• دکتر معارف: حدیث باید پاسخگوی نیازهای انسان امروز باشد
دبیر علمی همایش، حجة الاسلام مفتح، از دکتر معارف تقاضا نمود که تاریخچه ای از اندیشه های حدیثی نوآمد را در خصوص علم الحدیث بیان فرمایند. دکتر معارف در پاسخ فرمودند: اگر قرن 14، قرن بازگشت به قرآن بود، قرن 15 قرن بازگشت به قرآن و حدیث است و این رویکرد نه تنها از باب دفاع از حدیث، بلکه به خاطر تقویت بنیه های علمی حوزه های شیعی است. وی تاریخ حدیث شیعه را به سه عصر: متقدّمان، متأخّران و معاصران تقسیم کردند و افزودند که شاخصه دوره متقدّمان تدوین حدیث، و شاخصه دوره متأخّران نیز علاوه بر تدوین جوامع حدیثی فراگیر، شروع فقه الحدیث و تهذیب حدیث و موضوع بندی احادیث است. اما در عصر معاصر حرکت های خوب و گسترده ای در پرداختن به حدیث شکل گرفته است که دستاوردهایی را نیز در بر داشته است، از جمله موسوعه نگاری حدیثی همچون میزان الحکمه و موسوعه امام علی علیه السلام ، احیاء و نقد مخطوطات حدیثی و توجه به حدیث در قالب رشته های علمی دانشگاهی.
دکتر معارف در پاسخ به این سؤال که آیا شما در زمینه تحقیقات حدیثی جایی برای فکر نو و نگاه نو می بینید، گفت: هم اکنون حدیث جاری زندگی شده است و همین امر موجب شده است که نگاه جدیدی به احادیث شکل بگیرد، از جمله بررسی اعتبار حدیث به عنوان یک متن جاودانه و نه متعلق به هزار سال پیش؛ متنی که باید پاسخگوی نیازهای انسان امروز باشد. در این صورت، باید مسائل اجتماعی، روان شناسی، جامعه شناسی و علوم تربیتی را از حدیث استخراج کنیم. همین امر موجب شده است که زمینه مناسبی برای پژوهش های نوین در گستره احادیث فراهم آید.
• دکتر نجارزادگان: قرآن باید معیار عمل باشد
در ادامه همایش، دکتر نجارزادگان در پاسخ به این سؤال که چگونه می توان احادیث را وارد زندگی مردم کرد، گفت: اگر بخواهیم احادیث را وارد زندگی مردم کنیم و در مورد معارف قرآن به نظریه پردازی برسیم، باید ببینیم منظور روایاتی که فرموده اند احادیث را به قرآن عرضه کنید، چیست؟
چنانچه بتوان این روایات را اثبات و فهم کرد، میدان وسیعی برای تولید علم و نظریه پردازی گشوده خواهد شد. ما نمی دانیم مفاد این روایات چیست. اوّلاً: آیا به آنچه موافق قرآن است عمل کنیم یا فقط از آنچه مخالف قرآن است دوری کنیم؟ ثانیاً: چه کسی و با چه ضوابطی و با چه شرایطی توانمندی این را دارد که روایات و اندیشه ها را به قرآن عرضه کند؟ و ثالثاً: آیا باید همه چیز را به قرآن عرضه کرد یا فقط روایات را عرضه نماییم؟ از نظر تاریخی، نخستین کسی که روایات را بر قرآن عرضه کرد، حضرت فاطمه زهرا علیها السلام است که حدیث مجعول «نَحْنُ مَعاشِرَ الأَنْبِیاء لا نُورِثُ» را با آیه شریفه «وَرِثَ داوُدُ سُلَیمانَ» نقد و ابطال کرد و به ما نشان داد چگونه از قرآن در حلّ مشکلات اجتماعی استفاده کنیم. بنا بر این، قبل از هر گونه نظریه پردازی باید مشخص کنیم که نحوه مراجعه و استنباط ما از قرآن باید چگونه باشد و بر چه اساسی باید قرآن را ممکن و معیار خود در نظریه پردازی بدانیم.
• دکتر نقی پور: جامعیت قرآن، معنایش این است که تمام مباحث دینی ارتباط ارگانیک و سیستمی با هم دارند
دکتر نقی پور سخنان خود را در دو محور مطرح نمودند؛ ایشان در محور اوّل، با نگاهی به صدر اسلام و چگونگی تحقق دستورات دینی در مدینة النبی فرمودند: پیامبر برای تحقق و پیاده سازی احکام از منظر اجتماعی به آنها نگاه می کردند. پس مسأله ای مانند نکاح را باید با نگاهی اجتماعی به احادیث و آیات بررسی کنیم و بدانیم که اسلام یک سری احکام مقطعی و حکومتی دارد و یک سری احکام ابدی که این دو گونه حکم هر یک باید در جای خود به کار رود، مانند حکم پیامبر به خضاب در جنگ احد که یک حکم موقتی بوده است تا با این شگرد قدرت اسلام را نشان دهد و إرعاب بیشتری در دشمن ایجاد کند. در محور بعدی، ایشان تأکید کردند که ما در تفکّر دینی باید قرآن را محور و بنای عمل قرار بدهیم و در عمل، به جامعیت قرآن پایبند باشیم. جامعیت قرآن، معنایش این است که تمام مباحث دینی ارتباط ارگانیک و سیستمی با هم دارند و ما نیز باید از این زاویه به آنها بنگریم.
• حجه الاسلام و المسلمین ایازی: در حوزه معارف و علم قرآن، به صورت مقارنه ای کار کنیم
حجة الاسلام و المسلمین ایازی سخنران بعدی همایش بودند. ایشان با مقایسه فعالیت های قرآنی قبل و بعد از انقلاب فرمودند: به نظر من کاری که بعد از انقلاب در حوزه قرآن و تفسیر صورت گرفته با آنچه قبل از انقلاب شده، قابل مقایسه نیست؛ مثلاً در فاصله 20 ساله از 1337 تا 1357 تنها 20 عنوان پایان نامه قرآنی در دانشگاه های کشور دفاع شده است، در حالی که در مدت 20 سال پس از انقلاب، بیش از دو هزار پایان نامه قرآنی دفاع شده و نزدیک به هفت هزار کتاب و رساله قرآنی چاپ شده است. امّا این ابتدای راه است.
اگر بخواهیم این حرکت مبارک گسترش و عمق پیدا کند و به تعبیری حرکت تولید علم سرعت یابد چند کار عمده را باید انجام دهیم؛ اوّل: در حوزه معارف قرآن، علم قرآن و تفسیر به صورت مقایسه ای و مقارنه ای کار کنیم. کارهای مقایسه ای، هم جذّاب است و هم از جهت فرهنگی مؤثر است، خاصّه اگر در زمینه روش های عرضه معارف قرآنی باشد؛ مثلاً روش مبارزه با دروغگویی و فقدان وجدان کاری در جامعه را از منظر قرآن و علوم تربیتی و جامعه شناسی بررسی کنیم.
دوّم: به دنبال پاسخگویی به شبهات جدیدی که در حوزه قرآن وارد شده است، باشیم. کسانی که با اینترنت سر و کار دارند می دانند که حجم وسیعی از شبهات و اشکالات به جامعه انسانی تزریق شده است که همه آنها پاسخ های قاطع و مستدل می خواهند. اما متأسفانه! کار چندانی در این خصوص نشده است.
سوّم: تجربه ها را به حوزه قرآنی و دینی خودمان منتقل کنیم و از آنها در جهت بهروری پژوهش های قرآنی استفاده کنیم؛ مثلاً مسیحیان درباره کتاب مقدس کارهای ارزشمند و علمی بسیار خوبی را انجام داده اند که می توان با ترجمه آنها یا بررسی آنها کارهای مشابه ای را در باره قرآن انجام داد.
وی در انتهاء مباحث خود، به موانع تولید علوم قرآنی اشاره نمود و مواردی همچون: عدم دسترسی به منابع تحقیقاتی، فقدان فرهنگ تحقیق و عدم حمایت از محققان را بر شمرد و افزود: به نظر من قبل از هر چیز باید انگیزه تحقیق را در دانشجویان زنده کرده و آن را جهت بدهیم تا آنها جدّیتر در این زمینه فعالیت کنند؛ فضاهایی برای نقد و انتقاد فراهم کنیم و در مقابل آراء جدید تاب و تحمل داشته باشیم. اگر چنین کارهایی را انجام دادیم، می توانیم بگوییم که موانع تحقیق را برطرف کرده ایم.
• دکتر عابدی: از افرادی که مسلّط به قرآن و معارف دینی، نیستند برای تولید علم دعوت نکنیم
سخنرانی پایانی این همایش دکتر عابدی بود که با اشاره به ضرورت تولید علم، گفت: برای یافتن راه کارهای تولید علم، اوّل باید ببینیم که اگر بخواهیم مانع تولید علم شویم، چه کارهایی باید بکنیم و سپس بررسی کنیم که کسانی که علم را در دنیا تولید کردند، در چه شرایطی آن را پیش بردند. و سوّم اینکه مشخص کنیم که آیا ارائه نظریه علمی، تولید علم است یا کشف آن. وی درباره بخش اوّل سخن خود گفت: اگر بخواهیم علم تولید نشود، یک راهش این است که آن را در پیچ و خم های اداری بیندازیم. راه دیگرش این است که از افرادی که مسلّط به قرآن و معارف دینی نیستند، برای تولید علم دعوت کنیم. در حالی که کسی که فقیه نباشد و بر ادبیات عرب واقعاً اشراف نداشته باشد، اساسا نمی تواند قرآن و حدیث را خوب بفهمد و درباره آن اظهار نظر کند. آیت الله مرعشی می فرمودند که کسی می تواند در قرآن و حدیث اظهار نظر کند که بتواند یک قصیده 30 بیتی امرؤ القیس را بدون مراجه به هیچ کتاب لغتی بخواند، بفهمد و درست تفسیر کند. علاوه بر فقه و ادبیات عرب، بر سایر علوم اسلامی همچون رجال و تاریخ نیز باید مسلّط باشد. افزون بر این، باید نظریه پرداز قرآنی باشد و فلسفه علم را هم بداند؛ کسی که فلسفه علم نخوانده باشد، هر چند از آن علم آگاهی داشته باشد، نمی تواند به پیشرفت علم کمک کند. البته اینها همه، علوم اکتسابی است. اگر کسی بخواهد در قرآن و حدیث اظهار نظر کند، باید علوم معنوی و نورانیت قلبی را نیز داشته باشد.
راه دیگر برای جلوگیری از تولید علم، عجول بودن است؛ یعنی هر چیزی را بدون تحقیق کافی و بدون توجه به نتایج و عواقبش بیان کنیم؛ مثلاً اگر کسی بخواهد بگوید بحار الانوار کتابی ضعیف یا قوی است؛ باید مدّت ها روی آن کار کند. آن روزی که مرحوم حاجی نوری درباره تحریف قرآن آن مطالب را در کتابش ارائه نمود، فکر امروز را نکرده بود که این حرف ها چقدر برای اسلام گران تمام می شود. ما نیز در پژوهش های خود ببینیم که مطالب ما صد سال یا هزار سال دیگر چه تأثیری دارد؟ آیا مسلمانان آن زمان می توانند از آن دفاع کنند یا خیر؟ آنگاه آنها را مطرح و منتشر کنیم. بنابراین، برای تولید علم باید با حوصله و دقت و ملاحظه، همه جوانب کار را در نظر گرفت.