نقش فناوری اطلاعات در جامعه امروز و نیازمندی به اخلاق

چهارشنبه, 29 شهریور 1385 ساعت 20:47
    نویسنده: دكتر سيد محمدرضا صدرى؛ عضو هیئت علمی و رئیس مرکز تحقیقات مخابرات ایران این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
این مورد را ارزیابی کنید
(1 رای)

چکیده

امروزه فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) با توجه به گسترش آن در عرصه جهانی و ابعاد گسترده اطلاعات فرهنگی اجتماعی، اقتصادی، سیاسی ناشی از آن، یکی مهم ترین موضوعاتی است که جوامع را به خود مشغول کرده است. بدون شک تحولات در پرتو ICT موجب موقعیت ها، ظرفیت ها و توانمندیهای جدیدی برای انسان شده است و هر روز در اشکال مختلف در حال گسترش و توسعه است. اثرات این توانمندی ها و ایجاد ظرفیت های جدید در انسان، در حوزه رفتاری و تعاملات اخلاقی او بی تأثیر نبوده است و هر روز با توسعه روند فوق این تأثیرات بیشتر و بیشتر می شود. تشخیص همه جانبه و صحیح تأثیرات اخلاقی و رفتاری در اثر توسعه ICT در زندگی انسان، نیازمند شناخت کامل و جامع ICT و ابعاد فنی، علمی و فلسفی آن در زندگی فردی و اجتماعی است. از طرف دیگر تنها با شناخت کامل ICT و روند رشد آن امکان تشخیص و انطباق ضرورت های اخلاقی وجود دارد.

این مقاله سعی در تبیین ابعاد مختلف اثرات ICT در جامعه امروز و متقابلاً چارچوب نیازمندیهای رفتاری و اخلاقی انسان در ارتباط با توسعه ICT دارد.

اگر به روند توسعه و تحول در قرن بیستم نگاه کنیم ابعاد مختلفی برای انسان پندآموز است. عمده دستاوردهای بشر در قرن بیستم با قرن های گذشته قابل قیاس نیست. این دستاوردها با ظهور ICT و تحولات ناشی از آن در دو دهه آخر قرن بیستم بسیار چشمگیر است. از سال 1980م به بعد ظهور ICT حرکت معنا بخش تری به عرصه تکنولوژی داده به گونه ای که دو دهه آخر قرن بیستم سرعت توسعه تکنولوژی قابل قیاس با کل دهه های قبل از آن نمی باشد. اما از سوی دیگر در قرن بیستم جنایات بشری نیز در مقایسه با گذشته افزایش یافته است. با نگاهی دقیق تر به این جنایات متوجه می شویم که متولیان این جنایات معمولاً صاحبان تکنولوژی ها بوده و عمدتاً کسانی مرتکب چنین جنایاتی شدند که از امکانات تکنولوژی برخوردار بوده اند. یعنی با توسعه تکنولوژی ناهنجاریها و جنایات هم توسعه فراگیر داشته است. یکی از دلائل اصلی این ناهنجاری و رشد جنایات این است که توسعه اخلاق همراه توسعه علم و تکنولوژی رشد نکرده است. این عقب ماندگی اخلاقی آثار غیر قابل جبرانی برای جامعه انسانی فراهم کرده است.

ظهور جنگ افزارهای فوق مدرن و کشتار جمعی در قرن بیستم از دیگر آثار رشد تکنولوژی بدون توجه به بعد اخلاقی آن است. این جنگ افزارها به عامل اصلی در بروز فجایع عظیم توسط بشر شده اند. با بررسی سیر ششگانه تکامل در جوامع در دوره های مختلف، سه دوره اصلی زیر قابل توجه است:

  1. دوره کشاورزی
  2. دوره صنعتی
  3. دوره اطلاعاتی

جامعه اولیه همان جامعه ابتدایی است که کار بشر در این جامعه جمع آوری و شکار بوده است. در این جامعه کار تنها عامل ارزشمند بود. در مراحل بعدی جامعه کمتر توسعه یافته کشاورزی. کوچ و زراعت محورهای اصلی بوده و دو فاکتر کار و زمین مطرح بوده است. جامعه در حال توسعه (دوره کشاورزی) جامعه است که کشاورزی و استخراج معدن در آن دو محور اصلی بوده است. از اینرو کار، زمین و سرمایه فاکتورهای اصلی جامعه در حال توسعه بوده است. جامعه صنعتی دارای مشخصه تولید، پردازش و خدمات کاربردی است. لذا کار، زمین، سرمایه، نخبگان و اطلاعات عناصر اصلی تشکیل جامعه صنعتی هستند. جامعه توسعه یافته جامعه ای است که بازیابی، تجزیه و خدمات اطلاعاتی محورهای اصلی آن است. جامعه فراصنعتی )پیشرفته( جامعه ای است که مدیریت و کنترل و خدمات دانش به عنوان عناصر اصلی جامعه است و خدمات دانش علاوه بر خدمات اطلاعاتی جزو محورهای اصلی اقتصاد می شوند. یعنی جامعه دانش محور است. در این جامعه پارامتر دانش به موارد بالا افزوده شده است. بدین ترتیب اطلاعات و دانش عامل تحول در جامعه بشری است.

از سوی دیگر توجه به این نکته لازم است که تحول فناوری اطلاعات با تعریف کلان آن از ابتدای خلقت انسان به گونه ای مطرح بوده است. از جمله زبان به عنوان یک عامل اصلی اطلاع رسانی و انتقال اطلاعات است که خداوند به بشر اهداء کرده است.

گفتار ابزاری ارتباطاتی محدود با برد چند متری بوده است. انتقال دانش و اطلاعات به صورت سینه به سینه با طول عمر بسیار کم و خطای اطلاعاتی بالا صورت می گرفته است.

عامل دوم خط است. خط نیز ابزار نیرومندی است برای انتقال و نگهداری در دراز مدت اطلاعات.

هنگامی که بشر دسترسی به خط و این نوع فناوری پیدا کرد، ذخیره سازی دانش در فضای خارج از ذهن انسان مهیا شد. بدین ترتیب انتقال به راه دور و انتقال به نسل بعد با خطای کمتر میسر گردید.

عامل سوم که با بهره گیری از زبان و خط به صورت ICT امروز ظهور پیدا کرد. ICT امکانات پنجگانه ذیل را فراهم نموده است.

  1. ارتباط جهانی همه با همه
  2. ذخیره و بازیابی انبوه دانش
  3. پردازش های پیچیده و سریع
  4. هوش مصنوعی
  5. افزایش توانمندی فردی و اجتماعی

معمولاً نحوه پیدایش و تحول ICT را در سه موج متوالی تعریف می نمایند. نمودار ذیل مشخصات موج های سه گانه رشد بر حسب فناوری اطلاعات و ارتباطات را ترسیم می نماید:

سه موج ICT

سه موج فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT)شکل (1)

موج اول توسط کامپیوترهای بزرگ ایجاد شد که قابل استفاده در امور نظامی، دانشگاهی و سازمان های پژوهشی بود. موج دوم با پیدایش کامپیوترهای شخصی و اینترنت بوجود آمد و قابل استفاده توسط کسانی است که دارای سواد ICT هستند. موج سوم با اینترنت همه گیر و در پایانه های متحرک ایجاد شده و بعبارتی تجارت بشر روی آن شکل گرفته است. جامعه ICT فراگیر نقش های جدیدی برای توسعه پایدار و تجارت الکترونیکی مهیا کرده و به گونه ای امکان تعامل و تجارت انسان ها با یکدیگر در فضایی مجازی و بدون نیاز به حضور فیزیکی را فراهم نموده است. لیکن این فناوری فقط یک بال برای تکامل انسان محسوب شده و انسان نیازمند بال دیگری است.

دو بال تکامل عبارتند از اخلاق و تکنولوژی، اگر تکنولوژی را بدون اخلاق داشته باشیم، تکامل برای بشر اتفاق نمی افتد. برای اینکه این دو بصورت دو بال موجب تکامل بشر شوند نیازمند به آگاهی از اثرات متقابل اخلاق و فناوری اطلاعات شناخت صحیح و کامل از هر دو حوزه است. از اینرو ارائه تعریف از هر دو حوزه گام اول برای شناخت هر دو و نحوه تعامل آنها با یکدیگر است. تعریف اخلاق عبارت است از نظام خوبی ها، بدی ها، تعهدات و چارجوب های رفتاری که ریشه در تمایلات انسان دارد. تمایلات انسان در گرو تقواست تا ما را به تکامل برساند و این همان هدفی است که خداوند ما را به خاطر آن خلق کرده است.

تعریف جامع فناوری اطلاعات و ارتباطات عبارت است از: تبدیل، ذخیره سازی، حفاظت، پردازش، انتقال و بازیابی اطلاعات در هر جا و هر زمان.

آنچه امروزه به عنوان جامعه اطلاعاتی مطرح می شود این است که، جامعه اطلاعاتی جامعه ای است که اطلاعات محصول اصلی آن است و یا سایر محصولات وابسته به آن هستند و موفقیت سازمان ها و افراد در آن وابسته به ایجاد پردازش درست اطلاعات است. این جامعه مرحله بعد از جامعه صنعتی تعریف شده است.

حال از ICT به غیر از تعریف علمی و فنی فوق چه تعبیر دیگری می توانیم داشته باشیم؟ یا بعبارت دیگر تعبیر و تعریف فلسفی ICT چیست؟ ICT به عنوان بستر توسعه دانش و هوشمندی بشر چگونه عمل می نماید؟

همانند شکل(2) مجموعه سلول های عصبی مغز (نرون ها) که نقش واحدهای کوچک پردازشی را دارند و سلسله اعصاب که نقش ارتباطات داخلی را بازی می کنند، بستر و زمینه مناسب ایجاد دانش و هوشمندی را در حوزه یک فرد فراهم می سازند. تکامل عقلی فرد یعنی کامل تر شدن و پیچیده تر شدن این شبکه عصبی و اطلاعات ذخیره در آنها هر سلول متخصص یک فعالیت تخصصی بسیار جزئی است. اما در سطح جامعه هر فرد یا عنصر هوشمند (معادل یک سلول پردازشی در مغز) محسوب می شود. فناوری اطلاعات و ارتباطات امکان تبادل این عناصر هوشمند را فراهم می کند. هر عنصر به صورت تخصصی از مجموعه تجربیات، استعدادها و موقعیت های خاص خود برخوردار است و آن را با سایرین مبادله می نماید. علاوه بر این ICT توانایی پردازشی و ذخیره سازی افراد را نیز بسیار افزایش می دهد.

ICT بستر توسعه دانش و هوشمندی

شکل (2)

با این تعریف ICT یعنی آنچه که می تواند هوش فردی و حافظه فردی را تبدیل به تجمع هوش افراد و اجتماع دانش افراد بنماید. در ICT با وجود شبکه های ارتباطی و امکانات پردازشی و ذخیره سازی و بازیابی، هر فرد بعنوان یک واحد هوشمند و دانشی از طریق شبکه های ارتباطی به یکدیگر متصل می شوند و توانمندی فردی با امکانات پردازش گسترده در سطح اجتماعی و جهانی تبدیل می شود و توانمندی پردازش فردی تبدیل به پردازش اجتماعی و جهانی می گردد. قدرت ذخیره و تجربه او را از حوزه فردی تبدیل به حوزه اجتماعی و جهانی می نماید. این همان چیزی است که با وحدت توانایی های بشری، توانمندی غیر قابل تصور و اندازه گیری ایجاد نموده است.

بعبارت دیگر هوشمندی و دانش فردی تبدیل به هوش اجتماعی شده است و هر روز گسترده تر می شود. هوشمندی جهانی بطور متقابل و معکوس خود موجب افزایش توانایی می گردد. بحث هم افزایی و Synergy که امروزه مطرح است از همین جا ریشه دارد. ویژگی  ICTتبدیل هوش فردی به هوش اجتماعی است و در واقع اجماع دانش و عقل بشر است که منتج به هوشمندی و دانش جهانی شده است. اگر هر فرد را با توانمندی های گسترده خدادادی او تبدیل به اجتماع توانمندی های افراد کنید قطعاً قدرت حاصل از چنین اجتماعی، هوش و دانش غیر قابل توصیفی می شود که امروز در لوای ICT حاصل شده است و روزانه بصورت زایدالوصفی در حال توانمندتر شدن است.

ICT پدیده ای وابسته به کسی یا قدرتی نیست. البته ICT مورد سوء استفاده قدرت های بزرگ قرار گرفته و خواهد گرفت چرا که مهم ترین نقطه ثقل بشری است و مهم ترین جایی است که برتری طلبی ها شکل می گیرد. از این رو است که باید انتظار داشت زیاده خواهان در عرصه جهانی به این حوزه توجه ویژه داشته باشند. عمدتاً زیاده خواهی ها از چنین حوزه ای است که منجر به جنایات بشری می شود. و لیکن خود ICT یک پنبه مستقل و متعلق به بشر بوده و دستاورد بیست قرن فعالیت او است. از اینرو ICT محور توسعه بشر امروز است. در عین حال که سوء استفاده های قدرت های بزرگ از آنرا نباید نادیده گرفت.

به طور کلی فناوری منشأ اطلاعات است و اطلاعات دانش ایجاد می کند. بنابراین اطلاعات و دانش دو عنصر اصلی است که برای فرد و اجتماع ایجاد قدرت می کند. برای کنترل قدرت نیازمند به اخلاق و قانون هستیم و هر دوی اینها عامل مهار قدرت خواهند بود. با رشد ICT و اخلاق انتظار داریم که در جوامع تعادلی بین آنها برقرار باشد. در حالیکه امروز کفه ترازو در توسعه ICT بسیار سنگین است و آنچه از اخلاق داریم سبک و بسیار کم وزن است. اخلاق به همراه ICT حرکت نکرده است. در تطابق رشد فناوری اطلاعات با اخلاق می بینیم که فاصله اساسی بین آنها وجود داشته و دچار کمبود دستورات اخلاقی هستیم که علت اصلی آن توسعه سریع و انفجاری  ICTمی باشد.

عدم تطابق در رشد فناوری اطلاعات و علم اخلاق

شکل (3)

شکل(4) مدل پیشنهادی UNDF (برنامه توسعه سازمان ملل) در خصوص تعامل بخش های مختلف ملی با ICT از دیدگاه برنامه ریزی ملی را نشان می دهد. محورهای عمودی بخش های مختلف ملی از قبیل اقتصاد، صنعت، بهداشت، فرهنگ و آموزش را نشان می دهد. سمت راست بخش های عمدتاً اقتصادی و سمت چپ بخش های عمدتاً اجتماعی را نشان می دهند.

سطرهای افقی سیاست های جامع و ملی در زمینه ICT را نشان می دهد. بعضی از سیاست ها کلیه بخش های جامعه را تحت پوشش قرار می دهند. این سیاست ها عبارتند از توسعه زیرساختهای مخابراتی و دسترسی همگانی، تدوین قوانین و مقررات با ICT ، آموزش و فرهنگ سازی و توسعه سواد عمومی، توسعه فناوری و تحقیق و پژوهش و همچنین سنجش و اندازه گیری وضعیت ICT در کشور.

سایر سیاست ها بسته به مورد ممکن است بخشهای اقتصادی و یا بخشهای اجتماعی را تحت پوشش قرار دهند. در بخشهای اقتصادی در ICT تجارت الکترونیک (e-commerce) و در بخشهای اجتماعی روشهای آموزش و بهداشت الکترونیک مطرح هستند. در این میانه دولت الکترونیک در مرکز قرار گرفته و کلیه بخش‌های اجتماعی و اقتصادی را از دیدگاه دولتی و حاکمیتی پوشش می دهد.

چارچوب ICT

مدل پیشنهادی برنامه توسعه سازمان ملل (UNDF)شکل (4)

با توجه به ابعاد گسترده توسعه ICT در کشور ما مهم ترین موضوعات مطرح در زمینه های اخلاق عبارتند از شکاف دیجیتالی، جرایم رایانه ای، حقوق مالکیت معنوی، حریم خصوصی، محتوای غیر اخلاقی، بازی ها و سرگرمی های رایانه ای و کاربرد فناوری در مغز و بدن انسان. با نگاهی به پیش بینی های انجام شده در زمینه فناوری های نوین مدرن در 5 سال آینده متوجه می شویم در بعضی از موارد چنان تحولات شگرفی صورت می گیرد و معضلات و مسائل جدیدی ایجاد می گردد که قبلاً بشریت هرگز با آن مواجه نبوده و لذا هیچ دستور اخلاقی نیز در خصوص آنها وجود ندارد. همچنین رشد ICT موجب شده موقعیت های جدیدی برای افراد پیش بیاید که قبلاً وجود نداشته است. این موقیت های جدید بعضاً موجب بروز مشکلات و معضلاتی شده که علم اخلاق می تواند بسیار مشکل گشا باشد. از جمله موقعیت های جدید می توان از موارد زیر نام برد:

  • - امکان دسترسی به اطلاعات که قبلاً غیر ممکن بود.
  • - امکان ارتباط با دیگران بدون افشای ماهیت واقعی.
  • - امکان انجام عمل از راه دور و فراتر از مرزهای  حقوقی
  • - امکان کسب درآمد زیاد با روش های نسبتاً آسان.
  • - ارتباط دوسویه و چند سویه با دیگران.
  • - عرضه یا دسترسی به اطلاعات خصوصی.
  • - خرید، فروش، تجارت الکترونیک و معضلات حقوقی.
  • - عرضه اخبار و اطلاعات عمومی توسط هر فرد.

عرصه های فوق موقعیت های بسیار وسیعی برای افراد بشر بوجود می آورند که همانند هر ابزار نیرومند دیگری می تواند موجب تکامل و رشد بشری و یا بالعکس انحطاط و فساد او باشند. برای هدایت و سمت دهی به این رشد تکاملی و اطمینان از حسن استفاده از توانمندی های جدید سه راه اساسی وجود دارد که هر سه آنها لازم بوده و مکمل یکدیگر هستند.

روش های جلوگیری و کاهش جنبه های منفی ICT از سه طریق تکنولوژی، قانون و اخلاق امکان پذیر است.

1- قانون: با تدوین و تصویب قوانین جدید و متناسب با موقعیت های ایجاد شده توسط ICT می توان و بایستی بخشی مهمی از فعالیت های مخرب و آثار نامطلوب توسعه ICT را از بین برد. به عنوان مثال تصویب قوانین زیر می تواند بسیار مؤثر باشد:

  • - قانون جرائم رایانه ای
  • - قانون حفظ حریم خصوصی
  • - قانون مالکیت معنوی در محیط سایبر

2 - تکنولوژی: همچنین از خود فناوری   ICTمی تواند در جهت هدایت و مدیریت رشد تکاملی جامعه استفاده کرد. از جمله مثال های زیر:

  • - کنترل دسترسی و پالایش اطلاعات
  • - سامانه های تشخیص و مقابله با تهاجم
  • - سامانه های امنیت شبکه و اطلاعات
  • - سامانه های ردیابی فعالیت های غیر قانونی و یا تروریستی

3 - اخلاق: قانون و فناوری ممکن است در بخشهایی بخوبی عمل کرده و جلوی بعضی از انحرافات را بگیرند. اما در بسیاری از حوزه ها و موارد دست قانون و فناوری کوتاه بوده و تنها و تنها تصمیمات درونی افراد است که می تواند جلوی بروز انحراف را بگیرد. در این جاست که دستورات اخلاقی و تربیت فرهنگی تنها عاملی است که می توان مفید و مؤثر واقع شوند. زمینه های زیر مثال هایی هستند از مواردی که اخلاق می تواند بخوبی عمل نماید:

  • - بررسی و تجزیه تحلیل تأثیرات ICT در مسائل اخلاقی سنتی جامعه
  • - بررسی موضوعات اخلاقی جدید مطرح شده در رابطه با فناوری های جدید
  • - تدوین و اشاعه دستورات اخلاقی جدید مناسب با نیازهای جدید جامعه اطلاعاتی

موضوعات تحقیقی در زمینه اخلاق بسیار فراوانند. بشریت امروز نیاز به تحقیق و بررسی های جدید در رابطه با اخلاق و ICT دارد. موارد زیر نمونه هایی از این مورد هستند:

  • - تحول در استانداردها و ارزش های اخلاقی در جامعه اطلاعاتی
  • - ارزش گذاری ساختارهای جدید قدرت بر پایه اطلاعات و دانش
  • - ارزش گذاری چشم اندازها و آرمان های اعلام شده برای عنصر اطلاعات
  • - بررسی تناقضات و تضادهای درونی و پنهان تئوری های اطلاعات.

عدم شناخت صحیح ICT در مباحث اخلاقی منشأ دو اثر اصلی خواهد بود:

  1. عدم توجه به ظرفیت های ایجاد شده و سهل انگاری نسبت به ظرفیت های غیر قابل تصوری که ICT برای فرد و اجتماع ایجاد کرده است و رشد ظرفیت های خارق العاده بشری همراه رشد عرصه اخلاقی نبوده است که وجود چنین خلائی بسیار زیان بار است.
  2. خطر دیگر توجه یک جانبه، سطحی و قشری به موضوع ICT که نوع دیگری از سهل انگاری یا کج فهمی است و منتج به انکار حقایق، یا عدم برخورد صحیح و همه جانبه می شود. مانند آنکه از بنیه ICT و ظرفیت توصیف ناپذیر آن، صرفاً همه توجهات را به هجوم فرهنگی معطوف داریم و آن را صرفاً از زاویه شبکه اطلاع رسانی مورد بررسی قرار دهیم.

نتیجه گیری:

نتیجه گیری کلی که از این بحث می شود این است که عدم شناخت کامل، صحیح و همه جانبه از ICT موجب عدم امکان ترسیم محیط اخلاقی حاکم بر آن خواهد شد. اخلاق در ICT مانند اخلاق در پزشکی، خبرنگاری و سایر امور نیست، اخلاق در ICT با توجه به ظرفیت های غیر قابل اندازه گیری و تصور آن نیاز به تحقیقات گسترده ای دارد. و در آخر نبود اخلاق در ICT معادل دریافت معکوس از همه توانمندی های آن است. اگر در حوزه ICT نتوانیم کدهای اخلاقی و اعتقادی مناسب را داشته باشیم. همه این فرصت ها و توانمندی ها توانمندی معکوس خواهد بود. این مشکل همه دنیاست و فقط متعلق به ما نیست. و در نتیجه هوش و توانمندی بشر منتج به تکامل و توسعه همه جانبه او نخواهد شد. ICT نماد توانمندی بشر و دستاورد سال های دراز تکامل او است. کسی نمی تواند منکر آن شود چون ICT جمع ظرفیت های فردی و جمع هوشمندی های فردی در دنیاست. اکنون ICT این موقعیت را به خوبی برای ما فراهم کرده است و ما باید با درایت و هوشمندی و دانش بر آن حاکم شویم و بتوانیم به عنوان مسلمانان هوشمند عمل کنیم.

اطلاعات تکميلي

  • تاریخ انتشار نسخه چاپی: چهارشنبه, 22 شهریور 1385
  • صفحه در فصلنامه: صفحه 2
  • شماره فصلنامه: فصلنامه شماره 15
بازدید 16264 بار
شما اينجا هستيد:خانه