کلید واژه ها: فضای سایبر، جرم سایبر، پیشگیری اجتماعی سایبری، هنجارهای اخلاقی سایبری.
مقدمه
آنچه به موازات سادهسازی و تنوع بخشیدن به کارکردهای انعطافپذیر رایانهها، بهرهبرداری گستردهتر و متنوعتر از سیستمهای رایانهای شخصی(Personal Computer (PC)) را به نحو باورنکردنی توسعه داد و به آن وجههای جهانی بخشید، امکان اتصال آنها به یکدیگر از طریق ارتباطات الکترونیک(Electronic Communication) است. این امر اشتراکگذاری کارکردها و اطلاعات میان رایانهها را میسر ساخت و بهتدریج شبکهای جهانی به وجود آمد و فضایی به نام فضای سایبر (Cyber Space) شکل گرفت بهطوری که از دنیای فیزیکی کاملاً متمایز بود و ویژگیهایی داشت که نمونههای آن در داستانهای تخیّلی آمده بود.(1)
بدیهی است تمامی این پدیدههای تأثیرگذار و تحولآفرین، متناسب با شرایط جدیدی که بنیان مینهند، فرهنگ(Culture) و هنجارهای(Norms) جدیدی را بهوجود میآورند. هدف از وضع و اجرای این هنجارها، بهرهبرداری صحیح و سودمند از ابزارهای نوظهور برای تحقق اهداف مشروع پیشبینی شده است. به عبارت دیگر، به دلیل آنکه در خصوص نحوة بهرهبرداری از آنها و تمیز رفتارهای هنجارمند از ناهنجاریها، هیچگونه پیشینه و سابقهای وجود ندارد، یک اقدام عاقلانه و منطقی این است که مراجع واضع هنجارها، فلسفه وضع و ماهیت آنها را برای مخاطبان و کاربران شرح دهند. حال با توجه به این مسائل، به نظر میرسد فضای سایبر نه تنها از این قاعده مستثنی نیست، بلکه ضرورت آن بسیار بیشتر احساس میشود؛ هرچند به نظر میرسد مسأله هنجارمندسازی فضای سایبر به یک معادلة چند مجهولی شبیه است که حل آن به سادگی امکانپذیر نیست. در این فضا، همه چیز با همه چیز مرتبط و بر هم تأثیر میگذارند. آنهم نه در یک گستره محدود و مشخص، بلکه در یک دنیای بیکران که به واقع هیچ حد و مرزی برای آن قابل تصور نیست.
این نوشتار بر آن است یکی از شقوق پیشگیری از جرایم و انحرافهای سایبری را که در نوع خود یک اقدام بنیادین و اساسی محسوب میشود. یعنی پیشگیری اجتماعی و میزان کارآیی آن را در نهادینهسازی هنجارهای اخلاقی سایبری مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد. در این راستا، در فصل اول به کلیاتی راجع به مفهوم و ماهیت پیشگیری اجتماعی از جرایم اشاره میگردد. سپس در فصل دوم، نحوه اجرای کارکردهای پیشگیرانه اجتماعی بر روی ناهنجارییهای سایبری بررسی میشود و در فصل سوم، برای این که نگاهی واقعگرایانه و منطقی از این الگو بهدست آید، محدودیتها و موانع آن تشریح میگردد. در پایان، در مقام نتیجهگیری و پیشنهادات، میزان کارآیی این الگو در نهادینهسازی هنجارهای اخلاقی سایبری تحلیل و ارزیابی میشود.
فصل اول: مفهوم پیشگیری اجتماعی از جرم و انحراف
در خصوص پیشگیری از وقوع جرایم و انحرافها، تا به حال، بهویژه طی سه دهه اخیر، الگوهای بسیاری بر اساس معیارهای گوناگون مورد آزمون قرار گرفتهاند که هر یک با نواقص و کاستیهایی همراهند. اما یکی از آنها با عنوان پیشگیری اجتماعی(Social Prevention) و وضعی(Situational Prevention)، چندی است توجه جرمشناسان و متخصصان پیشگیری را به خود جلب کرده، تا حدی که در خصوص عناوین مجرمانه بسیار مهمی نظیر فساد(Corruption) و جنایات سازمان یافته فراملی(Transnational Organized Crime)، در اسناد بینالمللی کاربرد آنها مقرر شده است.
در این رابطه، گروهی از جرمشناسان معتقدند برای اینکه یک جرم بر اساس مبانی جرمشناختی، یعنی علتشناسی جرم، محقق گردد، باید سه عنصر با یکدیگر جمع شوند که عبارتاند از: انگیزه (Motive)، فرصت(Opportunity) و ابزار(Tool).
چنانچه بتوان انگیزههای مجرمانه را خنثی کرد، خودبهخود جرمی ارتکاب نخواهد یافت. از اینرو با توجه به اهمیت این عنصر، از آن به عنوان قاعده مثلث جرم یاد میشود.
اما بسیاری از افراد هستند که انگیزههای مجرمانه و منحرفانه بسیار و متنوعی در آنها بیدار میشود که برای عملی ساختن آنها مترصد دستیابی به دو عنصر دیگر، یعنی فرصت و ابزار مناسب هستند. چنانچه یکی از این دو عنصر فراهم نیاید، امکان تحقق انگیزه وجود نخواهد داشت. مجموعه اقدامات جلوگیری از دستیابی مجرمان بالقوه به فرصت و ابزار ارتکاب جرم تحت شمول تدابیر پیشگیرانة وضعی از جرم قرار میگیرند که به مجال دیگری موکول میگردند.
اما وظیفه رفع انگیزههای مجرمانه و منحرفانه به عهده کارکردهای پیشگیرانهای است که از آنها به عنوان پیشگیری اجتماعی یاد میشود. بهطور کلی، این کارکردها در دو شاخه پیشگیری اجتماعی جامعهمدار (Social Based – Crime Prevention)و پیشگیری اجتماعی رشدمدار(Developmental Based – Crime Prevention) قرار میگیرند. در ادامه بهاختصار این مفاهیم معرفی میشوند.
گفتار اول: پیشگیری اجتماعی جامعه مدار
همانطور که از عنوان این پیشگیری پیدا است، عوامل اجتماعی جرمزا و انحرافزا در یک جامعه معین را هدف قرار میدهد، بهعبارت دیگر، با اقداماتی که در این راستا به اجرا در میآید، تلاش میشود زمینههایی اجتماعی را که سبب بروز انگیزهای مجرمانه و منحرفانه میشود برطرف گردد. بهعنوان مثال، با برنامهریزی صحیح در حوزه اشتغال و از بین بردن نسبی فقر، میتوان امیدوار بود زمینههای بروز انگیزههای مالی یا حتی انتقامجویانه که در اثر احساس فقیر بودن به افراد جامعه دست میدهد، تا حد زیادی از بین برود یا اینکه اگر افراد جامعه از مضرات و لطمات ناشی از اعتیاد به مواد مخدر یا روانگردان آگاهی یابند، از آلوده شدن به این مخدرات خودداری خواهند کرد و نه تنها از مجرم شدن خود جلوگیری میکنند که زمینه بروز انگیزههای مجرمانه بسیار وحشتناکتر بعدی که در اثر اعتیاد به این مواد در آنها به وجود میآید، نظیر سرقت، قتل، یا به فحشا کشاندن نزدیکان نیز از بین خواهد رفت.
اما یکی از مهمترین اقداماتی که به نظر میرسد عمر آن به قبل از مطرح شدن الگوی پیشگیری اجتماعی باز میگردد، تدوین کدهای رفتاری (Codes of Conduct) برای مشاغل مختلف بهویژه مشاغلی است که از حساسیت زیاد برخوردارند. منظور از کدرفتاری مجموعه قواعد وضع شده برای دستاندرکاران یک حوزه خاص است تا آنها با ماهیت کار خود و همچنین عواقبی که در اثر نقض شرایط حاکم بر آن متحمل خواهند شد، آشنا گردند. شایان ذکر است این مسأله تا آنجا اهمیت یافته که نه تنها در قوانین و مقررات ملی، که در اسناد ارشادی و الزامآور مختلف بینالمللی نیز برای تعدادی از مشاغل و حوزههای حساس، از کشورها خواسته شده کدهایی را در قالب قانون یا مقررات دولتی وضع کرده و به اجرا درآورند. بهعنوان مثال، پیشنویس سند بنگلور راجع به اصول بینالمللی رفتار قضایی(Bangalore Draft: International Principles For Judicial Conduct) که در فوریه 2001 توسط مقامات قضایی آسیا و آفریقا تنظیم شد و به تصویب رسید، حاوی اصول رفتار قضایی است.
گفتار دوم: پیشگیری اجتماعی رشدمدار
دومین اقدام مهمی که برای خنثیسازی عوامل اجتماعی جرمزا و انحرافزا اتخاذ میگردد تا زمینههای بروز انگیزه جرم و انحراف فراهم نگردد، تدابیر پیشگیرانه اجتماعی رشدمدار است. منظور از پیشگیری رشدمدار مجموعه اقداماتی است که در طول دوران رشد و تکامل شخصیتی و جسمی نسبت به کودکانی(2) که درمعرض ارتکاب این اعمال قرار دارند به اجرا در میآیند. البته تقریباً هیچ کودکی را نمیتوان یافت که در معرض ارتکاب جرم قرار نداشته باشد، زیرا به اقتضای زندگی در جامعه و تماس اجتنابناپذیر با افراد گوناگون، بعید است با ارتکاب انواع جرم و انحراف آشنا نشود، اما امکان رساندن چنین معضلاتی به کمترین حد وجود دارد.
با توجه به اینکه این نوع پیشگیری، برخلاف پیشگیری جامعهمدار با قشر جوان و نوجوان سر و کار دارد، خطمشیها و اقداماتی که وضع و اجرا میشود، رویکردی تربیتی و آموزشی دارد.
در اینجا سعی میشود قدرت شناخت و تمیز آنها تقویت گردد و مهارتهای زندگی اجتماعی را بیاموزند تا بتوانند به هنگام مواجهه با معضلات، بهویژه طیف گسترده جرایم و انحرافها، از خود واکنشهای منطقی و صحیح بروز دهند. آنها میآموزند چگونه خشونت خود را مهار کنند، انگیزههای مالی خود را فرو نشانند و به بهانه تفریح و سرگرمی برای دیگران دردسر ایجاد نکنند. تمامی اینها الفبای یک زندگی متمدن و هنجارمند است که گروههای کمسال باید فرا بگیرند؛ هرچند کودکان در معرض خطر، نیازمند توجه بیشتری هستند.
فصل دوم: پیشگیری اجتماعی از جرایم و انحراف های سایبری
پس از آشنایی اجمالی با ماهیت و کارکردهای پیشگیری اجتماعی از جرایم و انحراف، در این فصل نحوه اجرای آنها برای پیشگیری از جرم و انحراف سایبری مورد بررسی قرار میگیرد. اما پیش از آن، برای اینکه این راهکارها به طور کارآمد و مؤثر تدوین گردند و به اجرا درآیند، باید مطالعات مقدماتی و پیشنیاز متنوع و عمیقی را به انجام رساند. از جمله مهمترین آنها شناسایی هویت و خصوصیات مجرمان و منحرفان سایبری بر اساس انگیزههای هر یک و همچنین، شناسایی هویت و خصوصیات بزه دیدگان سایبری (Cyber Crime Victims) و ارزیابی خطرپذیری(Risk Assessment) آنها برای جهتدهی نوع و میزان آموزشهای پیشگیرانه است. سپس با توجه به نتایج بهدست آمده، میتوان بر اساس الگوهای کلی پیشگیری از جرم، راهکارهای قابل اجرا و مؤثری را پیشنهاد داد. با این حال، این مباحث به مجال دیگری موکول میگردد.
گفتار اول: پیشگیری اجتماعی جامعه مدار سایبری
در فصل گذشته ملاحظه شد، این اقدامات در دو حوزه عام و اختصاصی قابل اجرا هستند. در اینجا مباحث پیرامون پیشگیری جامعهمدار خاص با محوریت کدهای رفتاری مطرح میگردد.
بهطور کلی، با کدهای رفتاری میتوان گروههای خاصی را که وظیفهای به آنها سپرده شده، در مقابل اعمال خود پاسخگو نگه داشت. از جمله آنها، گروههای مشاغل هستند که در حوزههای مختلف به فعالیت میپردازند و چون که به متصدیان شبکهای خود، دادههای واجد ارزشی را واگذار کردهاند تا با رعایت سه اصل محرمانه بودن(Confidentiality)، تمامیت(Integrity) و دسترسپذیری(Availability) در فضای سایبر منتشر کنند، ضروری است متناسب با حرفه، نوع و میزان اطلاعات آنها و دیگر شرایط،کد رفتاری مربوط را برای آنها تدوین کنند. شایان ذکر است، در این مورد تاکنون برای بعضی مشاغل و موضوعات حساس، از سوی مراجعه مهم و معتبر بینالمللی، کدهای رفتاری نمونهای منتشر شده است. برای مثال، بهتازگی برای فعالان عرصه تجارت الکترونیکی و بازاریابی شبکهای(Network Marketing)، کدهای رفتار یکسانی تدوین شده تا از وقوع جرم و تخلفهای مرتبط با پیامهای تجاری ناخواسته الکترونیکی (اسپم) (Spam) جلوگیری شود.
اما گروه دیگری که کدهای رفتاری برای آنها از جمله ضروریات شغلی است، ارائه دهندگان خدمات شبکههای اطلاعرسانی رایانهای هستند. آنها در حقیقت پل ارتباطی میان دنیای فیزیکی با فضای سایبر محسوب میشوند و نسبت به بقیه دستاندرکاران این حوزه، افزون بر اینکه توانایی اقدامات بسیار متنوع و گستردهای را دارند، مسئولیتهای خطیری نیز بر دوش آنها گذاشته شده است. این افراد بهراحتی میتوانند امکان نفوذ به پایگاهها را فراهم کنند یا اطلاعات حساس و کلیدی راجع به آنها را در اختیار افراد ناصالح قرار دهند.
به دلیل وجود چنین شرایطی، چندی است بر نحوه عملکرد ارائه دهندگان خدمات شبکهای نظارت بیشتری صورت میگیرد که از جمله مهمترین آنها اقدامات انجام شده در جهت نظارت بر حفظ حریم آنلاین افراد از سوی این ارائه دهندگان خدمات است0 آنها بهراحتی میتوانند علاوه بر امکانپذیری ساختن شنود و ردیابی ارتباطات الکترونیکی، دسترسی به پایگاههای دادهای که ورود افراد غیرمجاز به آنها ممنوع است یا اطلاعات شخصی (Personal Information) و شخصی حساسی را که خود آنها برای پیشبرد فعالیتهای شبکهای جمعآوری کردهاند میسر سازند.
گفتار دوم: پیشگیری اجتماعی رشدمدار سایبری
به نظر نمیرسد کسی در این واقعیت تردید داشته باشد که نه تنها نسل جوان و نوجوان جامعه ما، بلکه بدون استثنا در تمامی جوامع، توانسته است تعامل بهتری را با فضای سایبر برقرار کند. البته چندان جای شگفتی نیست، زیرا نسل گذشته امور خود را در دنیای فیزیکی به پیش میبرده و شاید لزومی ندیده با این فضای جدید انس بگیرد، در حالی که نسل جدید با این فضا رشد یافته و از همان ابتدا هر آنچه پیرامون خود مشاهده کرده، رنگ و بوی سایبری داشته است.
به هر حال، این وضعیت بیم و امیدهایی را برانگیخته است. از یک سو، میتوان امیدوار بود نسل جدید در برپایی هرچه سریعتر یک جامعه اطلاعاتی(Information Society) تمام عیار، مبتنی بر اصول و قواعد حاکم بر این فضا، همت لازم را داشته باشد. اما از سوی دیگر، باید آنها را از خطرات و آسیبهای فراوان این فضا مطلع کرد تا با گرفتاری در آنها، نتیجه عکس حاصل نشود. درادامه، راهکارهایی که بیشتر نسبت به کودکان قابلیت اجرا دارند و متولیان تربیتی و آموزشی گوناگون آنها را هدف قرار میدهند، با اجمال مورد بررسی قرار میگیرند:
1. اقدامات مداخله آمیز والدین
اولین محیطی که توجه متصدیان پیشگیری رشدمدار را به خود جلب میکند، خانواده و به تبع آن والدین است. چنانچه بتوان در ابتدا توصیهها و آموزههای لازم را به والدین منتقل و آنها را با خطرات و در عین حال مزایا و مطلوبیتهای فضای سایبر آشنا کرد، میتوان امیدوار بود تا حدود زیادی اهداف این تدابیر به ثمر بنشیند. برای مثال، یک برنامه آموزشی برای والدینی که فرزندان آنها با اینترنت کار میکنند، میتواند حاوی این نکات باشد:
- ایجاد حس مسئولیتپذیری و توانایی انتخاب گزینههای سالم به هنگام استفاده از اینترنت (بهعبارت دیگر، نحوه استفاده صحیح از اینترنت).
- تصمیمگیری بهجا و مناسب درباره محتوایی که قرار است مشاهده کنند.
- آموزش نحوه رویارویی با محتوای نامناسبی که ممکن است مشاهده کنند و کاهش عواقب آن. در واقع، در اینجا ابتدا باید به خود والدین آموزش داد تا بدانند چگونه این رهیافتها را نسبت به کودکان خود اتخاذ کنند.
2. تدابیر همیاری همسالان
از عوامل مهمی که در کنار والدین، مربیان و دیگر مسئولان آموزشی و تربیتی فرزندان میتوان نقش مهمی در شکلگیری شخصیت کودکان در استفاده از فضای سایبر داشته باشند، فرزند یا اطرافیان بزرگتر آنها هستند. البته اگر چنین مسئولیتی به آنها سپرده شود، برای خود آنها نیز مفید خواهد بود. زیرا برای اینکه وجهه خود را در برابر کوچکترها از دست ندهند، سعی میکنند مرتکب اقدامات ناشایست نشوند؛ چرا که به خوبی میدانند کوچکترها رفتارهایشان را تعقیب میکنند و منتظر تقلید از آنها هستند.
3. تدابیر کاربری صحیح(Acceptable Use Policies)
این خط مشیها، یک سری راهکارها و انتظاراتی راجع به نحوه فعالیت آنلاین افراد هستند که به نحو روزافزونی در مدارس، منازل و کتابخانهها بهکار میروند. مبانی نظری آنها، مسئولیتپذیر کردن کودکان در برابر محتوایی است که ایجاد میکنند و رفتاری که بروز میدهند است. آنها یاد میگیرند در برابر مسائل مختلفی که ممکن است در فضای سایبر تجربه کنند، گزینههای شایستهای داشته باشند. به این ترتیب، با مهارتهای استفاده صحیح از اینترنت آشنا میشوند. البته اگر قرار است این خط مشیها مؤثر واقع شوند، باید برای موارد نقض عمدی، واکش یا ضمانت اجراهای متناسب اعمال کرد؛ مانند عدم اجازه استفاده از اینترنت، تماس با والدین. اگر موارد نقض به مدرسه مربوط میشود، حبس دانشآموز و اگر به منزل مربوط میشود، حبس در منزل. اما باید از موارد نقض غیرعمدی و تصادفی نیز به عنوان فرصتی برای آموزش کاربران در خصوص نحوه اجتناب آنها از مواجهه آتی با این گونه مسائل، نحوه برچیدن آنها از روی صفحه نمایش و در صورت لزوم، گزارش به ارائه دهندگان خدمات اینترنتی بهرهبرداری کرد.
4. تدابیر کاهنده آثار سوء (After The Fact Strategies)
یکی از نکات غیرقابل انکار این است که تمامی اقداماتی که در زمینه عدم مواجهه کودکان با مسائل صریح جنسی به اجرا در میآیند، صددرصد نتیجهبخش نبوده و سرانجام این امکان وجود دارد که کودکان از راههای گوناگون با این موضوعات مواجه شوند. از اینرو اگر دسترسی به این محتواهای ناشایست اجتنابناپذیر است، باید اقداماتی اتخاذ گردد تا آثار نامطلوب مواجهه با آنها به کمترین حد برسد. یک راهبرد مناسب میتواند آموزش به کودک باشد که در صورت مواجهه با اینگونه مسائل آنها را گزارش کند و کمک بخواهد.
به این ترتیب، والدین یا مربیان نباید کودکی را که در اثر مواجهه با این مسائل از آنها کمک طلبید، مجازات کنند. متأسفانه برخی برخوردهای نابجا باعث شده کودکانی که با چنین صحنههایی مواجه میشوند،بیشتر بیم آن را داشته باشند که بزرگترهای آنها چه واکنشی نشان خواهند داد. واکنش نادرست میتواند آثار معکوس و عواقب ناهنجاری را به دنبال داشته باشد. کودکان باید بتوانند چنین مسائلی را در فضایی آرام و آزاد و نه مضطرب از تنبیه و مجازات مطرح کنند.
5. تدابیر آموزشی
الف) آموزش سلامت اینترنت (Internet Safety Education): بحث آموزش سلامت کودکان یکی از مقولههای اصلی در دنیای فیزیکی محسوب میشود. به عنوان مثال، باید نحوه رد شدن از خیابان، برخورد با غریبههایی که به آنها نزدیک میشوند و واکنش به آتشسوزی منزل را به آنها آموخت. هدف از آموزش آنها این است که چنانچه به تنهایی با چنین شرایطی مواجه شدند، بدانند چگونه با آنها مقابل کنند.
آموزش سلامت کودکان در اینترنت نیز چنین هدفی را دنبال میکند. تحقیقات نشان داده بسیاری از دانشآموزان از طریق تجربه یاد گرفتهاند چگونه در اینترنت از خود محافظت کنند؛ اما این فرایند آموزشی به کودکان یاد میدهد برای عدم مواجهه با موقعیتهای ناامن، چه کارهایی انجام دهند و چه کارهایی انجام ندهند. همچنین، مهارتهای تفکر و قضاوتهای والدین و مربیان و دیگر اعضای جامعه که میخواهند به کودکان شیوههای مقابله با خطرات زندگی را بیاموزند، آموزش داده میشود. در اینجا خطرات پیرامون تبیین میشوند تا هنگامی که با آنها مواجه شدند، دچار اضطراب نشوند.
ب) ادبیات اطلاعات و رسانه (Information And Media Li): منظور از ادبیات اطلاعات، مجموعهای از توانمندیها است که به اشخاص توانایی شناسایی اطلاعات مورد نیاز آنها را میدهد تا این اطلاعات به شکل مؤثر بازیابی کرده و یافتهها را ارزیابی کنند و به شکل نقادانهای منبع آن را جویا شوند، اطلاعات گزینش شده را در مجموعه دانش خود وارد کنند، برای تحقق یک هدف خاص از آنها استفاده مؤثری بهعمل آورند. شرایط اقتصادی، حقوقی و اجتماعی حاکم بر استفاده از آنها را درک کنند و با رعایت موازین اخلاقی و قانونی به آنها دسترسی یابند و در نهایت مورد استفاده قرار دهند.
ادبیات رسانه که اصطلاح جدیدتری است، به دو شیوه بنیادین مفهوم ادبیات اطلاعات را توسعه میدهد. اول اینکه مفهوم اطلاعات را به تمامی اشکال رسانهای و نه فقط چاپی تسری میدهد. هرچند هیچگاه ادبیات اطلاعات به نسخ چاپی محدود نبوده، ولی در عمل آنچه ابتدا به ذهن متبادر میشود، همان است.
دومین شیوه، که از گزینه اول نیز مهمتر است اینکه ادبیات رسانه توانایی تولید و برقراری ارتباط با دیگران را هم که در حقیقت برای جلب منافع آنها است، در بر میگیرد. همچنین، برخی تحلیلگران معتقدند آموزش رسانه بر اطلاعاتی متمرکز است که از طریق رسانههای ارتباط جمعی انتقال مییابند، مانند روزنامهها، برنامههای تلویزیونی و نظایر آن. برخی به این تعریف، میزان درکی که مخاطبان در تبیین مفهوم اطلاعات دریافتی از محتوای رسانه بهدست آوردهاند را نیز اضافه میکنند.
نیاز به ادبیات رسانه و اطلاعات، از سوی بیشتر مربیان و مسئولان کتابخانههایی که در یک تحقیق مورد سؤال قرارگرفتهاند، تأکید شده است. به نظر آنها، نوجوانان، یعنی دانشآموزان، هیچ نظری درباره اطلاعات دریافتی از اینترنت ندارند. به همین دلیل برای آنها باید دورههای آموزشی مهارتافزایی مرتبط با ادبیات اطلاعات و رسانه را برگزار کرد.
6. تدابیر الزام آور کار برای اینترنت
بعضی دبیران برای اینکه استفاده صحیح از اینترنت را در قالب یک عمل الزامآور به کودکان بیاموزند، برای هر مبحث درسی، فهرستی از پایگاههای مجاز و مناسب را تهیه کرده و از دانشآموزان میخواهند در مهلت تقریبی متناسب داده شده، به تمامی آنها مراجعه و مطالب درسی مربوط را مطالعه و استخراج کنند. به این ترتیب، دانشآموزان زمان پرداختن به محتواهای نامناسب و غیرقانونی را نخواهند داشت.
7- تدابیر رسانه ای
چون بسیاری از والدین و مربیان، اطلاعات زیادی راجع به ضرورت سلامت اینترنت یا ماهیت و میزان خطرات آن ندارند، غالبا نمیدانند چه چیزی را باید یا نباید انجام دهند. از اینرو یا با این قضیه خودبینانه برخورد میکنند و هیچ اقدامی در جهت حفاظت از فرزندان خود در اینترنت به عمل نمیآورند یا اینکه با مبالغهآمیز خواندن خطرات، معتقدند هرزهنگاری و مرتکبان جنسی در اینترنت، گستردگی و شیوع فراگیر دارند.
با این حال، برنامههای رسانه عمومی به خودی خود نمیتوانند آموزش جامعی از این موضوعات پیچیده ارائه دهند. آنها برای انعکاس پیامهای تا حدودی ساده کارایی دارند. برای مثال، در اواخر دهه 80، در ایالات متحده امریکا یک برنامه تبلیغاتی بزرگ در راستای آگاهسازی عموم اعلام میداشت: «ساعت دهشب است، آیا میدانید فرزند شما کجاست؟ به همین ترتیب، یک برنامه مشابه در خصوص سلامت اینترنت میتواند پیامی این چنین منعکس کند: «فعالیتهای آنلاین امروز فرزند شما چه بوده است؟»؛ یا «شما هم میتوانید یاد بگیرید چگونه از فرزند خود در اینترنت محافظت کنید»؛ یا برای ترغیب مردم به قرار دادن رایانهها در قسمتهای عمومی منزل این پیام پخش میگردد: «آیا به خودتان اجازه میدهید یک غریبه در اتاق خواب فرزند شما باشد.»
فصل سوم: محدودیت های پیشگیری اجتماعی از جرایم و انحراف های سایبری
پس از آشنایی با انواع راهکارهای پیشگیرانه اجتماعی جامعهمدار و رشدمدار سایبری، در ادامه محدودیتهای حاکم بر اجرای موفق آنها مورد بررسی قرار میگیرد. بی تردید، بررسی آنها میتواند در اتخاذ تصمیمهای واقعگرایانه و منطقی بسیار راهگشا باشد.
گفتار اول: محدودیت های ناشی از ماهیت تدابیر پیشگیرانه اجتماعی
یکی از نکات بسیار مهمی که باید در خصوص تدابیر پیشگیرانه اجتماعی مورد توجه قرار داد، این است که به لحاظ اقدامات زیربنایی و اساسی که در دستور کار قرار میگیرد، نمیتوان انتظار داشت همانند تدابیر پیشگیرانه وضعی یا ضمانت اجراهای کیفری و غیرکیفری، در کوتاه مدت نتایج محسوس و قابل مشاهدهای به دست آید. البته این مسأله هیچگاه از دیدگاه جرمشناسان و متخصصان پیشگیری یک نقطهضعف محسوب نمیشود؛ زیرا این تدابیر زیربنای فکری و شخصیتی بزهکاران و بزهدیدگان بالقوه را هدف قرار میدهند که در صورت تحقق اهداف پیشبینی شده، جامعهای سالم و متعهد به رعایت هنجارها و ارزشهای پذیرفته شده بهوجود خواهد آمد. با این حال، بیشتر مسئولان اجرایی چنین دیدگاهی را ندارند.
آنها میخواهند در کوتاه مدت آثار مقابله با جرایم را مشاهده کنند و آن را در کارنامه خود به ثبت برسانند و به همین دلیل، حاضرند هزینههای بیشتری در راستای اتخاذ و اجرای انواع تدابیر پیشگیرانه وضعی و ضمانت اجراهای کیفری و غیرکیفری متحمل شوند؛ اما در کوتاه مدت نتایج مقطعی بهدست آورند. از اینرو متأسفانه به دلیل وجود چنین تفکری، چندان به سیاستهای پیشگیرانه اجتماعی بها داده نمیشود.
گفتار دوم: محدودیت های ناشی از فضای سایبر
یکی از مبهمترین موانع طبیعی یا به عبارت بهتر از اجزای جداییناپذیر فضای سایبر، امکانپذیر بودن انجام تمامی فعالیتهای رایانهای و بهخصوص شبکهای در خلوت(Privacy) است. خلوت از آن جهت که باعث میشود شخص به سرعت بدون مشاهده کسی یا حتی بهتر از آن، بیآنکه کسی اجازه داشته باشد به حریم او تعرض کند، مطابق میل خود عمل کند و این یک مانع برای تدابیر پیشگیرانه اجتماعی محسوب میشود. با قبول اینکه وظیفه یا بهعبارت بهتر رسالت اصلی تدابیر اجتماعی، نهادینه کردن عدم توجه به انگیزههای مجرمانه و منحرفانه درونی است، اما نباید از یاد برد که محیط نیز بر غلیان یا فروکش کردن این انگیزهها تأثیر قابل توجهی دارد. در دنیای فیزیکی، بسیاری افراد حتی در جایی که تدابیر پیشگیرانه وضعی وجود ندارد تا فرصت و ابزار ارتکاب جرم را سلب کنند، باز هم به دلیل اینکه در یک محیط بیگانه به سر میبرند و انواع احتمالها از ذهن آنها عبور میکند، کمتر انگیزههای درونی آنان بیدار میشود.
در حالیکه فضای سایبر این امکان را فراهم آورده که در خصوصیترین و ایمنترین مکان، زمینههای ارتکاب شدیدترین ناهنجاریها فراهم گردد، که اگر کسی بتواند انگیزههای خود را سرکوب کند و در این فضای بیکران در میان انواع فرصتهای مغتنم مجرمانه و منحرفانه لغزشی از او سر نزند، یکی از نمونههای بارز خود ساخته سرکوب کننده هوای نفس خواهد بود.
همین مزیت، یعنی امکان ارتکاب در حریم امن در کنار ناشناس نگهداشتن هویت واقعی، باعث شده بسیاری از افراد در فضای سایبر و در دنیای فیزیکی دو چهره یا شخصیت متفاوت از خود بروز دهند. این افراد، به دلایل بسیار در دنیای خارج هیچگاه تمایلات منحرفانه و مجرمانه خود را بروز نمیدهند و نزد همگان به عنوان یک چهره معتبر و واجد احترام شناخته میشوند. اما زمانی که در خلوت پای رایانه مینشینند و به فضای سایبر وارد میشوند، انواع تمایلات ناهنجار آنها بیدار میشود. نمونههای بسیاری مشاهده شده که برای مثال شخصی مربی برجسته یک مدرسه بوده و در طول زندگی خود هیچ خطایی از او سر نزده، اما چون که توانسته در فضای سایبر با یک شخصیت متفاوت ظاهر شود و به زعم خود شخصیت واقعی خود را از دیگران بپوشاند، تمایلات آزارگری یا آزاربینی جنسی او(Sado-Masochism) بیدار شده و تا آنجا پیش رفته که در دنیای فیزیکی منجر به مرگش شده است.
نتیجه گیری: کارایی راهکارهای پیشگیرانه اجتماعی سایبری در نهادینه سازی اخلاق سایبری
آنچه تلاش شد در این مختصر نوشتار تبیین گردد، راهکارهای جرمشناختی رشدمدار و جامعهمدار پیشگیری اجتماعی از ناهنجاریهای مجرمانه و منحرفانه سایبر و میزان کارایی و نتیجهبخش بودن آنها بود. با ملاحظه محدودیتهای حاکم، محرز گردید که گزینه سادهای پیشرو قرار ندارد. اما آثار مثبت و سازنده آن، در صورت حصول نتیجه، به مراتب از تمهیدات پیشگیرانه وضعی و ضمانت اجراهای کیفری و غیرکیفری ماندگارتر و امیدوارکنندهتر است.
حال باید دید این راهکارها تا چه اندازه در خصوص موضوع اصلی این نوشتار، یعنی نهادیهسازی اخلاق سایبری کارایی دارند.
تا به اینجا مطلبی راجع به این موضوع مطرح نگردید، زیرا فرض بر این گذاشته شده که مخاطبان این متن بهخوبی بر آن اشراف دارند و اکنون به واقع، خواهان آشنایی با معادل واقعی آن، یعنی پیشگیری اجتماعی از انحرافها و جرمهای سایبری، هستند.
آنچه در خصوص مفهوم و ماهیت اخلاقیات سایبری(Cyber Ethics) در میان متون علمی معتبر ملاحظه میگردد، چیزی جز کد سلامت(Code Of Safe) یا رفتار مسئولانه در اجتماع سایبری نیست. طبیعی است اقداماتی که در این راستا انجام میشود، شامل آگاه ساختن از خطرات رفتار زیانبار و غیرقانونی آنلاین و یادگیری نحوه محافظت از خود و دیگر کاربران اینترنت در برابر آنها است. در اینجا بر آموزش قشر جوان تاکید ویژهای میشود؛ زیرا از توانایی بالایی برای لطمه زدن به خود و دیگران برخوردارند و به همین دلیل، عمده مفاد آموزشی آنها با محوریت استفاده ایمن و مسئولانه از فضای سایبر ارائه میگردند(37). با این حال، باید توجه داشت ترسیم راهکارهای جرمشناختی اجتماعی به این دلیل بوده که تاکنون در این حوزه نظریهپردازیهای گوناگونی صورت گرفته و بارها از ابعاد مختلف در معرض آزمون و خطا قرار گرفتهاند.
از اینرو چون هدف این دو راهکار، یعنی پیشگیری اجتماعی از جرایم و انحرافهای سایبری و نهادینهسازی اخلاق سایبری یکی است، میتوان با اقتباس منطقی و صحیح از آنها، از نتایج مثبت و سازنده آنها بهرهمند شد. تنها تفاوتی که در این میان ممکن است جلب توجه نماید، حوزه تحت شمول هر یک از اینهاست. با اینکه تاکید شده جرمشناسی به محدودیتهای حقوق کیفری پایبند نیست، اما هر نوع انحرافی را نیز در حوزه مطالعات خود وارد نمیکند.در حالیکه ممکن است همین میزان محدودیت انگاری در حوزه اخلاق سایبری رعایت نگردد و متولیان آن به خود اجازه ورود به هر حوزهای را بدهند.
در هرحال، آنچه مسلم است اینکه این دو دایره، یعنی رفتارهای غیراخلاقی و جرایم و انحرافها آنقدر همپوشانی و فصل مشترک با یکدیگر دارند که بتوان میان آنها تعامل سازندهای برقرار کرد و چون تاکنون در کشورمان هیچگونه اقدامی انجام نشده، ایجاد هماهنگی میان این دو حوزه و پیشبرد همزمان آنها میتواند آثار مثبت بسیاری بههمراه داشته باشد. راهبردهایی که میتوانند برای حل این مسأله به واقع چندمجهولی، یعنی نهادینهسازی اخلاق سایبری با کمک راهکارهای جرمشناختی پیشگیرانه اجتماعی سایبری، مثمرثمر واقع شوند عبارتاند از:
- پیش از هرچیز، باید با توجه به شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه، شناخت صحیح و واقعگرایانهای از کاربران فضای سایبر در حوزههای مختلف حاصل گردد؛
- سپس باید هنجارهای اخلاقی مربوط، که بیتردید هدف اصلی آنها بهرهبرداری مشروع و سودمند از این فضا و دوری جستن از هرگونه جرم، انحراف و در نهایت رفتارهای غیراخلاقی است، وضع گردند؛
- در گام بعد، با عنایت به راهکارهایی که به تفکیک در دو حوزه جامعهمدار و رشدمدار تبیین گردیدند، باید تلاش شود این هنجارها به نحو مطلوب و مؤثر در میان اجتماع خاص مخاطبان حوزههای مختلف تبیین و تشریح گردند؛
- در نهایت اینکه، به هنگام تدوین این هنجارها نباید از راهکارهای پیشگیرانه وضعی و همچنین ضمانت اجراهای کیفری و غیرکیفری غافل ماند. زیرا در واقع نه تنها قرار است و باید این تدابیر در آن هنجارها منعکس گردند و به اجرای صحیح آنها کمک کنند که اجرای مؤثر، متناسب و بازدارنده(38) آنها نیز وابسته به انعکاس صحیح آنها در تدابیر پیشگیرانه اجتماعی است.
در پایان، تنها به این نکته تأکید میگردد که چه خوب است در کنار حرکت پرشتاب و تا حدودی لگام گسیخته سایبری کردن امور خرد و کلان جامعه، بهویژه دسترسپذیر کردن هرچه بیشتر این فضا برای قشر جوان و نوجوان در محیطهای مختلف که نمونه بارز آن را در عزم دولت برای متصل کردن تمامی واحدهای آموزشی عالی به شبکه جهانی اینترنت شاهد هستیم، قدری به فکر ساماندهی آن بر اساس الگوهای خردگرایانه و واقعگرایانه باشیم تا آنگونه که پیدا است، بیش از این نسل جدید با چالشها و مشکلات سایبری دست به گریبان نباشد.
پی نوشت ها:
فهرست منابع:
الف) کتب و پایان نامه ها
ب) جزوات و مقالات