پايهي وب 2 بر مشارکت کاربران يا به عبارتي بر خرد جمعي استوار ميباشد. دوره اي که فقط جمعي از ويراستاران و گردانندگان پايگاهها به توليد محتوا ميپرداختند و کاربران از آن سو فقط به خواندن اطلاعات مشغول بودند، به سر آمده است و اینک کاربران هر کدام به مانند ويراستاران و گردانندگان پايگاهها به توليد محتوا ميپردازند و صاحبان سايتها نقش مديريت محتوا را بر عهده دارند و موج گستردهاي از اطلاعات توسط همين کاربران عادي وارد دنياي وب ميشود.
تاريخچه
مفهوم «وب2» در يك نشست همانديشي بين دو شرکت رسانه اي اوريلي(1) و مدياليو اينترنشنال(2) در نخستين کنفرانس وب 2، در سال 2004 شکل گرفت.
در خلال چند سالی که از آن زمان ميگذرد، مفهوم «وب2» به خوبي جا افتاده است و نتايج جستجوي آن روي گوگل به بيش از 5/9 ميليون مورد بالغ ميشود. ولي هنوز اختلاف نظرهاي بسياري درباره معناي اصلي وب2 وجود دارد؛ به طوري كه بعضي از صاحبنظران آن را در حد يك شعار تبليغاتي بياهميت ميبينند و بعضي ديگر آن را بهعنوان يك موضوع عموميقبول ميكنند. اين مقاله سعي ميكند معناي وب2 را بهوضوح روشن كند و جايگاه وب 2 و اهميت آن دراينترنت و ضرورت رويكرد به پديده كاربرمحوري و استفاده از توانمنديهاي كاربران در توليد و تكميل محتوا را تبيين نمايد. در اين ميان، بازنگري دستاندركاران پايگاههاي اسلامي به پايگاههاي خود، نگاه جدي به انواع محتواي ارائه شده در پايگاهها و ايجاد امكانات مشاركت كاربران در توليد محتوا نيز مهم مينمايد.
از آنجا که مبحث وب2 بسيار گسترده و متنوع است، شايسته ديديم كه اين مبحث را در دو قسمت مورد ارزيابي و کنکاش قرار دهيم.
دايرکتوريها، وب 1 هستند و موتورهاي جستجوگر مانند گوگل، وب2
گوگل را ميتوان نماد بارز وب2 دانست. گوگل از روز اول، خود را به صورت يك برنامهكاربردي تحتوب معرفي كرد. هيچ وقت فروخته نشد يا به شكل يك بسته نرمافزاري عرضه نشد؛ بلكه به صورت يك سرويس ارائه شد و مشتريان به صورت مستقيم يا غيرمستقيم براي استفاده از برنامههاي آن پول ميپردازند. برنامههاي کاربردي گوگل نيازي به نصب شدن ندارد و همه برنامههاي آن به صورت آنلاين ميباشد. به همين جهت، هيچيك از محدوديتها و مشكلاتي که براي نرمافزار ديگر شرکتها پيش ميآمد، براي گوگل به وجود نيامد. يکي از ويژگيهاي برجسته گوگل، به روز شدن پيوسته آن ميباشد. علاوه بر اين، براي استفاده از برنامههاي گوگل، منع کپي رايت وجود ندارد و نرمافزارهاي آن به فروش نميرسد؛ بلكه فقط براي استفاده رايگان ميباشد. هيچ نيازي بهسازگاري با پلتفرمهاي مختلف نيست و مشتريان ميتوانند نرمافزار را روي دستگاههاي خودشان اجرا كنند.
آنچه موجب شد تا گوگل را پيشتاز در وب 2 بدانيم، چيزي نيست جز قابليت گوگل در مديريت بانك اطلاعاتياش. گوگل فقط مجموعهاي از ابزارهاي نرمافزاري نيست، بلكه يك پايگاه داده تخصصي است. بدون داده، اين ابزارها بياستفاده خواهند بود و بدون نرمافزار، اطلاعات قابل مديريت نيست؛ چنانكه بدون توانايي جمعآوري و مديريت دادهها نيز نرمافزار كاربرد خود را از دست خواهد داد. در حقيقت، ارزش نرمافزار بهمقدار و پويايي دادههايي وابسته است كه آنها را مديريت ميكند.
خدمات گوگل يك سرور نيست؛ هرچند خدماتش را بر روي مجموعه عظيمياز سرورهاي اينترنت ارائه ميکند. يك مرورگر هم نيست؛ هرچند كاربر آن را از طريق مرورگر تجربه ميكند؛ به عبارت ديگر، گوگل خودش هيچ اطلاعاتي ندارد و تمام يافتههايش را از اطلاعات موجود که توسط کاربران تهيه شده است، فراهم ميکند و اطلاعاتِ کاربران را مديريت ميکند. گوگل در فضاي بين مرورگر و موتورجستجو و سرورِ محتوا شكل ميگيرد و به عنوان يك مأمور يا واسطه بين كاربر به صورت آنلاين عمل ميكند. پس گوگل اطلاعاتش را از کاربرانش دريافت ميکند و در صفحات نتايج جستجو به نمايش در ميآورد.
نکته ديگر که گوگل را به يک پايگاه وب 2 تبديل ميکند، بهبودهاي گوگل در امر جستجو است که لحظه به لحظه نتايج جستجويش را بهبود ميبخشد و اين امر بهروند رفتار کاربران در اينترنت بر ميگردد؛ به اين معنا که تمام کليکهاي کاربران و مشاهده صفحات وب، بر جستجوهاي بعدي گوگل و چيدمان نتايج و اولويتبندي آنها تأثير گذار هستند. اين ويژگي موجب شده است تا کاربران براي يافتن مطالب و اطلاعاتش به جاي استفاده از روش سنتي در وب1 و مراجعه به دايرکتوريهاي معروف چون دموز، به سوي موتورهاي جستجوگر و از آن جمله گوگل روانه ميشوند. نتايج گوگل بازتاب رفتار کاربران در اينترنت است. اگر کاربري کلمه و يا عبارتي را در گوگل جستجو نمايد و از صفحه نتايج جستجو به پايگاهي وارد شود که نيازش را تأمين نکند و از آن صفحه به نتايج جستجو برگردد، اين نشان از اين دارد که اطلاعات موجود با واژگان جستجو شده، نياز او را تأمين نکرده است و اين يک نمره منفي براي آن پايگاه خواهد داشت و اگر تعداد اين واکنشها و پراکندگي آن افزايش يابد، موجب ميشود تا گوگل به صورت خودکار در بازيابي اطلاعات بازنگري کند و اين پايگاه را از صفحات نخستين به صفحاتي بعدي منتقل کند يا يک صفحه را به صفحات نخست ارتقا بخشد. اگرچه بايد دقت داشت که گوگل براي سازماندهي و مديريت اطلاعاتش ملاکها ومعيارهاي بسياري دارد که هنوز کسي از راز و رمز آن مطلع نيست و فقط تعدادي از آنها متنشر شده است که به آن سِوُ seo مخفف عبارت search Engine Optimize (بهبود در موتور جستجو) مينامند.
پايگاههاي شخصي، وب1 و وبلاگها وب 2 هستند
در وب 1، تعدادي ويراستار به توليد محتوا ميپردازند و كاربران صرفاً از آن استفاده ميكنند، بدون آنكه در توليد محتوا نقشي داشته باشند؛ به عبارت ديگر، در وب 1 اعتمادي به خِرَد جمعي وجود ندارد و حتماً افرادي شناخته شده به تدوين و تهيه مطلب ميپردازند. اما وب2 فقط متكي به توان علم و دانش كاربرانش است و همين كاربران، اكنون خود ويراستار هستند و خودشان نيز به ويرايش محتواي توليد شده توسط ديگر كاربران ميپردازند.
در تقابل وب 1 و وب 2 ميتوان به تقابل پايگاههاي شخصي و وبلاگها اشاره كرد. اگرچه وبلاگها در سال 1999م پا به عرصه اينترنت گذاشتند، اما ظهور آنها به عنوان منبع خبري در موقعيتها و دورههاي خاص، جايگاهي ممتاز پيدا كرد. براي ايجاد وبلاگ ديگر نيازي به دانستن زبان برنامهنويسي و پرداخت هزينه به مانند پايگاههاي شخصي نيست و هركس ميتواند بهسرعت چندين وبلاگ ايجاد كند و بهآساني آنها را مديريت كند و مطالب و نوشتههاي خودش را در آن منتشر نمايد. ايفاي نقش خبري و اطلاعرساني موجب شد تا وبلاگها جايگاهشان را از يک سري نوشتههاي بيارزش و شخصي، به منبعي از اطلاعات خوب و با ارزش ارتقا بخشند. اين اتفاق غالباً در شرايط حساس خود را نشان داد و وبلاگها توانستند جايگاه واقعيشان را به مخاطبان نشان دهند. در طي جنگها، حوادث و بلاياي طبيعي، كساني كه در درون اين جريانات و حوادث بودند، به زيباييِ يك خبرنگارِ حرفهاي جرياناتي را كه در اطرافشان اتفاق مي افتاد، از طريق وبلاگي که ايجاد کردند، انعكاس دادند. سيل كابران نيز براي اطلاع از اتفاقات به جاي خبر گرفتن از پايگاههاي خبري همچون بي.بي.سي و سي. ان. ان به اين وبلاگ اين افراد رجوع ميكردند و خبرهاي دست اولي را دريافت ميكردند. ما دو مورد از اين وبلاگها را كه در اين حوادث ايجاد شده و در ايام خودشان بسيار پر مراجعه بودند، معرفي ميكنيم:
1. ظهور وبلاگي، با نقش کليدي، در اطلاعرساني در جريان طوفان کاترينا: در ساعت 12 عصر 28 آگوست 2005م، فردي به نام ميشل برنس، که در طوفان کاترينا گرفتار آمده بود، وبلاگي به نام نجات يافتگان نيوارلئانز ايجاد کرد. در حالي که طوفانهاي ساحلي در نيوارلئانز اين شهر را ويران ميکرد، او در وبلاگش اينگونه نوشت: «ما در طبقههاي دهم و يازدهم يک آسمانخراش در خيابان پودراس، در سمت راست خيابان چارلز هستيم. در اينجا ژانراتور، کنسرو، غذا و آب داريم. ما کلاً 5 نفريم. من مطمئن نيستم که ارتباط ما با اينترنت متصل باقي بماند. من يک دوربين و يک اسلحه همراه خود دارم... اينجا دائماً طوفان است و سرعتش بين 175 تا 215 کيلومتر در ساعت است. طوفان باد را از سمت خليج به سمت درياچه ميکشاند. شهر ممکن است هيچگاه به حالت قبل برنگردد.»
وبلاگ ميشل برنس که در زمان طوفان کاترينا مرجع کاربران در اين جريان و حادثه بود، اخبار بهتر و تازهتري نسبت به بسياري از پايگاههاي خبري مطرح جهاني منتشر ميکرد.
2. وبلاگ يك شهروند عراقي در طي حمله آمريكا به عراق: يك وبلاگنويس عراقي، به نام سلام به صورت روزانه از خاطرات خود و وضعيت بغداد در زير بمباران و موشكباران آمريكاييها مينوشت. اين يادداشتهاي روزانه با استقبال گسترده كاربران اينترنت مواجه شد. عنوان وبلاگ او «عزيزم بخوان» بود كه از تأثير بمبارآنها بر زندگي روزمره مردم و ديدگاه مردم كوچه و بازار بغداد مينوشت. او يك معمار 29 ساله بود كه وبلاگنويسي را از 6 ماه پيش از حمله آمريکا به عراق آغاز كرده بود. اما محبوبيت بيش از حدِ وبلاگش به جهت يادداشتهاي ايام جنگ بود. او يادداشتهايي درباره رويدادهاي داخلي عراق همچون بازرسيهاي سازمان ملل متحد و آمادگي عراق براي جنگ نوشت. او با مشاهده بلند شدن هواپيماهاي ب-52 از انگلستان از طريق شبكههاي تلويزيوني ميدانست كه 6 ساعت بعد بغداد بمباران خواهد شد. از اين طريق، گزارشهاي دست اولي از حملات هوايي عليه بغداد منتشر كرد. او تا زماني كه بمبارانها تاسيسات برق و مخابرات بغداد را از كار نينداخته بود، به نوشتن ادامه داد و پس از راهاندازي مجدد برق و تلفن بغداد، همچنان به اين كار ادامه ميداد و از كمبود مواد غذايي، بالا رفتن شديد قيمتها، بسته شدن مغازهها و چگونگي زندگي در بغداد مينوشت. سلام در پاسخ به كساني كه به وبلاگ او بدبين بودند نوشت: «خواهش ميكنم با ارسال اييميل از من نپرسيد كه آيا من وجود خارجي دارم يا نه، اگر باور نداريد، وبلاگم را نخوانيد، منترفند تبليغاتي هيچكس نيستم».
پل بوليتن خبرنگار امور فني بي.بي.سي سعي كرد دريابد آيا اين وبلاگ واقعاً توسط فردي در عراق يا كشور ديگري منتشر ميشود. بولتين گزارش داد كه وبلاگ او قلابي نيست و سلام همان كسي است كه خود ادعا ميكند و او يک عراقي است و گزارشاتش را از بغداد بر روي وبلاگش قرار ميدهد.
وبلاگها به اين دليل مورد استقبال مراجعان اينترنتي قرار گرفتند كه اطلاعاتِ پالايش نشده و فيلتر نشدهاي را در اختيار بازديدكنندهها قرار ميدادند. اطلاعاتي كه از زير تيغ سانسور يا دستورالعملهاي دفترچه 13 صفحهاي پنتاگون براي خبرنگاران عبور نكرده بود. البته در ميان انبوه اطلاعات متراكم وبلاگها، اطلاعات نادرست هم منتشر ميشود و به همين دليل، به آنها بايد فقط به عنوان منابع دست اول و نه ضرورتاً مورد وثوق نگاه كرد.
در آمريکا ۵۰ درصد کاربران اينترنت وبلاگ ميخوانند و ۱۲ درصد آنها وبلاگ مينويسند. ۷۷ درصد کاربران فعال اينترنت، وبلاگ ميخوانند. ۳۶۴ ميليون نفر در جهان، وبلاگ ميخوانند و ۱۸۴ ميليون نفر، وبلاگ دارند و از سال ۲۰۰۲م تا به حال۱۳۳ ميليون وبلاگ فهرست شده است و جالب است كه بدانيم هشت ميليون وبلاگ هم اكنون به زبان فارسي وجود دارد. اين آمارها نشان از نقش موثر وبلاگها و توليد محتوا توسط کاربران معمولي ميباشد.
وبلاگها نمود واقعي وب 2 را متجلي كردند و انتشار مطالب در وبلاگها بر اساس كاربرمحوري را نمايان ساخت كه اطلاعات توسط انبوه كاربران منتشر ميگردد.
با استفاده از فناوري آر.اس.اس، استفاده از وبلاگها و مطلع شدن از مطالب جديد منتشر شده در وبلاگها بسيار آسان گشت كه در بخش آر. اس. اس درباره آن و فوائد آن صحبت خواهيم كرد.
دائره المعارف بريتانيكا، وب 1 و دائره المعارف آنلاين ويكيپديا وب2
هر جا سخن از وب 2 به ميان ميآيد، سخن از دائره المعارف ويكيپديا نيز بر سر زبانها است و در تقابل ميان ويكيپديا به عنوان پايگاه وب دويي، دائره المعارف آن لاين بريتانيكا مثال زنده ميشود.
ويکيپديا يک دائره المعارف اينترنتي چندزبانه با محتويات آزاد است که تمام مدخلها و مقالات آن توسط کاربران نوشته و ويرايش ميشود. نام ويکيپديا واژه ايترکيبي است که از واژههاي ويکي(وب گاه مشارکتي) و انسيکلوپديا (دائره المعارف)گرفته شدهاست. مديران اصلي اين دائرهالمعارف در شهر تامپاي فلوريداي آمريکا هستند.
دائره المعارف ويكيپديا توسط جيميوالس و لري سنجر در سال 2001م ايجاد شد و از همان ابتدا بر محور دانش كاربرانش متكي بود؛ به گونهاي كه اطلاعات آن تماماً توسط كاربران تهيه، ويرايش و نظارت ميشود. گسترش و گستردگيِ زباني و موضوعي اين دائره المعارف چنان خيره كننده است كه كمتر كسي ميتوان يافت كه براي دستيابي به مطالب مورد نياز سري به اين دائره المعارف نزند. تنوع زبآنها در ويکيپديا بسيار پر رنگ است؛ به گونهاي كه مقالات آن حدود 262 زبان را در بر ميگيريد. ويکيپديا داراي 10 ميليون مقاله به زبانهاي گوناگون است که از اين ميان، 22 زبان بيش از 100 هزار مقاله، 79 زبان بيش از هزار مقاله و زبان انگليسي آن 5/2 ميليون مقاله دارد و زبان فارسي آن نيز از جمله زبانهايي است که بيش از10 هزار مقاله دارد. كاربران با عضويت رايگان ميتوانند به جرگه نويسندگان و مؤلفان اين دائره المعارفِ بزرگ در آيند و مدخلهايي را بنويسند كه وجود ندارد و از اين طريق به گسترش آن كمك كنند. ولي براي ويرايش مدخلها و مطالب آن نيازي به ثبت نام نيست و همه كاربران ميتوانند مطالب نوشته شده را ويرايش نموده و در تصحيح و گسترش مقاله كمك كنند.
در مقابل ويكيپديا، دائره المعارف بريتانيكا قرار دارد كه مقالات آن توسط توسط ويراستاران و نويسندگان پايگاه تأليف ميگردد و كاربران هيچ نقشي در توليد مدخلهاي آن ندارند و آنها فقط از مطالب آن استفاده ميكنند.
دائره المعارف بريتانيکا در سال ۱۷۶۸ در ادينبورگ به صورت نسخه مکتوب منتشر شد و قديميترين دائره المعارف موجود به زبان انگليسي محسوب ميشود. اين دائره المعارف بر خلاف دائره المعارف ويکيپديا فقط به زبان انگليسي نوشته ميشود و تا کنون 000/120 مقاله منتشر کرده است. در تاليف دايره المعارف بريتانيکا ۱۹ ويراستار تمام وقت و بيش از ۴۰۰۰ محقق مشارکت دارند و بر خلاف ويکيپديا فقط ويراستاران و نويسندگان بريتانيکا حق تاليف و ويرايش مدخلها و مقالات اين دايره المعارف را دارند. در حال حاضر، رقيب بزرگ بريتانيکا، ويکيپديا ميباشد که با پروژه عظيم خود دردسر بزرگي براي اين دائره المعارف ايجاد کردهاست. تعداد لغات و اصطلاحات ويکيپديا ۳۴۰ ميليون است که در مقايسه با ۵۵ ميليون لغت به کار رفته در دائره المعارف بريتانيکا تعداد چشمگيري است. طبق سرشماري مجله نيچر در هر مقاله بريتانيکا ۳ خطا وجود دارد؛ در حالي که در هر مقاله ويکي پديا، با تکيه بر توان علميکاربران، چهار خطا وجود دارد.
ايجاد دستهبندي مطالب وب 1 و ايجاد برچسب (تگ) وب 2
بر خلاف دستهبندي مطالب در وب 1 كه در آن برپايه پايه دستهبندي سنتي انجام ميگيرد، در وب 2 دستهبندي مطالب بر اساس قرار دادن برچسب يا تگ بنا شده است و از طريق اين، مطالب، مورد بازيابي قرار ميگيرد. در پايگاههاي وب 1 به طور مثال اگر مطلبي درباره تشيع باشد، در زير مجموعه اديان و اسلام قرار ميگيرد كه به اين عمل، دايركتوري و دستهبندي مطالب يا تكسنومي (مديريت سازمانيافته اطلاعات) ميگويند. پايگاه فليكر، كه بانك عكس است و بسيار مورد توجه قرار گرفته است، مفهوميجديد ابداع كرد كه بهآن فوكسونومي ميگويند. فوكسونومي روشي اشتراكي و مبتني بر همكاري براي ردهبندي پايگاهها است كه در آن از كلمات كليدي كه به طور آزادانه انتخاب ميشوند، استفاده ميشود. به اين كلمات كليدي معمولاً تگ يا برچسب گفته ميشود.
از طريق تگگذاري ميتوان به جاي گروهبنديهاي ثابت و مشخص، از همان روش ارتباطدهي چندگانه و همپوشاني كه براي مرتبط كردن اطلاعات به كار ميرود، استفاده كرد. به اين ترتيب، ميتوان بازيابي را متناسب با طرز فكر طبيعي كاربر انجام داد. اين برچسبها به همديگر لينك هستند و در پايين متن و يا عکس ايجاد ميشوند. هنگاميکه کاربران مطلب، تصوير، فيلم و يا هر سند ديگري را در پايگاههاي به اشتراکگذاري منابع قرار ميدهند، ميتوانند کليدواژههايي را براي مطلب ارساليشان قرار دهند که اين کلمات بيشترين ارتباط با آن مطلب را دارد و چنانچه کاربران ديگر بر اين کلمات کليدي يا برچسبها کليک کنند، ميتوانند مطالب ديگر کاربران را که همان برچسب را بر مطلبشان قرار دادهاند، مشاهده کنند. اين تگها و برچسبها، بر خلاف دايرکتريها و دستهبندي سنتي، نامحدود هستند و يافتن مطالب را تسهيل ميبخشند.
بسياري از پايگاههاي وب 2، علاوه بر تگگذاري منابع و بازيابي اطلاعات از اين طريق، از روش دستهبندي و دايرکتوري نيز بهره گرفتهاند.
تجارت در وب 2 (گوگل و آمازون)
اينترنت ابواب جديدي بر روي تجارت و تحولات گسترده در آن ايجاد کرده است و اکنون وب2 تحولات چشمگيرتري نسبت به وب 1 در تجارتِ اينترنتي پديد آورده است. در وب 1 هدف مشتريان بزرگ و ثروتمند مورد نظرند و مشتريان پردرآمد شايسته معامله و تجارت هستند؛ يعني به جاي سر و کله زدن با شرکتها کوچک و درآمدهاي مختصر، بايد به فکر درآمدهاي هنگفت از چند شرکت پر سود بود.
اما در وب 2، به جاي تکيه بر مشتريان بزرگ، بيشتر مشتريان کوچک و درآمدهاي کوچک مورد توجهاند و براي شرکتهاي کوچک و با درآمدهاي کم نيز تبليغات صورت ميگيرد.
در ميان پايگاههاي وب 1 در زمينه تجارت، شرکت دابل کليک (DoubleClick) را ميتوان نام برد که در رقابت با گوگل ميدان تبليغات را از دست داد و محدودتر شد. دابل کليک در نهايت به دليل مدل تجارياش محدود شد. دابل کليک اسير اين اعتقاد بود كه كاربرد وب، انتشار است؛ نه مشاركت.آگهيدهندگان صاحب اختيارند؛ نه مصرفكنندگان. در نتيجه ميبينيم كه دابل کليک با افتخار در وبسايتش مينويسد: «بيش از دوهزار پيادهسازي موفق از نرمافزارش داشته است.» در حاليكه تبليغات گوگل در حال حاضر شامل بيش از صدها هزار تبليغ دهنده دارد و گوگل توانسته است دو سوم تجارت اينترنتي را به خودش اختصاص دهد.
موفقيت گوگل ناشي از درک درست قدرت مشترك پايگاههاي كوچك ميباشد؛ پايگاههايي كه بخش قابل توجهي از محتواي وب را تشكيل ميدهند. گوگل بهخوبي به اين امر پي برد که فقط شرکتهاي بزرگ نيستند که در دنياي وب فعاليت دارند؛ بلکه بايد به شرکتهاي کوچک نيز اهميت داد.
استفاده از خدمات دابل کليک نياز به امضاي يك قرارداد رسميفروش داشت كه موجب محدود شدن بازار اين شركت به فقط چند هزار پايگاه بزرگ شده بود و گوگل، بر خلاف دابل کليک، فهميده كه چطور ميتوان تبليغات را تقريباً روي هر پايگاهي، هر چند كه کوچک و کم ارزش باشد، قرار دهد.
از آن مهمتر، شركت گوگل قالبهاي تبليغاتي مورد علاقه ناشران و آژانسهاي تبليغاتي، مثل بنر و پاپآپ را که پيش از اين بسيار رايج بودند، كنار نگذاشت؛ قالبهايي كه براي کاربران آزاردهنده نبودند و به طور كلي، موردعلاقه مصرفكنندگان بودند.
گوگل به دو صورت تبليغات انجام ميدهد:
1. در صورت اول شما خواهان کسب درآمد از طريق قرار دادن تبليغاتِ ديگر شرکتها در پايگاهتان هستيد. براي استفاده از اين امکان بايد از سرويس Adsense گوگل استفاده کنيد. در اين سرويس کساني که داراي وبسايت يا حتي وبلاگ هستند و محتويات مفيد ارائه ميدهند، ميتوانند با نمايش دادن تبليغات گوگل در صفحات وبشان درآمد کسب کنند. البته گوگل با بعضي از کشورها نظير ايران و سودان و چند کشور ديگر که تحت تحريم آمريکا هستند، در اين زمينه همکاري نميکند. پس از اينکه شما اکانت را ايجاد کرديد، پايگاه شما توسط گوگل مورد بررسي قرار ميگيرد و اگر موضوع پايگاه و محتويات آن مخالف قوانين گوگل نباشد، پس از چند روز ايميلي به شما ارسال ميشود و حساب شما فعال ميگردد.
بعد از فعال شدن حساب شما ميتوانيد وارد حساب شويد و کد جاوا اسکريپتي را که براي نمايش تبليغات گوگل لازم است، دريافت کنيد. شما همچنين ميتوانيد رنگ و شکل تبليغات را متناسب با ظاهر پايگاه خود تنظيم کنيد. پس از اينکه کد جاوا اسکريپت را در سورس کد صفحه وب خود قرار داديد، ربوت کاوشگرِ گوگل، صفحات وب شما را مرور کرده و از لحاظ موضوعي آن را طبقهبندي ميکند و پس از 24 تا 72 ساعت تبليغات متناسب با محتويات صفحه وب شما نمايش داده ميشود.
به ازاي تعداد کليکهاي کاربران بر روي تبليغاتي که گوگل قرار داده، مبالغي به حساب شما واريز ميگردد و حتي گاهي صرف کليک کردن ملاک پرداخت مبلغ براي شما نخواهد بود؛ بلکه افراد بايد به طور مثال در آن پايگاه ثبت نام يا نرمافزاري را دانلود و يا دانلود و نصب کنند تا مبلغ مورد نظر به حساب شما واريز گردد.
2. در روش دوم شما پايگاه يا کالايي را ميفروشيد و ميخواهيد گوگل پايگاه شما را تبليغ کند. شايد دقت کرده باشيد که هنگام جستجوي واژگان، در سمت راست تعدادي پايگاه به صورت جداگانه معرفي ميگردند. اين سرويس Adword گوگل ميباشد که به هنگام دادن سفارش تبليغ به گوگل، گوگل بر اساس كلمات كليدي كه براي تبليغتان انتخاب كردهايد، قيمت تعين ميكند و بر اين اساس، تبليغات شما در بالاترين قسمت تبليغات گوگل در صفحات اول نتايج جستجوي گوگل نمايش داده ميشود.
در اين نوع تبليغ، صرف نمايش آگهي در بخش Adwords گوگل موجب پرداخت هزينه نبوده و رايگان است و شما فقط در صورت کليکِ کاربران بر روي تبليغ و راهيابي کاربران به پايگاه مورد نظر شما، پول پرداخت ميکنيد، يعني گوگل تبليغ شما را در سمت راست نمايش ميدهد و تا زماني که مخاطب بر روي تبليغ شما کليک نکرده، از اعتبارتان کم نميشود، ولي اگر مخاطب به آگهي شما علاقهمند شد و بر روي آن کليک کرد، اعتبارتان کاهش مييابد. هزينه هر بار بازديد از ١٠ سنت به بالا ميباشد و مبلغ آن به نوع کلمات کليدي که براي تبليغ سايت خود انتخاب کردهايد، بستگي دارد.
پايگاه آمازون: آمازون از جمله شرکتهايي تجاري است که در بحث مشارکت کاربران در هر چه غنيتر کردن مطالب پايگاهش سود برده و اين مزيت موجب شده تا اين پايگاه يکي از پايگاههاي موفق و پر مخاطب در زمينه تجارت الکترونيک باشد. محصولي كه آمازون ميفروشد، فرقي با محصول ساير رقبا ندارد. همه پايگاههايي که کالا عرضه ميکنند، مشابه آمازون، اطلاعاتي نظیر: شرح محصولات، تصاوير پشت جلد و قيمت را از توليدكنندگان ميگيرند و در پايگاهشان براي تبليغ و فروش قرار ميدهند؛ ولي آمازون علاوه بر اين اطلاعات پايه و اساسي، روشهايي نوين براي جلب مشاركت كاربران ابداع كرده است که اين امر موجبات رونق هرچه بيشتر و سودآوري اين پايگاه را فراهم آورده است. در اين پايگاه، تعداد نقدها و بررسيهاي كاربران چندين هزار برابر بيشتر از ديگر پايگاهها است. آمازون اجازه ميدهد تا کاربران نظراتشان را در مورد کالاهايي که خريدهاند، در اين وبسايت ثبت کنند تا ديگر کاربران آشنايي بهتري با کالاها پيدا کنند. اگر شما به اين بخش از وبسايت آمازون مراجعه نماييد، خواهيد ديد که اطلاعات کاربران در مورد کالاهاي خريداري شده بهمراتب از اطلاعات رسميخود وبسايت آمازون خواندنيتر، رساتر و زودتر شما را به هدفتان، يعني يافتن کالاي خوب و مطلوب رهنمون ميکند.
تقريباً روي هر يك از صفحههاي پايگاه آمازون بهگونهاي كاربران به مشاركت دعوت شدهاند و مهمتر از همه اينكه، آمازون از فعاليت كاربران براي بهتركردن نتايج جستجو بهره ميگيرد. نتايج جستجو در آمازون هميشه با پرطرفدارترينها شروع ميشود. کالايي ابتدا به نمايش در ميآيد که کاربران بيشتر آن را پسنديده و خريداري کرده اند. اين امر نيز موجب ميشود تا جستجوگران به کالاي مطلوبتر رهنمون شوند.
اين نتايج جستجو تنها بر ميزان فروش مبتني نيستند، بلكه عوامل ديگري را نيز در بر ميگيرند كه افراد آمازون به آنها «جريانِ» اطراف يك محصول ميگويند؛ به طور مثال، هنگاميکه کاربر قصد خريد کالايي دارد، ميتواند از نظر خريداران و مشتريان ديگرِ آن کالا مطلع شود. مشتريان به جاي تکيه بر اطلاعاتي که پايگاه درباره کالا ارائه ميدهد، آنهاترجيح ميدهند ببينند خريدارن اين کالا چه نظري درباره کيفييت و نقاط قوت و ضعف کالا دارند. هنگاميکه کالا و يا کتابي را خريداري ميکنيد، آمازون به شما کتابهاي جديد و کالاهاي ديگري را نيز پيشنهاد ميکند؛ کتابها و کالاهايي که ديگر کاربراني نيز آن را خريده اند. تعجبي ندارد كه آمازون با داشتن دهها هزار برابر كاربر بيشتر نسبت به پايگاههاي تجاري ديگر، رقباي خود را پشت سر گذاشته است.
آمازون، گوگل و ديگر شركتهاي خلاق که حضور کاربر و اهميت آن را بهخوبي درك كردهاند و حتي آنها را بيشتر گسترش داده اند، موجبات تحول در وب را پديد آوردهاند.
آنچه گذشت مقايسهاي بين پايگاههاي وب 1 و 2 براي شناخت تفاوتهاي آن دو بود. به ياري خدا در قسمت دوم مقاله به موضوعاتي چون: آر.اس.اسها، مشاپها، روابط اجتماعي، مبحث آموزش، كتابخانههاي وب 2، پايگاههاي وب دويي در ايران و در پايان نيز به چالشهاي اين مبحث خواهيم پرداخت.
پينوشتها: