اخلاق فنّاوری اطلاعات

دوشنبه, 30 شهریور 1383 ساعت 14:44
    نویسنده: حمید شهریاری
این مورد را ارزیابی کنید
(1 رای)

اخلاق فنّاوری اطلاعات (IT Ethics) یکی از مباحثی است که در اخلاق کاربردی (Applied Ethics) مطرح می شود. اخلاق کاربردی از زیر شاخه ها یا پیوست های رشته فلسفه اخلاق است که به مباحثی می پردازد که به ارزش های عملی رفتار انسان ها در حوزه هایی خاص مربوط می شود. از بین دیگر موضوعاتی که امروز در ذیل اخلاق کاربردی از آنها بحث می شود می توان به عناوین ذیل اشاره کرد: اخلاق پزشکی، اخلاق زیست محیطی، اخلاق روزنامه نگاری، اخلاق تجارت و مانند آن. البته گاهی در اخلاق کاربردی از ارزش گذاری و نوع خاصی از افعال انسانی مانند سقط جنین و آسان مرگی نیز بحث می شود. اخلاق فنّاوری و اطلاعات یکی از جدیدترین مباحثی است که در اخلاق کاربردی مطرح شده و به تازگی در طرح تکفا کار گروهی خاصی بدان اختصاص یافته است. به کمک دیگر اعضایی که درصدد آن که اخلاق انجمن در حوزه علمیه قم را تأسیس کنند بر آن شدیم که طی مدت یک سال این بحث جدید را از نگاهی فلسفی- اجتماعی و نیز از نگاهی درون دینی مطرح نماییم و فضای جدیدی را در باب مباحث نوظهور در حوزه اخلاق بگشاییم. از این رو، این مقاله بر آن است که توصیفی اجمالی از این عنوان به دست دهد تا خوانندگان با این مسئله آشنایی بیشتری پیدا کنند و زمینه بحث های عمیق در آن فراهم آید. با توجه به استقبال وسیعی که جامعه ما خاصه قشر جوان از اینترنت و ارتباطات شبکه ای داشته است و تأثیرات عمیق و گسترده ای که فضای رایانه ای بر وجوه مختلف جامعه ما دارد، بجا و لازم است تا مسائل اخلاقی درباره فنّاوری اطلاعات مورد کنکاش قرار گیرد و دیدگاه اسلامی ما در باب موضوعات جدیدی که حول این محور پدید آمده است، روشن گردد.

جایگاه اخلاق فنّاوری اطلاعات

اخلاق فنّاوری اطلاعات موضوعی میان رشته ای است که بحث از آن نیازمند آشنایی و تخصص در دو حوزه اخلاق و فنّاوری اطلاعات است. این بحث به مسائلی می پردازد که کاربرد و گسترش فنّاوری اطلاعات موجب آن گشته است. هدف از این بحث آن است تا به سؤالاتی پاسخ گوید که مربوط به بنیان های ارزشی افعال و مسئله افراد در حوزه فنّاوری اطلاعات است. علاوه بر اینکه می توان از سیاست های دولتی در قبال زیربناهای اخلاقی حوزه فنّاوری اطلاعات نیز بحث نمود.

از آنجا که فنّاوری اطلاعات تحولات سیاسی - اجتماعی وسیع و شگرفی را پدید آورده است، مشکلات اخلاقی جدید و منحصر به فردی در این حوزه ایجاد شده که نیازمند رسیدگی است. فنّاوری اطلاعات نه تنها در چگونگی افعال و اقدامات روزمره ما تأثیر می گذارد؛ بلکه تلقی ما از آنها را نیز تغییر داده است. برخی از مفاهیمی که در حوزه فلسفه اخلاق و فلسفه سیاسی کاربردی خاص داشته اند با پیشرفت فنّاوری اطلاعات دچار چالش هایی شده اند که از آن جمله می توان به مفهوم مالکیت، مفهوم حریم خصوصی، مفهوم توزیع قدرت، آزادی های اساسی و مسئولیت اخلاقی اشاره نمود.

در هر یک از این مفاهیم، سؤال های جدیدی مطرح شده است، مانند اینکه متخصصان امور رایانه چه مسئولیت های اخلاقی دارند؟ اگر یک نرم افزار رایانه ای خطا کند، چه کسی را باید سرزنش نمود؟ آیا ایجاد اختلال در برنامه ها کاری غیر اخلاقی است؟ آیا کپی برداری از برنامه ها - وقتی صاحبان آن اجازه نداده باشند - از نظر اخلاقی کاری خطا و ناصواب است؟ اینها بخشی از سؤالاتی است که در حوزه اخلاق فردی و نهادی فنّاوری اطلاعات مطرح می شود. بخش دیگری از سؤالات مربوط به سیاستهای دولت است مانند این که: آیا افراد آزاد باشند تا از راههایی چون شبکه اینترنت سخنان خویش را آزادانه مطرح کنند یا محدودیت هایی که در نشر فیزیکی چون نشر کتاب و روزنامه در وجود دارد، در مورد شبکه ها نیز باید اجرا گردد؟ این سؤال بیشتر از آن جهت مطرح می شود که شاید ما در نشر کتاب و روزنامه که داخل در محدوده قدرت دولت ها صورت می گیرد، سخت گیری یا تساهل کمتر یا بیشتری نسبت به اطلاع رستی از بیرون مرزها که از طریق اینترنت صورت می گیرد، داشته باشیم. با توجه به امکان دسترسی افراد مختلف به اطلاعات موجود در رایانه هایی که به شبکه متصل اند، دولت ها باید چه سیاست ها و عملیاتی را در راستای حفظ حریم خصوصی افراد از قبیل بایگانی نامه های ارسالی و وارده اشخاص صورت دهند و مسئولیت مدنی ایشان در این زمینه چیست؟ مسائلی از این دست موجب شده است که عنوان تحقیقی با نام «اخلاق فنّاوری اطلاعات» در اخلاق کاربردی جای خود را باز کند. اینک به توضیح بیشتری به برخی از زمینه های بحث در این عنوان تحقیقی می پردازیم.

1. مطالعات فلسفی در حوزه اخلاق فنّاوری اطلاعات

یکی از فیلسوفان اخلاق که در حوزه فنّاوری اطلاعات قلم زده است، می گوید: «مکانی را در نظر آورید که عابران هیچ ردپایی از خود بر جای نمی گذارند. در آنجا می توان چیزی را بارها و بارها دزدید؛ در حالی که آن چیز هنوز در دست صاحب اصلی اش است، در آنجا تجارتی صورت می گیرد که تاکنون نامی از آن نشنیده اید. و در این تجارت آنچه مبادله می شود، اطلاعات تاریخی محرمانه یا خصوصی شماست. در آنجا بچه ها با اینکه در خانه نیستند، ولی احساس می کنند نزد والدین خویش اند. در آنجا تمام امور فیزیکی عینیت خویش را از دست داده و تبدیل به اموری الکترونیکی و ذهنی شده اند و خلاصه جایی که همه کس به همان اندازه مجازی است که سایه ها در تمثیل غار افلاطون.» (1)

افلاطون چنین نظر داشت که ما انسان ها همه درون غاری هستیم که ما را از رؤیت خورشید حقیقت باز می دارد. در این غار سایه هایی از امور حقیقی بر دیوار این غار افتاده و ما چون دستمان از حقیقت کوتاه و پشتمان به واقعیت است، این سایه ها را با اموری حقیقی اشتباه می گیریم و حقیقت می پنداریم؛ به بیان دیگر، این سایه ها امور محسوسی است که از واقعیات کلی عقلی داریم. و مجازهای آن حقایقی است که مثل افلاطونی نامیده می شود.

امروز اشخاص با هویت های مجازی در فضای الکترونیکی ظاهر می شوند، با یکدیگر به گفتگو می پردازند و با هم قول و قرار می گذارند و گاهی غافل می شوند که ممکن است با کسی سخن می گویند که کاملاً هویتی جدای از آنچه بروز داده، دارد. این یک هویت مجازی است؛ هویتی که البته کاربردهای خاص خود را در محیط الکترونیک دارد و می تواند کارآمدی خاص خود را نیز داشته باشد. این هویت مجازی می تواند در پی اهدافی شوم یا ناصواب باشد؛ بیچاره آن پسر نوجوانی که گمان می کرد دوستی در آن سوی دنیا برگزیده است؛ اما ممکن است روزی روشن شود که این دوست فردی در خیابان پایینی شهر خودش است! فرض مقابل این است که این هویت مجازی می تواند در پی اهدافی ارزشمند پدید آید. بیاد بیاوریم وقتی حضرت امیر (ع) در صدد اعطای غذا به مستمندان به اطراف شهر کوفه می رفت، روی خود را از می پوشاند تا او را نشناسند و هویت شان مخفی بماند. این موضوع نشان می دهد که اخفای هویت از نگاه اسلام گاهی امری ارزشمند به شمار می رود. امروز فضای مجازی (سایبر) این امکان را به طور بسیار قطعی تری در اختیار ما قرار داده و کسی نمی تواند مانند دیروز یکباره از هویت های پنهان نقاب بر کشد.

برخی معتقدند که بحث از اخلاق فنّاوری اطلاعات دارای عناصری منحصر به فرد است و همین امر ما را در مواجهه با فضای رایانه ای یا محیطهای شبکه ای ملزم می سازد تا توجهی اختصاصی به مسائل آن داشته باشیم. از نجایی که گفته های ارزشی پیشین با توصیه های گذشته برای این مباحث کافی نیست، ما در مواجهه با این معضلات دچار یک خلأ مفهومی هستیم و مفاهیم موجود در نظریات سنتی و نیز اصول حاکم بر آن برای حل مشکلات اخلاقی که فنّاوری اطلاعات موجب آن شده، کافی به نظر نمی رسد؛ برای مثال آن چه مفهومی از مالکیت و شیئیت است که می توان بارها و بارها آن را دزدید و در عین حال همچنان در دست صاحبش باشد؟ این مفهوم از ملکیت، درک و فهم سنتی از ملک و مالکیت را دچار چالش می کند. اینجاست که تأمل صرف در باب ارزش ها مشکل گشا نیست؛ بلکه باید این خلأ مفهومی را نیز پر کرد و در تعریف جدیدی نکات آنها را گوشزد نمود. باید مفاهیم و اصول اخلاقی را طوری گسترش داد که موقعیت های نوظهور را پوشش دهد.(2)

البته ممکن است قائل شویم که بر خلاف رأی ایشان، مفاهیم تغییر نکرده اند؛ بلکه مصادیق هر مفهوم متعدد و متنوع شده است. یا اینکه قه قول سومی در اینجا ملتزم شدیم. اینک در صدد نقد آراء منقول نیستم و بیشتر در صدد آنیم که اصل موضوع و مسئله تنقیح گردد و راه برای مباحثات بعدی در این زمینه باز بماند.

2. حریم خصوصی و فنّاوری اطلاعات

امروزه فنّاوری اطلاعات ذخیره سازی اطلاعاتی را ممکن ساخته است که در گذشته جز با انبارهایی بزرگ از پرونده های قطور ممکن نبوده است. اما این امر تنها خصوصیت عصر اطلاعات نیست. امروزه فنّاوری اطلاعات بازیابی اطلاعاتی را میسور ساخته که در گذشته بعضاً ممکن نبوده و یا بسیار مشکل بوده است. به یاد دارم وقتی در سال اول طلبگی با کتاب شریف بحارالأنوار آشنا شدم و هر شب بخشی از آن را مطالعه می کردم، در صدد برآمدم که تمامی آیاتی را که در ضمن احادیث این کتاب آمده است فهرست کنم تا پس از یکبار فهرست برداری و سپس منظم کردن فهرست ها بتوان هنگام مراجعه به راحتی به آنها دسترسی داشته باشیم. وقتی بخشی از کار را به انجام رساندم، حجم وسیع کار و دشواری طبقه بندی اطلاعات و بازیابی فیش های استخراجی مرا از ادامه کار بازداشت. امروزه همین کار با برنامه نرم افزاری جامع الاحادیث نور 5/2 نه تنها در مجلدات بحار؛ بلکه در تک تک جلدهای آن و حتی یکایک منابع این کتاب که بیش از 100 عنوان کتاب است، فراهم آمده است. کاری که فهرست سازی دستی آن سال ها به طول می انجامید و خطاهای انسانی در آن بسیار محتمل بود، امروزه با دقت بسیار بیشتر و کمیتی قطعی تر به آسانی و با چند بار تقه زدن بر روی ماوس یا صفحه کلید امکان پذر شده است.

خیلی جالب است که شما در منزل خود نشسته باشید و کالایی حجیم را از آن سوی دنیا خریداری کنید و پانزده روز بعد آن را در منزل تحویل بگیرید. اینها اموری است که فنّاوری اطلاعات در اختیار بشر قرار داده است. اما همیشه اخبار دلنشین نیست؛ هر چه فنّاوری اطلاعات پیشرفت می کند، امکان فریبکاری و تقلب های انسانی نیز ابعاد جدیدتری پیدا می کند و به خصوص در بانکداری الکترونیکی هر از چند گاهی اخباری عجیب و غریب به گوش ما می رسد که نشان از وجود افرادی متقلب در سراسر دنیا دارد که در صدد سوء استفاده امکانات وسیعی هستند که شبکه اینترنت در اختیار نهاده است.

اطلاعات موجود در شبکه ها آن قدر گسترده شده که امروز در صددند برنامه هایی تدوین کنند تا از میان انبوه اطلاعات آنهایی را که برای افراد مختلف مفید است، گزینش کنند. این دنیای نوینی است که با یک مهبانگ جدید به وجود آمده است و در این انفجار اطلاعات بیش از آنچه در تصور بشر چهل سال قبل می گنجد، اطلاعات جمع آوری شده است. اما وقتی این اطلاعات راجع به اشخاص باشد سؤالاتی جدی و پیچیده در باب حریم خصوصی ایشان پیش می آید؛ اینکه چگونه و چه کسانی از این اقیانوس اطلاعات استفاده کنند؟

در زمینه تأثیرات فنّاوری اطلاعات بر حریم خصوصی مقالات و کتب زیادی به نگارش در آمده است. حریم خصوصی چیست و تا چه حد لازم است از سوی افراد دیگر حرمت نهاده شود؟ نهادها چه وظایفی در باب حفظ حریم خصوصی افراد دارند؟ آیا می توانند اهداف نهادی خود را بر حفظ حریم خصوصی افراد مقدم دارند؟ آیا دولت ها می توانند حریم خصوصی افراد را نقض کنند؟ اگر این حکم استثنایی دارد -که دارد- مالک آن چیست و چه کسی در باب مصادیق این احکام استثنایی و ملاک های آن داوری می کند یا باید بکند؟ بسیاری از افرادی که در این موضوع قلم زده اند، اذعان دارند که اگر افراد بخواهند در جامعه ای خاص زندگی کنند، برخی اطلاعات خصوصی ایشان از قبیل سن و محل زندگی و محل تولد و مانند آن برای جریان مؤثر کارهای دولتی و نیز ارتباطات روزمره متقابل در آن جامعه لازم است. این یکی از موارد بدیهی عدم لزوم حفظ حریم خصوصی است؛ اما نوع اطلاعاتی که برای این دو امر لازم است و نیز محدوده و گستره آنها بحث انگیز و مورد اختلاف است. فنّاوری اطلاعات موجب شده است که سؤالات موجود در این زمینه جواب هایی فوری را طلب کند؛ زیرا قدرت فنّاوری در ذخیره سازی اطلاعات و بازیابی آنها فوق العاده است.
شاید بعضی وقتها در محاورات خصوصی چیزی را بگوییم که امید داشته باشیم که خوانندگان آن را به فراموشی بسپارند یا چیزی را بنویسیم که بعدها از آن پشیمان گشته و امیدوار باشیم که خوانندگان برگه های ما را در لابلای دیگر برگه های متعدد و متفرق بایگانی خویش گم کنند و دیگر به خواندن آنها مبادرت نورزند؛ ولی فنّاوری اطلاعات به همه این امکان را می دهد که همه اطلاعات حال و گذشته را به گونه ای سامان مند بایگانی و ذخیره کنند و هر وقت آن را لازم داشتند، فوراً آن را بیابند. از این جهت، اگر حریم خصوصی شما در زمان و مکانی خاص افشا گردد، امید نداشته باشید که کاربران رایانه ها آن را فراموش کنند؛ چرا که فنّاوری اطلاعات این امکان را سلب کرده است. اینکه شما چه چیزهایی خریده اید و از کجا آنها را تهیه کرده اید، پولش را از کجا آورده اید و چقدر به چه کسی اهدا کرده اید و از چه کسی چه انتظاراتی دارید و با چه کسانی نامه پراکنی می کنید، همه و همه در دنیای رایانه ای درون بلندگوهایی پخش می شود که اوّلاً امکان شنیدن آن برای همگان وجود دارد و ثانیاً: هرگز آوای مکرر و باقی آنها خاموش نمی شود و همواره با هر عملیات الکترونیکی شما، بر حجم آنها اضافه می شود.

امروزه حریم خصوصی اشخاص در معرض خطراتی است که قبل از فنّاوری اطلاعات هرگز وجود نداشت، همان طور که قبل از پیدایش فنّاوری الکتریسته هیچ کس در معرض خطر برق گرفتگی نبود. حال باید مواظب بود که توسعه فنّاوری، حریم خصوصی افراد را به آتش نکشد. اینکه چه کسانی در قبال این خطرات پیش آمده مسئولیت دارند؟ و یا با چه تدابیری باید این احساس عدم امنیت را کاهش داد، سؤال هایی است که در این باره مطرح است.

در اروپا طی دهه 1960م بیشترین نگرانی در مورد نقش دولت در ایجاد و استفاده از پایگاه داده های حاوی اطلاعات شهروندان بود. گرچه حفظ اطلاعات نزد دولت ها امری جدیدی نبود، ولی اسناد رایانه ای درصد امکان ردیابی افراد را فوق العاده افزایش داده بود. پایگاه داده ها جایگزین پرونده های قطور شد و همه جا می شد یک رونوشت آنها را بدون نیاز به فضایی خاص تکثیر کرد. در نتیجه دولت ها امکان بیشتری برای استفاده از آنها را پیدا کردند که در گذشته برایشان به صرفه نبود یا بودجه آن را نداشتند. و این گونه، اشتیاق روزافزونی در دولت ها پدید آمد که هر چه بیشتر اطلاعات زیادتری را از افراد ذخیره کنند تا هنگام نیاز آن اطلاعات را بازیابی کنند؛ از اثر انگشت گرفته تا نشانی منزل و فامیلی ها و شغل ها و روابط اجتماعی و فعالیت های سیاسی همگی در دسترس قرار می گیرند.

یکی دیگر از مشکلات فنّاوری اطلاعات آن است که مردمان برای اینکه حریم خصوصی شان را حفظ کنند ناچارند از بسیاری از کارهایی که قبلاً انجام می دادند، دست بردارند. به نظر ناظران حقوق بشر این امر موجب محدودیت در آزادی های مدنی و خودمختاری و استقلال رأی افراد می شود که امری ناپسند است. البته احکام این موارد در فرهنگ اسلامی گاهی متفاوت با فرهنگ غرب است.

با وجود این، نباید از نظر دور بداریم که پایگاه های داده های الکترونیکی منافع بسیار مهمی را نیز در بردارد؛ کارآمدی بالاتر، توزیع مناسب تر و عادلانه تر امتیازات اجتماعی، و مراقبت و نظارت بیشتر و مؤثرتر در جلوگیری از جرم ها از جمله مهم ترین این منافع هستند. و دولت ها برای نقض حریم خصوصی افراد نوعاً این منافع تأکید می کنند. اما در نهایت نتوانسته اند افکار عمومی را نسبت به این نقض حرمت راضی کنند و همین امر موجب شد تا در سال 1974م قانونی در ایالات متحده به تصویب رسید که طی آن نهادهای دولتی از تشکیل پایگاه داده های متمرکز و جامع نسبت به اشخاصی که حریم خصوصی ایشان را هدف قرار داده و در عین حال کارکردهای آنها روشن نیست و توجیه کافی ندارد، ممنوع شدند. برخی کشورها گام های دیگری نیز برداشته اند و مؤسساتی ایجاد کرده اند که از حریم خصوصی افراد حمایت می کنند و با قدرت زیادی که به آنها داده شده این امکان را دارند تا عملیات دولت ها و بخشهای خصوصی را که با این نوع اطلاعات سر و کار دارند، تنظیم و کنترل نمایند. اما به نظر بسیاری از منتقدان این نوع قوانین و نهادها نتوانسته است آن طور که باید و شاید توقعات اشخاص را برآورده سازد.

در نتیجه پیشرفت های فنی و کاربرد آسان تر و تنزل قیمت ها، بخش خصوصی دارای نقشی فزاینده در ایجاد پایگاه داده ها در مورد اشخاص گردید و این اطلاعات دارای ارزش فوق العاده شد. و این چنین، اطلاعات افراد در طول عمرشان در مؤسساتی خصوصی از قبیل شرکت هایی که اعتبار مالی اشخاص را تعیین می کند، بیمه های درمانی را سامان می دهد و بسته های پستی را ارسال می کند، انباشته شد. همین انباشتگی ارزش افزوده ای پدید آورد که بسیاری از شرکت های دیگر حاضرند برای داشتن آنها پول های زیادی بپردازند؛ چون مثلاً می توانند بدون هزینه های زیادی که قبلا می پرداختند کالای خود را تبلیغ کنند و به نشانی های پست الکترونیکی که یک شرکت جمع کرده، بفرستند. امروزه انباشتگی این نشانی ها بسیار ارزشمند گردیده و رغبت در آن زیاد شده است و اگر سامانه ای اخلاقی برای آنها لحاظ نگردد، ممکن است آسیب های جدی به امنیت روانی و آرامش درونی اشخاص وارد آید و جامعه را دچار چالش هایی نوین کند.

وجود منافع و مضرات مذکور در فنّاوری اطلاعات موجب شده که به راحتی نتوان در مورد این گونه امور تصمیم گیری نمود و ارزیابی مدونی را صورت بندی کرد. به نظر می رسد بحث از این امور یکی از بحث های مهم در فرهنگ های مختلف جوامع بشری را تشکیل می دهد. و خاصه جامعه ما با ویژگی هایی که دارد نیازمند بحثی اختصاصی است که متناسب با وجوه گوناگون فرهنگ دینی در جامعه ایرانی ما باشد. نکته دیگر آنکه نباید غفلت کنیم که احکام الگوهای غربی و نوعاً کارآمدی لازم را برای جامعه ما ندارد و در تدوین معیارهای ارزشی و بصیرت های اخلاقی باید به خصوصیات فرهنگی جامعه خود توجه داشته باشیم.

بحث از اخلاق فنّاوری اطلاعات محدود به بحث از حریم خصوصی نیست و مباحث بسیار مهم دیگری نیز وجود دارد که در فرصتی دیگر به معرفی آنها پرداخته خواهد شد. امید است محققانی که به این نوع بحث ها علاقه مند هستند و اطلاعاتی دارند، به اعضای انجمن معارف کمک رسانند و ما را از نقطه نظرات و پیشنهادات خویش درباره محورهای این بحث نوظهور محروم نسازند.

پی نوشت ها:

اطلاعات تکميلي

  • تاریخ انتشار نسخه چاپی: دوشنبه, 23 شهریور 1383
  • صفحه در فصلنامه: صفحه 2
  • شماره فصلنامه: فصلنامه شماره 7
بازدید 12429 بار
شما اينجا هستيد:خانه سایر مقالات فصلنامه شماره 07 (تابستان 1383) اخلاق فنّاوری اطلاعات