محصولات مرکز، رشد و گسترش مطلوبی یافته است

پنج شنبه, 27 اسفند 1388 ساعت 13:41
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

اشاره

آنچه در ذيل مي‌خوانيد گفتگوي ره‌آورد نور با جناب آقاي اكبر ثقفيان مشاور پژوهشی و عضو شورای پژوهشی مركز تحقيقات كامپيوتري علوم اسلامي است كه به مناسبت بزرگداشت بيستمين سال تأسيس مركز انجام شده است.

♦ لطفاً خودتان را معرفي كنيد.

◊ قبل از هر چيز بنده از تلاش همه آقایان در این بخش تشكر مي‌كنم. اينجانب اکبر ثقفیان هستم و از اواخر سال 74 وارد مركز شدم. در حال حاضر نيز به عنوان مشاور پژوهشی و عضو شورای پژوهشی مرکز مشغول به كار هستم.

 هنگام ورودتان به مركز در چه بخشي مشغول به كار شديد؟

◊ به جهت تجربه‌ای که بنده قبل از ورودم به مرکز در کارهای فنی داشتم، كارهاي فني پژوهش را انجام می‌دادم. بخش‌های معاونت پژوهش كه البته آن موقع معاونت تحقيقات نام داشت، عبارت بودند از: فقه واصول، علوم عقلی، حدیث و رجال. ما يك بخش ديگر به اين چهار بخش اضافه كرديم، به نام بخش تفسیر قرآن. براي اين منظور، مکاتباتی صورت گرفت و یکسری طرح‌ها ارائه شد و از ما خواستند كه اولاً ضرورت‌ راه‌اندازي چنين بخشي را بگوييم و اين‌كه اين بخش چه کارهایی را مي‌خواهد انجام دهد. آن زمان بخش‌هايي مثل تاریخ كه الآن هست، وجود نداشت. بنابراين، مقداري از کارهای فنی خودمان را براي معاونت پژوهشی انجام دادیم.

در اين بخش جديد بايد چند تا کار انجام می‌دادیم؛ اولاً اين‌كه آي. تي و به بياني کامپیوتر چه نقشی می‌‌‌تواند در علم تفسیر قرآن داشته باشد؟ ثانياً آیا مشابه این كار جایی وجود دارد یا نه؟ به هر حال، پروسه بسيار طولاني را طی کردیم تا مدیران وقت قانع شوند؛ چون بالاخره تأسيس بخش جديد، بار مالی هم دارد. خلاصه اين‌كه سال74 بود که اين بخش مورد تصویب قرار گرفت و بنده هم مدیر بخش قرآن شدم.

از آن‌جا که تأسيس این بخش با یک برنامه قبلی صورت گرفته بود، ما زود به سراغ تولید و طراحی پکیج‌هایی که آن موقع مرسوم بود، رفتيم. تا وقتی که این بخش تشکیل شد، مرکز در زمینه قرآن برنامه‌ای داشت كه به صورت فلاپی بود كه نصب می‌شد. طرح آن تحت داس و خیلی هم قشنگ بود. بعد از آن به توليد سی‌دی نور الأنوار 1 اقدام كرد كه در آن بيشتر فقط متن و صوت بود؛ چون تازه تأسيس بودیم و كار پژوهشي خوبي نداشتيم. تا اين‌كه طرح نور الأنوار 2 از دل این بخش خارج شد. بايد بگويم كه قبل از تولید، کار مدونی روی برنامه نور الأنوار انجام شد و جلسات و كارشناسي‌هاي بسياری داشتيم؛ در خصوص اين‌كه مخاطبان برنامه چه كساني‌اند و چه اطلاعاتی بايد در آن بيايد. در واقع، ما قبل از شروع کار یک نور الأنوار مکتوب داشتیم؛ یعنی طرحی بود که باید به صورت سی‌دی درمي‌آمد. آن موقع اين تقسیم کاري كه الآن وجود دارد، نبود و طرح ما يك طرح پژوهشي و فنی بود. وقتی این جزوه تهیه شد، تقریبا بخش فنی خط مشی خودش را متوجه شد و بنا شد با يك برنامه قبلی وارد قضیه شود. بالاخره با همكاري دوستان فكر مي‌كنم كه سال 77 بود كه نور الأنوار 2 تولید شد؛ یعنی حدود دو سال و نیم بعد از تأسيس بخش، يك خروجی داشتيم که در دوران خودش خیلی گل کرد و مورد استفاده قرار گرفت.

البته در ضمن این کار، بنده کارهای بخش را هم انجام می‌دادم و دو سه تا طرح کلان در دست داشتیم. آن موقع كار تهيه معجم موضوعي مرسوم و متداول بود. از اين رو، طرح دادیم که روي دو تا تفسیر به صورت معجم موضوعی كار شود که اين طرح نيز در ضمن كارها انجام داده می‌شد.

چرا نورالأنوار را تولید كرديد؟ آيا استقبالی هم از آن شد؟

◊ عرض کردم كه دلیل تولید نور الأنوار این بود که ما مي‌خواستيم توضیح بدهیم که نیازی در اين زمينه وجود دارد و لازم است که يك بخش قرآني تشکیل شود. در ضمن، تأسيس بخش مصادف با ارائه چند طرح از سوي ما بود؛ مثلاً يك طرح اين بود که یک سی‌دی عام توليد شود كه شامل متن تفسیر و یکسری توضیحات تفسیری و شأن نزول‌ها باشد كه اين‌ها یک پکیج بود.

استقبال از برنامه نور الأنوار هم آن موقع خیلی خوب بود؛ تفسیر قرآن چیزی است که مردم زياد به آن مراجعه داشتند و مانند حالا سی‌دی‌های تفسیری چنداني وجود نداشت. آن زمان مخاطبان ما خیلی خاص بودند؛ یعنی معمولاً پژوهشگران درجه یک را مخاطب قرار می‌داد. این برنامه به گونه‌اي بود که هم مخاطب خاص داشت، هم مخاطب عام. کم‌کم مخاطبان عام را با مخاطبان خاص آميخته کردیم و این باعث شد که بازار خیلی وسیعی روي مركز باز شود. البته توزیع و فروش اين برنامه را باید از آقایانی که در آن قسمت فعاليت مي‌كنند، بپرسید. به هر حال، حجم برنامه خيلي زیاد بود و با بقیه محصولات ما خیلی فاصله داشت.

وضعيت كمي و كيفي نيروهاي پژوهشي مركز را در سال‌هاي اوليه مركز چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟

◊ فضاي آن موقع یک فضای جدیدی بود و کسانی که می‌خواستند در این فضا وارد بشوند، یک ویژگی داشتند و آن این بود که به گونه‌ای تحول‌خواه بودند. وقتي مي‌خواستيد یک محققی را مثلاً در بخش فقه جذب كنيد، شما باید دو تا کار انجام می‌دادید: یکی این‌که این شخص از لحاظ تخصصي در فقه قوی باشد و دوم آن‌که این ایده در او وجود داشته باشد كه بايد به وسيله ابزارهای جدید یک کار جدیدي را عرضه کند. از طرفي هم قانع کردن مردم و مخاطب ما خیلی سخت بود. بنابراين، کسی که وارد اين مجموعه می‌شد، انگیزه خيلي قوی داشت و معمولاً طرح‌ها نيز از همين افراد  شکل مي‌گرفت؛ كساني كه هم تخصص حوزوی داشتند و هم با فکر وایده بودند. اين سخن بنده به این معنا نیست که نيروهاي فعلي به این شکل نیستند، حالا قضیه خیلی واضح شده و معماهایی را که ما الآن حلش مي‌كنیم، آن موقع چندان واضح نبود و كارها را با شك و ترديد جلو مي‌برديم؛ چون كارمان كار نوي بود و ملاك و معيار مشخصي نداشتيم.

روند فعاليت‌هاي بيست ساله مركز را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟

◊ قبل از اين‌كه به پرسش شما پاسخ دهم، بايد اين نكته را متذكر شوم كه ما تا حدودی مصرف کننده یکسری محصولاتي هستیم که از غرب وارد می‌شود؛ از ماشین گرفته تا اینترنت و فیلم. بالاخره این محصولات جدید است و آن موقع ما یک محصول را از غرب مي‌گرفتیم و بومی‌سازی مي‌کردیم و اين امر خیلی مرسوم شد؛ ولي مركز ما نایستاد تا آن‌ها بیایند و حمله کنند و همه جا را بخواهند تصرف نمايند؛ بلكه حركت كرديم و برای محصول خودمان یک کاور و یک پکیج زدیم می‌دانید؛ یعنی نسبت به آن محصول یک حالت فعال داشتیم. اما متأسفانه در حوزه‌هايي مثل فيلم هیچ کار خاصی انجام ندادیم و آن‌ها آن‌قدر فیلم تولید کردند و ما هم در طي يك سال چهل فیلم ساختیم؛ یعنی در مقابل آن‌ها فعال نبوده‌ايم. قبل از این‌که فیلم بیاید، شما باید فیلم تولید کنید، قبل از این‌که آن سخت‌افزار بیاید، باید شما نرم‌افزارش را تولید کرده باشید؛ مثل این‌که شما قبل از آن‌که ماشین بیاید، جاده درست مي‌كنيد. ولي ما مي‌گذاريم ماشین بیاید و ترافیک بشود، بعد مي‌گوييم حالا بايد فلان جاده را درست كنيم. در این حوزه بنده فکر می‌کنم با تدبیر خوب مدیران وقت و حضرت آقا که خیلی در این قضیه نقش داشتند، قبل از این‌که آن‌ها حمله نرم‌افزاري كنند، ما فکر آينده را نموديم  و برنامه توليد كرديم. در آن موقع ما اصلاً تصور نمي‌كردیم كه كارهاي ما گسترش بيابد و عمومي  شود و در هر خانه‌اي برود. شما براي اين كامپيوتري كه داريد، دو محصول داريد؛ يك خوب و ديگري بد. شما خودت مخير هستي كه از كدام استفاده كني؛ ولي بحمدالله نرم‌افزارهاي خوب زياد است و عموميت هم يافته است. در حالي كه در قضیه فیلم اين موضوع اتقاق نيفتاد؛ يعني آن‌ها حمله كردند و فضاي فرهنگي را گرفتند؛ چون از آن اول براي اين مسأله فكر نشد. به نظر من كساني كه سیاست‌گذاری‌های کلان انجام می‌دهند، باید حدس بزنند که مثلاً چهار سال بعد چه چيزي قرار است بیاید و از همين حالا برای آن فکر و ایده داشته باشیم؛ نه اين‌كه بعد از آمدن سیل تازه به فكر اين بيفتيم كه چه كار بايد بكنيم و کجا باید برویم.

در زمینه اینترنت نيز ما غفلت کردیم؛ ولی در حوزه سی‌دی‌ها و پي‌سي‌ها خیلی خوب عمل كرديم و استقبال خوبي هم در حوزه از طرف آقايان نسبت به اين موضوع وجود داشت و حمايت هم شد؛ يعني در حوزه آفلاين خيلي خوب کار كرديم.

بنابراين، به نظر بنده فکر فعاليت بيست ساله مركز از جهاتی خوب و از جهاتی بد بوده است؛ خوب بودن آن از اين جهت بوده است كه ما قبل از اين‌كه سیلی بیاید، شرايط را آماده كرديم و مانند حضرت نوح(ع) پيش از هجوم سيل كشتي ساختيم. آن موقع هیچ کس به فکر ساخت یک قایق هم نبود؛ ولی این كار را انجام داديم.

اما اين‌كه بد بوده از اين جهت است كه من فکر می‌کنم یک مقدار کم‌توجهی شده است و با توجه به اين سيل بزرگي كه آمد، ما توانستيم تعداد کمی را نجات دهیم یا هدایتشان کنیم و يا حداقل به آن‌ها سمت و سو بدهیم و فقط توانستيم محققان را سوار اين كشتي كنيم. اگر منابع ما زیادتر از این بود، خیلی‌ها را می‌توانستیم پوشش بدهیم؛ به عنوان مثال، اگر می‌خواستیم یک سی‌دی به مخاطب عام بدهیم، مانند سي‌دي‌هاي بازي، بايد وارد یکسري مسائلی که در سطح مردم عام است، مي‌شديم و فرایندی که ما این موضوع را جزء وظیفه‌مان قرار بدهیم، خیلی طول کشید؛ یعنی این کشتی‌اي را که ما ساختیم، فقط محققان درونش بودند و بقیه مردم را در آن داخل نکردیم. این یک مقدار باعث ضعف كار ما شد. اين را هم عرض كنم كه دليل اين امر به محدودیت منابع مالي ما برمي‌گردد و قانوناً هم دست ما را بستند؛ وگرنه این کشتی خیلی بزرگ‌تر می‌شد و به نظرم خیلی محصولات بيشتري و گسترده‌تري را توليد مي‌كرديم. البته از جهتی هم می‌شود گفت ما كار و خط خودمان را حفظ کرده‌ایم و مراکزی هستند که مشابه کار ما را در زمینه عام انجام می‌دهند؛ ولی در مجموع، برای برخی از مؤسسات به عنوان الگو و مدل قرار گرفتيم.

البته كاري مثل نور الأنوار براي مخاطبان عام به عنوان یک كار مبنايي مطرح شد و قرار شد كه روی مفاتیح و دعا نيز سوئيچ شود که نتيجه آن، شكل‌گيري نورالجنان بود كه مخاطبان بسيار زیادی پيدا كرد.

اگر خاطره یا حرف ناگفته‌ای دارید، بفرمایید.

◊ به نظر من گران‌ترین سرمایه‌اي که در مرکز وجود دارد، با توجه به فضایی که بنده ترسیم کردم، نيرو‌های این‌جا هستند. ما نقشه‌ای از قبل نداشته‌ايم و هرچه تاكنون به دست آمده، با فکر و طرح این آقایان در بخش‌هاي مختلف مانند فنی يا پژوهش و ديگر بخش‌ها تحقق يافته است. این‌ها را باید حفظ كرد. معمولاً طرح از طرف بدنه يك مجموعه ارائه مي‌شود؛ البته خود مديران هم ايده مي‌دهند. ولی به هر حال بار اصلی كار بر عهده کارمندان است كه خیلی ارزش دارند.

در اين‌جا بجا است كه از مرحوم عبدالمجید سالم هم ذكر خيري بشود. ایشان قبل از بنده مسئول بخش حدیث بودند. خیلی آدم خوش‌فکر و خوش‌استعداد بود و بسیار هم به قول ما طلبه‌ها ملا بود. منتها به دليل عارضه‌ای كه داشتند، فوت كردند. و يا مثل مرحوم مرادي كه انسان بسيار خوش‌ذهن و مستعدي بود.

به جهت قضایای سیاسی دانشگاه‌ها دو سال تعطیل شد و از طرفي در آن زمان بحث جنگ و همين طور الگوهايي مثل شهید مطهری مطرح بودند. از اين رو، سال60 تا 64 حوزه علمیه قم مخاطبان بسياری را از دانشگاه جذب کرد كه نوعاً دیپلمه‌هاي با معدل بالا بودند كه در دانشگاه قبول شده بودند و قرار بود كه دکتر و مهندس بشوند. اين گروه از آدم‌ها كه حالت تحول‌گرا دارند، جذب حوزه شد كه با بقيه كمي فرق مي‌كردند. ما این ويژگي را در مرکز هم داشتیم؛ یعنی بخشی از آقایانی که جذب مركز شدند، حوزوي و بخشي هم دانشگاهي بودند كه خیلی هم تاثیرگذار بودند.

در مجموع، می‌خواهم بگویم که ارزش‌های منابع مادی ما خیلی ارزشمند است و منابع انسانی هم باید مورد توجه قرار گيرد. در هر صورت، كساني مثل آقای سالم نقش شگرفي در فکر آن جمع داشت و آن موقع ما محصول خاصی نداشتیم و تازه داشت محصولات مركز شکل می‌گرفت و اين عزيزان فضاهای جدیدی را به روي ما گشودند و ما از ایده و فکر ایشان بهره‌مند شديم؛ مثلاً یادم هست كه ایشان خیلی مصر بود كه به سراغ سی‌دی برويم و فلاپی را كنار بگذاريم. آن زمان خیلی‌ها مخالف اين نظر بودند و می‌گفتند سی‌دی عموميت نخواهد يافت؛ ولي ایشان می‌گفت باید حتماً برنامه‌هايمان را روی سی‌دی تولید کنیم. اين ايده زماني مطرح شد كه در بخش تحقیقات حتي درایو سی‌دی هم نداشتیم.

اطلاعات تکميلي

  • تاریخ انتشار نسخه چاپی: سه شنبه, 25 اسفند 1388
  • صفحه در فصلنامه: صفحه 24
  • شماره فصلنامه: فصلنامه شماره 29
بازدید 12616 بار
شما اينجا هستيد:خانه