امکان سنجی ایجاد سیستم خبره فقهی

    آیا می توان از هوش مصنوعی در استنباط فقهی استفاده کرد؟

پنج شنبه, 30 بهمن 1382 ساعت 14:26
    نویسنده: مهندس مینایی
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

طراحی و تولید نرم افزاری که توانائی ارائه مشاوره فقهی به مجتهدان را در فرآیند استنباط حکم شرعی داشته باشد، یکی از بایسته ها و بلکه آرزوهای طراحان نرم افزارهای اسلامی است. در چنین نرم افزاری باید سیستمی به عنوان مشاور فقیه ایجاد گردد که منابع استنباط حکم را بشناسد و با عرضه هر پرسشی اوّلاً سؤال را بفهمد و ثانیاً در مسیر درک و استنباط حکم با توجه به مبانی خاص آن فقیه، مشاوره فقهی لازم و دانش ذخیره شده خود را به نمایش گذارد. سیستم پس از تصمیم گیری نهایی فقیه نیز باید قابلیّت تصحیح و افزایش دانش خود را داشته باشد.

سیستم خبره پیشنهادی به دو گونه قابل تصور است:

  1. سیستم مشاور که به عنوان ابزاری در خدمت فقیهی خاصّ قرار می گیرد و تا مراحل خاصّی توانایی کمک و ارائه مشورت های لازم راجع به مورد درخواستی فقیه را دارد؛ مشاوری که با کار بیشتر با آن کامل تر و دقیق تر می شود.
  2. سیستم تصمیم گیرنده که جانشین فقیه می شود و همانند فقیه به استنباط حکم می پردازد. این قسم دوّم، مراد و مقصود ما نمی باشد.

در این نوشتار اهمیت و چگونگی طرّاحی چنین نرم افزاری بررسی می گردد تا بستری برای طرح نظرات جدید در این باب باشد.

 

ضرورت، اهمیت و کاربرد

ایجاد سیستم خبره فقه چه ضرورتی دارد؟ چرا باید چنین سیستمی ایجاد گردد؟ صرف وقت و هزینه برای ایجاد این سیستم در مقابل دستیابی به چه نتیجه ای است؟ در باب ضرورت و اهمیت ایجاد این سیستم می توان به چند دلیل یا نکته اشاره نمود:

بالا بردن سرعت و دقت در استنباط حکم

فقهاء در مسیر استنباط حکم خدا هر آنچه را موجب شود که فقیه بهتر و دقیق تر به حکم واقعی دست یابد، دستیابی به آن را واجب می شمرند و در اصطلاح فقهاء، دایره مناط وجوب فحص شامل آن می گردد. استفاده از پایگاه های اطلاعاتی رایانه ای که اطلاعات حجیم روایی، فقهی و رجالی را به طور سریع و دقیق در اختیار فقیه می گذارد، در این مقوله می گنجد. حال اگر بتوان سیستم خبره ای ایجاد نمود که تذکر دهنده مبانی خاصّ فقیه باشد و موارد خطای او را به او یادآور شود، مشمول مناط جواب فحص می گردد؛ بلکه استفاده از این سیستم بر فقیه واجب می گردد؛ به دلیل اینکه درصد خطای فقیه با داشتن چنین سیستمی به مراتب کاهش می باید.

رفع اشتباهات ناشی از غفلت از مبانی

در موارد بسیاری فقیه به علّت کثرت اشتغالات و زیاد بودن مبانی به هنگام فتوا دادن از بعضی از مبانی خود غافل می شود. سیستم خبره فقه می تواند در تمامی موارد افتا، تمام مبانی فقیه را نزد او حاضر نماید و دانش موجود خود را به نمایش گذارد تا فقیه با بصیرت کامل به صدور فتوا بپردازد با توجه به این مطالب، فایده دیگری برای این سیستم می توان تصور نمود که در بند بعد توضیح داده می شود.

 

امکان سنجی ایجاد سیستم خبره فقه

 تبیین تهافت بین فتاوای فقیه از نظر مبانی

سیستم می تواند با صدور هر فتوایی و گرفتن مبانی آن، رابطه منطقی بین این مبانی و مبانی قبلی پذیرفته شده فقیه را در مسائل دیگر، با یکدیگر مقایسه نماید و در صورت وجود تضاد و تناقضی میان این مبانی، گزارش های لازم را به فقیه ارائه نماید.

سهولت پیگیری ریشه اختلاف فقهاء

اگر در هر فتوایی مشخص گردد که بر چه امری استوار است، منشا اختلاف فقهاء در یک مسئله مشخص می شود که اختلاف «بنایی» است یا «مبنایی» و معلوم می گردد که محور اختلاف فقهاء در چیست و راه برای بحث های بعدی گشوده می شود.

نظام مند کردن فرآیند فقاهت و اجتهاد

فقهای شیعه از عصر معصومین علیهم السلام تاکنون در پیشبرد فقه و علوم جانبی آن زحمات زیادی کشیده اند، اما متأسفانه فلسفه ای برای فقه و روش های فقهی فقهاء تدوین نشده است؛ یعنی عدّه ای از فقهای برجسته در صدد این برنیامده اند که نگاهی از بیرون به فقه داشته باشند و روش های فقهی و اختلافات کلیدی آنها و اصول موضوعه و پیش فرض های ادبی، کلامی و اصولی فقه را مشخص نمایند. بدین جهت مشاهده می شود که عدّه ای از فقهاء در «اصول فقه» مبانی خاصّی را اتخاذ می نمایند که در مقام افتا به آن پایبند نیستند و این به دلیل اصول و پیش فرضهای دیگری است که تدوین نشده است و مورد بررسی جدّی قرار نگرفته است. ایجاد سیستم خبره فقه تنها در صورتی میسر است که فلسفه فقه تدوین شده باشد. از فوائد تدوین این نظام، سازگاری بین فقه و اصول خواهد بود.

سهولت تغییر فتاوا بعد از تغییر مبنا

موارد زیادی اتفاق می افتد که یکی از مبانی فقیه در اصول یا رجال عوض می شود. در نتیجه، فقیه باید مراجعه مجدّدی به فقه از ابتداء تا انتهاء داشته باشد تا ملاحظه نماید که این تغییر مبنا در کدامیک از فتاوای وی تأثیر می گذارد. و این امر نیازمند صرف وقت بسیار زیادی است و چه بسا که بایگانی مستندات فتاوای قبلی فقه در اختیار وی نباشد؛ به عنوان مثال مبنای آیة اللَّه خویی قدس سره در اواخر عمر در یکی از مباحث کلّیّات رجال عوض شد، امّا إعمال این تغییر مبنا در جمیع فتاوای ایشان در این شرایط امر محالی می نمود. در حالی که اگر سیستم خبره فقه پیشنهادی وجود می داشت، إعمال این تغییر مبنا بسیار ساده بود و نیازمند هیچ صرف وقت و هزینه ای نبود و این تغییرات به صورت خودکار توسط ماشین انجام می گرفت.

ابزار کمکی برای یادگیری و امتحان گرفتن از مدعیان اجتهاد

دانشجویان فقه پس از ممارست زیاد در فقه و اصول، توانایی استنباط حکم را دارا می شوند، سیستم خبره فقه می تواند با طرح پرسش هایی در رجال، اصول و فقه و ارزیابی پاسخ های دانشجو در اتخاذ مبانی اوّلیه و یافتن تناقض های احتمالی بین مبانی پذیرفته شده، توانایی دانشجو را محک بزند. بنابراین، از این سیستم در ارتقاء کیفیت آموزشی طلّاب نیز می توان بهره گرفت.

مراحل تولید سیستم های مبتنی بر پایگاه دانش

مراحل اساسی تولید سیستم خبره را می توان در سه مرحله کلّی خلاصه نمود:

  1. تولید پایگاه دانش
  2. ایجاد رابط کاربر مناسب
  3. ایجاد موتور استتناج مناسب

همان طور که در شکل شماره (1) نشان داده شده است، برای ایجاد یک سیستم مبتنی بر پایگاه دانش در ابتداء محیط مسئله مورد بررسی قرار می گیرد. در این مرحله نیازمندی های مسئله مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرند. در مرحله بعد با توجه به شناخت مفهومی سیستم به مدل سازی دانش موجود پرداخته می شود. آنگاه یک سیستم تهی و میانجی (رابط) کاربر مناسبی فراهم می گردد که فرآیند اخذ دانش را انجام می دهد و سپس با توجه به دانش اخذ شده یک الگو و نمونه عملی از سیستم ایجاد می گردد. آنگاه این الگوی عملی مورد ارزیابی و آزمون قرار می گیرد. با توجه به نقایصی که در این الگو مشاهده می شود، گاه ضروری است که عملیات اخذ دانش مجدداً تکرار گردد یا اینکه برداشت های اشتباه و ناقص از محیط تکمیل گردند و به تناسب نوع اشکال، مراحل قبلیِ طی شده، تکرار می گردند. عملیات طراحی بازگشتی آن قدر تکرار می شوند تا سیستم در ارزیابی و آزمون توسط خبره های فنّ، مورد قبول واقع شود. در اینجاست که سیستم مبتنی بر پایگاه دانش را می توان ایجاد نمود(1).

مراحل ایجاد سیستم خبره

بنابراین، برای تولید پایگاه دانش ابتداء بایستی محیط دانش شناخته شود و دانش محیط استخراج و مدل سازی گردد. اخذ دانش در تولید پایگاه نقش بسیار مهمی دارد.

حال در مسئله مورد بحث، یعنی فقه، منابع اخذ دانش کدام اند؟ به طور معمول گفته می شود که منابع دانش فقه عبارت اند از:

  1. ادبیات زبان عربی
  2. منطق
  3. تفسیر قرآن
  4. مباحث رجالی
  5. اصول فقه (منطق فقه)
  6. سیره عرفی عُقَلا

روشها و ابزارهایی برای اخذ دانش وجود دارند که عملکرد و توانایی آنها در محیط دانش؛ یعنی علم فقه باید مورد بررسی قرار گیرند.(2)

سیستم های مبتنی بر پایگاه دانش

چند نمونه از روش ها و ابزارهای اخذ دانش عبارت است از:

Tekrtonix Methodology
Greenwell's Methodology
POLITE Methodology
REC Methodology
DOD Methodology
ESDM Methodology
RUD Methodology
KADS Methodology
ESA Methodology

امّا شاید هیچ کدام از اینها چون در حوزه علوم انسانی به کار گرفته نشده اند، مناسب مسئله مورد بحث ما نباشند، اما قدر مسلّم آن است که استفاده از ابزارهایی چون ID3 که از راه استقراء در مثال های متعدّد به یادگیری و اخذ دانش و کشف قوانین زیر بنایی سیستم می پردازد، مفید می باشند و با ترکیب آن با روش های دیگر شاید بتوان روش های جدیدی را ابداع نمود.

یکی از مراحل اساسی ایجاد سیستم خبره فقه، ایجاد رابط کاربر مناسب با فقهاء و زبان فقهی آنان است. پردازش زبان طبیعی در قلمرو فقه از جهت آنکه کلمات، جنبه تخصّصی دارند و یافتن معنای کلمات مشترک لفظی ساده تر است، آسان تر از زبان طبیعی می باشد. امّا از جهت دیگر چون با متون روایی و آیات سر و کار دارد، بسیار مشکل می باشد. دلیل مشکل بودن فهم آیات و روایات به تفصیل مورد بررسی قرار خواهد گرفت. یکی از پارامترهای مهمّ این رابط کاربر استفاده از تکنیک های بازنمایی و نمایش دانش به کاربر می باشد.

بعضی از این تکنیک ها عبارت اند از:

قاب ها (Frames)، نبشتارها (Scripts)، رویه ها (Procedures)، شبکه های معنایی (Nets Semantic)، درخت های تصمیم گیری (Decision Tress)، قوانین (Rules) و منطق (Logic) .

امکان سنجی ایجاد سیستم خبره فقهمقایسه و بررسی خصوصیّات ویژه هر یک از روش ها مجال مفصّل تری را می مطلبد، امّا به طور اختصار می توان گفت:

در مواردی از فقه یا اصول که نیاز به بحث استدلالی محض وجود دارد، از «منطق» استفاده می شود. از ویژگی های این روش، دقت در بیان، امکان استنتاج ماشینی، کامل بودن نتایج و سازگاری بین نتایج در صورت افزایش حجم دانش می باشد. استفاده از «نبشتارها» در مباحث ادبیات و حلّ مشکلات و بازنمایی دانش زبان طبیعی خاصّ به فقه توصیه می گردد. در بسیاری از مسائل رجال احادیث و موارد پیچیده فقه، بهره جویی از روش رویه ای ضروری است؛ به دلیل اینکه کارآیی سیستم در حل مسئله با این روش افزایش می یابد و امکان انتقال ابداع و ابتکار به مسئله وجود دارد. درخت های تصمیم گیری در مواردی که مسیر واضح است، می توانند سیر تفکر فقیه را بازنمایی نمایند. شبکه معنایی روشی است که در آن هر مفهوم ساده به صورت یک گره و رابطه بیان مفاهیم به صورت کمان هایی نشان داده می شوند. شبکه معنای امکان جستجو در پایگاه های داده ای کوچک و به آزمون نهادن درستی واقعیت ها را فراهم می آورد.

این روش ها، شیوه های مختلف بازنمایی و سازمان دهی اطّلاعات می باشد. در بعضی از موارد باید با ترکیب چند روش و یا حتی ابداع شیوه ای جدید خاصّ به فقه و علوم اسلامی برای بازنمایی دانش بهره جست.

موتور استنتاجی که در مسیر تولید سیستم خبره فقه ایجاد می گردد، در بسیاری از موارد، دانش آن قطعی و در موارد زیاد دیگری دانش سیستم غیر قطعی می باشد. سیستم در موارد قطعیّت، نیازمند مهندسی اطلاعات و در موارد غیر قطعی نیازمند مهندسی دانش می باشد. در هر صورت، دانش محیط باید بطور کامل جمع آوری و مدل سازی شود. در بسیاری از موارد مانند علم رجال از به هم پیوستن دانش قطعی و غیر قطعی، استنتاج و نتیجه گیری میسّر خواهد بود. وضعیت دانش در اصول فقه و ادبیات نیز به همین صورت است. در مواردی که دانش سیستم غیر قطعی است، باید از اصول سیستم های فازی (شولا) و قوانین حساب احتمالات و دستورات نیز در جهت تولید و توسعه سیستم استفاده نمود.

مراحل ایجاد سیستم خبره فقه

برای رسیدن به هدف بلند مدّت سیستم خبره فقه لازم است که گام به گام مراحلی را پشت سر گذاشت و تا این منزل ها طی نشود، رسیدن به این هدف میسّر نمی گردد.

1. ایجاد پایگاه اطلاعاتی از منابع دانش

در این مرحله ضروری است کلیه اطلاعات حوزه فقه و علوم مقدّماتی آن طبقه بندی شود و به صورت پایگاه های اطلاعاتی ارائه گردند. این پایگاه ها در بردارنده جستجوهای لفظی و موضوعی می باشند.(3)

2. نمایه زنی بر متون

تمام مدخل های تحقیقاتی در علوم مقدماتی فقه به بهترین شیوه نمایه زنی (ترکیبی از شیوه های پیش همآرا و پس همآرا) مرتب می گردند و محقّق می تواند در کوتاه ترین زمان تمامی مراحل تحقیقاتی مورد نیاز خود را توسط سیستم انجام دهد.(4)

3. بهینه سازی روش های جستجو در بانک های اطلاعاتی

از آخرین تکنیک های جستجو در بازیابی اطّلاعات از پایگاه های اطّلاعاتی استفاده می شود. علاوه بر ویژگی جستجوی واژه واحد باید امکان ترکیب واژه های مختلف با عملگرهای منطقی مختلف وجود داشته باشد. بخشی از عملگرها مانند عملگر نفی(NOT) تک عملوندی است و بعضی دیگر مانند عملگر «و»(AND) و «یا»(OR) دو عملوندی می باشند. پسندیده است که امکان تعریف عملگردهای جدید در سیستم بر طبق نیاز کاربر وجود داشته باشد(5) و در ترکیب این عملگرها نباید هیچ محدودیّتی وجود داشته باشد. در نتیجه، برای اینکه درخت جستجو به صورت صحیح تشکیل گردد، به یک تحلیلگر نحوی نیازمند می باشیم تا قبل از انجام جستجو از صحت منطقی درخت جستجو اطمینان حاصل نماید.

4. نمایه سازی ماشینی متون حجیم فقهی

با توجه به بند اوّل تا سوم، شیوه های اطلاع رسانی نوینی برای فقه و علوم وابسته به آن ایجاد می گردد؛ به عبارت دیگر اطلاعات کلیدی فقهی و اصولی به سیستم منتقل می شود. با ضمیمه کردن نظام مترادفات و مشترکات و مرتبطات، یک زبان میانی ایجاد می شود که پرسش هایی که بصورت فرم های میانی منطقی برای سیستم مطرح می شود، به طور خودکار توسط سیستم پاسخ داده می شود.

5. پردازش زبان طبیعی فقه

در گام بعدی به موتوری در مقوله پردازش زبان طبیعی نیاز داریم که سؤال محاوره ای کاربر را بفهمد و قادر باشد جملات زبان طبیعی را از حالت غیر استاندارد به فرم میانی منطقی و استاندارد شده تبدیل نماید.(6)

به دلیل الزام خود در به کارگیری سیستم مورد نظر برای تمامی مبانی فقهی، فراهم کردن امکان پرسش و پاسخ محاوره ای توسط سیستم الزامی است.

همان طور که در بند دوم گذشت، ایجاد اصطلاح نامه یا تزاروس خاصّ علوم فقهی برای حل این مشکل ضروری و راهگشاست.(7)

6. اخذ دانش و ایجاد پایگاه دانش اوّلیه

تمامی شیوه های اخذ دانش مانند: توزیع فرم های ویژه، مصاحبه، بررسی یک یا چند متن فقهی ساده به طور دقیق و کامل، همدلی کردن و شرکت در دروس خارج فقه و اصول، در این مرحله به محک گذاشته می شود.

و احتمالاً با ترکیبی از شیوه های مرسوم می توان به ابداع شیوه های جدیدی در اخذ دانش که خاصّ علوم اسلامی و فقهی است دست یافت.

7. ایجاد رابط کاربر مناسب و نمایش دانش

از شیوه های نمایش دانش و تکنیک های رایج سود می جوییم. بهره جویی از تکنیک نبشتاری (Scripts) و تکنیک رویه ای (Procedures) شاید مناسب تر باشد؛ چون در این روش ها امکان انتقال ابتکارها و ابداعات (Heuristic) بیشتر وجود دارد. استفاده از شبکه های معنایی نیز مفید و مؤثر می باشند.

نتیجه امکان سنجیامکان سنجی ایجاد سیستم خبره فقه

آنچه را به عنوان نتیجه این مطالعه و بررسی می توان اعلام نمود این است که سیستم خبره فقه امکان پذیر است، اما راه طولانی باید پیموده شود تا سیستم ایده آل مشاور فقیه به دست آید. برای رسیدن به این نقطه باید گام های بلندی برداشته شود که عبارت اند از:

  • - تدوین فلسفه فقه
  • - ایجاد پایگاه های اطلاعاتی از منابع دانش و بهینه سازی جستجو در این منابع
  • - ایجاد اصطلاح نامه ویژه منابع دانش فقه
  • - نمایه زنی بر متون و طبقه بندی اطلاعات
  • - تولید سیستم خبره های مقدّماتی از منابع دانش فقه
  • - تولید سیستم خبره فقه به عنوان مشاور فقه

برای هر یک از علوم مقدّماتی فقه، سیستم خبره خاصّی لازم می باشد:

1. سیستم خبره هایی که در مورد ادبیات و زبان عربی تصوّر می شود عبارت اند از: سیستمی که علم صرف را شبیه سازی می نماید و می تواند هر واژه عربی را تجزیه نماید و فعل و حرف و اسم بودن کلمه و نوع آن را تشخیص دهد؛ معانی ویژه هر باب اعم از اسم و فعل و معانی مختلف حروف در جایگاه های ویژه خود را تعیین نماید؛ در مورد هر واژه ای ریشه یابی کند و مشتقات دیگر کلمه را ارائه نماید و نیز سیستمی که علم نحو را شبیه سازی کند و بتواند جملات عربی و نقش کلمات را در جمله معین نماید.

این سیستم ها می توانند پایه هایی برای سیستم اعراب گذاری ماشینی جملات عربی و سیستم مترجم ماشینی از عربی به هر زبانی و بالعکس باشند.

2. در مورد منطق و نحوه استدلال، اَشکال مختلف قیاس های معتبر و منطق جمله ها و منطق محمولات درجه اوّل و دوم به سادگی قابل پیاده سازی می باشند. نمونه هایی از منطق صوری در زبان Prolog پیاده سازی شده است.(8)

3. سیستم خبره ای که برای تفسیر قرآن و متن احادیث در نظر گرفته می شود، از یک نظر با مباحث هرمونتیک پیوند دارد، و از سویی مقوله ای ویژه در پردازش زبان طبیعی قرآن و حدیث طلب می نماید.

4. مباحث راوی شناسی و روایت شناسی را می توان در پایگاه اطلاعاتی خبره علم رجال به نحو بسیار مطلوب و کاملی پیاده سازی نمود.

5. آنچه که می تواند محور بسیار با ارزشی در سیستم خبره فقه محسوب شود، سیستم خبره ای است که مباحث اصول فقه را به نحو پویایی پیاده سازی نماید. این سیستم یکی از نیازمندی های اساسی سیستم خبره فقه می باشد. ریز کردن بحث در اینجا، مجال بسیار گسترده ای را می طلبد.

6. با توجه به دید جامع و بالا به پایینی که در مراحل قبل از کل سیستم دریافت می شود با نگرش کاربردی در مقام اجراء، کار از جای کوچکی به شیوه پایین به بالا آغاز می شود. هر یک از سیستم های مقدّماتی را می توان به صورت جعبه سیاه (Black Box) و اصل موضوعه فرض نمود و در مقام عمل، هسته مرکزی سیستم خبره فقه را به صورت تدریجی پیاده سازی نمود. هر چند کار روی زبان طبیعی به صورت جعبه سیاه در نظر گرفته شود، اما باید ببینیم که زبان طبیعی در این مجموعه و سیستم مورد نظر چه جایگاهی دارد.

ایجاد یک سیستم هوشمند مشاور فقیه جز در سایه کشف الگوهای اجتهاد ممکن نمی باشد. اگر کسی بگوید اجتهاد الگو ندارد، معنایش این است که نمی توان سیستم خبره فقه را ایجاد نمود. اما با دقت می توان الگوهای اجتهاد را کشف نمود. این الگوها پیچیده اند و مرکب از شبکه ای از الگوهای کوچک می باشند. این الگوهای کوچک مرکب از الگوهای دیگری هستند که ارتباط خاصّی با هم دارند. الگوهای منطقه ای با ترکیب در یک شبکه، الگوهای بزرگ تری را می سازند که برای شناخت آنها باید این الگوهای درهم تنیده را از هم باز کنیم تا خرده الگوها و عناصر اساسی آنها را بشناسیم. هنگامی که فقیه اجتهاد می کند، ده ها الگو را با هم ترکیب می کند و اجتهاد را انجام می دهد در هر قسمت کار ممکن است چند الگوی کوچک تر را به کار گیرد.

به این جهت، در وهله اوّل باید الگوی بسیار ساده ای را در نظر گرفت، گرچه این الگو ممکن است نسبت به بیشتر موارد قبلی سیستم های خبره پیچیده تر باشد. الگوی اجتهادی شهید ثانی در 400 سال قبل بسیار ساده تر از الگوی اجتهادی شیخ انصاری و صاحب جواهر در 100 سال قبل می باشد. یا الگوی فقه آیة الله خویی ریاضی وارتر و ساده تر از الگوی فقهی مرحوم آیة الله بروجردی می باشد. حتی در مسائل اصول فقه و یا کلّیّات فقه باز کار را می توان از مسائل ریاضی وارتر آغاز نمود؛ به عنوان مثال مباحث فروع علم اجمالی که دارای فروعات بسیار متعددی است و بیش از 60 فرع آن در عروة الوثقی مرحوم سید یزدی آمده است(9)، پیاده سازی ساده تری نسبت به مسائل ظهور و استظهارات متون روایی دارد. از این رو، کار را از جایی مانند بحث فروع علم اجمالی می توان آغاز کرد؛ سیستمی ایجاد می نماییم که بتواند فروع را بشناسد و فروع جدیدی را که شاید به ذهن فقهاء نرسیده است، استخراج نماید. سپس سیستم در معرض تصحیح چندین فقیه قرار می گیرد.

به هر حال، هدف نهایی سیستم خبره ای است که تمامی مبانی پیدا و ناپیدای اجتهاد در آن پیدا باشد و گام به گام مبانی فقیه را از او سؤال نماید و مجتهد مبانی منتخب خود را به سیستم پاسخ دهد؛ به عنوان مثال فقیه هزار پرسش مشترک در فقه و اصول و رجال را تنها یک بار پاسخ می دهد و در هر مسئله خاصّ نیز حدود مثلاً صد سؤال خاص را جواب می دهد تا اینکه سیستم برطبق مبانی این مجتهد تنظیم شده، آماده مشاوره با این فقیه بر طبق مبانی خودش می گردد.

پی نوشت ها:

9. سید کاظم یزدی(ره)، العروة الوثقی، ج 2، مباحث شک، ص 59-105.

اطلاعات تکميلي

  • تاریخ انتشار نسخه چاپی: سه شنبه, 28 بهمن 1382
  • صفحه در فصلنامه: صفحه 6
  • شماره فصلنامه: فصلنامه شماره 4
بازدید 16855 بار
شما اينجا هستيد:خانه