کلیدواژگان: شبکه های ماهواره ای، فضای سایبری، پورنوگرافی.
مقدمه
دین، دین داری و هویت دینی، در نظریه ها و پژوهش های تجربی علوم اجتماعی همواره مورد توجه بوده است. به نظر می رسد که این، یک امر پذیرفته شده و عمومی در میان دانشمندان علوم اجتماعی است که هویت دینی، نقش پُررنگی در زندگی مردم دارد. در بحث هویت دینی، برخورداری از دین و تعالیم مذهبی مشترک در یک جامعه مورد توجه قرار می گیرد. با توجه به شدت یافتن فرایندهای توسعه و نوسازی در جوامع کنونی، مذهب همچنان در تمام ابعاد خود، به عنوان منبعی مهم برای هویت و معنابخشی در جهان متجدد به شمار می رود.
آخوندی (1377)، مؤلفه های هویت دینی را پایبندی نظری و عملی به مذهب، انجام مراسم مذهبی، کنشگری درباره مذهب، خود و خانواده اش را مذهبی دانستن، توجه به عقاید ویژه مذهبی، احساس معنادار بودن زندگی، احساس معنابخشی دین و شرکت در خدمات داوطلبانه مذهبی دانسته است. وی، معتقد است که هویت دینی به معنای احساس تعلق و تعهد فرد نسبت به باورها، احکام و ارزش های دینی است.
امروزه، روش های ارتباطی با دیگران از طریق اینترنت، افزایش یافته است و خانواده ایرانی، در سبد فرهنگی خود، با شبکه های ماهواره ای، فضای مجازی و رسانه های مدرن مواجه است که هر کدام به نوبه خود، بخشی از فرآیند تأثیرگذاری در خانواده را هدف گرفته اند. بعضی از شبکه های ماهواره ای، به طور تخصصی، تمام تمرکز خویش را بر مقوله خانواده نهاده است و پیام مشترک برنامه های این شبکه ها، عبارت اند از: ترویج خانواده های بی سامان و لجام گسیخته در مقابل ساختار خانواده، عادی سازی خیانت همسران به یکدیگر، عادی جلوه دادن روابط جنسی دختر و پسر پیش از ازدواج، ترویج فرهنگ همباشی به جای ازدواج و عادی جلوه دادن سقط جنین برای دختران است. (شکربیگی، 1391) به موازات رشد فناوری و گسترش مالکیت کامپیوتری، انسان ها تقریباً تمام فعالیت های خود را حول فضای سایبر هدایت می کنند؛ فعالیت هایی همچون: دانلود کردن اطلاعات، خواندن و نوشتن روزنامه، ارسال و دریافت پیام، ایمیل و صوت و عکس. فضای سایبر در حقیقت، نماد ابزاری جدید برای ارتباط و خاصّه ارتباط الکترونیکی است که در آن، سرعت و وسعت، حرف اوّل را می زند. از دو جنبه می توان در مورد فضای مجازی سخن گفت: یکی اینکه ما با یک واقعیت مجازی رو به رو هستیم؛ نوعی فضای سه بعدی سایبری که انسان ها وارد آن می شوند و با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند؛ از سوی دیگر، ما جهانی از شبکه های رایانه ای داریم که از طریق کابل و دیگر ابزارهای ارتباطی به یکدیگر متصل هستند و به ما کمک می کنند به اطلاعات دسترسی داشته، آن ها را ذخیره کنیم. این شبکه ها، نه تنها شامل ارتباط بین رایانه ها می شوند، بلکه شامل مرورگرها و نرم افزار ایمیل نیز می شوند که اطلاعات را جا به جا می کنند و در حقیقت، جایگاه و مأمن اطلاعات هستند. این بخش از شبکه مجازی، از این جهت می تواند حائز اهمیت باشد که واقعیت مجازی، به بخشی از فرهنگ عام و روزمره ما بدل شده است؛ چنان که در برخی نقاط، اساساً ارتباطی وثیق بین واقعیت و واقعیت مجازی وجود دارد. (Byrant., 2001)
با توجه به اهمیت فضای مجازی در توسعه جوامع، در جامعه ما نیز در سال های اخیر به فناوری اطلاعات و ارتباطات توجه بسیاری شده است؛ ولی در این باره، آسیب های جدّی وجود دارد که ضروری است به ریشه یابی آن پرداخت. کشور ما از نظر بهره مندی از اینترنت در بین 187 کشور جهان، رتبه 87 را دارد که بر اساس طبقه بندی اتحادیه جهانی مخابرات، جزء کشورهای متوسط به شمار می رود. 35درصد استفاده کنندگان اینترنت را قشر جوان تشکیل می دهند و میانگین صرف شده برای اینترنت، 52 دقیقه در هفته است. (صادقیان، 1384) شبکه های دوست یابی در کشور ما، به سرعت در میان جوانان ایرانی محبوب شده و ایرانی ها رتبه سوم را در این شبکه ها کسب کرده اند. (ستارزاده، 1386) به طور کلی، تحقیق علمی در مورد دین در فضای سایبر، به آغاز استفاده از اینترنت در دهه 1990م باز می گردد. دانشمندان پدیده کاربرد اینترنت را فراتر از حوزه های فنی و حرفه ای یا دانشگاهی و در واقع، در بطن جست و جوی معنا و بیان باورهای دینی توسط انسان، مورد بررسی قرار داده اند. (Cobb., 1998)
امروزه، اصطلاح فضای مجازی یا فضای سایبری، در بسیاری حوزه ها به کار می رود و البته همیشه نیز مشخص نیست که دقیقاً به چه معناست. مفاهیمی مانند: امنیت سایبری، جرایم سایبری، جنگ سایبری و تروریسم سایبری، مفاهیمی است که کم و بیش هر یک از ما از رسانه ها می شنویم و در پایگاه های اینترنتی می خوانیم. سازمان های مختلف و چه بسا کشورهای گوناگون، تعاریف متفاوتی به اقتضای نیاز خود از فضای سایبر کرده اند. در عین حال، برخی از آنها مانند اتحادیه اروپا، اصلاً تعریف دقیقی ارائه نمی دهند و به اصطلاح، این مفهوم را باز گذاشته اند. فرهنگ لغت آکسفورد، در سال 2009م این فضا را فضای واقعیت مجازی تعریف می کند و محیطی می داند که در آن، ارتباط الکترونیکی اتفاق می افتد.
چند نکته در مورد تعاریف فضای مجازی در اینجا قابل ذکر است: 1. تمام تعاریف هم داستان اند که فضای سایبر شامل عناصر عینی می شود و این، بدان معناست که فضای سایبر، عملاً بدون عناصر واقعی و عینی وجود ندارد. بنابراین، در تعریف حدّی و رسمی موجودیت این فضا، موجودیتی تبعی و فرعی است؛ 2. تمام تعاریف بیانگر آن اند که فضای سایبر باید شامل اطلاعات باشد و اطلاعات می تواند اطلاعاتِ ذخیره شده بوده و یا بین فرایندها یا ابزارهای اینترنتی در گردش باشد؛ 3. فضای سایبر، هم زمان مجازی و واقعی (عینی) است؛ 4. تنها برخی از تعاریف، فعالیت ها و تعامل های این فضا را بخشی از فضای سایبر می دانند؛ 5. برخلاف باور عامّه، اینترنت و شبکه های مجازی، لزوماً بخشی از (یا مستلزم) فضای سایبر نیستند؛ بلکه مقتضی آن هستند. (Clark., 2009)
مروری بر پژوهش های پیشین
یاسمی نژاد، آزادی و امویی (1390)، در پژوهش خود به این نتیجه دست یافتند که فضای مجازی می تواند امنیت اجتماعی را مورد تهدید قرار دهد؛ زیرا اینترنت قادر است به عنوان ابزاری قدرتمند در عرصه اطلاع رسانی به کار گرفته شود؛ تا آنجا که گاهی از آن به عنوان «انفجار اطلاعات» هم نام برده می شود؛ ولی این فناوری مدرن با تمام فوایدی که دارد، تهدیدها و خطرهایی نیز برای جامعه و بشر داشته است؛ به طوری که امروزه، بخش عمده ای از جرایم، به حوزه رایانه، اینترنت و فضای مجازی مربوط است که امنیّت اجتماعی را هدف قرار داده اند.
جلیلی فیروزی (1385)، در رساله خود با عنوان «بازنمایی هویت دینی در فضای مجازی»، در صدد دستیابی به برخی از آثار اجتماعی حضور در فضای مجازی و استفاده از اینترنت به مثابه یکی از فناوری های جدید ارتباطی، بر هویت فرد کاربر است. بر اساس نتایج این پژوهش، ضعف یا قوت عملکرد نهادهای دینی در فضای واقعی، در میزان گرایش جوانان به استفاده از فضای مجازی اثرگذار است. از آنجا که در فضای مجازی، ساخت ارتباطات دینی، بیشتر اقناعی و الگوی ارتباطی گزینشی است، حذف حضور فیزیکی سبب می شود که ارتباط دینی، از یک ارتباط عمودی به یک ارتباط افقی تبدیل شود. به این ترتیب، ساخت ارتباطات سنّتی ما، تحت تأثیر قرار می گیرد و متناسب با ارزش های دینی، فهم ما از دین را هم تغییر می دهد و این مسأله می تواند در کوتاه مدت بحران زا باشد. در واقع، بر اساس یافته های وی، علّت عمده گرایش جوانان به گروه های دینی مجازی، عدم توانایی گروه ها یا نهادهای دینی واقعی به پاسخگویی مناسب به سؤال های مذهبی آنان است.
الماسی (1388)، در پژوهشی با عنوان «بررسی رابطه استفاده از اینترنت و هویت اجتماعی دختران دانشجو؛ مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه آزاد واحد ایلام»، رابطه میان استفاده از اینترنت و هویت را در بین 122 دانشجو بررسی نمود. این پژوهش با تکیه بر نظر گیدنز، پنج عنصر: دینی، قومی، ملی، گروهی و جنسی را به عنوان مؤلفه های مختلف هویت اجتماعی در نظر گرفت. یافته های وی نشان داد که جوانانی که از هویت دینی قوی تری برخوردارند، کمتر به چت کردن با جنس مخالف گرایش دارند. درصد بالای هویت دینی پاسخگویان و رابطه معکوس آن با چت و سرگرمی، گویای تعیین کنندگی نقش دین در کاربرد اینترنت است. در واقع، می توان گفت به همان ترتیب که احتمال دارد اینترنت دین داری افراد را تحت تأثیر قرار دهد، دین داری آنان نیز نوع استفاده شان از اینترنت را جهت می دهد. از جمله کشتی آرای و اکبریان (1390)، با معرفی عصر جدید به عنوان عصر پرشتاب ارتباطات، ورود بسیار ساده و سریع، حداقل محدودیت برای دسترسی، برقراری ارتباط با سراسر دنیا به اشکال مختلف و عدم وجود محدودیّت زمانی و مکانی، دسترسی به پایگاه های اطلاعاتی مختلف و شرکت در فعالیت های اقتصادی، علمی، فرهنگی، هنری و یا مذهبی را از ویژگی های بی بدیل آن برشمرده اند. ابری (1387)، نقش مثبت فضای مجازی را در عرصه ظهور خلاقیت مورد تأکید قرار داده است؛ زیرا فناوری دیجیتالی و جامعه شبکه ای، افراد را به سوی زندگی ای سوق داده است که در آن می توانند با اتخاذ نقشی فعال و خلاق، به صورت فردی یا جمعی در ساختن چیز جدیدی سهیم باشند، در فرایند هم آفرینی شرکت کنند و به خودیابی خویشتن کمک نمایند.
امروزه اینترنت در زندگی اجتماعی، جای دوستان و نزدیکان را گرفته و در حقیقت، جایگزین روابط دوستانه و فامیلی شده است. افرادی که ساعت ها وقت خود را در سایت های اینترنتی می گذرانند، بسیاری از ارزش های اجتماعی را زیر پا می نهند؛ چرا که فرد، دیگر فعالیت های اجتماعی خود را کنار گذاشته، به فعالیت های فردی روی می آورد. نتایج پژوهش شاندرز نشان داد که استفاده زیاد از اینترنت، با پیوند ضعیف اجتماعی مرتبط است. بر عکس، کاربرانی که از اینترنت کمتر استفاده می کنند، به طور قابل ملاحظه ای با والدین و دوستانشان ارتباط بیشتری دارند. (صبوری خسروشاهی، 1386)
در سال 1999م گردهمایی جهانی تحتِ عنوان «کارشناسی برای حمایت کودکان در برابر استفاده جنسی از طریق اینترنت» برگزار گردید و به صدور قطعنامه ای منجر شد که در آن آمده است: هر چه اینترنت بیشتر توسعه پیدا کند، کودکان، بیشتر در معرض محتویات خطرناک آن قرار خواهند گرفت. فعالیت های محرمانه به فحشای کودکان و پورنوگرافی که از طریق اینترنت مورد استفاده واقع می شود، اکنون از مسائل حاد به شمار می رود. (اکبری، 1390، 163)
یافته ها
دنیای مجازی، کالایی خواستنی و سفارش دادنی نیست؛ چه بخواهیم و چه نخواهیم در سبد مصرفی خانوار به طور مستمر قرار دارد و نمی توان آن را از فرهنگ، اقتصاد و حتی سیاست خانواده جدا کرد. با این توضیح، لزوم بررسی همه جانبه مؤلفه ها، شاخص ها و کارکردهای دنیای مجازی برای تربیت دینی را آشکارتر می کند. این، یک واقعیت بدیهی است که امپریالیسم فرهنگی توسط ملّت های مرکز بر ملّت های ضعیف تحمیل می شود. در این مورد، هر دولتی تلاش می کند فرهنگ خود را صادر کند و این کار را با هر وسیله ای که در اختیار دارد، انجام می دهد. البته دولت های مرکز برای نشر و پخش هنجارهای فرهنگی خود، از موقعیت مطلوب تری برخوردارند؛ زیرا بر زبان و مجراهای پخش و ابزار دسترسی به اینترنت تسلّط دارند.
آثار مخرب جرایم رایانه ای
برخی از آثار زیان بار جرایم رایانه ای عبارت اند از:
1. اعتیاد مجازی
اعتیاد مجازی، استفاده بیش از حدّ از اینترنت است؛ تا آنجا که بدون استفاده از آن، فرد احساس کمبود می کند و روابط او با محیط، متأثر از استفاده مکرّر و دیوانه وار فرد شده، از حالت عادی خارج می شود. این اختلال روانی، در کشورهایی که استفاده از اینترنت آسان و ارزان است، بسیار چالش زا بوده و تا آنجا که نهادهای مختلف را درگیر کرده است. در کشوری مثل آمریکا، تعداد معتادان به اینترنت از سایر معتادان بیشتر است؛ تا جایی که برخی معتادان، 18 ساعت از وقت روزانه خود را در اینترنت صرف می کنند. این موضوع، در آمریکا به قدری فاجعه بار است که کلیساها، پیشوایان مذهبی با فریادهای کمک خواهی زن و شوهر، یا یکی از آنها، برای رهایی از این نوع اعتیاد مواجه هستند و مؤسسه های مشاوره ای مسیحی، در حال تدوین مشاوره های اعتیاد به اینترنت می باشند. پیامدهای اعتیاد به اینترنت و حتی کار زیاد با اینترنت که در حدّ اعتیاد نباشد، نتایج و پیامدهای زیان بخشی برای فرد و جامعه در پی داشته، آسیب های شدید جسمانی، مالی، خانوادگی، اجتماعی و روانی را به همراه دارد.
یکی از پیامدهای فردی و اجتماعی اعتیاد و کار زیاد با اینترنت، انزوا و کناره گیری اجتماعی است. پوت نام (1991م)، معتقد است که در طی 35 سال گذشته، کاهش چشمگیری در ارتباطات اجتماعی افراد در آمریکا رخ داده است. مردم کمتر به رأی گیری و کلیسا می روند، به ندرت موضوعات سیاسی را با همسایه ها در میان گذاشته یا عضویت گروه های داوطلبانه را قبول می کنند، مهمانی شام کمتری دارند و کمتر به منظور اجتماعی دور هم جمع می شوند. این موضوع، پیامدهای عمده ای برای جامعه و فرد دارد؛ زیرا وقتی مردم از نظر اجتماعی درگیر باشند، سالم تر و خوشبخت تر زندگی می کنند. از دیگر پیامدهای اعتیاد اینترنت، مشکلات خانوادگی و تأثیر آن بر روابط زناشویی، والدین و فرزندان است. امروزه، اصطلاح «بیوه اینترنتی»، برای همسر معتاد به اینترنت اطلاق می شود. آمار نشان می دهد که اعتیاد به اینترنت ممکن است به فروپاشی خانواده و طلاق منجر شود. شاید باورکردن اینکه شخصی همسر خود را فقط به علت ارتباط با فرد دیگر در اینترنت ترک می کند، برای کسانی که به اینترنت اعتیاد پیدا نکرده اند، وحشتناک به نظر برسد؛ ولی این مسأله، هر روز در دنیای اینترنت اتفاق می افتد.
2. بحران هویت
هویت، واجد سه عنصر است: شخصی، فرهنگی و اجتماعی؛ که هر یک در تکوین شخصیّت فرد نقش مهمی را ایفا می کنند. در مقایسه ها، هویت شخصی، ویژگی بی همتای فرد را تشکیل می دهد و هویت اجتماعی، در پیوند با گروه ها و اجتماعات مختلف قرار می گیرد. اینترنت، صحنه فرهنگی و اجتماعی است که فرد خود را در موقعیت های متنوع نقش ها و سبک های زندگی قرار می دهد و این خود، زمینه ای برای آسیب پذیری شخصیت کاربر و موجب شخصیتی شدن کاربر می شود. از این روست که ساختار و چینش پایگاه های شخصی (Web Loge) به گفته میلر (Miler)، نشان از شخصیت آن کاربر است. جوانان در این محیط، از آسیب پذیری بیشتری برخوردارند و به ویژه در دورانی که هویت ایشان شکل می گیرد، این خطر پررنگ تر می شود. از جمله نتایج بحران هویت نیز کم رنگ شدن علایق کاربران به وطن خویش است که نتایج خطرناکی چون: خیانت به کشور، خودکم بینی و وابستگی فرهنگی و شخصیتی به کشورهای بیگانه خواهد بود. یکی از ریشه های وقوع جرایم امنیتی، وجود بحران هویت است که در جرایم جاسوسی و خیانت به کشور، بیشتر رخ می نماید.
3. انحراف های جنسی
از جمله آثار مخرّب جرایم رایانه ای، به ویژه جرایم مرتبط با محتوا و به تعبیر قانون، مجازات جرایم رایانه ای، به وجود آمدن انحرافات و اختلال های جنسی است. اینترنت به دلیل رویکرد آزاداندیشی در روابط جنسی از سوی گردانندگان اصلی آن، یعنی غرب و به ویژه آمریکا، و نگرش تجاری به مسائل جنسی، موجب پدید آمدن پدیده کثیفی به نام هرزه نگاری (Pornography) و هنر پلید شهوانی (Erotice Art) و رواج سرسام آور آن گردید. این پدیده، مرزهای اخلاقی را در هم می شکند و تهدیدی برای فرهنگ ها، به ویژه فرهنگ های دینی، چون فرهنگ اسلامی است. اصولاً، پورنوگرافی به عنوان نمایش تصویری و یا کلامی رفتارهای جنسی است که با هدف ارضای خواسته های جنسی دیگران تعریف می شود. این گونه مطالب و تصاویر که در پی تحریک جنسی دیگران عرضه می گردد، معمولاً به ارضای غیرطبیعی جنسی مراجعه کنندگان آن می انجامد. نکته دیگر اینکه رجوع به اینترنت برای دسترسی به مطالب مستهجن (Obscenity) صرفاً به افراد نابهنجار خلاصه نمی شود و حجم قابل توجهی از مراجعان را افراد طبیعی تشکیل می دهند. اصولاً اینترنت به جوّی دامن زده که در سایه ویژگی های خاص خود، به تدریس برای شکل گیری ناهنجاری های جنسی در کاربران خود می انجامد و منشأ به وجود آمدن بسیاری از جرایم رایانه ای، به ویژه محتوایی، و مقدمه ای برای جرایم جنسی می گردد.
دلایل رجوع و اقبال مردم به این گونه مطالب در عرصه اینترنت را می توان در موارد ذیل خلاصه نمود:
- گمنامی:
ناشناخته ماندن مراجعان در عرصه اینترنت، به نوعی اعتماد به نفس در افراد را دامن می زند و این حالت، نوعی رفتار غیرمسؤولانه را در فرد شکل می دهد. مراجعان در چنین شرایطی است که به خود اجازه می دهند تا برخلاف رفتارهای طبیعی به راحتی از دسترس زوج اینترنتی خود دور شوند و یا بلافاصله به فرد دیگری روی آورند؛ حتی در چنین شرایطی، مردان به خود اجازه می دهند تا در خلوت خویش به فکر داشتن تجربه سکسی با مردان هم بیندیشند. در چنین فضایی است که فرد بدون هیچ گونه دردسری و به نحوی ناشناخته می تواند با مفاهیمی چون: سکس گروهی، همجنس بازی و مبدل پوشی جنسی آشنا شود. اصولاً در چنین فضایی است که فرد می تواند در معرفی خویش، هرگونه که می خواهد، عمل کند و همین ویژگی، خود محرّکی است تا کاربران اینترنتی به استفاده از هویت جعلی روی آورند و این را می توان از جمله ویژگی های فرهنگ فضای مجازی برشمرد که زمینه ای برای ارتکاب جرایم فضای سایبر نیز هست.
- سهولت:
مطالب شهوانی و تصاویر سکسی، به آسانی در دسترس همگان قرار دارند. عرضه گسترده این مطالب و وجود تعداد بی شمار اتاق های گفت وگوی سکسی، هر کاربری را به داشتن اوّلین تجربه در این حوزه تحریک می کند. یک زن یا شوهر کنجکاو، به راحتی و دور از دیدگان همسرش، وارد این فضاها می شود و گفتگوهای سکسی با دیگران را تجربه می کند. چنین سهولتی است که بسیاری را به تجربه رفتارهای ناهنجاری جنسی، نه در فضای فیزیکی، بلکه در فضای مجازی هدایت می کند؛ به ویژه اگر نظارت نهادهای مسؤول در کشورها در این زمینه کم رنگ و ناتوان باشد.
- گریز از واقعیت:
مراجعه کنندگان به این دست پایگاه ها، تجربه داشتن نوعی ارضای جنسی اینترنتی را دلیل اصلی رجوعشان معرفی می کنند. مطالعات نیز نشان می دهد که ارضای جنسی، دلیل اوّلیه درگیرشدن فرد به سکس مجازی است؛ اما از جمله پیامدهای این رفتار، واقعیت گریزی و گسترش چنین تجربه ای است؛ به عنوان مثال، یک زنِ تنها، ناگهان در چنین فضایی، نوعی گریز عقلانی را تجربه کرده و شخصیت و هویت جدیدی را در چنین فضایی در خود شکل می دهد که منشأ به وجود آمدن رفتارهای ناهنجار و اباحه گری جنسی می گردد.
با اعتیاد به این مسائل، به ویژه به صورت مجازی (Virtual Sex)، افراد دچار اختلال ها و انحراف های گوناگون جنسی می شوند. که نتیجه آن، به خطر افتادن سلامت روانی و حتّی جسمی جامعه خواهد بود. از جمله انحراف های جنسی ناشی از این فضا، اعتیاد جنسی، خود ارضایی که در کاربران مطالب مستهجن شیوع زیادی دارد، ارضای جنسی به وسیله اشیاء، اباحه گری جنسی، همجنس بازی و از بین رفتن حیای اخلاقی است. البته شیوع انحراف های جنسی از این قبیل، به ویژه با گسترش اینترنت و شیوع استفاده از آن در میان جوانان، آثار مخرب اجتماعی نیز خواهد داشت که تا حدّی بقای جامعه و نسل بشری را نیز به خطر خواهد انداخت.
4. سوء استفاده جنسی
از دیگر خطرات جدّی اینترنت به عنوان منشأ جرایم رایانه ای در فضای مجازی، سوء استفاده جنسی است که در دوران کنونی، بیشتر متوجه کودکان و نوجوانان است. کودکان و نوجوانان، به خصوص در جوامع پیشرفته که استفاده از اینترنت در خانه و مدرسه برای آنان میسر است، خاصّه از طریق اتاق های چت و گپ زنی، مورد اغفال و سوء استفاده جنسی قرار می گیرند. گاه افرادی با ضبط تصاویر خصوصی و احیاناً غیراخلاقی از طریق دوربین اینترنتی (Web Cam) و یا به دست آوردن اطلاعات و عکس های خصوصی بزه دیدگان، آنان را وادار به پذیرش رابطه جنسی فیزیکی می کنند و یا پس از آشنایی از طریق چت، با قرار گذاشتن و حضور فیزیکی دختران در محل، آنان را مورد تجاوز قرار می دهند. در مواردی با ارسال تصاویر مستهجن، افراد، به ویژه نوجوان را به برقراری رابطه نامشروع جنسی ترغیب می کنند. در مواردی نیز اغفال دختران و نوجوانان، به صورت باندی صورت می گیرد.
بنا بر مطالعاتی که در غرب در این زمینه انجام گرفته است، اغلب نوجوانانی که مورد اغفال و سوء استفاده جنسی واقع می شوند، زیر 18 سال سن دارند و در بیشتر موارد، تصاویر تحریک کننده ای از طریق چت یا تلفن همراه برایشان ارسال گردیده و سپس، از آنها برای حضور فیزیکی در محلّ خاصی دعوت شده و بدین ترتیب، فریب خورده و مورد تجاوز جنسی واقع می شوند. این مسأله در حال حاضر، به یکی از معضلات جدی در مغرب زمین مبدل شده است؛ چنان که غالب دانشمندان و سیاست گذاران به این امر بیش از پیش وقوف و توجه دارند و مقالات، کتاب ها و همایش های متعددی در این باره برگزار کرده اند؛ برای مثال، ده سال پس از تصویب کنوانسیون حقوق کودک توسط سازمان ملل در سال 1989م، یعنی سال 1999م، گردهمایی جهانی تحت عنوان «کارشناسی برای حمایت کودکان در برابر سوء استفاده جنسی از طریق اینترنت» برگزار گردید که به صدور قطعنامه ای منجر شد که در آن آمده است:
«هرچه اینترنت بیشتر توسعه پیدا کند، کودکان بیشتری در معرض محتویات خطرناک آن قرار خواهند گرفت. فعالیت های مجرمانه مربوط به فحشای کودکان و پورنوگرافی آنان که از طریق اینترنت مورد سوء استفاده واقع می شوند، اکنون از مسائل حاد به شمار می رود. اگرچه سودمندی های اینترنت از زیان های بالقوه آن بیشتر است، در عین حال، نباید از شناخت خطرات آن غفلت کرد. در صورتی که برای مقابله با این خطرات، اقدامی صورت نگیرد، تهدیدهای سنگین آن بر کودکان باقی خواهد ماند و سبب بازداری از کاربرد صحیح اینترنت در آینده خواهند شد.»
5. آثار اجتماعی و فرهنگی
یکی از آثار جرایم مربوط به محتوا، همچون هرزه نگاری و ترویج مطالب مستهجن، تزلزل در روابط زناشویی است؛ چرا که از آثار هرزه نگاری، اعتیاد جنسی است و در جوامعی که اینترنت ارزان در اختیار افراد قرار دارد، شیوع بسیاری دارد. در این موارد، زنان از همسران خود شکایت دارند که به ایشان بی توجهی کرده، بیش از آنکه از بودن در کانون خانواده و در کنار همسر لذّت ببرند، از صرف وقت در اینترنت و فضای مجازی و لذت های منحرف جنسی و غیر آن لذّت می برند.
بخشی از عوامل طلاق در این قبیل کشورها، اعتیاد به اینترنت، به ویژه اعتیاد جنسی مجازی است. کسانی که به جهت سودی کثیف رو به ترویج تجارت جنسی مجازی آورده اند و نهادهایی که بی تفاوت یا کم تفاوت از کنار این قبیل مسائل می گذرند، خواسته یا ناخواسته یکی از مهم ترین گروه های اجتماعی، یعنی خانواده را رو به انحاط و نابودی و یا حداقل ضعف می کشانند. دیگر، زن و شوهر از کنار یکدیگر بودن کمتر لذّت می برند و بیشتر وقت خود را صرف لذت های رنگارنگ، اما پلید در فضای مجازی می کنند. فرزندانی که در این محیط بار می آیند، دچار انحراف اخلاقی شده و میانشان سلامت روانی و روابط جنسی پاک، از بین می رود. از این روست که نتیجه اباحه گری جنسی، به افزایش پدیده هایی مثل: فرزندان تک والدینی، زنان و مردانی که تنها زندگی می کنند و یا بچه های نامشروع خواهد انجامید. بنابراین، نظارت سخت گیرانه و دقیق در فضای مجازی از سوی نهادهای مسؤول و والدین، لازم می نماید. وظیفه نهادهای فرهنگی نیز در فرهنگ سازی در جهت بهره برداری صحیح از اینترنت، بسیار مهم و تأثیرگذار است.
با توجه به تفاوت هنجارها از جامعه ای نسبت به جامعه دیگر، امکانات الکترونیکی از جمله فضای مجازی، تبادل و تأثر فرهنگی را رونق می دهد. در این بین، فرهنگ های ضعیف یا صاحبان فرهنگ های قدرتمند، اما کم تلاش، متأثر از فرهنگ مهاجم قرار خواهند گرفت. فرهنگ اسلامی نیز در این تبادل، گرچه فرهنگی باپشتوانه است، اما در صورتی که مسلمانان در شناخت و شناساندن آن نکوشند، در برابر فرهنگ مهاجم غرب دچار التقاط و تغییر خواهند شد.
هر جامعه، صاحب ارزش هایی است که ناشی از فرهنگ آن است؛ اما برخی ارزش های مترقی در جوامع اسلامی است که در اثر تأثیر از فرهنگ بی بندبار و اباحه گر غرب، در حال کم رنگ شدن است. ارزش هایی مثل: حیا و عفت زن، اهمیت داشتن شخصیت انسان به جای جنسیت آن و نیز قبح عریان نمایی بدن، به ویژه شرمگاه، در نتیجه رواج استفاده از مطالب مستهجن و ملاک شدن بوالهوسی در روابط انسان، در حال رنگ باختن است. دین چابنر، در مقاله ای، چنین پیامدهایی را ناشی از رواج اباحه گری جنسی و هرزه نگاری دانسته و می گوید:
«مطالعات دقیق و گسترد ه ای در طول این سال ها در این باره صورت نگرفته است؛ ولی روان شناسان شبکه ای.بی .سی نیوز (ABC News)، بر اساس تجربیات خود در مواردی که با کودکان سر و کار داشته اند، بر این باورند که پسرانی که با تصاویر خشونت آمیز و مستهجن سروکار داشته اند، غالباً انگیزه های بوالهوسانه ای به دختران دارند؛ در عین حال، دختران نیز پاسخ مثبتی به این گونه تملایلات پسرها نشان می دهند.»
در نتیجه رواج بوالهوسی است که بلوتوث و ارسال تصاویر مستهجن در میان جوامع اسلامی رشد می یابد، روابط آزاد دختر و پسر ترویج می شود، کم پوشی و عریان پوشی در میهمانی ها و عروسی ها، به ویژه در میان جوانان، گسترش می یابد.
یکی از مهم ترین چالش های دنیای مجازی برای تربیت دینی، رواج و گسترش تکثرگرایی دینی است. تکثرگرایی با فرایند سلب تمرکز مذهبی در تربیت دینی، موجب تردید در آموزش مطلق های دینی و حمایت از نسبی گرایی می شود. از جمله مؤلفه های اساسی تربیت دینی، عقلانیّت است. تربیت دینی در این عصر باید بیش از هر زمان دیگر، چهره عقلانی داشته باشد؛ زیرا در عصر ارتباطات، مبادله اطلاعات و نظرگاه های مختلف، به آسانی صورت می پذیرد و حاصل آن، بروز سؤال ها و تردیدهای فراوان در حجیّت و اعتبار دین است. تربیت دینی، چه آن هنگام که معطوف به اعتقادات و اخلاق و چه هنگامی که معطوف به عبادات و احکام است، چهره عقلانی دارد. حضور عقلانیت در اعتقادات، کاملاً برجسته است. در این اعتقادات که به لحاظ اهمیت، سنگ بنای تدیّن نیز محسوب می شود، موجه و مدلّل یافتن آنها نیز لازم و ضروری است و نمی توان در قبول آنها بر فرد تحکم نمود. در اصول اعتقادی، عقلانیّت کاملاً روشن است و مربّی در تربیت دینی، باید اصول بنیادی دین را بر پشتوانه عقلانی تکیه دهد و البته این امر، در عصر ارتباطات، کار ساده ای نیست.
دومین مؤلفه در تربیت دینی مناسب با عصر حاضر، تقوای حضور است. تقوا یا حفظ خویشتن، گاه با دوری گزیدن و پرهیز میسر می گردد. اگر تربیت دینی تنها بر این گونه از تقوا استوار باشد، نوعی تربیت قرنطینه ای تحقق خواهد یافت که در آن، حفظ افراد، تنها با قرارگرفتن در محدوده ای جدا و دور از شرایط منفی میسر است؛ اما تقوا شکل دیگری نیز دارد که می توان از آن به تقوای حضور در مقابل تقوای پرهیز یاد کرد. با نظر به خصیصه عصر حاضر و ظهور ارتباطات در شکلی که هر روز گسترده تر می شود، تقوای پرهیز در برخی قلمروها اساساً ناممکن می گردد. فضاهایی که بر ما تحمیل می شود، امکان پرهیز را پیشاپیش از ما می ستاند؛ ولی تقوای حضور، مفهوم متفاوتی از مرز و مرزگذاری را فراهم می کند. در تقوای پرهیز، مرز صورت مکانی دارد؛ اما در تقوای حضور، مرز شکل مکانتی می یابد. بر اساس این مفهوم، تلقی ما از تربیت دینی، متضمن قرار داشتن در متن جامعه و حضور در عرصه ارتباطات است. انبیاء(ع) نیز با حضور در متن جامعه، تربیت دینی را اجراء می کردند. در عصر آنان، آغاز تربیت دینی، از متن شرایط انحطاط آمیز اجتماعی بود. می توان گفت که در بدترین شرایط اجتماعی نیز می توان از تربیت دینی سخن گفت. عصر ارتباطات و چالش هایی که با خود می آورد، مانع از تربیت دینی نیست. منطق تربیت دینی، منطق مقاومت و حرکت در برابر موج ها و جریان ها و نیز گاه مهارکردن آن هاست.
سومین عنصر تربیت دینی، ارزیابی، گزینش و طرد است. این ویژگی در واقع، خود پشتوانه ای برای تقوای حضور در شرایط عصر حاضر است. لازمه حضور غیر انفعالی، ارزیابی اطلاعات و رویدادهای اجتماعی است. بر این اساس، تربیت دینی همواره باید پدیده های نوظهور این عصر را مورد ارزیابی و نقادی منصفانه قرار دهد و افراد را برای گزینش و طرد آماده سازد. آموختن این نوع مواجهه با پدیده ها، مهم ترین زمینه تأمین حضور سالم در متن شرایط است؛ به طور مثال، شبکه جهانی رایانه ای (اینترنت)، یکی از نوظهورترین پدیده های این عصر است. تربیت دینی باید در دانش آموزان، ذهنیّتی روشن و منتقدانه به آن فراهم آورد که در آن، جنبه های مثبت و منفی این پدیده مشخص گردد و زمینه استفاده مناسب از آن فراهم آید. یکی از نکاتی که در خصوص نقّادی اینترنت مطرح شده، بمباران اطلاعاتی است که این رسانه فراهم می آورد و به این ترتیب، خود می تواند به مانع رشد فکری انسان تبدیل شود.
نتیجه
رعایت کردن اصول و مبانی تربیت دینی و اسلامی در تربیت فرزندان، می تواند نقشی مؤثر در راه جلوگیری از تأثیر منفی فضاهای مجازی بر روی خانواده ها و فرزندانشان داشته باشد؛ چرا که خانواده های دین دار، بیشتر از خانواده های غیردین دار می توانند فرزندان خود را از تأثیر منفی فضاهای مجازی دور نگه دارند؛ خانواده هایی که محبت بیشتری به فرزندان خود دارند، کمتر آنها را در معرض تأثیرات منفی ذکرشده قرار می دهند؛ خانواده هایی که بر نماز سر وقت تأکید بیشتری دارند، در مقابل می توانند محافظت بیشتری از فرزندان خود در برابر تأثیر منفی فضاهای مجازی داشته باشند و در نهایت، خانواده هایی که در به جا آوردن فرایض دینی، فرزندانِ خود را همراهی می کنند، فرزندانشان کمتر تحت تأثیر موارد منفی فضاهای مجازی قرار می گیرند.
پی نوشت:
منابع:
1. اکبری، ابوالقاسم و مینا اکبری. 1390. آسیب شناسی اجتماعی. تهران: انتشارات رشد و توسعه.2. رحیمی، محمد. 1390. «عوامل اجتماعی مؤثر بر شکاف نسلی؛ مطالعه موردی شهر خلخال». پایان نامه کارشناسی ارشد، جامعه شناسی؛ دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکز.
3. زنجانی زاده، هما. 1386. «بررسی تأثیرات اینترنت بر روش های خانواده در بین دانش آموزان». مجله انجمن جامعه شناسی ایران. دوره ششم، ش 2.
4. ستارزاده، داوود. 1386. «بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر اعتیاد به اینترنت و پیامدهای آن». فصلنامه تخصصی علوم اجتماعی. شماره چهاردهم.
5. شکربیگی، عالیه. 1391. «رسانه، زنان و مناسبات خانواده»، نشست انجمن جامعه شناسی ایران.
6. صادقیان، عفت. 1384. «تأثیر اینترنت بر کودکان و نوجوانان». مجله الکترونیکی نما، ش 4.
7. صبوری خسروشاهی، حبیب. 1386. بررسی آسیب های اجتماعی اینترنت. دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی.
8. جلیلی فیروزی، شقایق. 1385. «بازنمایی هویت دینی در فضای مجازی؛ بررسی تأثیر حضور در گروه های دینی مجازی بر شکل گیری هویت دینی کاربران جوان». رساله کارشناسی ارشد جامعه شناسی، تهران: دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه علامه طباطبایی.
9. آخوندی، محمدباقر. 1377. «بررسی هویت ملی مذهبی جوانان مشهدی و تأثیر روابط اجتماعی بر آن». رساله کارشناسی ارشد، مشهد: دانشگاه فردوسی، دانشکده علوم اجتماعی.
10. گروه علمی مؤسسه آموزش عالی آزاد چتر دانش. 1391. مجموعه قوانین و مقررات کاربردی جزایی. ناشر: آرا سبز، اوّل.
11. رضوی، محمد. «جرایم سایبری و نقش پلیس در پیشگیری از این جرایم و کشف آنها». فصل نامه دانش انتظامی. سال نهم، ش 1، قانون جرایم سایبری، مصوب 1388ش.
13. Cobb. J. Cybergrace: The Search for God in the Digital World. New York: 1998, Crown Publishers, pp. 45 ff.