تمامی بنگاههای معتبر دنیا و کشورهای درحال توسعه بهدرستی از مفهوم آیندهنگاری و آیندهپژوهی استفاده میکنند و تقریباً سرلوحه برنامهریزی و ترسیم تمامی فعالیتهای آنان تبدیل شده است. این امر که بهاشتباه در جامعه ما تصویر شده، مفهوم آیندهنگاری است. باید توجه داشت که هر نوع برنامهریزی بلندمدت، لزوماً آیندهنگاری محسوب نمیشود. در آیندهنگاری به استقبال دگرگونیهای آینده میرویم؛ ولي از لحاظ مفهومی حتی با آرمانگرایی نیز متفاوت است؛ زیرا آرمانگرایی روی عنصر «مطلوبیت» تأکید دارد و آینده نگاری علاوه بر عنصر مطلوبیت برعنصر «امکانسنجی» نیز تأکید دارد و تا زمانی در کنار تمامی مسائل و موارد موجود نگاه خود را از حالت صرفاً «مد» به «رسالت» تغییر ندهیم، ترقی خاصی اتفاق نمیافتد.
در سالهای پیش با صرف اعتبار زیاد، سند توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات در بسیاری از استانها تنظیم شده است؛ اما آنچه که به برداشت نگارنده اتفاق افتاده، این است که فرآیند آیندهنگاری برای تنظیم سند چشمانداز به شیوه مطلوبی انجام نشده است. ماهیت این سند، بیشتر آرمانی است و سعی دارد با ترسیم آرمانهای مطلوب، مسیر را تسهیل کند. به همین علت، تنها میتواند در فرآیندهای آیندهنگاری مورد استفاده قرار گیرد. حال سؤال مهم اینکه وظیفه آیندهنگاری این سند با کدام بخش یا سازمان است؟ و چگونه میتوان از مستندات این سند استفاده نمود؟ اگر در کنار این مسائل آیندهنگاری را به مفهوم به استقبال آینده رفتن به صورت جمعی بدانیم، در فضایی که سازمانهای ما به یکدیگر پیوسته نیستند، صحبت از آیندهنگاری بیمعنا خواهد بود. بنابراین، خیلی ساده میتوان استدلال نبود رسالت صحیح در تدوین سند را اثبات کرد؛ زیرا حداقل پیشنیازهای لازم مورد تأکید قرار نگرفته است. اما پروژهای که امروزه به محفل گفتوگوی متخصصان حوزه فناوری اطلاعات راه پیدا کرده، تدوین سند شهرهای الکترونیکی مانند شهر رامسر است؛ پروژهای که طی سالهای اخیر بارها و بارها مطرح شد و در مقاطعی از زمان به عقد قراردادهایی نیز نزدیک شده است. البته انتخاب شهری مانند رامسر به عنوان پایلوت با توجه به ویژگیهای خاص منطقهای و فرامنطقهای، کاملاً توجیهپذیر است و در باب مقبولیت پروژه باید به همین نکته بسنده کنیم که کشور ما چارهای جز حرکت به سوي استفاده از فناوریهای روز بهویژه ICT ندارد و به عبارتی دیگر، باید امکان اضافه نمودن E در ابتدای فرآیندهای قابل ارائه دولتی و خصوصی در تمامی عرصهها مهیا شود. پروژههایی از این قبیل دارای حساسیت خاصی نیز هستند؛ زیرا از طرفی هیچ سابقه مطمئنی در این زمینه وجود ندارد و تنها تجربه اقداماتی که برخی کشورها در این خصوص انجام دادهاند، در دسترس است که نمیتوان با ترجمه و تغییر دادن نامها از آن استفاده مستقیم کرد. البته مطالعه و بررسی آنها خالی از لطف نبوده و دیدگاه خوبی میتواند ارائه دهد. از طرفی نمیتوان با توجه به جدید بودن موضوع بیپروا برای آن هزینه کرد. شاید سؤال مهمی که به ذهن خطور کند، این باشد که چگونه پروژه را ترسیم کنیم که همانند سند توسعه فناوری اطلاعات استان دچار مرگ مغزی نشود.
قبل از ارائه پاسخی مشخص در این خصوص، بد نیست ابتدا تعریفی مقدماتی از شهر الکترونیکی ارائه دهیم:
ارائه دسترسی الکترونیکی شهروندان به شهرداری و اماکن مختلف شهری به صورت شبانهروزی و هفت روز هفته، به شیوهای با ثبات، قابل اطمینان، امن و محرمانه شهر الکترونیکی نام دارد. شهر الکترونیکی یک شهر 24 ساعته است و امور شهری در تمام شبانهروز در جریان است. شهروندان میتوانند از طریق شبکه، هر زمان و در هر مکان به اطلاعات و خدمات آموزشی، تفریحی، تجاری، اداری، بهداشتی و غیره دسترسی پیدا کنند.
بنابراین، وقتی بيشتر کارهای روزمره را بتوان از طریق اینترنت و در منزل انجام داد، زندگی بسیار راحتتر خواهد شد. از آنجا که زمان تلف شده برای انجام کارهای روزمره در این حالت تا حد بسياری کاهش مییابد، میتوان از این زمان به گونه بهتری استفاده کرد. از آن جا که رفت و آمدهای شهری در شهر الکترونیکی به حداقل میرسد، تأثیرات مخرب وسایل نقلیه بر محیط زیست نیز کاهش مییابد و محیطی زیباتر و طبیعیتر برای زندگی شهروندان به وجود خواهد آمد.
حال چرا ایجاد شهر الکترونیکی ضروری است؟
شهر الکترونیکی مزایای بسیار فراواني دارد که در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود. این مزیتها باعث میشوند که نتوان از ایجاد شهر الکترونیکی چشم پوشید.
- - فراهم آوردن خدماتاینترنت با کیفیت و سرعت بالا برای شهروندان ؛
- - فراهم آوردن کانالهای آموزشی متفاوت و محیط آموزشی مادام العمر؛
- - بهبود کیفیت زندگی مردم؛
- - ارائه خدمات یک مرحلهای به شهروندان؛
- - تقویت رقابت تجاری شهر و ایجاد فرصتهای تجاری بیشتر توسط تجارت الکترونیکی؛
- - ارتباط بهتر سازمانها و ارگانهای مختلف شهری؛
- - دسترسی ۲۴ ساعته به خدمات شهری؛
- - افزایش مشارکت مردم در اداره شهر.
حال اگر در کنار تعاریف و مزایای ذکر شده، امکانات خاص شهر رامسر را اضافه کنیم، ضرورت انجام چنین پروژههایی را، حتی درسطح پایلوت، دو چندان میکند.
اما در راستای تدوین، نظارت و اجراي این پروژه چگونه بايد حرکت کرد؟
در این مجال، قصد بررسی نیازهای فیزیکی و حتی اجرایی چنین طرحی را نداریم و صرفاً در مورد تدوین سند اولیه بحث میکنیم. قطعاً بهترین گزینه استفاده از آیندهپژوهی و تشکیل یک سناریوی جامع بر اساس واقعیتها خواهد بود؛ فرآیندی که کمتر در کشور شاهد آن بودهایم. سناریو را باید به گونهای تدوین کنیم که از مدگرایی فاصله بگیریم و محور خود را منطبق بر واقعیت قرار دهیم؛ یعنی اتفاقی که در تدوین سند توسعه فناوری اطلاعات اتفاق نیفتاد. در گامهای اولیه بایستی «برنامهریزیها» از رویکردهای عقلانی به الگوی تعاملی تغییر جهت یابد و سیاستگذاری نیز از الگوی تکنوبوروکراتیک به الگوی شبکهای تغییر کند تا آیندهنگاری ممکن شود.
اجرای پروژههای آیندهپژوهی سه کارکرد جنبی مهم دارد: تولید دانش نظری، فرهنگسازی و ایجاد شبکه میان سازمانها و فرهیختگان جامعه. ایجاد مشارکت در گرو تعهد کسانی است که در این موضوع دخیل هستند.
به علاوه از دانش همه افراد نیز باید بهره گرفت و میتوان گفت محور اصلی آیندهنگاری(Foresight) ، موضوع مشارکت است. همچنین در این مسیر، بحث سیاستگذاری نیز خیلی مهم است.
برخی نهادها در حوزه سیاستگذاری با هم همپوشانی دارند و لازم است که برای جلوگیری از موازیکاری، تعامل بین این سازمانها را افزایش دهیم. در این صورت این سازمانها هم بهتر تصمیم میگیرند، هم بهتر جلب مشارکت میکنند و هم تعهد بیشتری در اجرا احساس میکنند. بنابراین، توصیه میشود در تدوین سند شهر الکترونیکی به این موارد توجه شود:
- واقعیتها در نظر گرفته شوند و مطابق با تحول «دانش بنیان» کشور طی ۲۰ سال آینده، اقدام به تدوین کرد.
- به سازمانها و شرکتهایی که خواهان تحولات بنیادین هستند، کمک دهیم تا نگاه خود را از ساختارها برگیرند و به فرآیندها متمرکز کنند. این فرآیند در توسعه فناوری اطلاعات به مراتب تاثیرگذارترخواهد بود.
- به گونهای حرکت نکنیم که از انقلاب جهانی فناوری اطلاعات عقب بمانیم و تنها به فکر صرف هزینه و وقت و کسب تجربه نباشیم و بیبرنامگی خود را هزینه پیشرفت ندانیم.
- تاکید خاصی بر جاذبههای سنتی و دستی داشته باشیم. آیندهپژوهان اعتقاد دارند که بشر ضمن پیشروی به سوی آینده، نوعی رجعت به گذشته، سنتهای عصر کشاورزی را تجربه میکند. این بدان معنا است که داشتههای سنتی هر کشور از جمله صنایع سنتی و دستی آن، در آینده منشأ بسیاری از فرصتهای کسبوکار سودآور خواهند بود.)
- فراموش نکنیم که در جهان آینده، محیط زیست یک ثروت حیاتی محسوب میشود؛ هر جامعهای که بتواند بهتر از این ثروت پاسداری کند، شادابتر و پویاتر خواهد بود. از این زاویه نیز میتوان نشان داد که کسبوکارهای نرم، به دلیل سازگاری بیشتر با محیط زیست، از محبوبیت بیشتری در آینده برخوردار خواهند بود.
منبع: