اگر شما بخواهید مطلبی را در کتابی بیابید، فهرست کتاب را باز کرده و با حدس زدن جایگاه بحث بر اساس عناوین کلی فهرست، به مطالعه فهرست ریز پرداخته و به وسيله آن نشانی مطلب مورد نظر را میجویید. اگر کتاب حجیم نباشد، مطالعه فهرست کار دشواری نیست؛ اما فرض کنید كه ميخواهيد فهارس یک کتاب 50 جلدی را مطالعه کنید و بر اساس آن مطلبی را بیابید؛ در اين حالت، تصدیق میکنید که امر پژوهش دشوار خواهد شد. ضمن اينكه علاوه بر این که عناوین و سر فصلهای این فهارس محدود و کلی میباشند و بسیاری از مطالب موجود در کتاب را منعکس نمیکنند.
از سوی دیگر، پژوهشگران هنگام مطالعه و تحقیقات به مطالب ارزشمندی برخورد میکنند که اگر چه در آن لحظه مقصود و مطلوب آنان نیست، اما برای حفظ و نگهداری آنها جهت مراجعه بعدی، از طریق فیشنگاری و یادداشتبرداری هدف خویش را تأمین میکنند. این فیشها نیز زمانی که به حجم انبوهی میرسد، همانند فهرستها دچار مشکل بازیابی مطالب مورد نظر میگردد. حتی اگر ما بخواهیم مدخلهایی برای این عناوین یادداشتبرداری شده قرار دهیم، ضمن محدودیتهایی که در تعداد این مداخل داریم، مشکلاتی از نظر هماهنگسازی و چینش منظم آنها بر سر راه ما خودنمايی میکند.
در این مرحله، با توجه به نقش رایانه در پردازش دقیق و سریع اطلاعات، ميتوان نرمافزاهایی را برای رفع کاستیهای موجود و افزایش کارآمدی قابلیتهای حاصل از طریق کارِ دستی طراحی نمود. با توجه به آنچه ذکر شد و محدودیت آشکاری که در کارهای فردی و شخصی وجود دارد، نیاز به استفاده از تحقیقات جمعی و محصولات تولیدی دیگران بهخوبی احساس میشود. توانايیهای یک شخص هر اندازه که کوشا و پرتلاش هم باشد به اندازهای نیست که بتواند حجم روزافزون متون و منابع را پوشش دهد. این رسالت مهمی است که بر دوش مراکز تحقیقاتی و پژوهشی سنگینی میکند و بهویژه با امکاناتی که همگام با پیشرفت فناوري اطلاعات و ارتباطات در اختیار آنها است، اهل پژوهش چشم به راه محصولات و فرآوردههای این مؤسساتاند.
آنچه در مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی به نام موضوعبرداری شهرت یافته است و برنامههای تولید شده از رهگذر آن به نام معجمهای موضوعی شناخته می شوند، در واقع چیزی جز فهرستنویسی بسیار ریز برای متون منتخب و فیشبرداری آنها نیست و تفاوت شکلی و محتوايی آن با فهرستهای متداول کتب و فیشها در سه نقطه است:
1. این فهرست مشتمل بر تمام داشتههای کاربردی متن می باشد و در آن هیچ مطلبی از پیش تعیین نشده است. از اينرو، ریزترین مطالبی که در یک متن یافت میشود، به شرط کاربردی بودن استخراج میشود؛ هر چند یک مطب استطرادی و غیر مربوط به محورهای اصلی متن باشد، مانند مطالب ادبی یا تاریخی در یک کتاب فقهی و یا مطالب فقهی در یک کتاب فلسفی. اهل تحقیق خوب میدانند كه يافتن مطالبی که در متون در غیر باب خود ذکر میشود، چقدر دشوار است.
2. این نوع فهرستنویسی دارای قواعد خاصی نیز می باشد که بر اساس ذوق و ارتکاز تدوین گردیده است، مانند: عدم استفاده از جمله مگر در هنگام ضرورت، عدم بهكارگيري کلمات اضافی و زیبا و کوتاهی و گویا بودن کلمات و استفاده از اصطلاحات رايج هر علم در متون مربوط به آن.
3. تفاوت اساسی بین روش فهرستنویسی مرکز و ديگر روشهای فهرستنگاری، در مدخلها و ورودیهایی است که بعد از تهیه این فهرست ریز در دو مرحله تهیه میشود که به «نمایه» و «کلیدواژه» نامگذاری شدهاند و این دو بهویژه کلیدواژه نقش اصلی را برای اطلاعرسانی به فهرستها و چکیدهها ایفا میکنند. در واقع، پس از تهیه موضوعات(چکیدهها) که شباهت فراوانی با فهرستهای معمول کتب دارند، عناوین و سرفصلهای کوچکتری برای این چکیدهها قرار داده میشود تا كاربر از طریق این عناوین و نمایهها که معمولاً دو یا سه کلمه میباشند و از جهت معنا کلیتر از چکیدهها میباشند، چکیده مورد نظر خود را انتخاب کند. البته مدخلهایی برای خود این نمایهها نیز به نام کلیدواژه قرار داده ميشود که کاربر با استفاده از آنها که معمولاً یک عنوان کلی هستند، ميتواند به نمایههای مورد نظر خویش دسترسی پیدا کند و از طریق نمایهها به چکیدهها و موضوعات ریز برسد و سپس نشانی و متن مورد نظر را مشاهده کند. این روش، نوعی اطلاعرسانی موضوعی به یک متن است؛ یعنی یک نرمافزار فرهنگ موضوعی که میتوان آن را در متون مختلف پیادهسازی کرد. البته با تنوع متون ممکن است در روش استخراج چکیدهها یا نمایهها، تغییرات جزئی ایجاد شود و به تناسب متن انتخاب شده تصمیماتی اتخاذ کرد؛ به عنوان مثال، میتوان برای کتب فقهی از فهرست ریز استفاده کرد؛ ولی در متون علوم عقلی فهرستهای کلی را مبنای کار قرار داد.
روند توليد معاجم موضوعي
آشنايی با مراحل تولید این برنامهها خالی از فايده نیست. این مراحل را می تون در چند محور ذيل خلاصه کرد:
1. چکیدهنویسی متون: که با ضوابط خاصی مطالب کاربردی متون در فیشهای طراحی شده توسط محققان زبده به نگارش در میآید.(فهرست ریز مطالب)
2. نمایهسازی برای چکیدهها: که این کار نیز به صورت دستی توسط محققان انجام میگیرد. نمایهها ترکیبهایی کوچکتر از چکیدهها میباشند که نقش واسطه را بین مدخلها (کلیدواژهها) و چکیدهها (موضوعات) ایفا می کنند. (فهرست کلی مطالب که ناظر به فهرست ریز است.)
3. ساختن کلیدواژه و مدخل برای نمایهها: که معمولاً یک عنوان یک کلمهای و کلیدی است که به صورت ماشینی و دستی با جداسازی نمایهها و حذف کلمات غیر کاربردی به دست میآید. پس از پیراست سازی و ویراستاری، این عناوین به صورت يك فهرست با امکان جستجو در اختیار کاربر قرار گرفته و او را برای رسیدن به مفهوم مورد نظر خود یاری میکند. در این مرحله، مترادفات نیز به فهرست اضافه شده و واژههای مشترک تفکیک گشته، عناوین مرتبط به هم نیز مشخص میشوند تا با استفاده از این امکانات مشکلات کاربران به حداقل ممکن تقلیل یابد. فهرست اعلام نیز در این مرحله ساخته میشود.
روش استفاده از برنامه به عکس روش تهیه میباشد؛ یعنی به کاربر توصیه میشود كه ابتدا از طریق کلیدواژهها، سپس نمایههای آن واژه و آنگاه موضوعات و چکیدههایی که زیرمجموعه این نمایهها میباشند، به متن کتاب منتقل شود. در هر یک از این مراحل با توجه به این که کاربر امکان مشاهده و انتخاب از بین نمایهها و موضوعات را دارا میباشد، میتواند مبحث مورد نظر خود را بهآسانی در اختیار گیرد.
ذکر مثالی از فهرست یک کتاب و پیادهسازی مطلب کمک خوبی برای روشن ساختن این مدعا است. افراد بسياري با کتاب شریف «مفاتیح الجنان» آشنا هستند. از شما سؤال می کنیم قضیه «مرور حضرت امیر(ع) به طاق کسری» در کجای این کتاب آمده است؟ فرض کنید بدون مراجعه به فهرست بخواهید آن را بیابید. بعید است کسی دشواری این امر را انکار کند و حال آن که با مراجعه به فهرست چهار پنج صفحهای همین کتاب میتوان بهراحتی به این مطلب دست یافت. در این حجم کوچک مشکلی به نظر نمیرسد. اگر این فهرست به جای چهار صفحه چهل صفحه میبود، مطالعه آن کار آسانی نبود؛ چه رسد به این که این صفحات افزایش یابد که به موازات آن بر صعوبت جستجو در فهرست افزوده می شود.
نتیجه این شد که با اعتراف به امتیازات فهرست، در فهرستهای حجیم به مشکل بر می خوریم و راه علاج آن هم عنوانبندی آنها است که اگر این عنوانبندی به صورت پلهای و مرحلهای انجام شود، مفیدتر خواهد بود. این خلاصه همان اتفاقی است که در برنامههای معجم موضوعی این مرکز رخ میدهد. قدرت عملكرد و كارايي در نوشتههای دیجیتالی بسیار بیشتر است و با استفاده از ظرفیتهای رایانه این امکان ایجاد شده است که در همین مثال از چند روش بتوان به این مفهوم دست یافت؛ یعنی با استفاده از واژگان «حضرت امیر (ع)»، «طاق» و «کسری» میتوان به این مفهوم در یک زمان بسیار کوتاه به صورت پلهای و گام به گام نايل شد؛ یعنی با انتخاب واژه «حضرت امیر (ع)» به نمایه سفرهای حضرت امیر (ع) و سپس به «مرور حضرت امیر (ع) به طاق کسری» می رسیم و یا اگر از مدخل «کسری» استفاده کنیم، از واژه «کسری» به نمایه «طاق کسری» میرسیم و پس از آن به «مرور حضرت امیر (ع) به طاق کسری» و پس از آن به نشانی و متن کتاب شریف «مفاتیح الجنان»دست مييابيم.
این مثال سادهای بود که برای تقریب به ذهن از آن استفاده شد. روشن است که در متون حجیم که چکیدهها و فهرستهای ریز آنان حجم بسیار بالايی دارد، نیاز به این دستهبندی و دادن قدرت انتخاب به کاربر کاملاً احساس می شود. ممکن است بسیاری از افراد بدون فهرست بتوانند زیارتها و دعاهای معروف را پیدا کنند؛ اما مواردی همانند مثال فوق جز با مطالعه دقیق متن و یا استفاده از فهرست به دست نمیآید.
از یک زاویه دیگر مثال ميزنیم. فرض کنید بخواهیم مطالب طبی و درمانی را در این کتاب ببینیم. آیا کسی میتواند این مطالب را به صورت یکجا و دستهبندی شده بیابد؟ حتی با استفاده از جستجوی لفظی رایانهای و فهرست کتاب نمیتوان این موارد را بازیابی کرد و فقط در صورتي كه معجم موضوعی این کتاب شریف تهیه شود، این مهم را کفایت خواهد کرد؛ مثلاً میتوان با استفاده از مدخل «درمانها» به دستهبندی آنها بر اساس نوع بیماری رسید، مانند «درمان سردرد» و «درمان کمر درد». سپس دعای مخصوص آن یا نسخه تجویز شده در احادیث و نشانی و متن کتاب و همه مباحث مربوط به این بحث را که در بخشهای مختلف پراكنده است، مشاهده نمود. شما با مراجعه به فهرست مفاتیح الجنان و مطالعه آن به عنوان «ادعیه آلام و اسقام» میرسید و در ذیل آن، عناوین مربوط به برخی دردها و ادعیه وارده در این موارد را مییابید؛ اما این بخشی از مطالب مربوط به مسائل درمانی است و در جاهای دیگر کتاب نیز در لابهلای مباحث مطالبی در اینباره یافت میشود؛ مثلاً در مبحث آب نیسان و خواص آن یا در برخی روایات طبی موجود در این کتاب، نکاتی در این زمینه موجود است که جز با یک فهرستنگاری ریز و مدخلگذاری مناسب برای آنها نمیتوان آنها را بازیابی کرد. توجه داشته باشید که مفاتیح الجنان یک جلد کتاب است و مطالعه فهرست آن و یا جستجوی مطلبی در آن با تورقی چند و با استفاده از عناوین و تیترهای آن خیلی کار دشواری نیست؛ اما اگر این فحص و جستجو قرار باشد در یک کتاب مانند بحار الانوار یا کم حجمتر از آن انجام شود، صعوبت و سختی کار معلوم می شود. خیلی مباحث در کتب موجود است که حدس زدن جایگاه آنها حتی برای اشخاصی که تخصص و گرایش تحقیقاتی آنها در همان زمینه است نيز مشكل مينمايد. اگر از یک پژوهشگر فقهی سراغ مطالب تاریخی یا تفسیری یا رجالی موجود در جواهر الكلام را بگیرید، ممکن است بتواند بخش کوچکی از این مباحث را ردیابی کند؛ اما بخش عمده ای را نمیتواند نشانيدهی کند. البته روشن است كه چنین انتظاری از يك نفر توقع بجا و مناسبي نیست. همچنين اگر از كسي تمام موارد مبحث تقیه یا مبحث سیره یا موارد اجماعات و مشهورات موجود در یکی از کتب فقهی را بپرسید، قادر به پاسخگويي کامل و حتی نیمه کامل نخواهد بود.
جستجوی مبحث عقل در کتب تفسیری، جستجوی مبحث استصحاب در کتب روايی، جستجوی مبحث نماز در کتب کلامی و فلسفی و یا جستجوی مطلبی تاریخی در کتب ادبی و بسیاری مثالهای دیگر و عدم دریافت پاسخ مناسب از روشهای متداول موجود، به ضرورت تدوین چنین معاجم موضوعی گواهی میدهد. در نرمافزارهای معجم لفظی در مدرنترین فناوری جستجوی متون نیز امکان رفع این معضل تحقیقاتی نیست و حتی کسانی که از قوه حدس قوی برخوردارند و با گروهسازی الفاظ و شناسايی اشکال مختلف یک لفظ و مشتقات آن و با در نظر گرفتن پیشوندها و پسوندها به جستجو می پردازند، با تتبع خویش تنها بخشی از مطلوب را مییابند.
سایر مزاياي معاجم موضوعي
برخي دیگر از مزاياي استفاده از معجمهاي موضوعي عبارتاند از:
1. در فهرست کلیدواژهها اگر لفظ مترادفی داشته باشد، در کنار واژه اصلی ثبت میشود تا چنانچه کاربر از واژه اصلی استفاده نکرد و مترادف آن را جستجو نمود، به جواب برسد.
2. الفاظ چند معنايي (الفاظ مشترک) تفکیک شدهاند تا بین موارد جوابها اختلاط و آمیختگی ایجاد نشود. در معجم لفظی با جستجوی لفظ «قضاء» که یک لفظ مشترک میباشد، هم مباحث قضاء نماز و روزه و هم مباحث قضاوت و هم مباحث قضا و قدر و هم مباحث انجام حوائج اشخاص به صورت درهم و مختلط در اختيار ما قرار ميگيرد و حال آنکه فقط یکی از این مباحث مورد نیاز و مطلوب ما است؛ اما در معجم موضوعی این مباحث به تفکیک ارائه ميشود و به کاربر قدرت انتخاب میدهد.
3. ويژگي مفید دیگر این است که برای این واژهها اگر واژه مرتبط در داخل فهرست وجود داشته باشد، ارجاع به آن بحث نیز داده می شود تا کاربر از مباحث مرتبط نیز استفاده كند. حتی اگر واژهای که کاربر جستجو کرده وجود نداشته باشد، ولی مرتبط آن موجود باشد، به آن بحث ارجاع میدهد.
4. امكان استفاده از سیستم ریشهها نیز در فهرست واژهها قابليت خوبي است برای کسانی که میخواهند از طریق ریشه مباحث واژههای مشتق از یک ریشه را ببینند.
5. فهرست اعلام واژهها که شامل اعلام آیات و احادیث و اشخاص و کتب و امکنه و ازمنه و قواعد میباشد، برای کسانی که جوياي این نوع مباحثاند، کمک مناسبی است.
نکته مهم این است که در بسیاری موارد مطلبی در کتاب وجود دارد؛ بدون اینکه لفظی در باره آن به كار رفته باشد مثلاً گاهي در يك عبارت مبحث تقیه مطرح است و اين موضوع از قرائن استفاده میشود؛ بدون اینکه کلمه تقیه یا مشتقات آن در متن باشد. استنباط محقق و فیشبردار و ثبت این مطلب به عنوان تقیه، پاسخهای جستجو را تکمیل میکند؛ در حالي که این موارد در معجم لفظی از دست ميرود. نکاتی از این قبیل کم نیست و در اين مجال، به همین مقدار بسنده می کنیم. کاربر خود در مقام عمل این مزیتها را مشاهده و تجربه خواهد كرد.
چگونگي استفاده از معجم موضوعي
شکل ساده کار با نرمافزارهاي معجم موضوعي را میتوان این گونه تصویر کرد: از داخل فهرست یک کلیدواژه را انتخاب کرده و روی آن کلیک میکنیم. فهرست نمایهها باز میشود. ممکن است یک نمایه و يا چندین نمایه در فهرست داشته باشیم. نمایهای را انتخاب کرده، بر آن کلیک میکنیم. فهرست موضوعات باز می شود که ممکن است یک موضوع و یا چندین موضوع را ارائه نمايد. موضوعی را انتخاب کرده، روي آن کلیک میکنیم. فهرست نشانیها باز میشود که ممکن است یک یا بیشتر از یکی باشد. با کلیک روی هر یک، به متن مورد نظر میرسیم. با استفاده از کلید مبدأ در قسمت چپ صفحه و کلیک روي فلش سمت چپ آن میتوانیم این مراحل طی شده را یکی یکی بازنگري كنيم و به مرحله دلخواه بازگرديم و از هر قسمت که مورد نظر ما است، دوباره این مراحل را در یک مبحث دیگر انجام دهیم. پس در طي یک عملیات رفت و برگشت میتوان شکل سادهای از برنامه را تجربه کرد.
در برنامههای فعلی تولید شده ممکن است کاربر با توجه به قابلیتهای فراوان برنامه که لازمه اجتنابناپذیر آن پیچیدگی برنامه است، نتواند بهراحتی از برنامه بهره لازم را ببرد. با اعتراف به این امر، سادهسازی برنامه باید در دستور کار تولید کنندگان و دستاندرکاران قرار گیرد و برنامهها به صورت دو سطحی (ساده و پیشرفته) عرضه شود ضمن اینکه به آموزش کاربران به صورتهای مختلف توجه بیشتری مبذول شود تا از قابلیتهای متنوع و فراوان این برنامهها استفاده لازم به عمل آید.
پاسخ به یک اشکال
یکی از متداولترین و شاید جدیترین اشکالاتی که در مورد معجمهای موضوعی مطرح می شود، استنباطی بودن چکیدهها و نمایهها و وابستگی آنها به ذوق و سلیقه افراد است؛ به خلاف معاجم لفظی که عین خواسته کاربر را در اختیار او قرا ر می دهد و استنباط، هیچ مدخلیتی در آن ندارد.
پاسخ نقضی به اشکال مزبور این است که اگر استنباطی بودن معاجم موضوعي نقطه ضعف محسوب شود، تمام یا بيشتر فهرستهای ریزکتب و فرهنگهای موضوعی و دائره المعارفها باید کنار گذاشته شوند؛ زیرا اینها بر اساس استنباطات افراد و برداشتهای آنان تهیه می شوند و حال آنکه همگان نسبت به ارزش و اعتبار و کارگشايی این گونه اطلاعرسانی آگاهاند و آن را ميپذيرند.
اما پاسخ حلی به اشکال یاد شده این است که اولاً: این مفاهیم توسط افراد خبره و متخصص استخراج میشود و ضریب اطمینان بالايی دارد چه بسا در مواردی اگر کاربر خود متن را مطالعه نماید، در نگاه اول دقت کافی به عمل نیاورد و به مطلب منتقل نشود. البته احتمال خطا همواره هست و امری اجتنابناپذیر است. طبق آيیننامه باید برداشت از مطالب بسیار روشن و بدیهی بوده و چنانچه بر اساس گمان قوی باشد، این نکته باید منعکس شود. از اينرو، درصد خطای انسانی، ناچیز و قابل اغماض خواهد بود. ثانیاً: ما همواره متون را در مرحله آخر نمایش میدهیم و شخص میتواند در مقایسه با متن این برداشتها را ارزیابی نموده، سپس استفاده نماید.
بنابراین، همان گونه که به عنوان مثال، یک فرهنگ موضوعی قرآنی در مقایسه با «کشف الآیات» دارای رجحان و ارزش غیر قابل انکاری است، معجمهای موضوعی رایانهای هم در مقایسه با معجمهای لفظی رایانهای این گونهاند. ناگفته نماند که در کنار بخش موضوعی نرم افزارهای موضوعی، بخش معجم لفظی نيز با قابلیتهای متنوع جستجو وجود دارد و هر دو در کنار هم مکمل یکدیگرند.■