چگونگی ارجاع به این منابع و نوع مستندسازی، به رشته تخصصی دانشگاهی، سلیقه ناشران و نویسندگان، و نیازهای یک اثر خاص بستگی دارد. شیوههای استناددهی متنوعی وجود دارد که هر یک برای هدفی خاص و متناسب با نیازهای پژوهشگران شکل گرفتهاند. در ایران نیز نویسندگان و مؤلفان برای منبعدهی در مقالات خود از این شیوهنامهها بهره میگیرند. اما متأسفانه باید گفت هیچ یک از این شیوهنامه در ایران شکل نگرفته است.
مقدمه
نگارش هر اثر علمي، مستلزم مطالعه و بررسي آثار مرتبط است. هیچ کس نمیتواند بدون نیاز به دانش تولیدشده توسط دیگران، مبادرت به تولید دانش جدیدی کند. در حقیقت، میتوان گفت که بهرهگیری از دانش دیگران برای تولید اثری جدید، پیشینهای به قدمت علم دارد و استناد به این آثار، همعمر تألیف است (حری، 1381).
ارجاع به منابع مورد استفاده در شكلگيري اثر، هم باعث اعتباربخشي به اثر تأليفي يا تحقيقي ميشود و هم جلوهاي از امانتداري مؤلف را به نمايش ميگذارد. فهرست منابع مورد استناد، راهكار مناسبي براي هدايت مخاطبان به سرچشمه اصلي انديشهها، يافتهها و دادههاي ارائهشده در متن است.
در زمینه لغزشپذیر بودن حافظه، نقل قول جالبی از علاّمه قزوینی قابل تأمل است. وسواس و دقت علمی علاّمه صفت بارز وی بوده است. وی را نمونه اعلا در مستند و مستدلنویسی دانستهاند. از وی روایت میکنند که وقتی پس از انتشار کتاب چهار مقاله نظامی عروضی - با همه دقتی که در تصحیح آن به عمل آورده بود- یکی از خوانندگان کتاب، غلطنامهای برای آن ترتیب داده و برایش میفرستد، از مشاهده آن چنان متأثر میشود که عهد میکند از آن پس اگر بخواهد «قُل هُوَ اللّهُ اَحَد» هم بنویسد، باید قرآن را باز کند و از روی آن به نقل بپردازد (قزوینی، دهباشی، و زرینکوب، 1378).
پدیدآورنده هر اثر علمی، نوشتار خود را بر دو ستون استوار میدارد؛ یا بر پایه اندیشهها و یافتههای خود سخن میگوید یا از گفتهها و نوشتههای دیگران بهره میبرد. اخلاق علمی حکم میکند که استفاده از کلام و نوشتار دیگران با اشاره به منبع آنها باشد تا خوانندگان بتوانند بهسرعت و سهولت اصل منبع را بازشناسند و اگر احتیاج بود، به آن مراجعه و آن را بررسی یا مطالعه کنند (علیدوستی، 1385).
استناد (Citation):
ارجاعات يك نويسنده به آثار پيشين مرتبط با موضوع نوشتهاش، استناد ناميده ميشود. در واقع، نویسندگان به آثاری که ربطی موضوعی با نوشته آنان دارد، ارجاع میدهند و بدین وسیله، کار خود را اعتبار میبخشند. به عنوان شاهد از آنها استفاده میکنند تا سخن خود را تأیید کنند و یا تفاوت رویکرد آنها را با نقطه نظر خویش بیان میدارد (رمضانی، رمضانی، و مختاری اسکی، 1390a).
فهرست منابع و مآخذ (Reference List):
فهرستي منظم از آثار موردِ استناد قرارگرفته در متن كه در آخر اثر آورده ميشوند.
كتابشناسي (Bibliography):
فهرست كامل تمام مطالب مرتبط با اثر است كه ممكن است برخي از آنها در متن مستقيماً مورد ارجاع قرار نگرفته باشند. اين فهرست، در آخر اثر آورده ميشود.
عمدهترين دلايل استناد
ادای احترام به پیشکسوتان؛ اعتبار بخشیدن به آثار مرتبط (احترام به همکاران)؛ معرفی روشها، ابزار و جز آن؛ تهیه پیشینه مطالعات؛ تصحیح اثر خود مؤلف؛ تصحیح آثار دیگران؛ نقد آثار پیشین؛ اثبات ادعاها؛ تذکر در باره آثار زیر چاپ؛ معرفی اثری که توزیع یا نمایهسازی ضعیفی داشته و یا به آن استنادی صورت نگرفته است؛ احراز درستی دادهها و واقعیتها (مانند کمیتهای ثابت فیزیکی و جز آن)؛ معرفی آثار اصیل که اندیشه یا مفهومی برای نخستین بار در آنها مطرح شده است؛ معرفی آثار اصیل یا اثری که به توصیف اصطلاح یا مفهومی پرداخته که با نام مبتکر آن همراه است، مانند: بیماری هاجکینز، قانون پارِتو، عکس العمل فریدل – کرافتس و جز آن؛ رد آثار یا عقاید دیگران (ادعای منفی)؛ مناقشه در باره برتری ادعاهای دیگران (گارفیلد، 1376).
شيوههاي استناد
ضروري است كه استنادها به شيوهاي منظم و استاندارد كه شيوه استنادBibliographic Styles) ) ناميده ميشوند، مرتب گردند.
شيوههاي استناد، رويكردهاي استانداردي براي استناد به منابعي هستند كه مؤلف در تدوين اثر خود از آنها بهره گرفته است. اين شيوهها، راهكارهايي را براي استناد به منابع در داخل متن و همين طور فهرست منابع و مآخذ ارائه ميدهند. شیوههای استناد، قوانینی برای حروفچینی، املاء، استفاده از حروف درشت و کوچک، نقطهگذاری و مواردی از این دست میباشند (pajoohyar، بیتا).
انواع شيوههاي استناد
استناد برونمتني:
در اين شيوه، سند مورد ارجاع در جايي خارج از متن اعم از: پايين صفحه، پايان فصل يا انتهاي متن درج ميشود و در متن تنها نشانه و نمادي كه معمولاً عدد است، سند مورد نظر را مشخص ميكند. شيوههاي استناد شيكاگو (پاورقی) و ونكور در اين گروه قرار میگیرد (حری و شاهبداغی، 1385).
بدیهی است که همان نشانهها و نمادها در آغاز هر سند نیز درج میگردد و بدین ترتیب، رابطه میان نشانه به کار رفته در متن و سند مورد ارجاع برقرار میگردد. در این نوع استناد، شیوه ارجاع و نیز ترتیب عناصر اطلاعاتی فهرست مآخذ، از قواعد ویژهای پیروی میکند (رمضانی و دیگران، 1390a).
استناد درونمتني:
در اين شيوه، مشخصات كوتاهي از مآخذ، پس از نقل مطلب در متن، ارائه ميشود.
شيوههاي استناد انجمن روانشناسي آمريكا (اي. پي. اي) و شيوه انجمن زبان مدرن آمريكا (ام. ال. اي) جزء اين دسته قرار ميگيرند.
نوع دیگر ارجاع درونمتنی، استفاده از شماره مآخذ پایانی است. در این شیوه، طول ارجاع کوتاه خواهد شد؛ مانند (2: 255) که در آن عدد 2 اشاره به مآخذ و عدد 225 اشاره به صفحه مورد ارجاع دارد. در این شیوه، منابعی که مورد استفده قرار گرفتهاند، ابتدا باید الفبایی شوند و سپس شماره به آنها تعلق گیرد. (حری، 1381).
پراکندگی و آشفتگی در زمینه مأخذنویسی، در بسیاری از دانشگاهی رشته علوم انسانی وجود دارد (رحیمی، به نقل از رمضانی، رمضانی، و مختاری اسکی، 1390). محققان برای تعیین علل خطاهای استنادی با هدف بهبود وضعیت کسانی که در معرض خطر ایجاد فهرست نادرست منابع و مآخذ هستند، تلاش بسياري کردند (رحمانزاده دهکردی، 1384 ص 143به نقل از رمضانی، رمضانی، و مختاری اسکی، 1390).
تناسب با سبک مأخذنویسی، ساختار فهرست مآخذ در این گونه نوشتهها اندکی متفاوت است؛ ممکن است به این ترتیب که پس از نام پدیدآورنده، تاریخ نشر اثر بلافاصله در داخل کمانک قید شود و سپس سایر اطلاعات کتابشناختی اثر، طبق قواعد سبک مأخذنویسی، در فهرست مآخذ استناد برونمتنی درج گردد.
شیوهها یا سبکهای استناددهی
شیوههايی که امروز برای استناد به کار میرود، نسبتاً جدید هستند و در عین حال، نظامهای مختلف پژوهش و نشر، شیوههای متفاوتی را در برنامه کار خود قرار دادهاند و از مؤلفان خود میخواهند که آن شیوه را بهکار گیرند. هر شیوه استناد معمولاً دارای قواعد مشخصی برای استناد در متن، ساختار مآخذ و همچنین تنظیم فهرست مآخذ مورد استناد است (حری و شاهبداغی، 1388). در ادامه، چند شیوه بینالمللی استناد که در ایران نیز مورد استفاده قرار میگیرد، به صورت مختصر معرفی میشود.
شیوهنامه شیکاگو:
این شیوهنامه، قدمتی یکصد ساله دارد و پانزدهمین ویرایش آن، در سال 2003 مورد بازبینی قرار گرفت. این روش به تفصیل به معرفی نظامهای استناد پرداخته و علاوه بر قواعد کلی، شیوه استناد به انواع منابع را ارائه کرده است. در این روش، کتابها، مقاله ها و دیگر منابع اطلاعاتی در پایان پژوهش به صورت زیر معرفی می شوند:
نویسنده (یا ویراستار، گردآورنده، یا مترجمی که به جای نویسنده قرار می گیرد)، تاریخ انتشار اثر، عنوان (و معمولاً عنوان فرعی که گاهی نیز حذف می شود). برای کتابها، محل نشر و ناشر؛ و برای مقاله ها نام نشریه علمی، شماره جلد یا دوره، شماره(های) صفحه، و اغلب شماره نسخه نیز اضافه می شود.
برای مواد اطلاعاتی به جز منابع چاپی مانند آثار الکترونیکی یا مواد دیداری- شنیداری، رسانه ای که اثر با آن ارائه شده است نیز ذکر می شود. برای آثار پیوسته، اطلاعات بازیابی شامل «یو. آر. ال» وگاهی که لازم باشد، تاریخ دسترسی هم ارائه می شوند (علیدوستی، 1385).
شیکاگو، شیوهنامهای برای نوشتن رسالهها است و کاربردش بیشتر در علوم انسانی، ادبیات، تاریخ و هنر است. این شیوهنامه، انعطاف بسیاری در شیوه یادکرد منابع دارد.
شیوهنامه ونکوور:
این شیوهنامه، دستور عملی برای نگارش مقالات پزشکی است و بخشی را به چگونگي تدوین استناد و فهرست مآخذ اختصاص داده است. ونكوور را میتوان یکی از شیوههای استناد برونمتنی دانست (رمضانی و دیگران، 1390a).
گروهی که این شیوهنامه را تدوین کردند، گروه ونکوور نام داشتندکه بعدها کمیته بینالمللی ویراستاران نشریات زیست پزشکی (JCMJE) را تشکیل دادند. این کمیته، سالی یک بار تشکیل جلسه میدهد و به بازنگری شیوهنامه ونکوور میپردازد (حری و شاهبداغی، 1385).
شیوهنامه APA:
شیوه نامه «ای. پی. ای.»، یکی از مهمترین شیوه نامهها در نظامهای استنادی نویسنده – تاریخ است که توسط انجمن روانشناختی آمریکایی (APA) تهیه شده است (Wikipedia contributors، 2012a). نخستینبار این شیوهنامه در سال 1929 به عنوان مقاله ای در «Psychological Bulletin» منتشر شد.
این مقاله، حاصل نشستی بود که در سال 1928 برای رسیدن به شکل واحدی در استناد به دست نوشته ها و آمادهسازی آنها برای انتشار برگزار شد. در سال 1925 این شیوهنامه به صورت مستقل با عنوان «Publication Manual» منتشر گردید. پنجمین ویرایش این شیوه نامه، در سال 2001 منتشر شده است (علیدوستی، 1385).
شیوهنامه »ای. پی. ای.» در حوزه علوم اجتماعی، علوم رفتاری، تعلیم و تربیت، علوم پرستاری و بهداشت به کار میرود.
مقایسه روش شیکاگو و «ای. پی. ای.»
همان گونه که گفته شد، نظام استناد در نشریه های ادواری گوناگون، از سوی خود آنها انتخاب میشود. افرادی که برای این نشریهها می نویسند، باید از دستورعملهای خاص هر نشریه در تنظیم استنادهای درون متنی و فهرست منابع پیروی کنند. یکی از نظامهای اسنادی پراستفاده در نشریههای علمی انگلیسی و فارسی، نظام اسنادی «ای. پی. ای.» است. از این رو، در این بخش، این نظام استنادی به اجمال معرفی شده، در قالب مثالهایی برای منابع اطلاعات فارسی و انگلیسی با روش شیکاگو مقایسه میشود.
- در روش شیکاگو، تنها ترتیب نام نویسنده اول معکوس می شود و برای نویسندگان دوم به بعد، ترتیب نام کوچک و نام خانوادگی حفظ می شود؛ اما در شیوه نامه «ای. پی. ای.» ترتیب نام کوچک و نام خانوادگی همه نویسندگان معکوس می شود.
- در روش شیکاگو برای ربط دو یا چند نویسنده، هم در فهرست منابع و هم در استناد درون متنی، برای آثار انگلیسی از کلمه «and» و در شیوه نامه «ای. پی. ای.» از علامت «&» استفاده می شود.
- در روش شیکاگو، ضبط نام اول و میانی نویسندگان آثار انگلیسی بر اساس شکلی است که روی صفحه عنوان اثر آمده است و الزامی برای استفاده از حروف اول آن وجود ندارد؛ اما در شیوه نامه «ای. پی. ای.» تنها حروف اول نام اول و میانی نویسندگان نوشته می شوند. برای آثار فارسی در هر دو شیوه نامه، ضبط نام اول و میانی نویسندگان بر اساس شکلی است که روی صفحه عنوان اثر آماه است.
- تاریخ انتشار آثار در مدخلهای فهرست منابع، در شیوه نامه «ای. پی. ای.» در پرانتز و در روش شیکاگو بدون پرانتز نوشته می شود.
- در روش شیکاگو، در پایان مدخل منابع پیوسته ای که داری «یو. آر. ال.» هستند، نقطه گذاشته می شود؛ اما در شیوهنامه «ای. پی. ای» پایان این گونه مدخلها بدون نقطه است.
- در استنادهای درون متنی در روش شیکاگو، میان نام خانوادگی نویسنده و سال، علامتی قرار نمی گیرد و شماره صفحه(ها) نیز بلافاصله پس از علامت ویرگول می آید. در استنادهای درون متنی در شیوه نامه «ای. پی. ای.»، میان نام خانوادگی نویسنده و سال انتشار آثار، علامت ویرگول قرار می گیرد. شماره صفحه نیز پس از علامت ویرگول و «p.» یا «pp.» در آثار انگلیسی و «ص.» یا «ص ص.» در آثار فارسی آورده می شود (علیدوستی، 1385).
شیوهنامه MLA:
شیوهنامه «ام. ال. ای.»، یا همان شیوهنامه انجمن زبان مدرن آمریکا، از جمله شیوههای استناد درونمتنی است. این شیوه که مبتنی بر نظام (نام - صفحه شمار) است، بیشتر با حوزههایی از علوم سازگاری دارد که نقل قول مستقیم از اشخاص، به دلیل استناد به اعتبار گوینده، اهمیت وافری دارد (حری و شاهبداغی، 1385).
روشهایی برای استناددهی به منابع فارسی ارائه شده است که بیشتر شامل مقالات دائرة المعارفی، مقالات مجلات و پایاننامهها است. با وجود اين، برای استناد به آثار انگلیسی، تعداد کمی شیوهنامههای روزآمد و همخوان با مراجع معتبر جهانی به زبان فارسی وجود دارند. کمبود چنین شیوههایی، باعث شده است که ناشران و نشریههای علمی مختلف، روشهایی متنوع را که گاه روش استناد به انواع منابع را نیز در برندارند، ملاک کار خود قرار دهند.
بدین ترتیب، علاوه بر دشوار شدن کار نویسندگان و ویراستاران برای پیروی از الگوهای گوناگون در آثار فارسی، امکان سرگشتگی آنها در استناد به انواع منابع نیز وجود خواهد داشت. وجود تنوع در این الگوها، تحلیل استنادی را هم به عنوان یکی از روشهای تحلیل اطلاعات دشوار میسازد. از همین رو، وجود شیوههایی جامع بر پایه روشهای پذیرفته شده در مجامع علمی معتبر ضروری مینماید که راهنمای استناد به منابع اطلاعات فارسی و انگلیسی و قابل استفاده برای پدیدآورندگان فارسیزبان باشد. بدین ترتیب، ناشران گوناگون نیز میتوانند با اطمینان خاطر، شیوهنامهای متناسب با نیازهای خود را از میان آثار موجود برگزینند. ایجاد شیوهنامههای استاندارد نوین بر اساس معیارهای زبان فارسی، یکی از ضرورتهای پیش روی دانشگاهها و مؤسسات علمی ایران است که باید با توجه به نیاز پژوهشگران فارسیزبان تدوین شود.
سخن پایانی
میتوان گفت در ایران شیوهنامهای خاصی برای تدوین آثار در رشتههای مختلف وجود ندارد و پژوهشگران معمولاً با سلیقه شخصی خود شیوهای را برگزیده و از آن استفاده میکنند. این در حالی است که انتشار مقالههای علمی در کشور روز به روز در حال گسترش است. شیوهنامههای خاصی که برخی از مجلات و دائرة المعارفها برای شیوه ارجاعات خود بر میگزينند، بیانگر این مطلب است که شیوهنامههای رایج استاندارد در جهان دارای نقاط ضعفی از لحاظ پوشش عناوین موضوعی در ایران است.
تنها اثری که در آن به شیوهنامه استناددهی مستقل در ایران اشاره میکند، کتاب «شیوهنامه ایران: راهنمای استناد به منابع اطلاعات فارسی و انگلیسی» تألیف سیروس علیدوستی، فخر السادات محمدی، حمید کشاورز و محمد ابویی اردکانی است که نخستینبار در سال 1385 توسط پژوهشگاه اطلاعات و مدارک علمی ایران به چاپ رسیده است. این اثر، راهنمایی است برای استناد به منابع فارسی و انگلیسی به صورت نویسنده ـ تاریخ و بر اساس شیوهنامه شیکاگو، که در این اثر نیز روش جدیدی ارائه نشده است. این کتاب، در سه بخش ارائه شده است:
- معرفی روش نویسنده ـ تاریخ؛
- روش استناد به انواع منابع در شکلهای چاپی و الکترونیکی؛
- خلاصهای از شیوهنامه؛
عدم وجود شیوهنامههای استناددهی استاندارد در ایران و نیاز رعایت یکدستی در امر پژوهش میان متخصصان و صاحبان علم میتواند عواملی باشد که لزوم تهیه و شیوهنامه استناددهی بومی در ایران را با توجه به نیاز خاص مخاطبان فارسیزبان توجیح کند. تهیه این شیوهنامه میتواند راهگشای مشکلات به وجود آمده استفادهکنندگان از شیوههای استاندارد موجود باشد.
منابع: