ویژگی اصلی و اساسی آموزش الکترونیکی، علاوه بر دسترسی آسان به اطلاعات، ویژگی ارتباطی و تعاملی آن است که از نقطه نظر فلسفی مبتنی بر دیدگاه ساختنگرایانه و مشارکتی است. محیطهای یادگیری ساختنگرا، به گونهای سازماندهی میشوند که فرصت کافی برای یادگیرندگان برای تعامل با همکلاسیها، معلمان و سایر عوامل آموزشی فراهم آید. بدون برقراری تعامل، نه تنها یادگیرندگان انگیزهای برای ادامه دوره در خود نمیبینند، بلکه یادگیری نیز به وقوع نمیپیوندد. اما بحث تعامل در محیط آموزش الکترونیکی، بسیار پیچیدهتر از آموزش سنتی است. همین نکته کافی است تا متخصصان آموزش را وادارد تا بیشتر از پیش به مسأله تعامل در محیط آموزش الکترونیکی بیندیشند. در مقاله حاضر انواع تعامل، چگونگی تعامل و ابزارهای تعامل در آموزش الکترونیکی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
کلیدواژگان: آموزش الکترونیکی، تعامل، نظریه ساختنگرایی، ارتباطات.
1. مقدمه
جامعه بشری در حال پشت سر گذاشتن تحول عمیقی است؛ نه تنها چگونگی زندگی کردن ما دچار تحول میشود، بلکه مفاهیم بنیادین زندگی از مفهوم کار گرفته تا مفهوم آموزش، دستخوش تحول اساسی میشود. (1) بنابراین، دامنه نفوذ فناوری اطلاعات به حوزه آموزش که مهمترین رکن بقا و رشد و تعالی بشر است نیز گسترش یافته است. ظهور شبکههای ارتباطی گسترده از قبیل اینترنت، در کنار ابزار و امکانات آموزشی پیشرفته، باعث تحول در روشهای آموزشی شده و این امکان را فراهم کرده است تا بتوان طیف وسیعی از فراگیران را در نقاط مختلف و از فواصل دور و نزدیک تحت پوشش شبکه آموزشی درآورد و با روشهایی متفاوت از انواع سنتی، بدون نیاز به شرکت در کلاسهای حضوری، آموزشهای علمی و تخصصی را به مرحله اجرا درآورد. (2) این روش آموزشی نوین که از آن به «آموزش الکترونیکی» یاد میشود، به عنوان پیشرفتهترین روش آموزشی در دنیای امروز مطرح است.
آموزش الکترونیکی، دو ویژگی ممتاز برای یادگیری اثربخش دارد: 1. بر خودآموزی تأکید میکند و به بهترین وجه امکان توسعه آن را به صورتی جذاب فراهم میکند؛ 2. با تشکیل کلاسهای مجازی و محیطهای گفتمان گروهی، فرصتهای لازم برای تعامل، گفتگو و یادگیری مشارکتی را در دانشجویان پرورش میدهد. (3) بدین ترتیب، بزرگترین تغییری که آموزش بر خط موجبات آن را فراهم آورده است، افزایش تمایل به مشارکت در میان فراگیران و معلمان میباشد. با وجود اینکه یادگیری الکترونیکی قادر است تا روشهای موجود نظیر سخنرانی را مورد حمایت قرار داده و حتی باعث تقویت آنها شود، اما تأثیر اصلی و واقعی این پدیده، کمک به ایجاد رویکردهای جدیدی است که تواناییهای تعاملی یادگیری الکترونیکی را به رسمیت شناخته و از آن به شکل درست بهره میبرند. فناوریهای ارتباطات الکترونیکی، به دلیل برخورداری از ظرفیتهای رسانهای متنی، تصویری و صوتی مخصوص به خود قادر هستند که تعاملات بین افراد را در عرصه زمان و مکان توسعه داده و فعالیتهای یاددهی و یادگیری را متحول سازند. (4)
در رویکردهای جدید آموزش، بر خلاف سیستمهای آموزشی سنتی معلم، محور کلاس نبوده و شاگردان رقیب همدیگر نیستند. (5) در چنین نظامهایی، نقش معلم دیگر انتقال اطلاعات نیست؛ زیرا رایانهها و سایر رسانهها بهتر میتوانند این کار را انجام دهند. وظیفه معلم آن است که با ایجاد محیط یادگیری مناسب، شاگردان را در معنا کردن این دادهها یاری دهد؛ اما دانشآموزان باید شخصاً ادراکات خود را بسازند و از طریق دادههایی که از راههای کنش اجتماعی به دست میآورند، ادراکات خود را بررسی کنند و گسترش دهند؛ (6) به عبارت دیگر، در رویکرد آموزش الکترونیکی فراگیر، از حالت انفعالی بودن بیرون آمده و حدود خویش را تا مرز پرسشگری و خردگرایی فعال پیش میبرد. همچنین استفاده از امکانات تعاملی بودن بسیاری از اطلاعات، باعث تحلیلی و انتقادی فکر کردن فراگیران شده و آنها را متمایل به کار و یادگیریهای گروهی و همزمان بدون داشتن قید مکانی میکند. درست در اینجا متوجه این تحول عظیم میشویم که دیگر لزومی ندارد معلم بیشتر از شاگرد موضوع یا مهارتی را بداند؛ زیرا در این مرحله، دانشجویان و فراگیران اغلب ممکن است بیشتر از معلمان و مربیان درباره فناوری بدانند. (7) در غوغای تغییرات به وجود آمده که هر روز به دانش جدیدی نیاز است، شاگرد مدرسه نمیتواند به صورت شنوندهای منفعل و پذیرا باقی بماند. راهیابی به امکانات یادگیری الکترونیکی و موقعیتهای دانشی روز از طریق شبکه اینترنت، گذرگاههای جدیدی را جدای از مدرسه و کلاس برای اطلاعیابی در اختیار او میگذراند. پس برای حفظ اقتدار علمی، معلم ناگزیر از پذیرش تعامل گونه با شرایط فرهنگ جهانی تغییر بوده و پذیرش کارکردهای نو و یافتن نگرشهای نو در او الزامی میشود. (8)
آموزش الکترونیکی، یک محیط «یادگیری مجازی» (vitural learning) است که در آن تعامل یادگیرنده با مواد، سایر یادگیرندگان یا مربیان با واسطه فناوریهای اطلاعات و ارتباطات انجام میگیرد. (9) اگر در یادگیری مورد نظر انتظار میرود فراگیران به سطحی فراتر از دریافت دانش دست یابند، باید تجربیات یادگیرنده را درگیر نموده و برای او فرصتهای تعامل با اطلاعات و با دیگران از جمله یادگیرندگان دیگر و معلم، فراهم گردد. (4) بنابراین، اساتید و ارائه کنندگان آموزشهای الکترونیکی برای ایجاد تجربههای یادگیری مؤثر در فراگیران، باید با انواع، چگونگی و ابزار مناسب برقراری تعامل میان عناصر آموزش در موقعیتهای متفاوت آموزش الکترونیکی شناخت کافی پیدا کنند. بدین منظور، در مقاله حاضر با استفاده از منابع موجود و در دسترس به تبیین اهمیت، انواع و چگونگی تعامل و ابزار برقراری آن در آموزش الکترونیکی پرداخته شده است.
2. اهمیت و جایگاه تعامل در آموزش و یادگیری
آموزش و پرورش عناصر یا مؤلفههایی دارد که عبارتاند از: یادگیرنده (شاگرد)، یاددهنده (معلم)، برنامه (محتوا یا دانش و مهارتی که باید آموخته شود)، هدف، روش و بالاخره زمان و مکانی که فرایند یاددهی ـ یادگیری در آن رخ میدهد؛ اما به نظر میرسد که در فعالیت تدریس، سه عنصر از مؤلفههای یادشده، یعنی محتوا (مهارت یا موضوع)، معلم و شاگرد، چون هر یک عنصری از اجزای ذاتی تدریس یا فعالیت آموزشی را تشکیل میدهند، اهمیت و اولویت ویژهای دارند. صرف نظر از این بحث که کدام یک از عناصر سهگانه مذکور در محور نظام آموزش قرار میگیرند، فرایند آموزش، یعنی یاددهی و یادگیری را میتوان حاصل تعامل هر سه عنصر معلم، شاگرد و محتوا در نظر گرفت. (10) بیشتر یادگیریها و آموزشهای کلاسی، از طریق تعامل صورت میگیرد. معلم با یک شاگرد یا شاگردان متعدد پیامهایی را رد و بدل میکند یا دانشآموزان پیامهایی را با معلم یا دانشآموزان دیگر رد و بدل میکنند. تعامل در کلاس، نه فقط در خدمت رسیدن به هدفهای آموزشی است، بلکه به عنوان مکانیزمی عمل میکند که از طریق آن معلم و شاگردان هدفهای شخصی و اجتماعی خود را تشخیص میدهند. تعامل، نوع اصلی فعالیت در کلاس است و بخش عمده وقت کلاس، در تعامل صرف میشود. (11) ازاین رو، وجود تعامل برای ایجاد جوامع یادگیری، اساسی و بنیادی است.
رشد سریع و روزافزون فناوری اطلاعات و ارتباطات منجر به تحول در نظامهای آموزش و پرورش دنیا گردیده است. مفاهیم بنیادین، دانش ارتباطات جمعی و علوم اجتماعی دچار دگرگونیهای عظیمی شدهاند. از جمله مفاهیمی که در عصر ارتباطات الکترونیکی دچار تحولات گستردهای شده، مفهوم تعامل است. (12) چنانچه بپذیریم که تعامل نقش اساسی و مهمی در فرایند تدریس و یادگیری دارد، یادگیری الکترونیکی با بهرهگیری از فناوریهای نوظهور، تعاملات گستردهای را جهت دسترسی به اطلاعات وسیع و نیز برقراری انواع ارتباط فراهم میسازد؛ امکانی که در فرایند سنتی یادگیری به صورت بسیار محدود و ناچیزی وجود داشته است. ویژگی اصلی و اساسی یادگیری الکترونیکی، علاوه بر دسترسی آسان به اطلاعات، ویژگی ارتباطی و تعاملی آن است. این تعامل، چیزی فراتر از انتقال یک طرفه محتوا بوده و چگونگی تفکر ما را درباره ارتباطات میان انسانهایی که در فرایند آموزشی درگیر شدهاند، با اصلاحاتی توسعه گرایانه مواجه میسازد. در حال حاضر، رویکردهای سنتی انتقال منفعلانه اطلاعات، با ظرفیتهای تعاملی و سازنده یادگیری الکترونیکی مواجه گشتهاند. (13)
محیطهای آموزش الکترونیکی که به شبکه جهانی متصل شدهاند، به معلم و فراگیران این امکان را میدهند که اجتماعات یادگیری خاص خود را تشکیل دهند. این اجتماعات مجازی هرجا که گروهی از فراگیران به بحث و گفتگو میپردازند، تشکیل یافته، تعاملاتی را انجام میدهند. در نتیجه این روابط، فضاهای متحولشده الکترونیکی را به وجود میآورند. در چنین محیطهایی است که معلمان و فراگیران با استفاده از رایانهها و کلمات و تصاویری که بر روی صفحه نمایشگر تنظیم میکنند، در گفتگوهای فکری و هوشمندانه شرکت میجویند، قرارهایی را با یکدیگر میگذارند و با تبادل اندیشههای خود، دانش ویژه در هر مورد را به اشتراک با یکدیگر قرار میدهند. آنان با این کار در واقع با ایجاد پشتیبانی روحی و روانی، در برنامههای آتی یکدیگر مؤثر واقع میشودند. ایدهها و افکاری را به وجود میآورند و با یادگیری از فرهنگ یکدیگر، تفاهمی را ایجاد میکنند که در نتیجه، گسترش افقهای فکری یکدیگر را موجب میشود. این در واقع، شبیه همان تعاملات موجود در کلاسهای درس سنتی است و تنها تفاوت کوچک آن با تعملات سنتی که در کلاسهای درس تشکیل میشد، این است که این گروههای آشنایی، دوستیها و رابطههایی را در سطح دیگری به وجود میآورند که ابعاد جهانی مییابد. (8)
3. آموزش الکترونیکی و نظریه ساختنگرایی (theory Constructivism)
آموزش الکترونیکی از نقطه نظر فلسفی، مبتنی بر دیدگاه ساختنگرایانه و مشارکتی است. در روانشناسی ساختنگرایی، یادگیرنده به صورت فعال و از راه تعامل دائم با محیط به ساختن دانش میپردازد. بنابراین، چنین تصور میشود که دانش وابسته به یادگیرنده است و در شرایط یکسان، افراد به آگاهیهای متفاوت میرسند. به طور کلی، روش آموزشی مبتنی بر ساختنگرایی، روشی دانشآموز محور است که در آن بر شرکت فعال یادگیرنده در کسب دانش تأکید میشود. (14) عقاید ساختنگرایان درباره یادگیری، کاملاً مخالف عقاید سنتی است که در آن حقایق و مفاهیم محدودی به دانش آموزان ارائه میشود و سپس از آنان خواسته میشود تا آنها را در ذهن خود انباشته کنند. معرفت و دانش، به ساختارهای گذشته انسان بستگی دارد. ما دنیا را فقط از طریق چارچوب ذهنی خود میتوانیم بشناسیم و از این چارچوب هنگام تغییر یا مرتب کردن و توجیه اطلاعات جدید استفاده میکنیم. هرچه ما با محیط خود در کنش متقابل باشیم و سعی کنیم از تجارب خود معنا بسازیم، این چارچوب ذهنی بیشتر ساخته میشود و تحول مییابد. (15)
نظریه ساختنگرایی، از چارچوبهای نظری مهمی است که در شکلگیری و هدایت بازنگریها و فعالیتهای جدید آموزشی نقشی مهم بازی میکند. گرچه ممکن است که اشکال متفاوتی از ساختنگرایی وجود داشته باشد، اما به طور کلی، ساختنگرایی بر این نکته تأکید میکند که افراد فعالانه دانش را میسازند. همچنین در فرایند سازندگی، تعاملات اجتماعی میان افراد، از اهمیتی اساسی برخوردار است. (16) متیوس بیان میکند که ساختنگرایی به دو دسته شخصی و اجتماعی تقسیم میشود. ساختن گرایی شخصی، خلق دانش و مفاهیم توسط شخص یادگیرنده است و سازندگی اجتماعی، بر اهمیت گروه یادگیرندگان در کلاسهای درس یا گروههای بزرگتر در تولید دانش تأکید دارد. (17) ازاین رو، در این دیدگاه دانشآموز تشویق میشود که در یادگیری مطالب به فعالیتهای شخصی خویش متکی باشد، دانش قبلی مورد توجه قرار میگیرد و حتی گاه نقد میشود و تعامل میان دانش آموزان و نیز معلم بهآسانی صورت میگیرد. بنابراین، در محیطهای یادگیری ساختنگرایانه به دانش آموزان فرصت بحث و گفتگو روی عقاید، باروهای همدیگر و به طور کلی، نظر دادن روی آنها داده میشود. (14)
تغییر مداوم، از ویژگیهای بارز عصر حاضر است. بنابراین، برای سازگاری و برخورد صحیح با این تغییرات باید قدرت تفکر را در یادگیرنده پرورش داد. برای ایجاد چنین مهارتهایی، باید فرصتهای متعددی را به یادگیرنده ارائه نمود تا وی بتواند از طریق تعامل و تشریک مساعی با گروههای همسال و با معلمان مذاکره و گفتگو کند و راه حلهای جدید ارائه دهد و در صورت امکان، راه حلها یا طرحهای خود را اصلاح و تعدیل کند. دسترسی به شبکههای رایانهای و شاهراههای بزرگ اطلاعاتی نظیر اینترنت و امکانات وسیع آن از قبیل پست الکترونیکی و چت، به واقع محیطهای یادگیری را به وجود میآورد که مورد نظر مکتب ساختنگرایی است.
4. انواع تعامل در محیط آموزش الکترونیکی
تعامل در محیط آموزش الکترونیکی، یکی از عواملی است که متخصصان آموزش و پرورش را با چالش روبهرو ساخته است؛ چرا که بحث تعامل در محیط آموزش الکترونیکی، بسیار پیچیدهتر از آموزش سنتی است. بدون تعامل، نه تنها یادگیرندگان انگیزهای برای ادامه دوره در خود نمیبینند، بلکه یادگیری نیز به وقوع نمیپیوندد. همین نکته کافی است تا متخصصان آموزش و پرورش را وادارد تا بیشتر از پیش به مسأله تعامل در محیط آموزش الکترونیکی بیندیشند؛ (12) اما بسیاری از پژوهشگران بر اهمیت تعامل یا بُعد کمی تعامل در آموزش الکترونیکی تأکید کردهاند و به اشکال و چگونگی این تعامل توجه نکردهاند. (18)
آموزش الکترونیکی، همه فعالیتهای آموزشی را در بر میگیرد که توسط فرد یا گروههایی به صورت آنلاین و آفلاین، همزمان(Synchronic) و غیر همزمان(Asynchronic)، توسط شبکه رایانههای مستقل و دیگر وسایل الکترونیکی انجام میپذیرند. (19) بدین ترتیب، تعاملات در محیط آموزش الکترونیکی ابتدا به دو شکل کلی همزمان و غیر همزمان تقسیم میشوند. هر کدام از این دو شکل تعامل، با ابزارهای مختلف و در موقعیتهای مختلف برقرار میشود. منظور از تعامل همزمان، نوعی از تعامل است که در آن افراد (اعم از استادان، دانشجویان، متخصصان، مشاوران، و...) به صورت زنده و همزمان میتوانند با هم ارتباط برقرار کنند و به صورت چهره به چهره (منتهی از طریق شبکه رایانههای شخصی) با یکدیگر به تبادل افکار و دیدگاهها یا اطلاعات بپردازند. (20) ارتباطهای همزمان، از طریق استفاده از ویدیو کنفرانس، کلاسهای مجازی و اتاقهای گپ زنی امکانپذیر میشود. تعامل غیر همزمان، نوعی دیگر از تعامل است که در آن زمان و مکان مشخص نیست و افراد در هر زمان و هر مکانی که بخواهند میتوانند وارد شبکه شده و تبادل اطلاعات کنند. ارتباط ناهمزمان معمولاً با استفاده از پست الکترونیکی، گروههای خبری و «اتاقهای مباحثه الکترونیکی» (Electronic discussion forums) انجام میشود.
رامیزوفسکی (Ramiszowski,A.J) (21) آموزش الکترونیکی را در قالب یک جدول تعریف کرده است. (جدول 1) در این تعریف تأکید شده که یادگیری میتواند هم فعالیتی انفرادی باشد، هم فعالیتی با همکاری گروهی.
جدول (1): تعریف رامیزوفسکی از آموزش الکترونیکی
همانطور که در جدول (1) آمده است، آموزش الکترونیکی علاوه بر دو بُعد مطالعه فردی و گروهی، عموماً به دو صورت ارائه میشود:
- به صورت پیوسته (تعامل همزمان): هنگامی تعامل به صورت پیوسته است که ارتباط با منابع یادگیری و با افرد به صورت همزمان و واقعی است. معمولاً اینترنت ابزاری است که ما را به طور مستقیم به منابع و افراد مختلف متصل میسازد. در صورتی که در مطالعه پیوسته فرد شخصاً به مطالعه و جستجوی منابع و پایگاههای اطلاع رسانی بپردازد، مطالعه به صورت انفرادی خواهد بود؛ ولی چنانچه فرد از طریق اینترنت به اتاقهای گپ و گفتگو وارد شود و با دیگران تشکیل گروه داده و به تبادل اطلاعات بپردازد، مطالعه به صورت گروهی قلمداد خواهد شد.
- به صورت گسسته (تعامل غیر همزمان): چنانچه یادگیرنده با استفاده از یک سری لوحهای فشرده آموزشی که قبلاً تهیه شده و یا از طریق مواد آموزشی که قبلاً از اینترنت دانلود کرده، شخصاً به مطالعه بپردازد، مطالعه به صورت گسسته انفرادی تلقی میگردد. حال اگر از طریق پست الکترونیکی و یا فهرستهای پست الکترونیکی و یا فهرستها بحث و نظرخواهی و سیستمهای مدیریت یادگیری به تبادل دانش و اطلاعات با افراد بپردازد، مطالعه گسسته گروهی قلمداد میشود. البته این جداسازی صرفاً جهت تبیین مطلب صورت گرفته است و در واقع، آموزش الکترونیکی همیشه ترکیبی از مطالعه انفرادی و گروهی است و همچنین به صورت پیوسته و گسسته صورت میگیرد. (22)
از نگاهی دیگر، اشکال تعامل میتواند به لحاظ عناصر شرکت کننده در آن تقسیم بندی میشود. میکاییل مورMichael) moor) اولین کسی است که متداولترین شکل تعامل میان عناصر مهم آموزش (استاد، دانشجو، محتوا) را درآموزش از راه دور مورد بحث قرار داد: دانشجو ـ دانشجو، دانشجو ـ استاد، دانشجو ـ محتوا. «شکل (1)»
این فهرست توسط اندرسون و گریسون (2003) گسترش پیدا کرد تا تعامل استاد ـ استاد، استاد ـ محتوا، و محتوا ـ محتوا را هم در برمیگیرد. (12) بنابراین، با توجه به وجود سه عنصر اصلی در حوزه آموزش، شش نوع تعامل میان این عناصر سهگانه آموزش تعریف میشود: تعامل استاد ـ استاد، تعامل استاد ـ دانشجو، تعامل استاد ـ محتوا، تعامل دانشجو ـ دانشجو، تعامل دانشجو ـ محتوا، تعامل دانشجو ـ دانشجو، تعامل دانشجو ـ محتوا، تعامل محتوا ـ محتوا.
شکل (1): انواع تعامل در آموزش الکترونیکی
4-1. تعامل دانشجو با دانشجو
شاگردان فقط از معلم خود نمیآموزند؛ بلکه با بحث با یکدیگر درباره مسائل، باورها و انتظارات خود نیز آموزش میبینند. (15) بزرگسالان و خصوصاً فراگیران حرفهای نیز از تعامل با کسانی که دغدغههای حرفهای مشترک دارند، بهرههای فراوان میبرند. فناوری امروز امکان یادگیری اجتماعی و گروهی را از طریق کنفرانسهای رایانهای فراهم میکند. مشارکت در فعالیتهای گروهی و عملی که دانشآموزان برای یادگیری انجام میدهند، موجب میشود تلاشی انسانی و جمعی برای مفهومسازی و یادگیری معنادار صورت گیرد. (23) در یادگیری معنادار، انتقال اطلاعات اهمیتی ندارد و بر عکس بیشتر بر مذاکره و بحث تأکید میشود. فناوری اطلاعات و ارتباطلات، فرایند یاددهی و یادگیری را بهسرعت با دنیای گسترده خارج از کلاس درس مرتبط میسازد و کلاس درس را شوقانگیز میکند و امکان تعامل با دنیای وسیعتری را برای فراگیران فراهم میکند. (24)
اما مشکلی که تمامی انواع تعاملات دانشجو با دانشجو با آن مواجه هستند، این است که گمان میشود افراد در یک حیطه زمانی مشترک به محتوای یکسانی علاقهمند هستند؛ در حالی که نشان داده شده است برخی دانشجویان آن نوع آموزش از راه دوری را برمیگیزینند ـ از جمله آموزش الکترونیکی ـ که به آنها امکان میدهد مطالعه خود را جدای از تماسهای فشرده و محدودیتهای زودگذری که با اشکال تنظیمشده و تعاملی آموزش همراه است، صورت دهند. (13) آنچه در اینجا مطرح است، متمرکز نبودن کل گروه در یک زمان بر یک بخش یا یک واحد درسی است. (25)
4-2. تعامل استاد با دانشجو
مسأله فراهم نمودن حمایتی که همه دانشجویان به آن دسترسی داشته باشند، برای اساتید در موقعیت آموزش الکترونیکی بسیار مهم است. یک جنبه از حمایت معلممحور که اساتید برای آن ارزش بسیاری قائل هستند، عبارت است از اعتمادسازی و ایجاد ارتباط کاری با یکایک دانشجویان. اساتید برای رسیدن به این اهداف، اقدام به انتخاب آگاهانه رسانهها مینمایند. تعامل همزمان، چه به صورت چهره به چهره و یا از طریق تلفن، در این شرایط بسیار مهم است. (25) در محیط آموزش الکترونیکی، دانشجو و مدرس از نظر زمان و مکان، یا هر دو جدا از یکدیگر هستند و محتوای آموزشی از طریق نرمافزار مدیریت دروس، منابع چند رسانهای، اینترنت و کنفرانس ویدیویی به دانشجو ارائه میشود و دانشجو برای انجام دادن فعالیتهای یادگیری فردی و گروهی با کمک امکانات ارتباط رایانهای با مدرس، همکلاسان و سایر افراد یا منابع ارتباط برقرار میکند. (26) مزیتی که این روش برقراری ارتباط دارد، این است که فراگیر مانند شرایطی که در برابر آموزگار خود قرار میگیرد، از تکرار یک تجربه یا سؤالات مکرر خجالت نمیکشد. او میتواند هرچند بار که میخواهد، یک کار را به دلخواه خود و با روش متناسب با سلیقهاش آن قدر تکرار کند که در این مورد خاص متبحر شود. (8)
کنفرانسهای ویدیویی مبتنی بر رایانه، روشی برای کنار هم قرار دادن استاد و دانشجو همانند روش سخنرانی سنتی است. (27) با استفاده از کنفرانس رایانهای با پست الکترونیکی میتوان پیامها، بازخورد تکالیف و سایر ارتباطات مورد نظر را با یکایک اعضای کلاس مبادله کرد. (28) با استفاده از همایشهای غیر همزمان نیز میتوان گروههای بزرگتری را مورد حمایت قرار داد. چنین همایشهایی ممکن است در بعضی از دورهها، تنها کانال تعامل باشند. ضمن اینکه وسیلهای مقرون به صرفه از لحاظ صرفهجویی در وقت استاد برای تعامل با تعداد بیشتری از دانشجویان میباشند. (25)
4-3. تعامل دانشجو با محتوا
قسمت عمدهای از وقت دانشجویان در تمامی انواع آموزش، صرف تعامل با محتوای آموزشی میگردد. در آموزش سنتی و مبتنی بر کلاس درس، این امر به معنای مطالعه متون و منابع کتابخانهای بوده است. اما در ساختارهای یادگیری الکترونیکی محتوا میتوان از طریق صفحات نمایش و یا کاغذ ارائه داد؛ اما در این ساختارها محتوا غالباً با مجموعهای غنی از آموزشهای مبتنی بر رایانه، شبیهسازیها، «ریز دیتاها» (Micro World) و ابزارهای ارائه خلاق همراه است. به هر حال، کارهای صورت گرفته در زمینه توسعه، فهرستبندی و توزیع یک چنین محتواهایی که غالباً از آنها به عنوان«منابع یادگیری» (Learning objects) یاد میشود، این امید را به وجود آورده است که اساتید و دانشجویان بتوانند به مجموعهای گسترده از انواع محتوا دسترسی پیدا کنند؛ (13) اما دستیابی به اطلاعات به طور خودکار موجب افزایش دانش فراگیران نمیشود و برای کمک به یادگیرندگان در جهت اثربخش کردن استفاده از روشهای آموزش الکترونیکی، آموزش و تمرین مهارتهای بهرهگیری از اطلاعات ضروری است. (28)
در گذشته فرض بر این بود که محتوا حالتی ثابت و غیر فعال دارد و دانشجویان باید آن را جذب و هضم نمایند؛ اما در حال حاضر، میتوان حالتی نمایشی به محتوا بخشید و آن را همانند افراد انسانی به گونهای خودمختار با اراده و عقلانیت برنامهریزی نمود که بتواند نقش فعالتری در تعاملات بین دانشجو با محتوا به عهده گیرد؛ (13) برای مثال، فراگیران در فضای آموزش الکترونیکی میتوانند آنچه را دانشمندان و متخصصان انجام میدهند، از جمله جمعآوری، تجزیه و تحلیل دادهها، آزمودن فرضیهها، طراحی آزمایشها و نتیجهگیری را انجام دهند؛ زیرا بهرهگیری از ابزارها و فناوریها برخی محدودیت را در محیط کلاس کاهش میدهد. (4)
4 ـ 4. تعامل استاد با محتوا
توسعه و کاربرد محتوا، یکی از مهمترین نقشهای اساتید در آموزش الکترونیکی و سنتی است. شبکه معنایی موجود، فرصتهایی را برای اساتید فراهم میکند تا بتوانند مواد یادگیری را جستجو نموده، مورد کاربرد قرار داده و حتی در برخی موارد ایجاد کنند. این مواد یادگیری به شکل خودکار توسط دیگر عوامل محتوایی دادههای نوظهور و جدید، و دیگر حسگرهای محیطی و نتایج پژوهشی به روز تبدیل میگردند؛ برای نمونه، برخی مواد محتوایی وجود دارند که قادرند روندها را از طریق آخرین منابع اطلاعاتی موجود نظیر: نشانگرهای اقتصادی، اخبارهای انتشار یافته، درجه حرارت و دیگر دادههای حسی، محاسبه نموده و به نمایش درآوردند. همچنین برخی دیگر از عوامل محتوایی قادرند فعالیتهای تحقیقی اساتید پژوهشگر را تحت نظارت قرار داده و گزارشهای آن را ارسال نمایند و به این ترتیب، نوعی محتوای جدید را به طور خودکار خلق کنند که میتوانند دانشجویان را در فرآیند پژوهش مداخله داده و با آن آشنا نمایند. (13)
از سوی دیگر، استفاده از اینترنت میتواند با صرفهجویی در وقت محققان در گردآوری مطالب، امکاناتی را برای آنان فراهم آورد که بارها و بارها بتوانند مطالب مورد علاقه خود را مطالعه کرده و در اسرع وقت و در کمترین زمان به نسخههای چندین سال قبل نشریات مراجعه و مطالب خاص خود را جستجو و در یک جا ذخیره کنند. همین امکانات اطلاعرسانی اینترنت وقتی در بعد آموزش و یادگیریهای مجازی مطرح میشود، نشان میدهد که به وسیله این شبکه استاد و دانشجو میتوانند در نقاط مختلف دنیا بدون هیچ محدودیت مکانی و جغرافیایی، سیاسی و اجتماعی به صورت زنده، صوتی و تصویری ارتباط برقرار کنند و کار آموزش و یادگیری از راه دور را ممکن سازند. (8)
4-5. تعامل اساتید با اساتید
مسائل امنیتی و هزینههای بالای مسافرت سبب شده است تا کوششهایی در جهت یافتن راههایی که بتوانند اساتید را به بهترین وجه در تعاملات کیفی درگیر نموده و در عین حال، مسافرتهای فیزیکی را به حداقل برسانند، صورت گیرد. فناوریهای ارتباط «همتایان با همتایان» (Peer ـ to ـ Peer Technologies) که جهت حمایت از تبادل پروندهها، همایشهای متنی و صوتی، و هماهنگی تقویمی شکل گرفتهاند، بسیار مورد توجه واقع شده و عنصر جدیدی از تعاملات اساتید با اساتید را نوید میدهند. تعامل اساتید با اساتید، پایه و محور اصلی اجتماعی است که اساتید در دورن آن به فعالیت میپردازند. ساختنگرایان معتقدند وجود یک چنین اجتماعی برای فراهم نمودن دیدگاههای چندگانه مورد نیاز برای توسعه آموزش در حیطههای پیچیده و خصوصاً حیطههای چند فرهنگی که خاص یادگیری الکترونیکی است، ضروری میباشد. (13) کنفرانسهای صوتی یا تصویری، امکان کنش و ارتباط متقابل چهره به چهره را فراهم میکنند. علاوه بر این، با استفاده از این روش که بسیار مناسب و کمهزینه است، میتوان زمینه ارتباط و تبادل آرای سخنرانان و متخصصان را درباره محتوای ارائهشده فراهم کرد. (28)
4-6. تعامل محتوا با محتوا
در حال حاضر، برخی عوامل و برنامههایی در حال توسعه بوده و به کار میروند که قادرند اطلاعات را بازیابی نموده، برنامههای دیگر را اجرا کرد، تصمیمات لازم را اتخاذ نموده و دیگر منابع موجود روی شبکه را مورد بررسی قرار دهند. میتوانیم دورههایی را تصور کنیم که در آن محتوا قادر است به شکل خودکار دروندادهای حسی مختلف را اخذ نموده و خود را روزآمد نمایند و پس از آنکه تغییرات به وجودآمده در آن به حد قابل قبولی رسیدند، اساتید و دانشجویان را مطلع سازد. بارزترین نمونه این امر، موتورهای جستجوی اینترنتی هستند که مداوم شبکههای مختلف را جستجو نموده و نتایج اکتشافات خود را به پایگاههای مرکزی دادهها ارسال میکنند. در آیندهای نه چندان دور، اساتید منابع یادگیری را خلق نموده و به کار خواهند بست که قادرند از طریق تعامل با دیگر عوامل و برنامههای هوشمند، به طور مداوم وضعیت خود را بهبود بخشند. (13)
5. نتیجه گیری
آموزش الکترونیکی، یک محیط یادگیری مجازی است که در آن تعامل یادگیرنده با محتوا، سایر یادگیرندگان یا مربیان با واسطه ابزارها و فناوریهای اطلاعات و ارتباطات انجام میگیرد. بنابراین، تعامل و ارتباط الکترونیکی نوع متفاوتی از کنش متقابل را نسبت به آنچه در آموزشهای سنتی اتفاق میافتد، عملی میکند. در محیط آموزش الکترونیکی یاددهنده و یادگیرنده از نظر زمان و مکان یا هر دو جدا از یکدیگر هستند و فراگیر برای انجام دادن فعالیتهای یادگیری فردی و گروهی با کمک امکانات ارتباط رایانهای با یاددهنده، همکلاسان و سایر افراد یا منابع تعامل برقرار میکند. از آن جهت که تعامل، نوع اصلی فعالیت در فرایند یاددهی ـ یادگیری است و یادگیری، حاصل تعامل عناصر آموزش است، در محیطهای آموزشی الکترونیکی نیز اگر انتظار این باشد که فراگیران به سطحی فراتر از دریافت دانش دست یابند، باید تجربیات یادگیرندگان را درگیر نموده و برای آنها فرصتهای تعامل با اطلاعات و دیگر عناصر یادگیری همچون یادگیرندگان دیگر و معلم فراهم گردد. آموزش الکترونیکی با بهرهگیری از فناوریهای نوظهور همچون: اینترنت، ایمیل، وبلاگ، وبکم، کنفرانسهای صوتی و تصویری، اتاقهای گفتگو و غیره، تعاملات گستردهای را به صورت همزمان و غیرهمزمان جهت دسترسی به اطلاعات وسیع و نیز برقراری انواع ارتباط فراهم میسازد؛ امکانی که در فرآیند سنتی آموزش به صورت بسیار محدود و ناچیزی وجود داشته است. بنابراین، اساتید، معلمان و دستاندرکاران آموزش در محیطهای الکترونیکی برای دستیابی به آموزش و یادگیری مؤثر باید به انواع، اشکال و ابزارهای متنوع برقراری ارتباط و تعامل دوسویه عناصر آموزش با همدیگر آشنایی داشته باشند و با انتخاب و کاربست انواع و ابزار مناسب برقراری تعامل در موقعیتهای مختلف آموزشی به هدف غایی آموزش که همانا یادگیری مؤثر است، دست یابند.
پی نوشت ها:
* کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی، دانشگاه الزهرا، email: این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید** کارشناسی ارشد برنامه ریزی آموزشی، دانشگاه علامه طباطبایی، email: این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
منابع:
1. مجیدی، اردلان (1380)، «نظام برتر (آینده آموزش و آموزش آینده)»، تهران، انتشارات ترمه.2. عبادی، رحیم (1380)، «یادگیری الکترونیکی و آموزش و پرورش»، تهران، انتشارات نشر آفتاب.3. Lockwood, F. And Gooley, A. (2001)Innovation in Open and Distance Learning: Successful Development of Online and webbased Learning.4. بروور ای.دبلیو، دوژونج، ژا (2001)، «به سوی یادگیری بر خط (الکترونیکی) (گذر از تدریس سنتی و راهبردهای ارتباطی آن)» ترجمه فریده مشایخ و عباس بازرگان (1382)، تهران، آگه.
5. کرسلی، گرگ (1990)، «یاددهی ـ یادگیری از طریق اینترنت»، ترجمه محمد حسن امیر تمیوری و بهاء الدین رحمانی (1386)، تهران، نشر ساوالان.6. Groof, J. and C.Mouza. (2008)“A Framework for Addressing Challenges to Classroom Technology Use”; AACE Journal, Vol. 16, No. 1, PP.21 ـ 46.
7. Richardson, L. D. & M. Wolfe. (2003) Principles and Practice of informal Education: Learning Through Life; London: Routeldge.8. افضل نیا، محمد رضا (1384)، «طراحی و آشنایی با مراکز مواد و منابع یادگیری»، تهران، سمت.9. Wan Zeying & Wang Yinglei & Haggety, Nicole. (2008)،Why People benefit from e ـ learning differently: The effects of Psychological Processes on e ـ learning outcomes.10. رضایی، محمدهاشم و محمد جعفر پاک سرشت (1387)، «تأثیر دیدگاههای معرفتشناسی بر فعالیتهای یاددهی ـ یادگیری در نظام آموزش باز و از راه دور»، اندیشههای نوین تربیتی، دوره 4، ش 4، ص 9 ـ 36.
11. گترلز، جی دبلیو و دیگران (1976)، «روانشناسی اجتماعی تعلیم و تربیت»، ترجمه یوسف کریمی (1386)، تهران، نشر ویرایش.
12. اندرسون، تری، الومی، فتی (2001)، «یادگیری الکترونیکی از تیوری تا عمل»، ترجمه بی بی عشرت زمانی و سید امین عظیمی (1385)، تهران، انتشارات مدارس هوشمند.
13. گریسون، دی.آر، تری اندرسون (2003)، «یادگیری الکترونیکی در قرن 21» ترجمه اسماعیل زارعی زوارکی و سعید صفایی موحد (1384)، تهران، انتشارات علوم و فنون.
14. مصرآبادی، جواد و دیگران (1384)، «اثربخشی ارائه، ساخت فردی و ساخت گروهی نقشه مفهومی به عنوان یک راهبرد آموزشی»، فصلنامه نوآوریهای آموزشی، ش 31، سال چهارم.
15. ذوفن، شهناز (1383)، «کاربرد فناوریهای جدید در آموزش»، تهران، سمت.16. Buford, M. and E. Harper. (2005) An Introduction to Designing and Delivering Courses and Programs at a Distance; In k. Dooly., J. R.Linder and L.dooly, Advanced Methods in Distance Education: Application and practices for Educator; Administrators and learners, London: Information Science Publishing.17. سیف، علی اکبر (1381)، «روانشناسی پرورشی، روانشناسی یادگیری و آموزش»، چاپ ششم، تهران، نشر آگاه.18. Ki Lee Jong & Kyu Lee. (2008) The relationship of e ـ Learner’s self ـ regulatory efficacy and perception of e ـ Learning environmental quality.
19. Naidu Som. (2006) E ـ Learning a Guidebook of Principles, Procedures and Practices.20. رضوی، سید عباس (1386)، «مباحث نوین در فناوری آموزشی»، اهواز، دانشگاه شهید چمران.21. Ramiszowski, A.J. (1972) APLET yearbook of education and instructional technology 1972/73. Published for the Association for Programmed Learning and education technology (APLET), London: kogan book.22. رحیمی دوست، غلامحسین و سید عباس رضوی، (1385)، «اشاعه نوآوری و پدیده یادگیری الکترونیکی»، مجله علوم تربیتی و روانشناسی، دروه سوم، سال سیزدهم، ش 4.
23. زمانی، عشرت و سید امین عظیمی (1387)، «چگونگی بهرهگیری از فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) در انجام دادن تکالیف درسی علوم دوره ابتدایی کشور انگلستان: بررسی کتابهای راهنمای تدریس (معلم)» فصلنامه نوآوریهای آموزشی، ش 27، سال هفتم.24. Collis, B and Moonen J. (2003) Flexible Learning in a Digital Word: Experiences and Expectations, London: Kogan Page.25. مک دونالد، ژانت (1950)، «راهنمای یادگیری و تدریس تلفیقی»، ترجمه اسماعیل زارعی زوارکی و وحید صالحی (1388)، تهران، انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی.26. Alestalo, M. H. and U. pletola. (2006)“The Problem of a Market ـ orientad University”; Journal of Higher Education, vol.52,pp.251 ـ 281.27. سلیم آبادی، سارا سادات (1385)، «بررسی موانع توسعه آموزش الکترونیکی در ایران و ارائه راهکارهایی جهت رفع آنها»، پایاننامه کارشناسی ارشد در رشته مدیریت فناوری اطلاعات، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران.
28. سرکارآرانی، محمد رضا و علی رضا مقدم (1382)، «یادگیری مبتنی بر شبکه و نوآوری در آموزش از راه دور»، فصلنامه نوآوریهای آموزشی، ش 3، سال دوم.