فرهنگ موضوعی حکمت اسلامی(نورالحکمة) در سه نگاه

    نگاه دوم: کاستی ها و بایسته های نرم افزار نور الحکمة 3

دوشنبه, 30 شهریور 1383 ساعت 15:36
    نویسنده: اکبر راشدی نیا
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

اشاره

استفاده از رایانه نقش بسزایی در اطلاع رسانی میراث مکتوب ما دارد؛ اما چگونگی استفاده و ذخیره اطلاعات در آن، گونه های متفاوتی دارد که از بین همه آنها معجم موضوعی از جایگاه ویژه ای برخوردار است.

معجم موضوعی یا فرهنگ واژگان عبارت است از مجموعه ای از اطلاعات؛ یعنی خلاصه متن کتب که آن را موضوع می گویند، مجموعه ای از نمایه ها که از موضوعات استخراج می شوند؛ مجموعه ای از کلید واژه ها که به نمایه ها متصل هستند.

برای استفاده از معجم موضوعی کافی است محقق واژه ای را که در مورد آن اطلاعات می خواهد، وارد رایانه کند تا مجموعه از اطلاعات را به صورت منظم در دو یا سه مرحله مشاهده نماید؛ مثلا اگر الغزالی واژه کلیدی، یک محقق باشد، با تقه پیاپی بر کلیدواژه الغزالی به نمایه هایی از قبیل: آراء الغزالی، الأخرویات عند الغزالی و الدفاع عن الغزالی دست می یابد که با انتخاب هر نمایه می تواند به موضوعات آن نمایه منتقل شود و از طریق موضوع هم می تواند به متون مورد نظر خود دست یابد.

«نور الحکمة 3» برای عرضه اطلاعات کتب فلسفه و منطق و کلام از این شیوه - که شیوه ای بی بدیل در عرضه اطلاعات می باشد - استفاده نموده است و محققانی که در تهیه این مجموعه نقش داشتند، زحمات فراوانی را متحمل شده اند، ولی با همه اینها مشکلاتی در این برنامه وجود دارد که قابل چشم پوشی نیستند. در این مقاله تنها به بیان چند مورد از آنها اکتفا می کنیم. امید است که برای تهیه کنندگان این نرم افزار مفید باشد.

اشکالات ظاهری

1. بخش جانبی برنامه

این بخش که عبارت است از چند کتاب فلسفی، منطقی و کلامی، هیچ گونه هماهنگی ندارد و مثلاً سه کتاب فلسفی فارسی می توانستند یکجا و به نام موسوعه فلسفی فارسی، و هشت کتاب منطقی با هماهنگی لازم و با عنوان موسوعه منطقی عربی آورده شوند چرا که این مجموعه ها دارای موضوع و لغت واحدی هستند و ارائه آنها به صورت مستقل و بدون هماهنگی بین واژه ها و نمایه ها موجب تضییع وقت محقق و بروز مشکلات فراوان در تحقیق مطالب منطقی خواهد شد.

2. عدم پیروی از ساختار واحد

در این برنامه همه کتب لغت، موضوعات، نمایه ها و واژه ها تابع لغت خود کتاب است، به جز در «اساس الاقتباس». با اینکه کتاب به زبان فارسی نگارش یافته است؛ اما موضوعات، نمایه ها و واژه های آن به زبان عربی است.

تعلیقات کتاب اسفار با تقه بر روی علامت « » در پنجره ای مستقل به نمایش در می آید و با اینکه تعلیقات کتاب اسفار از اهمیت زیادی برخوردار است، اما هیچ یک از امکانات صفحه نمایش همچون: علامت گذاری، نمایه زنی و حاشیه نویسی در این پنجره وجود ندارد و حتی قابلیت انتقال به صفحه یادداشت و ذخیره کردن نیز در دسترس قرار ندارد.

در کتاب منظومه، تعلیقات در زیر صفحه آمده است و همه امکانات صفحه نمایش در آنها قابل اجرا بوده و حتی قابلیت جستجوی الفاظ را هم داراست. همچنین در کتاب الشواهد الربوبیة با اینکه تعلیقات در آخر کتاب هستند، اما با فشردن شماره تعلیقه محقق به تعلیقه مورد نظر منتقل شده و می تواند از همه امکانات صفحه نمایش استفاده کند. فرق این دو کتاب در این است که در کتاب شرح منظومه محقق نمی تواند تنها در متن کتاب جستجو کند؛ بلکه الزاما جستجو از محیط تعلیقات صورت می گیرد. اما در کتاب الشواهد الربوبیة محقق با تحدید دامنه صفحه ای به صفحات متن کتاب می تواند تنها موضوع مورد نظر خود را در متن جستجو کند و یا بالعکس.

با نهایت تأسف باید گفت که در کتاب شرح الاشارات هیچ یک از تعلیقات قطب الدین شیرازی که در ذیل کتاب وجود دارد، نمایش داده نمی شود.

3. کارشناسانه نبودن انتخاب کتب

برای موسوعه فلسفی ابتدا باید کتبی را که لازم است در برنامه آورده شود، کارشناسی شده و اولویت آنها مشخص گردد و آنگاه به ترتیب اولویت کتب در برنامه گنجانده شوند؛ مثلا برای موسوعه فلسفی کتبی مانند الشفاء، الاشارات، شرح الاشارات، الاسفار الاربعه، شرح المنظومة، حکمة الاشراق و شرح حکمة الاشراق از اولویت اوّل برخوردارند؛ ولی در برنامه نورالحکمة از حکمت اشراق هیچ کتابی وجود ندارد و از فلسفه مشایی تنها به کتاب الشفاء و شرح الاشارات اکتفاء شده است و بیشترین کتاب از ملاصدرا و حکمت متعالیة می باشد. یا اینکه در کتب صدرالمتألهین هم اولویت ها مراعات نشده است و کتبی همچون اسرار الآیات و المشاعر آورده شده، ولی کتبی همچون مفاتیح الغیب که به اذعان بزرگان یکی از بهترین کتب صدراء محسوب می شود، در برنامه نیامده است.(1)

اشکالات محتوایی

یکی از اساسی ترین اشکالاتی که این مجموعه دارد، این است که متن های کاملاً مشابه، کلیدواژه و نمایه های مشابه ندارند. برای اینکه مطلب بهتر مشخص شود، به مثال های ذیل توجه شود:

1. از متن «قال بعض العلماء: کل من شاهد بنور البصیرة باطنه فی الدنیا لرآه مشحونا بأنواع المؤذیات....» (الاسفار، ج 9 / ص 220)، واژه ها و نمایه ها و موضوعات زیر استخراج شده است:

تک واژه ها: «احیاء العلوم، الآراء، الاحتجاب، البرزخ، البرزخی، التجسم، الثواب، الصورة، العذاب، العمل، الغزالی، القبر، الکتب، المعنی، الملکة، النفس».

نمایه ها: «آراء الغزالی، احتجاب البرزخ، الصور البرزخیة، تجسم الأعمال، ثواب القبر، صورة المعانی، عذاب القبر، کتاب احیاء العلوم، ملکات النفس».

موضوعات: اشارة الی أن لکل معنی صورة یناسبها، إشارة الی عذاب القبر و ثوابها فی کلام بعض العلماء، کون الملکات النفسانیة فی الدنیا هی الصور البرزخیة، وجود الصور البرزخیة بالفعل و احتجاب أکثر الناس عنها.

و از متن «قال بعض أصحاب القلوب کل من شاهد بنور البصیرة باطنه فی الدنیا لرآه مشحونا بأنواع المؤذیات...» )العرشیة، 260) که مشابه متن سابق است، واژه ها و نمایه ها و موضوعات زیر استخراج شده است:

تک واژه ها: «الاراء، الأثر، الأقوال، الإیمان، التجسم، الحشر، الخلاص، الدنیا، الرحمة، الرذیلة، الشهود، الصالح، العمل، الغزالی، الملکة، الموت، الواجب».

نمایه ها: «آثار الایمان، آراء الغزالی، الحشر حسب الملکات، الرذائل بعد الموت، الرذائل فی الدنیا، العمل الصالح، النجاة من الرذائل، تجسم الرذائل، رحمة الله، شهود الرذائل، کلام الغزالی»

موضوعات: تشکل الناس بصور السبع و البهائم و غیرها فی الآخرة لتحقق ملکاتها فی نفوسهم و عدم النجاة منها إلا بالرحمة الإلهیة لأجل الإیمان و العمل الصالح، رؤیة الناس الرذائل النفسانیة من الشهوة و... عند انکشاف الغطاء بالموت و تمثلهم بصورها و أشکالها المحسوسة المطابقة لمعانیها، کلام بعض أصحاب القلوب حول الرذائل النفسانیة و عدم مشاهدتها أکثر الناس للحجب و تمثلها بعد الموت و عدم النجاة منها إلا بالرحمة الإلهیة.

از بررسی اطلاعات بالا آمار زیر به دست می آید که از مجموع 37 واژه، 10 واژه مشترک و 27 مورد مختلف هستند و از مجموع 20 نمایه، تنها دو نمایه مشترک و بقیه مختلف هستند و از مجموع 7 موضوع هیچ مورد مشترکی وجود ندارد. در نمودار «1» درصد واژه ها و نمایه ها و موضوعات مشابه بیان شده است.

محل تصویر (نمودار 1) است

2. همچنین دو متن: «قاعدة فی أحوال تعرض یوم القیامة إذا ظهر نور الأنوار و انکشف جلال وجه الله القیوم و غلب...» (اسرار الآیات، 199). و «فصل (23) فی أحوال تعرض یوم القیامة إذا ظهر نورالأنوار و انکشف عند ارتفاع الحجب جلال وجه الله القیوم و غلب...» (الأسفار، ج 9 / ص 306).

با اینکه این دو متن تفاوتهایی جزئی دارند، اما واژه ها و نمایه ها و موضوعات خیلی با هم متفاوت هستند. این دو متن، 267 واژه دارد که تنها 46 مورد آنها مشترک اند و 288 نمایه دارند که فقط 21 مورد مشترک است و 137 موضوع دارند که هیچ کدام از آنها مشترک نیستند. به نمودار «2» توجه شود.

محل تصویر (نمودار 2) است

3. همچنین متن: «کشف مقال لدفع إشکال: أن أعضل شبه الجاحدین للمعاد الجسمانی و أعظم إشکالات المنکرین للجنة و النار المحکوم بثبوتهما و تحققهما فی الشریعة الحقة التی أتی بها أهل النبوة والحکمة المؤسسة علی الأصول و المبانی المحکمة المهمة هو طلب المکان لهما و التزام کونهما فی جهة من الجهات الامتدادیة الوضعیة و فی زمان من الأزمنة المتصرمة...» (الاسفار، ج 9 / ص 202).

و عبارت «کشف مقال لدفع إعضال: ان أعضل شبه الجاحدین للمعاد الجسمانی وأعظم إشکالات المنکرین للجنة و النار المحکوم بثبوتهما و تحققهما فی الشریعة الناموسیة و الحکمة القدوسیة هو طلب المکان لهما و استلزام کونهما فی جهة من الجهات الامتدادیة الجرمیة و فی زمان من الأزمنة المتصرمة...« (المبدأ و المعاد، ص 444).

در مجموع، 125 واژه وجود دارد که تنها 14 واژه مشترک اند و 143 نمایه وجود دارد که 8 نمایه مشابه اند و 67 موضوع دارد که هیچ نمونه مشابهی در میان آنها وجود ندارد. به نمودار «3» دقت شود.

محل تصویر (نمودار 3) است

آنچه از سه مثال بالا می توان نتیجه گرفت این است که استفاده از جستجوی الفاظ در مواردی که متن کتب مشابه هستند، سریع تر ما را به جواب خواهد رساند و جواب حاصله دقیق تر از جوابی خواهد بود که معجم موضوعی ما را به آن رهنمون می کند.

راهکارها

به منظور اصلاح این گونه اشکالات راهکارهای ذیل پیشنهاد می شود:

الف - تطبیق کتب و انتخاب موضوعات و نمایه های مشابه برای متون مشابه

بیشتر کتب برنامه دارای متون مشابهی هستند؛ چرا که اگر ما تنها متشابهات کتب صدرالمتألهین را که حدودا 70% حجم برنامه را به خود اختصاص داده است در نظر بگیریم - با اینکه کتب دیگران هم درصد قابل توجهی از متون متشابه را دارا هستند - بیشتر از 50% مطالب آن تکراری خواهد بود؛ زیرا تنها کتاب اسفار بیشتر از 50% مطالب دیگر کتب ملاصدرا را دارا است. پس به راحتی می توان حدس زد که چه مقدار از زمانی که در این برنامه صرف استخراج موضوعات و نمایه ها و واژه ها از تک تک کتب و هماهنگی آنها شده، بی مورد بوده است و اگر قبل از شروع به استخراج موضوعات، متون مشابه مشخص می شدند، این برنامه در زمانی خیلی کمتر از زمان صرف شده و با ضریب دقت بالاتری می توانست عرضه شود؛ بلکه اگر کتب عرضه شده در نور الحکمة2 ملاک قرار می گرفت و کتب جدید ابتدا با آنها مطابقت می شد و هم در زمان صرفه جوی می شد. و هم موضوعات و نمایه ها و واژه هایی دقیق تر از موارد فعلی عرضه می شد و از سوی دیگر، اشکالات کتب نور الحکمه2 نیز برطرف می شد.

ب - استفاده از نمایه های همارا به خصوص پیش همارا

در برنامه حاضر، به طور دقیق معلوم نیست که اطلاعات با استفاده از چه نوع نمایه ای ذخیره شده است. آنچه که مشخص است این است که از نمایه گردان یا آزاد برای ذخیره اطلاعات استفاده نشده است؛ چون اصطلاحات و الفاظ استفاده شده در متن کتب مراعات نشده است و بیشتر آنها تغییر یافته اند. از سوی دیگر، اصول و قواعد نمایه سازی همارا نیز در آنها مراعات نشده است؛ چرا که نمایه سازی همارا، روشی در نمایه سازی مدارک است که در آن هنگام بازیابی، از ترکیب و همارایی اصطلاحات از پیش تخصیص یافته استفاده می شود. اساس نظام نمایه سازی همارا بر پایه تشخیص و تعیین مفاهیم و محتوای هر کتاب با چکیده آن بر اساس این اصطلاحات تحلیل می شدند. از این رو در نمایه »همارا» یکی از ضرورت ها تهیه تزاروس(2) یا اصطلاح نامه است. اصطلاح نامه یک فهرست مستند و پویا از اصطلاحات علمی خاص است که بر اصطلاحات نمایه ای از نظارت مستمر دارد و در استفاده از اصطلاحات موجود در سراسر نظام به نمایه ساز اطمینان می بخشد. وجود اصطلاح نامه از یک سو به نمایه ساز کمک می کند و اصطلاحاتی را که برای نمایه های یک متن لازم است به ذهن او متبادر می سازد و به کار او سرعت می بخشد و از سوی دیگر، به پژوهشگر کمک می کند تا از اصطلاحاتی که توسط نمایه ساز در تجزیه و تحلیل متن به کار گرفته شده است، اطلاع پیدا کند. در تجزیه و تحلیل متون تخصصی وجود اصطلاح نامه از ضرورتهاست. اگر در مثال 1 توجه شود نمایه های استخراج شده از دو متن مشابه چنین است:

نمایه های متن اوّل: «آراء الغزالی، الحشر حسب الملکات، الرذائل بعد الموت، الرذائل فی الدنیا، العمل الصالح، النجاة من الرذائل، تجسم الرذائل، رحمة اللّه، شهود الرذائل، کلام الغزالی».

در نمایه های متن دوم به جای «الصور البرزخیة، تجسم الأعمال، عذاب القبر « از نمایه ها »الحشر حسب الملکات الرذائل بعد الموت، تجسم الرذائل، شهود الرذائل» استفاده شده است؛ بلکه حتی در موضوعات مشابه نیز چنین اتفاقی افتاده است؛ مثلاً در مقابل موضوع «عجز الفلاسفه عن إثبات المعاد...»، نمایه «التشنیع علی الحکماء» خورده است و در برابر موضوع «عجز الشیخ و الفارابی عن اثبات النشاة الأخرویة...»، نمایه «الإیراد علی الفارابی خورده است و برای شیخ نمایه ای ثبت نشده است. و همچنین در مقابل موضوع «عجز الشیخ و اتباعه من اثبات حدوث الأجسام...» نه نمایه «عجز الشیخ الرئیس» و نه «الإیراد علی...» و نه «التشنیع علی...» ثبت شده است. پس گاهی چند موضوع که محتوای همه عجز مثلاً شیخ یا فلاسفه است، نمایه التشنیع و گاه نمایه الإیراد و گاهی هم هیچ نمایه ای این عجز ثبت نشده است. اما اگر اصطلاحات مشخص می شدند و نمایه ساز تعریف درستی از آنها داشت، چنین اتفاقی نمی افتاد.

ضمن اینکه بعضی از اصطلاحات مورد استفاده در متون توسط نمایه ساز تغییر یافته است، به گونه ای که پژوهشگر به راحتی نمی تواند به اطلاعات مورد نیاز خود دست یابد؛ مثلاً: الانسان الکامل مثل الانسان الحقیقی و الانسان... باید در فهرست نمایه ها باشد؛ ولی این نمایه به واژه الکاملون تبدیل شده است و در فهرست تک واژه ها آمده است و الصور الجوهریة و الصورة الجوهریة گرچه 53 مورد در متن کتب هست، ولی در نمایه ها هیچ موردی ثبت نشده است که ظاهراً تبدیل شده است؛ ولی پژوهشگر نمی داند که این نمایه به چه نمایه یا واژه ای مبدل گشته است از این رو، کار با چنین مجموعه ای برای محقق سخت خواهد بود.

ج - طبقه بندی اطلاعات

از اشکالاتی که در این برنامه وجود دارد، آشفتگی اطلاعات و طقبه بندی نشدن آنهاست. معجم موضوعی گرچه مقتضی طبقه بندی اطلاعات نیست، اما این امکان هست که با برنامه ریزی صحیح اطلاعات موجود در معجم را طبقه بندی کرد؛ به عنوان نمونه، هنگام استخراج موضوعات، موضوع بردار می توانست موضوعات را با علائم مناسب، به گروه های: اعم، عام، خاص تقسیم کند و همچنین هنگام نمایه سازی، نمایه ساز می توانست نمایه ها را طبقه بندی کند و نمایه اصلی و یا نمایه های اصلی موضوع از نمایه های غیر اصلی جدا شود. در موسوعه حاضر گرچه موضوعات به موضوعات: عادی، خطوط کلی، مطالب کلیدی، استنباطیات و استطرادیات تقسیم شده اند، ولی ذیل مطالب کلیدی هیچ موضوعی وجود ندارد و استنباطیات و استطرادیات هیچ نقشی در طبقه بندی موضوعات ندارند، هرچند خود استطرادیات هم بدرستی جدا نشده است. پس تمام موضوعات فقط به دو بخش خطوط کلی و عادی طبقه بندی شده است.

خطوط کلی عبارت است از روح کلی مطالب یک فصل که در یک موضوع خلاصه شده است. جدا کردن مطالب کلیدی، بیش از خطوط کلی می توانست برای پژوهشگر مفید باشد؛ چرا که او برای مشاهده خلاصه فصول و جستجو در آنها می تواند از فهرست برنامه که فهرست کاملی از محتویات کتاب است نیز استفاده بکند؛ اما مطالب کلیدی که در واقع خلاصه کل کتاب هستند، از هیچ طریقی به جز از طریق جدا کردن آنها در موضوعات قابل مشاهده نیستند.

پی نوشت ها:

2. thesaurus.

 

اطلاعات تکميلي

  • تاریخ انتشار نسخه چاپی: دوشنبه, 23 شهریور 1383
  • صفحه در فصلنامه: صفحه 41
  • شماره فصلنامه: فصلنامه شماره 7
بازدید 12505 بار
شما اينجا هستيد:خانه