بازی های کامپیوتری کودکان، در برزخ جذابیّت و محتوا

    گفت و گو با حجة الاسلام محمد حسن راستگو

سه شنبه, 30 ارديبهشت 1382 ساعت 14:09
این مورد را ارزیابی کنید
(1 رای)

اشاره

گوهر پاک و فطرت آسمانی کودک و نوجوان، بدون پرداختن و پروراندن سالم، در معرض تباهی است. چنانکه انبوه بازی های کامپیوتری خارجی با محتوایی نامطلوب، و بازی های داخلی با کیفیتی ضعیف، بازار را پر کرده است و با القائی روان شناختی، مستقیم و غیر مستقیم، دل پاک او را تهدید می کند. شناخت کارشناسانه ساختار و چگونگی تأثیر گذاری این بازی های نوین کودکانه ما را در بهره وری صحیح از آنها یاری می رساند. از این رو، برآن شدیم تا مصاحبه ای با مسؤول مرکز تربیت مربی کودکان و نوجوانان دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، حجّة الاسلام محمد حسن راستگو، درباره بازی های کامپیوتری و بایدها و نبایدهای آن داشته باشیم تا با انعکاس نظرات کارشناسانه ایشان گامی در راستای بهبود کمی و کیفی این صنعت برداریم.

• همان طور که اطلاع دارید نرم افزارهای متعددی تا کنون برای کودکان و نوجوانان تهیه شده و به بازار آمده است؛ مثلاً نرم افزارهای قرآنی که در قالب جداول و سرگرمی به آموزش مفاهیم قرآنی می پردازد و یا نرم افزار بازی نور که سازمان آموزش کامپیوتر نور آن را تدوین کرده، و کودکان و نوجوانان را با مسائل دینی و احکام اسلامی آشنا می کند، از این قبیل برنامه هاست. بفرمایید که به طور کلی، کاربرد رایانه ها و برنامه های نرم افزاری را در تأثیرگذاری بر قشر کودک و نوجوان چگونه ارزیابی می کنید؟

» ما با هر ابزاری از جمله با کامپیوتر، دو نوع برخورد می توانیم داشته باشیم؛ نوع اوّل، بَردِه‌وار تسلیم ماشین و ابزار شدن و سلب اختیار و فکر و اراده از انسان است که ما با این نحوه برداشت از فنّاوری مخالفیم.

نوع دومِ بهره برداری از فنّاوری مانند کامپیوتر و سایر ابزارهای آموزشی و کمک آموزشی و تکنیک های مختلف در این زمینه آن است که ما به عنوان یک وسیله جنبی برای تقویّت معلومات و اندیشه، از آنها استفاده کنیم. با توجه به این که کامپیوتر خواه ناخواه در آینده ای نه چندان دور فراگیر خواهد شد و در بسیاری از عرصه ها مورد استفاده قرار خواهد گرفت، ما باید از هم اکنون پیش بینی هایی را در نظر بگیریم که در آینده با کامپیوتر چگونه برخورد کنیم، به طوری که هم بَرده کامپیوتر نشویم؛ یعنی زندگی مان وابسته به کامپیوتر نشود، و هم بتوانیم از کامپیوتر به عنوان یک ابزار بسیار قوی و مؤثر و کمکی در همه شؤون زندگی، بیشترین استفاده را ببریم.

بازی های رایانه ای - بازی های کامپیوتری -گیم

• آیا با همین استدلال می توان، کودکان و نوجوانان را نیز به استفاده هر چه بیشتر از رایانه تشویق کرد؟

» خیر، در مورد کودکان و نوجوانان، ما نظر علی حدّه ای داریم. حقیقت این است که یک شخص بزرگسال می تواند برای زندگی اش برنامه ریزی بکند و با آگاهی و درایت و به کمک اراده قوی، موارد منفی در برنامه ریزی اش را رفع و از استهلاک وقت و سرمایه جلوگیری کند. امّا کودک و نوجوان چطور؟ شک نیست که بچّه توان این برنامه ریزی را با آن قوّت و قدرت ندارد و اگر هم داشته باشد، فاقد آن اراده و تصمیم لازم در این خصوص است. به این خاطر، برنامه هایی که در خصوص استفاده کامپیوتر برای بچّه ها تنظیم می شود، باید در یک حدّ بسیار محدود و حساب شده و مناسب با حجم زمانی درس ها و کارها و رفتارهای آنها باشد. شما می دانید که بعضی از بازی های کامپیوتری به قدری جذّاب است که بچّه همین که از مدرسه می آید، بعد از حدود 4 ساعت درس خواندن و خستگی، بدون این که کیفش را از دوشش باز کند با همان حالت، پای کامپیوتر می نشیند و ساعت ها با آن بازی می کند بدون این که خسته شود. گاه به بازی های جذّابی برخورد می کنیم که ممکن است کسی که مقید به نماز نیست، آن قدر سرگرم بازی گردد که حتی نماز صبحش هم قضا شود. گستردگی این بازیها و همین طور کشش و جذّابیت آن به حدّی است که بچّه ها مجذوب کامپیوتر و برنامه های کامپیوتری می شوند. بنابراین، نمی توان از بچّه ها توقع داشت که آنها برای زندگی شان یک برنامه حساب شده و معقولی داشته باشند، به طوری که به محض سر رسیدن زمان موعود، بلافاصله آن را خاموش کنند و سر کارهایشان بروند.

البته اگر زمانی، درس ها و سیستم آموزشی ما هم کامپیوتری بشود، در آنجا دیگر موضوع فرق می کند و در آن صورت تصمیم گیری های بزرگان و خود بچّه ها نسبت به زندگی شان تفاوت خواهد کرد. اما فعلاً ما در ایران با آن سیستم فاصله داریم. البته در هیچ جای دیگر دنیا هم هنوز این طور نیست که کلیه کارها کامپیوتری باشد. در موقعی که خبرهای مربوط به مشکل سال 2000 پخش می شد و این که کامپیوترها دچار برخی اختلالات در زمینه محاسبه تاریخ می شوند، در بعضی از کشورها نظیر ژاپن، دولت به مردم اعلان کرده بود که نان و آب برای خود ذخیره کنند. من با خودم فکر می کردم که چگونه کامپیوتر توانسته است نان و آب مردم را هم تحت الشعاع قرار دهد که اگر کامپیوتر مختل شد، آن چیزها هم مختل شود.

ما هنوز به آن حد نرسیده ایم، ولی باید پیشگیریهایی انجام دهیم که اگر زمانی کامپیوتر در سطحی گسترده تر از امروز وارد زندگی ما شد، به کامپیوتر اجازه ندهیم به عنوان یک نیروی مقتدر و مسلط بدون اجازه وارد زندگی ما بشود و اعمال نفوذ کند.

بازی های رایانه ای - بازی های کامپیوتری -گیم

اگر فرض کنیم کودکان بتوانند عاقلانه تصمیم گیری کنند و یا برنامه ریزی بزرگترها را بپذیرند، شما استفاده از هر نوع بازی رایانه ای را برای کودکان تجویز می کنید؟ اصولاً از جهت میزان تأثیر تربیتی، چه تفکیکی می توان بین نرم افزارهای بازی قائل شد؟

» در مورد نرم افزارهای ویژه کودکان، سه نوع نرم افزار قابل تصور است: نوع اوّل، صرفاً «آموزشی» است. این نرم افزارها به صورتِ صوت، تصویر و یا تلفیقی از این دو و بعضاً به صورت بازی و سرگرمی هستند. اینها جذّابیت زیادی برای بچّه ها نمی تواند داشته باشد.

نوع دوم، نرم افزارهای «بازی و سرگرمی» است که حالت سوژه نیمه متحرک را دارند و اختیار کودک هم در مورد آنها محدود است. نظیر بازی هایی که یک کاراکتر یا یک بازیگر در آنها هست و کودک تا یک اندازه ای می تواند آنها را حرکت بدهد و وقتی به موانعی برخورد کرد، آن موانع را برطرف کند و یا از قدرت آن شخصیتِ بازی، برای مقابله با دشمنش استفاده کند. این برنامه ها عمدتاً جنبه سرگرمی دارد، هر چند جنبه آموزشی هم می تواند داشته باشند. اما آنچه که در این قبیل بازی ها قادر است بچّه را پای میز کامپیوتر نگه دارد، صرفاً حالت های پر تحرک بازی و بزن بزن و یا مقابله به مثل با شخصیت های موجود در درون داستان یا بازی است.

نوع سوم این بازی ها که اگر ما بتوانیم آنها را ایجاد کنیم و رشد بدهیم، کار ارزشمندی کرده ایم، این است که خود بچّه در ایجاد آن شخصیت، امکانات آن شخصیت، قدرت تحرک آن شخصیت و مقابله با شخصیت های مقابلش، نقش و اختیار داشته باشد. همین طور آن کودک یا دانش آموز دیگری هم که در برابرش بازی می کند، با همان اختیارات بتواند از فکر آزاد خودش استفاده نماید و با برنامه ریزی که در آن بازی می کند یا از امکاناتی که در آن بازی وجود دارد و انتخاب می کند، بتواند یک بازی مستقل و آزاد رقابتی با دوستش انجام بدهد. اگر هم قرار باشد کامپیوتر این وظیفه را بر عهده بگیرد، باید قبلاً میزان هوش و استعداد و معلومات بچّه به دقت توسط متخصّصان سنجیده و به کامپیوتر داده شود و کودک با توجّه به میزان توانایی های خودش مقابل کامپیوتر قرار بگیرد.

ما می دانیم که بچّه ها برای آن که بتوانند زود بازی کنند، معمولاً قسمت ساده بازی را انتخاب می کنند. بعضی از آنها برای این که خودی نشان بدهند، قسمت مشکلِ آن را انتخاب می کنند، ولی به محض این که شکست می خورند، بلافاصله بازی را بر می گردانند؛ یعنی در حقیقت یک نوع تحمیل شخصیت برنامه کامپیوتری است و قصّه اش را به نفع خودشان اعمال می کنند. مسلّم است که هیچ کدام از اینها برای بچّه سازندگی ندارد. زمانی این چیزها می تواند سازندگی داشته باشد که کودک با اختیار خودش و با ذهن و خلاّقیت خودش بتواند یک چیزی را ایجاد کند و سپس بتواند با آن در برابر یک رقیبْ مقابله کند. در خلال چنین سیری است که آن حالت های سازنده و آموزنده به طور غیر مستقیم ایجاد می شود. در نتیجه، بچّه ها در عین حال که بازی حسّاس و هیجان انگیزی را انجام داده اند، تحت آموزش غیر مستقیم هم قرار گرفته اند و معلومات و یا منش هایی را در قالب تربیتی فرا گرفته اند.

بازی های رایانه ای - بازی های کامپیوتری -گیم - بازی نور

بسیاری از کارشناسان معتقدند اکثر بازی های کامپیوتری موجود برای کودکان مضرّ است و درصد بسیار کمی از آنها را مجاز و قابل استفاده می دانند. استدلالشان هم بر مسأله خشونت و اثرات آن در انحراف فکری کودکان مبتنی است. نظر شما در این زمینه چیست؟ اگر قرار باشد نرم افزارهای اسلامی در این زمینه تولید شوند، چه ویژگی های باید داشته باشند تا از این عوارض منفی جلوگیری شود؟

» منظور آن دسته از کارشناسان که می گویند بازی برای کودک ضرر دارد، بازی هایی است که کودک در آن نقش ندارد؛ بازی هایی که مثلاً در آنها کودک در برابر یک شخصیت وحشتناک یا مقتدر قرار می گیرد و صرفاً باید به طور انفعالی عمل کند. مخصوصاً بازی هایی که شکل چند مرحله ای دارد و بعد از هر مرحله، هم زمان کمتری در اختیار کودک قرار می گیرد و هم سرعت شخصیت های قصه زیادتر می شود. در این موارد کودک در برابر دو چیز قرار می گیرد: سرعت زیاد و زمان کم. به این ترتیب، کودک ناچار است زمین و زمان را به هم بدوزد و با یک حالت عصبی خاصّ و همراه با دلهره سعی کند آن بازی را به پایان برساند.

من خودم در یک نمونه از این برنامه ها، یک بازی را از کامپیوتر حذف کردم و آن بازی ای بود که قهرمان آن یک سرباز است که در بازداشتگاه های مخوف گرفتار است. این شخص وقتی درِ اتاق را باز می کند و بیرون می آید، طرفهای مقابل بدون آن که بدانند پشتِ در کیست، به طرفش شلیک می کنند و خلاصه از دو طرف بر سر او آتش می بارد. آن وقت در این طرف، مثلاً او در مرحله اوّل یک چاقو در دست دارد، در مرحله دوم یک کلت، و در مرحله سوم مسلسل یا موشک انداز می تواند داشته باشد! این از نوعِ بازی هایی بود که خودِ شکل گرافیکی آن و غول هایی که از بالای دیوار ظاهر می شدند، آن قدر وحشتناک بود که احساس کردم دلهره خاصّی به فرزندم دست می دهد. یک نوع اضطراب عصبی به او دست داده بود که باعث شد اصلاً من آن بازی را پاک کنم. مشخص است که این بازی ها از نظر روانی برای بچّه ها ضرر دارد.

اما دو نکته را نباید با هم مخلوط کنیم؛ یکی حسّ قهرمان پروری و میل به قهرمان شدن و انجام کار حماسی در کودکان است. در این جا الگو گیری از شخصیت های برتر و مقتدر مطرح است که این جنبه مثبت قضیّه است. و دوّم، جنبه منفی آن است که الآن در بازی های کامپیوتری وجود دارد؛ یعنی آنچه که باعث می شود حالتهای بسیار مخوف و رعب آور و اضطراب زا و تشنج آفرین در بچّه ایجاد کند و بچّه ها را از حالت عادی بیرون بیاورد و آنها را دچار یک نوع نابسامانی روانی کند. ما اگر بتوانیم مرز این دو را از یکدیگر مشخص بکنیم، کار بسیار مهم و ارزنده ای انجام داده ایم. ما می توانیم مجموعه بازی هایی را که قرار است درست کنیم، با توجه به شخصیت های مثبتِ قهرمانان خودمان در تاریخ اسلام و ایران بسازیم؛ یعنی نه تنها خشونت های غربی را در آن نیاوریم، بلکه می توانیم حماسه های انسانی را در آن بگنجانیم و جایگزین آن موارد نامناسب بکنیم. البته این نیازمند تخصّصهای بالا در گرافیک، کارتون سازی و تنظیم صحنه هایی است که حالت ماجراجویانه داشته باشد، به طوری که مثلاً بتوان لحظه به لحظه تصویر مقابل را مطابق زاویه دید شخصیت داستان تغییر داد. اینها نیاز به حجم گسترده ای از کار دارد. ضمن این که باید به طور همزمان، موسیقی هایی که در متن به کار گرفته می شود مناسب با طبع ایرانی و شرقی باشد. الآن در بسیاری از این بازی ها، موسیقی های تند جاز یا پاپ اروپایی پخش می شود و از موسیقی های عرفانی یا ملایم شرقی اثری در آنها نیست. واضح است که با آن حالتی که این نوع موسیقی ها دارد و خود به خود به اضطراب کودک می افزاید، کودک در صحنه ای قرار می گیرد که نمی‌داند پشت سرش چه خبر است، طبعاً این نمی تواند برای بچّه آموزنده باشد.

بازی های رایانه ای - بازی های کامپیوتری -گیم - کودکان و نوجوانان

• به نظر شما بازی های رایانه ای به چه میزان روی روحیات و احساسات درونی کودکان تأثیر می گذارد؟

» خیلی زیاد، به گونه ای که واقعاً آنها را از حالت عادی خودشان خارج می کند؛ مثلاً در یک مورد دیگر از این بازی ها ماشینی بود که بچّه ها بازی می کردند. وقتی نگاه کردم، متوجّه شدم که یکی از بچّه ها اصلاً نمی خواهد با این ماشین بازی کند! سعی کردم خیلی با او دوست شوم و علت این امر را جستجو کنم. پرسیدم چرا نمی خواهی بازی کنی؟ گفت: این بازی این طور است که دفعه اوّلی که این ماشین خلاف می کند، پلیس او را جریمه می کند، دفعه دوّم او را دستگیر می کند و با اسلحه می آیند به او دستبند می زنند. من می ترسم که پلیس بیاید و من را دستگیر کند و به من دستبند بزند! یعنی بچّه واقعاً آن چیزی را که روی مانیتور به شکل یک پلیس دیده که راننده آن ماشین خیالی را دستگیر می کند، بر خودش منطبق می کند و این واقعاً یک اثر عینی در او به وجود می آورد. من موقعی که بچّه ها رانندگی می کردند، به قیافه شان نگاه می کردم، می دیدم دقیقاً شبیه آن حالت هایی که مثلاً یک ماشین از بالای بلندی به پایین می پرد و همه سرنشینانش سرشان به سقف می خورد یا به بالا و پایین می پرند، بچّه ها هم موقع بازی سرشان را به طرف پایین یا چپ و راست خم می کردند. در جایی که جاده دارای شیب بوده، اینها هم که روی صندلی نشسته بودند، همان حالت را به خود می دادند.

به بیان دیگر، این بازی ها دقیقاً در وجود کودک، یک اثر شبه واقعی ایجاد می کند، به طوری که گاهی اوقات حتی در خواب هم کابوس های وحشتناک می بیند. لذا ما بسیاری از این بازی ها را خلاف تربیت و روش های رفتاری شرقی می دانیم.

بازی های رایانه ای - بازی های کامپیوتری -گیم - کودکان و نوجوانان

منظور شما از روش تربیتی شرقی چیست؟

» این که من تعبیر «شرقی» را به کار می برم و نمی گویم «اسلامی» به خاطر این است که ما با بسیاری از کشورهای دیگر که حتی مسلمان هم نیستند، از نظر برخی آداب و رسوم سنّتی مشترک هستیم؛ یعنی غیر از اسلام که ما به عنوان دین و مراممان به آن اعتقاد داریم، به لحاظ بعضی اشتراکات ملّی و سنّتی، با هند یا ژاپن و یا کشورهای خاورمیانه اشتراکاتی داریم که نمی توانیم آنها را نادیده بگیریم؛ به عنوان نمونه وقتی من از یک طرف به بازی هایی که بچّه های عرب به آنها علاقه مند هستند نگاه می کنم، و از طرف دیگر به بازی هایی که مورد علاقه بچّه های ایرانی است توجه می کنم، می بینم خیلی فرق می کند؛ بچّه های عرب بیشتر طالب خشونت هستند. حتی فوتبالشان را که من در مکّه و مدینه می دیدم، بسیار با خشونت و تندی و سختی بازی می کنند. در حالی که بچّه های ایرانی همان بازیها را با همان محیط مشابه انجام می دهند، ولی به شکل ملایم و دوستانه. همین طور مثلاً احساس و عاطفه بچّه های ایران و پاکستان و هند خیلی خیلی نسبت به بچّه های اروپایی یا بچّه های دیگر، رقیق تر و قوی تر است. اگر ما اینها را در نظر بگیریم، باید بازی هایی را درست کنیم که اگر برای بچّه های دنیا مناسب نیست، لا اقل برای بچّه های مشرق زمین و بچّه هایی که در خاورمیانه و خاور دور و آسیای میانه و منطقه خودمان با ما اشتراک ملّیت یا نژاد یا زبان یا سنّت های بومی و محلّی دارند، قابل استفاده و جذّاب باشد؛ یعنی ما باید بتوانیم برای کودکان این مناطق از دنیا که مشترکات فراوانی با یکدیگر داریم، بازی های مفید و مؤثری تهیه و عرضه کنیم.

بازی های رایانه ای - بازی های کامپیوتری -گیم

با توجه به این که الآن زبان های برنامه نویسی کامپیوتر پیشرفت زیادی کرده و آن ایده هایی که مدّ نظر شما بود نیز ممکن است با همین نرم افزارها طراحی بشود، چه توصیه ای برای مؤسسات تولید کننده نرم افزارهای کودکان دارید؟ آنها چه روشی را باید اتخاذ کنند تا بتوانند این قشر عظیم کودک و نوجوان را دست کم در کشور خودمان تغذیه کنند؟

» این جمله را امروزه خیلی می شنویم که می گویند: «انسان همیشه باید به روز باشد». «به روز بودن»، یعنی همین که خود را با آخرین تحولات روز هماهنگ کنیم. ما از نظر ساخت و تولید نرم افزار، از نظر گرافیک و سایر جنبه ها می توانیم با دنیا رقابت کنیم. شما الآن می بینید که مثلاً ویندوز 98 که مربوط به چند سال پیش است در ایران رواج دارد، یا ویندوز جدید که تازه به بازار آمده، خیلی ها پیشاپیش این آمادگی را دارند که آن را به عنوان نرم افزار مورد نیازشان به کار گیرند. الآن دیگر مثل زمان های سابق نیست که اگر خلیفه در بغداد بمیرد، 2 ماه بعد خبر آن به طوس برسد! در حال حاضر با این شبکه های بین المللی و اینترنت و سایر چیزهایی که وجود دارد، همه انواع ارتباطات دچار تحول شده است. ما این را قبول داریم، اما آن به روز بودن که مورد نظر من است، فقط از نظر گرافیکی یا فنی نیست، بلکه از نظر روانی هم ما باید این کار را بکنیم.

ما باید یک مطالعه جامعه شناختی دقیق و عمیق نسبت به کودکانمان داشته باشیم و وضعیّت روحی و روانی آنها را هم اکنون در مقایسه با بچّه های بیست سال پیش، از جوانب مختلف اعم از محفوظات، معلومات، برداشت ها و طرز تلقّی ها بسنجیم. باید ببینیم که بچّه های امروز ما در قیاس با بچّه های پنج یا ده سال قبل چه تفاوتهایی کرده اند؛ در دانسته ها، در استفاده از امکانات و ابزارهایی که کودک امروز نسبت به سابق دارد، در تلقّی کودک از دین، از امام، از معاد، از خدا، اگر بچّه های بیست سال پیش نسبت به امام، به صورت یک موجود ماوراء بشر یا موجود فوق العاده نگاه می کردند، آیا امروز هم همان نظر را دارند یا نه؟ اگر آنها امامان معصوم علیهم السلام را به صورت یک موجودات مقّدس و ماوراء انسان های عادی می دانستند، آیا به کلمه «امام» وقتی که در مورد امام خمینی قدس سره هم اطلاق می شود با همان تلقّی نگاه می کنند یا نه؟ یعنی اگر می گوییم امامان ما 12 نفر هستند، آیا کودک امروزی می تواند تحلیل کند و بگوید که این امام (امام خمینی) با آن امامان فرق می کند؟ البته اینها را صرفاً به عنوان مثال عرض می کنم.

به طور کلی اگر ما می خواهیم برنامه های بازی و سرگرمی برای کودکان بسازیم، باید در مرحله اوّل نسبت به مبانی فکری و بینش و دید بچّه هایمان شناخت کامل داشته باشیم. در حقیقت باید ابتداء خودمان را جای آنها بگذاریم و به چیزهایی که می خواهیم آموزش بدهیم، اعم از مفاهیم مذهبی و معنوی و مخصوصاً متافیزیک و ماوراء ماده، با نظر و نگاه آنها به بیرون نگاه کنیم. بیشتر عقاید ما مثل خدا و معاد و ملائکه و جنّ و شیطان، چیزهایی است که حالت محسوس ندارد و ما باید این نیروی تشخیص را در کودک ایجاد کنیم و به او آموزش دهیم که بتواند میان کارتون و شخصیت های خیالی قصّه ها از یک طرف، با معجزه و شخصیت های حقیقی پیامبران و معصومین تفکیک قائل شود. این بازی ها را با توجّه به این مسائل باید طراحی کنیم. از طرف دیگر هم باید آگاهی عمیق نسبت به خود مسائل اسلامی داشته باشیم.

به طور خلاصه در طراحی نرم افزارهای مربوط به کودکان و نوجوانان باید سه مسأله رعایت شود:

1. شناخت کامل نسبت به مخاطب و دانستنِ این که در چه پایه و مایه ای از فکر و اندیشه و تلقّی نسبت به مسائل و مفاهیم اخلاقی و اسلامی و مذهبی است؛

2. داشتن معلومات کافی و کامل راجع به آن چیزی که می خواهیم ارائه بدهیم؛ یعنی رعایت انطباق محتوا با آیات قرآن و احادیث صحیح و نظرات فقهاء؛ برای مثال نباید چیزی باشد که به صورت یک نمایشنامه یا بازی در بیاید، بعد گفته شود که فلان جای آن با نصّ صریح قرآن مخالف است یا با نظر معصومین علیهم السلام مخالفت دارد؛

3. لازم است در مراحل اوّل به صورت آزمایشی و به طور محدود، بین گروه های مختلفی از کودکان، با استعداد و هوش متفاوت و میزان معلومات گوناگون، ارزیابی و بررسی انجام داد. سپس در صورتی که یک میانگین قابل قبول از نظر روانی به دست آمد، آنگاه آن میانگین را مبنای تولید انبوه برنامه قرار دهیم و گرنه به صرف این که ما یک بازی را تولید کنیم و تعداد محدودی از بچّه ها از آن خوششان بیاید، نباید در ما غرور ایجاد کند که بازی ما بازی مطلوبی است.

بنده در این جا ضمن تقدیر و تشکر از کلیه دست اندرکاران برنامه های رایانه ای برای کودکان و نوجوانان، اعلان می کنم که ما در ایران تا کنون متأسفانه نرم افزار جذّاب و زیبایی که بتواند بچّه ها را اشباع کند، نداشته ایم. البته اشباع کامل منظورم نیست، بلکه تنها در این حدّ که بتواند آنها را راضی کند و جذب کند. برنامه های معدودی هم که وجود داشته، هر چه بوده ناقص بوده است. برخی نیز اقتباس از نرم افزارهای خارجی بوده و فقط تغییراتی در اسم و عنوان آنها داده شده، ولی باز هم در مجموع جذّابیت های لازم را نداشته است. إن شاء الله با تلاش پیگیر برادران و خواهران دست اندرکار، بتوانیم در آینده شاهد نرم افزارهایی باشیم که در این زمینه به میزان مطلوب رسیده باشند.

اطلاعات تکميلي

  • تاریخ انتشار نسخه چاپی: سه شنبه, 23 ارديبهشت 1382
  • صفحه در فصلنامه: صفحه 24
  • شماره فصلنامه: فصلنامه شماره 2
بازدید 12074 بار
شما اينجا هستيد:خانه سایر مقالات فصلنامه شماره 02 (اردیبهشت 1382) بازی های کامپیوتری کودکان، در برزخ جذابیّت و محتوا