مقدمه
علم رجال، ارتباطی نزدیکتر از دیگر علوم، با اسناد داشته است؛ تا آنجا که میتوان گفت: اگر قرار باشد برای «رجال» ـ به عنوان یک علم ـ موضوعی در نظر گرفته شود، آن موضوع جز «سند» نخواهد بود؛ چرا که این علم، عهدهدار شناخت و معرّفی افرادی است که به عنوان «راوی» بین ما و معصوم(ع) فاصله شدهاند و احادیث از طریق آنان به دست ما رسیده است و سند، همان افراد واسطه بین ما و معصوم(ع) در یک حدیث میباشد.
در علم رجال، یکایک عناوین موجود در سند، از نظر دارا بودن شرایط لازم در قبول خبر، مورد مداقّه و بررسی قرار میگیرند و در این بررسی، محقّقان با مشکلات مختلفی در اسناد روبهرو میشوند که موجب کُندی روند تحقیق شده و گاه راه را کاملاً بر پژوهشگر میبندند.
هدف از نوشتار حاضر، بررسی دو مشکل از مشکلات متنوع موجود در اسناد میباشد؛ مشکل وجود عناوین مشترک که بحث تمییز مشترکات(1) را موجب میشود و مشکل وجود عناوین مترادف که ما را به بحث «توحید مختلفات» یا «سیستم مترادفات» میکشاند. آنچه در این بررسی در پی آن بودهایم، نگاهی به راههای ارائهشده در حلّ این دو معضل و برآورد میزان کارایی آنها و مقایسه با زمینههای کاری موجود با رایانه میباشد. در این بررسی و مقایسه، نکات زیر را مورد تأکید قرار دادهایم:
- - نقش اسناد به عنوان مهمترین منبع در حلّ مشکلات اسناد؛
- - گستردگی دامنه تحقیق (اسناد)؛
- - صرف وقت و نیروی بسیار از جانب پژوهشگران برای گذر از راههای پیشبینیشده که در پیمودن آنها باید تردید کرد؛
- - ضرورت استفاده از رایانه.
ماهیت بسیاری از مباحث رجال و از جمله دو محور مورد بحث، به گونهای است که محقّق نمیتواند و نباید به تکیه بر استنتاجهای دیگران بسنده کند؛ بلکه خود باید وارد میدان تحقیق و تتبع شده و با یک بررسی دقیق و همهجانبه، به نتیجه برسد. با توجّه به این حقیقت و با عنایت به تواناییهای رایانه، راهحلّهای مورد نظر در دو محور مورد بحث، به گونهای انتخاب شدهاند که ضمن برخورداری از ضریب اطمینان کافی، برای همگان قابل استفاده باشند.
در مقدمه بحث، به این نکته اشاره شد که هدف از این نوشتار، مقایسهای بین دو روش کاری در دو مبحث مهم و اساسی از مباحث رجال، یعنی بحث «تمییز مشترکات» و «سیستم مترادفات» به منظور تبیین تواناییهای رایانه در حلّ معضلات این مباحث میباشد. بدین جهت، ضروری است که ابتداء ضمن توضیحی از عناوین مورد بحث، و همچنین اشاره به جایگاه ویژهای که این دو بحث در مباحث رجالی به خود اختصاص دادهاند، زمینه را برای ورود به مباحث اصلی فراهم سازیم.
محور اول: تمییز مشترکات
از جمله اموری که در اسناد روایات، به صورت چشمگیر وجود دارد و از دیرباز موجب بروز مشکلاتی در استناد به متون روایی گشته است، تکرار عناوینی است که مشترک بین دو یا چند راوی میباشند. به چنین عناوینی، در اصطلاح رجالی، «عناوین مشترک» و به بحثی که عهدهدار حلّ این مشکل است، «تمییز مشترکات» میگویند.
هدف محقّق در بحث تمییز مشترکات، بازشناسی و تعیین مصداق عناوین مشترک است؛ تا از این رهگذر، در صورتی که عنوان مورد بحث، مشترک بین ثقه و غیرثقه باشد، راوی ثقه را از غیر آن باز شناخته و راه خویش را در دستیابی به مضامین احادیث هموار سازد.
با توجّه به نقش کلیدی احادیث در دستیابی به احکام شرع مقدس ـ به عنوان عظیمترین منبع دربردارنده احکام و معارف الهی ـ جایگاه بحث تمییز مشترکات بهخوبی تبیین میگردد؛ چرا که مهمترین فایده این بحث که عامل عمده طرح آن در میان اصحاب بوده، شناسایی و جدا کردن احادیث معتبر ـ به معنای عام کلمه ـ از احادیث غیرمعتبر (در صورت اشتراک عنوان بین ثقه و غیرثقه) و یا تعیین درجه اعتبار سند روایت (در صورت اشتراک عنوان بین ثقه و اوثق و یا امامی و غیرامامی) میباشد.
البته فواید این بحث، منحصر به دو امر یاد شده نیست؛ بلکه فواید دیگری نیز بر آن مترتب است که در مباحث رجالی، نقشی بس تعیینکننده دارند؛ از جمله میتوان به فواید آن در بحث «توثیقات عامّه»، تعارض توثیق و تضعیف در مورد یک راوی، و یا قبول و عدم قبول روایات یک راوی اشاره کرد.
محور دوم: سیستم مترادفات یا توحید مختلفات
با توجّه به توضیحی که در عنوان قبل داده شد، به این نتیجه میرسیم که در حقیقت، بحث تمییز مشترکات، بر مدار دو محور عمده «عنوان واحد» و «مصادیق متعدّد» میچرخد؛ امّا در بحث سیستم مترادفات، با عناوین متعدّدی روبهرو هستیم که از یک نفر حکایت میکنند و یا در نگاه اوّل، چنین احتمال داده میشود که مصداق این عناوین بیش از یک نفر نیست. این مسئله نیز همچون مسئله وقوع عناوین مشترک، از مباحثی است که در جایجای اسناد به چشم میخورد. گاه دیده میشود که یک راوی با هفت عنوان در اسناد روایات، وارد شده است؛ مثلاً «احمد بن محمد بن خالد» با عناوین: 1. احمدبنمحمدبنخالد؛ 2. احمدبنمحمدبنخالد البرقی؛ 3. احمدبنمحمدبنابیعبدالله؛ 4. احمدبنابیعبدالله؛ 5. احمدبنابیعبدالله البرقی؛ 6. احمد البرقی؛ 7. البرقی، در اسناد وارد شده است. این پراکندگی در تعبیر موجب میگردد که محقّق هنگام رجوع به اسناد، با مشکل مواجه شده، گاه از شناسایی و تطبیق این عناوین بر یک مصداق عاجز بماند. طبیعی است، از کنار چنین مسئلهای، نه تنها نمیتوان بهسادگی گذشت، بلکه باید محقّق را قادر ساخت تا عناوین متعدّد حاکی از یک راوی را شناسایی کند و همه را به یک عنوان ارجاع دهد.
ممکن است این سؤال در اذهان جای گیرد که چارهای از طرح بحث تمییز مشترکات ـ به دلیل تأثیر مستقیم در قبول یا عدم قبول اخبار ـ آن هم به شکل همهجانبه و مستوفا نیست؛ امّا شناسایی عناوین متعدّد یک راوی و به عبارت دیگر، طرح بحث «سیستم مترادفات»، چه ضرورتی دارد؟ و اصولاً چه فوایدی بر آن مترتب است؟
در پاسخ به این سؤال باید گفت که اگر شناسایی سلسله روات واقع در اسناد جهت شناخت اسناد و شناخت اسناد به منظور دستیابی به متون احادیث و بهرهگیری از آنها ضروری است، شناخت عناوین متعدّد یک راوی نیز ضرورت دارد؛ زیرا گاه اتّفاق میافتد که پارهای از عناوین یک راوی، یا اصلاً به طور مستقل در کتب رجالی ذکر نشده و یا اگر ذکر شده باشد، اطّلاعات قابل ملاحظهای از آن به دست نمیآید.
مثلاً در عناوین فوق، عنوان «احمد بن ابی عبدالله» در کتب رجال معروف، به گونه مستقل عنوان نگشته و عنوان «احمدبنابیعبدالله البرقی» فقط در رجال شیخ(2) در زمره اصحاب الهادی(ع)(3) شمرده شده است؛ درحالیکه این دو عنوان، در مجموعِ سه کتاب: کافی، تهذیب و استبصار، حدود 635 بار تکرار شده است. ضمن اینکه این بحث نیز همچون تمییز مشترکات، از مباحث بسیار سودمند رجالی است که ثمرات آن در مباحث «توثیقات عامّه» و یا «اصحاب اجماع» ظاهر میشود و ما در خلال مباحث آینده، به مواردی از آنها اشاره خواهیم کرد.
مبحث اوّل: سابقه تاریخی تمییز مشترکات
در این بخش، نگاهی سریع و گذرا به سابقه تاریخی بحث تمییز مشترکات(4) ـ به عنوان یک بحث مستقل در میان علماء پیشین ـ خواهیم داشت. آنچه در این سیر مورد نظر ماست، توجّه به راهحلّهایی است که جهت حلّ معضل عناوین مشترک اندیشیده شده و بهکار گرفته شده است؛ تا ضمن شناسایی آنها، قادر به مقایسه بین این روشها و کار با رایانه باشیم. در این میان، به آثاری اشاره میگردد که نگارنده به آنها دسترسی داشته است.
از سابقه تاریخی بحث تمییز مشترکات، اطّلاع دقیقی در دست نیست؛ امّا شاید بتوان گفت این بحث، از اواخر قرن دهم هجری قمری مورد توجّه گروهی از علماء قرار گرفته و هر کدام به سهم خود، در این راه قدمی برداشتهاند که ذیلاً به پارهای از آنها اشاره میگردد.
- منتقی الجمان
از جمله کتابهایی که مسئله وقوع اسامی مشترک در اسناد را متذکّر گشته و برای حلّ این مشکل، راهحلّ نیز ارائه میدهد، کتاب شریف «منتقی الجمان فی الاحادیث الصحاح و الحسان»(5) تألیف فرزند والا مقام شهید ثانی، مرحوم «الحسن بن زین الدین» است.
کتاب مذکور گرچه به هدف تمییز مشترکات نگاشته نشده، امّا در چگونگی نگرش به اسناد، از جمله مسئله عناوین مشترک و راهحلّی که جهت بازشناسی مصادیق عناوین مشترک ارائه کرده است، بدون تردید، از ارزندهترین کتابها در این زمینه است.
از آنجا که راهحلّ ارائهشده در این کتاب، برخاسته از علّت یا علل ایجاد اشتراک از دیدگاه مصنّف و توجّه به نقش اسناد در حلّ این مشکل است، عبارت کتاب در خصوص عوامل ایجاد اشتراک و راهحلّ مورد نظر را مستقیماً نقل میکنیم. مؤلّف کتاب، در توضیح علّت وقوع اشتراک میگوید:
«إنّ مصنّفی کتب اخبارنا القدیمة کانوا یوردون فیها الأخبار المتعدّدة فی المعانی المختلفة من طریق واحد؛ فیذکرون السند فی اوّل حدیث مفصلاً، ثمّ یُجملون الباقی اعتماداً علی التفصیل أولاً، و لما طری علی تلک الأخبار، التحویل إلی کتاب آخر یخالف فی الترتیب الکتاب الأوّل، تقطعت تلک الأخبار بحسب اختلاف مضامینها، و تفرقت علی الأبواب أو المسائل التی بنی الترتیب الأخیر علیها و غفل الناقل لها من تلک المواضع عن احتمال وقوع الالتباس فیها اذا بَعُد العهد لزوال الارتباط الذی حَسُن بسببه الاطلاق و انقطاعها عن التفصیل الذی ساغ باعتباره الاجمال وقد کان الصواب حینئذ مراعاة محل التفصیل و ایراد الاسناد فی کل من تلک الأخبار المتفرقة معضلاً.»(6)
در حقیقت، علّت عمده وقوع اشتراک در اسامی روات از دیدگاه «صاحب منتقی»، اختلاف ترتیب و تبویب کتب مصادر حدیثی با کتبی است که از مصادر اوّلیه اخذ حدیث کردهاند؛ ولی در هنگام اخذ احادیث، به قرائتی که مبین اسامی مطلق بوده، توجّه نکرده و این قراین را به کتب خویش منتقل ننمودهاند. در ادامه، در بیان راهحلّ این مشکل میگوید:
«و قد وقع علی جماعة من المتأخرین الاشکال فی هذا الباب و الطریق الی معرفة المراد منه، تتبع الاسانید فی تضاعیف الابواب، فإنّها لا محالة توجد مفصلة فی عدة مواضع یکون الناقل قد أخذها فیها بالصورة التی کانت علیها فی الکتاب الأوّل، و تعرف حال بعض اسانید حدیثنا من بعض فی هذا الباب و غیره هو مقتضی الممارسة التامه له، اذ یعلم بها ان أکثر الطرق متحده فی الاصل و ان التعدد طار علیها فیستعان ببعضها علی بعض فی مواضع الشک و مجال اللبس. و مما یعین علی ذلک أیضاً فی کثیر من الموارد، مراجعة کتب الرجال المتضمنة لذکر الطرق کالفهرست و کتاب النجاشی و تعاهد ما ذکره الصدوق(ره) من الطریق إلی روایة ما أورده فی کتاب من لا یحضره الفقیه. و للتضلع من معرفة الطبقات فی ذلک اثر عظیم و العجب من غفلة الجماعة عن هذا مع وضوحه.»(7)
همچنانکه از عبارت یادشده پیداست، ایشان راهحلّی را ارائه میدهند که از عناصر زیر تشکیل یافته است:
- - جستوجوی اسانید به منظور یافتن اسنادی که متضمّن قراین توضیحدهنده اسامی مطلق هستند؛
- - رجوع به طُرُق به روایات و کتب، در منابع رجالی؛
- - رجوع به طرق مرحوم صدوق و مشیخه؛
- - آگاهی کامل بر طبقات روات.
- هدایة المحدثین
کتاب «هدایة المحدّثین إلی طریقة المحمدین» تألیف مرحوم «محمد امینبنمحمد علی کاظمی»، کتابی است که به انگیزه حلّ مشکلات اسناد کتب اربعه ـ کافی، تهذیب، استبصار و منلایحضره الفقیه ـ و از جمله بازشناسی و تعیین مصداق عناوین مشترک اسناد این چهار کتاب، نگاشته شده است.(8)
روشی که جهت تعیین مصادیق مشترک در این کتاب در پیش گرفته شده، شناخت عناوین مشترک از راه شناخت راوی است؛ به عنوان مثال، در باب «علیبناحمد» میگوید:
«علیبناحمد المشترک بین ثقة و غیره و یُعَرف:
أنه «ابن اشیم»: بروایة «احمد بن محمد بن عیسی» عنه.
و أنه «ابنالحسین الطبری الثقه»: بروایة «علیبنهبةالله» عنه.
و أنه «العلوی»: بروایة «الحسنبنمحمدبنیحیی» عنه.
و حیث لا تمییز فالوقف.»(9)
این روش، در سرتاسر کتاب، به عنوان تنها راهحلّ شناختهشده ارائه گردیده و بر اساس آن، عمل شده است.
- جامع الرواة
کتاب «جامع الرواة و ازاحة الاشتباهات عن الطرق و الاسناد» معروف به «جامع الرواة» تألیف مرحوم «محمد بن علی الاردبیلی الغروی الحائری»، از دیگر کتبی است که به بحث تمییز مشترکات پرداخته و به سهم خود، در این راه گامی برداشته است.
انگیزه اصلی تألیف کتاب ـ آن گونه که مؤلّف در مقدّمه کتاب اظهار میدارد ـ شناسایی و تعیین مصداق عناوین مشترکی است که در اسناد روایات واقع شدهاند؛ تا مشکلی که از این ناحیه در راه دستیابی به متون روایات حاصل شده بود، برطرف گردد.(10)
مؤلّف کتاب تصریح میکند که روش ایشان در شناسایی روات مشترک، ذکر راوی و مرویعنه هر راوی است و این راه، از دیدگاه ایشان قادر خواهد بود بدون هیچ اشتباهی از عهده چنین مهمّی برآید.(11) نقطه افتراق کتاب مزبور در معرّفی عناوین مشترک با کتاب پیش، در این است که ایشان ابتداء عنوان مشترک را ذکر نمیکند تا بر اساس ذکر راوی و مرویعنه به تمییز و شناسایی بپردازد؛ بلکه بر اساس تشخیص خویش، اسناد عناوین مشترک را با توجّه به راوی و مرویعنه در ضمن عناوین تفصیلی آورده است؛ بدین صورت که بعضی اسناد عنوان «الحسن بن علی» را در ضمن روایات «الحسن بن علی الوشاء»، و گروهی دیگر را در ضمن روایات «علی بن الحسن بن علی بن فضال»، و قسمتی را در ضمن دیگر عناوین آورده است.
- تجرید اسانید الکافی
از دیگر کتابهایی که به هدف رفع مشکلات اسناد و از آن جمله تمییز مشترکات نگاشته شده و در ارائه راهحلّ با دو کتاب پیش تفاوت اساسی دارد، کتاب «تجرید اسانید الکافی» تألیف حضرت آیتالله بروجردی(ره) است.(12)
راهحلّی که مرحوم آیتالله بروجردی در حلّ مشکل اسناد در پیش گرفته، رجوع مستقیم به اسناد روایات است؛ زیرا همچنانکه خود اشاره میکند، راهحلّهایی که از جانب پیشینیان ارائه شده، مفید فایده و مشکلگشا نبوده و به همین جهت است که چنین آثاری، عملاً بدون استفاده و متروک ماندهاند؛ درحالیکه تتبّع و جستجو در اسناد، عامل مهمی در شناخت واقعیت اسناد و حلّ مشکلات آنهاست.(13) به همین لحاظ، به منظور تسهیل دستیابی به اسناد، ایشان اقدام به ترتیب اسناد کافی بر اساس حروف الفبا کرده است؛(14) بدین گونه که اسناد هر کدام از مشایخ صاحب کتاب را به ترتیب مذکور و زیر هم جمعآوری کرده و از قراین موجود در آنها به منظور توضیح و رفع مشکلات، یاری جسته است.(15)
- ترتیب اسانید اصحاب الاجماع
از جمله قدمهای ارزشمندی که در جهت حلّ مشکلات اسناد و فراهم آوردن امکان بهرهگیری هر چه بیشتر از این منبع عظیم برداشته شده، دفاتر ترتیب اسناد اصحاب اجماع، تألیف استاد بزرگوار، حضرت آیتالله سید موسی شبیری زنجانی است. انگیزه اصلی در جمعآوری و ترتیب اسناد مزبور، شناخت مشایخ اصحاب اجماع است؛ چرا که شناخت مشایخ اصحاب اجماع، خود از فواید بسیار مهم رجالی بوده و نقشی بس تعیینکننده در تصحیح اسناد و پذیرش روایات دارد. طبیعی است که فایده چنین کاری، به امر فوق منحصر نیست؛ بلکه با توجّه به شیوه ترتیب اسناد ـ که از شاگردان اصحاب اجماع براساس حروف الفبا شروع و به مشایخ اصحاب اجماع ختم میگردد ـ قراین فراوانی در حلّ مشکلات مقدار مذکور از اسناد اصحاب اجماع وجود دارد و بدون تردید، این قراین در بحث تمییز مشترکات، بسیار سودمند خواهند بود.
- معجم رجال الحدیث
بدون شک، کتاب ارزشمند «معجم رجال الحدیث»، از سودمندترین کتابها در مباحث رجالی، از جمله بحث تمییز مشترکات میباشد. گر چه این کتاب، مستقیماً به این بحث وارد نشده و عملاً در صدد تعیین مصداق عناوین مشترک برنیامده، امّا از آن جهت که در ذیل هر عنوان، شاگردان و مشایخ عنوان مزبور ذکر میشوند، مؤلّف کتاب بر این عقیده است که همین امر، موجب خواهد شد در اکثر اوقات، تمییز مشترکات بهراحتی صورت گیرد.(16)
ذکر نشانیهای اسناد یک عنوان و جمعآوری شرححال موجود در کتب رجالی پیرامون یک عنوان نیز از جمله اموری است که موجب آسانسازی کار محقّق در بحث تمییز مشترکات میگردد.
جمعبندی
در یک جمعبندی مختصر، میتوان راههایی را که تاکنون در بحث تمییز مشترکات در پیش گرفته شده، به سه قسم تقسیم کرد:
- شناخت مشایخ و شاگردان هر راوی، به عنوان عامل تعیینکننده در تعیین مصداق عناوین مشترک؛
- رجوع به اسناد و تتبّع در آنها به عنوان منبع مهم، جهت جمعآوری قراین و حلّ مشکلات؛
- رجوع به اسناد طُرُق مذکور در کتب رجالی و طرق مرحوم صدوق در مشیخه منلایحضره الفقیه و آگاهی کامل به طبقات روات.
از آنجا که قضاوت درباره میزان کارایی روشهای فوق، با استفاده از منابع مربوطه، منوط به شناخت عوامل ایجاد اشتراک در اسماء، و مراحل تمییز مشترکات است، در مبحث دوم به برشماری این عوامل میپردازیم و در قسمت دوم مقاله، پس از بررسی مراحل تمییز مشترکات، به مقایسه کارآیی روشهای مذکور با پژوهشهای رایانهای انجامگرفته در نرمافزار درایة النور خواهیم پرداخت.
مبحث دوم: شناخت عوامل ایجاد اشتراک
اوّلین و مهمترین نکته در بحث تمییز مشترکات، شناخت عواملی است که موجب بروز اشتراک در اسماء میشود؛ چرا که شناخت این عوامل، تأثیر بسزایی در انتخاب و ارائه راهحلّی دارد که برای حلّ این معضل در پیش گرفته میشود. بدین لحاظ، در این مبحث، نخست عوامل مزبور را برشمرده و در مباحث آتی، به بحث مراحل تمییز مشترکات، میپردازیم:
- اختصار به اتکاء اسناد سابق
از جمله عوامل(17) مهم ایجاد اشتراک در اسماء، اختصار در عناوین به اتکاء قراین موجود در سند یا اسناد سابق میباشد. بسیار اتّفاق میافتد که مؤلّف کتاب در ابتداء، روایتی را با سند کامل(18) ذکر میکند؛ ولی در اسناد بعد به اتکاء قراین موجود در سند قبل، پارهای از عناوین را مختصر کرده و شناسایی عنوان مختصر را به وجود قراین موکول میکند؛ مثلاً مرحوم کلینی در کتاب الجهاد روایتی را با سند زیر نقل میکند:
«محمد بن یحیی، عن احمد بن محمد بن عیسی، عن مهران بن محمد، عن عمرو بن ابی نصر قال: سمعت ابا عبدالله(ع)... .»
و بعد بدون فاصله در سند بعد میگوید:
«محمد، عن احمد بن محمد، عن علی بن الحکم، عن فضیل بن خثیم، عن ابی جعفر(ع).»(19)
چنین مسئلهای، در کتاب کافی به فراوانی یافت میشود و به دلیل وجود قراین همراه، شناخت چنین عناوینی در کتاب کافی با دشواری روبهرو نخواهد بود؛ امّا وقتی که روایات به کتب متأخّر وارد میشوند، در صورتی که ترتیب کتاب اوّل مراعات نگردد و یا روایاتی که اسناد آنها نقش قرینیّت نسبت به دیگر اسناد داشته، به کتابهای متأخّر منتقل نگردد، طبیعی است که به مرور زمان، شناخت عناوین مختصر با دشواری همراه خواهد شد.
2. اختصار در نسب
اختصار در نسب راوی، از دیگر عواملی است که موجب اشتراک عناوین میگردد. بدین صورت که بعضی از اجداد راوی از اسم کامل حذف شده و اسم به دیگر اجداد اضافه میگردد؛ به عنوان مثال، عنوان «جعفر بن محمد بن قولویه» که به «ابن قولویه» نیز مشهور است، بر اساس آنچه نجاشی ذکر میکند، اسم کاملش «جعفر بن محمد بن جعفر بن موسی بن قولویه»(20) است؛ درحالیکه بر اساس تتبّع بهعملآمده، در هیچ سندی با چنین عنوانی ذکر نشده است؛ بلکه در اسناد تهذیب و استبصار، با عنوانی ماننند «ابن قولویه» یا «جعفر بن محمد بن قولویه» وارد شده است.
نمونه دیگر، «علیبنالحسنبنعلیبنفضال» است که در اکثر اسناد با عنوان «علیبنالحسنبنفضال» و در بعضی موارد نیز با عنوان «علیبنفضال» وارد شده است.
توجّه به مسئله وقوع اختصار در عناوین نیز از عوامل تعیینکننده در بحث تمییز مشترکات و سیستم مترادفات است. متأسّفانه گاه دیده میشود که این مسئله آنچنانکه لازم است، مورد توجّه قرار نگرفته است و همین امر، موجب بروز اشتباهاتی از جانب بزرگان گشته است.
3. اختصار به دلیل انحصار و عدم اشتراک
بهکاربردن عنوان مختصر، گاه از این امر نشئت میگیرد که در زمان بهکارگیری آن عنوان و در آن طبقه خاصّ، عنوان مزبور یک مصداق بیشتر نداشته است؛ ولی به مرور زمان، افراد دیگری در طبقات دیگر به این اسم یافت شده و با توجّه به اینکه بسیاری از قراینی که مشخصکننده مصادیق این عناوین بوده، در گذر زمان از بین رفتهاند و موجبات اشتراک لفظ فراهم آمده است. به همین لحاظ، عدم آشنایی و یا عدم توجّه کافی به طبقات روات، بدون تردید، محقّق را در بحث تمییز مشترکات با مشکلات اساسی مواجه خواهد کرد و شاید بتوان گفت بدون در نظر گرفتن این عنصر (شناخت طبقه روات)، تمییز مشترکات امری غیرممکن است.
4. اختصار به دلیل انصراف
انصراف به یک فرد خاصّ، از دیگر عواملی است که موجب بهکارگیری عناوین مختصر یا الفاظ مشترک گشته است؛ به این معنا که هنگام اطلاق و استعمال لفظ مشترک از جانب یک راوی ـ به دلیل رابطه خاصّی که بین فردی که لفظ مشترک را استعمال کرده و صاحب آن عنوان، وجود داشته ـ مصداق لفظ مشترک بر همگان معلوم بوده و این لفظ در آن فضای خاصّ، جز بر او منطبق نبوده است. بنابراین، شناخت چنین رابطه یا روابطی، در تعیین مصداق و خروج عنوان از اشتراک، بسیار مؤثر است؛ به عنوان مثال، در اسناد کافی، تهذیب و استبصار تعبیر «علیبنابیحمزه عن ابیبصیر» حدود 300 بار تکرار شده است. از طرفی، عنوان «ابو بصیر» مشترک بین «یحییبنالقاسم» و «لیثبنالبختری» است و از مباحث ظریف رجالی، تعیین مصداق این عنوان است که آیا مراد و یا منصرفالیه لفظ «ابو بصیر» در اسناد ما کیست؟ طبیعی است که این بحث در موارد مذکور نیز جاری است.
از طرف دیگر، نجاشی در ترجمه «علیبنابیحمزه» چنین میگوید:
«علیبنابیحمزه ـ و اسم ابیحمزه سالم ـ البطائنی ابو الحسن مولی الانصار، کوفی، و کان قائد ابیبصیر یحییبنالقاسم... .»(21)
توجّه و شناخت رابطه بین این دو راوی، حداقل در 300 مورد از اسنادی که لفظ «ابو بصیر» در آنها واقع شده است، کارساز و راهگشاست. بدین ترتیب، توجّه به شرححال و ترجمه روات نیز از نکات اساسی در بحث تمییز مشترکات میباشد.
در پایان، تذکّر این نکته لازم است که عوامل ایجاد اشتراک، منحصر به عوامل مذکور نیست؛ بلکه عوامل فوق، عوامل اساسی بوده و توجّه به آنها در مباحث آینده و بیان نقش رایانه در بحث تمییز مشترکات، بسیار لازم و ضروری به نظر میرسد.
در قسمت دوم مقاله که إن شاء الله در ویژهنامه بعدی ارائه میشود، مراحل «تمییز مشترکات» و «توحید مختلفات» به صورت کاربردی مورد بررسی قرار گرفته و روشهای سنّتی این مباحث با روش استفاده از قابلیتهای رایانه در نرمافزار درایة النور مقایسه خواهد شد.
با استفاده از برنامه موجود، پژوهشگر میتواند از توانمندیهای سیستم خبره پایگاه اطّلاعاتی رجال و قابلیتهای رایانهای، تحقیق خود را با صرف کمترین زمان ممکن، امّا با ضریب اطمینان بسیار و دامنههایی که با عملیات سنّتی پژوهش دستیافتنی میبود، به بهترین وجه به انجام برساند.
پینوشتها:
* قسمت بعدی این مقاله، در شمارههای آینده فصلنامه منتشر خواهد شد.
** پژوهشگر سابق گروه رجال، مشاور نرمافزار درایةالنور 2 و محقق مباحث رجالی
*** کارشناس گروه رجال مرکز نور