هرمنوتیک اطلاعات

    نقش هرمنوتیک در ساختن نظام های سازمان دهی و بازیابی اطلاعات

یکشنبه, 30 آذر 1393 ساعت 15:32
    نویسنده: مصطفی علیمرادی این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

چکیده

فهم و ادراک دانش، از فردی به فرد دیگر و نیز در حالات گوناگون یک فرد، متفاوت است. این امر سبب می شود درخواست کاربران در نظام های سازمان دهی دانش، به سبب متفاوت بودن فهم ایشان با اندیشه سازندگان نظام های سازمان دهی، به گونه کامل پوشش داده نشود. این مسئله که در متون مربوط به علم اطلاعات تحت عنوان «هرمنوتیک اطلاعات» مطرح است، به شیوه های گوناگون بررسی شده است. در این مقاله، به توصیف هرمنوتیک اطلاعات پرداخته خواهد شد.

کلیدواژگان: هرمنوتیک اطلاعات، فهم موقعی، چرخش هرمنوتیکی، گادامر، اثبات گرایی.

مقدمه

تولیدکنندگان و کاربران اطلاعات، افرادی مجزا نیستند؛ بلکه متعلق به جامعه های حرفه ای اند. آنها علایق نظری و عملی مشترکی دارند که افقِ پیش فهمشان را می سازد. این درمیان بودگی خاص جامعه حرفه ای، به شبکه ارتباط های انسانی تعلق دارد. از این رو، معضل و پرسش ها در شیوه های گوناگون درون کل ساختار وجودی و درون نظام شخصیتی انضمامی کاربران، یعنی نظام ارجاع اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، جغرافیایی یا زبانی، ارتباط متقابل دارند. هدف اصلی علم اطلاعات مطالعه کاربران، نه به مثابه اشخاصی مجزا، بلکه به منزله عضوی از جامعه حرفه ای است. علم اطلاعات به گونه خاص، با مطالعه چگونگی کسب اطلاعات از سوی دانشمندان اهتمام دارد. مفهوم متخصصان اطلاعات، اشاره به ارتباطات محتواهای دانش با جامعه های حرفه ای دارد. دانش اطلاعات، مقوله ای اجتماعی است و اصطلاح حرفه ای اشاره به هدف کلی، مانند اصطلاح جامعه علمی دارد. (Capurro, 2014)

برای اطلاعات، ویژگی های ذیل را می توان برشمرد:

  • - اطلاعات، بر پایه تجربه زیستی فهمیده می شود؛
  • - اطلاعات، معنادار است و دادگان تملک شده معنایی خاص برای تفسیر دارند؛
  • - اطلاعات، تنها، نتیجه تملک است. این فرایند تملک، با چرخش گفت وگوی هرمنوتیکی ادراک می شود؛
  • - اطلاعات، متنی است و متن تفسیر، معنا را که فهمیده شده است، تعیین می کند. متون گوناگون، معانی گوناگون را پدیدار می کند؛
  • - اطلاعات، وابسته به دیدگاه است. معنایی که فهمیده می شود، مبتنی بر دیدگاه پذیرفته شده است؛
  • - اطلاعات، هرگز کامل نیست؛ همان گونه که همواره، متون بزرگ تر یا متون دیگر وجود دارد که ممکن است به آن مرتبط باشد؛
  • - اطلاعات را از یک شخص به شخص دیگر نمی توان انتقال داد؛ بلکه ممکن است، تنها داده منتقل گردد. فهم از طریق گفت وگو، می تواند ایجاد و بازایجاد شود؛
  • - اطلاعات، بخش درونی ارتباط های سازمانی کلی، یا گفت وگوست و نباید به شکل مصنوعی از آن جدا یا مجزا شود؛
  • - اطلاعات، یک منبع نیست؛ بلکه حالت و ذات هستی است. منابع ممکن است تهی باشند؛ اما بدون اطلاعات هیچ سازمانی وجود ندارد. اطلاعات، اساسی ترین عنصر سازمان است.(Introna, 2014)

هرمنوتیک چیست؟

هرمنوتیک را هنر تفسیر معنا کرده اند. این واژه به هرمس، خدای یونانیان باز می گردد. یونانیان می پنداشتند که او می تواند پیام های خدایان را به انسان تحویل دهد. هرمس به زعم یونانیان این پیام ها را به سخنان انسانی ترجمه می کرد و بنابراین، هرمنوتیک به نمادی از وظیفه ترجمه میان نظام ها، زمان ها و مکان های متفاوت بدل شد.

قدیمی ترین گسترش علم هرمنوتیک، به تفسیر متون کتاب مقدس، متون حقوقی و دیگر متون دشوار مرتبط است. برخی استدلال کرده اند که تفسیر کتاب مقدس باید همواره نوشتاری باشد؛ زیرا کلمه خدا صریح و کامل است. بنابراین، تفسیر نوشتاری، یکی از انواع هرمنوتیک تفسیری است. دیگران تأکید دارند که واژگان کتاب مقدس باید همواره معنایی عمیق تر داشته باشد؛ زیرا پیام خداست و از این روی، به خودی خود و به روشنی، ژرف است. براین اساس، تفسیر مجازی و رمزی، روایت های کتاب مقدس را ورای آنچه به تصریح در متن آمده است، تفسیر می کند. شکل جزئی از تفسیر مجازی، گونه شناسی است که طبق آن، شکل های کلیدی، وقایع اصلی و تصورات اساسی از عهد عتیق به مثابه از پیش خبردهنده اشخاص، وقایع و اشیا در عهد جدیدند.

رهیافت هرمنوتیکی جدید، عمدتاً ریشه در فلسفه گادامر دارد که بر موقعیتی بودن و تاریخی بودن فهم انسان و تقدم آن به مثابه فعالیت تفسیری و گفت وگویی تأکید دارد. معنی به شکل بین الاذهانی ایجاد شده و از طریق تجربه تفسیر به دست می آید. اگر فهم ما همواره مبتنی بر پیش ساختار باشد، هر گونه از فعالیت های تفسیری ممکن است در فرایند توصیف به مثابه چرخش هرمنوتیکی، خودش در معرض تغییر این ساختار باشد. (Fonseca and Martin, 2003, 2)

هرمنوتیک در علم کتابداری و اطلاع رسانی

به سبب آنکه دانش هرمنوتیک درباره تفسیر متون است، روشی آشکار برای علوم کتابداری و اطلاع رسانی به شمار خواهد رفت. روش شناسی های پژوهش به وسیله دیدگاه هایی که آزمایشگاه را به مانند الگو در نظر می گیرند، حکمفرما شده است. روشن است که در علوم کتابداری و اطلاع رسانی، کتابخانه در شکل ها و قالب های گوناگون، الگویی برای پژوهش است.

پژوهش های حاضر در علوم کتابداری و اطلاع رسانی، تحت سلطه نگاه اثبات گرایانه است. در این میان، پژوهشگران اندکی نیز هستند که با تأکید بر کاستی های اثبات گرایی، می کوشند دانش اطلاع رسانی و کتابداری را بر شیوه جایگزین، یعنی نگاه هرمنوتیکی بنا کنند. بندیک استون، کاپورو، کورنلیوس، هانسون، وینگوراد و فلورس از این دسته به شمار می روند. دانش هرمنوتیک ممکن است در وهله نخست، برای پژوهشگران متمایل به اثبات گرایی و فناوری گرا مأیوس کننده باشد؛ هرچند دانش هرمنوتیک، برای تفسیر هرمنوتیک که نمی تواند خودکار شده باشد، کاشانه ای می سازد. در نتیجه، دانش هرمنوتیک خانه ای بنا می کند تا مردم در کار اطلاعات و گسترش کیفی نظام ها و خدمات، بهتر از اطلاعات استفاده کنند. (HjØrland, 2003)

دیدگاه هرمنوتیکی، در مقابل دیدگاه اثبات گرایانه قرار دارد. گسترش سازمان دهی دانش به شدت تحت تأثیر تجربه گرایی و اثبات گرایی منطقی بوده است؛ هرچند التفات فزاینده به دیگر رهیافت های نظری و به ویژه به هرمنوتیک نیز ممکن است در بسیاری از مطالعات نظری در سازمان دهی اطلاعات و حوزه های وابسته یافت شود. بر پایه انگاره اساسی موقعیتی بودن فهم، هرمنوتیک معاصر بالقوه شالوده نظری ای می شود که بر پایه آن، شکل نویی از نظام های سازمان دهی دانش، ادراک می شود. امکان اعمال این رهیافت به سازمان دهی دانش، مسئله ای است که باید از جنبه رایانه ای و مفهومی اش، با تحلیل برخی از نمونه های مطالعات، بررسی شود.

نظام های اطلاعاتی از طبقه بندی ها، اصطلاح نامه و دیگر نظام های سازمان دهی دانش از همان آغاز آن، از الگوی اکتشافی استدلال اقتباس شده است که به شکل عمیق از اثبات گرایی منطقی متأثر بوده. این امر، شامل تلاش هایی برای تدوین کردن واقعیت در قالب تعاریف رسمی است. بر همین اساس، نظام های اطلاعاتی اکتشافی، در پی عرضه اطلاعات و پدیده ها، ثابت و مبتنی بر منطق ها و خارج از نمایش متن و موقعیت فردی اند.

اطلاعاتی که در نظام اطلاعات با رهیافت هرمنوتیکی بسط داده شده است، صرفاً دادگان و واقعیت ها را دربرنمی گیرد؛ بلکه همچنین، از طریق تفسیر و گفت وگو، در حالی که معنا و متن را تولید می کند، حقیقت را برمی سازد. کسانی که رهیافت هرمنوتیکی را پی می گیرند، همانند الگوهای اکتشافی، از شاکله های مفهومی استفاده می کنند؛ اما این؛ ضرورتاً سلسله مراتبی نیست و ممکن است در عوض، میان بخشی یا یکپارچه شده باشد که به شکل همزمان ساختارهای متفاوتی را برجسته می کنند.

رهیافت هرمنوتیکی به سازمان دهی دانش، شامل: شکل های عملی طبقه بندی دانش، جنبه های متنی حوزه های کاربرد، تجربه های نو از مهندسی نرم افزار، نظام باز با مشارکت فعال کاربران و تمایل به ساختار تعاملی دانش می شود.

هرمنوتیک معاصر، دانش را به مثابه امری که همواره از درون ِمنظری واقع شده، رخ می دهد، یعنی از یک افق خاص، ادراک می کند. از همین روی، معنا به سان موجودی ثابت لحاظ نمی شود؛ بلکه امری به شکل اجتماعی و فرهنگی ساخت یافته و در معرض تفسیر و بر پایه متون گوناگون قابل تغییر، دیده می شود.

افزون بر این، حرکت از یک زبان به دیگر زبان، نه تنها مستلزم تفاوت ها در ارتباط میان مفاهیم و بیان لغوی است، بلکه همچنین در سطح مفهومی نیز تفاوت هایی باید رخ دهد؛ زیرا ساختارهای مفاهیم و معانی همواره بر پایه فرهنگ خاص گسترش می یابند. بنابراین، در طراحی نظام های سازمان دهیِ دانشِ چندزبانه، مانند اصطلاح نامه، این امر باید لحاظ شود. (Mazzocchi and Bosch, 2008, 29-32)

رهیافت هرمنوتیک، جست وجو را نیز متأثر می کند. در دیدگاه اثبات گرایانه، جست وجو ممکن است به شکل صوری و الگوریتمی انجام شود که بر اساس آن دانش مرتبط با اصطلاح جست وجوشده بدون جانب داری در جست وجو بازیابی می شود و در این دیدگاه، فرض بر عمل مبتنی بر گواه و تجربه است. رهیافت هرمنوتیکی، مبتنی بر این فرض است که بازتفسیر پیوسته از متون مرتبط وجود دارد و به نیاز برای انعطاف بسیار در معیارهای جست وجو و سطح بالای تکرار در فرایند جست وجو اشاره دارد و از همه مهم تر، بیانگر فهمی است که در طی این جست وجو به دست می آید. (Hjørland, 2014, 17-18)

رخدادهایی از هرمنوتیک در علم اطلاع رسانی و کتابداری

کاربر ممکن است هنگام مراجعه به یک کتابدار، نتواند مقصود خود را به گونه کامل به او بفهماند؛ مگر آنکه میان او و کتابدار مفاهمه ای برقرا باشد. مسئلۀ اساسی در علم هرمنوتیک، این است که چگونه افق کتابدار می تواند با افق مراجعه کننده همسو شود. در واقع، داشتن نوعی پیش فهم از دانش پایۀ اطلاع رسانی و کار مرجع نیز لازم است؛ در غیر این صورت، هیچ گونه تفاهمی روی نخواهد داد. به این اعتبار، دانش مرجع فقط جمع آوری حقایق تمییز داده شده نیست؛ بلکه بیشتر نوعی دانش چونی است که در ارتباط تنگاتنگ باحقیقت است. روشی را که کتابدار برای پاسخیابی در نظر می گیرد، دربرگیرندۀ مفهوم و شناختی کیفی است که از دانش نظری متفاوت است. این شناخت کیفی، مستلزم آن است که کتابدار برای موفقیت در هدایت کاربر و رفع نیاز او، وارد دنیای آن فرد شود و بداند که رابطه اش با او در حین پاسخ یابی و کار مرجع، رابطه ای کاملاً دوسویه و تنگاتنگ است. درنتیجه، باید افزون بر معلومات علم کتابداری و اطلاع رسانی و کار مرجع، دانشی را نیز که به طور تجربی در تجربه های پیشین خویش کسب کرده است، با هم به کاربندد.. (نشاط، 1384، 37)

در محیط رقمی نیز کاربران با میزان فهم و موقعیت های زمانی، مکانی و فرهنگی گوناگون در پایگاه های کتابخانه رقمی درخواست مدرک می کنند و متخصصان علم کتابداری و سازمان دهی دانش، اگر نزدیگ به افق فهم کاربران به دسته بندی و سازمان دهی اطلاعات پرداخته باشند، کاربر خواهد توانست به داده مطلوب خویش دست یابد. هر چه موقعیت علمی، فرهنگی و اجتماعی متخصصان سازمان دهی دانش و کاربران نزدیک به هم باشد، امکان بازیابی کامل و جامع اطلاعات از سوی کاربران بیشتر خواهد بود؛ برای نمونه، در روزگار حاضر که مباحث و موضوعات گوناگون میان رشته ای مطرح است و نیز مسائل مطرح در شاخه های گوناگون دانش در حال گسترش و پیشرفت اند، دسته بندی یک متن حدیثی، باید متناسب با این رشد صورت گیرد تا بتواند با کاربران هم افقی های بیشتری داشته باشد. بسیاری از پژوهشگران حوزه دین، در متون حدیثی، قرآن و تفاسیر در پی کشف مباحث مطرح در اجتماع اند و از همین روی، بسیاری از متخصصان موضوعی و نیز متخصصان علم اطلاعات، این دست از متون را با دیدگاهی که منطبق با علم روز است، سازمان دهی می کنند.

هستی شناسی و هرمنوتیک

هستی شناسی ها و پایگاه دادگانی که آنها ممکن است سازمان دهند، از دو دیدگاه قابل ملاحظه است:

یکی اینکه هستی شناسی ها به منزله نمودهای جهان نظریه هایند؛

دوم آن است که هستی شناسی ها ممکن است همچنین به مثابه بخشی از ابزارهای ساخته شده برای دستیابی به جهان باشند.

هنگامی که کاربران ماهر هستی شناسی ها را به گونه پیوسته به کارمی برند، اجزای یک هستی شناسی یا پایگاه داده، تصاویری از این جهان نیستند؛ بلکه ابزارهایی اند که از طریق آنها، کاربر از قصد و نیت کسانی که ابزراهای رایانشی را شکل داده اند، آگاه می شوند. آنها ابزارهای سودمندی هستند که به شکل دقیق با رها کردن قلمرو نمودهای نظری و انتقال از طریق استفاده منظم، به یک ابزار، سبب می شوند که افراد، جنبه خاصی از جهان را مشاهده کنند؛ نه چیزی را که صرفاً مشابه آن جنبه از جهان است. در این شیوه، رایانه و پایگاه دادگان، گونه ای از ابزار، مشابه عصای انسان نابینا می شوند که از طریق آن، یک موجود یا ارتباطاتی که نشانگر آن است، به روشنی دیده می شود.

هستی شناسی هرمنوتیک، از متن ها هستی شناسی می سازد. همه مفاهیم و روابط، نخست در یک متن گذاشته شده و سپس از متن استخراج می شود و آنگاه از مفاهیم و روابط میان آنها، به یک هستی شناسی منتقل می گردد. در گام نخست، این فرایند به وسیله مهندسان هستی شناسی انجام می شود. اما مطالعات برای خودکارکردن این انتقال نیز در حال انجام است. این تعامل، از طریق کاربرد پرسش ها به دست آمده است. همین که یک نسخه از متن منتشر شد، کاربران بالقوه هستی شناسی به مطالعه متن می پردازند و پرسش هایی برای روشن شدن متن طرح می کنند. پاسخ به این پرسش ها، تغییراتی در متن به وجود می آورد. این تغییرات، به نوبه خود منجر به تغییراتی در مفاهیم و روابط در هستی شناسی خواهند شد. تغییرات در متن و تغییرات بعدی در هستی شناسی، ممکن است در درجات گوناگون رخ دهد. گاه متن ها با تغییرات اندک در هستی شناسی روبه رو می شوند و گاه تغییرات ممکن است بزرگ تر و شامل افزودن یا کاستن از مفاهیم باشد.

مهندسی هستی شناسی به مثابه یک کار هرمنوتیکی

مفهومی سازی هرمنوتیکی از ساختار هستی شناسی و استفاده از آن، ممکن است فضایی برای ارتباط میان کاربرانی که هستی شناسی های گوناگونی در ذهن دارند، ایجاد کند. عرضه هستی شناسی های گوناگون، ممکن است درون چیزی که کاربران با شاکله های مفهومی مختلف بتوانند فهم های خود را به یکدیگر بیاموزند، تنظیم شود. اگر زمینه ای هرمنوتیکی طراحی کنیم، به فضایی برای یادگیری کاربران از یکدیگر به شیوه ای بنیادین تر از صرف تبادل اطلاعات درون الگوهای پذیرفته دوگانه، دست می یابیم؛ بدون اینکه در معرض معضل «برج بابل» باشیم. از محدودیت های سخن نو و جهان جایگزین عبور کنیم؛ اما برای انجام این کار، باید نخست تشخیص و شناسایی روشنی از زمینه هرمنوتیکی که همواره حاضر است، داشته باشیم؛ هرچند هنگامی که مخالفتی درباره هستی شناسی ها نباشد، عمدتاً پوشیده است. از این رو، در این زمینه است که داوری درباره مخالفت ها باید صورت گیرد.

هستی شناسی نظام اطلاعاتی، نتیجه نوآوری های به دست آمده در مواجهه با تعلیق است. هستی شناسی نظام اطلاعات باید در پرتوی تعلیق پیش بینی شده و به منظور توانمند ساختن کاربر به اجتناب از تعلیق، تا آنجا که امکان دارد، ساخته شود. به همین سبب، هستی شناسی ها متضمن الزمات یا وعده هاست که جهان آنها را به شیوه هایی مرتبط کرده است. این چارچوب از الزامات و مفروضات، یک افق خوانده می شود. هستی شناسی نباید ایستا دانسته شود و به روی مسائلی که با تعلیق های جدید پیش می آید بسته باشد، بلکه به عکس، باید هستی شناسی ها به گونه اساسی انعطاف پذیر و به روی پیشرفت ها گشوده باشد.

ادراک یک هم کلام، مثلاً کسی که دارای اطلاعات شکل یافته است یا از یک پایگاه داده استفاده می کند، مستلزم ترکیب افق هاست.  هر افق، محدود شده؛ اما گشوده است و از سویی، منظرها شامل مجموعه ای از مفروضات و ارزش هاست. ترکیب افق ها که به واسطه آن، افق هایی دیگر گسترده و غنی شده اند، از طریق جنبش بازی گوشانه در باب چرخش هرمنوتیکی حاصل شده است و آگاهی تاریخی کسب شده، در واقع، تشخیص انضمامی از نقش مؤثر تاریخ در ساخت افق هاست که از آن افق ها به وقایع می نگریم. در آگاهی و شناخت تاریخی مؤثر، ما از منظر و دیدگاهی به یک شیء آگاه می شویم که در نتیجه تاریخمان، به آن رسیده ایم؛ اما این، مستلرم نسبی گرایی صرف نیست؛ بلکه گادامر بیان می کند که وظیفه آگاهی تاریخی مؤثر، تصریح به شناخت در باب قرب تاریخی میان شیء مورد پژوهش و پژوهش کننده است.

هرمنوتیک گرایی که در اینجا طرح شد، زمینه ای فراهم می کند که درون آن ما می توانیم به شکل طبیعی توجه هستی شناسان را به افق هایی از معناهایی که هم کاربران هستی شناسی و هم خود هستی شناسان از پیش مفروض داشته اند، هدایت کنیم. در این محیط، ممکن است برخی بصیرت ها درباره مسئله رشد و گسترش هستی شناسی ها نیز به دست آید. در این باره، دیدگاه هرمنوتیکی که در این مقاله پیشنهاد شده است، تشخیص صریح تر از فعالیت هرمنوتیکی ضمنی را که پیش تر در ساخت و استفاده از هستی شناسی های نظام اطلاعات عرضه شده بود، ممکن خواهد کرد. چنین آشنایی ای، گام نخست به سوی طراحی نظام هایی را که ارتباط میان کاربر و طراحانی را که درباره حوزه و موضوعی خاص دیدگاه های گوناگون دارند، آسان می کند. (Fonseca and Martin, 2003)

منابع:

اطلاعات تکميلي

  • تاریخ انتشار نسخه چاپی: سه شنبه, 25 آذر 1393
  • صفحه در فصلنامه: صفحه 29
  • شماره فصلنامه: فصلنامه شماره 48
بازدید 14581 بار
شما اينجا هستيد:خانه