استناد و گستره آن

پنج شنبه, 30 آذر 1391 ساعت 15:26
    نویسنده: مینا ذوالقدر
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

چکیده

انجام هر فعالیت علمی، نیازمند آگاهی از فعالیت‌های مرتبط پیشین است؛ به عبارت دیگر، تعمق در آثار دیگران و استفاده از اندیشه‌های پویا و ارتباط آن‌ها با قلمرو فکری خود، به گونه‌ای که جنبه‌های مختلف آن را بهتر و دقیق‌تر تحلیل کنیم و از این طریق، نسبت به میراث فکری خويش غنی‌تر و عمیق‌تر بیندیشیم، از جمله وظایفی است که هر محققی باید به انجام آن اهتمام ورزد.

استنادها، یکی از عناصر شاخص نگارش‌های علمی است و نقش بارزی در تولید و نشر اطلاعات دارد. فهرست کردن ارجاع‌ها در مقالات و انتشارات، یک سنت مرسوم بین دانشمندان برای اعتباربخشي یا تأیید ارزش آثار پیشین است. از نظر پائو، کار استناد، برای اطلاع‌رسانان مقیاسی مناسب و آسان از ارتباط موضوعی فراهم کرده است. موضوع دقت در استناد، در برخی رشته‌ها حساس‌تر از سایر رشته‌ها است؛ به‌ عنوان مثال، محققان رشته حدیث که از اهمیت ویژه‌ای در میان سایر علوم اسلامی برخوردار است، نسبت به صحت نقل‌های حدیثی نگرانی بیشتری دارند.

کلیدواژگان‌: استناد، علوم اسلامی، اعتبار، ISI، کتابداری.

مقدمه

در دنیایی که فیزیک آن را وصف می‌کند، چیزی که حقیقتاً و ذاتاً نو باشد، نمی‌تواند رخ دهد. هر پدیده جدید، بازسازی عناصری است که به هیچ‌روی تازگی ندارند؛ بلكه تازگی در ترتیب و ترکیب اجزا است. زمانی که از رشد علم سخن به میان می‌آوریم نیز تلویحاً نوعی رابطه زنجیره‌ای میان نویافته علمی و یافته‌های پیشین را پذیرفته‌ایم.
بنابراین، انجام هر فعالیت علمی نیازمند آگاهی از فعالیت‌های مرتبط پیشین است؛ به عبارت دیگر، تعمق در آثار دیگران و استفاده از اندیشه‌های پویا و ارتباط آن‌ها با قلمرو فکری خود، به‌گونه‌ای که جنبه‌های مختلف آن را بهتر و دقیق‌تر تحلیل کنیم و از این طریق، نسبت به میراث فکری خود غنی‌تر و عمیق‌تر بیندیشیم، از جمله وظایفی است که هر محققی باید به انجام آن اهتمام ورزد. بر این اساس است که کارهای آینده بر پایه آنچه در گذشته انجام شده، بنا می‌شود و کارهای گذشته به مدد کارهای جدید کامل یا دست کم پالایش می‌شوند؛ به بیانی دیگر، ریشه‌های نظری هر پژوهش تازه، در سرزمین پژوهش‌های مرتبط گذشته جان گرفته‌اند

مراجع مورد استناد در انتشارات علمی نشان‌دهنده منابع و خاستگاه اندیشه‌های گنجانده‌شده در این مقالات هستند؛ بدین معنا که توزیع مقالات مورد ارجاع، بر حسب مجرای انتشار، حوزه موضوعی و تاریخ تألیف مقاله، منعکس‌کننده شکل‌ها و جنبه‌های گوناگون علایق و منابع آن اجتماع علمی است. ارجاعات به یک انتشار، نشان‌دهنده نفوذ و تأثیر علمی هستند (داورپناه، 1384).

استنادها، یکی از عناصر شاخص نگارش‌های علمی است و نقش بارزی در تولید و نشر اطلاعات دارد. در حقیقت، اصل استناد، یکی از اصول اساسی تألیف و پژوهش به ‌شمار می‌رود و اثری می‌تواند با اقبال جامعه علمی روبه‌رو شود که در خصوص رعایت این اصل در آن، دقت و اهتمام لازم صورت گرفته باشد؛ به گونه‌اي که مطالب استنادشده استوار، گویا و صریح باشد. صاحب‌نظران در این زمینه که تدوین هر اثر علمی بر پایه آثار پیشین صورت می‌گیرد، اتفاق نظر دارند و تصریح این نکته را که مطالب ارائه‌شده در نگارش‌ها بر چه اندیشه‌ها و دستاوردهایی مبتنی بوده است، لازمه پیروی از موازین اخلاق علمی می‌دانند. از سوی دیگر، مستندات هر نوشته علمی، معیاری برای محک‌ زدن درجه اعتبار و اصالت نکات ارائه‌شده در آن نوشته محسوب می‌شود. این واقعیت نیز که در دهه‌های اخیر، مطالعات استنادی به منظور بررسی روابط موجود میان مدارک استنادکننده و مدارک استنادشونده – که امروزه از آن به‌عنوان تحلیل استنادی یاد می‌شود- رواج چشمگیری داشته است، بر اهمیت نقش استناد تأکید می‌گذارد (حقیقی، 1381، ص 216).

به عقیده ساندیسون (1989)، استنادها تنها مجموعه‌ای از اطلاعات کتاب‌شناختی موجود در پایان مقاله یا به صورت پانوشت یا داده‌های به‌دست آمده از نمایه‌های استنادی نیستند؛ بلكه استناد بیانگر تصمیم نویسنده است که قصد دارد رابطه بین مدرکی را که در دست تهیه دارد، با متون دیگر نشان دهد (عصاره، 1377، ص 35). کامپاناریو (2003)، از استنادها به عنوان یادداشت‌های موجود در متن اصلی یک اثر علمی یاد می‌کند که یک ارجاع کتاب‌شناختی به اثری انتشار یافته می‌دهند که این مرجع، توسط نویسنده، استفاده یا نقل قول شده است. در بیان دیگر، استناد، یادداشت کوتاهی است که یک منبع اطلاعاتی یا یک عبارت نقل‌شده را به رسمیت می‌شناسد و تصدیق می‌کند (صابری، محمداسماعیلی، و شاه شجاعی، 1387، ص 64).

استناد و کسب اعتبار

برای مدت‌های طولانی، یکی از معیارهای مهم در ارزیابی عملکرد علمی و پژوهشی افراد، مجلات، سازمان‌ها و مؤسسه‌های پژوهشی و نیز کشورها، میزان تولیدات علمی آن‌ها و تأثیر استنادی این تولیدات در سطح ملی و بین‌المللی بوده است. همچنین از چند دهه پیش، تعداد استنادهای مقاله‌های مجلات علمی به طور چشمگیری به عنوان یک شاخص مهم برای ارزیابی تأثیر انتشارات یک پژوهشگر، یک مؤسسه یا حتی یک کشور بر جامعه علمی مورد استفاده قرار گرفته است و حتی مؤسسه‌ها و سازمان‌های بسیاری از شاخص‌های کتاب‌سنجی برای هدایت و اداره کردن سیاست و خط‌مشی پژوهشی و نیز در تصمیم‌گیری‌های مربوط به استخدام یا ارتقای افراد استفاده می‌کنند (Vieira و Gomes، 2010).

امروزه تمام یا بخشی از عملکرد علمی اعضای هیأت علمی و پژوهشگران بر اساس مقالاتی که منتشر می‌کنند و تعداد استنادهایی که مقاله‌های منتشرشده آن‌ها در مجلات علمی معتبر دریافت می‌کنند، مورد قضاوت و ارزیابی قرار می‌گیرد. فرض بر این است که هر چه تأثیر یک اثر علمی، بر اساس تعداد استنادهایی که دریافت می‌کنند، بیشتر باشد، آن اثر دارای کیفیت علمی بالاتری است (van Leeuwen، 2003). به طور کلی، فرض بر این است که بین دریافت استنادهای بیشتر توسط یک پژوهش علمی و موفقیت علمی نویسنده یا نویسندگان آن، یک نوع همبستگی وجود دارد. نتایج مطالعات و تحلیل‌های گارفیلد (1979) و اپتوف (1974) درباره برندگان جایزه نوبل و تعداد استنادهایی که مقاله‌های آن‌ها دریافت کرده بودند، وجود چنین رابطه‌ای را تأیید کرد و به این فکر اعتبار بیشتری بخشید.

از نظر کامپاناریو (2003)، کارکردهای مختلف استنادها عبارت‌اند از‌:

  1. اعتبار بخشیدن: مانند معرفی متقدمان و آثار اصلی که یک حقیقت، ایده، مفهوم یا اصل را برای نخستین بار منتشر کرده‌اند.
  2. بررسی آثار قبلی: مانند معرفی مدارک مرتبط به موضوع مورد بحث؛ ارائه نتایج گذشته یا اعلام انتشار اثری در آیند؛ توضیح، تصحیح یا نقد آثار قبلی؛ شناسایی روش پژوهش، ابزار، وسایل و‌... .
  3. وجود عوامل اجتماعی: مانند استناد به محققان صاحب نام؛ استناد به اثر توسط دانشجویان فارغ‌التحصیل، دوستان و همکاران نویسنده تا نمود و چشمگیری اثر خود را بیشتر کنند؛ استنادهای سرسری و ظاهری (صابری و دیگران، 1387).

بنا بر یافته‌های بيشتر محققان، انگیزه اصلی دانشمندان از انجام پژوهش و انتشار پژوهش‌هایشان آن است که از طرف همکاران خود مورد تصدیق و تأیید قرار گیرند (Davis، 2009، ص 3). ضمن این‌که ساختار علم می‌تواند به چنین پاداش‌های ملموسی وابسته باشد. به نظر می‌رسد تأیید و تصدیق از طرف همکاران و همتایان می‌تواند با نتایج ناملموسی همچون: ارتقا، افزایش بودجه‌های پژوهشی، پاداش‌ها و عضویت در جایگاه‌های تصمیم‌گیری مهمی مثل کمیته‌های پرداخت‌کننده بودجه‌های پژوهشی و هیأت ویراستاری مجلات نیز همراه باشد. عمده‌ترین سنجه تصدیق و تأیید، از طرف همتایان استناد است؛ یعنی سنجش میزان استفاده از یک مقاله و تأثیر آن، وقتی که در یک متن علمی گنجانده می‌شود.

فهرست کردن ارجاع‌ها در مقالات و انتشارات، یک سنت مرسوم بین دانشمندان برای دادن اعتبار یا تأیید ارزش آثار پیشین است و استفاده از تحلیل استنادی برای ارزیابی علمی و پژوهشی، بر اساس این سنت بنا نهاده شده است. هدف آن، برآورد سهم متفاوت آثار علمی در پیشرفت دانش است. فرض این است که دانشمندان به اثری استناد می‌کنند که آن را برای پژوهش‌شان مفید یافته باشند. بنابراین، به تعداد استنادهای دریافت‌شده به وسیله یک اثر، به مثابه یک مقیاس کمی از تأثیری که آن اثر در جامعه علمی گذاشته است، نگریسته می‌شود. تأثیر استنادی یک اثر علمی می‌تواند به‌عنوان نماینده و شاخص خوبی از تأثیر کلی آن بر جامعه علمی باشد. بر اساس این فرض که تعداد استنادها با کیفیت علمی ارتباط دارند، در سال‌های اخیر از آن‌ها برای ارزیابی عملکرد علمی پژوهشگران، گروه‌ها و مؤسسه‌های پژوهشی، برای تصمیم‌گیری درباره تخصیص بودجه‌های پژوهشی و ارتقای علمی افراد و نیز برای نتایج پژوهشی کسب‌شده به وسیله کشورها مورد استفاده قرار می‌گیرند (پاشایی زاد، فدایی، و حسن آبادی، 1390، صص 264–265).

نظام مستند کسب اعتبار ISI

یکی از ابزارها برای ارتقاي اعضاي هیأت علمی، دانشیاران و سایر پژوهشگران، چاپ مقاله در ISI است. ISI (مؤسسه اطلاعات علمی)، از مؤسسات معتبر جهان در زمينة معرفي مقالات معتبر علمي در تخصص‌های مختلف است که در سال ۱۹۶۹ توسط یوجین گارفیلد تأسیس شد. مؤسسه ISI، خدمات مربوط به پایگاه‌های داده فهرست کتاب‌ها و مقالات را ارائه می‌دهد. به طور اختصاصی، این خدمات نمایه‌سازی نقل‌قول‌ها، تحلیل و نگهداری داده‌های نقل‌قول‌های مقالات هزاران نشریه دانشگاهی است (ISI ـ مؤسسه اطلاعات علمي، 1390).

در ISI اعتبار هر مؤلفی بر اساس 6 فاکتور مشخص می‌گردد که عبارت‌اند از‌:

  1. تعداد موارد تألیفی در هر سال (Published Items In Each year): اطلاعات ذیل این عنوان به صورت نمودار بوده و تعداد مقالات تألیفی یک فرد را در هر سال نشان می‌دهد.
  2. تعداد استنادات در هر سال (Citation In Each): اطلاعات ذیل این عنوان، به صورت نمودار بوده و تعداد استنادات به مقالات تألیفی هر فرد را به تفکیک سال نشان می‌دهد.
  3. تعداد کل مقالات نمایه شده در (Found Result): اطلاعات ذیل این عنوان، شامل اطلاعات کتاب‌شناختی تمام مقالات نمایه‌شده از یک فرد به همراه تعداد استنادات به تفکیک سال هر مقاله و میانگین استناد به آن مقاله است.
  4. تعداد کل استنادات به تمام مقالات تألیفی (Sum of the Times Cited): تعداد کل استنادات به تمام مقالات یک فرد را نشان می‌دهد. البته علاوه بر آن، مشاهده اطلاعات کتاب‌شناختی مقالات استنادکننده و نیز تعداد کل استنادات بدون خود استنادی نیز امکان‌پذیر است.
  5. متوسط استنادات به هر مقاله (Average Citations Per Item): میانگین استنادات به هر مقاله از یک مؤلف را نشان می‌دهد.
  6. اچ – ایندکس (h-Index): یکی از شاخص‌های جدید علم‌سنجی است که علاوه بر اندازه‌گیری تولیدات علمی افراد، میزان تأثیر (impact) علمی افراد را نیز مشخص می‌کند. این شاخص در سال 2005 توسط پروفسور هریش فیزیکدان دانشگاه کالیفرنیا ارائه شد.

با توجه به موارد فوق، ارزش تعداد استناد به مقالات علمی در تعیین رتبه علمی یک فرد بیشتر مشخص می‌شود؛ تا جایی که اگر فردی تعداد مقالات نمایه‌شده کمتر، ولی به تعداد بیشتری مورد استناد قرار گیرد، از فردی که تعداد مقالات نمایه‌شده بیشتر، ولی مورد استناد کمتری قرار گرفته باشد، بیشتر خواهد بود. به همین اندازه نیز مجلات، بیشتر مقالات مؤلفانی را می‌پذیرند که h-index و به عبارتی، اعتبار علمی بالایی داشته باشد؛ چون هر چه تعداد استنادات به مقاله‌ای بیشتر باشد، به طبع آن تعداد استنادات به آن مجله و در نهایت، رتبه (Ranking) آن مجله در ISI بالاتر خواهد رفت (پاشایی زاد و دیگران، 1390، صص 55–56).

استناد و علوم کتابداری و اطلاع‌رسانی

در گذشته، امر استناد به گونه‌ای معمول بوده است؛ ولی ضوابطی مدون که بتوان آن‌ها را مبانی نظری چنین امری تلقی کرد، نداشته است (حری، 1372). در واقع، پایه و اساس استفاده از استنادها در علوم مختلف، گزارش‌های استنادی در حوزه حقوق بود. در انگلستان، گزارش حقوقی مشتمل بر عناوین موارد حقوقی استتاد‌شده با نام گزارش ریموند در سال 1743 و گزارش داگلاس در سال 1783 انتشار یافت. متون مختلفی نیز در زمینه‌های استنادهای حقوقی در طول قرن نوزدهم چاپ شد که از معروف‌ترین آن‌ها، استناد‌های شپرد است که در سال 1873 در حوزه حقوق آمریکا انتشار یافت. در سال 1949، شخصی به نام جوت، کتابدار کتابخانه اسمیت سونیون، شماری از استنادهای پایان کتاب‌هایی در زمینه شیمی، حقوق و انسان‌شناسی را سیاهه کرد. در سال 1953، ویلیام سی آدیر، معاون پیشین مؤسسه تهیه‌کننده «استنادهای شپرد»، در نامه‌ای به اوژن گارفیلد پیشنهاد به‌کارگیری استنادهای نوشته‌های علمی را به وی ارائه داد. گارفیلد در آن سال‌ها در طرح ولش در زمینه نمایه پزشکی کتابخانه پزشکی جان هاپکینز فعالیت می‌کرد. به دنبال این پیشنهاد، گارفیلد پی برد که تقریباً هر جمله‌ای در مقالات، مروری بر پایه استنادی به آثار پیشین است که می‌توان آن‌ها را به منزله مجموعه‌ای از عناصر نمایه‌سازی در نظر گرفت‌. تبدیل این عناصر به شکلی ثابت برای نمایه‌سازی مسئله‌ای عمده بود. نتیجه ارتباط میان اندیشه شکل‌گیری طرح ولش و ساختار «استنادهای شپرد» منجر به تهیه و توسعه نمایه استنادی آثار علمی توسط گارفیلد گردید. گارفیلد در سال 1955 طی مقاله‌ای در نشریه علوم، فکر ایجاد نمایه استنادی علوم را عرضه کرد. او در سال 1956 مؤسسه‌ای به نام دکومانتاسیون تأسیس کرد که پس از مدتی کوتاه به مؤسسه اطلاعات علمی تغییر نام داد. در سال 1961، نخستین ویرایش رسمی نمایه‌نامه استنادی علوم اجتماعی پدید آمد و از سال 1989 فرایند کاوش در این نمایه‌نامه از طریق پایگاه اطلاعاتی دیالوگ امکان‌پذیر شد. در حال حاضر، نیز هم به شکل چاپی و هم رایانه‌ای (به صورت پیوسته و صفحه فشرده) در دسترس است (مدیرامانی، 1381).

از نظر پائو، کار استناد برای اطلاع‌رسانان مقیاسی مناسب و آسان از ارتباط موضوعی فراهم کرده است. مربوط بودن یک اثر نشریافته را معمولاً با بررسی محتوای آن داوری می‌کنند. از آن‌جا که پدیدآورندگان برای اثبات ادعاها و نشان دادن استفاده از نظریه‌ها یا نتایج پیشنهادی پیشین استناد می‌کنند، استناد و نقل قول، ارج نهادن آشکار پدیدآور بر نفوذ کار علمی خاصی است که قبلاً انجام شده است. این کار، پیوندی آسان میان اسناد مرتبط ایجاد می‌کند. عمل استناد، افزون بر استفاده از ارجاع‌ها به منظور ارتباط میان کار فردی با چارچوب گسترده‌تری از علم، به پدیدآور هم امکان می‌دهد به ابزار دانش کشف‌شده بپردازد و با این اقدام، اولویت‌هایی را تعیین کند (داورپناه، 1384). فهرست منابع مورد استناد نیز یکی از مهم‌ترین اجزاي آثار تحقیقی و تألیفی است. علاوه بر این، می‌توان گفت استنادها مانند ردّ پاهای ثابتی هستند که مسیر اکتشاف و تفکرات و تجارب علمی را نشان می‌دهند. اما مهم‌ترین کاربرد استنادها، در مطالعات تحلیل استنادی و همچنین نمایه استنادی است. پیگیری خط سیر و تحول یک اندیشه در طول زمان، نمایه‌سازی بر مبنای اشتراک مأخذ آثار و به طور کلی، مطالعات تحلیل استنادی، با اتکا به وجود رابطه مفهومی واقعی میان منابع مورد استناد و متن، میسر می‌شود. استنادها همچنین می‌توانند به‌عنوان نمادهايی جهت رعایت حق مالکیت معنوی پدیدآورندگان و صاحبان اندیشه مورد بهره‌برداری قرار گیرند (صابری و دیگران، 1387). کتابداران به ‌وسیله استنادات مي‌توانند:

  1. موجب هدایت خوانندگان به آثاری که توزیع و نمایه‌سازی آن‌ها ضعیف بوده و به آن‌ها استناد نشده است، شوند.
  2. به معرفی انتشارات بنیادی که اندیشه یا مفهومی برای نخستین‌بار در آن‌ها مطرح شده است، بپردازند (صابری و دیگران، 1387).
  3. از انتشارات آتی و آن دسته از آثاری که آماده چاپ هستند، آگاه شوند.
  4. به آثاری که در حد وسیع توزیع یا منتشر نشده‌اند (یا در قالب منابع مرجع ارائه شده و پنهان باقی مانده‌اند، رهنمون شوند (داورپناه، 1384).

استناد و حساسیت آن در علوم اسلامی

در جهان اسلام، پیشینه استناد از مفهومي به نام «روايت» روییده است. در قرن اول هجری، شاخه جدیدی از علم، به نام «علم الحدیث» شکل گرفت. در علم الحدیث، امر استناد یا اسناد، از اهمیت خاصی برخوردار بود و به سبب نقش حساسی که حدیث در انعکاس سخن معصوم داشت، اسناد هر حدیث به زنجیره ناقلان (سلسله سند)، عنصر اساسی تشخیص صحت و اعتبار احادیث شمرده می‌شد. احتمالاً علم الحدیث، تنها حوزه‌ای است که به سبب طبیعت موضوعی‌اش مسأله استناد را با دقت بررسی کرده و برای آن قواعد و شرایطی مقرر داشته است. این علم با گذشت زمان چنان وسعت یافت که به حوزه‌ای مستقل تبديل شد و کم و بیش با همین تعبیر امروزی استناد به کار می‌رفت (حری و شاهبداغی، 1387).

مسئله استناد، به‌ویژه در حوزه علم حدیث، به لحاظ طبیعت موضوع آن، از ارج و اهمیت والایی برخوردار بوده و برای آن قواعد و شرایطی مقرر شده است. در این حوزه‌ها، سندها را در حکم ستون‌هایی می‌دانستند که متن حدیث بر آن‌ها استوار و پابرجا است.

استناد به آثار پیشین نزد دانشمندان اسلامی نیز مرسوم بوده است و نویسندگان مسلمان ضمن کاوش دقیق برای مفاهیم، روش‌ها و نتایج معتبر مربوط به موضوع مورد نظرشان در آثار اسلاف خود و بهره‌گیری از آن در نوشته‌های خود در نسبت دادن هر قول و نظر به گوینده و نویسنده آن اهتمام داشته‌اند. از جمله، محمد بن زکریا رازی (313-251 ق) در مقدمه کتاب الحاوی (رازی، 1955) تصریح می‌کند که این کتاب حاوی مطالب همه کتاب‌ها و اقوال پیشینیان و افاضل حرفه پزشکی است و در جای جای کتاب خود به نظریات اسلاف خود از جمله: بقراط، دیوسکوریدس، جالینوس و دیگران اشاره می‌کند و یا ابن‌بابویه (متوفی 381ق) در کتاب معروف خود «من لا یحضره الفقیه» و ابن‌ابیطار در مقدمه کتاب «الجامع المفردات الادویه و الاغذیه» به استفاده از آثار دیگران در تدوین کتب خود اشاره کرده‌اند (حقیقی، 1381).

در عصر حاضر نیز، یکی از ویژگی‌های پژوهش اهمیت میزان مستند بودن متن پژوهشی است. کتب و مقالات برای اینکه یک اثر پژوهشی به حساب آیند و در محافل علمی مورد توجه قرار گیرند، باید دارای منابع علمی و حتی‌الامکان منابع دست اول باشند. ضمن این‌که این استناد باید به صورت استاندارد در متن پژوهشی مورد اشاره قرار گیرد و نشان‌دهی شود تا هم حقوق مؤلف متن اصلی رعایت شده باشد و هم مطالعه کنندگان بتوانند به‌راحتی به منبع اصلی مراجعه کرده، صحت و سقم این را بیازمایند.

نتیجه‌گیری

اگر کتابی مجدداً حروف‌چینی و چاپ شود، دیگر با چاپ قبلی متفاوت است و محققانی که به کتاب ارجاع می‌دهند، باید به چاپ آن نیز اشاره نمایند. به همین دلیل است که در روش استاندارد ارجاع به کتاب، چاپ و شماره صفحه اهمیت دارد و نه عنوان باب و فصل و یا پاراگراف.

این اهمیت در علوم اسلامی نیز همانند دیگر رشته‌های علمی وجود دارد. ضمن آن‌که موضوع دقت در استناد در برخی رشته‌ها حساس‌تر از سایر رشته‌ها است؛ به‌عنوان مثال، محققان رشته حدیث که از اهمیت ویژه‌ای در میان سایر علوم اسلامی برخوردار است، نسبت به صحت نقل‌های حدیثی نگرانی بیشتری دارند. گاه تبدیل یک «واو» به «فاء» و یا «من» به «عن»، باعث اختلاف برداشت از حدیث و یا ایجاد اغلاق در سند یا متن می‌گردد. بارها اتفاق افتاده که یک عبارت در چاپ‌های مختلف به شکل‌های متفاوت نقل شده است. از این رو، پژوهشگرانی که با حدیث سروکار دارند، در صددند تا مطالب خود را به دقیق‌ترین کتب و صحیح‌ترین چاپ‌ها مستند سازند و در مواردی، جهت کسب اطمینان بیشتر، به چاپ‌های متفاوت و نسخه‌های گوناگون خطی یک کتاب مراجعه نمایند (بهرامی، بدون تاریخ).

منابع فارسی:

منابع انگلیسی:

اطلاعات تکميلي

  • تاریخ انتشار نسخه چاپی: یکشنبه, 26 آذر 1391
  • صفحه در فصلنامه: صفحه 22
  • شماره فصلنامه: فصلنامه شماره 40
بازدید 13276 بار
شما اينجا هستيد:خانه سایر مقالات فصلنامه شماره 40 (پائیز 1391) استناد و گستره آن