طراحی کاربر پسند چرا و چگونه؟

دوشنبه, 30 آذر 1388 ساعت 16:55
    نویسنده: محمد مصطفی حسينی
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

چکیده

اینترنت به عنوان رسانه‌ای که در تسهيل دسترسی به اطلاعات نقش ویژه‌ای دارد، در مسير توسعه، همواره با موانعی روبه‌رو بوده است که از کیفیت استفاده و بهره‌وری آن کاسته است. صفحات وب نیز به عنوان واسط میان کاربران و ماشین در دنیای اینترنت، از این آفت‌ها به دور نبوده‌اند؛ به گونه‌ای که در موارد بسیاری مشاهده می‌شود که محتوای خوب پايگاه‌ها تحت تأثیر مجموعه خطاهای مربوط به طراحی قرار گرفته و از کیفیت و کارآیی آن‌ها کاسته شده است. یکی از مهم‌ترین این خطاها طراحی بدون در نظر گرفتن کاربر یا فقدان کاربردپذیری است. در این مقاله ابعاد کاربردپذیری یا اصول طراحی کاربرپسند در صفحات وب مشخص و بیان خواهد شد.

واژگان کلیدی: کاربردپذیری، طراحی کاربرپسند، رابط کاربری

مقدمه

در سال‌های اخیر با قدرت گرفتن و همه‌گیر شدن اینترنت، تمام ابعاد زندگی بشر تحت تأثیر آن قرار گرفته و جنبه‌های متنوعی به آن افزوده شده است. هم‌زمان با شکل‌گیری نظام‌های جدید اطلاعاتی مبتنی بر ارتباط برخط، به عنوان منابع در دسترس اطلاعاتی، طراحی صفحات وب در نقش مَحملی که اطلاعات را به کاربران عرضه می‌کنند، ارزش ویژه‌ای یافته است. به همین دلیل، علومی همچون روان‌شناسی به یاری طراحان صفحات وب آمده‌اند تا با افزودن بر کیفیت طراحی، کارآیی و تأثیرگذاری صفحات وب را دو چندان کنند. در واقع، هدف اصلی این هم‌گرایی علمی، رسیدن به نوعی از طراحی است که کاربران پایگاه‌های اینترنتی در برخورد با آن احساس راحتی، درک صحیح و تعلق خاطر و همراهی نسبت به آن داشته باشند. و به همین مناسبت، بر این نوع طراحی(طراحی صفحات بر مبنای برقراری ارتباط دوستانه بین کاربر و پایگاه)، نام طراحی کاربردپسندانه (کاربردپذیر)(1) گذاشته شده است.

اصطلاح کاربردپذیری که معادل فارسی اصطلاح Usability  (2) می‌باشد، عنوانی است که علم روان‌شناسی با ورود خویش به حیطه طراحی‌های تحت وب در کنار علومی همچون: کتابداری و اطلاع‌رسانی، گرافیک و طراحی صنعتی و انفورماتیک، به مسائل مورد بحث در طراحی وب افزوده است و هدف اصلی آن  با توجه به استاندارد ایزو آی ای سی(3)، عبارت است از افزایش بهره‌وری، ارتقای کیفیت کاری، بهبود رضایت کاربران و کاهش در هزینه‌های آموزش و پشتیبانی.

در دو دهة اخیر که مسأله کاربردپذیری در کانون توجه محافل علمی قرار گرفته و هزاران مقاله و کتاب در مورد آن نوشته و عرضه شده است، تعاریف بسیاری درباره کاربردپذیری عرضه شده است. برخی از آن‌ها چنين است:

  • ـ تعریف کاربردپذیری از دیدگاه سازمان بین‌المللی استانداردسازی(4): «میزانی که یک محصول می‌تواند توسط کاربران خاص، برای رسیدن به هدفی معین، مورد استفاده قرار گرفته و در حین استفاده، ضمن داشتن اثربخشی و کارآیی، رضایت کاربر را در زمینة مورد استفاده تأمین کند.»(5)
  • ـ همچنین استاندارد ISO1926(ISO/IEC 2000B) نیز کاربردپذیری را به عنوان «ترکیبی از قابلیت فهم، قابلیت یادگیری، قابلیت به کارانداختن و جذابیت» تعریف می‌کند.(6)
  • ـ جاکوب نیلسن(7) به عنوان یکی از دانشمندان فعال در حوزه توسعه طراحی‌های کاربردپذیر، تعریفی مختصرتر ارائه کرده است: «قابلیت یادگیری، کارآیی، به یادآوری و رضایتمندی.»
  • ـ برخی نيز آن را چنين تعريف کرده‌اند: «ساده‌سازی استفاده از محصولات و سیستم‌ها و تطبیق و سازگارکردن هر چه بیشتر آن با الزامات و نیازهای کاربران.»(8)

فصل مشترک میان تمام این تعاریف «ساده‌سازی نحوه استفاده از صفحات وب در جهت برطرف کردن نیازهای کاربران می‌باشد». به تعبیر ساده‌تر، شاید بتوان کاربردپذیری در وب را رویکردی دانست که سعی دارد به کاربران در حل اين مسأله که چگونه باید از صفحه وب استفاده كنند، کمک نماید.

این مقاله به بررسی ابعاد و جنبه‌های گوناگون مسأله کاربردپذیری در طراحی پایگاه‌ها خواهد پرداخت. در بخش اول این مقاله، با ذکر چند نمونه و مثال دلایل نیاز به کاربردپذیری در طراحی پایگاه‌ها بررسی می‌شود و در بخش دوم، اصولی که در تحقیقات دانشگاه‌های مختلف دنیا تحت عنوان اصول کاربردپذیری به دست آمده، بیان می‌شوند. به امید آن‌که این نوشتار بتواند به مدیران پایگاه‌ها، برای رسیدن به اهداف دقيق راه‌اندازی پایگاه و به طراحان پايگاه‌ها، در جهت رفع خطاهای ناخواسته در طراحی صفحات وب و به کاربران پایگاه‌ها، برای استفاده بهتر و بدون دغدغه از صفحات وب یاری رساند.

کاربردپذیری چرا؟

دلایل بسیاري وجود دارد که به لزوم رعایت کاربردپذیری در طراحی وب تأکید می‌نمایند. برخی از آن‌ها عبارت‌اند از:

1. طراحی ضعیف، محتوای خوب را تحت تأثیر قرار می‌دهد. چنانچه در این زمینه گفته شده: «اگر طراحى پايگاهى چنان ضعیف باشد که کاربر از استفاده از آن منصرف شود، دیگر اهمیتى ندارد که تا چه میزان به فراهم کردن اطلاعات با کیفیت توجه شده است.»(9) برای این موضوع شواهد فراوانی وجود دارد، از جمله آن‌که در تحقیقی اثبات شده که عدم آشنايي كاربران به راهبرد جستجو و چگونگی اطلاع‌يابی از وب‌سايت، يكي از موانع اصلی در دستيابی به اطلاعات پايگاه‌‌ها بوده است(10). و در تحقيقی ديگر معلوم شد كه نبود طراحی مناسب وب‌سايت كتابخانه ملی ايران، باعث تحت تأثير قرار دادن فرآيند اطلاع‌يابی استفاده كنندگان اين مركز شده است(11). اين در حالي است كه كتابخانه كنگره آمريكا با رعايت هشتاد درصد از استانداردهای کاربردپذیری در رتبه اول و كتابخانه ملی انگلستان با رعايت هفتاد و چهار درصد از استانداردها در رتبه دوم و كتابخانه‌های مالزی و دانمارک هر كدام با هفتاد و دو در صد در مقام‌هاي بعدی قرار دارند. و در تحقیقی گسترده‌تر(12) که بر روی رعایت استاندارد در صفحات خانگی کتابخانه‌های مرکزی دانشگاه‌های کشور تمرکز داشت، مشخص شد که رعايت نكردن استانداردهای طراحی کاربردپذیر در صفحات خانگی وب‌سايت‌های كتابخانه‌های مركزی دانشگاه‌های كشور، باعث تفاوت‌های فاحش در محتوا و راهبرد جستجوی آن‌ها با همتايان خارجی خود شده است.(13)

2. یکی دیگر از مهم‌ترین دلایل نیاز به کاربردپذیر شدن طراحی پایگاه‌ها کم شدن نیاز به سرویس‌دهی کاربران است. یک طراحی خوب و کارآ استفاده از پایگاه را برای سرویس‌دهی به کاربران آسان می‌نماید. در واقع، زمانی‌که طراحی خوب و استانداردی نداشته باشیم، پاسخ دادن به سؤالات و حل کردن مشکلات کاربران وقت بسیاری را از مدیران پایگاه‌ها خواهد گرفت و علاوه بر اتلاف منابع، موجب دل‌سردی و دید منفی کاربران نسبت به پایگاه خواهد شد.(14)

3. رعایت کردن کاربردپذیری در پایگاه موجب افزایش کاربران خواهد شد. کاربرانی که برای بار اول وارد پایگاه می‌شوند، می‌توانند تبدیل به کاربران دائمی پایگاه شوند؛ البته به این شرط که کاربران استفاده از پایگاه را آسان بیابند و بتوانند به‌خوبی با آن ارتباط برقرار نمایند. کاربرانی که تجربه خوبی از استفاده موفق از یک پایگاه داشته باشند، می‌توانند پایگاه را به دیگران توصیه نمایند؛ مشروط بر این‌که کاربران این توانایی را داشته باشند که نیازهایشان را با درک کامل و به صورت مستقیم انجام دهند. و در طرف مقابل اگر کاربران نتوانند در مدت یک دقیقه چگونگی استفاده از یک صفحه را کشف کنند، معمولاً آن صفحه را ترک خواهند کرد.(15)

4. یکی دیگر از دلایل نیاز به کاربردپذیر کردن پایگاه‌ها، کاستن از مشکلات بعدی مدیران و طراحان است. در واقع، با رعایت اصول کاربردپذیری در ابتدای طراحی یک پایگاه، مدیران و طراحان پایگاه‌ها نیاز به اصلاحات بعدی را بسیار کم خواهند کرد و در نتیجه، زمان بیشتری برای اندیشیدن و تصمیم گرفتن برای ارتقاي پایگاه خواهند داشت. فقدان کاربردپذیری می‌تواند به بهای از دست دادن زمان و تلاش یا تصمیم‌گیری برای موفقیت یا عدم موفقیت در یک پایگاه تمام شود. البته کاربردپذیری در همه پايگاه‌ها کارایی دارد؛ حتی پایگاه‌هایی که از ابتدا با اصول کاربردپذیری طراحی نشده‌اند. هنگامی که یک پایگاه به‌آسانی قابل درک مستقیم است، کاربران می‌توانند به‌راحتي و بدون دردسر به کارهایشان برسند و مدیران نيز می‌توانند به توسعه و ارتقاي کارهایشان بیندیشند.(16)

البته مواردی که ذکر شد، فقط گوشه‌ای از فوایدی است که برای کاربردپذیری ذکر می‌شود، دکتر ماکویی در مقاله خویش تحت عنوان«استانداردهای کاربردپذیری» به دسته‌بندی فواید به کاربستن قواعد کاربردپذیری می‌پردازد و منافع ناشی از به کارگیری متدهای کاربردپذیری و طراحی کاربرمدار را بر اساس گروه‌های مختلف چنين دسته‌بندی می‌نماید:

  1. منافع کاربردپذیری برای کسب وکارها: ارزان‌تر بودن، سریع‌تر بودن، ایمن‌تر بودن، افزایش فروش و پیشی گرفتن از رقبا در رقابت‌های تجاری.
  2. منافع کاربردپذیری برای مدیریت پروژه: بهبود مدیریت ریسک، تسهیل برنامه‌ریزی و ارائه شواهدی از موفقیت در اسرع وقت.
  3. منافع کاربردپذیری برای تیم طراحی: طراحی‌های دقیق‌تر، اثبات قابلیت کار طرح‌ها، ارائه تصویری دقیق از چگونگی کار کاربران، استرس کمتر به علت اطمینان از مورد قبول بودن طراحی توسط کاربران و حذف تغییرات در آخرین لحظه.
  4. منافع کاربردپذیری برای گروه کاربران: کاهش زمان‌های انجام وظیفه (رسیدن به کارها)، کاهش خطاهای کاربری، کاهش زمان آموزش کاربران و کاهش تغییر و تحول کارکنان.
  5. منافع کاربردپذیری برای تیم پشتیبانی: خدمات پشتیبانی و راهنمایی تلفــنی اثربخش‌تر، کارآیی بهتر، مواد آمـوزشی کمتر و کاهش زمان آموزش برای تیم پشتیبانی.

با توجه به فوایدی که برای کاربردپذیری و نقش بسیار مؤثر آن در ترقی و یا عدم ترقی پایگاه‌ها ذکر شد، به کار بستن قواعد کاربردپذیری و از بین بردن موانع آن (خطاهای طراحی)، امری بسیار ضروری به نظر می‌رسد که غفلت از آن در هر لحظه به بهای از دست دادن وقت، هزینه و در نهایت، تعداد بسياری از کاربران تمام خواهد شد.

اصول کاربردپذیری

درباره کاربردپذیری بحث‌ها و تحقیقات بسیاری صورت پذیرفته است و متخصصان علومی همچون روان‌شناسی و انفورماتیک با انجام تحقیقات گسترده و طولانی‌مدت درصدد توسعه کاربرپسند صفحات وب بوده‌اند. حاصل این تحقیقات رسیدن به چند اصل کلی بوده است که طراحان وب را برای طراحی مؤثرتر راهنمایی می‌نماید:

1. اصل اشباع(17)

هنگامی که یک کاربر با مقدار خاصی از اطلاعات اشباع مى‏شود، اطلاعات اضافى در تصمیم‏گیرى یا حل مسأله به او کمکی نخواهد کرد. عکس این قضیه نیز صادق است؛ یعنى اگر کاربر از نظر اطلاعاتى اشباع نشده باشد، به لحاظ روان‌شناختى احساس کمبود اطلاعات مى‏کند و تمایل پیدا مى‏کند، به اندازه ظرفیت خود اطلاعات جذب کند.

یک اصل در طراحى رابط‌های کاربری صفحات وب این است که کاربران داراى توانایى‏هاى متفاوتى براى استفاده از محیط‌های نظام‏مند هستند؛ همچنان که توانایى‏ها و نیازمندى‏هاى متفاوتى براى جذب اطلاعات دارند.

رابط صفحات وب باید این توانایی را داشته باشد که اطلاعاتى را درباره کاربر استخراج کند و نشانه‏هاى توانایى جذب اطلاعات توسط کاربر را تشخیص دهد، تا مشخص شود که کاربر در چه سطحى ا‏ست و چه مقدار توانایی برای جذب اطلاعات دارد. برای اين کار، سوابق استفاده از اطلاعات کاربر وارد یک الگوى ارزشیابى بازیابى اطلاعات(18) می‌شود تا به ساختار اطلاعاتی پایگاه و کاربر اجازه دهد که با یکدیگر درباره این‌که چه مقدار و به چه شکل اطلاعات ارائه شود، تعامل کنند.

توجه به این نکته ضروری است که بعضى اوقات کاربران به طور غیر عمد تقاضاى اشباع شدن مى‏کنند. به همین جهت، پايگاه باید مانع از اشباع شدن یکباره کاربران شود؛ به عنوان مثال، هنگامی که کاربر یک اصطلاح کلی را جستجو می‌کند، اگر پایگاه بتواند مشخص کند که نتیجه جستجو بسیار گسترده است و به جای این که کاربر با حجم وسيعی از نتایج مواجه شود و تصور کند که اشباع شده، بهتر است سيستم با ارائه یک فهرست مرتب شده از اصطلاحات خاص مرتبط با موضوع جستجو، بتواند جلوی اشباع غلط کاربر را بگیرد. در این گونه موارد، رابط کاربری پایگاه به کاربر مى‏گوید: بعضى اصطلاحات خاص که برای رسیدن به جواب سؤال شما مناسب‌تر است، در فهرست جواب‌های پایگاه وجود دارد و می‌تواند به شما در رسیدن دقیق به مقصودتان کمک نماید؛ آیا مى‏خواهید یکى از این اصطلاحات یا ترکیبى از آن‌ها را انتخاب کنید؟

در اصل اشباع این مسأله خیلی مهم است که پایگاه قابلیت و توانایى جانشین‌گزینی برای خواسته‌های کاربران، درک صحیح ازخواسته آنان برای توسعه معنایی و قیاس بین نتایج حاصله را داشته باشد. یک نظام کاربرپسند به کاربر خود نخواهد گفت که پاسخى براى سؤال او ندارد. پایگاه باید به گونه‏اى طراحى شود که نگرشى جدید و جایگزینى خلاّق را نه فقط با فراهم آوردن اصطلاحات جدید یا معانى مرتبط یا مشابه، بلکه از طریق ارائه مفاهیم تفکر جانشین (حدس زدن مطلبی که می‌تواند برای کاربر مفید باشد و ارائه آن)، اطلاعات مورد نیاز کاربر فراهم آورد.

2.اصل عینیت یا واقعى بودن(19)

این اصل به این نکته برگشت دارد که انسان‌ها با مفاهیم واقعی و عینی ارتباط بهتری برقرار می‌کنند. انسان‌ها با فرهنگ‏هاى متفاوت، یک درک واقعى از مفاهیم ذهنی ندارند؛ بلکه چیزهاى عینى و واقعى را بیشتر از مفاهیم ذهنى و انتزاعى درک مى‏کنند؛ مثلاً نگاه کردن به تصویر، تأثیرى سریع‏تر و قدرتمندتر از کلمات دارد. با توجه به این‌که صفحات وب به‌ويژه صفحات علمی، آکنده از مفاهیمی ذهنی و انتزاعی‌اند که درکشان برای کاربر سخت و وقت گیر است، نبود امکانات نمایشی (تصویر، انیمیشن و فیلم) به صورت فضاسازی شده (آمیخته با متون)، می‌تواند در روند کسب اطلاعات کاربر از پایگاه خلل وارد می نماید و ممکن است از مبادله اطلاعات میان رایانه و کاربر جلوگیری کند.

3.اصل حداقل مقاومت(20)

این اصل بیان کننده این نکته است که کاربران در استفاده از ابزارهایی که اطلاع درستی از چگونگي استفاده آن ندارند، مقاومت نشان می‌دهند. کاربران اگر با مسأله انتخاب میان سهولت دسترسی و مفید بودن اطلاعات مواجه شوند، متمایل به انتخاب منابعى خواهند شد که به‌آسانى قابل دسترسى هستند تا به منابعى که بیشتر با موضوع مورد نظر مرتبط‌اند؛ ولى در دسترس نیستند. سهولت به دست آوردن اطلاعات، از ارزش خود اطلاعات مهم‏تر است و این نکته‌ای اساسى است که از مطالعه رفتار کاربران در هنگام جستجوى اطلاعات به دست آمده است. پس باید توجه داشت عوامل و ابزارهای اساسی که به کاربران در آسان کردن رسیدن به مقصودشان کمک می‌نمایند، به‌خوبی و با درایت بهره برد؛ برای مثال، محیط جستجوی اطلاعات در طراحی‌ها، باید در مرکز نقطه توجه کاربران قرار بگیرد، تا کاربران به‌راحتی به آن دسترسی داشته باشند.

در طراحى راهنما که روش استفاده از اطلاعات پایگاه را بیان می‌نماید، باید توجه داشت که محتویات فایل راهنما، باید با نیازهاى جارى کاربران منطبق باشد؛ با کمال تأسف باید گفت که نکته‌ای که در پایگاه‌های فعلى در مورد راهنماها رعایت نمی‌شود این است که این راهنماها در تمامی صفحات یک پایگاه داراى اطلاعاتى مشابه و یکسان و بدون توجه به نیازهایی است که کاربران در آن صفحه به آن نیازمندند.

نمونه‌های دیگری نیز از مقاومت کاربران در استفاده از پایگاه‌ها وجود دارد؛ برای مثال، کاربران ممکن است بیشترین استفاده را از ساده‏ترین روش جستجو (جستجوی ساده) داشته باشند؛ اما از روش‌هایى که براى مسأله مورد نظرشان مناسب است، ولى کاربرد پیچیده‏اى دارد، استفاده نمى ‏کنند.

در طراحی‏هاى سازگارتر با خواسته‌های کاربران، محتویات راهنماها را طورى ایجاد مى‏کنند که این راهنما‏ها پویا و قابل تغییر باشند و براساس نیاز کاربران تغییر کنند، تا کاربران به‌آسانى بتوانند از مرحله‏اى به مرحله دیگر بروند و در جریان جستجو دستپاچه و سردرگم نشوند؛ به عبارت دیگر، راهنما باید درست در لحظه مورد نیاز در دسترس باشد؛ نه زودتر و نه دیرتر.

4.اصل آشنایى(21)

این اصل می‌گوید مردم تمایل دارند با رفتارهاى تکرارى به کار بپردازند؛ حتى زمانى که آن رفتار، رفتاری مناسب نباشد. کاربران تمایل دارند به آن گروه از پایگاه‏هاى داده‏اى وابسته باشند که با روش به دست آوردن اطلاعات از آن‌ها و فناورى بازیابى آن‌ها آشنایى دارند؛ حتى اگر نیازهاى آن‌ها جنبه‌های بیشتری یافته و تغیر کرده باشد و حتى زمانى که الگوهاى آشناى کاربران، فاقد مناسبت کافى با موقعیتی که در آن قرار گرفته‌اند، باشد.

رابط کاربری در صفحات وب، بايد با درک این خواسته کاربران و مفاهیم موجود در ذهن آن‌ها همخوانی داشته باشد و به آن‌ها کمک کند که پایگاه داده مناسب را برگزینند.

5.اصل انگیزش(22)

طبع انسان به گونه‌ای است که محیط‌های متنوع و برانگیزاننده را ترجیح مى‏دهد؛ یعنى محیط به هر اندازه که متنوع و برانگیزاننده باشد، به همان اندازه موجب جذب افراد مى ‏شود. کاربران تمایل دارند از پایگاه‌هایی استفاده کنند که احساسات آن‌ها را برانگیزاند و توجه آن‌ها را جلب کند.

استفاده معقولانه از رنگ نه تنها علاقه کاربر را برمى‏انگیزد، بلکه مى‏تواند براى مراحل مختلف کسب اطلاعات در پایگاه به کار آید. این تأثیر زمانی بیشتر خود را نشان می‌دهد که رنگ‌های مختلف در زمینه صفحات وب و یا رنگ‌های مکمل در اشیا، معانی و مفاهیم خاصی را به کاربران انتقال دهد. بنابراين، در انتخاب رنگ‌ها و در نظر گرفتن اصل انگیزش کاربران، بايد دقت بیشتری داشت.

6.اصل اطمینان(23)

اگر کاربران احساس گمراهى و عدم اطمینان داشته باشند، تمایل چنداني به غلبه بر این احساس و در نتیجه، جستجوى مجدد در پایگاه پیدا نمى‏کنند. عدم اطمینان و تردید، اغلب در فرایند جستجوی اطلاعات در یک محیط رایانه‌اى وجود دارد.

شاید دستپاچگى و ناامیدى در استفاده از نظام‏هاى اطلاعاتى زمانى اتفاق مى‏افتد که کاربران نمى‏دانند در کجا هستند و یا نمى‏دانند که چطور به موقعیت اولیه خود بازگردند. چگونگى خروج از یک مرحله بعضى اوقات زمان بیشتری را نسبت به زمان ورود به خود اختصاص می‌دهد و پریشانى و گمراهى و عدم اطمینان و بعضى اوقات اضطراب بیشترى را برای کاربر به وجود مى‏آورد.

در حقیقت زمانى که کاربر گم مى‏شود، امکان تمرکز بر روى نیازهایی که به خاطر آن وارد پایگاه شده، فراهم نمى‏شود. اما اگر کاربر بداند در چه مرحله‌ای قرار دارد، به این ترتیب اضطراب او کمتر خواهد شد و توانایى لازم براى به دست آوردن کنترل مجدد فراهم خواهد آمد. چنانچه در مورد ناوبری خوب در پایگاه گفته شده که ناوبری خوب زمانی است که کاربر بداند کجاست، کجا بوده و کجا خواهد رفت.(24)

از دیگر مواردی که موجب عدم اطمینان کاربران در پایگاه‌ها می‌شود، خطاهای متوالی در بازشدن صفحات یا لینک‌های فریبنده هستند. اطلاعات غیر مستند، صفحاتی که اطلاعات ناقص یا اشتباه دارند و نيز مغشوش بودن دسته‌بندی‌های ارائه اطلاعات، از دیگر مصادیق اشتباهاتی است که موجب عدم اطمینان کاربران به پایگاه خواهد شد.

7.اصل سادگى(25)

اصل سادگی، یکی از مهم‌ترین اصول در طراحی کاربردپذیر و کاربرپسند می‌باشد. وقتى که کاربران به جستجوى اطلاعات مى‏پردازند، انتظار دارند توصیفات، آموزش‏ها و ساختار آن‌ها روشن، دقیق، ساده و روان باشد. هر مفهوم پیچیده‏اى مى‏تواند به طور ساده بیان شود. مشکل اصلى، کشف چنین راه‏هایى‏ برای مدیران و طراحان پایگاه‌ها است.

اگر توصیفات و آموزش‏ها در راهنما با یکدیگر آمیخته شوند، کاربر باید دوباره آن‌ها را مرتب کند و موارد غیر مرتبط را مشخص کند و ممکن است از وظیفه اصلى (هدفی که براي آن وارد پایگاه شده) منحرف شود. بیشتر کاربران نیاز دارند که به طور مکرر به آموزش‏ها مراجعه کنند تا شیوه کار براى آن‌ها کاملاً عادى شود. این آموزش‏ها باید در حد امکان ساده و آسان و شامل مثال‏هایى باشد که نمایانگر موضوع است. این مثال‌ها باید مختصر و روشن باشند و طورى نمایش داده شوند که حتى افرادى که توانایی بینایی آن‌ها محدود است، بتوانند فوراً جزئیات يك موضوع خاص را پیدا کنند. در حقیقت، آموزش‏هایى که به‌آسانى قابل فهم هستند، به راهنمای پایگاه تعلق دارند؛ اما توصیفات پیچیده در راهنمای پایگاه هیچ جایگاهی ندارند.

در استفاده از ناوبری نیز چنین موضوعی صادق است. اگر منوها با کلمات پیچیده و غیر رایج انتخاب شوند، مفهوم خویش را به کاربران انتقال نخواهند داد؛ چنان‌كه منوهای پیچ در پیچ نیز موجب خستگی و سردرگمی کاربران می‌شوند. با رعایت اصل سادگی، این امکان برای کاربران فراهم می‌شود که به‌آسانی با آنچه در پایگاه برای استفاده آنان ارائه شده، ارتباط برقرار نمایند.

8.اصل پیروی از شکل سؤال(26)

آخرین اصلی که مورد بحث قرار می گیرد، اصل پیروی از شکل سؤال یا خواسته کاربران است. از مطالعه شواهد و مدارک و از ارزیابى پرسشنامه‌هایی که توسط گروهی از کاربران تکميل شده، این نتیجه به دست آمده است که شیوه‏اى که سؤال به آن شیوه بیان می‌شود، تأثیر بسيارى در طبیعت پاسخ دارد. به طور طبیعی، مردم با پیروى از شکل سؤال به سؤال‌کننده پاسخ مى‏دهند و به‌ندرت با توجه به انگیزش و اهداف سؤال‏کننده پاسخ مى‏گویند و متأسفانه همین شیوه نیز در پاسخ به خواسته‌های کاربران در وب اجرا می‌گردد.

البته کاربران در پایگاه‌ها انتظار دارند که پایگاه در پاسخ‏گویى به سؤالاتشان از شکل سؤال پیروى کند؛ اما مسأله این است که ما نمى‏توانیم فرض کنیم کاربر مى‏داند که چگونه خواسته‌اش را به طور صحیح فرمول‏بندى کند و از آن‌جایی که گفتگو میان کاربر و سيستم (رابط کاربری پایگاه) یک وسیله مهم براى پایگاه است تا بتواند از طریق آن اطلاعات دقیق و مرتبط با خواسته را از کاربر به دست آورد، فهمیدن اصول پرسش براى طراحى دقیق رابط در صفحات وب بسیار مفید و ضروری است.

اگر پایگاه به‌خوبی خواسته کاربر را نفهمد، فقط جوابى متناسب با آنچه که از پرسش کاربر فهمیده است، خواهد داد. معمولاً نظام‌های پاسخگویی به پرسش‌های کاربران تلاش می‌کنند یک سؤال پیچیده کاربر را در یک رده موضوعى ساده‏تر قرار دهند، که نتیجه آن، یک نظام کم‌کاربر با کاربران ناامید، دستپاچه و خالى از اطلاعات خواهد بود.(27)

مسلماً وقتی که پایگاهی آنچه را کاربران در پی یافتن آن هستند دارا باشد، اما توانایی رساندن کاربران به آن را نداشته باشد، این پایگاه به عنوان یک پایگاه غیرمؤثر و خالی از کاربردپذیری شناخته می‌شود. متأسفانه در کشور ما و به‌ويژه در پایگاه‌های اسلامی که نقش مهمی در انتقال مفاهیم بلند دینی دارند، عدم رعایت اصل پیروی از شکل سؤال و برخی دیگر از اصولی که ذکر شد، سبب شده است خواسته‌ها و سؤالات کاربران از پایگاه‌های اسلامی در موارد بسیاری بی‌پاسخ بماند و در نتیجه، موجبات ناامیدی و گریز کاربران از این پایگاه‌ها فراهم شود.

بدیهی است که متصدیان پایگاه‌های اسلامی با در نظر گرفتن این اصول و قواعدی که بر آن مترتب است و نيز شناخت خطاهای رایج در طراحی‌های غیر کاربردپذیر، خواهند توانست برای برقراری ارتباط بهتر و پویاتر با مخاطبان خود گام‌های جدی بردارند.

آنچه ذکر شد، اصولی بود که توسط محققان برای طراحی کاربرپسند به اثبات رسیده و بیان شده بود. محققان علم کاربردپذیری در طراحی وب از میان این اصول نیز قواعدی به عنوان «قواعد کاربردپذیری» استخراج کرده‌اند که طبق گفته کتاب تحقیقات پایه طراحی وب و قواعد کاربردپذیری(28) تاکنون حدود 209 قاعده برای کاربردپذیر کردن صفحات وب مشخص شده است. همچنين خطاهای رایج در طراحی وب نیز مبحث مفيد ديگری است که اميد است در نوشتاری ديگر به آن بپردازيم.

پی نوشت ها:

منابع:

اطلاعات تکميلي

  • تاریخ انتشار نسخه چاپی: چهارشنبه, 25 آذر 1388
  • صفحه در فصلنامه: صفحه 52
  • شماره فصلنامه: فصلنامه شماره 28
بازدید 15247 بار
شما اينجا هستيد:خانه سایر مقالات فصلنامه شماره 28 (پائیز 1388) طراحی کاربر پسند چرا و چگونه؟