تلاش می کنیم که همه توانمندی های مرکز به خوبی اطلاع رسانی و عرضه شود

پنج شنبه, 27 اسفند 1388 ساعت 14:03
این مورد را ارزیابی کنید
(1 رای)

اشاره

آنچه در ذیل می‌خوانید گفتگوی ره‌آورد نور با جناب آقای سید حمید نجم‌آبادی معاون بازرگانی و خدمات فرهنگی مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی است که به مناسبت بزرگداشت بیستمین سال تأسیس مرکز انجام شده است.

♦ لطفا خود را معرفی کنید و در مورد پیشینه و تأسیس مرکز از آن زمان که حضرتعالی حضور داشتید، صحبت بفرماید.

◊ همان طور که می‌دانید طرح مرکز با انگیزه خدایی کامپیوتری کردن متون و منابع اسلامی توسط عده‌ای از طلابی که کمابیش با کامپیوتر آشنا بودند، ارائه شد. بنده از سال 70 به عنوان محقق در بخش فقه و اصول مرکز مشغول به کار شدم و سال 71 با توجه به وقفه‌ای که در فعالیت‌های مرکز پیش آمد، آقای طالب‌پور به همراه عده‌ای از مدیران مرکز استعفا دادند و مرکز عملاً حدود سه ماه تعطیل بود. سپس آقای دکتر هاشمی به عنوان مدیر عامل شروع به کار کردند و به بنده پیغام دادند که مایل به ادامه همکاری من با مرکز هستند و از آن‌جا که چند کلاس تدریس داشتم، با قدری تأخیر آمادگی خود را جهت ادامه همکاری اعلام نمودم.

آن زمان که وارد مرکز شدید، چه درس‌هایی را تدریس می‌کردید؟

◊ بنده شرح لمعه تدریس می‌کردم و اتفاقاً در مرکز کاری که می‌خواستم انجام دهم، موضوع‌برداری از شرح لمعه بود و مطمئناً مطالعه‌ای که برای تدریس می‌کردم، برای کارم هم مفید بود. به هر حال، مرداد 71 بود که خدمت آقای دکتر هاشمی که آن موقع مدیر عامل و عضو هیئت امنای مرکز بودند، رسیدم و ایشان گفتند که از طریق دوستان تجربه مدیریتی شما را شنیده‌ام و می‌دانم که قبلاً در مدارس حوزه علمیه مدیریت اجرایی داشتید. از این رو، پیشنهاد معاونت تحقیقات را به بنده دادند.

چطور شد که آقای دکتر هاشمی به سمت مدیر عاملی مرکز انتخاب شدند؟

◊ ایشان تازه برای ادامه تحصیل درس خارج از تهران به قم آمده بودند و تا سال 67 یا 68 مسئول ستاد دهه فجر بودند. از طرفی، چون در دوران دانشجویی با مقام معظم رهبری آشنایی داشتند و با ایشان در ارتباط بودند، دفتر آقا ایشان را برای مدیر عاملی مرکز معرفی کرده بودند. بعد دفتر مقام معظم رهبری ایشان را به عنوان عضو هیئت امنا تعیین کردند و آقای دکتر هاشمی به چینش معاونت‌های مرکز مبادرت ورزیدند. آن زمان چهار معاونت داشتیم که عبارت بودند از: معاونت فنی و آموزشی، معاونت اداری و مالی، معاونت تحقیقات و معاونت خدمات و پشتیبانی.

آقای سید علی شبیری به عنوان معاون فنی و آموزشی انتخاب شدند و آقای مدرسی به عنوان معاون اداری و مالی برگزیده شدند. جناب دکتر هاشمی به بنده هم پیشنهاد دادند که معاونت تحقیقات را بر عهده بگیرم. از ایشان اجازه خواستم تا با عده‌ای از دوستان مشورت کنم. از این رو، با آقایان: مظلومی، ثقفیان و عباس زنجانی جلسه‌ای گذاشتیم و مشورت کردیم و در نهایت، به این نتیجه رسیدیم که این کار را بپذیرم و این گونه بود که مسئولیت معاونت تحقیقات را بر عهده گرفتم.

زمانی که شما به عنوان معاون تحقیقات مشغول شدید، چه برنامه‌ای در دستور کار معاونت تحقیقات قرار داشت؟

◊ در آن زمان در تحقیقات چند بخش داشتیم؛ یکی بخش فقه بود که آقای سیبویه مدیر آن بخش بود. البته بنده قبلاً در آن‌جا به همراه آقایان: برکتین، شیخانی و آقازاده مرحوم غروی تبریزی در بخش فقه مشغول به کار بودیم.

در بخش اصول روی کفایه و رسائل یکسری کارها شده بود که مسئولیتش با آقای فنایی بود و آقای جواد رفیعی هم مدیر اجرایی بود. آقای شیخ علی رضایی نیز بخش فلسفه و منطق بودند، در بخش حدیث مرحوم آقای یزدانی مدیر بودند و آقای سید جواد شبیری هم مدیریت بخش رجال را بر عهده داشتند.

بعد که بنده مسئولیت را پذیرفتم، بخش‌‌ها را تا حدودی مدیریت کردم و 4 بخش را پیشنهاد دادم که تصویب شد. بنابراین، بخش فقه و اصول را در هم ادغام کردیم و از آقای سیبویه خواستیم که مدیریت هر دو بخش را بر عهده بگیرند.

فلسفه و منطق را نیز به علوم عقلی تبدیل کردیم تا بتوانیم در حوزه عرفان و کلام هم کار کنیم و از آقای رضایی خواستیم که مسئولیت این بخش را بپذیرند. آقای شبیری هم در بخش رجال بودند و کار را ادامه دادند. در بخش حدیث از مرحوم آقای یزدانی دعوت کردیم که در خدمتشان باشیم و ایشان تا مدت زیادی همراه ما بودند. در آن مقطع زمانی با مشورتی که با دوستان دیگر در بخش حدیث مثل آقای رحیمی ثابت داشتیم، آقای محقق را که در حال حاضر از مدرسین و فضلای حوزه هستند، به عنوان مسئول بخش حدیث معرفی کردیم و هر چهار بزرگوار لطف کرده و دعوت ما را اجابت نمودند. برای این چهار مدیر بخش توسط آقای هاشمی حکم صادر شد و آقای مظلومی هم عملا به عنوان قائم مقام، همیار اصلی بنده بودند.

بخش تاریخ و قرآن چطور به کارهای معاونت افزوده شد؟

◊ فکر کنم یک سال و نیم بعد بود که تصمیم گرفتیم بخش تاریخ و قرآن را هم به معاونت اضافه کنیم. با ارتباطی که دوستان با آقای رسول جعفریان داشتند، ایشان وارد مجموعه شد و بنده با ایشان در این باره به‌تفصیل صحبت کردم و از ایشان خواستم که برای انجام یک کار جدی در زمینه تاریخ با ما همکاری داشته باشند. ایشان هم اظهار لطف کردند و با وجود تمام گرفتاری‌ها مسئولیت بخش تاریخ را بر عهده گرفتند و تا این اواخر که ساختار معاونت پژوهشی عوض نشده بود، ایشان همچنان مسئول بخش تاریخ بودند.

از سوی دیگر، احساس کردیم که مرکز باید در زمینه قرآن نیز وارد شود و کار خوبی را ارائه دهد. به همین جهت، بخش قرآن را راه‌اندازی کردیم و سعی داشتیم که یکی از شاگردان علامه جوادی آملی را در این بخش قرار دهیم. از این رو، مدت زیادی بخش قرآن را بنده و آقای مظلومی که از شاگردان نزدیک آقای جوادی آملی بودند، اداره کردیم. تا این‌که در مقطع زمانی سال‌های 74 و 75 برای ادامه تحصیل هفته‌ای 2 یا 3 روز به تهران مسافرت می‌کردم. در یکی از جلسات که آقای مظلومی و دکتر هاشمی حضور داشتند، آقای دکتر هاشمی گفتند که بخش قرآن مسئول ندارد. آن زمان آقای ثقفیان محقق بخش علوم عقلی بودند و به کارهای قرآنی علاقه‌مند بودند و از شاگردان آقای جوادی آملی نیز به شمار می‌آمدند. آقای دکتر هاشمی به آقای مظلومی پیشنهاد دادند که چون آقای ثقفیان در این زمینه مسلط هستند، از ایشان استفاده کنید و برایشان حکم بزنید. این کار صورت گرفت و در سال 72 یا 73، بعد از استعفای آقای سیبویه بخش فقه و اصول هم بدون سرپرست ماند که بعدها با تدبیر آقای دکتر هاشمی آقای برکتین را برای این مسئولیت معرفی کردیم. در بخش حدیث هم بعد از مدتی آقای محقق خسته شدند و تصمیم گرفتند که کنار بروند. بعد از این، مرحوم آقای سالم که مسئول گروه عرفان بودند و به مسائل حدیثی نیز آشنا بودند، به پیشنهاد بنده مسئولیت بخش حدیث را پذیرفتند. آقای رضایی هم تا زمانی که برای تدریس به مشهد مشرف شدند، مسئول بخش علوم عقلی بودند که بعد از ایشان آقای رستمیان کار را قبول کردند و فعالیت خود را ادامه دادند.

لطفاً در خصوص حضورتان در هیئت مدیره و سوابق خود نیز توضیحاتی بدهید.

◊ در زمان آقای طالب‌پور مرکز هیئت مدیره داشت که آقای دکتر هاشمی نیز جزء آن بودند. بعد از رفتن ایشان عملاً هیئت مدیره از هم پاشیده شده بود و هیئت امنا مجددا یک هیئت مدیره‌ای را تعیین کرد که آقای طائب و دکتر هاشمی جزء آن بودند. آقای شهریاری را هم دوستان از بیرون معرفی کردند که ایشان تازه به قم بازگشته بود. آقای رحمانی و سید جواد شبیری نیز به عنوان عضو هیئت مدیره حضور داشتند. در دوره بعد آقای شبیری از هیئت مدیره کنار رفتند و مهندس مفتح که تازه معاون فنی مرکز شده بود، جایگزین آقای شبیری شد و همان ترکیب قبلی همچنان فعالیت ‌کرد.

در سال 73 هیئت امنا تصمیم گرفت که تعداد اعضای هیئت مدیره به 7 نفر افزایش پیدا کند و سیاست آن بود که عده‌ای از بیرون و عده‌ای هم از داخل مرکز باشند؛ آقایان: طائب، دکتر هاشمی، شهریاری، رحمانی و سیدعلی شبیری از خارج مرکز و بنده و حاج آقای خادمی نیز از داخل مرکز اعضای هیئت مدیره بودیم. بدین صورت، 2 نفر از هیئت امنا و 2 نفر از مدیران ارشد مرکز و 3 نفر از بیرون مجموعه به عنوان عضو هیئت مدیره انتخاب شدند. بنده از اواسط سال 73 تا اواخر 74 عضو هیئت مدیره بودم.

از طرفی اعضای هیئت امنا از افراد بزرگی بودند که در حوزه مشغول فعالیت بودند؛ افرادی چون حضرات آیات و حجج اسلام آقایان: هاشمی شاهرودی، محقق داماد، طاهری خرم آبادی، سید احمد خاتمی، صدر، طائب، دکترهاشمی، مصباحی مقدم، حجازی و سید جواد شبیری.

در سال 74 تصمیم گرفتند که وظایف و اختیارات هیئت امنا را به یک هیئت مدیره جدید واگذار نمایند و وظایف و اختیارات هیئت مدیره را به مدیر عامل مرکز، یعنی آقای دکتر هاشمی بدهند. بنا شد که هیئت مدیره جدید از داخل هیئت امنا انتخاب شود که در آن موقع، آقایان: صدر، هاشمی، طائب، سیداحمد خاتمی و سید جواد شبیری جزء هیئت مدیره شدند و بقیه آقایان ارتباطشان را با مرکز قطع کردند. حکم هیئت مدیره جدید را نیز دفتر مقام معظم رهبری صادر کرد.

این سیاست، یک سال ادامه داشت تا این‌که آقای شهریاری جایگزین آقای دکتر هاشمی شد. از این رو، هیئت مدیره تغییر کرد و پس از چند سال، در اساسنامه جدید دوباره هیئت امنا جایگزین هیئت مدیره گردید.

قرار شد که اعضای سابق هیئت مدیره به عنوان اعضای هیئت امنا باشند و به جز آقایان: صدر، طائب، دکتر هاشمی، سیداحمد خاتمی و شهریاری، 2 نفر دیگر هم به این مجموعه اضافه شدند که پیشنهاد شد یک نفر از بیرون و یک نفر هم از داخل باشند و این گونه بود که آیت الله لاریجانی و آقای آسیابانی به اعضای هیئت امنا اضافه شدند و الآن همچنان همان هیئت امنا را داریم. آیت الله لاریجانی به عنوان رئیس هیئت امنا انتخاب شد و مدیر عامل هم به ریاست تبدیل گشت.

اولین محصولات مرکز در چه تاریخی و با چه عنوانی ارائه شد.

◊ وقتی به قسمت تحقیقات وارد شدیم، مرکز کار را با معجم‌‌های موضوعی شروع کرده بود و بیشتر دنبال درست کردن معجم‌‌های موضوعی از طریق رایانه بود و به جز بخش رجال که کار خاص رجالی انجام می‌داد، بقیه قسمت‌‌ها در تحقیقات به تهیه  معجم‌‌های موضوعی اشتغال داشتند.

تمام بخش‌ها مشغول معاجم بودند و تقریباً کار موضوع‌برداری و نمایه‌سازی که الآن ارائه می‌شود، از آن زمان انجام شده است. قرار بود که این نمایه‌‌ها را برای ورود اطلاعات به همکاران بخش ورود اطلاعات تحویل دهیم که با تعطیلات مرکز مواجه شدیم. در آن زمان اختلاف نظر روی معجم‌‌های موضوعی و نمایه‌سازی فراوان بود که آقای دکتر هاشمی از ما خواستند مسیر را بررسی کنیم تا اگر مصلحت باشد، کار را ادامه دهیم. این کار بررسی شد و بحمدالله مسیر با جدیت ادامه یافت.

مرکز در اواخر سال 69 نمایشگاهی را در مدرسه فیضیه برگزار کرد که در آن، 70 جلد از بحار الأنوار را که به صورت رایانه‌ای آماده کرده بودند، عرضه نمودند. همچنین برنامه‌ای از رجال نیز عرضه شده بود.

بعد به سوی برنامه‌‌های الفاظ رفتیم. اولین محصولاتی که برای فروش عرضه شد، محصولات الفاظ بود. برنامه وسائل الشیعه، کتب اربعه، بحار الأنوار و مستدرک الوسائل به همراه قرآن برای عرضه به بازار کار شده بود. این‌ها معاجم الفاظ بودند؛ نه معاجم موضوعی.

در دی‌ماه 71 تصمیم گرفته شد که سمیناری تحت عنوان «اولین سمینار کامپیوتر و علوم اسلامی»، در سالگرد تأسیس مرکز برگزار شود که در آن مقالات بسیار خوبی ارائه شد و بزرگان نیز در این سمینار شرکت کردند و کمیسیون‌هایی نیز تشکیل شد.

لازم است که این مطلب را توضیح دهم که در آن زمان مرکزی مثل مرکز ما در زمینه کامپیوتر خیلی از جامعه جلو بود؛ حتی کامپیوترها و یا بانک‌های اطلاعاتی‌ای داشتیم که در دانشگاه‌‌ها وجود نداشت. سیستم‌‌های کامپیوتری مرکز بسیار در سطح بالایی بود و این مطلب در بازدید مراکز دولتی از امکانات و توانمندی‌های مرکز و یا بازدید ما از امکانات سازمان‌های دولتی فعال در زمینه کامپیوتر کاملاً روشن بود.

در خصوص دیدارهایی که با مقام معظم رهبری داشتید، در صورت امکان توضیحاتی بدهید.

◊ تاکنون چندین دیدار با معظم‌له داشته‌ایم که برای استفاده از بیانات و پیشنهادات ایشان و نیز پیشرفت مرکز، برای ما مغتنم بود در یکی از این دیدارها که در سال 71 انجام شد و اعضای هیئت امنا، معاونان مرکز و مسئولان بخش‌ها حضور داشتند، آیت الله محقق داماد به عنوان رئیس هیئت امنا صحبت کردند و بعد آقای دکتر هاشمی مختصری گزارش دادند. سپس حضرت آقا رهنمودهای خیلی خوبی را ارائه فرمودند و جلسه بسیار ارزشمندی بود.

رهبر معظم انقلاب در نمایشگاه سال 69 دستخطی را برای مرکز مرقوم نمودند که باعث افتخار این مجموعه است. ایشان در نمایشگاه کتاب نیز به غرفه ما تشریف آوردند و یادداشتی نوشتند. روند ما این طور بود که یک سال سمینار و یک سال نمایشگاه برگزار می‌کردیم که تا سال 76 ادامه داشت و از آن موقع بود که مطرح شد نمایشگاه را سالانه برگزار کنیم که تا سال80 این گونه بود.

در هر حال، قبل از نمایشگاه سال 72 بود که برای بار دوم خدمت مقام معظم رهبری رسیدیم. در آن‌جا حضرت آقا از نرم‌افزارهایی که تولید شده و یا آماده عرضه بود، استقبال کردند. جناب آقای آسیابانی نرم‌افزارهای تولیدی را برای آقا توضیح می‌دادند و یا حضرت آقا برخی سؤال ها را مطرح می‌کردند و دوستان هم پاسخ می‌دادند.

بعد از تولید نرم‌افزار تراجم در سال 75 نیز در یک دیدار خصوصی به محضر مقام معظم رهبری شرفیاب شدیم که آقایان: دکتر شهریاری، آسیابانی، مینایی، مظلومی و همین طور بنده حضور داشتیم. آن‌جا هم آقا لطف ویژه‌ای را ابراز کردند و دستورات و پیشنهاداتی را ارائه نمودند و از فعالیت همکاران تشکر فرمودند.

سال 76 هم باز توفیق نصیب ما شد و بار دیگر خدمت مقام معظم رهبری رسیدیم. آن موقع نور السیره را خدمت ایشان توضیح دادیم که بسیار مورد توجه ایشان قرار گرفت و فرمودند این گونه کارهای محتوایی ثمربخش است و باید در دستور کار قرار گیرد. ایشان فرمودند که از حوزه توقع کار محتوایی می‌رود. بعد از آن متأسفانه هم اشتغالات فراوان آقا و هم کم‌توفیقی ما باعث شد که دیگر دیداری با ایشان نداشته باشیم؛ ولی آقای دکتر شهریاری همواره دیدارهایی با ایشان داشته و دارند وحضرت آقا رهنمودهای مهمی به آقای شهریاری می‌دهند که معمولاً در برنامه‌های مرکز مورد توجه قرار می‌گیرد.

نگاه حوزه و مراجع معظم نسبت به فعالیت‌‌های مرکز چگونه بوده است؟

◊ خوشبختانه در این زمینه پل‌های ارتباطی خوبی برای کارهای مرکز ایجاد شده و این حاکی از روشن‌بینی علما و بزرگان حوزه است که ما تقریباً با مخالفتی روبه‌رو نبوده‌ایم. بنده فکر می‌کنم حضور آقازاده‌‌های آقای شبیری زنجانی در این خصوص بی‌تاثیر نبود و بحمدالله نگاه عمومی حوزه نسبت به ما یک نگرش مثبتی است و همین طور، حمایت‌‌های مقام معظم رهبری از کار مرکز بسیار مؤثر بوده است. همزمان با کار ما مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی توسط جناب آقای کورانی یک کار کامپیوتری را شروع کرده بودند و حوزه از آن طریق هم نسبت به کامپیوتر ذهنیت خوبی داشت و الحمدلله تا کنون استقبال بسیار خوبی از سوی فضلا، مدرسین حوزه و طلاب عزیز از محصولات مرکز صورت گرفته است.

در خصوص اعطای تسهیلات به طلاب جهت تهیه کامپیوتر چه کارهایی انجام شد؟

◊ دراوایل هزینه تهیه کامپیوتر بسیار سنگین بود و برای این‌که طلاب بتوانند کامپیوتر را با قیمت مناسب تهیه کنند، آقایان خادمی و خوانساری تلاش بسیاری کردند و از سال 72 و 73 توزیع کامپیوتر را شروع کردیم و تسهیلات خیلی خوبی را برای طلاب و فضلای حوزه علمیه فراهم کردیم.

آیا در آن زمان نهادهایی که به موازات مرکز فعال باشند، حضور داشتند؟

◊ از جمله افراد یا مؤسساتی که کارهای کامپیوتری می‌کردند، عبارت بودند از: آیت الله عمید زنجانی که در تهران فعالیت می‌نمود؛ ولی کارشان به خروجی جدی نرسید. آقای ری‌شهری و مؤسسه دارالحدیث نیز در کار کامپیوتری فعالیت داشت که سی‌دی میزان الحکمه و دو یا سه کار خوب دیگر را نیز ارائه دادند. در تهران نیز مؤسسه نشر حدیث در این زمینه فعال بود و آن‌ها هم همکاران خوبی برای ما بودند و تعاملاتی با هم داشتیم. شاید مجموعه‌‌های مطرح این‌ها بودند.

از اولین حضورتان در نمایشگاه‌های خارج از کشور صحبت کنید.

◊ ما در سال 72 اولین حضور نمایشگاهی خود در خارج از کشور را در جی‌تکس تجربه کردیم که در آن‌جا استقبال خیلی خوبی از نرم‌افزارهای مرکز شد و در سال 73 نیز استقبال بالایی در جی تکس از تولیدات نور صورت گرفت. در آن نمایشگاه قرآن تحت DOS را تولید کرده بودیم که در 4 روز نمایشگاه جی‌تکس کار ما این بود که فقط قرآن کپی می‌کردیم و آن را رایگان ارائه می‌نمودیم. فکر کنم بیش از هزار نسخه قرآن را در آن‌جا توزیع کردیم و کاملاً جلوی غرفه ما صف کشیده بودند که عمدتاً هم برادران اهل سنت بودند. البته آن‌جا ما 7 سی‌دی مجموعه روایات هم با خود برده بودیم که در آن زمان به‌تازگی سی دی وارد عرصه کامپیوتر شده بود و قیمت تهیه آن نیز بالا بود که در دو سه روز اول نمایشگاه توانستیم تمام آن‌ها را به فروش برسانیم.

در مورد مؤسسه خدمات کامپیوتری نور چه توضیحی دارید؟

◊ طی سال‌های 75 و 76 در خصوص مسائل بازرگانی مرکز یکسری نگرانی‌هایی وجود داشت که بعضی امور چقدر به مرکز مرتبط می‌شود و از آن طرف، بعضی کارها را احساس می‌کردیم که باید توسط مرکز انجام شود. مستحضرید که ما تا آن زمان سیستم توزیع نرم‌افزار نداشیتم و نرم‌افزارهای مرکز به صورت خیلی محدود فروش داشت. در آن زمان سی‌دی‌ای که در مرکز تولید شده بود، سی‌دی نور الفاظ بود که طی یک قراردادی فروش و توزیع آن را به یک شرکت بیرونی واگذار کرده بودند که خیلی هم توزیع مناسبی نداشت. با پی‌گیری‌هایی که داشتیم و با توجه به مباحثی که در مورد مسائل تجاری مرکز مطرح بود، در اواخر سال 75 یک شورای سیاست‌گذاری برای مؤسسه تجاری نور تعیین شد. آن زمان، مدیریت مؤسسه تجاری نور با حاج‌ آقای خادمی بود و جناب آقای خوانساری هم رئیس هیئت مدیره آن مجموعه محسوب می‌شدند. این دو بزرگوار آن‌جا زحمات فراوانی را متحمل می‌شدند. آن‌گاه یک شورای سیاست‌گذاری مرکب از آقایان: خادمی، خوانساری، مینایی، آسیابانی و بنده تشکیل شد تا یک بازنگری در عملکرد مؤسسه داشته باشیم. عملکرد مؤسسه را مورد بازنگری قرار دادیم و اشکالاتی را که در کار مؤسسه وجود داشت، مطرح کردیم و جواب‌های دوستان را هم شنیدیم. در نهایت، اوایل سال 76 فکر می‌کنم حدود اردیبهشت ماه بود که شورای سیاست‌گذاری بنده‌ را با حفظ سمت به عنوان مدیر مؤسسه پیشنهاد دادند و قرار شد که هم مسئولیت معاونت تحقیقات مرکز را داشته باشم و هم مؤسسه را اداره کنم. جناب آقای دکتر شهریاری نیز با توجه به پیشنهاد آن شورا بنده را به عنوان مدیر مؤسسه معرفی کردند که ما نام آن را از «مؤسسه تجاری نور» به «مؤسسه خدمات کامپیوتری نور» تغییر دادیم.

این روند ادامه داشت و بنده تا حدود بهمن‌ماه همان سال هر دو مسئولیت را بر عهده داشتم. پیش‌بینی ما از کار تجاری پیش‌بینی خیلی سنگینی نبود و فکر می‌کردیم کار طوری باشد که بتوانیم آن را جمع کنیم و به یکی دیگر از دوستان واگذار کنیم و یا همزمان هر دو کار را انجام بدهیم؛ ولی در مجموع به این نتیجه رسیدیم که جمع کردن بین این دو کار و به خصوص آن اهدافی که ما در ذهنمان داشتیم، ممکن نیست.

در آن زمان مؤسسه و فروشگاه مرکز بیشتر یک مرکز سخت‌افزاری به شمار می‌رفت و دنبال این هدف بودیم که سیستم توزیع تولیدات مرکز و نرم‌افزارهای علوم اسلامی را راه‌اندازی و تقویت کنیم. به همین جهت، در دی یا بهمن‌ماه بود که دیگر استعفای کتبی‌ام را خدمت آقای دکتر شهریاری ارسال کردم و قبل از آن هم چند بار به صورت شفاهی خدمت ایشان عرض کرده بودم که بنده ترجیح می‌دهم یک مسئولیت داشته باشم؛ حالا شما بررسی کنید که اهمیت کدام کار برایتان بیشتر است، یکی را به بنده واگذار کنید. ایشان به این نتیجه رسیده بودند که اگر قرار است بنده یکی از این دو مسئولیت را داشته باشم، با توجه به این‌که در تحقیقات با برادرمان آقای مظلومی ارتباط تنگاتنگی داشتیم و کارها بحمدالله با وجود ایشان هم در جریان بود، خوب طبیعتاً پیدا کردن جایگزین برای این معاونت راحت‌تر بود. از این رو، آقای مظلومی را به عنوان معاون تحقیقات معرفی کردند و بنده هم در امور مربوط به مؤسسه خدمات کامپیوتری نور متمرکز شدم که این روند تا سال 80 ادامه پیدا کرد.

در مؤسسه خدمات کامپیوتری نور چه کارهایی را انجام دادید؟ و بعد از آن چه مسئولیت‌هایی را بر عهده گرفتید؟

◊ خوب مستحضرید در طول این مدت ما به مرور بحث نرم‌افزار را تقویت کردیم؛ در حالی که در سال 76 تقریباً نرم‌افزار سهمش در کل عملیات مؤسسه، صفر  بود؛ ولی در سال 80 این سهم تقریباً بیش از 50درصد عملیات کاری مؤسسه را به خودش اختصاص داد و در حوزه‌های مختلف نرم‌افزاری مانند بحث تکثیر سی‌دی که اصلاً‌ آن زمان در این زمینه‌ها فعال نبودیم، وارد شدیم و تا سال 80 توانستیم کم‌کم به توزیع کننده جدی محصولات علوم اسلامی و همچنین تولیدات مرکز تبدیل گردیم. در آن زمان شاید چند محصول بیشتر نبود و ما محصولات دیگر مؤسسات را به صورت انحصاری یا غیر انحصاری در دست توزیع داشتیم. در سال 78 حاج آقای خادمی از معاونت اداری مالی مرکز تشریف بردند و برادرمان جناب آقای قنائیان به عنوان سرپرست انتخاب شدند. از اوایل سال 79 به دلیل مشکلاتی که میان بعضی از معاونت‌ها و آقای قنائیان وجود داشت و گِله‌‌‌هایی که از نوع برخورد و تصمیمات ایشان در حوزه اداری و مالی گزارش می‌شد، باعث شد تصمیم جدیدی گرفته شود و سعی کردیم هم آقای غناییان را در مجموعه نگه داریم و هم پاسخگوی دوستان و معاونانی که در آن زمان بودند باشیم.

در هر صورت، از اوایل تابستان سال 79 بود که بنده از فعالیت‌های مؤسسه خسته شده بودم و به آقای شهریاری پیشنهاد می‌دادم برای مدیریت مؤسسه فکر کنند. ایشان فرمودند که فعلاً ما در حوزه اداری ـ مالی مشکل داریم. اگر می‌توانید مسئولیت اداری ـ مالی را بپذیرید تا این‌که برای مؤسسه چاره‌ای بیندیشیم. در تابستان سال 79 با مشورتی که با دوستان کردیم و نیز اصراری که خود آقای دکتر شهریاری و آقای قنائیان داشتند، بنده این سمت را پذیرفتم و قرار شد به صورت هم‌زمان هم معاون اداری ـ مالی باشم و هم مدیر مؤسسه خدمات کامپیوتری نور. اگرچه پذیرش دو مسئولیتی که حوزه کاری نسبتاً متفاوتی هم داشت، خالی از اشکال نبود، ولی به هر صورت به حسب اضطرار پذیرفتیم که هر دو مجموعه را هم‌زمان اداره کنیم.

تا این‌که در اوایل سال 80 آقای دکتر شهریاری استعفای بنده را پذیرفتند و آقای سالاریان مدیریت مؤسسه را بر عهده گرفت و بنده تا سال 84 در این حوزه در خدمت مرکز بودم. سال 85 بود که بنا داشتم از معاونت اداری ـ مالی استعفا داده و کار دیگری را به عهده بگیرم. آقای دکتر شهریاری فرمود شما در این معاونت حضور داشته باشید؛ چون فعلاً در حال جا‌به‌جایی ساختمان مرکز هستیم؛ اما کار جدیدی را که می‌توانید انجام دهید، مدیریت دفتر طرح و برنامه‌ریزی است. این را هم مسئولیتش را به عهده بگیرید. بدین‌ ترتیب، از سال 85 هم مسئول دفتر طرح و برنامه‌ریزی مرکز شدم و هم معاون اداری ـ مالی. البته در عمل، بیشتر کارها را آقای صابر به عنوان قائم مقام انجام می‌دادند؛ ولی برخی کارها را بنده شخصاً پی‌گیری می‌کردم. تا این‌که در سال 86  معاونت اداری ـ مالی به دو معاونت مالی و اداری تفکیک شد و آقای صابر و آقای شهیدی مسئول آن دو معاونت شدند.

فکر می‌کنم آبان یا آذر 86  بود که بحث عرضه محصولات مرکز مطرح شد. در دفتر طرح و برنامه نکات بسیاری را در این باره نوشته بودیم و چیزی حدود 90 الگو را در دفتر طرح و برنامه‌ مطرح نمودیم و راهکارهایی را هم به عنوان گام‌های اولیه در نظر گرفته بودیم. کمیسیون‌هایی را پیش‌بینی کردیم تا به این طرح‌ها که از طرف خود دوستان مرکز رسیده بود، رسیدگی کنند. یکسری طرح‌ها در حوزه منابع انسانی و نظام ساختار اداری مرکز بود، برخی طرح‌ها نیز در حوزه تولید مرکز، و یکسری طرح‌ها هم در حوزه عرضه مرکز و همین طور مباحث دیگر در چگونگی عرضه.

با مشورت دوستان مختلف راجع به بحث عرضه، طرحی را آماده کردیم و در آن زمان، وقت بسیاری را از آقای نمازی گرفتیم تا مشکلات عرضه را بررسی کنیم. دوستان دیگری در معاونت اطلاع‌رسانی بودند که از ایشان بهره بردیم، مثل آقایان: بهرامی، سعادت‌پرور و مدیران ارشد این مجموعه مانند آقایان سالاریان و مسچی. و یک طرح جمع‌بندی شده‌ای را ما آن موقع با کمک آقای نمازی و دوستان آماده کردیم و خلاصه‌اش این بود که باید عرضه محصولات مرکز متمرکز شود؛ زیرا این پراکندگی مدیریتی در حوزه عرضه که یک قسمت از مدیریت عرضه در دست مؤسسه، بخشی به دست معاونت اطلاع‌رسانی، برخی در دست معاونت شبکه جهانی نور و  بعضی از کارها هم روی زمین مانده و هیچ کس انجام نمی‌دهد، این‌ها باعث اخلال در اصل مسأله عرضه می‌شود.

لطفاً در مورد بحث عرضه محصولات و شکل‌گیری معاونت جدید توضیح دهید.

◊ منظور ما از عرضه این است که مجموع توانمندی‌هایی که در مرکز وجود دارد، چه در قالب آفلاین (برون‌خط) که سی‌دی‌های ما باشند و چه به شکل آنلاین که پایگاه‌های مرکز هستند، توزیع و معرفی شوند. همین طور سایر توانمندی‌هایی که ما در حوزه فنی یا پژوهشی داریم و منابع ارزشمندی که تایپ شده، همه این‌ها اطلاع‌‌رسانی و عرضه شوند و به شکل خوبی به دست علاقه‌مندان برسد. برای این‌که این هدف تأمین شود، اولین پیشنهاد ما این بود که در صورت امکان، معاونت یا سازمان جدیدی تشکیل شود و همه مباحث مربوط به عرضه در آن‌جا متمرکز شود و اگر این کار امکان‌پذیر نیست، یک قائم مقام در حوزه عرضه برای ریاست مرکز تعریف شود و معاونت‌های مرتبط با این حوزه توسط ایشان هماهنگ شوند. به دنبال این پیشنهاد آقایان: مسچی، سالاریان و احمدی‌نژاد که در آن زمان مدیر سازمان آموزش بود، مسئول شدند تا به عنوان شورای سیاست‌گذاری عرضه، این قضیه را بررسی کنند و تصمیم‌گیری نهایی را نسبت به چگونگی انجام کار و متولی آن، ارائه نمایند. فکر می‌کنم اول بهمن‌ماه بود که آقای شهریاری به بنده اعلام کردند شورای سیاست‌گذاری عرضه به این نتیجه رسیده است که شما این معاونت را بر عهده بگیرید و با توجه به اشرافی که نسبت به موضوع دارید و قبلاً هم در این زمینه مدیر بوده‌اید، شما می‌توانید این مسئولیت را بپذیرید و اگر نظر خاصی ندارید، بنده مدیریت شما را اعلام کنم. ساعت 9 صبح بود که آقای دکتر شهریاری به بنده زنگ زدند و گفتند تا 10 صبح مهلت داری تا در این باره تصمیم‌گیری کنید و بنده این را در جلسه شورای معاونین که ساعت 10 برگزار می‌شود، اعلام می‌کنم تا شما هر تصمیمی می‌خواهید بگیرید. بنده عرض کردم در این یک ساعت که نمی‌شود کاری کرد. باید با چند نفر مشورت کنم و نظر آقایان: سالاریان، مسچی و آسیابانی را که زیرمجموعه این بحث قرار می‌گیرند، جویا شوم و یا با آقای مظلومی که معمولاً طرف مشورت بنده است، صحبت کنم.

آقای دکتر شهریاری فرمودند خیلی لازم نیست نظر دیگران را جویا شوید. اگر می‌خواهید، با آقای مظلومی مشورت کنید و نظرتان را تا ساعت 10 به ما خبر بدهید. به هر حال، حدود بیست دقیقه‌ای با آقای مظلومی مشورت کردم و به این نتیجه رسیدیم که این هم یک تکلیفی است و در شرایط فعلی به نظر می‌آید که راه دیگری به غیر از این نباشد؛ البته بنده نمی‌گویم که این انتخاب، یک انتخاب خوبی بوده است؛ ولی شاید در شرایط  فعلی گزینه دیگری قابل دسترسی نبود که بنده را انتخاب کردند؛ چون کسانی که می‌توانستند این کار را  انجام دهند، کار مهم‌تری داشتند و کسانی که وقت داشتند، شاید توان و شرایطش را نداشتند. به این ترتیب بود که عملاً از بهمن‌ماه سال 86 وارد این حوزه شدیم. حدود دو ماه روند ایجاد ساختار اداری آن طول کشید و اواخر بهمن بود که حکم مسئولیت جدید بنده صادر شد و تا اواخر اسفند هم مشغول گزینش مدیران مناسب برای این کار بودیم.

در ابتدای شکل‌گیری کار ما نیز این بحث مطرح بود که اسم این معاونت را چه بگذاریم؟ یکسری پیشنهادات داده شد و به کمک حاج آقای نمازی که همیشه و همه ‌جا مشاور اصلی و کمک جدی ما بودند، تعدادی اسامی را از دوستان جمع‌آوری کردیم و از میان مجموعه عناوینی که پیشنهاد شده بود، دوستان عنوان «معاونت بازرگانی و خدمات فرهنگی» را بیشتر پسندیدند. عملاً از اول سال 87 به طور جدی کار ما در معاونت بازرگانی در قالب 10 بخش آغاز شد و با این 10 تا بخش کار را شروع کردیم.

آقای بهرامی مدیر بانک اطلاعات در خردادماه 88 به این جمع‌بندی رسیده بود که با توجه به سیاست‌های کاری مرکز، دیگر بودن یک بخش به عنوان بانک اطلاعات ضرورتی ندارد. پیشنهاد ایشان این بود که بانک‌های اطلاعاتی را به امور کاربران واگذار کنیم و بنده هم از این پیشنهاد استقبال کردم. ولی بعداً طوری شد که یک جایگزین برای بخشِ حذف‌شده به وجود آمد و معاونت ما همان ده تا بخش شد.

آقای دکتر شهریاری با مشورت‌ها و صحبت‌هایی که با آقای احمدی‌نژاد و سالاریان انجام داده‌ بودند، به این نتیجه رسیدند که آموزش باید به عنوان یک بخش از معاونت بازرگانی قرار بگیرد؛ یعنی آخرین بازمانده حوزه عرضه در مرکز نیز به مجموعه معاونت بازرگانی اضافه شود. به هر حال، الحاق بخش آموزش به معاونت را پذیرفتم؛ چون از نظر منطقی آموزش می‌توانست قسمتی از مجموعه عرضه باشد.

ارزیابی شما از دو سال فعالیت‌تان در معاونت بازرگانی و خدمات فرهنگی چیست؟ آیا توانسته‌اید همه ابعاد و توانایی‌های مرکز را شناسایی و عرضه کنید؟

◊ اگر بخواهیم منصفانه نگاه کنیم، باید بگوییم هنوز خیلی کارهای باقی‌مانده داریم؛ یعنی هنوز در حوزه عرضه منابع و توانمندی‌های مرکز خیلی کارها انجام نشده است و سرمایه‌های عظیم و ارزشمندی در اختیار داریم که باید عرضه شود و ما در این زمینه کار کمتری انجام داده‌ایم. اما نباید واقعیت را هم نادیده گرفت و لازم است که از زحمات مدیران معاونت قدردانی شود. وقتی به زحمات مدیران دهگانه معاونت نگاهی می‌کنیم، انصافاً فعالیت‌های بسیار خوبی در تمام حوزه‌ها انجام گرفته و در بعضی حوزه‌ها ما رشد بیش از صددرصد داشتیم. حوزه‌هایی مثل ارتباطات و تبلیغات نیز از مقوله‌‌های جدیدی هستند که در گذشته یا اصلاً نبود یا خیلی کمرنگ بود. بحمدالله حضور مرکز در فضای خبری پُر رنگ شده و امروز شما حضور مرکز و محصولات آن را در سایت‌های اینترنت، در منابع خبری و صدا و سیما احساس می‌کنید که همگی مرهون تلاش دوستان در حوزه ارتباطات و تبلیغات است.

فعالیت‌های انتشاراتی ما نیز انصافاً چشمگیر بوده و در طول این دو سال نسبت به گذشته رشد خیلی امیدوار کننده‌ای را نشان داده است. همچنین فروش ما روند رو به رشدی را در پیش گرفته است. اگرچه ما در سال 88 با یک رکود شدیدی در بازار روبه‌رو شدیم، ولی اگر همان راهی را که در سال 87 داشتیم ادامه بدهیم، شاهد شکوفایی فوق العاده‌ای در این زمینه خواهیم بود. در حوزه نمایشگاه‌ها نیز رشد کمی و کیفی فوق‌العاده خوبی را شاهد بودیم. در گذشته حداکثر هر سال در 10 تا 15 نمایشگاه شرکت می‌کردیم؛ اما با وجود محدودیت‌هایی که ایجاد شده بود، در این سال ما در حدود 80 نمایشگاه شرکت نمودیم. این‌ها رشد خیلی چشمگیری است. امور کاربران ما متحول شده و یک امور کاربران بسیار فعالی داریم و نسبت به گذشته ـ که زحمات بسیاری هم کشیده شده بود ـ شاهد تغییرات اساسی در آن بودیم. بازرگانی خارجی تقریباً تازه راه افتاده؛ اما با این حال حرکت‌های خوبی در آن انجام شده است. در بخش بین الملل نیز فعالیت‌های ارزنده‌ای را شاهد هستیم. نمایشگاه‌های خارجی ما در سال 85 و 86 به 3 یا 4 مورد در سال رسیده بود که الآن این روند در سال‌های 87 و 88 به حدود 10 نمایشگاه در سال رسیده است و در خارج از کشور شرایط بسیار خوبی را شاهدیم.

در حوزه تکثیر و بسته‌بندی هم شاهد اقدامات و رشد خوبی از نظر کمی و کیفی هستیم. همین طور، بخش خدمات فرهنگی یک قسمت کاملاً جدیدی است که در معاونت بازرگانی ایجاد شده است. اگرچه کار این بخش در گذشته به‌ نوعی در قسمتی از مؤسسه خدمات کامپیوتری نور به نام دفتر تحقیقاتی نور رایانه انجام می‌شد، ولی این حجم از کار و این سطح از ارتباط با مراکز، مؤسسات، دستگاه‌ها و شخصیت‌هایی که نیاز به نرم‌افزار دارند، وجود نداشت که بحمدالله با ایجاد بخش خدمات فرهنگی این فعالیت‌ها به شکل گسترده‌ای سامان یافته است. این‌ها همگی دستاوردهای مدیران توانمندی است که الحمدلله بسیاری از این افراد در گذشته هم به عنوان مدیر فعالیت داشتند و برخی نیز در داخل بدنه مرکز بودند که ارتقا پیدا کردند و به عنوان مدیر شناسایی و جذب شدند. امروزه مدیران ما افراد توانمندی هستند که فکر می‌کنم هر کدامشان توانایی اداره یک معاونت را به‌خوبی دارند. به هر حال، برای آن‌که به نقطه مطلوب برسیم، باید مدیران توانمندتر و با انرژی بیشتری وارد کار شوند و این پرچم را به دست بگیرند و این راه را ادامه دهند و ما هم در کنارشان به عنوان مشاور کمکشان می‌کنیم.

مؤسسه تحقیقات کامپیوتری نور دچار تحولاتی شده است. در این مورد هم توضیح بفرمایید؟

◊ در ساختار جدید معاونت، مؤسسه خدمات کامپیوتری نور تحول جدی پیدا کرد و بخش‌های: تکثیر، بسته‌بندی، نمایشگاهای داخلی و بخش فروش نرم‌افزار که در گذشته زیرمجموعه مؤسسه خدمات کامپیوتری نور بودند، به عنوان بخش‌های معاونت بازرگانی قرار گرفتند؛ البته هنوز هویت مؤسسه باقی مانده است؛ چون گاهی اوقات نیاز داریم که از این هویت استفاده کنیم. برای این‌که بار مالی عملیات پشتیبانی و اداری این مجموعه‌ها را بر عهده مرکز نیندازیم تا به صورت مستقل اداره شوند، از عنوان مؤسسه خدمات کامپیوتری نور هم استفاده می‌کنیم. باید تأکید کنم که سیاست جدید ما تمرکز روی مؤسسه نیست؛ یعنی سعی کردیم مؤسسه را به درون مرکز بیاوریم، مانند قضیه سازمان آموزش. تا از این به بعد یک هویت مرکزی به همه این قسمت‌ها بدهیم. قبلاً 9 معاون و مسئول بودند که با ریاست مرکز ارتباط داشتند، مثل: معاون اداری، معاون مالی، معاون تحقیقات، معاون الفاظ، معاون اینترنت، معاون فنی، معاون اطلاع‌رسانی، مسئول مؤسسه خدمات کامپیوتری نور و مسئول سازمان آموزش. همه این‌‌‌ها باید به صورت مستقیم عملیات اجرایی خودشان را با رئیس مرکز هماهنگ می‌کردند که یک سبک مدیریت نسبتاً وسیعی را می‌طلبید. در ساختار جدید به این نتیجه رسیدیم که مقداری شکل هرمی به نوع مدیریت بدهیم و این گونه بود که معاونت‌های مرکز کاهش پیدا کرد و به چهار معاونت رسید.

فروشگاه شبکه عرضه‌ کننده محصولات مرکز یا نماینده آن در سطح قم بود که تعطیل شد. در حال حاضر، چگونه جوابگوی مراجعان و مشتریان هستید؟

◊ در گذشته سیاستی داشتیم که در پرتو آن برخی تسهیلات را همراه با فروش نرم‌افزارهایمان به طلاب ارائه می‌دادیم و برای این‌که بتوانیم این تسهیلات را مدیریت کنیم، فقط از طریق فروشگاه شبکه خدمت‌رسانی می‌کردیم. بعداً شرایط را به مرکز خدمات حوزه‌های علمیه هم تسری دادیم و از نیمه‌های دوم سال 86 به دفتر تهران که شرکت نور رایانه سپهر نام دارد، این اجازه داده شده بود که به طلابی که به دفتر مراجه می‌کنند، تسهیلات ویژه اعطا نمایند؛ اما در ساختار جدید این بحث مطرح شد که ما فروش را باید متحول کنیم و به جای این‌که بخواهیم مستقیم با افراد مصرف‌کننده مرتبط باشیم، باید نمایندگی‌های خودمان را تقویت کنیم و سیاست توسعه نمایندگی‌ها را به صورت جدی در پیش بگیریم. به همین جهت، تعداد آن‌ها را افزایش دادیم و از مدیر فروش، درخواست کردیم که حداقل در مراکز استان‌ها باید یک نماینده داشته باشیم. این خواسته بحمدالله تا حدود زیادی عملی شد و همزمان با این کار، محدوده کاربران را توسعه دادیم و طلاب و دانشجویان را از این تسهیلات برخوردار نمودیم. البته این کار عملاً از اواخر سال 86 آغاز شده بود و ما به شکل جدی‌تر آن را به انجام رساندیم و این‌که این کار فقط باید در فروشگاه شبکه انجام شود را برداشتیم و گفتیم هر نمایندگی می‌تواند به دانشجویان و طلاب سرویس بدهد. از جمله در قم علاوه بر فروشگاه موجود در ساختمان مرکزی، بانک اطلاعات دفتر تبلیغات، بوستان کتاب، مرکز خدمات حوزه علمیه و یا مؤسسه نرم‌افزاری کوثر نیز نمایندگان ما هستند که به مراجعان خدمت‌رسانی می‌کنند و به‌نوعی با حذف فروشگاه شبکه دامنه فعالیت و پاسخگویی ما به مراجعان و محققان افزایش یافت. البته سیاست ما این بود که قبل از تعطیل کردن فروشگاه شبکه، مقدمات توسعه نمایندگی‌ها را فراهم ساختیم و بعد به تعطیلی فروشگاه اقدام نمودیم. فعال شدن نمایندگی‌هایمان باعث شد که هزینه‌ای حدود 60 میلیون تومان که بابت اجاره فروشگاه شبکه پرداخت می‌شد و نیز مبلغ حدود 20 میلیون تومان هزینه‌های جانبی، یعنی چیزی حدود 80 میلیون تومان، صرفه‌جویی شود؛ ضمن این‌که میزان فروش نرم‌افزارهایمان در قم نیز کاهش نیافت.

شرکت نور رایانه سپهر با چه هدفی تأسیس شد؟

◊ این شرکت سال 84 در تهران تأسیس شد که آقای سالاریان، آقای آسیابانی و بنده اعضای هیئت مدیره آن بودیم؛ ولی شرکت فعالیت رسمی خود را در سال 86 شروع کرد. از سال 87 آقای سالاریان با توجه به شرایط جدید و مسئولیتشان در شورای عالی اطلاع‌رسانی از مدیریت و عضویت در هیئت مدیره این شرکت استعفا دادند. سپس آقای الفی به عنوان مدیر عامل و عضو هیئت مدیره به این جمع اضافه شدند. وظیفه اصلی این شرکت، مدیریت فروش محصولات مرکز است؛ مثلاً اگر محصولی را بخواهیم تولید کنیم یا با مرکزی قرارداد ببندیم که به دلایلی تمایل نداریم که مرکز با آن‌ها طرف حساب باشد، از این شرکت استفاده می‌کنیم.

آیا در کنار عرضه نرم‌افزارهای مرکز، محصولات سایر مراکز را نیز توزیع می‌کنید؟

◊ در زمان مدیریت آقای سالاریان به این نتیجه رسیدیم که در کنار تولیدات مرکز، محصولات آموزشی را هم عرضه کنیم؛ چون اگر قرار باشد یک عرضه کننده قوی باشیم، باید تولیدات مراکز دیگر را نیز داشته باشیم؛ به‌خصوص در حوزه تبلیغی که در این نوع حوزه‌ها محصولی نداریم؛ ولی در دوره جدید، فعالیت ما در این حوزه کمی ضعیف‌تر شده است. به نظر می‌رسد که اگر تمام توان خود را روی عرضه محصولات خودمان و یا محصولات تولیدی مراکز دیگر که هم‌جهت با ما در زمینه علوم اسلامی فعالیت می‌کنند بگذاریم، بسیار موفق‌تر خواهیم بود.

در هر حال، بهتر است محصولات خوب بازار شناسایی شود و با تولیدکنندگان آن‌ها در خصوص عرضه و توزیع تولیداتشان مشارکت کنیم، مانند نرم‌افزار فیش‌نگار که نسخه بعدی آن در مرحله برنامه‌نویسی است و یا مجموعه نور احکام و برنامه حفظ قرآن کودک و نوجوان. البته محصولاتی که صاحبان آن تمایل به مشارکت مرکز در تولیدشان را نداشته و فقط متقاضی توزیع آن از طریق مرکز باشند، می‌توانند در سبد توزیع ما جای بگیرند.

برخی معتقدند که قیمت محصولات مرکز مقداری گران است و سیاست‌گذاری متعادلی در این باره وجود ندارد. نظرتان در این باره چیست؟

◊ هدف ما این است که محصولات مرکز در سطح وسیعی تولید شود و به دست علاقه‌مندان برسد. بدیهی است که اگر یک شبکه تجاری امر توزیع را هدایت نکند، عرضه‌ای در داخل یا خارج کشور اتفاق نمی‌افتد. اگر بابت محصولاتمان پول دریافت می‌کنیم، آن را خرج چرخه توزیع و خدمات بعد از فروش می‌کنیم. در واقع، خریداران باید بدانند که با پرداخت این پول به تولید محصول جدید کمک می‌کنند. علاوه بر این، چنانچه نرم‌افزارها را با نرم‌افزارهای خارجی که به صورت اورژینال عرضه می‌شوند مقایسه کنیم، می‌بینیم که قیمت نرم‌افزارهای خارجی اصلی، حتی برای دانشجویان، از 50 یا 60 دلار هم بالاتر است. به نظر می‌رسد که قیمت حداکثر 5 هزار تومان برای محصولات ما، گران نباشد. اگر نر‌م‌افزارهایمان را رایگان توزیع می‌کردیم، آیا امروز هیچ نرم‌افزار دیگری در زمینه علوم اسلامی تولید شده بود؟ و آیا شرکت‌های بخش خصوصی انگیزه‌ای برای تولید نرم‌افزارهای اسلامی داشتند؟

به عنوان نمونه، در سال 77 نرم‌افزار نور الأنوار به عنوان نرم‌افزار برگزیده قرآنی انتخاب شد و به ما عنوان خادم القرآن اعطا گردید.‌ از آن سال به بعد، چند شرکت در این زمینه اعلام وجود کردند و شمار قابل توجهی نرم‌افزار قرآنی تولید شد. با وجود این‌که آن‌ها کیفیت بالای نور الأنوار را نداشتند، ولی هر کدام به نوعی یکی از نقیصه‌های نور الأنوار را جبران کردند، مانند: المائده،‌ سلام و ضحی. اگر آن زمان نرم‌افزار نور الأنوار را به صورت رایگان وارد بازار می‌کردیم، هیچ شرکت بخش خصوصی دیگری نمی‌توانست وارد میدان شود و این گستره از نرم‌افزارهای مفید و خوب قرآنی تولید نمی‌گردید و عملاً ‌بخش خصوص فعالیتی نمی‌کرد. بنابراین، در خصوص قیمت‌گذاری روی نرم‌افزارهای مرکز بنده معتقدم که مخاطبان اگر دلایل ما را بدانند و مطمئن باشند پولی که پرداخت می‌کنند، صرف تولید برنامه‌های جدید یا ایجاد یک شبکه توزیع وسیع می‌شود، توجیه می‌شوند.

قفل‌گذاری روی نرم‌افزارهای مرکز، یک بحث چالشی است. به نظر می‌رسد نورلاک (Noor Lock) بخشی از مشکلات موجود در خصوص عرضه نرم‌افزارهای مرکز را مرتفع کرده است. در این خصوص توضیح دهید.

◊ قفل به عنوان یک حریم برای محصولات نرم‌افزاری است و معتقدیم که حقوق صاحبان آثار باید حفظ شود و اگر در مملکت ما کپی‌رایت به صورت جدی رعایت می‌شد، شاید دیگر نیازی به استفاده از قفل نبود.

ما خیلی به دنبال قفل سنگین نیستیم. بنابراین، قفلی را ساختیم که افراد عادی نتوانند از آن عبور کنند و این سیاست ما در بحث قفل است و آن را در جهت حمایت از بخش تولید می‌دانیم. اگر بخواهیم تولید موفقی داشته باشیم، باید محصولاتمان دارای قفل باشد. آنچه برای ما اهمیت بالاتری دارد، رجیستیری یا ثبت اطلاعات مشتریان است؛ یعنی باید اطلاعات مربوط به مخاطبان را جمع‌آوری کنیم تا آن‌ها را شناسایی کنیم و به‌راحتی بتوانیم با آنان ارتباط برقرار نماییم و پشتیبانی‌های مناسبی را به ایشان ارائه دهیم. هدف اصلی ما از راه‌اندازی سیستم نورلاک بعد از مسأله حمایت از کاربران،‌ ثبت اطلاعات است.

در حال حاضر، برخی از نرم‌افزارها فاقد قفل بوده و قفل نرم‌افزارهای: نور الأنوار، نور الجنان و دانش‌نامه علوی را برداشته‌ایم و امیدواریم که سیاست برداشتن قفل را اندک‌اندک به تمام محصولات مرکز سرایت دهیم.

راز ماندگاری مرکز را چه می‌دانید؟

◊ در درجه اول، دعای خیری که مقام معظم رهبری،‌ علما و بزرگان و استفاده‌ کنندگان از محصولات مرکز در حق ما دارند، بالاترین رمز ماندگاری مرکز است. آنانی که از محصولات ما استفاده کرده‌اند و مطالعاتشان به نتیجه رسیده و کسانی که ساعت‌ها باید وقت می‌گذاشتند و مطلبی را پیدا می‌کردند، امروز با زدن یک دکمه به آن مطلب می‌رسند، دعای همه این عزیزان برای ما راهگشا است و این ادعیه خالصانه قطعاً مستجاب درگاه پروردگار خواهد شد و نظر لطف خداوند را شامل حال ما خواهد کرد. افتخار می‌کنیم که توانستیم بستر پژوهشی مناسبی را برای محققان و فضلا فراهم کنیم.

رمز بعدی پیشرفت و ماندگاری مرکز را نیروهای توانمند و خوبی می‌دانم که ما در طول 20 سال گذشته در خدمتشان بودیم و با آن‌ها همکاری داشتیم؛ چه آن‌هایی که همچنان مانده‌اند و چه کسانی که این‌جا پرورش پیدا کردند و امروز در دستگاه‌های دیگر مشغول خدمت هستند. در اصل همه بدنه مرکز، نه فقط مدیران و متخصصان فنی، بلکه همگی این عزیزان، حتی نیروهای اداری و‌ خدماتی نیز در ماندگاری مرکز سهم جدی دارند. کمتر ارگانی را می‌بینیم که مثل این مرکز مدیرانشان نسبت به کارشان پایبند باشند.

ما دوستانی داریم که هم در حوزه و هم در دانشگاه درس خوانده‌اند و در بخش‌های مختلف مرکز همچون فنی و تحقیقات مشغول به فعالیت هستند. دوستانی که طلبه و مهندس‌اند یا دوستانی که طلبه نیستند، ولی خود را وقف مسائل دینی و مذهبی کرده و مشغول خدمت هستند، همه این بزرگواران‌ از جمله رموز ماندگاری مرکز به شمار می‌روند.

کار مرکز را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

◊ کارهای بسیار خوبی در مرکز انجام شده است؛ ولی هنوز در جهت کار اصلی‌مان کارهای بسیاری باقی‌مانده که باید انجام دهیم. سال گذشته که به همراه مدیران دستگاه‌های فرهنگی خدمت مقام معظم رهبری رسیدیم، ایشان تعبیری داشتند که برای بنده خیلی دلنشین بود. ایشان فرمودند نگاه نکنید که چقدر کار خوب کرده‌اید، بلکه نگاه کنید که چقدر کارهای خوب می‌توانستید انجام دهید و نکردید. مفهوم فرمایش ایشان این بود که با این امکاناتی که به ما داده شده، چه کارهایی می‌توانستیم انجام دهیم، ولی انجام نداده‌ایم. بنده فکر می‌کنم که امکانات و فرصت‌های خیلی خوبی در اختیارمان قرار گرفته و حمایت‌های خیلی خوبی را حضرت آقا و دفتر ایشان از این مجموعه داشته‌اند و با توجه به این امکاناتی که ما داشتیم، بهتر از این هم می‌توانستیم باشیم.

امیدوارم بعد از ما کسانی بیایند و نقاط ضعف‌مان را جبران کنند و در پیشبرد اهداف مرکز موفق‌تر باشند. به طور کلی، بنده مرکز را موفق می‌دانم و در ارتباطی که با مجموعه‌ها و مراکز دیگر دارم، این مرکز را جزء مجموعه‌های موفق می‌بینم.

اطلاعات تکميلي

  • تاریخ انتشار نسخه چاپی: سه شنبه, 25 اسفند 1388
  • صفحه در فصلنامه: صفحه 108
  • شماره فصلنامه: فصلنامه شماره 29
بازدید 10417 بار
شما اينجا هستيد:خانه