می توان محتوای اینترنت را مدیریت کرد

    سخنرانی دکتر حمید شهریاری در مراسم رونمایی از دو نرم افزار «قواعد ادبیات عربی» و «دروس حوزوی»

پنج شنبه, 28 اسفند 1393 ساعت 15:05
این مورد را ارزیابی کنید
(1 رای)

اشاره

مهرماه سال 1393 در سالن اجتماعات مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی، مراسم رونمایی به مناسبت تولید دو نرم افزار «قواعد ادبیات عرب» و «دروس حوزوی» برگزار شد. در این مراسم که شخصیت های دینی و علمی و نیز محققان علوم اسلامی حضور داشتند، دکتر حمید شهریاری، ریاست محترم این مرکز به تبیین جایگاه فناوری از منظر اسلام پرداخت و نکات ارزنده ای را در این باره مطرح نمود.

دکتر شهریاری در این مراسم، ضمن تعریف فناوری، به تحلیل و بررسی مسائل رایج امروزی، به خصوص شبکه های اجتماعی پرداخت و مطالبی را در حوزه فیلترینگ و مدیریت محتوای اینترنت مطرح نمود. آنچه در ذیل می خوانید، گزارشی است از سخنرانی ایشان در این مراسم.

طرح یک پرسش

نکته اول اینکه آیا فناوری فی حدنفسه امر نیکو و پسندیده ای است یا اینکه زشت و نکوهیده به شمار می رود؟ شاید این پرسش به ذهن بیاید: مگر کسانی هستند که معتقد باشند فناوری ذاتاً بد باشد؟ این سؤال را به شکل دیگری نیز می توان مطرح کرد و آن اینکه آیا از زمانی که انسان به فناوری های نوین دست یافته تا کنون، به خدا نزدیک تر شده است یا دورتر؟ آیا انسان امروزی که از تلویزیون، تلفن همراه و ماهواره بهره می برد، به خدا نزدیک تر است یا انسان دیروزی که هیچ بهره ای از این فناوری ها نداشت؟

چیستی فناوری

فناوری، عبارت است از ساخت، اصلاح، کاربرد و دانش. اگر کسی بتواند چیزی را بسازد، اصلاح کند یا کاربرد چیزی را داشته باشد و یا بتواند دانش آن را در اختیار بگیرد، یعنی ابزارها و نظام ها و روش های سازماندهی را به گونه ای انجام دهد که مشکل روزگار خودش را حل کند، از فناوری برخوردار است؛ مثلاً اگر کسی موتور جت بسازد که بتواند سریع تر به مکه برود، آن آدم، فناور است. اگر نتواند بسازد، ولی بتواند اصلاح کند، باز هم فناور است. اگر نتواند بسازد و اصلاح کند، ولی بتواند از آن استفاده کند، مثل خلبانی که می تواند پشت فرمان هواپیما بنشیند، وی نیز آدم فناور است. همچنین، اگر نتواند بسازد یا اصلاح کند و یا از آن استفاده نماید، ولی بتواند مقاله ای در زمینه هواپیما و جت بنویسد، این آدم نیز فناور است.

فناوری، حُسن اقتضایی دارد

به اعتقاد ما، فناوری در ذات خودش حُسن اقتضایی دارد و نه حُسن ذاتی. بر اساس تعریفی که عرض شد، فناوری در ذات خودش، دارای حُسن اقتضایی است. حُسن اقتضایی فی حدنفسه چیز نیکویی است؛ اما اینکه شخص با آن چه کار می خواهد بکند، مطلب دیگری است و ما با عنوان ثانوی که هدف به فناوری می دهد، کاری نداریم؛ به عنوان مثال، اگر کسی از شما بپرسد: هواپیما درست کردن و سوارشدن بر آن، چیز خوبی است؟ می گویید: بله.

حُسن فناوری از این بابت است که دانش است و دانش، در روایات ما حُسن اقتضایی دارد و تا کسی این علم و دانش را نداشته باشد، نمی تواند به فناوری دست پیدا کند. اول، دانش مطرح است و بعداً اصلاح و کاربرد آن. طبق استدلالی که از روایات شده، چون فناوری دانش است و در تفکر شیعی، دانش دارای حُسن اقتضایی است، پس فناوری داری حُسن اقتضایی است. در روایتی که مرحوم صدوق در کتاب خصال آورده، آمده است: «أکثرُ النّاسِ قیمةً أکثرُهم عِلماً واقلّ النّاسِ قیمةً أقلّهم عِلماً.» بر این مبنا، معیار ارزش انسان، علم اوست؛ یعنی هرچه بیشتر بداند، ارزش او بیشتر است و برعکس. بنابراین، اگر می خواهید ارزش انسان ها را اندازه بگیرید، ببینید علمشان چقدر است.

دلیل دوم بر حُسن اقتضایی داشتن فناوری، این است که فناوری توانمندساز است. همان گونه که از تعریف آن برمی آید، فناوری، یعنی ساخت، اصلاح، کاربرد و دانش ابزارها برای رفع مشکل؛ یعنی ما با یک مشکل مواجه شده ایم و می خواهیم آن را حل کنیم. این چهار عمل را انجام می دهیم، تا مشکل را حل نماییم؛ یا چیزی را می سازیم، یا به کارمی گیریم و یا دانش آن را تولید می کنیم. آن چیزی را که ساختیم، ما را توانمند می کند؛ به عنوان مثال، بشر قدیم باید با تبر به درخت می زد تا درخت را قطع کند. این امر باعث می شد دست هایش پینه ببندد و سختی بسیاری را متحمل شود؛ اما امروزه، فناوری اقتضا کرده است که با یک اره برقی به آسانی و به سرعت این کار را انجام دهیم و کار چندین ساعته، به وسیله فناوری، در طی دقایقی انجام گیرد. مثال دیگر اینکه آدمی در گذشته برای سفر به حج، مرارت های بسیاری را متحمل می گردید و زمان فراوانی را صرف می کرد؛ ولی امروزه این سفر، به راحتی انجام می گیرد. فناوری، بشر را توانمند کرده و زمان را در اختیارش قرار داده است. فناوری، به گونه ای شده که انسان می تواند به وسیله آن، هم زمان در چند جا باشد. می تواند به صورت تصویری با فرد یا افرادی در آن سوی دنیا گفت وگو کند.

فناوری از نگاه دین

در قرآن کریم به توانمندسازی مسلمانان امر شده است؛ آنجا که می فرماید: «و أعدّوا لهم ما استطعتم من قوّة»؛ یعنی قدرت و توانایی خود را در مقابل دشمن افزایش دهید. بنابراین، باید خودمان را به کمک ابزارهای فناورانه، در مقابل دشمنان اسلام تقویت کنیم. توانمندشدن، یک واجب شرعی است. تعبیر «من قوّة»، یعنی تا آنجا که توان دارید، خودتان را تجهیز کنید. در فناوری، قوّت وجود دارد و دانشی است که راهگشاست و به انسان نیرو و توانایی می دهد.

همچنین انبیایی داشته ایم که خودشان فناور بوده اند؛ مثلاً حضرت نوح(ع) وقتی کشتی را ساخت، کسی نمی دانست که کشتی اقیانوس پیما چیست؟ و چگونه ساخته می شود؟ در روایات هم داریم که اولین کسی که کشتی اقیانوس پیما ساخت، حضرت نوح(ع) بود که بر اساس تعلیم حضرت جبرئیل این کار را انجام داد؛ «و اصنع الفلک بأعیننا و وحینا»؛ یعنی او ساخت کشتی را بلد نبود، ما یادش دادیم.

فناور بعدی در میان پیامبران الهی، حضرت داوود(ع) است که زره می ساخت؛ به طوری که وقتی تیر به آن می خورد، بر آن اثری نداشت. آنان حلقه های کوچک فلزی را به گونه ای کنار هم چیده بودند که وقتی تیر به آن اصابت می کرد، در آن گیر می کرد و به بدنشان نفوذ نمی نمود. این موضوع، در آن زمان یک فناوری به شمار می رفت. بنابراین، فناوری فی حدذاته چیز بدی نیست؛ چون اگر بد بود، انبیای الهی نمی توانستند متصدی آن باشند.

افزون بر این، دو نکته در تعریف فناوری وجود دارد که حُسن اقتضایی آن را اثبات می کند. مقدمتاً باید عرض کنم که محاسن دینی، به سه دسته تقسیم می شوند؛ یعنی افعال بشری، سه نوع ارزش می توانند داشته باشند:

  1. ارزش ذاتی: وقتی می گوییم: «العدلُ حسنٌ و الظّلمُ قبیحٌ»، ارزش ذاتی عدل را بیان می کند؛ یعنی هیچ وقت عدل به ضدّ خودش تبدیل نمی شود و هیچ مصداقی از عدالت پیدا نمی کنید که قبیح باشد؛ به بیان دیگر، عدل، حُسن ذاتی دارد.
  2. ارزش اقتضایی: دسته ای از افعال بشر است که حُسن اقتضایی دارد؛ یعنی می توانند به ضدّ خودشان تبدیل شوند؛ مثل راستگویی که امر ارزشمندی است؛ اما قابلیت این را دارد که به ضدّ خودش تبدیل شود. اگر راستگویی منجر به قتل یک نفس زکیه شود، گفتن آن حرام است. راستگویی، همه جا خوب نیست و استثنائاتی نیز دارد؛ به بیان دیگر، صداقت، قابلیت این را دارد که بر اساس شرایطی به ضدّ خودش تبدیل شود. بنابراین، می گوییم که حُسن اقتضایی دارد.
  3. دسته ای دیگر از افعال وجود دارد که نه حُسن ذاتی دارد و نه حُسن اقتضایی؛ مثل راه رفتن در خیابان.وقتی می گوییم که فناوری، حُسن اقتضایی دارد، یعنی در ذات خودش خوب است؛ چون علم است و انبیا نیز متصدی امور فناورانه بوده اند. البته این خوب بودن، اقتضایی است و نه ذاتی؛ یعنی اقتضا دارد که به ضدّ خودش تبدیل شود. فناوری وقتی در اختیار افراد شرور قرار گیرد و از آن برای مقاصد ناپسند استفاده کنند، به ضدّ خودش تبدیل می شود.

با توجه به این توضیحات می توان گفت: فناوری، خوب و خیر است و بشر امروز از دیروز بهتر است؛ چون دانشش بیشتر است و به تبع، ارزشش نیز بیشتر است.

رسالت حوزه های علمیه

امروزه از حوزه علمیه سؤال می شود که ابزارهای جدید مانند: وایبر، واتس آپ و فیس بوک، خوب است یا بد؟ اگر خوب است، چرا آنها را فیلتر می کنید؟ و اگر بد است، چرا خودتان آنها را عرضه می کنید؟ علمای ما چه پاسخی در خصوص استفاده از این فناوری ها دارند؟

در برهه ای از زمان، اوقات فراغت درصد قابل ملاحظه از جامعه، به تلویزیون تعلق داشت؛ اما امروزه دیگر تلویزیون کنار رفته است و این اوقات بیشتر به موبایل اختصاص یافته است. بزرگان نیز حداقل به یکدیگر پیامک می فرستند.

متأسفانه، در کشور ما اوضاع و احوال هماهنگی وجود ندارد و چون فناوری امر نویی در جامعه ما به شمار می رود، باعث تشتت افکار شده است؛ یعنی هر کدام از ما به گونه ای فکر می کند و آن را از منظر خودش تحلیل می نماید؛ به طوری که برخی نکات را در نظر می گیریم؛ ولی از نکات دیگر غفلت می ورزیم. همین امر، باعث بروز آسیب هایی برای جامعه شده است.

در این باره دو دیدگاه مدیریتی وجود دارد؛ دسته ای می گویند فضای اینترنت را آزاد بگذارید و آن را فیلتر نکنید. عده ای دیگر در مقابل اینها می گویند همه چیز را باید ببندید و کوچک ترین صفحه مجرمانه را نیز باید فیلتر کرد؛ چون کسانی که به این فضای مجازی وارد می شوند، از محتوای آن استفاده غلط می کنند. حوزه علمیه در پاسخ به این سؤالات، چه چاره ای اندیشیده و تکلیفش چیست؟

زمانی که برای تشکیل شورای عالی مجازی خدمت رهبر معظم انقلاب رسیدیم، بحث شد که آیا شورای عالی فضای مجازی زیر بخش شورای عالی انقلاب فرهنگی باشد یا شورای عالی امنیت ملی؟ آنهایی که در وادی امنیتی کار می کردند، می گفتند که این بحث، امنیتی است و باید زیر بخش شورای عالی امنیت ملی فعالیت کند. به اعتقاد آنان باید همه وب گاه ها را بست؛ به استثنای مواردی که به امنیت ملی آسیب نمی رساند؛ اما افرادی که علمی و فرهنگی بودند، می گفتند که باید ذیلِ بخش شورای عالی انقلاب فرهنگی باشد؛ چون این مطلب، مسئله ای فرهنگی است و ابزاری برای تولید و توسعه علم به شمار می رود.

وقتی خدمت مقام معظم رهبری مشکلات موجود در این عرصه را مطرح کردیم و نظر ایشان را خواستار شدیم، فرمودند: پاسخ به این سؤال را باید در فلسفه تأسیس شورای عالی فضای مجازی جست وجو کرد. به اعتقاد حضرت آقا ابزارهای فناورانه، مثل رودخانه ای عظیم هستند که اگر آن را رها کرده و مدیریت نکنیم، به هر طرفی می رود و به یک معضل بزرگ تبدیل خواهد شد. اما وقتی که این فضا را مدیریت کنیم، به فرصت تبدیل می شود. اینترنت و ابزارهای فناورانه، مثل همین رودخانه هستند. ایشان می فرمودند: نباید کسی ما را متهم کند که ضدّ فناوری هستیم؛ زیرا اگر می گوییم که باید برخی صفحات را مسدود کرد، دلایلی داریم. باید فضای اینترنت را مدیریت کرد تا مجبور به بستن آنها نشویم.

در جلسه ای خدمت وزیر ارتباطات، دادگستری، اطلاعات و آیت الله آملی لاریجانی بودیم. آنها نیز طی نامه ای تأکید داشتند که شما باید شبکه های اجتماعی را ببندید؛ چون هم صفحات مستهجن در آنها وجود دارد و هم صفحات ضدّ امنیت ملی. باید توجه داشته باشید که گروه تروریستی داعش با استفاده از همین ابزارها توانسته خودش را توسعه دهد.

به هر حال، حوزه های علمیه مخالف این گونه ابزارهای فناورانه نیست؛ اما حوزه علمیه با بی تدبیری، بی مدیریتی و رهاکردن این رودخانه مخالف است. این ابزار کاربردهای متعددی دارد؛ اما متأسفانه در کشور ما آفت هایش بیشتر از کاربردهایش است؛ مانند فیس بوک که در فتنه 1388 ابزاری برای توسعه اهداف آمریکایی در کشور ما شده بود و یا یک شبکه اجتماعی را دیدم که چیزی جز فحش و سخنان زشت در آن نبود و یا برخی از صفحات پایگاه اینستاگرام که مستهجن و زننده است. بدیهی است که نمی توانیم اجازه دهیم امنیت ملی ما به خطر بیفتد و یا فساد و فحشا توسط این ابزار تولید شود. باید محتوای مجرمانه در فضای اینترنت به درستی مدیریت شود. البته کار اساسی این است که ما نیز در داخل کشور، ابزارهایی مشابه فیس بوک و یا واتس آپ داشته باشیم که همین کارکردها را داشته باشند. اگر این نوع ابزارهای داخلی باشند، احیاناً اگر صفحه ناجوری هم در آن ایجاد شود، به راحتی می توان آن را پیگیری و مدیریت کرد.

راهکارهای مدیریت محتوای اینترنت

به منظور در امان ماندن از آسیب های شبکه های اجتماعی و مدیریت محتوای اینترنت، باید سه پروژه در کشور اجرا شود تا ضمن بهره مندی از اطلاعات، بتوان امنیت ملی، فرهنگی و اخلاقی را نیز تأمین نمود:

1. شبکه ملی اطلاعات: امروزه، سوئیچ اینترنت به دست آمریکاست. اگر اراده کند، کل اینترنت ما قطع می شود. این سوئیچ در سِروِرهایی به نام DNS (سامانه نام دامنه) وجود دارند؛ یعنی وقتی شما نشانی یک پایگاه مثل: www.hawzah.net را در خط ورود مرورگرتان وارد می کنید، ابتدا به سِروِری می رود که دست آمریکایی هاست و آن گاه نشانی مذکور را از آنجا می خواند. حال اگر آن سِروِر خاموش باشد، دیگر اطلاعاتی به دست ما نخواهد رسید و پایگاه مورد نظر ما باز نخواهد شد. شبکه ملی اطلاعات، یعنی شبکه ای که مدیریت ارجاعات اطلاعات آن، دست خودمان باشد و اطلاعات مورد نیازمان را از سِروِرهای داخلی بازیابی کنیم.

2. امکان احراز هویت: امکان احراز هویت، یعنی هرگاه کسی وارد اینترنت شد و ما خواستیم بفهمیم که چه شخصی وارد اینترنت شده، برایمان مشخص و روشن باشد. سال گذشته، یکی از دوستان از آمریکا آمد و گفت: در کشور آمریکا در جایگاه سوخت، وقتی کارت خود را وارد دستگاه می کنید، تا احراز هویت نشوید، به شما سرویس ارائه نمی دهد. به طور کلی، در آمریکا سرویسی که در آن احراز هویت صورت نگیرد، ارائه نمی شود.

به عنوان مثال، وقتی در دستگاه خودپرداز شماره ای را وارد می کنید، به معنای نوعی احراز هویت شماست. به همین جهت می گویند که شماره خودتان را به کسی ندهید؛ چون هویت شما را شناسایی می کنند. به همین منوال، هر شخصی که وارد اینترنت می شود نیز باید احراز هویت شود.

مطلب دیگر اینکه وقتی کسی مثلاً موبایل می خرد، مجبور است نشانی و کپی مدارکش را نیز تحویل بدهد تا اگر اتفاقی افتاد، بتوانیم از طریق آن نشانی و مدارک، مسئله را پیگیری کنیم. اینترنت نیز باید همین گونه باشد که اگر کسی در اینترنت از حساب بانکی شما پول برداشت کرد، باید ابزاری وجود داشته باشد که بتوانیم بفهمیم چه شخصی این کار را کرده است. البته ما در حریم خصوصی شهروندان دخالت نخواهیم کرد؛ ولی همان طور که به حکم قضایی اجازه ورود به منزل اشخاص را می یابیم، به حکم قضایی نیز باید اجازه ورود به اینترنت دیگران وجود داشته باشد. در حقیقت، ما با حریم خصوصی افراد کاری نداریم؛ بلکه با دزدی کار داریم که به حریم خصوص دیگران تعدی کرده است. به این موضوع، می گوییم مدیریت فضای اینترنت. در حال حاضر، چنین مدیریتی وجود ندارد و برای این مهم، باید پروژه ای به نام «احراز هویت» در شبکه ملی اطلاعات اجرا شود.

3. فیلترینگ: بعضی می گویند کار فیلترکردن، به معنای عقب افتادگی است؛ اما ما معتقدیم که باید این کار انجام شود و صفحات مستهجن نباید در شبکه های اجتماعی چندرسانه ای وجود داشته باشد و اگر وجود دارد، باید آن را فیلتر کنیم. سخن ما این نیست که کل یک پایگاه را فیلتر کنیم؛ بلکه می گوییم باید فقط همان صفحه فیلتر شود. ده درصد از صفحات پایگاه اینستاگرام، مستهجن است؛ باید همان ده درصد بسته شود؛ چون اینستاگرام در خارج از کشور است و قبول نمی کند که ده درصد از صفحاتش را برای کاربران ما مسدود کند، ما مجبوریم که تمام پایگاه را فیلتر کنیم. بنابراین، دیدگاه اولیه ما این نیست که تمامی صفحات یک پایگاه بسته شود؛ بلکه نظر ما این است که باید مدیریت شود و صفحاتی که مشکل قانونی یا اخلاقی دارند، مسدود شود. اگر نوجوان ده ساله ما کلمه ای را در اینترنت جست وجو کرد و صفحاتی از پایگاه های مختلف برایش فهرست شد، تصاویر یا مطالبی در معرض دیدش قرار نگیرد که امنیت اخلاقی و دینی او را مختل کند.

ما نباید به کودکان و نوجوانانمان اجازه بدهیم که با چنین صفحاتی مواجهه شوند. لازم است که پدران و مادران هر چند وقت یکبار، تلفن همراه یا رایانه فرزندان خود را کنترل کنند که به انحراف نروند. ما نسبت به این موضوعات، حساس هستیم و نمی توانیم بپذیریم که صفحات مستهجن در پایگاه های اینترنتی عرضه شود. باید این فضا را مدیریت کرد. در حال حاضر، چون مدیریت این نوع پایگاه ها در اختیار ما نیست، مجبوریم کلاً آنها را ببندیم؛ البته بستن این پایگاه ها نیز نیازمند تدبیر است؛ مثلاً ما باید پایگاه اینستاگرام را ببندیم؛ چون تدبیرش در دست ما نیست؛ ولی پایگاه آپارات را که در داخل کشور وجود دارد، می توانیم مدیریت کنیم. ما نمی گوییم که در آپارات صفحات غیرقانونی اتفاق نمی افتد؛ اتفاق می افتد؛ ولی مدیریت آن در اختیار ماست و می توانیم آن را کنترل کنیم.

به هر حال، حوزه علمیه با ابزارهای فناوری مخالف نیست؛ فقط به مدیریت درست آن قائل است. برای مدیریت این مسئله نیز به اجرای سه پروژه: شبکه ملی اطلاعات، احراز هویت و فیلترینگ محتوای مجرمانه معتقد هستیم.

بنده عرض دیگری ندارم و در پایان، برای همه عزیزان آرزوی توفیق دارم. خداوند متعال، به ما این توانایی را بدهد که بتوانیم از میراث حضرت امام(ره) و پیام شهیدان انقلاب پاسداری کنیم و اوامر مقام معظم رهبری را در حوزه های علمیه و در سراسر کشور، بلکه در سرتاسر جهان به اجرا درآوریم.

اطلاعات تکميلي

  • تاریخ انتشار نسخه چاپی: یکشنبه, 24 اسفند 1393
  • صفحه در فصلنامه: صفحه 2
  • شماره فصلنامه: فصلنامه شماره 49
بازدید 13872 بار
شما اينجا هستيد:خانه پدیدآورندگان فصلنامه شماره 49 (زمستان 1393) می توان محتوای اینترنت را مدیریت کرد