مقایسه کارکرد شبکه های اجتماعی در سبک زندگی در دو تمدن اسلامی - ایرانی و غربی

شنبه, 30 آذر 1392 ساعت 15:18
    نویسنده: عاطفه ذوالفقاری،سید رضا حجازی و سمیرا رازی
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

اشاره

در ادامه سلسله همایش‌های دفاع سایبری، این بار همایش تخصصی بررسی ابعاد شبکه‌های اجتماعی برگزار شد. سالن همایش‌های بین المللی جمهوری اسلامی ایران (اجلاس سران)، در تاریخ 20 مهرماه سال جاری، شاهد حضور اندیشمندان و فرهیختگانی بود که در این حوزه به ارائه مقاله پرداخته بودند.

این همایش علمی، با همکاری و مشارکت نهادها و مراکزی همچون: دفتر ریاست جمهوری اسلامی ایران، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، شورای عالی انقلاب فرهنگی، مرکز توسعه فناوری اطلاعات و رسانه‌های دیجیتال، مرکز ملی فضای مجازی، انجمن فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران، شورای عالی آموزش و پرورش، حراست کل کشور، دانشگاه تهران، مرکز تحقیقات کاربردی پلیس اطلاعات و امنیت عمومی ناجا، پژوهشکده علوم انسانی و مطالعات اجتماعی، مرکز تحقیقات استراتژیک، پژوهشکده مطالعات توسعه و نیز جمعیت هلال احمر سازمان جوانان برگزار گردید. گفتنی است که مجموعه مقالات این همایش، در کتابی تحت عنوان «مجموعه مقالات همایش تخصصی بررسی ابعاد شبکه‌های اجتماعی»، از سوی پژوهشکده فناوری اطلاعات و ارتباطات دانشگاهی به چاپ رسیده است.

یکی از مباحث مطرح در جامعه امروزی، بررسی موضوع سبک زندگی است که تا کنون محققان و نویسندگان بسیاری، با رویکردهای مختلف، آن را بررسی و تحلیل نموده‌اند. نظر به اهمیت این موضوع، مناسب دیدیم یکی از مقالات همایش مذکور را که به مقایسه کارکردهای شبکه‌های اجتماعی در سبک زندگی دو تمدن «اسلامی ـ ایرانی» و «غربی» پرداخته، انتخاب نموده و بعد از ویرایش و اصلاح جزئی، در معرض استفاده خوانندگان و علاقه‌مندان عزیز قرار دهیم.

چکیده

این مقاله به تبیین مقایسه کارکرد شبکه‌های اجتماعی در سبک زندگی اسلامی ـ ایرانی و غربی می‌پردازد. این مقاله، با بررسی تمدن غربی و اسلامی ـ ایرانی، مدل‌هایی از این دو نوع سبک زندگی را ارائه داده است. مقاله حاضر، یک مطالعه کیفی است که با مطالعه اسناد، بانک‌های اطلاعاتی و مقالات سبک زندگی و شبکه‌های اجتماعی شکل گرفته است و بر اساس تحلیل محتوا، انسجام یافته است. هر تمدن، دارای دو بعد سخت‌افزاری و نرم‌افزاری است؛ بعد نرم‌افزاری تمدن، همان سبک زندگی است. از آن‌جا که سبک زندگی نیازمند مبانی عمیق فکری است، کارکرد شبکه‌های اجتماعی در انتقال و نفوذ تمامی این سطوح حائز اهمیت است. شبکه‌های اجتماعی، در یک سطح با انتقال باورها و سلسله‌مراتب ارزشی و نیز انتقال روحیه‌ها و ملکات روحی در سطح ناخودآگاه جمعی نقش ایفا می‌کنند و در سطوح دیگر، با تغییر مبانی فکری، منجر به تغییر احساسات جمعی و به تبع آن، باعث تغییر رفتارهای جمعی می‌شوند و شبکه‌سازی اجتماعی به گسترش سبک زندگی منجر می‌گردد. این مقاله با شناسایی لایه‌های ایجادکننده سبک زندگی در دو تمدن اسلامی ـ ایرانی و غربی، به مقایسه بین آنها پرداخته است.

واژگان کلیدی: شبکه اجتماعی، سبک زندگی، تمدن غربی،‌ تمدن اسلامی ـ‌ ایرانی.

مقدمه

جهانی شدن به مثابه روندی فراگیر، تمامی ابعاد زندگی فردی و گروهی بشر را در گستره‌هایی چون: هویت، فرهنگ، سیاست و اقتصاد متأثر ساخته است. با توسعه فناوری اطلاعات و نزدیکی هر چه بیشتر جوامع و سازمان‌ها به یکدیگر، دسترسی به فناوری و سرمایه، دیگر در انحصار کشورها و سازمان‌های معدودی نبوده و تنها نیروی انسانی است که می‌تواند به عنوان برگ برنده مطرح باشد.

کشور ایران با برخورداری از فرهنگ و تمدن غنی در طول تاریخ چند هزار ساله‌اش، پیوسته از توالی زمانی در امر هویتی خود، برخوردار بوده و با اینکه در دوره‌های گوناگون صورت‌های متفاوتی به خود گرفته، اما هرگز اصالت ایرانی بودن آن مخدوش نشده است. از طرفی هم، هر چند دگرگونی‌هایی در لایه‌های سطحی فرهنگ و هویت ایرانی پدید آمد، اما هیچ‌گاه نتوانستند به ژرفای هویت ایرانیان رسوخ پیدا کنند. همچنین این فرهنگ و تمدن ایرانی با خدماتی که به گسترش میراث مشترک تمدن بشر کردند، همراه با اقوام مختلف موجود در همسایگی خویش، هویتی ویژه خود را پدید آوردند که در خلال روزگاران گسترش یافته و تکامل پیدا کرده است.

وقتی به جامعه امروز نگریسته شود، یک تضاد و دوگانگی ناشی از برخورد دو نوع سبک زندگی غربی و اسلامی ـ ایرانی که مربوط به دو تمدن غربی و اسلامی ـ ایرانی می‌شوند، مشاهده می‌شود؛ به این معنا که ارزش‌ها و فرهنگ غربی، با هنجارها و اعتقادات جامعه ما در تضاد است و ‌بسط سبک زندگی غربی، مانعی بزرگ در مسیر تحقق پیشرفت و توسعه مبتنی بر تمدن اسلامی تلقی می‌گردد. از این رو، گسترش سلوک حیات دینی، از ضروریات جامعه می‌باشد؛ یعنی ارائه تفسیری توحیدی از زندگی بر مبنای خدامحوری، متفاوت از سبک زندگی انسان‌مدارانه غربی است.

از آن‌جا که سبک زندگی، نیازمند مبانی عمیق فکری است، کارکرد شبکه‌های اجتماعی در انتقال و نفوذ تمامی این سطوح حائز اهمیت است. از این رو، می‌توان گفت شبکه‌های اجتماعی در یک سطح با انتقال باورها و سلسله مراتب ارزشی و نیز انتقال روحیه‌ها و ملکات روحی در سطح ناخودآگاه جمعی نقش ایفا می‌کنند و در سطوح دیگر، با تغییر مبانی فکری منجر به تغییر احساسات جمعی و به تبع آن، باعث تغییر رفتارهای جمعی می‌شوند؛ به عبارتی، شبکه‌سازی اجتماعی، به گسترش سبک زندگی منجر می‌گردد.

ایجاد شبکه‌های اجتماعی در ایران، به سرعت رو به افزون است و هر روزه بر تعداد آن اضافه می‌شود. این شبکه‌ها در زندگی مردم نفوذ می‌کنند و با توجه به گسترش این شبکه‌ها در ایران، رویکردهای گوناگونی در کارکرد این شبکه‌ها به وجود می‌آید. در تمدن غربی، کارکردهای این شبکه اجتماعی با تمدن ایرانی اسلامی متفاوت خواهد بود. شبکه‌های اجتماعی با پیشرفت خود در دل جوامع بشری، در سبک زندگی مردم نیز اثرگذار هستند. این تأثیرگذاری، در مقاله حاضر مورد بررسی قرار خواهد گرفت. در ضمن، این تأثیرگذاری، در دو تمدن ایرانی ـ اسلامی و غربی مقایسه خواهد شد.

1. مرور ادبیات

1 ـ 1. شبکه‌های اجتماعی

والنتی و راجرز (1995)، تحلیل شبکه‌های اجتماعی را از دید اهمیت تماس‌ها و ارتباطات بین فردی به این ترتیب بیان می‌کنند: «تکنیکی است برای تحلیل الگوهای ارتباطی در یک شبکه، به وسیله تعیین اینکه هر فرد با چه کسی صحبت می‌کند.»

به بیان دیگر، شبکه‌های اجتماعی به مجموعه‌ای از افراد اطلاق می‌شود که به صورت گروهی با یکدیگر ارتباط داشته‌اند و مواردی مانند: اطلاعات، نیازمندی‌ها، فعالیت‌ها و افکار خود را به اشتراک بگذارند؛ به عبارتی دیگر، شبکه‌های اجتماعی پایگاه‌هایی هستند که با استفاده از یک موتور جستجوگر و افزودن امکاناتی مانند: چت، پیام‌رسانی الکترونیکی، انتقال تصویر و صدا، امکان ارتباط بیشتر کاربران را در قالب شبکه‌ای از روابط فردی و گروهی فراهم می‌آورند (دستجردی و صیادی، 1391).

شبکه‌های اجتماعی، فرصت‌ها و محدودیت‌هایی فراهم می‌کنند که در نگرش‌ها و رفتارهای افراد اثر می‌گذارد (برت، 2007). پس، دریافت محدودیت‌ها و امکانات بالقوه شبکه‌های اجتماعی، چه برای محققان شبکه و چه برای مؤسسان آن، امری لازم و حیاتی است. مطالعة روابط اجتماعی، به آشکاری سازوکارهایی کمک می‌کند که تعیین‌کننده توسعه‌های اجتماعی‌اند و آن‌ها نیز به نوبة خود، شرایط استمرار و وقفه و برقراری روابط، ‌و نیز تجربه‌های شخصی‌ای را که این روابط موجب‌شان می‌شوند، تنظیم می‌کنند (بروگمان، 1389).

تشکیل شبکه‌های اجتماعی، تاریخی به قدمت زندگی اجتماعی بشر دارند؛ اما بالغ بر یک قرن است که شبکه اجتماعی به گونه جدیدی تجربه شده است. امروزه انسان‌ها از شبکه اجتماعی برای اشاره‌های ضمنی به مجموعه روابط پیچیده میان افراد در سیستم‌های اجتماعی در تمامی مقیاس‌ها از روابط بین فردی تا بین‌المللی استفاده می‌کنند (فریمن، 2006).

در این میان، تحلیل شبکه‌های اجتماعی می‌تواند مبتنی بر ساختار، روابط، اخلاق و اراده انجام شود (والمن، 1988). بر خلاف تحلیل‌هایی که بر این فرض استوارند که هنجارهای اجتماعی تعیین‌کننده رفتارها هستند،‌ تحلیل شبکه‌های اجتماعی به بررسی وسعت تأثیرگذاری ساختار و ترکیب رشته‌ها بر هنجارها می‌پردازد.

شبکه‌های اجتماعی برای بررسی چگونگی تأثیرات متقابل میان تشکیلات سازمان‌ها نیز مورد استفاده قرار می‌گیرند و در این زمینه‌ها نیز به‌خوبی برای برقراری ارتباطات فردی میان کارمندان سازمان‌های مختلف عمل می‌کنند (واسر من، 1994).

طبق یک دسته‌بندی، شبکه‌ها به سه صورت: شبکه‌های میکرو، مزو و ماکرو تعریف می‌شوند. شبکه‌های میکرو، بر اساس افراد شکل گرفته‌اند. شبکه‌های مزو، بر اساس سازمان‌ها و شبکه‌های ماکرو، شبکه‌های بسیار بزرگی هستند که از مجموعه شبکه‌های انسانی و سازمانی تشکیل شده‌اند. در این مقاله، اثرگذاری شبکه‌های میکرو و ماکرو در سبک زندگی دو تمدن اسلامی ـ ایرانی و غربی مد نظر است.

1 ـ 2. سبک زندگی

مفهوم سبک زندگی، از زمره مفاهیمی است که پژوهشگران حوزه جامعه‌شناسی و مطالعات فرهنگی برای بیان پاره‌ای از واقعیت‌های فرهنگی جامعه آن را مطرح و به کار می‌برند و دامنه به کارگیری آن، در ادبیات علوم اجتماعی و مطالعات فرهنگی رواج زیادی یافته است؛ تا حدی که بعضی معتقدند که این مفهوم، قابلیت جانشینی بسیاری از واژگان موجود، از جمله مفهوم طبقه را دارا است و می‌تواند به طور دقیق‌تری، گویای واقعیت پیچیده رفتارها و حتی نگرش‌های فرهنگی و اجتماعی در جامعه امروز ما باشد؛ و چنانکه برخی اندیشمندان به کارگیری آن به جای مفاهیم فراگیری چون قومیت و ملیت را مطرح کرده‌اند. سبک زندگی در رشته مطالعات فرهنگی، به مجموعه رفتارها، مدل‌ها و الگوهای کنش‌های هر فرد اطلاق می‌‌شود که معطوف به ابعاد هنجاری، رفتاری و معنایی زندگی اجتماعی او باشد و نشان‌دهنده کم و کیف نظام باورها و کنش‌ها و واکنش‌های فرد و جامعه می‌باشد؛ به عبارتی، سبک زندگی دلالت بر ماهیت و محتوای روابط، تعاملات و کنش‌های اشخاص و آحاد مردم در هر جامعه دارد (حاجیانی، 1387).

2. روش پژوهش

روش تحقیق به کار گرفته‌شده در این مطالعه، از نوع کیفی و مبتنی بر مطالعه اسناد و تحلیل محتوا می‌باشد. تحقیق حاضر با مطالعه منابع اطلاعاتی، اسناد، آمار، مقالات علمی معتبر، مجموعه مقالات کنفرانس‌ها و بانک‌های اطلاعاتی داخلی و خارجی و بیانات مقام معظم رهبری تهیه شده و بر اساس تحلیل این اطلاعات انسجام یافته و به ارائه چند مدل پرداخته است.

3. نتایج

3 ـ 1. ابعاد تمدنی

می‌توان یک تمدن را دارای دو بعد ابزاری (سخت‌افزاری) و بعد باطنی (نرم‌افزاری) دانست. شکل 1، این‌دو بعد را نشان می‌دهد.

شکل 1: دو بعد ابزاری (سخت‌افزاری) و بعد باطنی (نرم‌افزاری) تمدن

بخش باطنی یا حقیقی، آن چیزهایی است که متن زندگی ما را تشکیل می‌دهد؛ به عبارتی، نرم‌افزاری است که مبتنی بر آن، بخش ابزاری به کار گرفته می‌شود. می‌توان این بخش را «سبک زندگی» نامید.

بعد نرم‌افزاری یا همان سبک زندگی، بخش حقیقی و اصلی تمدن است؛ برخی از این مسائل عبارت‌اند از: تشکیل خانواده و ازدواج، نوع البسه و خوراک، مسکن و معماری، الگوی مصرف، تفریحات و شیوه گذران اوقات فراغت، روش معیشت و کسب و کار، نوع هنر، ادبیات و سینما. این مسائل، از جمله بخش‌های اصلی تمدن است که متن زندگی انسان در جامعه است و در یک جمله می‌توان آن را «سبک زندگی» نامید. پاسخ‌دهی به این مسائل، بر مبنای یک رشته مسائل و مبانی دیگر است که این مقاله قصد تشریح آن را دارد.

از طرفی، بعد ابزاری، مربوط به موضوعاتی است که در فضای امروز، به عنوان نمود‌های پیشرفت مطرح می‌شوند. برخی از مصادیق بعد سخت‌افزاری را می‌توان مسائلی مانند: علم، اختراع، اقتصاد، سیاست، اعتبار بین المللی و نظایر آن دانست.

3 ـ 2. مقایسه ابعاد ابزاری و باطنی (سبک زندگی) در دو تمدن اسلامی ـ ایرانی و غربی

از آن‌جا که سبک زندگی اسلامی ـ‌ ایرانی، بُعد نرم‌افزاری تمدن‌سازی محسوب می‌شود، آغاز و مقدمه‌ای برای تمدن‌سازی نوین اسلامی و در نهایت، تحقق پیشرفت و توسعه اسلامی ـ‌ ایرانی است. یکی از مهم‌ترین دلایل نیاز به تمدن‌سازی نوین اسلامی، تهاجم فرهنگی غرب و تحمیل سبک زندگی غربی در جوامع اسلامی است. سبک زندگی با وجود آنکه یک بحث فرهنگی محسوب می‌شود، نقش و جایگاه مهمی در تمدن‌سازی دارد. بسیاری از مشکلات و مسائل فرهنگی یک جامعه، از نبود مبانی نظری عمیق در زمینه سبک زندگی ناشی می‌شود. از این رو، دستیابی به این مبانی، خود نیازمند برنامه‌ریزی و طراحی است. در مرحله بعد، گسترش سبک زندگی در جامعه، نیازمند فرهنگ‌سازی است و این فرهنگ‌سازی در باب سبک زندگی در جامعه، ‌باید از سوی مردم و در درون جامعه صورت گیرد.

وقتی به جامعه امروز نگریسته شود، یک تضاد و دوگانگی ناشی از برخورد دو نوع سبک زندگی غربی و اسلامی ـ ایرانی که مربوط به دو تمدن غربی و اسلامی ـ ایرانی‌ می‌شوند، مشاهده می‌شود؛ به این معنا که ارزش‌ها و فرهنگ غربی با هنجارها و اعتقادات جامعه ما در تضاد است و بسط سبک زندگی غربی، مانعی بزرگ در مسیر تحقق پیشرفت و توسعه مبتنی بر تمدن اسلامی تلقی می‌گردد. از این رو، گسترش سلوک حیات دینی، از ضروریات جامعه می‌باشد؛ یعنی ارائه تفسیری توحیدی از زندگی بر مبنای خدامحوری، متفاوت از سبک زندگی انسان‌مدارانة غربی است. این تضاد، مهم‌ترین تضاد دو نوع سبک زندگی پیش گفته است.

برای تثبیت جامعه اسلامی با تمامی خصوصیات و شاخص‌های مربوط به خود، می‌باید شیوه و سلوک زندگی اسلامی نیز در بطن جامعه درونی گردد؛ بدین معنا که اصول و احکام دینی زمانی می‌تواند به طور کامل در جامعه اجرا شود که سبک زندگی اسلامی در بین اعضای جامعه گسترش یابد. اگر الگوها و شیوه‌های زندگی بیگانه و غربی در جامعه وجود داشته باشد،‌ مانعی بزرگ در مسیر تشکیل جامعه اسلامی و اجرای اصول دینی است؛‌ زیرا ارزش‌ها و هنجارهای غیراسلامی و غربی، با فرهنگ و باورهای رایج در جامعه منافات دارد. از سوی دیگر، تحقق اصول و آرمان‌های دینی در جامعه، زمینه‌ای برای گسترش سبک زندگی در جامعه است و این دو، مکمل همدیگر محسوب می‌شوند.

سبک زندگی، متن تمدن‌سازی نوین اسلامی را تشکیل می‌دهد. برای نیل به اهداف و آرمان‌های جامعه و موفقیت در زمینه اقتصادی و سیاسی، می‌باید سبک زندگی بومی و دینی را در بین مردم گسترش داد. چنین حیاتی، متفاوت از شیوه زندگی غربی است و با ارزش‌های اصیل و هنجارهای بومی سازگاری دارد.

سبک زندگی اسلامی و اصیل، موجب ارتقای فرهنگ عمومی جامعه و قرارگیری آن در مسیر هنجارها و اصول اجتماعی می‌شود. در این راستا، وجدان کاری و انضباط اجتماعی در بین اعضای جامعه افزایش می‌یابد و آنان با پایبندی به معیارها و قواعد سبک زندگی خود، می‌توانند انضباط فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی را ارتقا دهند؛ چرا که اصول و هنجارهای بیگانه با بطن و کالبد جامعه تضاد داشته و موجب غفلت از فرهنگ اصیل و ارزش‌های بومی در جامعه می‌گردد؛ متقابلاً پایبندی به سبک زندگی بومی، باعث تحقق اهداف جامعه می‌شود.

با توجه به مقدمه پیش گفته، شکل 2 و 3، مقایسه‌ای بین ابعاد تمدنی در دو تمدن اسلامی ـ ایرانی و غربی انجام می‌دهد. همان‌گونه که در شکل 2 مشاهده می‌شود، سبک زندگی به عنوان باطن تمدن اسلامی ـ  ایرانی و نرم‌افزار آن محسوب شده و نتایجی به دنبال خواهد آورد که دین در یک جامعه طلب می‌کند؛ از جمله آنها می‌توان به مسائلی چون: عبودیت حق، ولایت‌پذیری، حفظ هویت فردی، ارتباط با خدا (سلوک الی الله)، اخلاق، معنویت و تعالی فردی اشاره نمود.

این مسائل در باطن لایه اول تمدنی محقق خواهد شد که نرم‌افزار شایسته، ابزار سخت‌افزاری تمدنی را به کار اندازد. این ابزار به نوبه خود، موجب ایجاد نتایجی چون: تولید ثروت و رفاه در جامعه، حفظ خانواده، ایثار، مردم‌سالاری دینی در بعد سیاسی، تقویت بنیه‌های اقتصادی دانش‌بنیان با دستیابی به علم و فناوری و پیشرفت صنعت می‌شود.

شکل 2: ابعاد تمدن ایرانی ـ اسلامی (بعد ابزاری و سبک زندگی)

شکل 3، بیانگر ابعاد تمدنی در تمدن غرب است. در بطن این تمدن، سبک زندگی غربی جاری است که نتایج باطنی آن، عبارت است از: ضد معنویت بودن، عادی‌سازی گناه، هویت‌زدایی، افسارگسیختگی شهوات، فروپاشی خانواده، گسترش مشروبات الکلی و مواد مخدر در جامعه است. این نتایج فاجعه‌آمیز، در ظاهری آراسته و فریب‌انگیز که ویژگی توجه به دنیا است، پوشیده شده است. این ظواهر جذاب عبارت‌اند از: برخورداری از ثروت و رفاه و امکانات مادی، علوم کاربردی، فناوری‌های نوین، صنعت پیشرفته، اقتصاد لیبرال، دموکراسی، سرعت و سهولت ظواهر زندگی، آزادی‌های بی‌‌حد و حصر فردی.

شکل 3: ابعاد تمدنی غربی (بعد ابزاری و سبک زندگی)

3 ـ 3. کارکرد شبکه‌های اجتماعی در سبک زندگی

از آن‌جا که برای توسعه بُعد نرم‌افزاری هر تمدن، نیاز به گسترش سبک زندگی مربوط به آن تمدن در جامعه می‌باشد، شبکه‌های اجتماعی به عنوان مهم‌ترین ابزار تحقق این هدف اهمیت می‌یابند.

شبکه‌های اجتماعی، مجموعه‌ای از افراد است که به صورت گروهی با یکدیگر ارتباط داشته و پایگاه‌هایی هستند که امکان ارتباط بیشتر کاربران را در قالب شبکه‌ای از روابط فردی و گروهی فراهم می‌کنند. همین ارتباط گروهی، زمینه‌ساز ایجاد فرصت‌ها و محدودیت‌هایی است که می‌توانند در نگرش‌ها و رفتارهای افراد اثر داشته باشند و در نهایت، بر سبک زندگی مردم جامعه تأثیرگذار باشد. بنابراین، اطلاعات در مورد محدودیت‌ها و امکانات شبکه‌های اجتماعی، برای محققان شبکه و سبک زندگی، امری لازم و حیاتی است. با گسترش روزافزون شبکه‌های اجتماعی و سرعت بسیار زیاد تغییرات در این شبکه‌ها، تحلیل آنها و بررسی وسعت تأثیرگذاری‌شان، بر سبک زندگی اجتماعی استفاده‌کنندگان این شبکه‌ها اثر زیادی دارد.

از طرف دیگر، شبکه‌های اجتماعی نقش انتقال و نفوذ اجزای سبک زندگی و القای نتایج آن را در جامعه به عهده داشته و از سوی دیگر، خود متأثر از سبک زندگی می‌باشند. دلیل آن نیز واضح است؛ شبکه‌های اجتماعی از خود مردم جوامع تشکیل می‌شود در واقع، سلول‌های شبکه‌های اجتماعی، مردم جوامع گوناگون با سبک زندگی‌های متفاوت هستند. پس، شبکه‌های اجتماعی نیز متأثر از سبک زندگی جوامع گوناگون هستند.

از آن‌جا که سبک زندگی، نیازمند مبانی عمیق فکری است، کارکرد شبکه‌های اجتماعی در انتقال و نفوذ تمامی این سطوح حائز اهمیت است. از این رو، می‌توان گفت شبکه‌های اجتماعی در یک سطح با انتقال باورها و سلسله‌مراتب ارزشی و نیز انتقال روحیه‌ها و ملکات روحی در سطح ناخودآگاه جمعی نقش ایفا می‌کنند و در سطوح دیگر، با تغییر مبانی فکری منجر به تغییر احساسات جمعی و به تبع آن، باعث تغییر رفتارهای جمعی می‌شوند؛ به عبارتی، شبکه‌سازی اجتماعی، به گسترش سبک زندگی منجر می‌گردد. در سطح مبانی فکری می‌توان به مبانی: هستی‌شناسی، انسان‌شناسی، معرفت‌شناسی و ارزش‌شناسی اشاره نمود که بنیان‌های سبک زندگی بوده و از طریق شبکه‌های اجتماعی در بین افراد مختلف جامعه منتقل شده و در بطن جامعه رسوخ می‌یابند.

شبکه‌های اجتماعی با ایجاد یا تغییر مبانی فکری مبانی: هستی‌شناسی، انسان‌شناسی، معرفت‌شناسی و ارزش‌شناسی زندگی آنان را تغییر می‌دهد و باعث ایجاد باورهای مطلوب تمدنی و ایجاد سلسله‌مراتب ارزشی تمدن می‌شوند و به عبارتی، ناخودآگاه جمعی را تحت تأثیر قرار می‌دهند.

به تبع آن، شبکه‌های اجتماعی در توده‌های اجتماعی تولید احساس کرده و بر تصمیم‌گیری‌های فردی آنان اثرگذار خواهند بود. در نهایت، شبکه‌های اجتماعی در توده‌های اجتماعی رفتار مورد نظر را ایجاد خواهند کرد.

شکل 4، مراتب اثرگذاری شبکه‌های اجتماعی در لایه‌های پنهان سبک زندگی را نشان می‌دهد.

شکل 4: مراتب اثرگذاری شبکه‌های اجتماعی در لایه‌های پنهان سبک زندگی

در توضیح می‌توان گفت ابزارهای متعددی در این خصوص مورد توجه هستند که عبارت از: رسانه‌های مجازی و فیزیکی (مانند: تلویزیون، رادیو، سینما و اینترنت)، سازمان‌های مردم‌نهاد NGOها و نوع تحصیلات رسمی و غیر رسمی می‌باشند.

3 ـ 4. مقایسه کارکردهای شبکه اجتماعی در دو سبک زندگی در دو تمدن غربی و ایرانی ـ‌ اسلامی

جدول ذیل، دو کارکرد شبکه‌ اجتماعی در دو سبک زندگی غربی و ایرانی ـ‌ اسلامی را مطابق شاخص‌های ذکرشده برای سبک زندگی نشان می‌دهد.

جدول 1: مقایسه کارکرد شبکه‌ اجتماعی در سبک زندگی غربی و ایرانی ـ  اسلامی

سبک زندگی

غربی

ایرانی ـ‌ اسلامی

کارکرد شبکه‌ اجتماعی

تأثیر در مبانی فکری

تأثیر در مبانی هستی‌شناسی

ایجاد و انتقال مبانی فکری اومانیسم

ایجاد و انتقال مبانی فکری اسلامی و مبانی توحیدی

تغییر در مبانی انسان‌شناختی

تزریق فلسفه انسان‌محوری

تزریق فلسفه خدامحوری

تأثیر در مبانی معرفت‌شناسی

توجه به عقل حسی ـ تجربی

توجه همزمان عقل تجریدی محض ـ‌ عقل شهودی

توجه همزمان عقل نیمه‌تجریدی ـ عقل حسی ـ تجربی

تأثیر در مبانی ارزش‌شناسی

ـ لذت‌گرایی

ـ نتیجه‌گرایی

ـ سرمایه‌سالاری

ـ معادگرایی

ـ تکلیف‌گرایی

ـ تقواسالاری

تأثیر در احساس جمعی

ایجاد احساس در توده‌ها

برانگیزش احساسات در راستای منافع طبقه حاکم در پشت پرده (سرمایه‌سالاران)

ولایت‌پذیری

تأثیر در رفتار جمعی

تولید رفتار جدید

ـ تولید رفتارهای سیاسی مبتنی بر سبک زندگی غربی

ـ تولید رفتارهای اقتصادی مبتنی بر سبک زندگی غربی

ـ تولید رفتارهای اجتماعی مبتنی بر سبک زندگی غربی

ـ تولید رفتارهای فرهنگی مبتنی بر سبک زندگی غربی

ـ تولید رفتارهای سیاسی مبتنی بر سبک زندگی اسلامی ـ ایرانی

ـ تولید رفتارهای اقتصادی مبتنی بر سبک زندگی اسلامی ـ ایرانی

ـ تولید رفتارهای اجتماعی مبتنی بر سبک زندگی اسلامی ـ ایرانی

ـ تولید رفتارهای فرهنگی مبتنی بر سبک زندگی اسلامی ـ‌ ایرانی

4. نتیجه‌گیری

شبکه‌های اجتماعی به علت رشد فزاینده در میان جوامع، در تمامی سطوح زندگی افراد در جوامع مختلف تأثیرگذار هستند. کارکرد شبکه‌های اجتماعی، در انتقال و نفوذ به تمامی سطوح سبک زندگی حائز اهمیت است. در شبکه‌های اجتماعی، افراد دیدگاه‌ها و نظرات خود را به‌راحتی انتقال داده و به مرور زمان و با تکرار آن دیدگاه در شبکه‌های اجتماعی، گاهی این دیدگاها به یک باور جمعی می‌انجامد. شبکه‌های اجتماعی، در یک سطح با انتقال باورها و سلسله‌مراتب ارزشی و نیز انتقال روحیه‌ها و ملکات روحی در سطح ناخودآگاه جمعی نقش ایفا می‌کنند و در سطوح دیگر، با تغییر مبانی فکری منجر به تغییر احساسات جمعی و به تبع آن، باعث تغییر رفتارهای جمعی می‌شوند؛ به عبارتی، شبکه‌های اجتماعی با ایجاد و انتقال باورها و ملکات روحی و تغییر مبانی فکری و احساسات جمعی می‌توانند به ایجاد و گسترش یک سبک زندگی جدید منجر گردند. شبکه‌های اجتماعی با ایجاد یا تغییر مبانی: فکری، هستی‌شناسی، انسان‌شناسی، معرفت‌شناسی و ارزش‌شناسی، زندگی افراد را تغییر می‌دهند. شبکه‌های اجتماعی، باعث ایجاد باورهای مطلوب تمدنی و ایجاد سلسله‌مراتب ارزشی تمدنی می‌شوند و به عبارتی، ناخودآگاه جمعی را تحت تأثیر قرار می‌دهند و به تبع آن، شبکه‌های اجتماعی در توده‌های اجتماعی تولید احساس کرده و بر تصمیم گیری‌های فردی آنان اثرگذار خواهند بود. در نهایت، شبکه‌های اجتماعی در توده‌های اجتماعی رفتار مورد نظر را ایجاد خواهند کرد.

شبکه‌های اجتماعی، در سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی و غربی کارکردهای متفاوتی دارند. این کارکرد در جدول 1 مقایسه شده است. با توجه به ارزش‌های والای انسانی در سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی، شبکه‌های اجتماعی در فرهنگ اسلامی ـ‌ ایرانی در برگیرنده ارزش‌های والای الهی و معنوی هستند. همچنین شبکه‌های اجتماعی به‌وجودآمده در فرهنگ اسلامی ـ‌ ایرانی، می‌توانند باعث ایجاد و انتقال مبانی فکری اسلامی و مبانی توحیدی شوند. این شبکه‌ها می‌توانند تزریق‌کننده فلسفه خدامحوری باشند. همچنین توجه همزمان عقل تجریدی محض ـ عقل شهودی، توجه همزمان عقل نیمه تجریدی ـ عقل حسی ـ تجربی، معادگرایی، تکلیف‌گرایی، تقوا سالاری و ولایت‌پذیری، در این فرهنگ سبب جریان این موضوعات در شبکه‌های اجتماعی خواهد بود و باعث می‌شود که در نهایت، رفتارهای سیاسی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مبتنی بر سبک زندگی اسلامی ـ‌ ایرانی به وجود بیاید.

برعکس، شبکه‌های اجتماعی در فرهنگ غربی می‌توانند باعث ایجاد و انتقال مبانی فکری غربی و اومانیسم باشند. این شبکه‌ها فلسفه انسان‌محوری را به جامعه تزریق کرده و توجه به عقل حسی ـ‌ تجربی، لذت‌گرایی، نتیجه‌گرایی، سرمایه‌سالاری و برانگیزش احساسات در راستای منافع طبقه حاکم در پشت پرده (سرمایه‌سالاران) را ایجاد کرده، در نهایت، رفتارهای سیاسی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مبتنی بر سبک زندگی غربی را به وجود می‌آورند.

منابع:

اطلاعات تکميلي

  • تاریخ انتشار نسخه چاپی: دوشنبه, 25 آذر 1392
  • صفحه در فصلنامه: صفحه 14
  • شماره فصلنامه: فصلنامه شماره 44
بازدید 145473 بار
شما اينجا هستيد:خانه سایر مقالات فصلنامه شماره 44 (پائیز 1392) مقایسه کارکرد شبکه های اجتماعی در سبک زندگی در دو تمدن اسلامی - ایرانی و غربی