و دریافت پایه و کسب مزایا و التزامهای عموماً کمّیِ انتشار مقالات علمی میتواند به عنوان عوامل فشار و مشوقهای منفی، باعث ارتکاب انواع سوء رفتارهای پژوهشی شود.
6. تنظیم قراردادها و توافقهای بینالمللی
با وجود تفاوتهای فرهنگی بین جوامع مختلف، میتوان نقاط اشتراکی را در هنجارهای اخلاقی جوامع مشخص کرد که با تکیه بر آنها، وضع قراردادهای بینالمللی درباره سوء رفتارهای نگارش علمی امکانپذیر شود. درباره نادرستی سوء رفتارهای پژوهشی، میان متخصصان اخلاق پژوهش اتفاق نظر است (اسلامی، 1390، ص 10). اگرچه در مورد این راهکار، بحثهای کارشناسی بسیاری در جنبههای مختلف: فلسفی، حقوقی، جامعهشناسی، سیاسی، مردمشناختی و... وجود دارد، اما به نظر میرسد با توجه به تمایز بحث دستبرد علمی و سوء رفتارهای پژوهشی با موضوع حق مؤلف و ناظر بودن دستبرد علمی بر ابعاد اخلاقی استفاده معنوی نادرست از آثار دیگران نسبت به ابعاد مادی استفاده که در حق مؤلف مطرح است، مباحث فلسفی و فرهنگی موجود در اینباره را میتوان با به سرانجامی به نفعِ رعایت اخلاق در محیطهای پژوهشی و دانشگاهی رساند؛ همچنان که معاهداتی در این زمینه وجود دارد. (27)
7. هشیاری پژوهشگران در حوزههای موضوعی و افراد مرتبط مانند سردبیران نشریات
از دیگر عواملی که میتواند به پیشگیری از انواع سوء رفتار پژوهشی کمک کند، هشیاری پژوهشگران در حوزههای موضوعی اختصاصی خود است. در بعضی موارد، مانند تشخیص دستبرد علمی صورتگرفته در ترجمه آثار، آگاهی و هشیاری پژوهشگران بسیار تعیینکننده است. افراد و سازمانهایی که با حوزه نشر ارتباط دارند، مانند: ناشران، نشریات، سردبیران، داوران علمی نشریات و همایشها میتوانند با بررسی آثار در حوزههای تخصصی خود، بسیاری از موارد سوء رفتارهای پژوهشی را تشخیص دهند.
8. تأکید بیشتر بر رعایت اخلاق در جوامع
مشاهده موارد مختلف وقوع سوء رفتارهای پژوهشی، در حالتی که عبور افراد از مرزهای اخلاقی جامعه و جهانی مشخص است، میتواند به ضعف اخلاقی افراد اشاراتی داشته باشد. یکی از پیشنهادهای صاحبنظران، تقویت بعد اخلاقی زندگی فردی و اجتماعی انسانها در جوامع مختلف است؛ به گونهای که شرایط پرفشار محیطی و وسوسههای موجود، بهراحتی پایههای عملکرد اخلاقی را متزلزل نسازد.
9. افشاگری موارد سوء رفتار پژوهشی
عدهای معتقدند به سبب وجود نقصهای فراوانِ قانونی و حقوقی در مورد مالکیت معنوی و بهویژه مباحث سوء رفتار در محیطهای علمی و دشواریهای پیگیری حقوقی سوء رفتارهای پژوهشی، میتوان با بهرهگیری از افشاگری، دست کم، با استفاده از عامل ترس از افشاگری و ریختن آبروی افراد خطاکار، کمی از این پدیده نادرست جلوگیری کرد (ایرانکیس، 1390). مشاهده سوء استفادههای افراد خطاکار و عدم برخورد قانونی با آنها، برخی از دانشگاهیان را به استفاده از افشاگریِ موارد سوء رفتار ترغیب کرده است. راهاندازی سایت «استادان علیه تقلب» (28) نیز کمابیش با همین هدف همراه بوده است؛ هرچند هماکنون این سایت دچار فیلترینگ شده است. البته این نوع افشاگریها، همواره با چالشهایی همراه بوده است. ابتدا اینکه افرادی که به افشاگری دست میزنند، باید خود به طور کامل با موضوع سوء رفتارهای پژوهشی آشنا بوده، از وجاهت علمی در جامعه برخوردار باشند. مهم است، افشاگری که بیشتر در محیطهای مجازی رخ میدهد، با نام واقعی افراد اتفاق بیفتد؛ نه اینکه افراد ناشناس و تازهکار با نامهای جعلی به این کار بپردازند. افشاگریها باید با ادله کافی و به دور از غرضورزیهای شخصی رخ دهد. وجود سازمانهای رسمی برای رسیدگی به این موارد، امری مطلوب است.
10. تشخیص و پیگیری دستبرد علمی با استفاده از فناوری
تشخیص سریع موارد سوء رفتارهای پژوهشی و بهویژه دستبرد علمی، میتواند یکی از راهکارهای جلوگیری از ارتکاب آنها باشد. علاوه بر راهکارهای زمانبرِ دستی تشخیص، مانند مرور نظاممند آثار تخصصی علمی توسط متخصصان موضوعی همان حوزهها (تراویس، 2008، نقل در: موسویدوست و فنودی، 1389) یکدست نبودن متون، منسجم نبودن ساختار متون، تنوع شیوههای استناددهی و سایر ویژگیهای متن، تغییرهای نامتعارف در سبک نگارش نویسنده در یک اثر، و سایر ناهمگونیهای شکلی و محتوایی (منصوریان، 1390ب) و گاهی هم به صورت اتفاقی، استفاده از فناوری، از راهکارهایی است که استفاده از آن در دنیا رو به فزونی است. همان طور که فناوری، یکی از ابزار تسهیل و افزایش موارد سوء رفتار پژوهشی شناخته میشود، میتواند ابزاری برای تشخیص و کنترل سوء رفتارهای پژوهشی باشد (کونگ و همکاران، 2010؛ لونگ و چان، (29) 2007؛ موسویدوست و فنودی، 1389). نرمافزارهای مختلفی برای تشخیص تشابه متون وجود دارد که به عنوان نرمافزارهای تشخیص دستبرد علمی شناخته میشوند. از نمونههای رایگان این نرمافزارها میتوان به: چیمپسکی، (30) کپیتِرَکر، (31) اتْبِلاست، (32) پلجریزم چکر، (33) پلاجیوم (34) و سایتپِلَگ (35) اشاره کرد و از نمونههای تجاری نیز میتوان ترنایتاین (36) و آیذنتیکت (37) محصولات شرکت آیپارادایم، (38) کپیاسپیس، (39) پلگاسکن (40) و وریگاید (41) را نام برد (ویکیپدیا، 2011آ). علاوه بر متون علمی، این نرمافزارها با بهرهگیری از الگوی خاص، قادر به تشخیص تقلب در زمینههای مختلف ارتکاب دستبرد علمی هستند؛ برای مثال، سرویس جِیپیلگ (42) برای تشخیص دستبرد علمی احتمالی در بین تکالیف دانشجویان در حوزه برنامهنویسی جاوا طراحی شده است (پریچلت، مالپول و فیلیپسن، (43) 2002)).
اهمیت استناد صحیح در رعایت اخلاق در پژوهش
همان طور که در بخش «عوامل ارتکاب سوء رفتارهای پژوهشی» ذکر شد، عدم درج استناد مناسب، یکی از پربسامدترین دلایل ارتکاب سوء رفتارهای پژوهشی به شمار میرود. آن قسمت از سوء رفتارهای پژوهشی که در اثر عدم رعایت قواعد استناد رخ میدهند، خود به دو دسته آگاهانه و ناآگاهانه تقسیمبندی میشوند. در دسته آگاهانه، سوء رفتارهایی جای دارند که عموماً ناشی از عدم رعایت اخلاق هستند؛ برای مثال، یکی از شایعترین انواع این نوع، حذف کردن حلقه استنادی است؛ به این صورت که نویسندگان، به واسطه خواندن یک مطلب از منبع الف ـ که خود نقل قولی است از منبع ب ـ به منبع ب استناد میکنند؛ بدون آنکه نامی از منبع ب در اثر خود بیاورند؛ هرچند که ممکن است نویسندگانی که مرتکب این اشتباه میشوند، از روی توجیه، عمل خود را از روی ناآگاهی عنوان کنند.
دسته ناآگاهانه، شامل سوء رفتارهایی است در اثر آموزش ناکافی یا نادرست، یا عدم آموزش درج استناد. عموماً یادگیری درج صحیح استناد، به عنوان یکی از پایههای نگارش علمی در نظر گرفته میشود. متأسفانه، در سالهای اخیر، میتوان گفت به دلایل مختلف، آشنایی پژوهشگران ایرانی با قواعد استناد علمی در سطح مطلوبی قرار ندارد. در هنگام نگارش علمی، پژوهشگران باید جنبههای ریز و متفاوتی را رعایت نمایند. در سالهای اخیر، فناوری به عنوان ابزار کمکی در خدمت بسیاری از امور عمومی و اختصاصی زندگی افراد قرار گرفته است. در حوزه پژوهش نیز، ابزارهای فناورانه متفاوتی در اختیار پژوهشگران قرار گرفتهاند. نرمافزارهای استنادی، دستهای مفید و مؤثر از ابزارهای فناورانه در حوزه پژوهش به شمار میروند. نرمافزارهای متعددی در این زمینه توسط پژوهشگران دنیا مورد استفاده قرار میگیرند، از جمله: اندنوت،(44) رفورک،(45) زوترو (46) و... . نرمافزارهای یادشده، از لحاظ زبان کاربرد، عموماً انگلیسی و لاتین را به صورت پیشفرض پشتیبانی مینمایند و زبانهای متفاوت از جلمه زبان فارسی مورد حمایت این نرمافزارها نیستند. در نتیجه، پژوهشگران فارسی برای نگارش آثار خود به زبان فارسی، نمیتوانند استفاده بهینهای از این نرمافزارها داشته باشند. خوشبختانه، بهتازگی نرمافزار «پژوهیار» با کارکرد مجموعهسازی، مدیریت منابع و استناددهی، به زبان فارسی در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است. استفاده از این نرمافزارها، این امکان را فراهم میسازد که بسیاری از اشتباهات ریز و سهوی پژوهشگران برطرف شود. به علاوه، آموزش استناددهی و درج ارجاع با استفاده از این نرمافزارها در مواردی آسانتر صورت میگیرد. در ضمن استفاده از این نرمافزارها برای انجام خودکار بسیاری از مراحلی که پیشتر به صورت دستی انجام میشد ـ مانند درج خودکار فهرست منابع و چند قابلیت خودکار دیگر در این نرمافزارها ـ باعث صرفهجویی در زمان پژوهشگران میشود. در مجموع، استفاده از نرمافزارهای استنادی علاوه بر صرفهجویی در زمان پژوهشگران، میتواند کمک بسیار مؤثری در درج استناد و نگارش علمی صحیح باشد. رعایت قواعد استنادی به نوبه خود، میتواند در جلوگیری از ارتکاب ناآگاهانه و سهوی سوء رفتارهای پژوهشی بسیار اثربخش باشد.
پی نوشت ها:
منابع فارسی:
منابع لاتین: