هزاران فرکانس نامرئی که هر روز نیز هزاران فرکانس جدید بر آن افزوده می شود و معلوم نیست با هر نفسی که در ریه هایمان فرو می رود، چه مقدار از این امواج را می بلعیم و آیا واقعاً مائیم که امواج را می بلعیم یا امواج اند که ما را بلعیده اند؟!
راه نفوذ این امواج، چشم و گوش اند نه دهان و ریه و معده. گذشته از مضراتی که حضور در فضای آلوده به فرکانس ها برای جسم انسان ها دارد، این امواج بر فکر و ذهن ما می نشینند و سلول های خاکستری مغز را نشانه می روند؛ فناوری ارتباطات و اطلاعات آرام آرام همه زوایای زندگی بشر را تحت الشعاع قرار می دهد و به تازگی، شاهد تسلط بشر بر جهان ماده می باشیم؛ تسلطی از نوع رشد یافتگی اندام؛ چشمها دیگر پشت دیوارها را نیز می بینند نه دیوار منزل که دیوار مرزها و قاره ها و انسان ها در هر لحظه می توانند هر کجا که باشند، با هم ارتباط چهره به چهره برقرار نمایند. امروز به وسیله رایانه و اینترنت و فردا به یاری اینترنت و موبایل، هر کتابی به هر زبانی در هر کجای دنیا زیردستان شماست. کافی است چند بار بر ماوس خود کلیک کنید تا اینترنت حلقه به گوش در یک چشم به هم زدن هر چه را می خواهید در برابر چشمانتان حاضر کند. به نظر می رسد دانشمندان گذشته به اشتباه نام دهکده جهانی را برگزیده اند؛ شاید بهتر بود می گفتند دنیایی به اندازه ماوس پد (Mouse pad) ما!
دنیای آینده چه بخواهیم یا نخواهیم، دنیایی شیشه ای است با همین دیوارهای قطور و مسافت های دور. هم اکنون به وسیله دوربین های آن لاین بسیاری از نقاط پر جاذبه دنیا را هر لحظه که اراده کنیم، می بینیم و دست کم هفته ای یک بار می توانیم از هر نقطه این کره خاکی، تصویر ماهواره ای جدید داشته باشیم. این تصاویر، به صورت رایگان در پایگاه های ویژه ماهواره های معروف نصب می شوند.
اگر تا دیروز باید سیم کارت داخل گوشی تلفن همراه شما می بود تا تماس بگیرید، امروز دیگر بدون سیم کارت هم می توانید با گوشی موبایل و فقط به وسیله فشردن دکمه SOS با پلیس صحبت کنید. همین گوشی دقیقاً محل استقرار شما را نیز برای کاروَر (اپراتورِ) تلفن همراه نمایش می دهد، طول و عرض جغرافیایی و...و اگرچه این امکان هم اکنون عمومی نمی باشد. هرچند به واسطه شبکه و نفوذپذیری دنیای ارتباطات، هم اینک نیز افرادی به طور غیرمجاز به این حیطه ها سرک می کشند! و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل و عجب حکایتی دارد این دنیای شیشه ای!
همه چیز را همگان دانند!
زمانی می گفتند: همه چیز را همگان دانند؛ یعنی چون دامنه علوم زیاد است، یک نفر نمی تواند همه چیز را بداند. این سخن هنوز هم ثابت است؛ اما مفهوم دیگر این ضرب المثل آن است که چون دسترسی افراد بشر به منابع علمی محدود است و هر کس نمی تواند هر آنچه را می خواهد، بیابد و بداند، پس همه چیز را همگان می دانند؛ اما نگاهی به جهان امروز بر ما روشن می سازد که انگار همه می توانند از هر آنچه می خواهند مطلع شوند.
مدتی است که اروپا پول واحد و ویزای واحد را ارائه کرده و این نشانه خوبی است بر عزم آنها برای یکسان سازی و یا جهانی شدن. آنها موانع قانونی انفجار اطلاعات را نیز بر می دارند و اعلام داشته اند که در حال اتخاذ ترتیبی هستند تا هر کسی در هر کجای جهان بتواند به هر گونه اطلاعاتی که می خواهد، دسترسی داشته باشد.
آری؛ قانون جدیدی در انگلیس به اجرا در آمده که بر اساس آن نه تنها شهروندان بریتانیا؛ بلکه هر شخصی از سراسر جهان، حق دارد از نهادهای رسمی آن کشور تقاضا کند که اسناد نگهداری شده در این نهادها را در اختیارش قرار دهد.
این قانون «قانون آزادی دسترسی به اطلاعات» نام دارد و سازمان های دولتی، قرارگاهها پلیس و بیمارستان ها از جمله نهادهایی هستند که موظف اند به درخواستهای کتبی پاسخ دهند. این قانون چهار سال قبل توسط پارلمان انگلیس به تصویب رسید؛ اما اجرای آن تاکنون به تأخیر افتاده بود.
به گفته بی.بی.سی دلیل تصویب و اکنون به اجرا در آمدن این قانون، هماهنگ کردن قوانین انگلیس با قوانین مدنی اتحادیه اروپاست. به ویژه که انگلیس در بین دموکراسی های پارلمانی جهان، شهرت خوبی در خصوص در دسترس گذاشتن مدارک و اسناد رسمی در اختیار عموم نداشته است. این شبکه خبری، سنت محرمانه نگه داشتن اطلاعات در انگلیس و بوروکراسی را از دلایل عمده در تأخیر اجراء این قانون دانست.
اگر چه در حال حاضر به محض اتصال به اینترنت دیگر هیچ گونه تضمینی برای سرقت محرمانه ترین اسناد رایانه تان وجود ندارد، اما امکان به اشتراک گذاردن دیسک سخت دستگاهتان را نیز به صورت داوطلبانه دارید و برخی از شرکت های بزرگ و معتبر این امکان را برای شما مهیا کرده اند تا بتوانید به جستجو در هارد رایانه میلیون ها کاربر متصل به اینترنت بپردازید.
روزی نیست که حفره امنیتی جدیدی در نرم افزارهای مشهور سیستم عامل کشف نشود و در پی آن، بی اعتمادی به عدم نفوذپذیری در برابر هک (hack) و... بالا می گیرد؛ چنان که کار به جایی رسید که بیل گیتس اعلام داشت در چند سال آینده کاربران با آگاهی و میل شخصی، دیگر از کلمه عبور (Pasword) استفاده نخواهند نمود؛ چرا که می دانند در دنیای شیشه ای دیگر مطلب محرمانه وجود ندارد. از این رو، زحمت ایجاد کلمه عبور را به خود نمی دهند.
اگر اکنون با نفوذگران (هکرها) روبه رو هستیم فردا همه از راه های نفوذ آگاه خواهیم شد و چه بسا به عنوان یکی از قابلیت های شبکه ترویج گردند و استفاده از آنها عادی شود.
آن روز واقعاً همه چیز را همگان می توانند بدانند و نمی دانم از اینکه همه چیز را می توانند بدانند، احساس خوبی خواهند داشت یا هراسان خواهند بود؟!
همه چیز را از طریق امواج در میابند با سرعت نور!
آری همه چیز بر موج سوار است و با سرعت نور حرکت می کند؛ اما موج سوار کیست؟
زمانی که هالیوود تأسیس شد، شاید باور اینکه روزی فرهنگ سازی دنیای مجازی را به عهده می گیرد، به ذهن کسی خطور نمی کرد؛ اما الان نه تنها هالیوودها ایده پرداز فناوری شده اند که فرهنگ آن را نیز در فیلم هایشان به چالش می کشند تا در زمان بلوغ فناوری از قبل بدانیم چگونه فرهنگی بر جوامع حاکم می شود و نیز انسان ها با رفتارهای سایبر خو بگیرند. آری، دنیای شیشه ای تلفیقی از جهان واقعی و جهان مجازی خواهد بود و تئوریسین های جهان آینده از همه ابزار و تمامی بخش های علم و صنعت و هنر برای طراحی جامعه نوین بشری استفاده می کنند.
هم اکنون در برنامه ریزی برای آینده، دانش بیولوژیکی و ابزار نانو نیز جایگاه خاصی را دارا می باشند. تئوری های اصلاح نژاد در انسان ها و تولد یا بهتر بگوییم تولید انسان هایی با ویژگی های از پیش تعیین شده و نیز تولید موادی به ظاهر همانند اشیاء طبیعی ولی با ویژگی های منحصر به فرد مثل چوبی که هرگز آتش نمی گیرد و مواردی از این دست، همگی چشم انداز آینده این روند برق آسا می باشند.
به راستی، در آن زمان فرهنگ واحد جهانی در کدام دانشگاه مجازی تدریس می شود؟و انسان ها در کدامین عبادتگاه مجازی از سخنرانی فرهیخته ترین انسان دینی بهره می برند؟یا همه دوست دارند ساحل دریای هاوایی را در منزل داشته باشند و دفتر کار مجازی خود را در آنجا تأسیس می کنند؟
به کجا چنین شتابان؟!
آیا دنیای شیشه ای شکستنی است؟و یا اصلاً این دنیا تحقق خواهد یافت؟ همه پیروان ادیان الهی در انتظار آینده ای سبز با حضور منجی آخرالزمان هستند. آیا این روند شتابان، زمینه ساز بهشت موعد حضور منجی است؟
یا اینکه او تکنیکی برتر را ابداع می نماید و جهان واحد را به رنگی دیگر ترسیم خواهد نمود؟ هزاران پرسشی که فقط آینده به آنها پاسخ خواهد گفت و از ادراک ما خارج است.
پی نوشت:
منابع:
