کلیدواژگان: جامعه اطلاعاتی، شبکههای ارتباطات، توسعه، ایران.
مقدمه
در دنیای امروز، تولید اطّلاعات و دانش فنّی و کاربرد آن، فرایندی است که با دسترسی به اطّلاعات طبقهبندیشده و بهکارگیری آن در توسعه اقتصادی و اجتماعی، نوعی مزیّت و برتری شمرده میشود. نتایج تحقیقات، نظریهپردازیها، آزمایشهای راهبردی، شکلگیری مفاهیم، مشاهدهها، فنّاوریها و ... را میتوان به شکلهای قابل استفاده برای دیگر محقّقان ارائه کرد. جامعه اطّلاعاتی، جامعهای است همراه با خدمات اطّلاعاتی رسانه های همگانی که با آهنگی سریع تر از دیگر جوامع و تفوّق بر اندوخته های تجربی و دانش محض به پیش میرود؛ جامعهای که ارتباطات، عامل انتقالدهنده واقعی برای ایجاد تغییر و تحوّل در هر فرد به منظور دستیابی عملی به اطّلاعات بیحد و مرز است و در آن، ارتباطات شبکه اطّلاعاتی جهانی، جایگزین سرویس ارتباطات تلفنی جهانی شده و تولید ارزشهای اطّلاعاتی، عامل تعیینکنندهای در توسعه جامعه است. در جامعه اطّلاعاتی، الگوهای سطح زندگی شغلی، اوقات فراغت، نظام آموزشی، و عرصه داد و ستد، مشخصاً از پیشرفت اطّلاعات و دانش فنّی متأثّر است. این پدیده، نشئت گرفته از رشد فزاینده تولید انبوه اطّلاعات در طیف گسترده رسانه های جمعی است که بیشتر آنها نیز به صورت الکترونیکی ظهور می یابد. (اجاق، 1384: 102 107)
1. تبیین تاریخچه جامعه اطّلاعاتی
از دهه 1970 به بعد، در غرب، به ویژه در برخی از کشورهای پیشرفته، تحوّلات عظیمی در زمینه اطّلاعات و اطّلاعرسانی صورت گرفته است. در دهه 1980 کامپیوتر وارد خانهها و ادارات شد، تشکیلات اقتصادی دارای بخش اطّلاعرسانی گردید و دادوستدهای جهانی و بین المللی در طول شبانه روز از طریق شبکه های ارتباطی با سرعت بیشتری صورت می پذیرفت و عامل تعیین کننده ای در زندگی مردم به شمار می رفت. در دهه 1990 مردم با ساعات کار کمتر، بازده کاری بیشتری را ارائه می دهند و کارهای اداری، بدون تبادل کاغذ صورت می پذیرد؛ درست مانند کلبه الکترونیکی که در این دهه، بیش از یک افسانه می نماید. طبقه بندی جدید با ویژگی فقر اطّلاعاتی در اثر بروز شکل جدید از برتری طلبی و به شکل غلبه الکترونیکی در عرصه جهانی پدیدار شده است. بدین ترتیب، تولّد عصر جدیدی به نام «عصر اطّلاعات» در حال وقوع است. (شکرخواه، 1384: 1823)
در این دوران، نه تنها افزایش حجم اطّلاعات یا فعّالیّتهای مربوط به اطلاعرسانی، بلکه تحوّلاتی که به تغییر جامعه متّکی به کشاورزی، به جامعه متّکی به صنعت و پس از آن به جامعه متّکی بر اطّلاعات مرتبط می باشد، بارز است. تعریف جامعه اطلاعاتی، به شیوه ای خاصّ اشاره ای ندارد؛ ولی آشکارا با جوامع غربی و سرمایهداری مرتبط است. جوامع سوسیالیست، با گرایش استبدادی و مطلقه خود، نمی توانستند عامل شکلگیری یک جامعه اطّلاعاتی باشند. شاید انبوه اطّلاعات و اشاعه آن با فنّاوریهای ارتباطی غرب بود که ازهمپاشی نظام شوروی سابق و کشورهای اروپایی شرقی را در پی داشت.
اکنون این خطر وجود دارد که اشاعه و پردازش اطلاعات، به میزان بالایی در کنترل عدّه قلیلی از کشورهای حاکم قرار گیرد و از دست دادن آزادی فکر و تصمیم گیری مستقل، یک خطر جدّی برای کشورهای دیگر جهان است. بر این اساس، در ارتباطات اطّلاعاتی بینالمللی، برتری کشورهای توسعه یافته آشکار است و صدور اطّلاعات آنها، بیش از واردات آن از کشورهای دیگر، به ویژه کشورهای در حال توسعه و اروپای مرکزی و شرقی است. (Bedi, 2001: 13-15)
در جوامع کنونی، مشخصاً به دو زیر گروه فقراء اطّلاعاتی و ثروتمندان اطّلاعاتی بر می خوریم. از این رو، زمانی که جریان اطّلاعات در جامعه از تحرّک بیشتری برخوردار شود، آنهایی که از وضعیت اجتماعی و اقتصادی بالاتری بهرهمندند، سریعتر از قشر ضعیف این اطّلاعات را تصاحب می کنند. در نتیجه، با رشد تمایز اطّلاعاتی، تبعیض میان طبقه برتر سیاسی اقتصادی و علمی و اقشار ما دُون آن، رو به فزونی خواهد گذاشت. با توجّه به خطرات ناشی از حاکمیت سرمایهداری در دهه پایانی قرن بیستم، لیون با وقوف به این امر که نظارت بر فنّاوریهای اطّلاعاتی میتواند در آینده مسئلهساز باشد، خطر تمرکز قدرت در جوامع اطّلاعاتی را گوشزد مینماید. لیون، به توسعهبخشی اطّلاعات در اقتصاد نوین نظر مساعدی ندارد؛ زیرا نه تنها تخصیص بسیاری از مشاغل بر پایه اطّلاعات را امری مشکلزا می داند، بلکه با متّکی شدن تمام زوایای فعّالیتها بر اساس اطّلاعات، جریان تفکیک مشاغل به طبقات اطّلاعاتی و غیراطّلاعاتی، مشکلات و تردیدهای فراوانی را به دنبال خواهد داشت. (Heeks, 2006: 3-4)
2. معیارهای جوامع اطلاعاتی
الف. معیار اقتصادی: به عنوان اوّلین معیار و وسیلهای برای پیشرفت به سوی جامعه اطّلاعاتی، می توان اطّلاعات اقتصادی را نام برد که ناشی از تحوّلات اجتماعی و اقتصادی از سال 1960 تا کنون می باشد. پژوهشهایی که ماخ لوپ و پورت (Mach Loop & Port) در این زمینه انجام دادند، به نگرشهای تازهای به نقش اطّلاعات در اقتصاد کشورهای در حال توسعه و توسعهیافته منجر شد. مفهوم یک مبحث جدید اطّلاعاتی که نشانگر اقتصادی گذرا از حالت اوّلیه، یعنی اقتصاد متّکی به کشاورزی، به اقتصادی متّکی به صنعت و سپس متّکی به اطّلاعات است و این، به توصیف عناصر تشکیلدهنده اقتصاد با عباراتی چون: صنعت اطّلاعات، بازار اطّلاعات و کارکنان اطّلاعات انجامید که امروزه وارد زبان روزمره شدهاند. همین مسئله، سبب بروز تحوّلاتی در ساختار اشتغال، به صورت گسترش مشاغلی در زمینههای خدمات شخصی، بازرگانی، آموزشی، بهداشتی، ارتباطی و مالی شده است. بر اساس اظهارات یونشر، عامل اصلی در اطّلاعرسانی، رشد بوروکراسی و نیروی انسانی غیرموّلد ناشی از پیشرفت صنعتی بود که سبب افزایش پیچیدگی اقتصادی، گرایش به تخصّص لازم در هر رشته، و در نتیجه، به کارگیری متخصّصان اطّلاع رسانی گردید. (Garnham, 2003: 28-29)
ب. معیار فنّاوری: ما در عصری قرار داریم که در تمامی جوامع در زمینههای: مالیاتی، امنیت ملّی، ثبت اسناد، کارت اعتباری، پزشکی و ... ، اطّلاعات به صورت رقومی عرضه میگردد و با توجّه به شرایط امنیت ملّی و بین المللی و از طریق به کارگیری کامپیوتر و ارتباط آن با ماهواره های دفاعی و سیستمهای پیش آگهی دهنده تا سیستم پیشگویی شرایط آب و هوایی و دریانوردی، اطّلاعات لازم در دسترس قرار می گیرد. اگر چه پیشرفت فنّاوری به خودی خود شرط کافی برای نیل به جامعه اطّلاعاتی نیست؛ أمّا یک پیش نیاز ضروری شمرده می شود. کلید چنین پیشرفتی در میزان تفکیک پذیری این فنّاوری ها از زندگی روزمره شهروندان و کاربرد آنها نهفته است. تحقیق انجامشده توسط هلال، نشانگر کاربرد وسیع فنّاوریهای پیشرفته شامل: رایانههای نوری، متخصّصان خبره و نظام اطّلاع رسانی مبتنی بر دانش فنّی و کتابخانههای الکترونیکی در سالهای پس از 2000م می باشد. همچنین، خدمات اطّلاع رسانی که پیامد تحوّلات آگاهانه اجتماعی است، به شکل آموزش از راه دور شبکه های اطّلاعرسانی، کنفرانسهای خبری از راه دور و دادوستد و بازاریابی از طریق شبکههای رایانهای رواج می یابد. (Beck, 2009: 197-201)
ج. معیار اجتماعی: تحوّل اجتماعی مبتنی بر اطّلاعات، شامل تأثیر آزادی تدوین قانون حاکم بر مبادله اطّلاعات می باشد که در آن، ایجاد شبکه اطّلاعات و ارتباطات الکترونیکی می تواند به تجدید حیات خانواده و جامعه منجر شود. انزواء قشر دارای فقر اطّلاعاتی در جامعه الکترونیکی، با شکلگیری مجدّد قشر محکوم و ضعیف در جامعه اطّلاعاتی که توسط کارفرمایان استثمار می شوند و نادیدهگرفتن حقوق این قشر در انعقاد قراردادها، بار دیگر به شکل جدیدی بروز می نماید. ماسودا (Yoneji Masuda) به طرح جامعه اطّلاعاتی می پردازد که در آن، محور اصلی ارزشهای اطّلاعاتی، بر ارزشهای مادّی غلبه میکند و در اقتصاد این جامعه، سرمایه اطّلاعات و دانش فنّی، بر سرمایه مواد برتری می یابد. (Masuda, 2000: 18-19)
د. معیار سیاسی: تمرکز قدرت، نفوذ سیاسی و تحوّلات اجتماعی ناشی از اطّلاعات، دلیل آشکاری بر مزایا و منافع ایجاد یک قطب اطّلاعاتی است که سبب تغییرات بنیادین سیاسی از طریق پوشش خبری، نظیر آنچه در شوروی سابق و بلوک شرق رخ داده، می باشد.
چنانچه پخش آخرین رویدادها از طریق رسانه های همگانی را از نظر فقر اطّلاعاتی و غناء اطّلاعاتی بنگریم، پیامد آن، تبدیل جامعه جهانی به دو گروه مخاطبان منفعل و صرفاً مصرفکننده و رسانه های جمعی از یک سو، و شمار قلیلی از کشورهای برتر و نیز افراد سرآمد کشورها و تولیدکنندگان فعّال و کاربران اطّلاعات الکترونیکی از سوی دیگر خواهد بود. (Duff, 2000: 37-40)
ه. معیار فرهنگی: بسیاری از ناظران، به دیدن نشانه های تحوّل در ارزش های فرهنگی به دنبال پیشرفت جامعه اطّلاعاتی گرایش دارند؛ هر چند باید خاطرنشان کرد که جوامع مختلف، واکنشهای متفاوتی در برابر حضور فنّاوریهای پیشرفته دارند و حتّی فرهنگ جهانی الکترونیک، مستعدّ پذیرش تأثیرات محلّی و ملّی است. در حقیقت، آنچه در حال وقوع است، توسعه و تعامل گسترده فرهنگ ها است؛ نه به اصطلاح فرهنگ نوپایی که تحوّل و تغییر اساسی شیوه زندگی را در سراسر جهان به دنبال داشته باشد. (Ibid: 42)
همواره خطر استیلاء یک فرهنگ وجود داشته است؛ فرهنگی مبتنی بر ارزش های مادّیگرای غرب که جایگزین فرهنگ بومی شود و جهانی را در اثر فقر فرهنگی به پوچی گرایش دهد. اگر چه ممکن است یک خبر، واکنش های متفاوتی را در کشورهای مختلف ایجاد کند، امّا نادیده انگاشتن تأثیرات بالقوه سوء جریان جهانی اطّلاعات بر روی هویت و تنوّع فرهنگی کشورها، امری خطرناک شمرده می شود؛ زیرا ممکن است به پذیرش فرهنگهایی منجر شود که تأکید بیشتری بر بیپروایی و صراحت در تبادل اطّلاعات گوناگون و بهویژه مبادله متمرکز اطّلاعات در زمینههای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دارند. فرار مغزها، به مهاجرت مهندسان و محقّقان کشورهای در حال توسعه به کشورهای صنعتی و توسعهیافته میانجامد و بهترین متخصّصان کارآمد در زمینه علوم و فنّاوری، به کشورهای ثروتمند غرب مهاجرت می کنند. کشورهایی که این نیروها را از دست می دهند، بدین ترتیب، سطح فنّاوری آنان نیز تنزیل می یابد. راهبردهای مدرنسازی در کشورهای جهان سوم، غالباً به افزایش بدهیهای خارجی، بهبود ارتباطات راه دور بین المللی به جای توسعه شبکه اطّلاعاتی و مخابراتی بومی منجر میگردد. شرکتهای بزرگ مخابراتی در روابط بازرگانی با شرق، تنها برای ایجاد رقابت ناسالم محلّی تلاش میکنند و در این راستا، توسعه ناهماهنگ اجتماعی را در فضای ارتباطات راه دور ایجاد می نمایند. (مرادی، 1388: 258271)
اطّلاعاتیکردن جوامع در حال توسعه، موجب تضادّ آشکار میان فقراء اطّلاعاتی و ثروتمندان اطّلاعاتی می گردد. میزان و کیفیت اطّلاعات مورد نیاز برای برنامه ریزی و مدیریت بر اساس نظام آماری اطلاعات، بیش از آن حدّی است که به توان آن را به طور متمرکز ارزیابی کرد و به همان مقیاس به کار برد. در نتیجه، با وجود اینکه کشورهای حاکم به طور حتم از نظر اطّلاعاتی غنی هستند، اینکه دارای غناء علمی حقیقی نیز باشند، جای سؤال جدّی است. در مقابل، مردمان کشورهای کوچک و تحت سلطه می توانند به غناء دانش حقیقی دست یابند؛ زیرا دانش و اطّلاعات مردم این کشورها که با کسب تجاربی در زمینه کمبودها، فقر، سختی، درد، وابستگی و ظلم و ستم همراه می باشد، عمیق، پایدار و ابدی است. چنانچه تفاوت ذکر شده بالا میان اطّلاعات و دانش را بپذیریم، در این صورت، گسترش سیستمهای اطلاعاتی به صورت کمّی برای هر کشور در حال توسعه نامعقول و بیدلیل خواهد بود و هدف باید به طور کلّی، بهبود کیفی این نظام باشد. در عصر جدید، اطلاعاتیشدن به معنای بینالمللی شدن و جهانیشدن است و این روند، همواره همانندسازی فرهنگها را به دنبال خواهد داشت. به طور طبیعی، هر فرهنگ متعلّق به یک محل یا منطقه خاصّ و در بر گیرنده دانش جامع و اندوختهشده نسلها و بازتاب استعدادها و ویژگیهای یک گروه در مقایسه با دیگر گروههاست که در زبان و لهجه ظهور می یابد و احساس تعلّق به یک سرزمین و هویت اجدادی را به همراه دارد. دقیقاً به جهت همین احساس است که نمیتوان فرهنگ را به عنوان یک ابزار مورد استفاده خصوصی یا تجاری قرار داد. (ودادی و دشتی رحمت آبادی، 35:138640) از سویی دیگر، مهمترین و رایجترین معیارهای جامعه اطّلاعاتی به عبارت ذیل است:
- فنّاوری: بدیهی است، تغییرات اساسی که در سه دهه گذشته به وجود آمده، فنّاوری در آن نقش بسیار برجستهای داشته است. به همین جهت، مقبولترین تعریف جامعه اطّلاعاتی، بر نوآوری فوقالعاده تکنولوژیک بنا شده است. (وبستر، 20:1380) فرانک وبستر (Frank Webster) در تعریف جامعه اطّلاعاتی با اتکاء به عنصر فنّاوری میگوید پیشرفتهای خیرهکننده در پردازش، نگهداری و انتقال اطلاعات، به کاربرد فنّاوریهای اطّلاعاتی در تمامی زوایای حیات اجتماعی انجامیده است. (بهرام پور، 73:1383 76) با نفوذ رایانهها در تمامی زمینه های زندگی بشر از قبیل: ادارات، منازل، خودروها، تلویزیونها، اسباب بازی کودکان، و نیز ارزانشدن فنّاوریهای پردازش و نگهداری اطّلاعات از طریق رایانه ها و تأثیر آن بر ارتباطات راه دور و ایجاد شبکه های جهانی، تحوّل عظیمی در زندگی بشر رخ داده است. شبکه های اطّلاعاتی در آیندهای نه چندان دور، بر تمامی جنبه های زندگی انسان اثر می گذارد و در چند سال آینده، کمتر کسی را می توان سراغ گرفت که به نوعی از آنها استفاده نکند یا این فنّاوری ها در زندگی او حضور نداشته باشد. در نتیجه، وجود نوآوریهای بسیار زیاد در فنّاوریهای ارتباطی و اطّلاعاتی، یکی از عوامل ظهور جامعه اطّلاعاتی است.
- جهانیشدن: یکی دیگر از مشخّصهها یا ویژگیهایی که جامعه اطّلاعاتی و شبکهای با آن تعریف میشود، جهانیشدن است. مطابق معیاری که وبستر ارائه میدهد، جهانیشدن مقوله است که ذیل جامعه اطّلاعاتی معنا پیدا میکند. جهانیشدن، عبارت است از در هم فشردن جهان و تبدیل آن به مکان واحد، و یا تراکم آگاهی درباره کلّ نزد اجزاء؛ به تعبیری، جهانی شدن همان یگانه شدن جهان و نه وحدت و ادغام آن است. این تعبیر از جهانی شدن، مبتنی بر فنّاوری های جدید ارتباطی و اطّلاعاتی است. مطابق این تعریف، جامعه اطّلاعاتی، جامعهای است که در آن تجارت، رسانهها و ارتباطات علمی دانشگاهی و آموزش در سراسر جهان یگانه میشود. (Webster, 2002: 10-12)
با ایجاد شبکههای اطّلاعاتی و ارتباطی، تمامی کاربرانی که از این شبکهها استفاده میکنند، زبان یگانه پیدا کرده و با اینکه فرسنگها از هم فاصله دارند، أمّا به شکل باورنکردنی زندگی روزمره آنها بسیار شبیه به هم است و صرفاً فقط سلیقه های مختلف است که باقی می مانند؛ یعنی کاربران این شبکه ها نسبت به هم احساس نزدیکی بیشتری دارند تا همسایگانی که در نزدیکی آنها زندگی می کنند. از این رو، گفته می شود جامعه اطّلاعاتی، جهان فشردهشده و یگانهشده است. (Ibid: 14)
- مشاغل اطلاعاتی: یکی از معیارها و مشخّصه های متداول در تعریف جامعه اطّلاعاتی، معیاری است که بر مسئله تغییرات شغلی متمرکز است. در واقع، به علّت تغییر مشاغلی که با کار بدنی و فعّالیّتهای بدنی همراه است، به مشاغل اطّلاعاتی، یعنی مشاغلی که به کارهای فکری با مهارت بیشتر یا به عبارت دیگر، کارهایی که در فرایند تولید، پردازش و توزیع اطّلاعات دخیل هستند، جامعه اطّلاعاتی ظهور پیدا کرده است. گزارشهای سازمانهای بینالمللی نشان میدهد که در دو دهه اخیر، مشاغل یقهسفیدان یا مشاغلی که اساساً با تولید و کاربرد اطّلاعات و زیرساختهای پشتیبانیکنندهاش سروکار دارند، رشدی به مراتب بیش از سایر مشاغل دارند (رابرتسون، 1380: 12). به تعبیر وبستر امروز بازار کار توسط کسانی اداره می شود که با نرمافزارها سر و کار دارند و در فرایند تولید، پردازش و توزیع اطّلاعات سهیماند و زندگی خود را به یمن این امتیاز که دارای اطّلاعاتی برای انجام امور مورد نیاز جامعه هستند و در تولید و توزیع و همچنین در پردازش آن نقش دارند، تأمین میکنند. بنابراین، با ظهور رشد و توسعه فنّاوریهای ارتباطی و اطّلاعاتی در سطح جهان، نیروی کار اطّلاعاتی به رشد فوقالعادهای رسیده است. از این رو، محقّقان، جابهجایی در توزیع مشاغل را یکی از مشخّصههای جامعه اطّلاعاتی بر می شمرند. (2007:152 ,Webster)
- فراگیری رسانهها: یکی از معیارها و مشخّصه های مربوط به ظهور جامعه اطلاعاتی، سرعت فراگیری رسانه هاست. سرعت فراگیری رسانه ها که در واقع در اثر نوآوری های فوق العاده و بی بدیل فناوری اطلاعاتی و ارتباطی به وجود آمده است، قلمرو زندگی خصوصی انسانها را به شدّت تحت تأثیر قرار داده است. با پیشرفتهایی که در فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی فراهم آمده است، خدمات تلویزیونی با شبکه هایی از مؤسّسات و نهادهای گسترده و نهایتاً با ماهوارهها پیوند خورده و به سهولت در هر کجای جهان در دسترس قرار گرفتند. با وجود اینکه سطح دسترسی به این فنّاوری ها در تمامی دنیا به طور یکسان نیست، با این حال، پوشش رسانههای جدید، از تلویزیونهای ماهوارهای گرفته تا اینترنت، بهشدت رشد کرده و همه جهان را متأثّر ساخته است. دسترسی مداوم به رسانهها به طور دائم و این مسئله که در رسانههای جدید مخاطبان میتوانند هم تولیدکننده و هم مصرفکننده اطّلاعات باشند، باعث شده تا فراگیری آنها بسیار گسترده و سریع باشد. (3 2014:2 ,Hillis)
- اقتصادی: شاخص اقتصادی در تعریف جامعه اطّلاعاتی، به نظر می رسد که به قدر شاخص فنّاوری اهمیت دارد. فریتز مچلوب (Fritz Machlup) که از پیشگامان مبحث جامعه اطّلاعاتی است، به گستره و رشد صنایع اطّلاعاتی در ایالات متحده می پردازد و نطفه ایجاد مقیاس های جامعه اطّلاعاتی را مبتنی بر شرایط اقتصادی می داند. پیتر دراکر، استاد مدیریت در سال 1967 اظهار داشته که اقتصاد آمریکا از 26 به 34 درصد از یک اقتصاد کالایی یا اقتصاد کالامحور، به اقتصاد اطّلاعاتی یا اطلاعاتمحور تغییر وضعیت داده است. وی تأکید می کند دانش یا همان اطّلاعات، اساس اقتصاد نوین را تشکیل داده است. در واقع، اطّلاعات در جامعه اطّلاعاتی، نه تنها دارای ارزش اقتصادی است، بلکه محور اقتصاد قرار گرفته است و هر که قدرت خرید آن و مهارت و آگاهی لازم برای استفاده از آن را داشته باشد، می تواند از آن بهرهمند شود. در این وضعیت، دیگر خرید و فروش و تجارت اطّلاعات در سطح ملّی و فراملّی معنادار نخواهد بود؛ بلکه اطّلاعات در سطوح متفاوت بازار بینالمللی، ملّی، محلّی و نهایتاً بازارهای شخصی و فردی مورد توجه قرار می گیرد. (23 2010:22 ,Machlup)
- جغرافیایی: جامعه اطّلاعاتی علاوه بر آنکه از منظر اقتصاددانان و جامعه شناسان مورد توجّه قرار گرفته و تعریف شده است، از منظر جغرافیدانانی که بر مکان توجّه ویژهای مبذول می دارند نیز مورد توجّه قرار گرفته است. جغرافیدانان در بحث مکان، به شبکه های اطّلاعاتی که مکانهای جغرافیایی را به یکدیگر پیوند میدهند، تأکید میورزند و معتقدند که این شبکه ها آثار شگفت انگیزی بر سازمان فضا و مکان دارند. (2013:135 ,Doxiadis)
- فرهنگی: همانطور که مسئله فنّاوری در ظهور جامعه اطّلاعاتی، بسیار حائز اهمیت است، جنبههای فرهنگی نیز به همان اندازه در پیدایش آن مؤثّر بوده است. وجود برنامههای تلویزیونی مداوم در چندین کانال با تنوّع بسیار، فیلمهای ویدئویی که به سهولت قابل تهیه و اجاره از ویدئو کلوپها هستند، وجود ضبط صوتهای دیسکی و CD ،VCD و DVD که در دسترس همگان است، رایانه های شخصی که در هر خانهای موجود است و پایگاههای «on-line»، همه و همه در ایجاد بستر فرهنگی بشر بسیار تأثیرگذار بوده و به کاربران این رسانه ها خطمشی فرهنگی داده و الگوسازی میکند؛ به عبارت دیگر، این سطح از اطّلاعات، از لحاظ فرهنگی بر کلیه زمینههای زندگی نفوذ کرده و هویت و شخصیت ما را متأثر و دگرگون ساخته است.(3702009:369 ,Beniger) پس از اینکه با معیارهایی که موجب ظهور جامعه اطّلاعاتی شدهاند، آشنا شدیم، حال به ذکر چالشهایی که با ظهور جامعه اطّلاعاتی با آن رو به رو خواهیم شد، می پردازیم.
3. چالشهای ناشی از جامعه اطلاعاتی
- نابرابری اجتماعی: در بحث برابری یا نابرابری اجتماعی در جامعه اطّلاعاتی می توان به مقولات متعدّدی اشاره کرد و موقعیت هر یک را در این جامعه توضیح داد؛ به عنوان مثال، کسب نابرابر ثروت شامل درآمد و دارایی ها نیز یکی از مقولاتی است که در جامعه اطّلاعاتی نیز به شدّت در حال افزایش است. بحث برابری و نابرابری اجتماعی در جامعه اطّلاعاتی را که مبتنی بر دسترسی برابر یا نابرابر به اطّلاعات و رسانه هاست، در دو سطح می توان مطرح کرد؛ از لحاظ نظری می توان گفت مطابق آنچه در تعریف جامعه اطّلاعاتی آمده، رسانه های جدید اطّلاعرسانی و شبکههای نوین ارتباطی و اطّلاعاتی، انتشار و دسترسی به اطّلاعات و دانش را آسانتر و بهتر می سازد و سبب کاهش فاصله بین گروهها، افراد و طبقات اجتماعی در داخل هر کشور از یک طرف، و همچنین کاهش فاصله بین کشورها از طرف دیگر می شود؛ امّا در عمل، جهان شاهد یک شکاف اطّلاعاتی دسترسی نابرابر به اطّلاعات رسانههاست که با سرعت زیادی در حال افزایش است. (117 2003:116 ,Kling)
واقعیت این است که در جامعه اطّلاعاتی، نابرابری مذکور به شکل متفاوت از گذشته بروز پیدا کرده و تداوم یافته است. در جامعه اطلاعاتی، از یک طرف، تهیه رایانه و لوازم آن، خط تلفن و مودم، دسترسی به تلویزیونهای ماهوارهای و سایر وسایل نوین اطّلاعرسانی در دسترس همگان نیست و تمام افراد توانایی تهیه و دسترسی به آن را ندارند و از طرف دیگر، اکنون آگاهی و مهارت لازم برای استفاده از اینترنت و سایر وسایل نوین ارتباطی و اطّلاعاتی نابرابر است. روشن است که هر دو مقوله، یعنی «دسترسی افراد به رایانه و شبکههای نوین ارتباطی» و «مهارت افراد برای استفاده از وسایل مذکور» هم در درون هر کشور و هم در بین کشورهای مختلف به شکل نابرابر وجود دارد؛ یعنی از یک سو، در جوامع پیشرفته دسترسی به وسایل مذکور، و همچنین مهارت لازم استفاده از این وسایل، در مقایسه با کشورهای توسعهنیافته و درحال توسعه، بسیار زیاد است و از سوی دیگر، در داخل هر یک از کشورها این نابرابری به شکل محسوسی وجود دارد. محقّقانی چون جان ون دایک (John Charles Van Dyke) معتقدند که ما در جامعه اطّلاعاتی شاهد یک نابرابری در مهارتهای دیجیتال هستیم. تحقیق سال 1997 در آلمان نشان می دهد هر چه از وسایل نوین ارتباطی و اطّلاعاتی که مهارت خاصّی نمی خواهند، مثل استفاده از تلویزیون های ماهواره ای، VCR ،VCD و DVD، ارسال پست های الکترونیک، بازی های الکترونیک و مانند آنها، به سوی وسایلی نوین که مهارت و آگاهی خاصّی می طلبد، حرکت می کنیم و درصد استفاده کنندگان از فنّاوری به شدّت کاهش می یابد؛ به طوری که 85 درصد استفاده کنندگان (مردم آلمان) از فنّاوری، از بازیهای الکترونیک و تلویزیونهای ماهوارهای استفاده میکردند و 89 درصد به ارسال پستهای الکترونیک مبادرت میورزیدند؛ اما 22 درصد قادر بودند که با پینکارت (Pin Cart) خود پرداخت کنند و یا 15 درصد میتوانستند پولهای خویش را به باجههای خودپرداز بپردازند. همچنین، در این سال، تنها 23 درصد بهراحتی میتوانستند از تلهتکستهای تلویزیون استفاده کنند. علاوه بر این، نابرابریهای مذکور نزد نسل جوان و سالخورده و همچنین نزد دارندگان تحصیلات عالی و افرادی که تحصیلات بالایی نداشتهاند نیز زیاد بوده است. (بهرام پور، پیشین: 34 38)
تحقیقات دیگر نشان می دهد که دسترسی به وسایل مذکور، نابرابر است. بیشتر کاربران وسایل نوین اطّلاعاتی و ارتباطی مرد، جوان و خوب آموزش دیده هستند و در کشورهای غربی دارای درآمد و سطح زندگی بالا هستند. پیمایشی که از آمارهای رسمی در ایالات متحده بین سالهای 19931989 انجام گرفته، نشان می دهد که این نابرابری، در همه متغیرهای مورد اشاره، به جز متغیر جنس، افزایش یافته است. ون دایک، همچنین نقل می کند تحقیقات دیگری که طی سالهای 1995 و 1999 در آمریکا و اروپای غربی انجام شده، این امر را تأیید کرده است. اطّلاعات و فنّاوریهای نوین ارتباطی جدید، جهان را به دو قطب، کسانی که در موقعیت استفاده از رسانههای جدید اطّلاعاتی و ارتباطی هستند و کسانی که در بخشهای حاشیهای و پایین جامعه دسترسی به این رسانهها ندارند، تقسیم می کند. (کاستلز، 92:1385)
- گسترش نابرابری های اجتماعی در سطح بین المللی: اولاً در کشورهای در حال توسعه، به علّت فقدان زیر ساختهای ملّی مخابرات و فقدان رونق اقتصادی، توسعه اینترنت بسیار گران تر و پرهزینهتر از کشورهای توسعه یافته است؛ به عنوان مثال، در آمریکا هر کاربر برای یک ماه اتصال به اینترنت باید 2 دلار بپردازد؛ در حالی که در اوگاندا همین کاربر باید 92 دلار بابت اتصال ماهانه به اینترنت بپردازد. ثانیاً این کشورها با مشکلات اساسیتر همچون: کمبود تغذیه، ارتباطات جادهای، اشتغال، برق، جنگ و نظامهای سیاسی بیثبات نیز مواجه هستند. بودجه برای هزینه سنگین تجهیزات رایانهای وجود ندارد و این گونه امکانات، به لحاظ اقتصادی صرفاً در اختیار طبقات بالا و مستقل قرار میگیرد. ثالثاً در این کشورها از جمله کشور ما ایران، به دلیل آنکه لایه فیزیکی را مخابرات در اختیار دارد، این فنّاوری در انحصار مراکز دولتی است و دولت متصدّی خطوط ارتباطی دادهها نیز هست. از این رو، عدم امکان رقابت ناشی از این جنبه، سبب افت شدید کیفیت خدمات اینترنتی می شود. علاوه بر مطالب ذکر شده، از آنجا که معمول اطّلاعات در شبکه اینترنت به زبان انگلیسی ارائه می شود، ناآگاهی از این زبان به منزله دسترسی نداشتن به اطّلاعات تلقّی می شود.
- گسترش نابرابری های اجتماعی در سطح ملّی: شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی متفاوت در سطح کشورها و عدم برخورداری متناسب و متعادل در کلانشهرها و شهرهای حاشیهای و نقاط محروم از توزیع بودجه های عمرانی و اجتماعی و فرهنگی، سطح درآمدهای مختلف که در محدوده خرده فرهنگهای درون یک کشور وجود دارد، فضایی را تدارک می بینند که عدّهای به امکانات مناسب و از جمله دسترسی به اطّلاعات روز مجهز باشند و در مقابل، عدّهای به دلیل نبود توانایی مالی و آموزشی، قابلیت های سخت افزاری و نرم افزاری، با وجود داشتن صلاحیت و استعداد کافی، از این امکانات برخوردار نباشند. این موضوع، به خودی خود، سبب تعمیق و گسترش نابرابری های اجتماعی در سطح کشورها و بین شهروندان خواهد شد. (سعیدی، 1383: 11 14)
- هویت های جدید: جامعه اطّلاعاتی، اجتماعات و هویتهای جدیدی خلق می کند. در جامعهای که به ارتباطات مبتنی بر صنعت چاپ، تلویزیون و تلفن متّکی است، شیوه تولید به گونهای است که هویتها را به صورت عاقل، سودمند و خودبسنده در می آورد؛ أمّا در جامعه اطّلاعاتی، جامعهای که در آن ارتباطات الکترونیک سیطره دارد، ذهنیتها و هویتهای ناپایدار، چندلایه و پراکنده ظهور میکند. مارک پاستر (Mark Poster) در«عصر دوم رسانهها (The Second Media Age)» تأکید می کند در دوره جدید که اینترنت و ارتباطات الکترونیک در جامعه سیطره دارد، این داده ها و اطّلاعات و یا به عبارت دقیق کلمه، این اجتماعات مجازی هستند که هویت افراد را می سازند (پاستر، 68:1377 69)
وسایل نوین اطّلاعاتی و ارتباطی در اثر تغییراتی که در برداشتهای بشر امروزی به وجود می آورند، هویت ها را در وضعیت کاملاً تازه ای قرار می دهند که متفاوت و حتّی مغایر با گذشته است. هویت در اجتماعات مجازی جامعه اطّلاعاتی، در مسیر فراملّیتیشدن حرکت می کند. در واقع، ارتباطی که با اتکاء به وسایل ارتباطی و اطّلاعاتی جدید شکل میگیرد، چشماندازی از فهم و درک جدیدی از ذهنیت را آشکار میسازد که در صورتبندیهای گفتار و عملکرد که به لحاظ تاریخی محسوساند، جان میگیرد. این ارتباطات، راهگشای نگریستن به انسان به عنوان پدیدهای چندلایه، تغییرپذیر، منفعل و چندپاره است؛ پدیدهای که شکلدادن خویش را به گونهای طراحی میکند که با هرگونه تثبیت هویت میستیزد. جامعه اطّلاعاتی، مبین هویت بیثبات، تغییرپذیر و منعطف انسان جدید است. در این جامعه، بسا انسانهایی که با همسایهها، هممحلّیها و همشهریها و حتّی هموطنان خود احساس قرابت نداشته، ولی با فرد دیگری در اقصی نقاط جهان احساس هویتی یکسان داشته باشند. هویت ملّی در جامعه اطّلاعاتی، به دلیل ظهور اجتماعات مجازی، به شدت تهدید میشود. اجتماعات مجازی، تهدیدی برای اجتماعات واقعی است. در واقع، در اجتماعات مجازی معمولاً افراد حداقل در یک چیز اشتراک دارند و آن، علایق و منافعی است که آنها را دور هم جمع میکند. این منافع که همان دسترسی به اطّلاعات است، هویت آنها را میسازند؛ هویتی که مدام در حال تغییر و ناپایدار است. هویت افراد در اجتماعات مجازی، هویتی دیجیتال است و دیگر مؤلّفههایی چون: سرزمین، زبان بومی و محلّی، کشور، فرهنگ ملّی و نژاد، هویت افراد را در اجتماعات مجازی تعیین نمی کنند؛ بلکه منافعی که آنها را نزد هم جمع می کند، هویت آنها را می سازد. اطّلاعات، هویت افراد را در جامعه جدید شکل می دهد.(ربیعی، 1387: 158163)
- تمایز اجتماعی: مهمترین متغیّری که در بحث انسجام اجتماعی در جامعه اطّلاعاتی مدّ نظر قرار می گیرد، وحدت بخشی یا تمایزپذیری اجتماعی است. همان طور که میدانیم اجتماعی شدن و فردی شدن دو روی سکه تجدّد و دوره مدرن هستند. یعنی دوره مدرن دارای یک دوگانگی در ساختار اجتماعی است که از یک طرف به اجتماعی شدن افراد منجر می شود و از طرف دیگر فردی شدن را تقویت می کند. رادیو و تلویزیون در این دوره جوامع محلّی و ملّی را با یک شبکه محدود یکپارچه ساختند و سپس تکثّر و تنوّع کانالها و ظهور تلویزیونهای کابلی دوباره مخاطبان را چندپاره و به عبارتی چندوجهی کرده است. در پایان این دوره هر چند مخاطبان یک کانال تلویزیونی را از میان تعداد زیاد کانال ها انتخاب میکنند ولی صاحبان تلویزیونها و آگهی دهندگان هنوز بازار انبوه را ترجیح می دهند. رسانههای جدید، رسانههای فردی شده هستند چون که آنها مبتنی بر تعامل فردی انسان و رایانه هستند. همچنین آنها رسانههایی هستند که به طور جمعی مورد استفاده قرار می گیرند چون که رایانه های آنها همگی به شبکه ها متّصل اند. رسانه های جدید تقاضاها و درخواست های متکثّر کاربران و مخاطبان را پاسخ می دهند. از این رو نتیجه عملی دوگانگی ساختاری رسانه ها از طریق گرایشهای وحدت بخشی و تمایزبخشی در جامعه تعریف می شود. نتیجه این دوگانگی ساختاری رسانهها، دوگانگی ساختار اجتماعی جامعه است. به نظر می رسد تجلّی دوگانگی مذکور نزد کاربران اینترنت و رسانههای مرتبط با آن و آنهایی که به این وسایل جدید ارتباطی و اطّلاعاتی دسترسی دارند، قابل ملاحظه تر است. چرا که رسانههای مذکور نوعی مناسبات جدید ایجاد میکنند که در این مناسبات انسانها بیش از پیش گوشه گیر، منزوی و کم تحرّک شده و کم کم از زمینه عملی زندگی خود دور می شوند. محقّقان ارتباطات معتقدند که موفّقیت اجتماعات مجازی عملاً به مثابه نشانه زوال اجتماعات واقعی است(پوراسماعیلی، 73:1389 78).4. فرصتهای ناشی از جامعه اطلاعاتی
- نقش اینترنت در پژوهش، خلّاقیت و علم: از آنجا که زمینه هرگونه نوآوری و خلاقیت، در پژوهش علمی تبلور مییابد، بنابراین، پیشرفت فنّاوریهای جدید و خلّاقیتها از دستاوردهای جامعه اطّلاعاتی محسوب می شود. از جمله مهمترین اقداماتی که می توان از طریق اینترنت سازمان داد، عضویت استادان و متخصّصان رشتههای مختلف در گروههای تخصّصی است. با عضو شدن کاربران اینترنت در این گروهها، آنها میتوانند در جریان آخرین اطّلاعات موجود در رشتههای تخصّصی خود قرار گیرند؛ زیرا همه اعضاء در جریان پیامهای علمی قرار دارند که توسط یک فرد صادر میشود. در شرایطی که خطوط ارتباطی از کیفیت لازم برخوردار باشد و در ایستگاههای محل کار، هر دو یا چند طرف با امکانات لازم مانند دوربین به سیستم اتصال داشته باشد، آنان می توانند تصویر یکدیگر و فعّالیّتهای هر کدام را نیز مشاهده کنند. هماکنون انجام عملهای مهم جراحی به شکل هدایت از راه دور و با شرکت چند متخصّص که هر کدام در گوشهای از دنیا به کار مشغول هستند و می توانند در یک آن، ناظر عمل جراحی یا راهنماییکننده آن باشند، در تعدادی از مراکز مجهز درمانی متداول شده است. (4272005:426 ,Schement & Curtis)
- یکی دیگر از شکلهای تاحدودی رایج فعّالیّتهای پژوهشی که در سطح کشورهای اروپای غربی و امریکا مورد استفاده قرار می گیرد، کنفرانس از راه دور است که در آن، تعدادی از متخصّصان که هر کدام در یک گوشه از کره زمین زندگی می کنند با یکدیگر درباره موضوع مورد علاقه خود به تبادل نظر می پردازند. این نوع کنفرانسهای الکترونیک، در آینده رواج زیاد خواهد یافت و احتمال می رود که در مقیاس وسیعی از اهمّیّت کنفرانسهای حضوری که بسیار پر هزینه است، کاسته شود. در طول چند دهه اخیر، مجلههای علمی، در میان پژوهشگران، جایگاه ویژهای در برقراری ارتباطات علمی ایفا کردهاند و تعداد این مجلهها در سطح جهان همواره رو به افزایش بوده است؛ اما با توجّه به گسترش شبکه اینترنت، بهویژه در طول پنج سال گذشته، به نظر می رسد که در سال های آینده، نتوان افزایش تعداد این مجلات را مانند سال های گذشته انتظار داشت. همه روزه بر تعداد پژوهشگرانی که برای انتشار نتایج پژوهشهای خود از این شبکه استفاده می کنند، افزوده می شود. آنان می توانند اطّلاعات تولیدی خود را در اختیار تمامی افرادی که امکان دسترسی به این شبکه را دارند، قرار دهند و از آنان نیز بخواهند علاوه بر نظرخواهی، برایشان مدارک علمی مشابهی از همین رهگذر ارسال دارند یا با خود آنان همکاری مستمرّ داشته باشند. (51 2001:50 ,Smith & Koollock)
- تعامل و همزیستی جهانی و شکلگیری هویت سیّال و بین سیارهای: واقعیت این است که پیشرفت ارتباطات و تکوین جامعه اطّلاعاتی فاصله ها را کم کرده و به ایجاد نوعی تشابه، به ویژه در جوانان، انجامیده است. اعضای کمیسیون توسعه سازمان ملل متّحد گزارش داده اند که در گردهمایی های خود در شهرهای قارههای گوناگون، شاهد بوده اند که جوانان خیلی شبیه به هم شده اند و این شباهت، با رنگ باختن مرز جوامع و رفتن به سوی نوعی جامعه اطّلاعاتی و شبکهای، بیشتر شده است؛ باید توجّه داشت که به یُمن گسترش وسایل ارتباطی و رسانه ها، جوامع مختلف اگر آگاهانه و با برنامهریزی عمل کنند، میتوانند برای تحوّلات مثبت از آن استفاده کنند و به نوعی همزیستی سالم جهانی نیز دست یابند. مبارزه با مواد مخدر در سطح جهانی، حفظ محیط زیست، همبستگی انسانها، احترام به حق حیات، محترمبودن حریم زندگی خصوصی افراد، احیاء حقوق مادران و کودکان، تأکید بر عدالت جهانی، گرامیداشتن کرامت انسانها و توجّه به حقوق اقلیتهای دینی و اجتماعی، توسعه پایدار و اجازه مطرحشدن سایر فرهنگها و ارزشها، مباحثی هستند که می توانند با بهره گیری از همین فضای موجود جامعه اطّلاعاتی، وجه دیگری را در تعامل فرهنگها نشان دهند. به نظر میرسد، رسانههای جدید ارتباطی و اطّلاعاتی، تمایزپذیری و بخشیشدن را در ایران بیشتر تقویت خواهد کرد؛ تا وحدت و یکپارچگی و انسجام اجتماعی. با وجود تلویزیونهای ماهوارهای و تعداد کانالهای در دسترس آن در ایران، و از طرفی، محدودیت کانالهای تلویزیون ایران و نداشتن تنوّع، سبب شده است تا گروهها، اقشار، و اقوام مختلف ایرانی بر اساس علاقه از میان کانالهای ماهواره، برنامه مورد علاقهشان را انتخاب کنند. در نتیجه، اصل تکثّر رسانهای در جامعه اطّلاعاتی، موجب شده تا ایرانیها به سوی تولید و مصرف اطّلاعات، برنامه ها و کانال های مورد علاقه خود کشیده شوند و تعلّق گروهی، قومی و مذهبی آنها در این انتخاب و فرایند تقویت می شود. بنابراین، نهایتاً تمایزپذیری بیشتر آنان با جامعه ایرانی به عنوان یک کلّ و افزایش تعلّقات گروهی، مذهبی و قومی حاصل می شود. رسانه های ارتباطی نوین، این عدّه از هموطنان را با آنهایی که در سطح جهان تبادل اطّلاعات می کنند و تعامل دارند، یکپارچه می سازد. افراد و گروه ها و ملّیت های مختلف را در جامعه دیگری غیر از جوامع ملّی واقعی خودشان متّحد می سازد. (عزیزی قمی، 30:1387 34)
5. راهبرد دولت جمهوری اسلامی ایران در بنیاد جامعه اطلاعاتی
با توجّه به تعریف، مقاصد و مشکلات جامعه اطّلاعاتی ایران، متغیّرهای مختلفی از منابع متنوّع مورد توجّه قرار گرفت؛ ولی باید تذکّر داد که توجّه به بنیادهای کلّی به منظور حرکت به سوی جامعه اطّلاعاتی، از منظر اندیشمندان دولت حائز اهمیت است. سوای اظهارات و دیدگاه های مقامات دولتی، اسناد مکتوبی از سوی نهادهای رسمی دولت جمهوری اسلامی بازتاب یافته که رویه های عملی و کاربردی را برای دوستداران جامعه اطّلاعاتی انعکاس می دهد. از جمله این موارد، وظایف و چارچوب کارکرد شورای عالی اطّلاعرسانی مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی است که در جلسات 417 و 418 ماههای اردیبهشت و مرداد 1377 به تصویب رسیده و بر این قرار وظایف مزبور تبیین شده است:
- الف. سیاستگذاری، برنامهریزی هدایت و حمایت در زمینه تولید، پالایش، مبادله اطّلاعات و نظارت بر امر اطّلاعرسانی سراسر کشور در چارچوب سیاستهای کلّی نظام؛
- ب. تدوین و تصویب اصول نظام جامع اطّلاع رسانی کشور؛
- ج. ایجاد شرایط لازم برای تسهیل و تسریع تولید، ذخیرهسازی، سازماندهی، توزیع، گسترش و به کارگیری اطّلاعاتی در بخشهای: فرهنگی، علمی، اجتماعی، اقتصادی، فنّی، آموزشی، و پژوهشی؛
- د. هماهنگکردن فعّالیّتهای بخش دولتی و غیردولتی بر اساس نظام جامع اطّلاعرسانی کشور؛
- هـ. تدوین و تصویب مفاهیم، تعاریف، مقررات، آییننامهها، معیارهای اطّلاعرسانی مورد نیاز نظام جامع اطلاعرسانی کشور.
بر مبنای دگرگونی های ساختاری در زیربنای سخت افزاری نیز تحوّلات قابل ملاحظهای در ساختار اداری وزارت پست و تلگراف و تلفن در سال جاری به وقوع پیوسته است. بر این روند که ساختار ناظر بر آن وزارتخانه برای تجهیز ارتباطات کشور بهرهمند از سه شرکت و زیر بخش گردید: شرکت ارتباطات زیرساخت، شرکت ارتباطات دادهها و شرکت ارتباطات سیّار. دو وجه یاد شده مبتنی بر سیاستگذاری در نظام اطلاعرسانی جامع کشور و دگرگونی در ساختار اجرائی وزارت پست و تلگراف و تلفن به منظور بهرهمندی بهینه از زیرساختهای سختافزاری، علایق استراتژیک دولت جمهوری اسلامی ایران، در بنیاد جامعه اطّلاعاتی چنین آشکار میشود:
برنامه استراتژیکی که مبتنی بر توسعه کاربری و فنّاوری اطّلاعات و ارتباطات (تکفا) تلقّی شده و با مباحثات متنوّعی از سوی ناظران همراه بوده، یکی از اهمّ انتقادات بر چارچوب این برنامه نگرش به طرح تکفا می باشد که سعی دارد از طریق یک نهاد مجزا، به دیگر نهادها و سازمانها تکنولوژی اطّلاعات را تزریق نماید؛ یعنی در یک کلام، «برای بهکارگیری تکنولوژی اطّلاعاتی، یک نهاد مجزا و جدید تشکیل نشده است.»؛ در حالی که بدیهی است، جوشش جوانههای دانش در جامعه ایرانی با توجّه به وضعیت موجود فنّاوری ارتباطات و اطّلاعات آن، نیاز به نیرو و حمایتهای مستحکم دولت و طبیعتاً بخش خصوصی دارد. (حسنی، 16:139221)
نتیجه
در تعریف عام از جامعه، به عوامل مختلفی از روابط، مناسبات و طبیعتاً همکاری توجّه شده است. در این خصوص، شکل مناسباتی و مقتضی تعریف جامعه، تفکّرات مختلفی را برای اندیشمندان فراهم آورده است؛ مثلاً استاد مرتضی مطهری می گوید: «جامعه، مجموعهای است از انسانها که در جبر یک سلسله نیازها و تحت نفوذ یک سلسله عقیدهها و آرمانها در یکدیگر ادغام شده و در یک زندگی غوطه ورند.» آنچه در این تعریف دارای مفاهیمی آشکار بیان شده، همکاری متأثّر از جبر فیزیکی است که به واقع، یادآور ویژگیهای پدیده اجتماعی از منظر امیل دورکیم مشتمل بر عمومیت و جبری بودن پدیده است. ادوارد وسترمارک، از رابطه و قاعده یک جامعهشناس غربی به این مفهوم نگاه می کند و می گوید: «جامعه، گروهی از مردم است که با همکاری یکدیگر زندگی می کنند.» در این باره، تأکید تعریف بر گروههای انسانی با توجّه به ساختار مشارکت و همکاری آحاد اجزاء جامعه است. آنچه از هر دو مفهوم از جامعه عیان است، ساختار جمعی مردم بر اساس سلسلهای از معاضدت تلقّی می شود؛ امّا این مطلب که تا چه حدّ انسانها عامل مشارکت و اظهار وجود و بیان را تحمّل کنند، به شکلگیری نظریات مختلف از ساخت جامعه در ادوار تاریخی بشر منتهی شده که در تاریخ اندیشههای اجتماعی مورد لحاظ قرار می گیرد. موردی که از اصطلاح جامعه اطّلاعاتی در چارچوب جامعهشناسی اخذ میشود، مبتنی بر فعّالیتهای متنوّعی است که به طور مستقیم با تولید، توزیع، و کاربرد اطّلاعات مرتبط است و بر این قرار، بنیان اقتصاد دانش بر کالا و خدمات مؤثّر واقع شده و به نوعی ارتباطات، محور عملکرد کاربردی در عرصه جامعه واقع میشود. از دهه هشتاد میلادی که ویلیام مارتین بر موضوع جامعه اطّلاعاتی بحث کرده تا به امروز، مناقشههای چندی از ارزیابی جامعه مزبور باقی مانده است؛ مثلاً دانیل بل، عامل اطّلاعات را بر تحوّلات سازمان اجتماعی در هر جامعه، امری معتبر برشمرده است و یا ژان پییر دوپویی، جامعه پساصنعتی را همان جامعه اطّلاعاتی دانسته و به شکل بدبینانه این نوع جامعه را «مرحلهای از تاریخ سرمایهداری» قلمداد می کند که با تضادّهای خود دست به گریبان است. آنچه بیش از هر مطلب در جامعه اطّلاعاتی و به نحو طبیعی تعریف آن مورد نظر میباشد، عوامل محسوسی است که در ویژگیهای هر اجتماع مؤثّر است. از جمله مک چسنی، انقلاب ارتباطی و قانون ارتباطات دوربرد را از عوامل اجتنابناپذیر جامعه سرمایهداری معاصر تلقّی میکند و یا دکتر منوچهر محسنی، سعی در ارزیابی مطلب از دیدگاه زیرساخت فنّی اجتماعی در جامعه اطّلاعاتی نموده و طبقهبندی ویژهای را در متغیّرهای نوین این قسم از جامعه بیان می کند. این زیرساختها، بر حسب مجموعه نظریات وی، عبارت است از: زیرساختهای ارتباطات از راه دور، زیرساختهای مرتبط با دانشها، زیرساختهای تکنولوژیک مرتبطکننده اطّلاعات[5]. بر این مبنا، ویلیام مارتین در یک تعریف نهایی، از جامعه اطّلاعاتی چنین می گوید: «جامعهای که در آن کیفیت زندگی، همانند چشماندازهای تحوّل اجتماعی و توسعه اقتصادی، به میزان رو به تزایدی به اطّلاعات و بهرهبرداری از آن وابسته شده، جامعه اطّلاعاتی میگویند.» در ادامه، مارتین بر این عقیده است که در چنین جامعهای، استانداردهای زندگی، الگوهای کار و فراغت، نظام آموزشی و بازار کار به میزان محسوسی تحتالشعاع پیشرفتهایی قرار گرفته که در قلمرو اطّلاعات و دانش روی داده است. در تأیید این مطلب، می توان به مشابهت آراء سند شورای عالی اطلاعرسانی موسوم به «مروری بر رفتار توسعه نوین» با این استنتاج اشاره کرد:
جامعه اطّلاعاتی یکپارچه، تبلوری مجدّد از کلیه فرایندهای متعارف و سنّتی اجتماعی نظیر کسب و کار و آموزش، و حتّی فعّالیّتهای شخصی نظیر تفریحات و امثال آن در قالبی نوین با استفاده از فنّاوری ارتباطات و اطّلاعات است. همچنین، بیل گیتز، مدیر عامل شرکت مایکروسافت، در کتاب خویش در آغاز هزاره نوین تحت عنوان در مواجهه با بانکداران آلمانی پرسشهایی مطرح میکند که در چالش با جامعه اطّلاعاتی ایران بهمنزله کشوری در پی توسعه قابل بحث برای دولتمردان ایرانی است. وی در این شرایط نوین سؤال میکند: آیا بر این اعتقاد هستید که روزی سهم تجارت و بیشتر خانهها با ارتباط بسیار سریعی در چارچوب وب قرار خواهد گرفت؟ آیا فکر می کنید بیشتر تجهیزات دیجیتالی به صورت همگانی خواهد شد؟ و در نهایت اینکه، فکر می کنید چه زمانی این روند صورت وقوع پیدا کند؟ همو پاسخ می دهد که باید برای دگرگونی آماده شویم. بدیهی است تغییر و دگرگونی از جامعهای نیمهصنعتی و صنعتی به جامعه اطّلاعاتی، الزامات و زیرساختهایی طلب می کند که مبتنی بر فرهنگسازی و آموزش نوین در جامعه دانشمحور است. آموزش در جامعه دانش محور، مبتنی بر فنّاوری اطّلاعاتی و ارتباطی است که سطوح متنوّعی را در چارچوب توسعه سازمانها و حمایت از زیرساختهای فعّالیّت الکترونیکی دارد. بر این قرار، دولت بهمنزله نهاد حاکمیت و توده های ایرانی در منظر کاربران، پذیرای شرایط نوین بوده و مبتنی بر تغییراتی است که سطح سرمایهگذاری در سطح ملّی و روح و فرهنگ ایرانی آن را در آینده پذیرا خواهد شد.
منابع:
الف. فارسی
1. اجاق، سیده زهرا (1384). «جامعه اطّلاعاتی، انفجار اطّلاعات، فوبیای اطّلاعاتی». مجله تحوّل اداری، ش 50.
2. شکرخواه، یونس (1384). «جامعه اطّلاعاتی، چند دیدگاه بنیادی». مجله رسانه، ش 62.
3. بهرامپور، شعبانعلی (1383). «انسجام اجتماعی در جامعه اطّلاعاتی: نیمنگاهی به وضعیت ایران». سمینار ایران و جامعه اطّلاعاتی.
4. پاستر، مارک (1377). عصر دوم رسانهها. ترجمه غلامحسین صالحیار، تهران: انتشارات مؤسّسه ایران.
5. پوراسماعیلی، محمد (1389). «چالشهای استفاده از فضای مجازی بیگانه»، مجله دادنامه، ش 5.
6. حسنی، فرنود (1392). «جامعه اطّلاعاتی و چالشهای توسعه داناییمحور بررسی تقابل دو گفتمان جامعه اطّلاعاتی و توسعه داناییمحور بر پایه فنّاوری اطّلاعات در فرآیند جهانی شدن». مجله راهبرد، ش 34.
7. ربیعی، علی (1387). «رسانههای نوین و بحران هویت». مجله مطالعات ملّی، ش 36.
8. سعیدی، رحمان (1383). «جامعه اطّلاعاتی؛ چالشها و فرصتها». تهران: سمینار ایران و جامعه اطّلاعاتی.
9. عزیزی قمی، پیمان (1387). «روابط عمومی در جامعه اطّلاعاتی». مجله روابط عمومی، ش 65.
10. کاستلز، مانوئل (1385). عصر اطّلاعات، اقتصاد، جامعه و فرهنگ. جلد سوم، پایان هزاره، ترجمه احد علیقلیان، افشین خاکباز و حسن چاوشیان، ویراسته علی پایا، تهران: انتشارات طرح نو، چاپ پنجم.
11. مرادی، شیما (1388). «فرار پنهانی مغزها: تأثیر فنّاوری اطّلاعات و ارتباطات بر فرار مغزها». مجله مطالعات ملّی کتابداری و سازماندهی اطّلاعات، دوره بیستم، ش 2.
12. وبستر، فرانک (1380). نظریههای جامعه اطّلاعاتی. ترجمه اسماعیل قدیمی، تهران: انتشارات قصیده سرا.
13. ودادی، احمد و دشتی رحمت آبادی، اعظم (1386). «مهندسی فرهنگی در جامعه اطّلاعاتی». مجله مهندسی فرهنگی، ش 10 و 11.
ب. لاتین
1. Beck,U.(2009):Risk Society:Towards a New Modernity,Ed4,London:Sage.
2. Bedi,K.(2001),Government@net:New Governance Opportunities for India,New Delhi:Sage.
3. Beniger,J.(2009),The Control Revolution .Technological and Economic Origins of the Information Society,Ed11,Harvard University Press.
4. Doxiadis,C.(2013),Anthropopolis.City for Human Development ,New York University press.
5. Duff,A.(2000),Information Society Studies,Routledge Research in Information Technology and Society,Routledge.
6. Graham,E.(2003),Turning points and commitment in post-divorce relationships,Communication Monographs,Vol64.
7. Heeks,R.(2006),Reinventing Government in the Information Age,Ed6,London:Routledge.
8. Hillis,K.(2014),Digital Sensations,Minneapolis:University of Minnesota Press.
9. Kling,R.(2003),What is Social Informatics and Why Does it Matter?,Journal D-Lib,Vol3.
10. Machlup,F.(2010),The Production and Distribution of Knowledge in the United States,Ed15,Princeton University Press.
11. Masuda,Y.(2000),The Information Society as Post-Industrial Society,The World Future Society,Tokyo,IIS,Washington D.C.
12. Schement,J&Curtis,T.(2005),Tendencies and tensions of the information age,Publishers,NewBrunswick
University.
13. Smith,M&Kollock,P.(2001),Communities in Cyberspace London:Routledge.
14. Webster,F.(2007),Information Technology:A Luddite Analysis;Ablex:New Jersey.
15. Webster,F.(2002),Theories of the Information Society,2nd Edition,London:Routledge.