جایگاه و ضرورت اینترنت
ممکن است سؤال آغازین عده ای این باشد که آیا اساساً استفاده از پدیده ها و وسایل ارتباط جمعی نوین به طور عام، و اینترنت به طور خاص، مطلوب است یا نه؟ به تعبیر دیگر، آیا فنّاوری برای بشر مفید است یا زیان بخش؟ اگر زیان بخش است، آیا ذاتاً چنین است یا ابزاری است که در ذات خود نه خوب است و نه بد؛ بلکه کاربردهای منفی آن بیشتر است؟
گاهی در پاسخ به این سؤال دو نوع برخورد افراطی و تفریطی دیده می شود؛ برخی چنان دل باخته و خودباخته می شوند که گویی این اوج کمال انسانی است و کسانی که از این وسایل و فنّاوری ها بهره مندند، کامل ترین انسان هایند. دسته دیگری هم با نگرشی تفریطی، به بهانه های مختلف - از جمله اینکه از این وسایل استفاده های نادرست می شود - آنها را تحریم کرده، می گویند چون کفار اینها را اختراع کرده اند یا از اینها استفاده های نامطلوبی در جهان می شود، پس باید از آنها بپرهیزیم؛ اما هر دوی این سخن ها نادرست است. نعمت خداوندی به دست ما می رسد، چه آن را کفار به دست ما بدهند و چه مؤمنان، وسیله ای برای آزمایش ماست. باید هر نعمتی را قدردانی و از آن در راه درست استفاده کرد؛ وسیله اش هر که باشد و هر چه باشد.
از آن طرف هم اگر فکر کنیم که فنّاوری های نوین، اوج کمال انسانی است و کسانی که چنین وسایلی را در اختیار دارند، کامل ترین انسان ها به شمار می روند نیز اشتباه است. نعمت های دنیا از اموال و فرزند و نعمت های مادی گرفته تا هوش و استعداد و نعمت های غیرمادی، بسان شمشیر دو دم است؛ هم می شود از آن استفاده درست کرد و هم استفاده نادرست. حتی مقدس ترین علوم نیز از جهتی که مفاهیمی در ذهن، و قابل نقل و انتقال و تعلیم و تعلم است نیز کمال نهایی انسان نیست؛ بلکه کیفیت بهره برداری از آنها ملاک است؛ چه رسد به ابزار بی جان و اختراعاتی که خود بشر انجام داده و وسایلی که برای زندگی مادی اش فراهم کرده است. اینها نه نجس، پلید، دورانداختنی و طرد کردنی است و نه بسیار مقدس، مطلوب و پرستیدنی؛ بلکه وسایلی برای آزمایش است، منتها هر قدر این وسایل بیشتر باشد، هم امکان ترقی، صعود و عروج بیشتر است و هم امکان تنزل و سقوط. وقتی که وسایل کمتر باشد، هم عروج و صعود محدودتر است و هم سقوط و نزول. اگر انسان ترقی کند، در درجه محدودی ترقی می کند و اگر تنزل کند، تنزلش نیز محدود است؛ اما وقتی وسایلش زیاد شد، اگر ترقی کند، خیلی ترقی کرده و اگر تنزل کند، تنزلش هم خیلی زیاد خواهد بود. (4)
تسهیلاتی که رایانه و اینترنت در ارتباط با تجارت، خدمت رسانی و خصوصاً در زمینه آموزش و تحقیقات در رشته های مختلف علوم حوزوی و دانشگاهی در اختیار کاربران آن قرار می دهد، قابل مقایسه با شیوه های سنتی نیست؛ به عنوان نمونه، امروزه با به وجود آمدن پایگاه های اینترنتی و نرم افزارهای تخصصی با قابلیت های ارزنده بسیار، به ویژه در زمینه علوم اسلامی مانند: نورالانوار و جامع التفاسیر در زمینه قرآن و تفسیر، جامع الاحادیث در زمینه کتب حدیثی شیعه، موسوعه نهج البلاغه در مورد ترجمه ها و شروح نهج البلاغه و مجموعه کلمات امام علی(ع)، درایه النور در باب رجال، نورالفقاهه در فقه و کتابخانه اصول فقه در اصول فقه، مسیر تحقیق و حتی اجتهاد در علوم اسلامی بسیار هموارتر و آسان تر از گذشته شده است.
همین طور با رجوع به دنیای مجازی اینترنت می توان از اطلاعات و منابع بی شمار آن استفاده کرد. در حال حاضر نیز ضرورت استفاده از اینترنت و خدمات آن برای همه جوامع خاصه مراکز و مؤسسات علمی و دانشگاه ها روشن شده است؛ برای مثال، در تحقیقی که در دانشگاه های آمریکا انجام شده است، نزدیک به 73 درصد از دانشجویان اظهار کرده اند که استفاده آنها از اینترنت بیشتر از کتابخانه است. بیش از 79 درصد از دانشجویان گفته اند که اینترنت بر اطلاعات علمی آنها تأثیر بسیار زیادی داشته است و نه دهم یعنی 87 درصد دانشجویان بیان کرده اند که ارتباط آنها با اساتید از طریق پست الکترونیکی است.(5)
بدیهی است که استفاده از اینترنت پیامدهایی منفی هم در بر دارد؛ ولی این باعث نمی شود که آن را صرفاً تهدید به حساب آورده و از فرصت هایی که به وجود می آورد، استفاده نکرد. بنابراین، دو نکته در مورد فنّاوری اطلاعات و اینترنت در خور اهمیت است:
اوّل آنکه فنّاوری و نسخه پیشرفته آن؛ یعنی اینترنت، ذاتاً مخرب نیست؛ بلکه ابزاری بیش نیست که می توان در آن محتواهای مختلف گنجاند و به اعتبار این محتویات، متهم به خوب یا بد بودن ذاتی می شود. همچنان که بسیاری از متخصصان نیز تعبیر مشهور مک لوهان «رسانه همان پیام است» را یک بحث جنجالی قلمداد کرده و هدف وی را ایجاد «دیالوگ» دانسته اند که واقعاً هم با این نظریه هایش چنین دیالوگی ایجاد کرده است و هنوز هم این دیالوگ ها ادامه دارد. البته شکل و محتوا هر دو مهم است. تأثیر یک روزنامه بر خوانندگانش با تأثیر تلویزیون بر بینندگانش فرق می کند. استفاده از اینترنت و تأثیر آن بر مخاطبانش نیز با سایر رسانه ها متفاوت است. منظور مک لوهان این بود که فنّاوری روی محتوا اثر می گذارد.(6)
دوم اینکه اینترنت به خودی خود نه صرفاً تهدید است و نه صرفاً فرصت؛ بلکه هم فرصت است و هم تهدید. اما نکته مهم این است که با توجه به رشد وسیع اینترنت چنانچه از بُعد فرصت آن غافل شویم، جنبه تهدیدش بیشتر و جدی تر خواهد شد. در حال حاضر، گسترش اینترنت و به خصوص وب به اندازه ای سرسام آور است که گفته می شود تقریباً هر سه ماه یک بار حجم اطلاعات موجود در این شبکه دوچندان می شود. حال چنانچه این رشد فزاینده با توزیع اطلاعاتی وب در مناطق و کشورهای مختلف مقایسه شود، نتایج هشدار دهنده ای به دست می آید؛ زیرا بر اساس آمار موجود، آمریکا و کانادا 63 درصد، اروپا 4/22 درصد و استرالیا، ژاپن و نیوزلند 4/6 درصد از رایانه های متصل به اینترنت را در اختیاردارند. بقیه کشورهای آسیایی و آفریقایی تنها 9/5 درصد از این رایانه ها را در خود جای داده اند. بررسی ویژگی های کاربران اینترنت نشان می دهد که تحصیلات و ثروت دو عامل مهم در میزان استفاده است. کاربران اینترنت بیشتر از طبقه متوسط بالا، جوان، تحصیل کرده، مرد و شهرنشین هستند. 83 درصد کاربران اینترنت در آمریکا، 6 درصد در اروپا، 3 درصد در اقیانوسیه و 8 درصد در بقیه قاره های دنیا قرار دارند.(7)
همان گونه که ملاحظه می شود، علی رغم توسعه غیر قابل کنترل وب، توزیع نابرابر و غیر عادلانه ای از لحاظ درصد حضور کشورها و فرهنگ های مختلف در وب مشاهده می شود. در صورتی که این روند ادامه پیدا کند و فعالیت های برخاسته از فرهنگ اصیل ما جایگاه شایسته ای در این میان پیدا نکند، رفته رفته اینترنت از شکل یک ابزار عمومی درآمده و صرفاً به بلندگوی مغرب زمین در خواهد آمد. از این رو، حضور فعال و آگاهانه در اینترنت از نیازهای ضروری و غیر قابل انکار می نماید، تا با بهره گیری مطلوب از فرصت های موجود، امکان به حداقل رساندن آسیب ها و افزایش ترقی و پیش رفت هدفمند و در چارچوب فرهنگ اسلامی و ایرانی بیش از پیش مهیا گردد.
آنچه گذشت گویای این سخن است که اینترنت به خودی خود، نه تنها تهدید نیست؛ بلکه باید برای تهدید نبودن و کاستن آسیب های آن از فرصت های آن بهره جست و به عبارت دیگر، آن را بومی کرد و در خدمت فرهنگ و دانش جامعه اسلامی به کار برد. حال سؤال مهم تر این است که چگونه باید اینترنت را بومی کرد؟ و چه ساختارها و پیش نیازهایی را می طلبد؟ پیش از اینکه به این پرسش اساسی پاسخ دهیم، ابتدا باید دورنمای نسبتاً روشنی از کارکردهای اینترنت و جایگاه ما در این شبکه داشته باشیم.
کارکردهای اینترنت
از جمله کارکردهای اینترنت می توان موارد ذیل را یادآور شد:
1. تولید اطلاعات: در سایه وجود اینترنت و رایانه، علوم و گفتمان های جدیدی متولد شده و بر غنای علوم دیگر افزوده شده است. مباحثی در زمینه دولت ها و شهرهای الکترونیکی، سازمان ها و تشکیلات مجازی، بهره گیری از هوش مصنوعی در استنباط احکام فقهی و مانند این، نمونه هایی از این نظریات نوین اند.
2. سازماندهی اطلاعات: پیش از اینترنت شاید حتی تصور هم نمی شد که به این وسعت و تنوع، اطلاعات و آراء در جهان وجود داشته باشد. بعد از اینترنت اغلب این ذخایر اطلاعاتی در محیط وب قرار گرفت و به طوری که بتواند به آسانی در دسترس کاربران باشد، سازماندهی شد. البته اینترنت همچنان دچار فقدان نظام استانداردی جهت طبقه بندی و سازماندهی اطلاعات می باشد که باعث بروز مشکلاتی در بازیابی بهینه اطلاعات می شود. در بحث از آسیب شناسی اینترنت به این موضوع خواهیم پرداخت.
3. اطلاع رسانی منحصر به فرد: این خصیصه برجسته ترین کارکرد اینترنت است. نوع اطلاع رسانی در اینترنت با دیگر رسانه متفاوت است و همین مسئله آن را به جامع ترین و قدرتمندترین رسانه تبدیل کرده است. از جمله مهم ترین ویژگی های اطلاع رسانی اینترنتی آن است که برخلاف تلویزیون، رادیو، کتاب و روزنامه، در اینترنت هر فرد و کاربری می تواند هم پیام گیرنده و هم پیام فرستنده باشد؛ به دیگر سخن، اینترنت قادر است هر فرد را تبدیل به یک رسانه کند. این سخن بدین معناست که اینترنت جریان یک سویه اطلاعات را حذف کرده و جریان دوسویه اطلاعات را جایگزین آن نموده است. امروزه هر کسی می تواند با صرف هزینه ای اندک اقدام به راه اندازی پایگاه وب کرده و اطلاعات و دیدگاه های مورد نظر خویش را منتشر کند. همچنین با بروز پدیده وبلاگ(8) در سال های اخیر و گسترش چشمگیر وبلاگ نویسی خصوصاً در ایران این مسئله بیش از پیش صادق تر خواهد بود. بنابر گزارشی در خرداد سال 82 بیش از 20 هزار وبلاگ فارسی در مقابل 7 هزار پایگاه فارسی وجود دارد(9) که البته این رقم در حال حاضر متفاوت است. وانگهی مخاطب اینترنت نیز بسیار بیشتر و وسیع تر از سایر رسانه هاست.
ویژگی دیگر اطلاع رسانی در اینترنت این است که مطالب و دیگر اطلاعات موجود در اینترنت نسبت به سایر رسانه ها جامع تر است. علاوه بر متن بسیاری از کتاب ها، مقالات چاپی و سایر منابع چندرسانه ای، بسیاری از مجله های اینترنتی وجود دارند که تنها از طریق وب قابل دسترس بوده و نسخه چاپی آنها وجود ندارد. افزون بر این، بسیاری از منابع مرجع مانند: فرهنگ ها، اطلس ها، راهنماهای گوناگون و سرگذشت نامه ها فقط در محیط وب منتشر می شوند.
4. روزآمد بودن اطلاعات: ویژگی چهارم اطلاع رسانی اینترنتی، روزآمد شدن اطلاعات است که نسبت به سایر رسانه ها از سرعت بالاتری برخوردار است. امروزه، اطلاعات بسیاری از پایگاه های مهم و پر مراجعه در وب در فواصل زمانی کوتاه روزآمد می شود. این مسئله به خصوص در پایگاه های اخبار از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است؛ به طوری که در موتورهای جستجوی تخصصی اخبار مانند: بخش جستجوی اخبار گوگل، آلتاویستا و آل دِ وب می توان دامنه زمانی جستجو را به اخبار منتشر شده به یک هفته، سه روز گذشته، یک روز گذشته و حتی یک ساعت گذشته محدود کرد.
5. رایگان و سهل الوصول بودن: اکثر اطلاعات وب رایگان هستند. حتی برخی از کتاب ها، مجلات و مقالاتی را که برای تهیه نسخه چاپی آن باید پول داد، می توان در اینترنت به رایگان آنها را به دست آورد؛ برای مثال در پایگاه حوزه (www.hawzah.net) متن کامل بیش از هزار شماره مجله، بیش از 100 جلد کتاب معتبر و مشهور و بیش از 3000 مقاله در موضوعات مختلف علوم اسلامی و علوم انسانی همراه با قابلیت جستجو قرار دارد. همچنین در پایگاه find articles ، که یکی از قوی ترین موتورهای جستجوهای تخصصی در زمینه مقالات به شمار می رود، متن کامل هزاران مقاله از بیش از 700 نشریه معتبر بین المللی قابل جستجو و دسترسی است.
اینترنت را می توان به تعبیر برخی «دنیای شیشه ای»(10) نام نهاد. مرزهای جغرافیای و حتی فرهنگی در این دنیا درهم می شکند و فرو می ریزد و البته ره آورد چنین دنیایی پیامدها و عوارض تلخ و شیرینی است که از جمله آثار مثبت آن آسان کردن راه وصول به اطلاعات است. در مدت زمان اندک می توان به آن سوی مرزها نامه و پیام رد و بدل کرد؛ از جدیدترین کتب و مقالات ملی و فراملی استفاده کرد، بسیاری از هزینه های اضافی را به وسیله تجارت الکترونیکی حذف کرد و از مزایای آموزش از راه دور بهره جست و صدها کار دیگری که با نبود اینترنت نیاز به صرف زمان و هزینه بیشتری جهت انجام آنهاست.
جامعه ما و جامعه اطلاعاتی
با صرف نظر از اسرائیل، ایران اوّلین کشور خاور میانه بود که در سال 1993 به اینترنت پیوست و در سال 1994 دارای اینترانت دانشگاهی شد و این اقدام را بدون سرمایه و پشتیبانی فنی خارجیان و تنها با خرید پنجاه هزار دلار سخت افزار، چندین جلد خودآموز و سخت کوشی چند جوان 25 ساله انجام داد. اما سرعت گسترش و ضریب نفوذ اینترنت در ایران نسبت به کشورهای منطقه با افت و خیزهایی روبه رو بوده است.(11) بنا بر دیدگاه دکتر حسام الدین آشنا، در ایران بیشترین فعالیت در حوزه اطلاع رسانی الکترونیک را نه دانشگاه ها دارند و نه نشریات؛ بلکه بیشترین فعالیت را حوزه های علمیه داشته اند. بزرگ ترین سایت های ایران نه وابسته به دانشگاه ها است نه وابسته به مؤسسات دولتی و یا مطبوعاتی و هنری؛ بلکه وابسته به حوزه های علمیه است.(12) اگر حجم اطلاعات و نرم افزارها و برخی از پایگاه های متعلق به حوزه های علمیه را با حجم تولیدات مقایسه کنید، تفاوت عظیم آن را خواهید دید. اما در حوزه دانش های تجربی، به خاطر عقب ماندگی های علمی، در حوزه اینترنت هم دچار مشکلات جدی شده ایم.
بنا بر گزارش دبیر مجمع ناشران الکترونیک ایران، بیش از 25 درصد تولیدات نرم افزارهای رایانه ای کشور در زمینه های علوم قرآنی و انسانی است و در این گزارش آمده است که هم اکنون 1200 محصول نرم افزاری چندرسانه ای در ایران تولید می شود که سهم علوم قرآنی و انسانی از این تعداد، 350 محصول رایانه ای است. همچنین از بین 90 شرکت فعال در تولید نرم افزارهای رایانه ای، 15 ناشر به طور اختصاصی نرم افزار علوم قرآنی تولید می کنند.(13)
ممکن است این سؤال به ذهن آید که چرا اینترنت در ایران رشد زیادی نداشته است. پاسخ به این سؤال مقاله جداگانه ای می طلبد تا علل و عوامل آن به طور دقیق و کارشناسی شده تبیین شود. اما در اینجا به همین نکته بسنده می کنیم که یکی از مشکلات اصلی در این باب آشنایی ناقص با اینترنت و اطلاع ناکافی از کارکردهای مختلف آن است. البته این آشنایی ناقص نیز ریشه در عوامل گوناگونی دارد که در یک نگاه کلان و ساختاری می توان آن را عدم اهتمام درخور، از سوی نهادها و مراکز دولتی در آموزش کاربردهای اینترنت و نهادینه کردن استفاده بهینه از آن دانست. بیشتر بودن تعداد وبلاگ ها که معمولاٌ نویسندگان آنها افراد هستند تا سازمان ها، در مقابل پایگاه های وب و نبودن برنامه های آموزشی کافی در ارتباط با استفاده بهینه از اینترنت از سوی مراکز مختلف خاصه صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران نشانه این است که از سوی نهادها و سازمان ها به خصوص مراکز دولتی اهمیت درخوری به این مسئله داده نمی شود. در یک نگاه خردنگر می توان این نقیصه را معلول عدم تسلط کافی کاربران و دانش پژوهان بر زبان انگلیسی، به عنوان زبان مادری اینترنت دانست. بدیهی است که عوامل دیگری از جمله اقتضای یک جامعه سنتی و وضع اقتصادی اغلب کاربران، وجود محدودیت هایی در زمینه سرعت پهنای خطوط ارتباطی و مانند آن را می توان یادآور شد؛ لکن در نظر نگارنده دلیل عمده و اصلی همان بود که گذشت.
با این حال، احساس می شود که در آینده نزدیک اینترنت در ایران به یک رسانه کاملاً مؤثر در امور اجتماعی و فرهنگی و حتی سیاسی و اقتصادی تبدیل خواهد شد. همچنان که نشانه های این گسترش و نفوذ در انتخابات اخیر به ویژه در انتخابات هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی نمایان شد. به علاوه، رشد چشمگیر و دو چندان شدن کاربران اینترنتی در ایران در عرض تنها یک سال که در حال حاضر بالغ بر 4 میلیون کاربر اینترنتی در ایران تخمین زده می شود، گواه این مدعاست.
بومی سازی اینترنت
به سؤال اساسی خود برگردیم. گفتیم که ضرورت اقتضا دارد تا استفاده از اینترنت را بومی کنیم و این درست نیست که از این ابزار دست بکشیم و یا آن را از نو و مطابق با فرهنگ خویش ابداع کنیم؛ همچنان که بسیاری از ابزارها و فنون ارتباطی جدید نظیر: تلفن، تلویزیون و نوار کاست بومی نیستند؛ اما نحوه استفاده از آنها تا حدودی متفاوت با دیگر جوامع است.
در بومی سازی اینترنت کارهای زیادی می توان انجام داد که از بین آنها دو مورد حائز اهمیت بسیار است. اوّل، عرضه و انتشار اطلاعات مورد نیاز و مطابق با فرهنگ اسلامی، و دوم، تسهیل و راهنمایی در استفاده از اطلاعات دیگران. باید پایگاه ها و اطلاعاتی که از سوی جامعه ما، به خصوص از سوی نهادها و نه افراد، در اینترنت منتشر می شود، با فرهنگ اسلامی و ایرانی همخوانی داشته باشد. این حدّاقل کاری است که برای بومی سازی اینترنت می توان انجام داد. بدیهی است که اینترنت دارای دو بخش ساختار فنی و محتواست. مهم این است که ما نیز در بخش محتوا بتوانیم در زمینه های گوناگون و برای مخاطبان مختلف حرفی برای گفتن داشته باشیم. در این خصوص مراکز و سازمان های مختلف دولتی و غیردولتی از چند سال پیش شروع به ایجاد و راه اندازی پایگاه های وب کرده اند و همان گونه که اشاره کردیم، وضعیت پایگاههای اسلامی در مقایسه با سایر پایگاه ها بهتر است؛ به عنوان مثال، در حال حاضر در پایگاه های اسلامی مختلفی امکان پرسش و پاسخ های هم زمان و غیر هم زمان، پایگاه های راهنما یا در اصطلاح شاهراه های اطلاعاتی جهت جستجو و مرور دیگر پایگاه های اسلامی مانند: «جستجوگر پایگاه های شیعی»(14) و «راهنمای پایگاه های اسلامی»(15) وجود دارد که هر روزه کاربران زیادی از آنها بازدید و استفاده می کنند. اما نباید از نظر دور داشت که علاوه بر همگونی محتوای این پایگاه ها با فرهنگ ما، باید به ارتباط و همکاری اینترنتی بین پایگاه ها نیز که امروزه بسیار سهل تر از گذشته است، اهتمام ورزید؛ کاری که تا به حال به نحو شایسته ای انجام نشده است و علی رغم برخورداری اغلب مراکز از پایگاه اینترنتی، معمولاً از پایگاه ها، اهداف و فعالیت های همدیگر ناآشنا بوده و در نتیجه، کارهای همسو و تکراری فراوان می شود.
برای تسهیل در امر استفاده از اطلاعات و پایگاه های دیگران نیز فعالیت های مختلفی باید انجام داد که مهم ترین آنها آموزش استفاده از اینترنت، ایجاد بسترهایی برای کاربردهای علمی از اینترنت مانند سیستم های آموزش از راه دور و مانند آن است. یکی دیگر از اقدامات اساسی در این زمینه مسئله دسترسی آزاد یا کنترل شده به اطلاعات است. در ماه های اخیر در این باب سخن بسیار گفته شده است که برخی به جنبه تهدید بودن اینترنت توجه بیشتری کرده و قائل به کنترل، و برخی نیز آن را بیشتر فرصت قلمداد کرده و معتقد به دسترسی آزاد و عدم کنترل بودند.
در اینجا مناسب است که چند الگوی ملی در برخورد با اینترنت را مرور کنیم:(16)
الف - الگوی آمریکایی
اینترنت در آمریکا نه به عنوان تهدید امنیتی؛ بلکه به عنوان بزرگ ترین فرصت ملی تلقی می شود. کاخ سفید در پنجم ژانویه 2000 بیانیه ای را تحت عنوان «استراتژی امنیت ملی در قرن جدید» منتشر کرد. در این بیانیه ضمن بر شمردن منافع حیاتی آمریکا، از اینترنت به عنوان مهم ترین ابزار دیپلماسی مردمی(17) نام برده شده است. از طرف دیگر، مراقبت الکترونیک بر حجم، جهت و محتوای ارتباطات مخابراتی و ماهواره ای در قالب اطلاعات سیگنال امنیت اطلاعات (INFOSEC)، بخش مهمی از وظایف آژانس امنیت ملی(NSA) را تشکیل می دهد. (WWW.NSA.gov)
ب - الگوی اسرائیلی
اسرائیل در فاصله سال 1994 تا 2000 تبدیل به یک غول صنعت اینترنت شده است؛ در سطح داخلی اتخاذ سیاست های کلانی از قبیل: اختصاص 3% از GDPکشور معادل 90 میلیارد دلار به تحقیق و توسعه در زمینه فنّاوری پیشرفته، آموزش مهارت های پیشرفته رایانه ای در دوران سربازی و تداوم آموزش در دوران خدمت احتیاط را در برنامه خود داشته است.
ج - الگوی چینی
چین رسماً اعلام کرده است که به دنبال برقراری توازن میان جریان آزاد اطلاعات و صیانت از فرهنگ و ارزش های اجتماعی خود می باشد. »پیتر ییپ« معاون شرکت دولتی اینترنت چین گفته است: «ما علاقه ای به قمار، پورنوگرافی و موارد حساسیت برانگیز سیاسی نداریم. ما حتی محتوای فیلترشده اینترنت را تنها و مهم ترین نیرویی می دانیم که درهای چین را بر روی دنیا می گشاید و راه تغییرات اقتصادی را هموار می کند.»
د - الگوی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس
تقریباً در تمام کشورهای حاشیه خلیج فارس کنترل قوی دولتی بر محتوا و توزیع اطلاعات وجود دارد. این کنترل ها به علل مذهبی، سیاسی و فشارهای داخلی صورت می گیرد. روش اصلی کنترل اطلاعات الکترونیک در این کشورها، انحصار مخابرات در شرکتهای دولتی است. یکی از پیامدهای اصلی این کنترل دولتی، تأخیر در رسیدن اینترنت و کندی در همه گیر شدن آن در این کشورهاست. در کشورهای عربی منطقه خلیج فارس دولت و بخش دانشگاهی عامل گسترش اینترنت نبوده اند؛ در عوض تجارت آزاد و بازرگانان خارجی مقیم، بیشترین مشتاقان و کاربران اینترنت را تشکیل می دهند. در واقع، هیچ شخص، سازمان و تجارت مدرنی نمی تواند بدون اتکا به وب و اینترنت در رقابت جهانی برای دسترسی به منابع طبیعی و اقتصادی خلیج فارس به بقاء خود ادامه دهد. اقتصاد وابسته و ادغام منطقه در اقتصاد جهانی، اتصال به اینترنت را امری گریز ناپذیر می سازد. بازار مصرف اینترنت در کشورهای عربی خلیج فارس اساساً تجاری است.
کشورهای خلیج فارس از نظر سیاست گذاری در مورد اینترنت روی یک طیف قرار دارند که یک طرف آن عراق و طرف دیگر آن یمن و قطر است. عراق تاکنون رسماً به اینترنت متصل نشده است و مودم های شخصی را ممنوع کرده است. از طرف دیگر، یمن و قطر با حذف هر گونه کنترلی بر روی اینترنت و سرمایه گذاری برای گسترش زیرساخت ها به منافع اینترنت بیشتر از خطرات آن بها داده اند. کویت با برخورداری از سیستم مخابراتی کاملاً پیشرفته در سال 1994 ارائه خدمات عمومی اینترنت را آغاز کرد. وزارت مخابرات کویت امتیاز ISP را ابتدا به گلف نت و سپس به یک کمپانی دیگر واگذار کرد. گلف نت از طریق ماهواره به Sprint آمریکا متصل است. دانشجویان کویتی بدون هیچ گونه هزینه به اینترنت دسترسی دارند.
عمان به واسطه جبران عقب ماندگی نسبی از دیگر کشورهای خلیج فارس، بازسازی سیستم مخابراتی را در اولویت های خود قرار داده است. قطر مدرن ترین شبکه مخابراتی منطقه را ایجاد کرده است و انحصار مخابرات دولتی توسط Q-tel اعمال می شود که تنها ISP کشور را دارا می باشد؛ ولی بررسی هایی به منظور خصوصی سازی - لکن به صورت غیر رقابتی - در حال انجام است و دولت در کنار اینترنت یک سیستم اطلاعاتی ژئوفیزیکی را با اهداف توسعه بخشی عمومی و خصوصی به سرعت توسعه داده است؛ ولی آموزش عالی و دانشگاه بهره چندانی از آن نبرده اند. قطر تنها کشور حاشیه خلیج فارس است که خود را منطقه فارغ از سانسور اطلاعات معرفی کرده و هیچ گونه کنترلی بر محتوای اینترنت اعمال نمی کند. تنها حساسیت دولت، مسئله پورنوگرافی است که با استفاده از فایروال تا حدی کنترل می شود.
امارات متحده عربی از سال 1995 ارزان قیمت ترین و نظارت شده ترین خدمات اینترنت منطقه را ارائه می کند و بیشترین کامپیوتر متصل به اینترنت را نسبت به جمعیت خود دارا می باشد. دولت، بخش تجاری و دانشگاه ها همه پشتیبان اینترنت هستند و از آن به خوبی بهره برداری می کنند. وزارت مخابرات با راه اندازی چند پراکسی سِرور گران قیمت تمام تبادلات داده ها را فیلتر کرده و کنترل می کند. در عین حال، امارات شاهد بیشترین مباحثات افکار عمومی درباره خطرات استفاده از اینترنت بوده است.
عربستان سعودی بزرگ ترین و محافظه کارترین کشور منطقه است و خاندان حاکم بر سعودی نسبت به موارد غیر اخلاقی و فعالیت های تبعیدیان خارج نشین بسیار حساس هستند. هنوز اینترنت در سعودی توسعه چندانی پیدا نکرده است و دسترسی عمومی در اینترنت همگانی نشده است. اما برخی از بخش های دولتی، پزشکی و دانشگاهی از طریق یک اتصال ماهواره ای به آمریکا از خدمات اینترنت استفاده می کنند. سعودی گران ترین طرح مطالعاتی در مورد کاربردها و پیامدهای اینترنت را به مدت 2 سال پی گیری کرد و در نتیجه، روش مدیریت کاملاً متمرکز برای ورود اینترنت به کشور و کنترل کل ورودی توسط یک فایروال ملی برای جلوگیری از دسترسی به محتوای نامناسب - از نظر دولت - پذیرفته شد.
چگونگی نظارت بر اینترنت
همان گونه که ملاحظه می شود مسئله فلیترینگ مختص به ایران نیست و بسیاری از کشورهای پیش رفته به نوعی از آن استفاده می کنند. از طرفی با توجه به این نکته که در حال حاضر، اطلاعات، تصاویر و فیلم های آلوده کننده فراوانی در اینترنت وجود دارد، ضروری می نماید که برای امنیت فرهنگی و اخلاقی جامعه، به خصوص نسل نوپا تمهیداتی اندیشیده شود؛ همچنان که بسیاری از دانشمندان این خطرات را یادآور شده اند.
از سوی دیگر، استفاده از اینترنت علی رغم گسترش و توسعه دامنه علوم و قلمرو فرهنگ ها می تواند موجب ایراد خسارت و ضرر به حقوق خصوصی و عمومی شهروندان گردد و از این رو، لزوم اعمال نظارت بر آن بر هیچ کس پوشیده نیست؛ چرا که عقل سلیم بر وجود نظارت بر این مقوله مهم حکم می راند. اما آنچه امروزه از آن بحث می شود، چگونگی و ساز و کار این نوع نظارت می باشد که در این راستا، هم اکنون در بین صاحب نظران دو نظر غالب جهت استفاده صحیح از اینترنت وجود دارد:
- نظریه خود محدودیتی؛
- اعمال نظارت از طریق روش های قانون گذاری، اجرایی و قضایی.
شاید بتوان گفت که هر کدام از این دو نظریه اصلی می تواند به نظریه های فرعی دیگری منجر شود، اما آنچه محرز است همه آنها به این دو نظر فوق گرایش خواهند داشت. در قسم اوّل، کاربران براساس شرایط خاص خود سعی خواهند نمود تا با استفاده از روش هایی مانند فیلترگذاری و یا استفاده از رمز دسترسی به اطلاعات را در محدوه ای خاص امکان پذیر سازند و در واقع، یک نوع خودنظارتی عمل می شود. ولی این نکته را نباید از یاد برد که این روش ها می تواند از سوی هر دو گروه اعمال شده و به واقع نظریه ای است میان بر؛ چرا که در هر صورت می تواند مورد استفاده واقع شود.
مثلاً فیلترگذاری می تواند هم از سوی خود استفاده کنندگان و به عنوان یک خودمحدودیتی به کار رود و هم می تواند توسط مقامات دولتی و در مقام اعمال نظارت مورد استفاده واقع شود . بنابراین، فیلترگذاری ابزاری است برای اعمال محدودیت که هر دو طرف ممکن است به کار گیرند.
در روش دوم، کاربران دخالت کمتری در نوع و میزان استفاده از اینترنت داشته و عموماً مقامات عمومی در قوای سه گانه سعی می نمایند تا با وضع قوانین، اجرای صحیح و برخورد قضایی با متخلفان بر استفاده از اینترنت اعمال نظارت داشته باشند. اگر چه این گونه نظارت عمومی در جای خود می تواند ضروری باشد، اما باید توجه نمود که اعمال محدودیت فراتر از چارچوب های مشخص و ضرورت های خاص منجر به واکنش های منفی و بروز ناهنجاری در اجتماع خواهد شد؛(18) همان طور که برخی از طرح ها و برنامه های اجرا شده از سوی مراکز ارائه کننده خدمات اینترنتی و مخابرات در دوره اخیر تا حدود زیادی ناکام مانده است.
از این رو، چاره کار در این است که «نظریه پردازان اجتماعی در مورد فنّاوری جدید اطلاع رسانی و تبعات آنها نظریه پردازی کنند و فعالان سیاسی نیز راهکارهایی برای استفاده از این فنّاوری ها و نحوه ارتقا، دگرگونی های سیاسی مترقی ارائه دهند. به علاوه، هر کدام از افراد جامعه نیز باید تعیین کنند در فضاهای ارتباطاتی جدید الکترونیک و متأثر از فنّاوری های جدید اطلاع رسانی، چگونه زندگی خواهند کرد یا چگونه می خواهند در برابر فنّاوری های جدید اطلاع رسانی و فضاهای ارتباطاتی الکترونیک جدید صف آرایی نمایند و اینکه نهایتاً در این صف آرایی، قدرتمند خواهند بود یا فاقد قدرت.»(19)
پی نوشت ها: