بازبینی تاریخی اخلاق رایانه ای از دریچه دانش نامه استنفورد

دوشنبه, 30 خرداد 1384 ساعت 15:08
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

درآمد

جستار زیر ترجمه گزیده ای از مدخل اخلاق رایانه ای دائرة المعارف فلسفی استنفورد است. در این نوشتار، خاستگاه های اخلاق رایانه ای و چگونگی استفاده از عبارت اخلاق رایانه ای از گذشته تاکنون مورد بررسی قرار گرفته است.

اخلاق رایانه ای، شاخه ای جدید از اخلاق است که به سرعت و به همراه رشد فناوری رایانه ای در حال رشد و تغییر است.

«اخلاق رایانه» از یک سو ممکن است به صورت بسیار محدود و به عنوان تلاش های فیلسوفان حرفه ای برای اعمال نظریه های اخلاقی متعارف نظیر: فایده گرایی، کانت گرایی و یا اخلاق فضیلت محور به مضامین مربوط به کاربرد فناوری رایانه قلمداد شود. از سوی دیگر، این اخلاق ممکن است در یک معنای گسترده به کار رود؛ به طوری که شامل معیارهای فعالیت حرفه ای، رمزهای ارتباط، ابعاد قانون رایانه، خطمشی عمومی و اخلاق شرکت ها قلمداد شود.

در کشورهای پیشرفته دنیا، «تحول اطلاعات» ابعاد بسیاری از زندگی همچون: بانکداری و تجارت، کار و اشتغال، مراقبت های پزشکی، دفاع ملی، حمل و نقل و سرگرمی را تغییر داده است. در نتیجه، فناوری اطلاعات بر اموری چون: زندگی جامعه، زندگی خانواده، رابطه های انسان، آموزش، آزادی و دموکراسی تأثیرات مثبت و منفی اعمال کرده است. اخلاق رایانه ای در گسترده ترین حالت می تواند به عنوان شاخه ای از اخلاق کاربردی در نظر گرفته شود که به مطالعه و تحلیل تأثیرات اخلاقی و اجتماعی فناوری اطلاعات می پردازد. در سال های اخیر، این عرصه تازه و دشوار منجر به ایجاد رشته های دانشگاهی تازه، همایش ها، کارگاه ها، سازمان های حرفه ای، مواد برنامه های آموزشی، کتاب ها، مقاله ها، مجله ها و مراکز تحقیقاتی شده است. در عصر شبکه گسترده جهانی (WWW)، اخلاق رایانه ای به سرعت به اخلاق اطلاعات جهانی تبدیل می شود.

دهه 1940 و 1950

اخلاق رایانه به عنوان یک عرصه مطالعه در مؤسسه فناوری ماساچوست، در طی جنگ جهانی دوم؛ یعنی اوایل دهه 1940 م ریشه دارد. پرفسور «توربرت وینر» در این مؤسسه به شکل گیری توپ ضد حملات هوایی کمک کرد که قابلیت از بین بردن هواپیماهای سریع جنگی را داشت.

چالش مهندسی این پروژه باعث شد که «وینر» و عده ای از همکارانش رشته تازه تحقیقاتی به وجود آورند که «وینر» آن را «سایبرنتیک» (فرمان شناسی) نامید؛  یعنی علم نظام های باز خورد اطلاعات. این مفاهیم، زمانی که با رایانه های دیجیتال در حال پیشرفت در آن زمان ترکیب شد باعث گردید که «وینر» برخی استنتاج های هوشمندانه اخلاقی درباره فناوری را به وجود آورد که امروزه ما آن را فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) می نامیم. وی با فراست، تبعات تحولی اجتماعی و اخلاقی را پیش بینی کرده بود.

برای مثال، او در سال 1948 م در کتاب خود تحت عنوان «سایبرنتیک یا کنترل و ارتباط در ماشین و حیوان» چنین گفت: «برای مدت ها این امر برای من روشن بوده است که ماشین محاسبه بسیار سریع، ماشینی جهت کنترل خودکار به حساب می آمد و نیازی نبود که ورودی و خروجی آن در قالب ارقام و اشکال باشد. این ماشین به ترتیب دریافت های اعضای حسی مصنوعی همچون سلول های فتوالکترویک یا دماسنج است و عملکرد موتورها یا سولنئید به حساب خواهد آمد. ما اکنون در مقام ساخت ماشین های مصنوعی با تمام سطح ظرافت و دقت عملکرد هستیم. مدت زمان بسیاری پیش از ناکازاکی و آگاهی عمومی درباره بمب اتمی، به ذهن من رسید که در حضور یک استعداد اجتماعی با اهمیت بسیار درباره خیر و شر هستیم».

در سال 1950 م «وینر» کتاب شگفت انگیز خود را تحت عنوان» استفاده انسان از انسان» منتشر کرد. اگر چه «وینر» در این کتاب از واژه «اخلاق رایانه» که استفاده از آن دو دهه پیش رواج پیدا کرد استفاده نکرد، اما وی به تعریف یک بنیاد جامع و فراگیر پرداخت که امروزه به عنوان پایه و اساس قدرتمند تحقیق و تحلیل اخلاق رایانه مورد استناد قرار می گیرد. موضوعات کتاب «وینر» عبارت اند از:

توصیفی از هدف زندگی انسان، چهار اصل عدالت، یک شیوه قدرتمند برای اخلاق کاربردی، بحث های بنیادی پرسش های اخلاق رایانه و مثال هایی از نمونه های اخلاق رایانه.

بنیاد اخلاق رایانه «وینر» بسیار جلوتر از زمان خود بود و واقعاً در طی چندین دهه نادیده گرفته شد. در نظر او ادغام فناوری رایانه در جامعه در نهایت به دوباره بنا کردن جامعه منجر می شود. این امر، نیازمند فرایند چند بعدی است که سال ها تلاش مستمر را طلب می کند و همه چیز را از ریشه تغییر می دهد.

پروژه ای به این وسیعی الزاماً در بر گیرنده وظایف و چالش های گسترده و گوناگون است. کسانی که با این امور کار می کنند، باید به تغییرات افراطی در محل کار خود سازگار باشند؛ دولت باید قانون ها و آیین نامه های تازه ای وضع کند، صنعت ها و تجارت ها باید سیاست ها و خط مشی های تازه ای ابداع کنند، سازمان های حرفه ای باید اصول تازه ای برای اعضاء خود به وجود آورند، جامعه شناسان و روان شناسان باید پدیده های اجتماعی و روان شناسی را مطالعه و درک کنند و فیلسوفان باید در مورد مفاهیم اخلاقی و اجتماعی قدیمی دوباره فکر کنند و به تعریف دوباره مفاهیم مبادرت ورزند.

دهه 1960

در اواسط دهه 1960 م «دون پارکر» از  SRI اینترنشنال (مؤسسه تحقیق استنفورد) در منلو پارک کالیفرنیا آغاز به بررسی استفاده غیر اخلاقی و غیر قانونی از رایانه توسط متخصص رایانه کرد.

پارکر می گوید: «به نظر می رسد که زمانی که مردم به مرکز رایانه وارد می شوند، اخلاق را پشت سر خود جای می گذارند و به نوعی آن را نادیده می گیرند». وی نمونه های جرم های رایانه ای و دیگر فعالیت های رایانه ای غیر اخلاقی را جمع آوری کرد و در سال 1968 م کتابی را تحت عنوان «قانون ها و اخلاقیات در فرآیند اطلاعات» منتشر کرد و اولین اصول رفتار حرفه ای را برای انجمن ماشین آلات محاسبه ای به وجود آورد.

در طی دو دهه بعدی، «پارکر» به نوشتن کتاب ها، مقالات و برگزاری کارگاه ها و سخنرانی ها ادامه داد تا رشته اخلاق رایانه ای را حفظ کند. این امر باعث شد تا این مفهوم اهمیت یابد و تا امروز باقی بماند. اگر چه کارهای «پارکر» در یک قالب نظری کلی نمی گنجد، اما فعالیت های او در زمینه تاریخ اخلاق رایانه پس از وینر از نقاط عطف مهمی برخوردار است.

دهه 1970

در اواخر دهه 1960 م «جوزف ویز نباوم»  Weizenbaum Joseph دانشمند رایانه در مؤسسه فناوری ماساچوست در بوستن برنامه ای رایانه ای به نام  ELIZA نوشت. او این برنامه را به گونه ای نوشته بود که تقلیدی سطحی از روان درمانی راجری باشد که بر مصاحبه ای اولیه با یک بیمار متکی بود.

«ویزنباوم» از واکنش های مردم به این برنامه رایانه ای شگفت زده شد؛ برخی روان پزشک ها آن را به مثابه شاهدی در نظر گرفته بودند که رایانه ها به زودی به صورت خودکار اقدام به روان درمانی می کنند. حتی پژوهشگران رایانه ای در مؤسسه تحقیقاتی ماساچوست از لحاظ احساسی در این امر سهیم شده و تفکرات بنیادی خود را به اشتراک گذاشتند.

«ویز نباوم» بسیار نگران این امر بود که در مدل فرایند اطلاعات، بشر روند رو به رشد میان دانشمندان و حتی عموم مردم را تقویت می کند تا انسان را صرفاً به عنوان ماشین در نظر بگیرد.

کتاب وی به نام «قدرت رایانه و منطق انسان» (1976) به صورت موکد، بسیاری از این ایده های او را بیان می کند.

کتاب «ویز نباوم» به علاوه کلاس هایی که وی در مؤسسه تحقیقاتی ماساچوست و سخنرانی هایی که در دهه 1970 م در سراسر دنیا برگزار می کرد، باعث الهام گرفتن متفکران بسیار و پروژه هایی در زمینه اخلاق رایانه ای شد.

در اواسط دهه 1970 م «والتر منر» از عبارت «اخلاق رایانه» استفاده کرد. وی این عبارت را برای اطلاق به رشته تحقیقی در مورد برنامه های اخلاقی که توسط فناوری رایانه اضافه شده، تغییر کرده و یا ابداع شده است، به کار برد. در اواخر دهه 1970 م و در حقیقت در اواسط دهه 1980 م منر علاقه بسیاری به ایجاد دوره های آموزشی در سطح دانشگاه درباره اخلاق رایانه نشان داد. او چندین کارگاه و سخنرانی در همایش های علوم رایانه ای و همایش های فلسفه در سراسر آمریکا برگزار کرد. وی همچنین در سال 1978 م کتابی را تحت عنوان »کیت آغازگر در اخلاق رایانه ای» منتشر کرد که به عنوان منبع تدریس رشته اخلاق رایانه ای مورد استفاده و توجه استادان دانشگاه قرار گرفت.

در این اثر، برخی مبانی اخلاق رایانه ای همچون: حریم و قابلیت اعتماد، جرم رایانه ای، تصمیمات رایانه ای، استقلال فنی و اصول حرفه ای اخلاق مورد بحث قرار گرفته است. اقدامات پیشگامانه «منر» علاوه بر کتاب «کیت آغازگر» و بسیاری از کارگاه های همایش هایی که وی برگزار کرد، تأثیر بسزایی بر تدریس اخلاق رایانه در سراسر آمریکا گذاشت. بسیاری از رشته های دانشگاهی به دلیل اقدامات او به وجود آمد و پس از او شماری دانشمند برجسته در این عرصه فعالیت کردند.

دهه 1980

با شروع دهه 1980 م چندین دستاورد اجتماعی و اخلاقی فناوری اطلاعات به موضوعات عمومی در آمریکا و اروپا تبدیل شد؛ موضوعاتی همانند: جرم های رایانه ای، فاجعه هایی که به دلیل ناتوانی رایانه به وجود می آید، تعرض به حریم افراد از طریق پایگاه داده های رایانه و موضوعات قانونی در مورد مالکیت نرم افزار.

به دلیل کارهای «پارکر»، «ویز نباوم»، «منر» و دیگران، بنیادی برای اخلاق رایانه ای به عنوان یک رشته دانشگاهی تأسیس شد؛ اما متأسفانه دستاوردهای وینر در این زمینه نادیده گرفته شد. به هر حال، دهه هشتاد میلادی زمان مناسبی برای بررسی اقداماتی بود که در زمینه اخلاق رایانه ای انجام شده است.

در اواسط دهه 80، «جیمز مور» از دانشگاه «دارتماث» مقاله تأثیرگذار خود را تحت عنوان «اخلاق رایانه ای چیست؟» در شماره ویژه مجله «متافیلوسوفی» به نام رایانه ها و اخلاق منتشر کرد.

علاوه بر این، «دبوراجانسون» از مؤسسه پلی تکنیک رنسلیر، اولین کتاب درسی اخلاق رایانه ای را در این عرصه منتشر نمود.

در زمینه روان شناسی و جامعه شناسی کتاب های وابسته به این عرصه منتشر شده بود که در این میان می توان به کتاب «خود دوم» (1984) نوشته «شری تورکل» از مؤسسه تحقیقاتی ماساچوست درباره تأثیر رایانه بر روان انسان و نیز کتاب «رایانه ها و تغییر اجتماعی: اطلاعات، خاصیت و قدرت» (1987) نوشته «گجودیث پرول» با رویکری جامعه شناسانه به رایانه و ارزش های انسان، اشاره کرد.

در اوایل دهه 80 م که «تریل وارد بینوم» با «منر» در انتشار کتاب «کیت آغازگر در اخلاق رایانه ای» همکاری می کرد، بیشتر فیلسوفان و دانشمندان رایانه ای این رشته را بی اهمیت می خواندند؛ اما «بینوم» کار «منر» را ادامه داد و رشته هایی در همین زمینه به وجود آورد و کارگاه هایی نیز در این باره برگزار کرد. وی در سال 1985م انتشار یکی از شماره های ویژه مجله «متافیلوسوفی» را به عهده گرفت و آن را به اخلاق رایانه ای اختصاص داد. در سال 1991 «بینوم» و «منر» اولین همایش میان رشته ای بین المللی را در زمینه اخلاق رایانه ای تشکیل دادند. این همایش به عنوان یکی از نقاط عطف اصلی در این زمینه به شمار می رود. این همایش برای اولین بار فیلسوفان، افراد حرفه ای رایانه ای، وکلا، نمایندگان تجاری، خبرنگاران و مقامات دولتی را گرد هم آورد و مجموعه ای از برنامه های ویدئویی، موضوعات درسی و رساله ها را ایجاد نمود.

دهه 1990

در طی دهه 1990م رشته های تازه دانشگاهی، مراکز تحقیقاتی، همایش ها، مجلات، مقالات و کتاب های درسی در این عرصه ظهور کردند و دانشمندان بسیار و موضوعات بسیاری نیز در این عرصه به فعالیت پرداختند.

به عنوان نمونه، متفکرانی همچون: «دونالد گاتربارن»، «کیث میلر»، و «سیمون راجرستون» و «دیان مارتین» و سازمان هایی مانند: «متخصصان رایانه برای مسئولیت اجتماعی»، «بنیاد مرز الکترونیک» و«ACM-SIGCAS» پروژه های این عرصه را هدایت کردند.

پیشرفت های اروپا و استرالیا و همچنین مراکز تحقیقی تازه در انگلستان، لهستان، هلند و ایتالیا، مجموعه همایش های ETHICOMP که توسط «جروئن ون دن هاون» و مؤسسه استرالیایی اخلاق رایانه ای به ریاست «کریس سیمسون»و »جان وکرت» برگزار شدند، از اهمیت و ارزش بسزایی برخوردار بودند.

این پیشرفت های مهم با کمک پیشگامانی چون «سیمون راجرسون» از دانشگاه «دوو منتفورت» انگلستان انجام می شد که مرکز محاسبه و مسئولیت اجتماعی را تأسیس کرده بود.

و این گونه در اواسط دهه 1990 م آغاز نسل دوم پیشرفت های اخلاق رایانه ای رقم خورد.

دهه 1990 م زمان توضیح مفاهیم بنیادین، گسترش چارچوب هایی که اقدامات عملی در آن صورت می گرفت، رسیده بود. از این رو، نیاز به کاهش احتمال تأثیرات غیر قابل پیش بینی فناوری اطلاعات احساس می شد.

منبع:

http:\\www.mehrnews.com

اطلاعات تکميلي

  • تاریخ انتشار نسخه چاپی: چهارشنبه, 25 خرداد 1384
  • صفحه در فصلنامه: صفحه 54
  • شماره فصلنامه: فصلنامه شماره 10
بازدید 11417 بار
شما اينجا هستيد:خانه سایر مقالات فصلنامه شماره 10 (بهار 1384) بازبینی تاریخی اخلاق رایانه ای از دریچه دانش نامه استنفورد