چنانچه از ابتدای نوجوانی نتوان این طوفان را به صورت اصولی و سازمان یافته مهار نشود، ممکن است خسارات جبران ناپذیری را بر روان نوجوان بر جای نهد. در زمان های گذشته و نسل های پیشین، به علت کوچک بودن شهرها و نیز زندگی روستایی و همچنین نبود وسایل ارتباط جمعی و رسانههای مختلف، امکان تبادل اطلاعات بسیار محدود بود. از این رو، مباحث هویت آن چنان با چالش روبرو نمیشد؛ اما امروزه با وجود پدید آمدن فناوریهای نوظهور و رسانههای مختلف و نیز مطرح شدن مسأله جهانی شدن، این معضل کمی پیچیده تر جلوه نموده است. طی پژوهشی که در یکی از کشورهای غربی صورت گرفت و چند سال به طول انجامید، از افراد خواسته شد به این پرسش پاسخ دهند که «علت توجهشان به برنامههای تلویزیون و سایر رسانه های دیگر چیست؟» یک دسته از پاسخها کسب آگاهی در مورد خویشتن، تقویت ارزشهای شخصی، یافتن الگوهای رفتاری، همانندسازی با ارزشهای مورد اعتنای دیگران و در یک کلام، «هویتیابی» بود.(2)
در عصر حاضر گستردگی و دستیابی آسان به اطلاعات متنوع پیرامون همه مسائل فوق، نوجوان را با انبوهی از ابهامات وسردرگمیها مواجه ساخته واو را در مقابل راه هایی متفاوت برای پیمودن زندگی آینده خویش قرار داده است. بررسیهای روانشناسی اجتماعی در زمینه قدرت رسانهها نشان میدهد که این وسایل ارتباط جمعی دارای چنان قدرتی هستند که میتوانند نسلی تازه در تاریخ پدید آورند؛ نسلی که با نسلهای پیشین از جهت فرهنگ، ارزشها، هنجارها و آرمانها بسیار متفاوت است. رسانهها از طریق ارائه هنجارهای خاص اجتماعی به افراد تلقین میکنند که رفتار ارائهشده در رسانهها، رفتار «مناسب اجتماعی» است. به این ترتیب، رسانهها با ارائه الگوها و هنجارهای خاص که در جهت اهداف مدیران رسانهها است، باعث ایجاد همنوایی در افراد میگردند.(3)
به دلیل رشد هیجانی وعاطفی این دوران، نوجوان با ویژگیهای خاصی چون: هیجانها وعواطف تند وشدید و نیز تأثیرپذیری سریع از محرک های هیجانی مواجه می شود که علت آن نامتعادل شدن ترشحات غدد داخلی(درون ریز) و تغییر گرایش او نسبت به محیط است؛(4) رسانه ها نیز از همین ویژگی متابولیسمی استفاده نموده و هویتهای مد نظر خویش را به نوجوانان القاء میکنند. در همین راستا کشورهای غربی با به راه انداختن جنگ نرم هویت نوجوانان را مورد هدف قرار داده اند؛ اینان با بهره گیری از ابزارهایی همچون ماهواره که یک رسانه یکسویه و نیز اینترنت که رسانه ای تعاملی محسوب می شود، به جنگ هویت نوجوان رفته و هدفی جز ایجاد بحران هویت و سرانجام تخریب هویت در این قشر ندارند. آنچه در این مقاله بیشتر مورد نظر ما است، هویت دینی و اسلامی نسل نوجوان است که از یک جهت از هویت ملی سرنوشت سازتر، کاراتر وجهت بخش تر است؛ از این رو، هدف گرفتن هویت اعتقادی واسلامی نوجوانان توسط دشمن امری بدیهی است؛ به صورتی که معاون وقت شورای اطلاعاتی امنیت ملّی در سازمان سیا گفته است: «اسلام و نهضتهای اسلامی در زمان ما منبع کلیدی کسب هویت را برای اقوامی فراهم میآورند که قصد دارند همبستگی اجتماعی خود را در مقابله با تهاجم فرهنگی تقویت کنند.» بر همین اساس، مؤسسه امور امنیت ملّی یهودیان در واشنگتن، طی کنفرانسی بهصراحت اعلام کرد: «باید هویت دینی مسلمانان را از آنان بگیریم.»(5)
ضرورت این مسائل ایجاب می کند که با یک برنامه ریزی صحیح و کارشناسانه بتوان از بروز مشکلاتی همچون بحران هویت در نوجوانان جلوگیری به عمل آورد و به صورت صحیح و علمی راه های شناخت و تقویت هویت را پیش پای آنان نهاد.
به همین منظور در این مقاله ابتدا به تبیین مسائل پیرامون نوجوانان خواهیم پرداخت، سپس با هویت وبحران هویت آشنا می شویم وپس از آن به تأثیر فناوری اطلاعات بر هویت می پردازیم ودر نهایت، راهکارهایی را برای برون رفت از این مسأله ارائه خواهیم کرد.
پیش از آنکه به بررسی این موضوع بپردازم، لازم می دانم به دو نکته اساسی در زندگیهای امروز که منشأ بسیاری از مشکلات است، اشاره ای داشته باشم. اول اینکه در این عصر به علت مشغله های فکری و شغلی فراوان والدین، تربیت صحیح فرزندان و به ویژه نوجوانان و توجه به عواطف و نیازهای آنان مورد غفلت قرار گرفته است. هنگامی که هم پدر و هم مادر به کار و فعالیتهای اقتصادی مشغول اند یا مشغله های فکری دیگری غیر از خانواده دارند، فرزندان برای برطرف کردن نیازهای عاطفی، جسمی وروحی به سوی وسایل و ابزار سرگرم کننده روز رفته و به آن ها متوسل می شوند. از آنجایی که متأسفانه در بیشتر مدارس بُعد پرورشی رنگ و بوی کمی به خود گرفته و بیشتر جنبه آموزشی مورد تأکید قرار می گیرد و در همان بُعد آموزشی نیز از خطرات فناوری های روز کمتر سخن به میان می آید، نوجوان در دام آماده پهن شده قرار گرفته و گاهی مواقع، آن چنان گرفتار شده که قابل نجات نبوده و یا با صرف هزینه های مادی ومعنوی فراوان باید آنان را از این دام رهایی بخشید.
دوم آنکه، بُعد تربیت مذهبی وتقویت اعتقادی فرزندان بسیار افت نموده و نتوانسته ایم آنان را با معارف و مبانی قرآن و دین مبین اسلام به خوبی آشنا کنیم وجذابیتهای این دین را در دل وجان فرزندان نهادینه کنیم تا با هر وسوسه ای در دامی قرار نگیرند.(6)
تعریف نوجوانی
روانشناسان در زمینه تعریف نوجوانی اتفاق نظر ندارند، اما به طور کلی می توان گفت: نوجوانی دوره ای است بین کودکی و بزرگسالی که طول مدت آن بر حسب فرهنگ ها و محیط های مختلف، متفاوت است و حدوداً از ١١ تا ٢٠ سالگی ادامه دارد.(7) دوره نوجوانی، حدفاصل بین کودکی و جوانی یا دوره انتقال از کودکی به بزرگسالی است و این انتقال در تمامی زمینههای رفتاری، اخلاقی، عاطفی و اجتماعی صورت می گیرد و فرد خواستار تغییر حالات و خلق و خوی کودکانه است. در عین حال، گاهی برگشت به دوران کودکی نیز وجود دارد و فرد به حفظ حالات کودکانه خود تمایل دارد؛ اما خواستار ورود به دوره بزرگسالی که دارای مسئولیت پذیری، استقلال، کنجکاوی، پیشرفت و سازندگی می باشد نیز هست.(8)
بخشی از ویژگی های دوره نوجوانی
1. مرحله اساسی و مهم
نوجوانی، از جمله مراحل رشد وتکامل است که آثارش در بلندمدت اهمیت خاصی دارند. گاهی نیز اهمیت دوره رشد و تکامل به سبب آثار بدنی یا روان شناختی آن دوره است. نوجوانی از هر دو لحاظ مهم است. در این دوره است که فرد به سازگاری های ضروری برای تکوین گرایش ها، ارزش ها و رغبتهای تازه نیاز دارد.
2. مرحله انتقال
منظور از انتقال، عبور فرد از یک مرحله به مرحله دیگر رشد وتکامل است وهرچه در گذشته اش اتفاق افتاده است، در حال حاضرش اثر می گذارد و در وضع آینده اش مؤثر خواهد شد. کودک وقتی از کودکی به مرحله بزرگسالی قدم می گذارد، باید رفتارهای کودکی را ترک گوید و الگوهای جدید رفتار و گرایشها را جانشین آن ها کند. همچنین، ناگزیر است ایفای نقش های بزرگسالانه را به عهده گیرد و مسئول اعمالش باشد.
3. مرحله تغییرات
نوجوانی مرحله تغییراتی چون: عاطفی، جنسی، رغبت ها، نقش ها و الگوها می باشد.
4. مرحله دشوار
به دو دلیل می توان نوجوانی را مرحله ای دشوار نامید؛ یکی اینکه نوجوان در دوران کودکی هر وقت با مسأله یا مسائلی مواجه می شد والدین یا معلمان آنها را برایش حل می کردند. بنابراین، او تجربه لازم برای برخورد با مسائل جدید دوران نوجوانی را ندارد. دوم اینکه نوجوان می خواهد خود را مستقل احساس کند و با مسائلش درست برخورد کند. از این رو، اجازه نمی دهد که والدین ومعلمان او را یاری کنند.
5. زمان جستجوی هویت
فرد در دوران کودکی می خواهد خود را با قهرمان هایی همانند کند ومانند آنها لباس بپوشد، راه برود و زندگی نماید. در اوایل نوجوانی هنوز همانند سازی برای پسران و دختران اهمیت دارد؛ ولی به تدریج میکوشند شخصاً هویت پیدا کنند وبه اینکه از هر لحاظ شبیه همسالان شان باشند، راضی نمی شوند. نوجوانان برای ارضای میل هویت جویی خود زبان رمزی خاص بین خودشان متداول می کنند یا به وسایط نقلیه خود نشان های مخصوص نصب می کنند.
6. مرحله بیمناک
نوجوان علاقه مند است سنت شکنی کند و آداب و رسوم کلیشه ای اجتماعی را به آسانی نمی پذیرد. این نیز موجب وحشت او می شود که مبادا مورد مؤاخذه جامعهاش قرار گیرد.(9)
7. افزایش و گسترش روابط اجتماعی
از جمله خصائص دوران نوجوانی افزایش و گسترش روابط اجتماعی است و نوجوان پیوسته می کوشد تا روابط اجتماعی خود را از محدودیت خانوادگی درآورد و به اشخاص دیگر، مخصوصاً همسالان گسترش دهد. این گستردگی به جایی می رسد که نوجوان از خانواده جدا می شود یا جز هنگام نیاز به سراغ آنان نمی آید. (10)
آنچه گذشت بخشی از ویژگیهای دوران نوجوانی بود که قصد نگارنده از بیان آنها ارتباط این ویژگیها با مبحث مقاله است.
تعریف هویت
درباره هویت تعاریف مختلفی ارائه گردیده است. اریکسون کارکرد هویت را ایجاد هماهنگی میان تصور فرد از خودش به عنوان یک فرد بی نظیر و دارای ثبات و تصور دیگران می داند. از نظر اریکسون «هویت» پاسخ به این سوال است که من کیستم؟ از دیدگاه او نوجوانان و بزرگسالانی که احساس هویت در آنها قوی است، خود را افرادی متمایز و مستقل از دیگران می دانند.(11)
هویت انواع مختلفی دارد که از آن جمله می توان به مباحث ذیل اشاره نمود:
1. هویت دینی
به جرأت می توان گفت بنیان و ستون انواع هویتها، هویت دینی ومذهبی هر فرد محسوب می شود؛ زیرا اگر بتوان این نوع هویت را در وجود نوجوان نهادینه کرد، شناساندن وتبیین هویتهای دیگر سهل تر خواهد بود. اصحاب رسانه نیز با نفوذ به این نوع هویت در پی تخریب آن می باشند تا اینکه بتوانند این نوع هویت را در وجود نوجوان سست نمایند. مطالعات مختلف نشان داده است که حاکمیت مذهب در جامعه به رفع بحران هویت کمک میکند و در جوامعی که مذهب وجود دارد، نوجوانان با بحران چندان شدیدی مواجه نمیشوند؛ چرا که مذهب به پرسشهای مهم نوجوانان، یعنی: از کجا آمدهام؟ چه کسی هستم؟ به کجا خواهم رفت؟ و چه کار باید بکنم؟ پاسخ میدهد.(12)
در این دوره نوجوان در مورد مسائل مرتبط با دین ومذهب دچار تغییراتی می شود که این تغییرات به سه شکل ظاهر می شود:
- الف) دوره بیداری دینی: در این دوره، نوجوان علاقه مند است همانند والدین خود، آداب ومراسم دینی را انجام دهد واین نیز موجب افزایش رغبت دینی نوجوان می شود.
- ب) دوره تردید دینی: در این دوره، نوجوان به انتقاد از مفاهیم پذیرفته دینی می پردازد وپرسشهای متعدد ومتنوعی، مطرح می کند. مراسم های ثابت دینی و مذهبی را مورد انتقاد قرار می دهد؛ بدون اینکه آن ها را مردود شمارد؛ بلکه می کوشد به حقایق و دستورات دینی دست یابد و نیازهای خود را پاسخ دهد.
- ج) دوره بازسازی دینی: نوجوان به زودی و گاهی نیز دیرتر، احساس می کند که به حقایق دینی تازه ای نیاز دارد؛ متفاوت از آنچه والدینش معتقدند. برای این منظور، ممکن است به گروههای دینی خاص گرایش پیدا کند.(13) در این دوره رسانه ها نیز با توجه به این مسئله با معرفی گروه ها، فرقه ها وعرفان های مختلف وساختگی سعی در جذب نوجوانان به سمت خود داشته تا نوجوان دیگر نتواند به سمت هویت مذهبی اصلی خویش بازگردد.
2. هویت ملی
این بخش از انواع هویت پس از هویت مذهبی جایگاه بعدی را از نظر اهمیت برخوردار است؛ زیرا پس از تخریب هویت مذهبی نوک پیکان تهدیدها به سوی هویت ملی وآب وخاک نوجوان می باشد.
هویت ملی، فرایند پاسخگویی آگاهانه یک ملت به پرسشهای پیرامون خود، گذشته، کیفیت، زمان، تعلق، خاستگاه اصلی و دائمی، حوزه تمدنی، جایگاه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و ارزش های برخاسته از هویت تاریخی خود است.
- الف) بعد اجتماعی هویت ملی: هر شخصی از طریق محیط اجتماعی که به آن تعلق دارد، هویت خود را می سازد و توسعه می دهد. از دیدگاه اریکسون، شرایط اجتماعی سومین عامل در شکل دادن و سامان دهی به شخصیت افراد است. بعد اجتماعی هویت ملی، با کیفیت روابط اجتماعی فرد با نظام کلان اجتماعی مرتبط است و در صورت تقویت مناسبات و روابط فرد با جامعه، هویت جمعی فرد در سطح ملی شکل می گیرد و اصطلاحاً مای ملی تحقق می یابد. از این رو، می توان گفت: احساس تعلق خاطر مشترک و احساس تعهد افراد به اجتماع ملی یا مای ملی، به افراد هویت جمعی می بخشد. ارتباطات گسترده موجب تقویت بعد اجتماعی هویت ملی می شود و هر قدر بعد اجتماعی هویت قوی تر باشد، شخصیت اجتماعی شهروندان نیز منسجم تر و جدی تر پی ریزی می شود.
- ب) بعد تاریخی هویت ملی: بر اساس گفته یکی از روانشناسان بزرگ که گفته: «تاریخ شخصیت، شخصیت است»، می توان گفت تحولات و فرایندهای درازمدت تاریخی، در شکل دادن به احساس عمیق دلبستگی و تعلق به یک کشور مؤثر است. خاطرات، رخدادها، حوادث، شخصیت ها و فراز و نشیبهای تاریخی در شکل دادن به انگارههای جمعی بسیار مؤثر هستند. بعد تاریخی هویت ملی عبارت است از آگاهی مشترک افراد یک جامعه از گذشته تاریخی و احساس دلبستگی به آن و احساس هویت تاریخی و هم تاریخ پنداری پیوند دهنده نسل های مختلف به یکدیگر است که مانع جدا شدن یک نسل از تاریخش می شود. زیرا هر جامعه ای با هویت تاریخی خود تعریف و ترمیم می شود. هویت تاریخی را می توان آگاهی و دانش نسبت به پیشینه تاریخی و احساس تعلق خاطر و دلبستگی بدان دانست.
- ج) بعد جغرافیایی هویت ملی: دلبستگی به سرزمین مادری که با مرزهای معین مشخص می شود، شاخص های متعددی دارد که از آن جمله اند: آمادگی دفاع از سرزمین در هنگام بروز خطر، ترجیح دادن زندگی در کشور خود بر سایر نقاط جهان یا عدم تمایل به مهاجرت و پذیرش سرزمین مشخص به عنوان کشور خود.
- د) بعد سیاسی هویت ملی: تعلق به یک واحد سیاسی به عنوان یک عنصر ملی، مستلزم تعلق به دولت، نظام سیاسی وارزشهای مشروعیت بخش حکومت در هویت ملی است و امروزه دولت ملی بزرگ ترین و رایج ترین نوع شکل بندی جامعه بشری محسوب می شود. از این رو، مسائلی نظیر اینکه دولت در یک کشور تا چه اندازه از مقبولیت نزد اعضای آن برخوردار است و اینکه میزان وفاداری اعضای یک سرزمین جغرافیایی نسبت به نهادها، نظام حکومتی، ارزشهای سیاسی و مرزهای کشور چقدر است، بسیار مهم می باشد. هویت ملی در بعد سیاسی در صورتی شکل می گیرد که افرادی که از لحاظ فیزیکی و قانونی عضو یک نظام سیاسی هستند و داخل مرزهای ملی یک کشور زندگی می کنند و موضوع یا مخاطب قوانین آن کشور هستند، از لحاظ روانی هم خود را اعضای آن نظام سیاسی بدانند.(14)
3. هویت فردی
هویت فردی به دو متغیر بستگی دارد: اکتشاف (که گاهی به آن بحران میگویند) و تعهد. در دوره اکتشاف، نوجوان بهشدت با جنبههای مختلف هویت خویش رودررو میشود و آن ها را زیر سؤال میبرد. تعهد با تصمیم داشتن یا نداشتن، رابطه دارد. نوجوانان از لحاظ میزان بحرانی که با آن روبهرو میشوند یا تعهدشان، با هم فرق دارند.
4. هویت خانوادگی
منظور از این نوع هویت، تعیین نسبت میان نوجوان و خانواده او (به عنوان «یک گروه») است و اینکه چه پیوندهایی میان آن ها وجود دارد. در بحث هویت، خانواده نوجوان از دو جنبه برای او حائز اهمیت است: ابتدا بُعد مرجعیت و سندیت خانواده است؛ به این معنا که «رفتار کلامی و عملی والدین، برای فرزند از نوعی اعتبار برخوردار است» و هرچند در رفتار ظاهری خود چنین واقعیتی را بروز ندهد، در باطنش به آن باور دارد.
جنبه دوم، کثرت ارتباطهای نوجوان و والدین در درون نهاد خانواده است که میتواند آنها را به یکدیگر نزدیکتر، و یا در مواردی دورتر نماید.
5. هویت فرهنگی
در تعریف فرهنگ آمده است: مجموعه عادتها، باورها، هنر، موسیقی و سایر دستاوردهای تفکر انسانی که به وسیله گروهی از مردم در زمان خاص به وجود آمده است. منزلت «هویت فرهنگی» همانند فرهنگ، ارجمند و در خور تأمل است؛ زیرا پیوند در میان نسل جوان و مشی زندگی، آداب و رسوم، هنر و سایر تعلقات از طریق معرفت و شناخت آن برقرار میشود.(15)
به عقیده نگارنده هویت جنسی را نیز می توان در میان انواع هویت گنجاند؛ هویتی که شناخت آن در نوجوانی به اوج خود خواهد رسید.
6. هویت جنسی
در این دوره که می توان آن را دوران بحران جنسی نیز نامید، نوجوان پس از آشنایی با هویت جنسی ونیز آغاز دوران بلوغ بهشدت به کنجکاوی در مورد جنسیت مخالف خویش خواهد پرداخت که در صورت نبود نظارت وراهنمایی صحیح می تواند خاستگاه بسیاری از مشکلات از جمله انحرافات جنسی شود و عوارضی جبران ناپذیر برای نوجوان، خانواده وجامعه در پی داشته باشد که از آن جمله می توان به: افسردگی، اختلالات رفتاری، خود کم بینی، گوشه گیری و هنجارشکنی اجتماعی اشاره نمود.
بحران هویت
حفظ تعادل میان «وحدت با خود» و«حضور در تجربه باطنی دیگران» از نشانههای احراز هویت محسوب میشود. بر این اساس، هرگاه تعادل مذکور برهم خورده وحالت عدم توان میان آنها به وجود آید، نوعی اختلال یا بحران در هویت پدیدار میشود.(16)
شاید بتوان گفت مهمترین چالشی که در این دوره برای نوجوان ایجاد می شود، بحران هویت وعدم شناخت سؤالاتی چون من چه کسی هستم؟ چه کسی باید باشم؟ است. بسیاری از افراد، هنگامی که دچار بیماری بحران هویت میشوند، احساس پوچی، از خودبیگانگی، تنهایی و غربت میکنند و حتی گاهی به دنبال هویت منفی میگردند. آثار بعدی بحران هویت را میتوان در پدیدههایی همچون: مسئولیتگریزی، دلزدگی و بیتفاوتی جستجو نمود؛ چون از آنجا که به طور طبیعی نتوانسته است پاسخی برای پرسشهای اساسی خویش بیابد، قطعاً برای ادای وظیفه خویش در قبال دیگران نیز انگیزهای نخواهد داشت.(17) هنگامی که نوجوان هیچ راه برون رفتی از این بحران را پیدا نمی کند، خطرناک ترین راه حلی را که انتخاب می کند، خودکشی است؛ زیرا بر اساس یافتههای روانشناسی در نگاهی کلیتر به علل و خصوصیات مشترک خودکشیها، در مییابیم افرادی که قصد خداحافظی با زندگی را دارند، کسانی هستند که بهخوبی از خود، تواناییها، زوایای گوناگون وجود خویش، جایگاه خود در زندگی، هدف از زندگی و در یک کلمه از «هویت فردی و اجتماعی خویش» غافلاند که از آن در بعضی از منابع به «خودانگاره نامطلوب» تعبیر شده است.(18)
پس از آشنایی با هویت و بحران هویت، به عرصه فناوری اطلاعات وارتباطات قدم گذاشته وبررسی موضوع بحث را در آنجا ادامه خواهیم داد.
چالشهای هویت نوجوانان در عرصه فناوری اطلاعات
از اهدافی که امروزه می توان در جنگ نرم از آن یاد کرد، بحث هویت است. یکی از مهمترین و اساسی ترین اهدافی که کشورهای سلطه گر در جنگ نرم به آن می اندیشند، به چالش کشیدن هویت نوجوانان است تا از این طریق بتوانند نبض جامعه را در دست بگیرند.
حال به مشکلاتی که ممکن است فناوریهای نوپدیدی چون: اینترنت، بازیهای رایانه ای، تلفن همراه و ماهواره برای هویت ایجاد نمایند، خواهیم پرداخت.
1. اینترنت
اینترنت یا همان فضای مجازی به علت داشتن ویژگی هایی چون: سرعت دسترسی، جذابیت و فضای تعاملی نوجوانان را به سوی خویش جذب نموده و حجم انبوهی از اطلاعات و فضایی جدید را پیش روی آنان می گشاید. اینترنت در واقع مکان بیمکان است؛ جایی که انسان ها می توانند به راحتی با یکدیگر ارتباط برقرار نمایند، قرارداد ببندند، گروههای خود را بسازند، پیام بفرستند یا چیزی را معرفی کنند. در این مکان مرزهای جغرافیایی هیچ معنا و مفهومی ندارد و به همین سبب دشواریها و مشکلات منطقی زمان و مکان از میان برداشته شده است. همه چیز در تحرک است و همواره این تحرک شتابی بیشتر می یابد.(19) حال این اطلاعات می تواند مسموم و نابودکننده و یا راهی برای پیشرفت و ترقی به سوی انسانیت و شناخت حق و حقیقت باشد.
همان طور که در ابتدای بحث بیان شد، نوجوان به علت داشتن عواطف وهیجانهای تند و قدرت تأثیرپذیری بالا به سرعت از محیط اینترنت وجذابیتهای آن تأثیر پذیرفته و انگارههای آن را برای خویش درونی می سازد که ممکن است آسیبهایی را به دنبال داشته باشد. آنچنان که در بخش ویژگیهای دوره نوجوانی مطرح شد، این دوره، مرحله جستجوی هویت است؛ دوره ای که با پرسشگری آغاز وبه شناخت ختم میشود. پس در عصر فناوری و انبوه اطلاعات ورسانهها، نوجوانان بهترین وسیله ای را که برای پاسخ به سؤالات خویش مییابند، اینترنت است و نیز گفته شد که این دوره مرحله ای دشوار است؛ به این دلیل که دیگر نوجوان مانندکودکی نمیخواهد والدین در حل مشکلات او دخالت کنند؛ ارائه دهندگان اطلاعات جهت دار در فضای مجازی نیز از این ویژگی سوء استفاده کرده و هویت مد نظر خویش را به نوجوانان تحمیل می نماید.
دادههای شناور در فضای اینترنت با استفاده از قابلیتهای خویش به طور مستقیم یا غیر مستقیم هویتهای مذهبی، ملی، فرهنگی، فردی وجنسی نوجوان را مورد تهدید قرار می دهد. این حملات به طور مستقیم یا غیر مستقیم اما به آرامی وهدفمند صورت میگیرد؛ به این معنا که اطلاعات موجود در پهنه وب ابتدا آرام آرام با کلمات، واژهها، جملات، تصاویر و آهنگها و با بهره مندی از ویژگیهای خاص دوره نوجوانی و نیز استفاده از ترفندهای روان شناسانه، نوجوانان را به سوی تخریب هویت سوق داده، آنگاه بحران هویت را در آنان تقویت نموده وسپس آن طور که باب میلشان است، هویتشان را تغییر می دهند.
هویت مذهبی: چنانچه گذشت، دوره تمایلات دینی در نوجوانان به سه بخش تقسیم شد که یکی از آنها دوره تردید دینی بود. فضای مجازی با استفاده از این فرصت وشرایط خاص پیش آمده برای نوجوان، انواع عرفان ها، فرقههای دینی و مکتبهای ضاله نوپدید مانند شیطان پرستی از یک سو واز سوی دیگر، شبهات عقیدتی پیچیده ای را به نوجوان معرفی والقا می نماید تا در دوره بازسازی دینی یه یکی از این فرقهها گرایش پیدا کرده و در جدال با شبههای اعتقادی سرگردان بماند واز دین واعتقادات خویش دست بکشد.
هویت جنسی: به دلیل اینکه دوره نوجوانی زمان تغییر در رفتارهای جنسی وآغاز دوره بلوغ می باشد وهمچنین زمان تمایل به جنس مخالف شدت می یابد، فضای سایبر با استفاده از فیلمها، تصاویر، مطالب وداستانهای مستهجن راه را برای به بیراهه کشاندن نوجوان هموار می سازد واحساسات جنسی نوجوان را که خود به خود در حال جوشش است تحریک بیشتری می نماید.
هویت ملی: از دیگر هویتهایی که در اینترنت برای آن برنامهریزی می شود ومورد هجمه قرار میگیرد، بحث هویت ملی است؛ هویتی که با آب وخاک وتمدنی کهن آمیخته است. و برای حفظ وتقویت آن خونهای پاک بسیاری بر زمین جاری شده است. دشمنان این آب وخاک با بهره گیری از فناوریهای نوین در تلاش اند تا قشر نوجوان و جوان را که تازه گام در تثبیت هویت ملی خود نهاده اند، به تزلزل کشیده و نسبت به سرمایههای ملی خود نا امید ساخته و با القای بحرانی بودن اوضاع اجتماعی و بزرگنمایی معضلات و مشکلات طبیعی، ناامید کردن جوانان از آینده نظام اجتماعی و سیاسی کشور، بهره برداری از فاصله طبقاتی، بهره برداری از نرخ بالای بیکاری و تیره و تار نشان دادن آینده نوجوان، بزرگ نمایی مشکلات طبیعی و در نهایت مأیوس کردن قشر نوجوان(20) هویت ملی نوجوان وجوان این کشور را هدف تخریب وآسیب قرار دهند.
هویت فردی: یکی از مضرات اینترنت، اعتیاد به آن می باشد. هنگامی که نوجوان به صورت مداوم از اینترنت استفاده میکند، دیگر فرصت شناسایی خویشتن واستعدادها وقابلیتهای خود را ندارد وبه همین دلیل، دچار بی هویتی فردی شده و نمی داند که چه کسی هست وچه کسی باید باشد.
هویت فرهنگی: فرهنگ هر کشوری هوای مطبوع آن جامعه محسوب می شود. ارزشهای فرهنگی که کشور ما از آن برخوردار است، از ضروریات انکارناپذیر ملت ما است. یکی از اصلی ترین ارزشهای فرهنگی که توسط دشمن در فضای سایبر برای از بین بردن آن هدفگیری شده است، مسأله پوشش و حجاب و وضعیت ظاهر نوجوانان است. مقصود دشمن از مبارزه با این فرهنگ نابود کردن بنیان خانواده، اشاعه بی بند و باری و فرهنگ برهنگی است.
از دیگر ارزشهای فرهنگی که در فضای سایبر بسیار به آن پرداخته شده وبرای وارونه و مغشوش جلوه دادن آن تلاشهای فراوانی می شود، فرهنگ مهدویت است که با معرفی مدعیان دروغین سعی در گمراه کردن مسیر واقعی وارزشهای این فرهنگ دارند.
2.بازیهای رایانه ای
یکی از پر مخاطب ترین سرگرمی های نوپدید که در میان نوجوانان طرفداران بسیاری پیدا کرده، بازیهای رایانه ای است. این فناوری از جمله رسانههایی محسوب میشود که در شکل گیری هویت نوجوانان نقش بسزایی ایفا می نماید. بهبود کیفیت و تنوع بازیها و پیشرفتهای متنوع ومتعامل گرافیک، پویانمایی، سناریوها و رایانه، باعث گسترش روزافزون این رسانه در میان جامعه، به خصوص در بین نوجوانان شده است؛ به طوری که صنعت بازیهای رایانهای در آمریکا در یک سال فروش خود را 5/5 میلیارد دلار اعلام کرد و بازیهای رایانه ای دومین سرگرمی بعد از تلویزیون شناخته شد. بر اساس یک مطالعه پیمایشی از هر 10 خانواده آمریکایی، 9 خانواده بازیهای رایانه ای یا ویدئویی خریداری یا کرایه کرده بودند. همچنین در طی مطالعه ای که در بین 258 پسر مقطع اول دبیرستان در تهران صورت گرفت، مشخص شد در حدود 82 درصد آن ها دارای وسیله بازی رایانه ای در منزل میباشند و برای حدود نیمی از سؤال شوندگان (7/45 درصد) آن بازی ها جزو سرگرمیها و برنامهها قرار دارد و 1/89 درصد آن ها به نوعی در معرض تجربه مداوم هستند.(21) لجام گسیختگی وعدم نظارت و کنترل این رسانه، هویتهای فردی، فرهنگی، جنسی ودینی نوجوانان را مورد تهدید قرار می دهد.
هویت فردی: بازیهای رایانه ای به حدی نوجوان را به خود مشغول می سازند و او را مبهوت شخصیتهای بازی می کنند که دیگر فرصتی برای شناخت خویش وتفکر درباره تواناییها و خصوصیات فردی خویش را پیدا نمی کند و در حین و بعد از انجام بازی خود را یکی از شخصیتهای بازی تلقی می کند و آرام آرام هویت فردی خویش را به فراموشی می سپارد.
از دیگر آسیبهای این فناوری می توان از عدم عزت نفس نوجوان نام برد. در مطالعهای که کلول و پاینر در بین 204 دانشآموز در لندن انجام دادند، متوجه شدند که در میان دخترها، بازی ارتباطی با عزت نفس نداشت؛ اما در میان پسرها، رابطهای منفی بین عزت نفس و تعداد دفعات پرداختن به بازی یافت شد. کولیک با استفاده از پرسشنامه خود ارزیابی رزنبرگ به بررسی رابطه بین بازی ها و عزت نفس پرداخت و دریافت که استفاده زیاد از بازیهای رایانهای با عزت نفس کمتر همراه است و بازیکنان قهار، به طور معناداری نمره کمتری از پرسشنامه خودارزیابی گرفتند. (22)
یکی دیگر از معضلاتی که باید به آن اذعان نمود، چالشهایی است که بازیهای رایانه ای به هویت فردی دختران وارد می نماید. در اغلب بازیهای رایانهای ـ ویدئویی، زنان نقش های کلیشهای و سنتی ـ همچون قربانیان بیچاره یا اهداف جنسی ـ دارند. یک مطالعه پیمایشی از بسته بندی 47 بازی رایانهای با درجه بالا نشان داده که از 115 شخصیت موجود در این بازی ها، تنها 9 نفر زن بودند. در حدود یک سوم از بازی ها سناریوهایی دارند که در آن ها زن ها ربوده شده و باید رهایی مییافتند. هویت جدیدی که بازیهای رایانهای ـ ویدئویی به زنان میبخشند از سویی هویتی کالایی و از سوی دیگر، خشن و ستیزه جو است. در اغلب بازیهای مزبور، برهنه بودن و برهنه شدن به عنوان وجه شاخص زن مطرح است و جذابیت جنسی وی مستقیم و غیرمستقیم مورد تاکید قرار میگیرد. به همین ترتیب، طراحان بازیهای اخیر با تهی کردن و عاری کردن زن از عواطف درونیاش، نقش یک موجود خشن، بی رحم و بی عاطفه را به وی بخشیده اند و پس از ادغام برهنگی و خشونت زن، اوج شکوفایی وی را در ستیزه جویی در کنار مردانی پرخاشگر، خشن و ستیزه جو ترسیم کرده اند. بدیهی است که این گونه شخصیت پردازیها میتواند نگرش های کودکان در مورد زنان، خصوصیاتشان و انتظاراتی را که میتوان از آنها داشت، تحت تأثیر قرار دهد. (23)
گوشه گیری و در نتیجه عدم شناخت خویشتن و مهارتهای اجتماعی، از جمله مضراتی است که می توان در قلمرو آسیب دیدگی هویت نوجوان در ارتباط با بازیهای رایانهای به آن اشاره کرد. همان طور که پیش از این هم گفته شد، یکی از ویژگیهای دوره نوجوانی افزایش وتوسعه روابط اجتماعی است. هنگامی که نوجوان در بیشتر اوقات روبه روی رایانه نشسته ومشغول بازی میشود، خواه ناخواه از روابط اجتماعی و شناخت مهارتهای کارآمد و نقشهای اجتماعی وی کاسته شده و گوشه گیر می شود و نمی تواند آن طور که باید و شاید استعدادهای درونی خویش را متبلور سازد.
هویت فرهنگی: اشاعه فرهنگ برهنگی و خشونت، از جمله معضلات این بخش از هویت است.
عدم حفظ پوشش کامل، چه در شخصیتهای مرد و چه زن این بازیها، فرهنگ برهنگی را ترویج داده و احساس حیا و عفت را در نوجوان کمرنگ نموده و در نهایت، خنثا ساخته که آثار آن به صورت بدحجابی و پوشش با لباسهای زننده پدیدار می شود.
اشاعه خشونت، زورگویی وپرخاشگری نیز رهآورد این فناوری محسوب می شود. در بررسی انجام شده به وسیله باومن و راتر مشخص شد که از 28 بازی ویدئویی مشهوری که آنان به تحلیل محتوایشان پرداختند، 85% مضامین این بازی ها مواردی مانند تخریب، کشتن و پرخاشگری بود. به نظر فانک و بوچمن در معرض خشونت رسانهها قرار گرفتن، میتواند بر نگرش ها و رفتار تأثیر بگذارد. تداوم پرداختن به بازیهای الکترونیکی خشن ممکن است در تقویت این عقیده که دنیا محل خطرناکی است، مؤثر باشد.(24)
هویت جنسی: همان طور که اشاره شد، یکی از فرهنگهای رایج در بازیهای رایانه ای، فرهنگ برهنگی است. صحنههای غیر اخلاقی که در این بازیها موجود است، مشکلات بسیاری را در عرصه این نوع هویت برای نوجوان وخانواده او ایجاد خواهد نمود.
3. تلفن همراه
از دیگر فناوریهای نوظهور، دستگاه کوچک، اما پرکاربرد و تأثیرگذار تلفن همراه می باشد؛ دستگاهی که روز به روز به تعداد طرفدارانش در سنین مختلف افزوده میشود. تلفن همراه با وجود عمر کوتاهی که در عرصه رسانهها دارد، عنوان چهارمین صفحه نمایشگر (پس از سینما، تلویزیون و کامپیوتر) وهفتمین رسانه جمعی (پس از چاپ، ضبط صوت، سینما، رادیو، تلویزیون و اینترنت) را به خود اختصاص داده است.(25) همچنین در یک تحقیق از سه مدرسه لندن و از طریق مصاحبه با جوانان ۱۱ تا ۱۸ سال، نتایجی چند به دست آمده است. در جریان مطالعه معلوم شد که این گروه سنی، به طور وسیعی از تلفنهای همراه استفاده میکنند. ۵۰ درصد جوانان بین ۱۳ تا ۱۴ سال گزارش کرده اند که موبایل دارند و این نسبت در بین ۱۷ تا ۱۸ سالهها به ۸۰ درصد میرسید. در جریان مطالعه مشخص شد که تلفنهای همراه برای جوانان بسیار با ارزش است؛ زیرا در آنها یک نوع حس اجتماعی بودن را ایجاد میکند. تلفن همراه به جوانان این امکان را میدهد تا نشان دهند که بخشی از شبکه اجتماعی هستند و در درون آن، چه جایگاهی دارند. استفاده از تلفن همراه برای صحبت یا پیام فرستادن، به آنها اجازه میدهد تا در شبکه اجتماعی شان درگیر شوند. هم ظاهر فیزیکی تلفن و هم وضعیتی که در آن تلفن مورد استفاده قرار میگیرد، ارزشهای نمادینی را که ضامن ثبات شبکه اجتماعی است، حفظ میکند. مارک، اندازه، مدل یا رنگ تلفنهای همراه آنها، شیوهای برای بیان «اعتبار خیابانی» آنها در نظر گرفته میشد.(26)
این رسانه مخاطراتی را متوجه هویتهای مذهبی، خانوادگی، فرهنگی وجنسی نوجوان میسازد که به شرح آنها میپردازیم.
هویت مذهبی: مسأله ای که امروزه در پیامکها به چشم می خورد و کمتر کسی خطرات آن را درک نموده، پیامکهایی همچون تمسخر وکاستن از حرمت مقدسات از جمله، آیات مبارک قرآن و ائمه اطهار (علیهم السلام) است. اگر این مسأله در میان نوجوانان وجوانان نهادینه شود و گسترش یابد، میتوان به جرأت گفت که هویت دینی جامعه آسیب جدی خواهد دید.
هویت خانوادگی: تلفن همراه به دلیل ایجاد ارتباط سهل وآسان با دوستان وتبادل انواع اطلاعات میان افراد، نوجوان را در حلقهای از دوستان خوب و بد مشغول میسازد که شدت این ارتباطات او را از خانواده جدا ساخته و گروه دوستان را جایگزین خانواده میسازد. تلفن همراه امروزه آنچنان با نوجوان مأنوس شده که جدا شدن از آن در طول شبانه روز نوجوان را دچار افسردگی میسازد، مفهوم خانواده برایش بیگانه میشود، ارتباط نوجوان با والدین بسیار کمرنگ شده و هویت خانوادگی وی بسیار آسیب پذیر می گردد.
هویت فرهنگی: یکی دیگر از خطراتی که میتوان برای تلفن همراه برشمرد، وجود نوعی بی عفتی و رواج بی نزاکتی در بین نوجوانان است که با گوشی همراه در اماکن عمومی به مکالمه مشغول میشوند. آنان در برخی اوقات با استفاده از واژهها و کلمات زشت و خلاف عرف، بیحیایی و بیعفتی عمومی را گسترش میدهند و در نتیجه، آداب و رسوم و فرهنگ موجود در جامعه را دچار چالش میکنند. همچنین ارسال پیامکهای غیراخلاقی و دور از شأن جامعه اسلامی نیز از دیگر مسائل تخریب کننده هویت فرهنگی نوجوان محسوب میشود.
امروزه از مهمترین مشکلاتی که در بحث هویت فرهنگی در این فناوری دامنگیر جامعه شده است، ورود به حریم خصوصی افراد و خانوادهها و در پی آن در هم شکستن ارزشهای آن میباشد؛ مسألهای که باید فکری جدی در مورد مبارزه با آن شود؛ زیرا شئون و منزلت و فرهنگ اجتماعی جامعه را به مورد تهدید قرار میدهد.
هویت جنسی: قابلیت بلوتوث و بهره مندی از امکانات چند رسانهای به صورت آزاد و غیرقابل کنترل در تلفنهای همراه و ارسال ومشاهده فیلمهای مستهجن، نوجوان را در این سن با مشکلات متعددی روبه رو خواهد ساخت که شرح آن در بخشهای پیشین گذشت و کنترل آن تنها در گرو نظارت والدین است.
4. ماهواره
از دیگر فناوری هایی که روز به روز در حال افزایش است و همچنین دسترسی به آن آسان شده، ماهواره و شبکههای ماهوارهای می باشد. شاید خانوادههای کمی باشند که از ابعاد مضرات ومعایب پیامدهای این فناوری بر روح وروان نوجوان با خبر باشند. یک کارشناس رسانه، در مورد برنامههای شبکههای ماهوارهای گفت: هم اکنون 17666 شبکه ماهوارهای در ایران قابل دریافت است که از این تعداد دو هزار شبکه به خوبی و وضوح بالا در ایران قابل مشاهده است. وی افزود: از این دو هزار شبکه ۳۸۰ شبکه اختصاص به موسیقی دارد که ۲۴ ساعته موسیقی و کلیپ های تلویزیونی پخش میکنند و از میان شبکههای قابل دریافت در ایران ۷۴ شبکه به مد لباس وآرایش؛ ۲۷۳ شبکه مخصوص ادیان، تاریخ و مباحث اجتماعی؛ ۴۱۹ شبکه به ورزش؛ ۲۵۲ شبکه مخصوص کودکان و نوجوانان و ۹۲ شبکه اختصاص به مقولات اقتصادی دارد.(27)
آمارهای فوق نشان دهنده این نیز هست که هویتهای مختلفی در حال تحمیل به نوجوانان است. این رسانه هویتهایی چون: ملی، مذهبی، جنسی، فرهنگی وخانوادگی را مورد تهدید قرار میدهد که در ذیل به توضیح آنان میپردازیم.
هویت مذهبی: در ماهواره شبکههایی وجود دارند که به معرفی فرقهها ومکتبهای ضاله میپردازند ونوجوانان را با آنان آشنا ساخته و به سوی خویش می کشانند که شرح آن در مطالب قبل گذشت.
هویت ملی: وجود شبکههای ضدانقلاب ونظام اسلامی ومخالف یکپارچگی ملی ایران در ماهوارهها هویت ملی نوجوانان را مخدوش میکنند. این شبکهها با تحریک وتشویش اذهان نوجوانان، آنان را به طرف مبارزه با نظام حاکم هدایت و به منظور تجزیه کشور و درمقابل یکدیگر قرار دادن ملیتهای مختلف تلاش میکنند و گروههای نوجوان را سازماندهی کنند. این رسانه سعی میکند نوجوانان را از درون تهی نموده و غرور ملی را از وی بگیرد.
هویت جنسی: وجود شبکههای مستهجن ونیز فیلمها وتبلیغات با صحنههای غیر اخلاقی که در بیشتر شبکههای ماهوارهای به صورت فراگیر وجود دارند، معضلات وانحرافاتی را برای هویت جنسی نوجوانان ایجاد مینمایند؛ معضلاتی که هماکنون در جامعه به وضوح قابل مشاهده است.
هویت فرهنگی: ترویج مدها، شیوه زندگی ونیز فرهنگ جوامع غربی، از مشکلاتی است که شبکههای ماهوارهای برای هویت فرهنگی نوجوانان به وجود میآورند؛ به عنوان مثال، به تازهگی شبکهای به نام فارسی وان ایجاد شده است که فرهنگ ایرانی واسلامی را مورد تهاجم قرار داده است. یک جامعه شناس در خصوص روی آوردن جوانان و خانوادههای ایرانی به سریال ها و برنامههای ماهواره میگوید: برخی از مردم کشور زمان فراغت خود را با دیدن سریال های ماهواره به ویژه شبکه فارسی وان صرف میکنند. این موضوع آسیب ها و پیامدهای فراوانی را به همراه دارد که روی آوردن به فرهنگ غربی و تقلید از آنان، از جمله این پیامدها است. (28)
هویت خانوادگی: ماهوارهها با پخش فیلمها و سریالهای مختلف به هویت خانوادگی نوجوان آسیب میرساند؛ برای مثال، سریالی به عنوان kyle xy در شبکههای ماهوارهای درحال پخش است که محتوای فیلم به صورت واضح به مبارزه با این هویت مبادرت ورزیده است.
راهکارها
اینک باید دید چه راهکارهایی برای جلوگیری از این معضلات وجود دارد و چه افراد و سازمانهایی نقش مؤثری در عدم بروز بحران هویت میتوانند ایفا نمایند.
1. خانواده
از مهمترین و اساسیترین افرادی که میتوانند در جلوگیری از بروز بحران هویت در نوجوان مؤثر باشند، پدر و مادر هستند؛ زیرا اولین افرادی که نوجوان با آنان در ارتباط است، والدین او میباشند. نوع و سبک تربیت والدین، نقش مهمی را در شکلگیری هویت نوجوان بازی میکند. هرگونه افراط وتفریط در روشهای تربیتی ممکن است راه را برای بروز بحران هویت نوجوان هموار سازد. دادن آزادیهای نامحدود و بر عکس آن، یعنی استبداد در خانواده، باعث گسستگی هویت نوجوان خواهد شد.
آشنا ساختن نوجوان با مبانی دینی را میتوان مهمترین وظیفه والدین قلمداد نمود که پایه و اساس تربیت نوجوان محسوب میشود. از دیگر مسائل مهم میان نوجوان و والدین، ایجاد روابط صمیمی ودوستانه آنها میباشد که میتواند راهگشای بسیاری از مشکلات پیش روی نوجوان باشد. اگر نوجوان دوستان صمیمی ودلسوزی چون پدر ومادر داشته باشد وخانه را محیطی امن برای خویش به شمار آورد، در این صورت دوستان بد نخواهند توانست وی را به بیراهه کشند.
از دیگر وظایف والدین میتوان به نظارت آنها بر استفاده نوجوانان از فناوری اطلاعات اشاره نمود.(29)
راه کار دیگر در امر وظایف والدین، ارتباط تنگاتنگ آنان با مدرسه است که راهی برای پیشگیری بروز مشکلات میباشد.
امروزه استفاده از مشاوره خانواده و به کارگیری فنون روان شناسی نیز از ضروریات وظایف والدین شمرده می شوند.
2. نهادهای فرهنگی وآموزشی
آموزش که میتوان آن را تربیت با پرورش به معنای اعم کلمه دانست، فعالیتی است آگاهانه و انسانی که فراتر از عوامل طبیعی یا غریزی عمل میکند و از این رو، معمولاً اثری پایدار دارد. چنانکه میدانیم آموزش، حتی آموزشهایی که از راههایی چون «شرطی شدن» به طور ناخودآگاه صورت میگیرد، به مرور زمان جزئی از خوی ومنش فرد شده، از وجود او زایل نمیشود. برعکس، تأثیر عوامل طبیعی وغریزی بر رفتار، موقت ومحدود است. آموزش وپرورش، مهمترین رکن توسعه همه جانبه محسوب میشود و معلمان ومربیان، کلیددار توسعه پایدار به شمار میآیند ومدارس، مهمترین کانون تعلیم و تربیت، انسانسازی و فرهنگ سازی تلقی میگردند. (30)
تدوین و بازنگری کارشناسانه دروس و کتب درسی، استفاده از مشاوران و دبیران مجرب، بهرهگیری از مربیان تربیتی آموزش دیده ومتخصص، تشکیل کلاسهای اعتقادی و پاسخ به شبهات، تشکیل جلسات متعدد انجمن اولیا و مربیان را میتوان از اساسیترین وظایف آموزش و پرورش برشمرد.
سازمان دیگری که میتوان از آن به عنوان شکل دهنده هویت نوجوان نام برد، به طور اعم رسانهها و به ویژه صدا وسیما میباشد که میتواند با تولید برنامههای مستند، فیلمهای داستانی، سریالهای تلویزیونی وبرنامههای پرسش و پاسخ اعتقادی در این راه شریک باشد.
نکته آخر اینکه در کشور خلأ نرمافزارهای تربیتی و موضوعات مرتبط با خانواده احساس می شود. نهادهای مرتبط میتوانند با تولید نرمافزارهای جامع حول محور تربیت وخانواده، با بهرهمندی از منابع غنی دینی و ملی و به کارگیری الگوها و فنون روانشناسی و علوم تربیتی خلأ موجود را پرکنند.
پی نوشت ها: