رقمی سازی منابع چاپی، زمینه نوینی برای انسان گشود که عصر اطلاعات را شکل داد. در این عصر، هم هنگام با تنوع قالب های منابع الکترونیکی، ابزارهایی که مستلزم دسترسی به آن منابع (نشریات الکترونیک، تصاویر، گراف ها و نظایر آن) بودند نیز توسعه یافت. از سودمندی های بسیار گفته شده رقمی سازی، قابلیت جستجو، دسترسی کم هزینه تر به منابع، ذخیره سازی و نگهداری کم هزینه است.
با توسعه رشد سریع نشر الکترونیک، منابع وب و استفاده از وب به مثابه ابزار، در حال تغییر شیوه های زندگی و یادگیری کاربران است؛ در حالی که وب در مراحل نخستین، عمدتاً برای استفاده از برنامه هایی که اطّلاعات و منابع را به کاربران می داد، به کار می رفت. در این راستا، توسعه وب دو، و گسترش منابع باز و استفاده اشتراکی و توجه به محتواهایی که کاربران ایجاد می کنند و ابزارهای به اشتراک گذاری منابع مسیر وب تغییر کرد و این تغییر، به گسترش سریع و عمومیت منابع انجامید و این گونه، منابع الکترونیکی، بخش عمده ای از ادبیات جهانی را به خود اختصاص داد.
در دنیای کنونی، محتوای فضای مجازی، از جنس سلطه است و باید در جنگ و رقابت محتوا در فضای مجازی، با شکستن انحصار محتوایی در دنیا، از مرزهای مجازی کشور حفاظت شود. بر پایه آمارهای مراجع معتبر، درصد اندکی از محتوای کل فضای مجازی، به زبان های عربی و فارسی است. همچنین، باید به این مسئله توجه داشت که تنها بخشی از این درصد ناچیز، محتوای مناسب و با کیفیت است.
مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی، از نخستین مراکز تولید و عرضه متون رقمی در حوزه علوم اسلامی است که افزون بر تولید محتواهای رقمی، با تولید فراداده و نیز نظام های سازمان دهی محتوا، فرایند دسترسی به محتواهای رقمی شده را نیز آسان نموده است. آنچه در پیش می آید، گفتگویی است با حجّت الإسلام و المسلمین اکبر راشدی نیا، قائم مقام ریاست محترم مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی در امور محتوا که به تبیین کمّیت و کیفیت مقوله محتوا در این مرکز می پرازد.
» ضمن تشکر از اینکه وقت خود را در اختیار فصلنامه ره آورد نور قرار داده اید، چون موضوع صحبت ما در باره محتواهای دیجیتالی مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی و نقش مرکز در تولید و توسعه محتوای رقومی، به ویژه در حوزه علوم اسلامی و انسانی است، از این سؤال شروع می کنم که در سند چشم انداز مرکز نور تصریح شده که مرکز باید حائز و دارای تمامی متون اسلامی و انسانی که مورد نیاز پژوهشگران است، باشد. نخست آماری از محتواهایی که در آن مرکز محترم رقمی سازی شده و نیز انواع محتواهای رقمی شده را بیان نمایید.
◊ ضمن عرض سلام خدمت شما و خوانندگان محترم، در این باره باید عرض کنم که مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی، بزرگ ترین مرکزی است که دارای متون دیجیتالی است. در حال حاضر، حدود 40.000 عنوان کتاب عربی و فارسی ثبت شده در بانک اطّلاعات مرکز داریم که حدود 12000 عنوان از آنها تایپ و تصحیح شده است؛ یعنی 30 درصد از منابعی را که در اختیار داریم، تایپ و تصحیح کرده ایم.
بخش دیگری از محتوای مرکز، مجلّات هستند. هم اکنون بیش از یک میلیون مقاله در مرکز داریم که اینها در واقع، شامل 1738 عنوان مجله در 67.448 شماره است. همه این یک میلیون مقاله، دارای تصویرند و بیش از نیمی از آنها نیز علاوه بر تصویر، دارای متن کامل هم هستند.
بخش دیگری از محتوای مرکز، نسخ خطی است که به نوبه خود، بخش مهمّ و عظیمی را شامل می شود. ما اکنون دارای 200.000 نسخه خطی از 140 کتابخانه مهم ایران و جهان هستیم.
» به نظر می رسد، مرکز نور با هدف آسان سازی دستیابی به محتوای منابع مورد نیاز اساتید و پژوهشگران حوزوی راه اندازی شده و تا کنون بسیاری از این منابع در قالب برنامه های گوناگون عرضه شده اند. چه تعداد از منابع معتبر دیگر که مورد مراجعه مراکز پژوهشی علوم اسلامی و انسانی است، هنوز رقمی سازی و عرضه نشده اند؟
◊ همان طور که عرض شد، تقریباً حدود 28.000 هزار عنوان کتاب داریم که هنوز در چرخه تایپ قرار نگرفته است. البته این نکته را هم باید گفت این مقدارِ باقیمانده که تایپ نشده، بخشی از آن دارای آمارهای دقیقی نیست؛ ولی حداقل 10.000 جلد تکراری و دو نسخه ای هست و همین طور، بخشی از آنها در حوزه فعالیت مرکز نیست و تایپ شدن آنها ضرورتی ندارد. بخشی دیگر از اینها هم کتاب هایی است که ارزش بالایی ندارند و برای مخاطب خاصّ در یک مقطع مشخص، مثلاً برای سفر زیارتی معیّن تهیه شده است. اگر این موارد را جدا کنیم، در نهایت، حدود 12.500 عنوان کتاب دیگر داریم که در بانک اطلاعات مرکز وجود دارد و می تواند به نحوی در پروژه های ما مورد استفاده قرار بگیرد.
» آیا روند خاصّی در رقمی سازی این منابع در دستور کار مرکز بوده و عرضه منابع در قالب برنامه ها بر پایه اولویت بندی مشخصی انجام شده است؟
◊ بله؛ متون اسلامی را از جهت اهمّیت و به ترتیب اولویّت می توان به دوره های ذیل تقسیم کرد:
از قرن اوّل تا قرن پنجم؛ از قرن پنجم تا قرن هشتم؛ از قرن هشتم تا قرن یازدهم؛ از قرن یازدهم تا قرن چهاردهم و متون معاصر.
» بر پایه این اولویت بندی که فرمودید، تا کنون چه تعداد از منابع توسط آن مرکز رقمی سازی شده است؟
◊ از مجموعه کتاب هایی که عرض کردم، حدود 1300 عنوان از تایپ شده ها به قرن های یک تا پنج مربوط می شود و 1370 عنوان نیز برای قرن های ششم تا هشتم است؛ 910 عنوان مربوط به قرن های دهم تا یازدهم است و 1900 عنوان از آنها به قرن های دوازدهم تا چهاردهم مربوط است و 4600 عنوان از آنها نیز به قرن پانزدهم اختصاص دارد. بخشی هم بدون تاریخ است که البته بیشترشان برای قرن معاصر است؛ چون تاریخ وفات مؤلف نداشته و بدون تاریخ ثبت شده اند.
اینکه کتب را تقسیم زمانی کردیم، به این جهت است که به نظر ما متون بر اساس قدمت زمان تألیفشان، از ارزش بالاتری برخوردارند. بر این اساس، در گام اوّل باید محور کارهایمان را در توسعه محتوایی با استفاده از متونِ تا قرن یازدهم قرار دهیم؛ چرا که تقریباً بخش مهمی از تراث اسلامی، در این دوره نگارش یافته است.
با همین مبنایی که عرض شد، تا کنون 3700 عنوان کتاب تایپ شده مربوط به قرن اوّل تا یازدهم داریم و حدود 3400 عنوان هم تایپ نشده است که مربوط به همین بازه زمانی است. افزون بر این، چنانچه بر اساس زبان نگاه کنیم، حدود 6280 عنوان کتاب عربی تایپ کردیم و حدود 5300 عنوان فارسی؛ بخش کوچکی هم به صورت فارسی ـ عربی است و بخشی هم به زبان های دیگر. همچنین، از نظر متن و شرح می توان گفت حدود 10.600 عنوان کتاب های تایپ شده در مرکز نور، متن هستند و حدود 1500 عنوان از آنها را ترجمه، شرح، تعلیقه و به طور کلی، متون ناظر به متن تشکیل می دهند. از حیث آمارِ جلدی هم، بخش قابل توجهی از کتاب هایمان تک جلدی هستند که آمار آن، حدود 9600 عنوان است و تقریباً 2480 عنوان هم چند جلدی اند که از دو جلدی شروع می شود تا مثلاً صد و ده جلدی. این نکاتی که عرض کردم، تقریباً نمای کلّی بود از محتوای موجود داخل مرکز، نسبت به متونی که تایپ شده است.
» به نظر می رسد، آمار کتاب های چاپی منتشر شده در حوزه علوم اسلامی و انسانی که در کتابخانه های بزرگ دیده می شود، بیش از آن چیزی است که مرکز نور در قالب برنامه های رومیزی و برخط عرضه کرده است. این گونه نیست؟
◊ بله؛ درست است. اگر به بیرون مرکز نگاه کنیم، باید بتوانیم بفهمیم وضعیت متون در بیرون از مرکز و فراتر از کتاب هایی که در اختیار مرکز است، چگونه است. برای این کار، بررسی هایی انجام داده ایم و با برخی کارشناسانی که حوزه فعّالیّتشان در زمینه تراث است، مشورت و رایزنی کرده ایم. با کسانی که مسئول کتابخانه های مهمّ هستند نیز صحبت نموده ایم و دارایی کتابخانه های آنها را در آن سه دوره نخست، یعنی از قرن اوّل تا قرن یازدهم، مورد بررسی قرار داده ایم؛ کتابخانه هایی مانند: کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام، کتابخانه تخصصی فقه و اصول، کتابخانه مرکز فقهی ائمه اطهار، کتابخانه مرکز دائرة المعارف علوم عقلی اسلامی، کتابخانه مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، کتابخانه تخصصی تفسیر و علوم قرآن و کتابخانه تخصصی فلسفه و کلام.
البته نمی شود به صورت قطعی در مورد اینها اظهار نظر کرد. در واقع، تخمینی است که با ده یا پانزده درصد تفاوت، می تواند مطابق واقع باشد. آن چیزی که به عنوان نتیجه به دست ما رسیده، این است که مرکز تا کنون در خصوص بهره مندی از منابع در حوزه: حدیث شیعه، رجال شیعه، فقه شیعه و اصول فقه، در وضعیت مطلوبی قرار دارد و بالای هشتاد درصد منابع قرن اوّل تا یازدهم در این موضوعات را دیجیتالی کرده است.
در همین علوم، در تراث اهل سنّت دقیقاً قضیه بر عکس است؛ یعنی ما از حدیث اهل سنّت حداقل 1200 عنوان منبع باید تایپ کنیم تا بشود بگوییم وضعیت نسبتاً مطلوبی داریم؛ در رجال اهل سنّت باید 470 عنوان کتاب، در فقه اهل سنّت 1450 عنوان و در اصول فقه اهل سنّت 650 عنوان را باید تایپ کنیم. البته در تفسیر اهل سنّت، وضعیت خیلی خوبی داریم؛ چون پروژه های تفسیر قرآن از همان اوّل که کلید خورده، تمایزی بین منابع شیعه و اهل سنت نگذاشته است. در علوم حدیث، کم کار کردیم، در زمینه فلسفه در وضعیت بالای چهل درصدی هستیم، در خصوص کلام زیر سی درصد، و در مورد عرفان حدود چهل درصد کار کردیم، در حوزه تاریخ بالای چهل درصد هستیم، در حوزه جغرافیا حدود سی و پنج درصد، در سیره بالای بیست درصد و در تراجم خیلی ضعیف عمل کرده ایم؛ یعنی حدود پانزده درصد، در ادبیات عرب ضعیف هستیم و در خصوص ادبیات فارسی نیز از کاستی هایی برخورداریم.
در مجموع، می توان گفت مرکز تاکنون توانسته بین 20 تا 30 درصد از متون اسلامی را دیجیتالی کند. تایپ و تصحیح، حداقل کاری است که درباره این منابع انجام شده است؛ هر چند بسیاری از این کتاب ها نیز فرمت های دیگری به آنها زده شده و غنی سازی شده اند.
» با توجه به اینکه بخش مهمی از منابع شما مربوط به ایران است، آیا می توان آماری از حیث زمان انتشار منابع در ایران هم ارائه کرد؟ به خصوص در زمینه منابع چاپی دوران معاصر؟
◊ بله؛ کتاب هایی که در مرکز کار شده، از حیث زمان انتشار هم دامنه وسیعی دارند؛ یعنی از سال 1245 شمسی تا کنون را در بر می گیرد. البته نسبت کتاب های این سال ها با هم فرق می کند؛ به عنوان نمونه، کتاب هایی که مربوط به سال های 1245 تا 1345 هستند، 327 عنوان است؛ در حالی که کتاب های مربوط به سال های 1365 تا 1390، به 6740 عنوان کتاب می رسد و یا مثلاً کتاب هایی که مربوط به سال های 1346 تا 1360 هستند، 602 عنوان است و حال آنکه منابع مربوط به سال های 1361 تا 1375، 2841 عنوان است.
به طور کلّی، می توان چنین جمع بندی کرد که از حیث زمانی در یک دوره خاصّ، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی پوشش خوبی نسبت به تهیه و تایپ کتاب های چاپ شده در آن سال ها داشته است؛ یعنی در سال های 1376 تا 1390. با توجه به فعالیت ویژه مرکز در این فاصله زمانی و اهتمام خاص به گردآوری و رقومی سازی منابع اسلامی، بیشترین منابع مرکز از جهت زمان انتشار، مربوط به همین دوره است. این مطلب نشان می دهد که مرکز در آن سال ها حرکتی خوبی را آغاز کرده و تقریباً پنجاه و سه درصد از کتاب های چاپ شده را پوشش داده است.
ذکر این نکته هم لازم است که در شناسایی و تهیه متون منتشر شده در هر سال، به تناسب عمل نشده است. بر اساس آنچه گفته شده، سالانه بیش از هزار عنوان از تراث تا قرن 11 در جهان منتشر می شود؛ مثلاً مجموع کتاب های رقمی شده در سال 76 تا 90 در مرکز حدود 24 هزار عنوان است؛ یعنی هر سال، 1600 عنوان تولید شده و بیشتر این منابع نیز ناظر به ایران بوده است.
ناشران معروف در حوزه نشر منابع علوم اسلامی در چند کشور بزرگ اسلامی، مانند: مصر، لبنان و ایران هستند. آیا در این باره هم می توانید آماری از منابع محتوایی مرکز ارائه دهید.
از حیث جغرافیایی هم می توان به این قضیه نگاه کرد؛ یعنی کتاب هایی که داخل مرکز وجود دارد، از نظر جغرافیایی برای کجاست. حدود 90 درصد کتاب هایی که تایپ شده و در پروژه ها استفاده گردیده، چاپ ایران است؛ به عبارت دیگر، 8700 عنوان کتاب تایپی ما، در ایران چاپ شده است. 4100 عنوان کتاب چاپ ایران هم داریم که مناسب حوزه فعالیت مرکز است؛ امّا هنوز موفق به تایپ آنها نشده ایم.
از میان منابعی که تایپ شده و ما نسخه رقومی آنها را در اختیار داریم، 1800 عنوان برای لبنان، 620 عنوان برای مصر، 185 عنوان برای عراق، 130 عنوان برای عربستان و 660 عنوان هم برای سایر کشورهاست که محل چاپ آنها ذکر نشده است.
بنابراین، از حیث منطقه ای، بیشترین منابع مرکز به کشور ایران اختصاص دارد؛ چرا که شصت و یک درصد از کل منابع مرکز، أعم از تایپی و غیرتایپی، برای ایران است و آثار دیگر کشورها نیز به صورت حدّاقلی تهیه شده است و بر اساس آمار، بیشتر متون و منابعی که در خارج از ایران انتشار یافته، در دسترس ما قرار ندارند.
» چه برنامه ای برای توسعه محتوای محصولات مرکز نور در پیش رو دارید؟
◊ با بررسی هایی که انجام داده ایم، متوجه شدیم حداقل بیست و پنج هزار عنوان کتاب تألیف شده تا قرن یازدهم وجود دارد که در مرکز کاری روی آنها انجام نگرفته است و بیشتر آنها تراثی است که در خارج از ایران منتشر شده است. همچنین، منابعی است که قبل از سال 1375 شمسی در ایران نشر یافته است و در مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی موفق به گردآوری آنها نشده ایم.
به نظر می آید، باید جایگاه سازمانی در مجموعه ایجاد کنیم که متکفّل همین مسئله باشد؛ یعنی کتاب ها را رصد کند و اصل کتاب و فایل آنها را تهیه نماید و با مراکز مهمّ و مؤسسات پژوهشی در ارتباط باشد. همچنین، در نمایشگاه های کتاب شرکت کند و کتاب های مناطق دیگر را شناسایی نماید و به صورت هدفمند ناشران برجسته و مهم را شناسایی کند. افزون بر این، با ناشران داخلی و خارجی که حوزه فعّالیتشان در زمینه تراث است، مرتبط شود و در نتیجه، بستر إرائه خدمات متقابل و توسعه محتوایی محصولات نور فراهم گردد. بنابراین، هنوز راه های نرفته بسیاری را در این باره پیش رو داریم و نیازمند بسترسازی لازم برای توسعه محتوایی تولیدات خویش هستیم.