«آری به اعتقاد آنان، آمریکا یا لااقل رهبران این کشور پیامبران معصومی هستند که به دنیای پر از گناه فرستاده شده اند تا جهان را به سر منزل مقصود برسانند»
جرج بوش اول، روز ۶ مارس ۱۹۹۲ در نشست مشترک سنا و مجلس نمایندگان کنگره آمریکا (که بی شباهت به سخنرانی جرج بوش دوم در ۲۰ مارس ۲۰۰۱ نبود) خطابه معروفی ایراد کرد که ضمن آن سیاست نظم نوین جهانی را اعلام کرد.
سیاستی که طبق آن نمی توان پذیرفت گوشه ای از کره زمین از اصول آمریکایی در مورد آزادی های فردی و حکومت دمکراتیک معاف باشد.
سیاستی که طبق آن برای پیروزی در جنگ علیه تروریسم بین المللی، جنگ ایده ها و عقاید باید راه انداخت.
در این نظم نوین جهانی که به قول فوکویاما تئوری پرداز پایان تاریخ، اسلام دریای فاشیستی برای شنای تروریستهاست.
و یا به قول توماس فردمن تحلیلگر سیاسی آمریکایی اسلام بزرگترین دشمن غرب است، و جنگ با این دشمن تنها با ارتش ممکن نیست بلکه باید در مدارس، کلیساها، مساجد، معابد به رویارویی با آن پرداخت.
هم اکنون سیر محصولات فرهنگی غرب برای تحقق بخشیدن به آرمان فوق، راهی بازارهای کشورهای مسلمان شده، محصولاتی که پس از استفاده از آنها شخص از هویت و فرهنگ خود دلزده می شود، آمریکا را به عنوان امپراطور صالح دنیای جدید می پذیرد و او را عصاره نیروهای خیر عالم تصوّر می کند.
یکی از این محصولات فرهنگی که بسیار نیز تاثیر گذار است بازیهای رایانه ای هستند که بیشتر، سرمایه های اجتماعی جهان اسلام را هدف گرفته اند.
بیش از دو دهه است که بازیهای رایانه ای وارد بازار شده اند. اولین آنها، بازیهای شرکت آتاری( ATARI) (دستگاه TV GAME) مانند بازی PONG که تنها شامل دو خط، یک توپ و یک زمین مانند زمین تنیس بود. پس از آن بازیهای ویدئویی سیر تکاملی خود را طی کردند که در اواسط دهه هشتاد بازیها بیشتر به سمت جنگی (WAR GAME) سوق پیدا کردند. علّت آن علاوه بر مسائل فنّی، جوّ متشنّج اواخر دهه ۸۰ آمریکا، ناشی از جنگ سرد با شوروی و دیگر برنامه های رئیس جمهور وقت، ریگان بود بازیهایی مثل star flight و ... .
پس از پایان جنگ سرد و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، ایالات متحده که خود را بیرقیب در جهان یافت، تصوّر امپراطوری بر دنیا به هدفی جدّی تبدیل شد. و از هر وسیله ای برای اثبات و جا انداختن این هدف استفاده کرده و می کند.
بازی های رایانه ای یکی از این ابزار و وسایل است در این بازیها آمریکا مدینه فاضله و آرمان شهر، نهایت رفاه، صلح و امنیّت معرّفی می شود و نظام فرهنگی آن تنها سیستمی است که جهان را از خطرات گوناگون حفظ می کند.
تفکّر حاکم بر این بازی ها نشأت گرفته از منجیان متنوع آخر الزمان است که هر کدام دارای ویژگیهای منحصر به فرد خود می باشد.
آخر الزمان تکنولوژیک:
در آخر الزمان تکنولوژیکی ربات ها و ساخته های دست بشر به مرحله ای از تکامل و هوش میرسند که علیه انسانها دست به شورش زده و قصد نابودی نسل بشر را دارند. و انسانها نیز توانایی مبارزه با آنها را ندارند در این زمان یک منجی شجاع که دارای قدرت عشق و ایمان است (خصیصه ای که ماشین ها از آن بی بهره اند) به مبارزه بر می خیزد و پس از نبردهای طولانی و سخت نسل بشر را نجات میدهد.
مثلاً شما در بازی ماتریکس (ENTER THE MATRIX)، به همراه یک گروه از آرمان شهری به نام زایان (ZION) وظیفه نجات جهان را از دست انساننماها بر عهده می گیرید و درحین بازی باید با شجاعت بینظیر خود جهان را از دست ماشین های دیو صفت نجات دهید.
آخر الزمان طبیعی:
در آخر الزمان طبیعی، طبیعت سر به شورش بر می دارد و بشر را با حربه هایی مانند زلزله، گرد باد، طوفان، آتشفشان، سیل و ... تهدید می کند و یا دخالت های بی جای انسان در ساختارهای ژنتیک باعث پیدایش غولها و حیوانات ناشناخته عظیم الجثه ای می شود.
به عنوان مثال در بازی جزیره سایه ها شما برای پی بردن و نجات بشریت از دست (آلن) و (اوبد) مورتون (که پدر خود را که یک دانشمند ژنتیک بوده کشته اند) که قصد دارند به وسیله تحقیقات پدرشان که نتایج شگفت انگیزی دارد و می تواند دنیا را به نابودی بکشاند، بر جهان مسلّط شوند، وارد جزیره شوید.
آخر الزمان تخیلی:
در آخر الزمان تخیلی، موجودات ناشناخته فضایی زمین و نسل بشریت را به مخاطره انداخته و این بار یک منجی بسیار دانا با قدرت ماوراء انسانی به مبارزه با این موجودات می پردازد.
به عنوان مثال در بازی سام ماجراجو شما به عنوان یک منجی در نقش سام استون ظاهر می شوید سام به خاطر شجاعت فوق العاده اش در مبارزه با این موجودات به اسطوره ای تبدیل شده، به کمک ماشین زمان به گذشته بر می گردد تا جنگ بر علیه این یاغیان را به نفع بشریت تمام کند.
آخر الزمان اسطوره ای:
در آخر الزمان اسطوره ای یک ضدّ منجی از دل افسانه ها و اسطور های باستانی پا به دنیای ما گذاشته و قصد نابودی بشر را دارد که در این حال با ظهور یک منجی آگاه به دنیای اسطورها و مجهّز به جادو و سحر به مبارزه با این دشمنان می پردازد.
مثلا در بازی (نفرین شدگان) شما به عنوان یک منجی در نقش دختر یا پسر ۱۵ ساله یک کشاورز بازی را آغاز می کنید. متجاوزان کراگ به فرمان یک موجود اهریمنی در جستجوی جادو و سحرهایی برای حکمرانی بر کل دنیاست. این اهریمن می خواهد با استفاده از این جادو ها تمام موجودات خوب دنیا از جمله شما را به اسارت در آورد که شما، یک ماجراجوی سرسخت، مبارزه با این شیطان را بر عهده می گیرید. شما برای این کار باید از جنگلهای انبوه و ژرف، دژهای خشک، بیابانها، سیاهچالهای مرطوب، گورستانهای قدیمی، کوههای پر از برف، غارهای یخی و از عمق غارهای پر از مواد مذاب عبور کنید تا از این فاجعه جلوگیری کنید.
یکی دیگر از ایدههای حاکم بر بازیهای رایانه ای جنگ هسته ای است که از آن با عنوان آرماگدون (armageddon) نبرد نهایی حقّ علیه باطل یاد می شود. که استفاده از سلاح اتمی در آن قابل پیشگیری نیست و ظهور حضرت مسیح بدون وقوع این حادثه ممکن نیست. در بازیهای مختلف به این پدیده پرداخته شده است.
بعنوان مثال شما در بازی مأمور مخفی ۲، در نقش کیت آرچر یک جاسوس خبره ظاهر می شوید که می باید از وقوع جنگ هسته ای و نابودی نسل بشر توسط تروریستها جلوگیری کنید.
آخر الزمان دینی:
در میان آخر الزمانهای مختلف، آخر الزمان دینی مورد توجّه خاصّ قرار گرفته است. در این آخرالزّمان، انسانهای شیطان صفت در قالب گروههای تروریستی و ... قصد به دست گرفتن قدرت و نابودی تمامی عناصر پاک و خدایی را دارند و شما به عنوان منجی در نقش جاسوس خبره و با ایمان و یا سربازان ماهر و معتقد (عمدتاً سربازانی از ارتش آمریکا و انگلیس) به عنوان پلیس صلح جهانی ظاهر شده و به مبارزه با دشمنان بشریت می پردازید(حال ممکن است این دشمن قبلاً در زمین به جنایت پرداخته و شما مجدداً به مبارزه با آن می پردازید و یا دشمنانی که در آینده پا به عرصه جهان خواهند گذاشت).
بازیهایی همچون اسلحه مرگبار، گروه ضربت، بازگشت به قلعه ولفن اشتاین و ...
در بازی اسلحه مرگبار شما در نقش یک گروه ضدّ تروریستی باید ۱۱ ماموریت مختلف و پُر هیجان را پشت سر بگذارید و در طی عملیات علاوه بر ناکام گذاشتن تروریستها در فعّالیّتهایشان اسناد و مدارک مختلفی جمع آوری کنید و به برنامه های آینده تروریست ها پی ببرید در ضمن باید گروگان ها را نجات دهید هر گونه خطا باعث به خطر افتادن جان گروگانها می شود.
یا در بازی گروه ضربت در سال ۲۰۰۸ به مبارزه با میهن پرستان افراطی مسکو بروید. قصد آنها تأسیس مجدّد امپراطوری اتحاد جماهیر شوروی است. تاجیکستان، اوکراین، بلاروس و دیگر کشورهای استقلال یافته یکی پس از دیگری در شرف پیوستن به این امپراطوری هستند شما کماندوهای دلاوری هستید که خود را گروه ضربت می نامید.
و یا در بازی معروف (بازگشت به قلعه ولفن اشتاین ) (RETURN TO CASTLE WOLFENSTEIN) مجدداً به مبارزه با نازی ها می روید.
در این بازی تعدادی از فرماندهان ارشد اس.اس از جمله هیملر (فرمانده کل نیروهای اس اس) قصد دارند تا با توسل به تکنولوژی پیشرفته و استفاده از قدرت های ما فوق طبیعی به جنگ علیه بشریّت بیایند و شما در نقش مأمورانی از ستاد ضدّ اطلاعات ارتش بایست از اجرای اهداف فوق جلوگیری کنید و جهان را از نابودی نجات دهید.
و یا در بازی (call of duty ) شما در نقش سربازان انگلیسی، آمریکایی و روسی آموزش می بینید و برای مبارزه با آلمانیها به منطقه اعزام می شوید. شما پس از طی کردن مراحل مختلف وارد برلین پایتخت آلمان شده و پرچم آزادی! را بالای ساختمانها به اهتزاز در آورید.
علاوه بر بازیهای ذکر شده که به دشمنان بشریت در گذشته یا آینده پرداخت شده است، غرب سعی دارد سیاستهای تجاوز گرانه کنونی خود را در عرصه بین الملل توجیه کند، اهدافی همچون مبارزه با تروریسم بین المللی، مبارزه با گروههای تروریستی همچون القاعده و یا مبارزه با دیکتاتورهای جهان همچون صدام و ...
این روند پس از ۱۱ سپتامبر با شتاب بیشتری پیگیری شد.
بعنوان مثال در بازی نیروی دلتا (DELTA FORCE) شما بعنوان یک گروه ضد تروریستی مامور می شوید تا با تروریستها در هر کجای دنیا که از سوی آمریکا معرّفی می شوند مبارزه کنید در قسمتی از این بازی شما وقتی وارد اردوگاه تروریستها می شوید تصویر شیخ یاسین تصویر رهبر حماس (که چندی پیش به دست دولت تروریستی اسرائیل به شهادت رسید) را بر دیوار می بینید یا در بازی (DELTA FORCE 2) برای مبارزه با تروریستها وارد خوزستان می شوید و با تروریستهایی مواجه می شوید که با چهره ای کریه، خشن و بد ذات ترسیم شده آنها لباس عربی بر تن دارند با صورتهای نتراشیده و ... .
از بازیهای دیگری که در این زمینه می توان به آن اشاره کرد بازی (جنگ ژنرالها) و (طوفان صحرا) می باشد.
در جنگ ژنرالها (GENERALS) شما به عنوان سربازان آمریکایی مأموریّت مبارزه و سرکوب تروریستها و دشمنان بشریّت را دارید. شما به عراق برای مبارزه با رژیم صدام می روید یا به افغانستان (مزار شریف) برای مبارزه با گروه القاعده می روید.
نکات جالب توجّه ای در این بازی به چشم می خورد مثلاً در ابتداء بازی فیلمی پخش می شود که هواپیما و هلی کوپتر های آمریکایی در حال گشت زنی هستند که توسط دشمن مورد حمله قرار می گیرند و سقوط می کنند، پس از آن است که شما وظیفه دارید متجاوزان را سرکوب کنید و نشان می دهد که هیچگاه آمریکا اوّلین گلوله را شلیک نمی کند و فقط برای دفاع از خود دست به تجاوز و حمله می زند.
همچنین هم در عملیات عراق و هم در عملیات افغانستان به هر نحو ممکن از نمادها و سمبلهای اسلامی استفاده شده و به کسی که این بازی را انجام می دهد القاء می کند که اسلام علّت این خشونتهاست. در عراق نیروهای صدام در جلوی مسجد استقرار دارند و یا در مزار شریف منارههای مسجد دیده می شود.
در هر دو قسمت عملیات عراق و افغانستان بعثی ها و گروه القاعده (دشمن) به رنگ سبز نشان داده می شود (کلاه سبز ،تانکها و نفربرها و نیروهایی که نشانه های آنها رنگ سبز است) که به نظر می رسد که این انتخاب رنگ نیز بی دلیل نیست. همانطور که در بازیهای قدیمیتر که آمریکا به نبرد با دشمن می رفت تروریستها و دشمنان به رنگ قرمز (نماد شوروی) نشان داده می شد.
یکی دیگر از این بازیها که شاید بهتر و جذّابتر از همه بازیهای فوق طراحی شده است، طوفان صحرا (DESERT STORM) است. شما در این بازی ابتداء در ارتش آمریکا تمامی دوره ها و آموزشهای لازم را گذرانده و سپس به عراق اعزام می شوید (داستان این بازی مربوط به زمان جنگ خلیج فارس و حمله عراق به کویت است) و وظیفه دارید مأموریّتهای محوله را انجام دهید. مأموریتهایی در مرز عراق و کویت، داخل کویت، شمال عراق، مرز عربستان و ... و اهداف از قبل پیش بینی شده را نابود کنید، اهدافی همچون فرودگاههای نظامی، سایتهای موشکی، مراکز رادار، سایتهای ضد هوایی و ... .
با مطالب عنوان شده دیگر نمی توان به بازیهای رایانه ای تنها به عنوان ابزار جذّاب برای تفریح و سرگرمی کودکان نگاه کرد بلکه باید به آنها از دید دشمنان تفکّر اسلامی نگریست. و در مقابل با تولید جانشینهای مناسب برای اینگونه بازیها با توجّه به عمق منابع ملّی و مذهبی به مبارزه با این تجاوز پرداخت.
آیا زمان آن نرسیده تا با منابع غنی ملّی و باستانی ایران بازی هایی همچون رستم و سهراب تولید شوند ؟
یا با نگاهی به ۸ سال دفاع مقدس، بازیهایی با محتوی عملیاتها برای زنده نگه داشتن تاریخ جنگ، بازیهایی همچون حماسه خرمشهر و ... تولید شوند یا بازی با عنوان انتفاضه برای بیان جنایتهای رژیم غاصب اسرائیل و فداکاریهای مسلمان آن کشور تولید و به بازار عرضه شوند؟