پیشگام این راه، یک غول صنعتی ژاپنی به نام ماتسوشیتا است. سپتامبر سال گذشته «سیستم ارتباطی لامسهای» با شعار «انتقال دادهها از طریق نوک انگشتان» توسط مسئولان این شرکت به کار افتاد؛ به بیان ساده، این سیستم به کاربران خود اجازه میدهد با لمس یک دستگاه (Device) اطلاعات لازم را از حافظه آن برداشت کنند. سپس این اطلاعات در یک دستگاه جمع و جور که روی یک دستبند قرار گرفته است، ذخیره میشود و در صورت تمایل کاربر با لمس یک دستگاه دیگر به حافظه آن انتقال مییابد. جریانات بسیار ضعیف برای انتقال دادهها در سراسر سطح پوست مورد استفاده قرار میگیرد و سرعت انتقال فقط 7/3 کیلوبیت بر ثانیه است که بسیار آهستهتر از سرعت انتقال در یک مودم شمارهگیر ارزیابی میشود.
حتی با وجود این، یک کارخانه ژاپنی به نام «تارائوکا سیکو» که سرمایهگذاری روی دستگاههای اندازهگیری را سرلوحه اهداف خویش قرار داده است، ترکیب فناوری یاد شده را در خطوط تولید ترازو، ثبت کننده و چاپگر الکترونیکیاش وارد کرده است. از آنجایی که این سیستمها میتوانند بدون فشار دادن کلید دادهها را وارد کنند، عملاً مورد استقبال فروشندههایی قرار گرفتهاند که با کالاهای حجیم از قبیل تکههای بزرگ گوشت و ماهی سروکار دارند و الصاق بارکد را برای تسهیل شناسایی آنها مناسب نمیبینند. این فناوری به طور آزمایشی در چند انبار ماتسوشیتا مورد بهرهبرداری قرار گرفته است. ضمن اینکه سخنگوی شرکت از امیدهای فراوان مسئولان آن برای به کارگیری بیشتر این فناوری در آینده میگوید و قصد دارد تا همه مدارهای لازم را بهزودی روی یک تراشه واحد خلاصه کند.
اولویت اول، امنیت
Skinplex سیستم مشابه دیگری است که توسط یک شرکت تازهکار آلمانی به نام Ident Technology با هدف استعمال در کاربردهای امنیتی طراحی شده است. دستگاهی با یک کد شناسایی منحصر به فرد را که مثلاً در ساعت یا عینک شما جاسازی شده است، با خود حمل میکنید. به محض اینکه یک دریافت کننده را که مثلاً درون یک خودرو کار گذاشته شده است، لمس کنید، این کد از طریق پوست شما منتقل میشود. به گفته «استفان دونات» کارمند Ident Technology: «شیوه نوین انتقال دادهها از طریق بدن انسان در قیاس با یک فوب کلیدی بیسیم از امنیت بیشتری برخوردار است؛ زیرا سیگنالها یا همان علائم پخش شده در فضا به هیچوجه توسط یک دستگاه استراق سمع در همان نزدیکیها قابل تجسس نخواهد بود. از اینرو، معضل تأمین امنیت در سیستمهای ارتباطی با توسل به این فناوری تا حد قابل ملاحظهای برطرف خواهد شد.»
علاوه بر مزایای امنیتی بالقوه، انتقال دادهها از دستگاهی به دستگاه دیگر از طریق پوست کاربر عملاً معضل تداخل امواج رادیویی را نیز به موازات گسترش دیگر ابزارهای «شبکه شخصی» که بر فناوریهای بیسیم wi-fi و Bluetooth موجود استوارند، به حاشیه میراند.
با تمام این اوصاف، چرا استقبال چندانی از این فناوری به عمل نیامده است؟ چند دلیل برای این وضعیت وجود دارد که یکی از آنها تازه بودن این فناوری است؛ به عنوان مثال، غول کامپیوتری مایکروسافت در ژوئن سال 2004م توانست امتیاز انحصاری آن را برای انتقال دادهها از طریق پوست به دست آورد. معضل دیگر، نیاز این فناوری به برقراری تماس مستقیم با اسباب گوناگون است. فرستادن موسیقی به مجموعهای از هدفونها از طریق پوست عملاً امکانپذیر است؛ اما بدین معنا است که پوست باید دستگاه پخش کننده موسیقی را لمس کند. نگرانیهای بهداشتی در مورد تلفنهای همراه و دیگر منابع پرتوزا نیز معضل دیگری است که آمادگی کامل مردم را برای پذیرفتن ایده انتقال سیگنالها از طریق پوست بدن زیر سؤال میبرد. «توماس زازوفسکی» محقق «مؤسسه فناوری فدرال سوئیس» در زوریخ ضمن بیان این مطلب بر لزوم اندیشیدن پیرامون راههای غلبه بر این قبیل معضلات تأکید میکند. علاوه بر همه موارد فوق، سرعت دادههای قابل وصول نیز ممکن است بسیار آهسته باشد و در نتیجه، ما را با معضلات تازهای روبهرو سازد.
رفع موانع با بهینهسازی فناوری
بسیاری از اشکالات و موانعی که بر سر راه تکثیر این فناوری به آنها اشاره شده، مورد توجه NTT غول ارتباطات از راه دور ژاپن واقع شدهاند. به جای عبور دادن یک جریان الکتریکی از پوست، فناوری ابدعایی NTT موسوم به RedTacton، با القای نوسانهای کوچک در حوزه الکتریکی موجود، اما بسیار ضعیف بدن کار میکند که تا حد بسیاری شبیه همان کاری است که رادیو هنگام مدوله کردن یک موج حامل برای انتقال صدا انجام میدهد. این بدان معنا است که انتقالدهنده نیازی به برقراری تماس مستقیم با پوست ندارد؛ بلکه میتواند در جیب یا کیف پول باشد. این فناوری در صورت قرار گرفتن در لایههای چندگانه لباس که فاصله واقعی آن را از بدن به بیش از 20 سانتیمتر میرساند باز هم قادر به انجام وظیفه خواهد بود.
دریافت کننده گرداگرد یک کریستال الکترواپتیک قرار میگیرد که خواص اپتیکال یا نوری آن به تناسب تغییرات حوزه الکتریکی بدن تغییر مییابد. این تغییرات به وسیله یک حسگر لیزری و یک حسگر نوری کشف میشوند که پس از آن میتوان از دادههای انتقال یافته بهرهبرداری کرد. NTT میگوید دادهها با سرعت 10 مگابیت بر ثانیه قابل انتقال است و بدین ترتیب، بدن کاربر با ظرفیتی معادل ظرفیت یک شبکه اینترنت (Ethernen) اداری قادر به انتقال دادهها است.
فناوری مورد اشاره در بالا میتواند همه انواع کاربردها را داشته باشد؛ زیرا این فناوری با اشیای بیجان از قبیل دیوارها، کف محوطهها، اثاثیه منزل و حتی آب نیز کار میکند؛ به عنوان مثال، میتوانید فایلهای موسیقی را از حافظه رایانه شخصی خود به یک پخشکننده موسیقی در جیبتان انتقال دهید و در حالی که پشت میز تحریرتان نشستهاید، از شنیدن صدای آن لذت ببرید یا میتوانید قفل یک در را با لمس کردن آن بگشایید. NTT به خود میباید که هیچ نیازی به وارد کردن کارتهای هوشمند در محلهای ویژه یا گیج شدن در لابهلای انبوهی از کابلها برای فراهم ساختن زمینه لازم جهت برقراری یک ارتباط سالم ایمن بین دو دستگاه RedTacton نخواهد بود.
یک متخصص برنامهریزی برای آینده در کارخانه BT که متصدی ارتباطات راه دور بریتانیا است، اعتقاد دارد: «آینده ارتباطات مبتنی بر بدن انسان، خوب به نظر میرسد و ساختن دستگاههای بسیار پیشرفتهای که درون پوست یا روی پوست یک شخص قرار میگیرد و امکان برقراری ارتباط بین دو دستگاه یا ارتباط این دو با یک دستگاه سوم را در نزدیکی سطوح بیرونی بدن فراهم میسازد، میسر خواهد بود. درست همانطور که دسترسی به اینترنت دارای پهنای باند زیاد به برقراری ارتباط مناسب بین کارپرداز خطوط تلفن و مشترک اینترنت بستگی دارد، برقراری شبکه انتقال دادهها با محوریت بدن انسان نیز میتواند در صورت مجهز بودن به ابزار کافی، به تحقق یکی از آرزوهای دیرین فعالان حوزه ارتباطات بینجامد و به یکی از ا صلترین رؤیاهای آنها جامه عمل بپوشاند.»
«گوردون بل» محقق برجسته و فعال در «مرکز تحقیقاتی ناحیه خلیج مایکروسافت» در سانفرانسیسکو میگوید: «اینکه آیا بهرهگیری از حوزه الکتریکی بدن انسان برای انتقال دادهها اجتنابناپذیر خواهد بود یا خیر، پاسخی کاملاً روشن دارد. من تردیدی ندارم که در آینده شاهد پیشرفتهای بسیار خوبی در این زمینه خواهیم بود.»
وی در عین حال میافزاید: «البته لااقل تا پنج سال دیگر نخواهیم توانست ارزیابی دقیقی از تواناییهای بالقوه این فناوری ارائه دهیم، زیرا ظهور یک استاندارد قابل اعتنا در این حوزه نیازمند زمانی نسبتاً طولانی خواهد بود.»
پرسشی که در پایان به ذهن ما خطور میکند این است که نام استاندارد جدید چه خواهد بود؟ در پاسخ باید گفت همانطور که پیشتر اعلام شد، فناوری تازه در واقع ترکیبی از فناوریهای کهنه و نو در حوزه ارتباطات از راه دور است. با این حساب، شاید الصاق نامهایی همچون wi-skin یا Body-fi یا حتی Biueskin دور از تصور نباشد.
منبع: