با پیشرفت اطلاعات و گسترش شبکهها و بزرگراههای اطلاعاتی جدید الکترونی و افزایش کاربرد فنّاوریهای نوین ارتباطی در سراسر جهان، بحث جامعه خلاق اهمیت خاصی پیدا کرده است.
خلاقیّت و نوآوری
خلاقیّت چیست؟ و چه معنایی دارد؟
از خلاقیّت تعریفهای متعددی شده است. در اینجا به برخی از تعاریف مهم اشاره میگردد:
یکی از بزرگان قرن، پال توئیچل، در تعریف خلاقیّت چنین مینویسد: «خلاقیّت رهاکردن انرژی از طریق یک تصویر، آیین، مراسم، موسیقی، کوزهگری، ادراک الهامی، موعظه و هر نمود دیگری که عامل رهاسازی این انرژی گردد... این رهاسازی انرژی در بعضیها در خدمت به کل عالم و برای دیگران در آثار هنری، ادبیات، موسیقی و سایر بسترهای مناسب خلاقیّت به ظهور میرسد» (2).
اوشو، فیلسوف معاصر مینویسد: «اگر زندگی با اشتیاق و خلاقیّت توأم نباشد، بسیار ملالتبار و نوعی خودکشی تدریجی است». (3)
هارولد کلمپ، خلاقیّت را چنین تعریف کرده است: «خلاقیّت، همان خصیصهای است که ما را خدایگونه میکند».(4)
علامه دهخدا در لغت نامه گران سنگ خود «قوه خلاقه» را قوتی که ایجاد صور بدیعه میکند تعریف کرده است. (5)
و در فرهنگ فارسی ، خلاق و خلاقیت در مرحله نخست به خداوند نسبت داده شده و در مرحله بعدی به انسانی که موجب پیدایش چیزی تازه گردد اطلاق شده است . (6)
بنابراین، خلاقیّت یکی از جنبههای اصلی تفکر یا اندیشیدن است. خلاقیّت ارائه دادن فکر و طرح نوین برای بهبود و ارتقای کمیت یا کیفیت فعالیتهای شخصی یا سازمانی است.
بعضی افراد بر این باورند که خلاقیّت ذاتی است و هدیهای الهی است که به هر کس اراده کند می بخشد. و کوشش ما برای رسیدن به خلاقیت بیفایده است، و در مقابل برخی دیگر باور هستند که با آموزش، هر کس میتواند خلاق شود و اندیشهها از فرایند پرورش میگذرند
نوآوری و معنای آن
منظور از نوآوری، خلاقیّت متجلّی شده و به مرحله عمل رسیده است؛ به عبارت دیگر، نوآوری یعنی اندیشه خلاق تحقق یافته؛ نوآوری همانا ارائه محصول، فرایند و خدمات جدید به بازار است؛ نوآوری بهکارگیری تواناییهای ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید است.(7)
ارتباط خلاقیّت و نوآوری
در تعریف خلاقیّت، تفکر، اندیشیدن و رسیدن به فکر و طرح نو نهفته است و تبدیل این خلاقیّت و تفکر به محصول و خدمت و یا یک روش عملیاتی مفید، نوآوری است.
جامعه خلاق
داشتن تعریف ساده و واضح از جامعه خلاق، متأسفانه سخت، ولی تشخیص آن بهراحتی امکانپذیر است.
در نگاه نخست به دو جامعه که از امکانات اوّلیه مالی و نیروی انسانی مساوی و موقعیت اجتماعی، سیاسی و مکانی یکسانی برخودار باشند، بهخوبی در مییابیم آن جامعهای خلاق است که استفادههای جدیدی از توان علمی، مالی و سرمایهای خود کرده و با ایجاد روشهای نوین و یا استفاده از دانش جدید گامهای علمی و اقتصادی بلندی را برداشته و مشکلات اجتماعی را به شکل مطلوب بر طرف کرده است. و در مقابل، جامعهای که نتواند از امکانات بهدرستی استفاده کرده و یا روشهای نوینی را ایجاد نماید و هنوز در مشکلات علمی، اقتصادی و اجتماعی گرفتار است و نمیتواند اطلاعات موجود خود را به دانش تبدیل نماید، یک جامعه غیرخلاق است.
تعاریف متعددی در باب خلاقیّت جامعه وجود دارد؛ ولی هیچ کدام کافی نیستند؛ بهعنوان مثال: بعضی جامعه خلاق را این گونه تعریف کردهاند: انتقال از تمرکز بر اطلاعات به دانش، در اصل نوعی توانمندسازی محسوب میشود که به آن جامعه خلاق گفته میشود.
به نظر میرسد که موفقیت در آینده بر پایه میزان آنچه میدانیم، نخواهد بود؛ بلکه بر توانایی ما درباره تفکر و اقدام خلاقانه استوار خواهد بود. (8)
ایجاد خلاقیّت در جامعه
دکتر حمید شهریاری دبیر شورای عالی اطلاعرسانی کشور در مراسم گشایش نخستین جشنواره و نمایشگاه رسانههای دیجیتال و نرمافزارهای چندرسانهای در محل نمایشگاههای بینالمللی تهران فرمودند: «ایران از جامعه اطلاعاتی دنیا عقب مانده است و باید برای رسیدن به حد مطلوب در این زمینه تلاش کند. اگر به این عقبافتادگی توجه نشود، صدماتی در حوزه مدیریت دولتی و بخش خصوصی خواهیم دید که جبران آن بسیار مشکل خواهد بود».(9)
در جامعه خلاق، اطلاعات و مدیریت آن و تبدیل آن به دانش کارآمد اساس جوامع را تشکیل میدهد.
چنین ویژگیهایی تأثیر بسیاری روی نهادهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و علمیجوامع خواهند گذاشت و نهادهای موجود باید بر اساس آنها تجدید بنا شوند و در صورت استفاده سریع و صحیح از این موقعیت بهوجود آمده و توجه جوامع علمی به دنیای نوین اطلاعات، میتوان به جامعهای خلاق در کشور نیز امیدوار بود.
نیازهای جامعه خلاق
برای رسیدن به جامعه خلاق باید تعامل منطقی بین ابعاد اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و سایر ابعاد توسعه را لحاظ کرد. تولید نظام جدید و مرگ نظامهای کهن را میتوان از الزامات مفهوم خلاقیّت دانست که البته زمانی طولانی و مسیری پرتلاطم و بحرانی را پیش روی ما قرار خواهد داد.
در جامعه خلاق تمامی نهادهای اجتماعی دستخوش تغییرات وسیع خواهند شد و در این میان، نهاد مدیریت، آموزش و خانواده از مهمترین این نهادها است:
الف- نهاد مدیریت
اعمال مدیریتهای سلیقهای و سنتی نمیتوانند در جامعه خلاق کارآیی لازم را داشته باشند.
امروزه، فنّاوریهای اطلاعات به ما اجازه میدهند تا مدیریتها را سامان دهیم؛ زیرا فنّاوریهای اطلاعات از یک طرف محدودیتهای گذشته را از بین میبرند و از طرف دیگر، اختیارات، دانشهاا و امکانات نوینی را برای ما فراهم میآورند و به مدیران اجازه میدهند تا نیازهای خود را در زمان مناسب خود برای تصمیمگیری فراهم سازند و تصمیمات لازم را اتخاذ نمایند.
ب- نهاد آموزش
نظام آموزشی سنتی مبتنی بر کلاس و درس و استاد، نمیتواند در جامعه خلاق کارآیی لازم را داشته باشند.
دانشآموخته نظام سنتی، فاقد فکر خلاق و توان مدیریت اطلاعات و تولید دانش است. چنین فردی دارای یک نوع سواد کلاسیک است که میتواند وظایف محول شده به خود را در نظام اداری یا صنایع و کارخانجات انجام دهد. چنین دانشآموختهای میتواند در نظامهای صنعت - محور کارا و فعال باشد؛ اما در جامعه اطلاعات - محور که فکر خلاق و مدیریت اطلاعات و تولید دانش، یک اصل بنیادی است، کارایی نخواهد داشت.
امروزه، فنّاوریهای اطلاعات به ما اجازه میدهند تا آموزش را متناسب با نیازهای ارائه دهیم؛ زیرا از یک طرف محدودیتهای گذشته را از بین میبرند و از طرف دیگر، اختیاراتی را برای ما فراهم میآورند و به دانشپژوهان اجازه میدهند تا نیازهای خود را در زمان مناسب خود برای یادگیری مرتفع سازند.
به گفته بعضی از صاحبنظران: «برای اینکه دانش آموختگانی داشته باشیم که کارایی لازم و خلاقیّت را در جامعه اطلاعات - محور داشته باشند، باید رویکرد جدید نسبت به آموزش و یادگیری داشته باشیم». (10)
برای پیادهکردن رویکرد جدید، نیاز به فنّاوری اطلاعات و استفاده از ابزارهای اطلاعاتی موجود است. با تولید نرمافزارها به خصوص نرمافزارهای علمیـ تحقیقاتی و گسترش شبکههای اطلاعاتی، این فرصت برای ما فراهم میشود.
در دهة 1990 در بسیاری از کشورهای پیشرفته صنعتی، حتی مدارس ابتدایی هم به امکانات رایانهای متناسب مجهز شدند. اگرچه کشورهای اروپایی و آمریکایی در ابتدای کار با هوشیاری و دید وسیعتری با اینترنت برخورد کردند و سرعت توسعه اینترنت در این کشورها بسیار بیشتر از کشورهای آسیایی است، ولی آسیا نیز در سال 1999 با امکانات و تواناییهای اینترنت بیشتر آشنا شد و در پی توسعه کاربردهای اینترنت در این قارّه برآمد. (11)
برای اینکه جامعه علمیخلاق در کشور داشته باشیم، باید برنامهریزی آموزشی در کشور به گونهای باشد که استفاده سریع و به موقع از این امکانات برای تمامی دانشآموزان فراهم گردد.
ج- نهاد خانواده
یکی دیگر از نهادهای اساسی که دستخوش این تغییر باید گردد، نهاد خانواده و تربیت فرزندان است؛ زیرا کودکان نقش مرکزی را در این انتقال به جامعه خلاق ایفا میکنند.
همانطور که در تعریف خلاقیّت گذشت، هر کس با آموزش میتواند خلاق شود و اندیشهها از فرایند پرورش میگذرند و کودکی خلاقترین دوره زندگی ما است. باید مطمئن شویم که خلاقیّت کودکان بارور گشته و تقویت میگردد. همچنین باید به کودکان کمک کنیم تا یاد بگیرند که تواناییهای خلاق خود را گسترش داده و اصلاح کنند. بنابراین، خلاقیّت دوره کودکی در تمامیطول عمر حضور داشته و رشد خواهد کرد. (12)
برای دستیابی به این اهداف لازم است که روشهای تازه برای آموزش و یادگیری و فنّاوریهای جدید برای پشتیبانی این نوع روشهای جدید به وجود آید.
هدف نهایی، جامعهای با افراد خلاق است که به طور مداوم امکانات جدید برای خود و جامعهشان ایجاد میکنند.(13)
پینوشتها: