تعریف اعتیاد به اینترنت
با وجود پژوهشهای گسترده در سالهای اخیر در این زمینه، هنوز توافقی در بین روانشناسان در زمینه تعریف و اندازهگیری این اختلال حاصل نشده است. علاوه بر این، یک نظریه جامع که بتواند تعیین کند چگونه این اختلال به بهداشت روانی یا اجتماعی ارتباط پیدا می کند، وجود ندارد. کاپلان در سال 2002 این اختلال را چنین تعریف کرده است: «نوعی استفاده از اینترنت که بتواند مشکلات روانشناختی، اجتماعی، درسی و یا شغلی در زندگی فرد ایجاد کند». رایجترین اصطلاح «اعتیاد به اینترنت»این است که نوعی وابستگی رفتاری به اینترنت ایجاد میکند. (4)
دیویس معتقد است که اصطلاح «استفاده مرضی از اینترنت» مناسبتر از اصطلاحات دیگر است. به نظر دیویس استفاده از اینترنت صرفاً یک رفتار اعتیادآمیز نیست؛ بلکه مجموعهای از عوامل شناختی و رفتاری را در زمینه اینترنت تشکیل میدهد که روی زندگی فرد اثر منفی میگذارد.(5)
هال و پاسونز(2000) اصطلاح «وابستگی رفتاری به اینترنت» را به کار میبرند. گلدبرگ (1996) اختلال اعتیاد به اینترنت را نوعی اختلال رفتاری که به عنوان مکانیسم مواجه مورد استفاده قرار میگیرد و از معیارهای وابستگی به مواد DSM-IV (1995) گرفته شده است، میداند. (6)
گریفیتز (1998) میگوید که اختلال اعتیاد به اینترنت ممکن است از یک یا چند جنبه اینترنت ناشی شود؛ تایپ کردن، رابطه رویارویی، محتوا و فعالیتهای اجتماعی. کاندل(1998)عنوان میکند که هر نوع فعالیتی که باعث وارد شدن به اینترنت شود، یک اختلال است. اعتیاد به اینترنت به عنوان «اعتیاد رفتاری» مانند اعتیاد به قمار، پر خوری، تماشای اجباری تلویزیون و مانند آن، در نظر گرفته میشود. در این جا فرد، نه به ماده، بلکه به آنچه که در رایانه انجام میدهد یا به احساسی که در هنگام انجام آن به او دست میدهد، معتاد می شود. (7)
«بر اتر فاریست» اعتیاد را چنین تعریف میکند: «اعتیاد الگوی رفتاری ناخواسته در استفاده از یک ماده مخدر است که در شخص به طور چشمگیری درگیر استفاده از یک ماده مخدر و تأمین آن برای خود شده و نیز در فرد تمایلی به وجود میآید که پس از تکمیل دوره ترک، وادار شود تا به سوی ماده مخدر باز گردد. (8)
در عصری که در آن زندگی میکنیم، بهراحتی نمیتوان اعتیاد به اینترنت را تعریف کرد. تحقیقاتی که تا کنون انجام گرفته است، فقط آزمونهای آزمایشگاهی را شامل میشود که در نتیجه نمیتواند رابطه دقیقی بین رفتارهای ویژهای که از افراد سر میزند و علل آنها ایجاد کند. نقش این گونه تحقیقات این است که شرحی از احساسات افراد نسبت به خود و رفتارهایشان را جمعآوری کرده و نمیتواند این نتیجه را به دست بدهد که فنّاوری خاصی مثل اینترنت واقعاً عامل چنین رفتارهایی هستند. نتایجی که این تحقیقات به دست میدهند، صرفاً توصیفات ذهنی و خیالی خود محققان و پژوهشگران است که قابلیت انطابق با واقعیت موجود را ندارند. (9)
آیا اینترنت اعتیاد آور است؟
«دکتر کینگ» روانشناسی است که در مورد استفاده از اینترنت میگوید: استفاده زیاد از اینترنت به هیج وجه اعتیاد محسوب نمیشود؛ بلکه مانند سایر فعالیتهای لذتبخش است یا احیاناً مفید و ارزشمند که فردی علاقهمند بیش از اندازه معمول وقت خورد را صرف آن میکند. اعتیاد به اینترنت نیز یک بیماری روانی فیزیولوژیکی محسوب میشود. بر اساس ماهیت خاص این بیماری نسبت به سایر اعتیادها در زندگی شخص ویرانگر است. (10)
«کیم برلی» «اس یانگ» و «سای دی» پس از مطالعه خود بر روی تقریباً 500 کاربر اینترنت به این نتیجه رسیدند که استفاده از اینرنت یقیناً مانند دیگر اعتیادهای ثبت شده چون قماربازی و نوشیدن الکل میتواند موجب اختلال در زندگی علمی و اجتماعی، مالی و شغلی فرد شود. تلاشهای زیادی از سوی پزشکان و روانشناسان توجیهاتی مربوط به شخصیت و روانپویایی فرهنگی - اجتماعی، رفتاری و توجیهات زیست پزشکی میشوند. شاید بتوان گفت که همه این تئوریها قادر به تبیین کامل فرایند یک اعتیاد نیستند؛ ولی برخی از آنها در توضیح اعتیاد به اینترنت تواناترند.(11)
1. روانپویایی و شخصیت
رویکرد روانپویایی و شخصیتی، اعتیاد را بر اساس ضایعات ابتدای دوران بچگی، ارتباط با دیگر خصلتهای ویژه شخصیتی با دیگر بیماریها، و خلق و خوهای موروثی روانشناختی، توجیه میکند. برخی ممکن است به دلایل متعددی مستعد نوعی اعتیاد باشند که از انواع آن اعتیاد به الکل، هروئین، قمار یا خدمات کامپیوتری اینترنت باشد. حتی ممکن است آنها در طول دوان زندگی خود نیز به هیچ یک از اعتیادها مبتلا نشوند. از طرف دیگر، اگر یک عامل تنشزا یا ترکیبی از تنشهای مناسب در یک مقطع زمانی حساس، اثر بگذارند، شخص را برای دچار شدن به اعتیاد مستعدتر خواهند کرد. اگر شخصی نوشیدن الکل را هر چند به طور اتفاقی آغاز کند، ولی میزان مصرف خود را افزایش دهد، ممکن است دچار نوعی وابستگی به الکل شود. همین مقدمه در مورد اعتیاد به اینترنت نیز صادق است. اگر ترکیب مناسبی از زمان، شخص و اتفاق در کنار هم قرار گیرند، آنگاه ممکن است اعتیاد به وقوع بپیوندد. محتوای نظریه این است که فعالیتها با موضوع حائز اهمیت نیستند؛ بلکه این خود شخص است که برای معادله مطرح، دارای اهمیت حیاتی است.(12)
2. توجیهات فرهنگی - اجتماعی
اعتیادها با عوامل مختلفی چون: جنسیت، سن، طبقه اقتصادی_ اجتماعی، قومیت، مذهب و کشور تغییر میکند. برخی از انواع اعتیاد در میان مردمی که دارای طبقات متنوعی هستند، رایج میباشد؛ برای مثال، نوشیدن الکل بیشتر در طبقات اقتصادی_اجتماعی میانه در آمریکاییها و بومیهای ایرلندی و در میان کاتولیکها رواج دارد. در مورد افراد معتاد به اینترنت هنوز دادههای کافی در دست نیست تا بتوان گفت که آیا طبقه خاصی بر جستهتر هستند یا نه. علاوه بر این، تا کنون تنوع زیادی در میان استفاده کنندگان اینترنت وجود نداشته تا بتوان به اظهار نظرهای قطعی پرداخت.(13)
3. توجیهات رفتاری
اساس و مبنای این توضیحات مطالعات اسکینر بر روی شرطیسازی است. فرایند بدین شکل است: هر شخصی بسته به رفتاری که از او سر میزند، با یک پاداش یا تنبیه متناسب روبهرو میشود. این حالت را بدین گونه میتوان با مسأله اعتیاد و بهویژه به اینترنت مرتبط ساخت. مواد مخدر، الکل، قمار و اینترنت ارائه کننده پاداشهای مختلفی هستند. عشق، هیجان فیزیکی و عاطفی و مادی، و فرار از واقعیتها، تمام این پاداشهای مفروض هستند. اگر شخصی به دنبال این خوشیها بوده و بیاموزد که اینترنت فراهم کننده فرصتی برای فرار، دریافت عشق، یا داشتن سر گرمی است، احتمالاً در مقطع زمانی بعدی که این نیازها را احساس میکند، به اینترنت روی خواهد آورد. این امر خود باعث تقویت حالت فوق میشود و چرخ همچنان ادامه مییابد.(14)
4. توجیهات زیستپزشکی
این توجیهات بر روی عوامل موروثی و مادر زادی، نوسانات شیمیایی در مغز و ناقلهای عصبی، تکیه میکنند. بر این اساس برخی کروموزمها و هورمونها و فقدان یا زایدی برخی ناقلها و مواد شیمیایی ضروری، موجب تنظیم فعالیتها در مغز و بقیه سیستم عصبی میشوند. در نتیجه، شخص ممکن است در معرض اعتیاد قرار گیرد. در این زمینه تحقیقات قاطعی وجود دارد که نشانگر آن است که برخی داروها در جهت پر کردن فضاهای سیناپسی نورونها در مغز عمل کرده و باعث فریب مغز و فرستادن اطلاعات غلط از سوی مغز میشوند. چنین تصور میشود که یکی دلایل استفاده افراد از مواد مخدر و قمار این امر باشد. از آنجا که اینترنت دارای فرصتهای بسیار جالب و مهیج است، این تئوری در مورد اعتیاد به اینترنت نیز ممکن است مورد استفاده قرار گیرد.(15)
علائم اعتیاد به اینترنت
«مبنای تشخیص اعتیاد به اینترنت در شخص، معیارهای ویژهای میباشد که توسط برخی مؤسسات تعیین شده است.
در تحقیقات اخیر، شاخصهای جدید مورد شناسایی قرار گرفتند:
اول اینکه فرد هنگام توقف در استفاده از اینترنت یا کاهش میزان استفاده از آن، دچار بیقراری یا زودرنجی میشود.
دوم اینکه فرد از اینترنت به عنوان راه فرار از مشکلات استفاده میکند و یا اینترنت را تسکین دهنده احساساتی چون: درماندگی، گناه، اضطراب یا فشار روانی میداند.
شاخص سوم این است که شخص استفاده کننده به اعضای خانواده و یا دوستان خود در مورد میزان ساعات استفاده از اینترنت دروغ میگوید و سر انجام استفاده کننده اینترنت با وجود قیمت گزاف ارتباطش، باز هم سراغ اینترنت میرود.»(16)
«دکتر کیمبرلی اس. یانگ» از مرکز اعتیاد به اینترنت(http//netaddiclion. Com)، معتقد است که اگر فردی طی سال گذشته از میان علائم ذیل چهار علامت یا بیشتر را در خود مشاهده کرده است، در طبقه بندی«افراد وابسته به اینترنت»جای میگیرد؛ البته وی بیشتر روی اعتیاد به اینترنت تمرکز کرده است و طبقهبندی گستردهتر اعتیاد به رایانه را نادیده گرفته است:
- - آیا حتی وقتی به شبکه متصل نیستید، دائم به اینترنت و خدمات On Line فکر میکنید؟
- - آیا فکر میکنید باید اوقات بیشتری را در شبکه صرف کنید. تا احساس رضایت کنید؟
- - آیا در کنترل کردن میزان استفاده از اینترنت مشکل دارید؟
- - آیا هنگامی که سعی می کنید ارتباط خود را با اینترنت قطع نمایید یا استفاده از آن را متوقف کنید، عصبی میشوید؟
- - آیا حتی پس از اینکه تمام پولتان را صرف پرداختن هزینه اینترنت کردید و از این بابت هم دلخور شدید. باز هم به اینترنت باز میگردید؟
- - آیا وقتی به شبکه متصل نیستید، علائم وابستگی مانند: افزایش افسردگی، تغییر حالت روحی یا عصبانیت را تجربه میکنید؟
- - آیا اغلب بیش از زمانی که در نظر گرفتهاید، در اینترنت باقی میمانید؟
روانشناسان درصدد یافتن علائم دیگری برای اعتیاد به اینترنت هستند؛ علائمی که تا حدودی با معیارهای دکتر یانگ و علائم پیشنهاد گلدبرگ تفاوت دارند. این علائم عبارتاند از:
- ایجاد تغییرات فاحش در سبک زندگی به منظور صرف اوقات بیشتر در اینترنت؛
- کاهش میزان فعالیتهای فیزیکی؛
- عدم توجه به سلامت جسمی در نتیجه فعالیتهای اینترنتی؛
- اجتناب از فعالیتهای مهم زندگی به منظور صرف اوقات بیشتر در اینترنت؛
- محرومیت از خواب یا تغییر ساعات خود به جهت صرف اوقات بیشتر در اینترنت؛
- کاهش در ارتباطات اجتماعی و در نتیجه از دست دادن دوستان؛
- احساس نیاز شدید به صرف اوقات بیشتر با رایانه؛
- غفلت از تعهدات شغلی و شخصی.
در یکی از فهرستهای تستی که به روانشناسی اینترنتی اختصاص یافته است، خانم «لین رابرتز» برخی از علائم ممکن فیزیکی ناشی از استفاده زیاد از اینترنت را توصیف کرده است؛ اما او این واکنشها را لزوماً اعتیاد جدی محسوب نمیکند:
- - واکنش شرطی (افزایش قلب و فشار خون) نسبت به اتصال مودم؛
- - تغییر در وضعیت «خود آگاهی» (تمرکز کامل روی صفحه نمایش، شبیه به حالت مدینیشن یا خلسه)؛
- - رؤیاهایی که به صورت پیمایش متن ظاهر میشود (معادلMooing)؛
- - زودرنجی شدید به هنگامی که فرد یا مسألهای در «دنیای واقعی» در ارتباط عمیق شما با اینترنت وقفه ایجاد کند.
واضح است که روانشناسان جهت تعریف اعتیاد به اینترنت و رایانه، از الگوهایی که در تمامی اعتیادها مشترک است، استفاده میکنند؛ الگوهایی که شاید به ریشههای عمیقتر و جهانیتر اعتیاد اشاره میکند. (17)
سرپرست مرکز درمان اعتیاد به الکل و مواد مخدر در دانشگاه استنفورد در این مورد میگوید: اگر فردی متوجه شد که قادر نیست یک روز بدون استفاده از اینترنت سپری کند، شکی نیست که این فرد به استفاده از اینترنت معتاد شده است.
علائم دیگری که در این بارهم اشاره شده است، به شرح ذیل میباشد.
- کم بیرون رفتن از خانه؛
- صرف زمان بسیار کوتاه برای وعده غذایی؛
- شکایت دیگران از صرف زمانی طولانی در اینترنت؛
- بررسی و سر زدن به صندوق الکترونیکی چندین مرتبه در روز؛
- رفتن به سراغ اینترنت تنهایی و خلوت و زمانی که کسی در خانه نیست.»(18)
علائم هشدار دهنده
علائم هشدار دهنده خطر اعتیاد به اینترنت (دیویس، 2001 ، یانگ 1999) عبارت است از اینکه:
- آیا اشتغال فکری شخص درباره فعالیتهای قبلی بر روی اینترنت کار میکند یا جلسههای بعد را پیشبینی میکند؟
- آیا هنگام کاهش دادن یا به کار نبردن اینترنت احساس بیقراری، تغیر خلق، افسردگی یا بدخلقی میکند؟
- آیا بیشتر از آنچه که قصد دارد در اینترنت میماند؟
- آیا روابط مهم، شغل، فرصتهای تحصیلی و شغلی را برای اینترنت به خطر انداخته است؟
- آیا به اعضای خانواده، درمانگر یا دیگران برای پنهان کردن میزان استفاده از اینترنت دروغ میگوید؟
- آیا اینترنت را به عنوان شیوهای برای فرار از مشکلات یا تسکین احساس درماندگی، گناه، اضطراب و افسردگی مورد استفاده قرار میدهد؟(19)
ریشههای اعتیاد به اینترنت
علت و ریشه اعتیاد به اینترنت، از مباحث داغی است که نظریهپردازان مختلفی را به خود مشغول کرده تا نظرات قابل توجه و گوناگونی ارائه دهند. دکتر «جان گروهول» که گفته میشود توسط وی تحقیقات وسیعی در این زمینه انجام گرفته است، معتقد است: چیزی که باعث اعتیادآور شدن اینترنت شده، اجتماعی شدن است. به عقیده گروهول، جنبههایی از اینترنت که کاربران بیشترین وقت خود را در آنها سپری میکنند، با تعادل اجتماعی مرتبط است؛ به عنوان مثال، کابران با انسانهای همانند و دلخواه خود از طریق پست الکترونیکی، گروههای مباحثه یا خبری، چت، بازی با آن لاین و مانند آن وارد تعامل اجتماعی میشوند.
البته انسانها و مخصوصاً جوانان، ساعتها وقت خویش را برای کتاب خواندن، تماشای تلویزیون و مکالمه تلفنی صرف میکنند و حتی گاهی از خانواده و دوستان و محیط خویش غافل میشوند؛ ولی آیا میتوان گفت که آنها معتاد تلفن و تلویزیون هستند؟ البته که نه. سرّ اختلاف اینترنت با دیگر رسانهها و خصیصه اعتیادزای آن در این است که جوان هنگام کار با اینترنت به دنبال هویتیابی و تعامل اجتماعی است و این فرایند اجتماعی شدن است که آن را اعتیادآور میسازد.
«دکتر کیمبر لی اس یانگ» یکی دیگر از متخصصان و مخققان مسائل اینترنت، ریشه زیبندگی و اعتیاد آور بودن اینترنت را در مدلی تحت عنوان CAE به سه عامل پیوند میدهد. این سه عامل عبات اند از:
1. گمنامی: آیا تا به حال اصطلاح «شما به اندازه رازهایتان نگران هستید» را شنیدهاید؟
مسأله اعتیاد به اینترنت نیز چنین است. نه از روی قبضهای تلفن میشود فهمید و نه کسی شما را در حال خروج از کتابفروشی مخصوص بزرگسالان خواهد دید. فقط کاربر و گیرنده پیام، از این موضوع آگاهی دارند. کسی نمیتواند بفهمد شخصی که به اینترنت متصل است، مشغول چه کاری است.
2. راحتی و آسودگی: شما در خانه خود میتوانید با نوک انگشتانتان با دنیا ارتباط داشته باشید. با چند ضربه انگشت میتوانید داستانهای عاشقانه، بازیها و کتابهای بزرگسالان و دیگر چیزها را به داخل خانه خود بیاورید.
3. گریز: دکتر یانگ مینویسد: «اگر افراد در زندگی روزمره، روز بدی داشته باشند، میتوانند با مراجعه به اینترنت به تسکین و آسودگی برسند. بعضی از افراد معتاد، اینترنت را به عنوان یک مسکن دیگر به عنوان آزاد شدن یکباره هورمون آدرنالین میدانند.
بالاتر از این، شما در اینترنت میتوانید هر چیزی یا شخصی باشید. شما میتوانید وزنتان را کمتر بگویید، اگر چه سنگین وزن باشید. خود را مجرد معرفی کنید، اگر چه متاهل باشید. همچنین شما میتوانید یک زندگی تخیلی و خیالی داشته باشید. از این جهت، اینترنت میتواند باعث گمراهی افراد شود.»(20)
یکی دیگر از عوامل اساس در اعتیاد به اینترنت، وجود زمینههای گستردهای از اطلاعات و تنوع موضوعات است که میتواند اعتیادهای دیگر با رفتارهای وسواسی دیگر را به وجود آورد؛ مثلاً برای کسی که به موضوعات جنسی اعتیاد دارد، اینترنت میتواند جای خطرناکی باشد. همچنین یک مشکل اساسی این است که اینترنت فعالیتهای متنوع بسیاری دارد و این طور به نظر میرسد که بعضی از این جنبهها، حالت اعتیادی بیشتری دارند.» (21)
پیامدهای اعتیاد به اینترنت
پیامدهای اعتیاد به اینترنت و حتی کار زیاد با اینترنت که در حد اعتیاد نباشد، نتایج و پیامدهای زیانبخشی برای فرد و جامعه در پی داشته و آسیبهای شدید جسمانی، مالی، خانوادگی، اجتماعی و روانی را به همراه دارد.
1. آثار اجتماعی و روانی
یکی از پیامدهای فردی و اجتماعی اعتیاد در کار زیاد با اینترنت، انزوا و کنارهگیری اجتماعی است. «بوت نام» معتقد است که در طی 35 سال گذشته، کاهش چشمگیری در ارتباطات اجتماعی افراد در آمریکا رخ داده است. مردم کمتر به رأی گیری و کلیسا میروند، بهندرت موضوعات سیاسی را با همسایهها در میان گذاشته یا عضویت گروههای داوطلبانه را قبول میکنند، میهمانی شام کمتری دارند و کمتر به منظورهای اجتماعی دور هم جمع میشوند. این موضوع، پیامدهای عمدهای برای جامعه و فرد دارد؛ زیرا وقتی مردم از نظر اجتماعی درگیر باشند، سالمتر و خوشبختتر زندگی میکنند.»(22)
2. مشکلات خانوادگی
از دیگر پیامدهای اعتیاد اینترنتی، مشکلات خانوادگی و تاثیر آن بر روی روابط زناشویی، والدین و فرزندان است. امروزه اصطلاح «بیوه اینترنتی» برای همسر معتاد به اینترنت اطلاق میشود. آمار نشان میدهد که اعتیاد به اینترنت ممکن است به فروپاشی خانواده و طلاق منجر شود. شاید باور کردن این که شخصی همسر خود را به علت ارتباط با فرد دیگر در اینترنت ترک میکند، برای کسانی که به اینترنت اعتیاد پیدا نکردهاند، وحشتناک به نظر برسد؛ ولی این مسأله هر روز در دنیای اینترنت اتفاق میافتد.
3. عوارض جسمانی
دکتر«یانگ» معتقد است که اگر چه زمان تنها عامل تعیین کننده در تعریف اعتیاد به اینترنت نیست، ولی عموماً معتادان بین 40 تا 80 در صد از وقت خود را با جلساتی که ممکن است هر کدام حتی 20 ساعت طول بکشد، صرف میکنند و این کار باعث میشود اختلالاتی در میزان و زمان خواب کاربر به وجود آید. در موارد شدید حتی قرصهای کافئین برای تسهیل زمان طولانیتری در اینترنت بودن مصرف میشود. این اختلال، خستگی بیش از اندازه در بدن ایجاد میکند که کارکرد درسی و شغلی را تحت تأثیر قرار می دهد و ممکن است نظام ایمنی بدن را ضعیف کند و فرد آسیبپذیری بیشتری به بیماری پیدا کند.
افزون بر این، به علت عدم ورزش و حرکات مناسب، مشکلات عصبهای مچ و درد پشت، چشم درد و مانند آن به وجود میآید.» (23)
4. افت تحصیلی
بر اساس نظرسنجی مجله(usa today) که در سال 1997 منتشر شد، مشخص شد 86 درصد از معلمان معتقدند استفاده از اینترنت باعث شده تا دانشآموزان در انجام تکالیف خود کوتاهی کنند. نظرسنجی دیگر«کمبرلی یونج» نشان میدهد 58 درصد از دانشآموزان که در استفاده از اینترنت زیادهروی میکنند، افت تحصیلی دارند.
5. مشکلات کاری
دیده شده که برخی از شهروندان در ساعات کاری خود به جای آنکه به انجام وظایف بپردازند، وقت خود را در پایگاههای اینترنتی و سرگرمیهای آن میگذرانند. (24)
پیشگیری از اعتیاد به اینترنت
ایوان گلدبرگ، روانپزشکی بود که اصطلاح بیماری اعتیادزا وضع کرد. گلدبرگ و یانگ راه حلهایی را به افرادی که احساس میکنند معتاد شدهاند و یا در معرض اعتیاد قرار گرفتهاند، پیشنهاد میکند.
به گفته «گلدبرگ» در درجه اوّل، مردم باید الگوهای استفاده افراطی را بشناسند. اطلاع از علائم ابتدایی بسیار مهم است. زمانی که پشت رایانه صرف میشود و یا زمانی که صرف فکر کردن در مورد اینترنت یا فعالیتهای مربوط به اینترنت میشود، یک علامت کلیدی محسوب میشود. بر طبق نظر یانگ، گام بعدی شناخت مشکلات نهفته و زیربنایی است.
مانند انواع دیگر معتادان، آنها باید از خود سؤال کنند که چه چیزی باعث شده که خواهان فرار از زندگی روزمره میشوند؟ گام بعدی این است که به جای فرار از مشکل، به ساخت و ایجاد طرحی بپردازد تا بدان وسیله مشکل مربوط را تحت کنترل خود در آورند. فرار کردن از مشکلات توسط اینترنت و نادیده گرفتن آن در عالم واقع، موجب از بین رفتن مشکل نمیشود؛ بلکه آن را بیشتر تشدید خواهد کرد.
در آخر، فرد معتاد نیازمند برداشتن گامهایی در جهت حل خود اعتیاد است.
«یانگ» روند تدریجی کاهش استفاده از اینترنت را پیشنهاد میکند، تا هنگامی که سرانجام یک میزان«معقول و متعارفی» از زمان به دست آید. فقط به این دلیل که مردم وابسته به اینترنت میشوند، اینترنت را نمیتوان دشمن انسان پنداشت. از منافع مهم و ضروری اینترنت، سریع، راحت، اطلاعرسان و از نظر شناختی مفید بودنش را میتوان برشمرد. اینترنت در جوامع انسانی زندگی را از یک سو، ساده و از طرف دیگر، پیچیدهتر میکند و نیز مانند الکل و مواد مخدر، زمینه فرار از واقعیت و مشکلات روزانه را فراهم میکند. برخی استدلال میکنند که ارتباط متقابل با دیگر افراد از طریق «اینترنت»، به نوعی موجب پر شدن یک خلأ اجتماعی میشود. افراد قادرند هویتهای جدیدی را بپذیرند، دیگران در تعامل با این هویت جدید قرار میگیرند و شخص ممکن است این ارتباطهای اینترنتی را به عنوان یک امر واقعی تلقی کند. (25)
هنگامی که افراد غرق در فعالیتهای اینترنتی میباشند، موضوع به یک مشکل تبدیل میشود و افراد تا درجه نادیده گرفتن سلامت، روابط و مسئولیتهای خود پیش میروند، مانند اکثر لذات دیگر زندگی. راه حل کار«اعتدال و میانهروی» است.
اگر تصور میکنید به اینترنت معتاد شدهاید چه باید بکنید؟
اوّل، وحشت زده نشوید. دوم، حرفی که مختصصان این گونه بیماری میگویند که درمان این نوع بیماری وجود ندارد، حرف کاملاً بیاساسی است. در واقع، همان طور که قبلاً متذکر شدیم، این بیماری بهراحتی قابل درمان است؛ بدون این که این همه استرس و وحشت را با آن همراه کنیم. اگر شما مشکلی در زندگیتان دارید و با یک بیماری از قبیل افسردگی دست و پنجه نرم میکنید، یک روش اساسی برای درمان آن بیابید؛ یعنی ابتدا وجود این بیماری را قبول کنید و آن را مورد توجه قرار دهید. در این صورت، تمام ارکان زندگی شما به جای اوّلش باز خواهد گشت. روانشناسان رفتارهای از روی عادت و وسواس و راه علاج آن ها را مورد مطالعه و بررسی قرار دادهاند و تقریباً میتوان گفت هر روانپزشک متخصص کارکشتهای میتواند در کم کردن مدت زمان استفاده از اینترنت به شما کمک کند و نظر شما را نسبت به مشکلات یا نگرانیهایی که در زندگیتان به موجب استفاده از اینترنت بروز مییابد، معطوف نماید. در این صورت، به متخصص یا محافظان استفاده از اینترنت نیازی نخواهید داشت. (26)
مسئول کیست؟
ظاهراً در وجود بیماری اعتیاد به اینترنت مشکلی وجود ندارد. سؤال اصلی اینجا است که چه کسی را باید مقصر دانست؟ و آیا اصلاً میتوان کسی را مقصر دانست؟ آیا شخصی را که خودش داوطلبانه حاضر به شرکت در یک فعالیت اینترنتی
میشود، باید مقصر شناخت؟
این یک موضوع جدید و بسیار مهم است که امروزه قانونگذاران در مورد الکل، مواد مخدر، سیگار و حتی قماربازی حمایت شده از سوی دولت، با آن روبهرو هستند.
آیا این عرضه کنندگان مواد و محصولات اعتیادآور هستند که باید مسئولیت این مشکل را بر عهده بگیرند؟
آیا برنامهریزان و ارائه کنندگان خدمات اینترنتی، مانند فروشندگان مواد مخدر در خیابان یا عرضه کنندگان بختآزمایی، در مورد این که چگونه و چه مقدار از محصولات آنها استفاده میکنند، باید مسئول تلقی شود؟
همه افراد، به مواد مخدر و بختآزمایی معتاد نمیشوند. در واقع، به نظر میرسد که بسیاری از افراد که از اینترنت، حتی در اندازههای زیاد استفاده میکنند، هرگز معتاد آن نمیشوند.
بسیار مشکل است که تعیین کنیم چه کسی باید بار تقصیر را به دوش بکشد.
برنامهریزان و عرضه کنندگان خدمات فقط بدان اندازه مسئولیت دارند که محصولات مناسبی را تولید کرده و ضمن حفظ رقابت خود، به بهترین وجه به عرضه خدمات برای عموم مردم بپردازند. با این حال، این مصرف کنندگان هستند که باید مسئولیت فوق را بپذیرند. اگر این نظر را هم نپذیریم، آنگاه حداقل سهم هر دو گروه را در پذیرفتن تقصیر، باید مساوی بدانیم. (27)
پینوشتها: