کلیدواژگان: فضای سایبر، اخلاق اطلاعات، اخلاق اطلاعات اسلامی، خواجه نصیرالدین طوسی.
مقدمه
رشد و توسعه روزافزون فنّاوریهای اطلاعاتی و ارتباطی، موجب شکلگیری پدیده ای به نام فضای سایبری یا مجازی شده است. این فضا مزایای بیشماری برای کاربران خود دارد؛ از جمله: سرعت، دقت و سهولت در انجام امور، موجب پیشرفت در عرصه های گوناگون اجتماعی، فرهنگی و سیاسی شده است؛ لیکن در کنار مزایای بیشماری که در متون گوناگون برای این فضا ذکر شده، معایبی هم دارد، زمانی که اینترنت و دیگر ابزارهای نوین ارتباطی، تولید و مورد استفاده قرار گرفتند، بسیاری از افراد بر این باور بودند که سهولت در برقراری ارتباطات، بزرگترین دستاورد برای بشر می باشد؛ امّا حقیقت آن است که فنّاوری های نوین ارتباطی در کنار خدماتی که برای سهولت ارتباطات انسانی داشتهاند، آسیب های بسیاری را نیز به جامعه بشری تحمیل نمودهاند. اطّلاع یافتن کاربران از آسیب های اجتماعی و تهدیدات فضای مجازی می تواند در پیشگیری از پیامدها و کاهش آثار مخرب این فضا بسیار مؤثّر باشد.
امروزه، بسیاری از مسائل و آسیبهای موجود در جامعه اشاره به جنبه های اخلاقی فضای مجازی دارند. نکته حائز اهمّیّت که در اینجا مطرح میگردد، این است که آیا اصول اخلاقی در فضای مجازی یا سایبری، با فضای واقعی تفاوت دارد؟ حدّ و حدود آزادی های فردی در فضای مجازی چگونه است؟ شاخص های هنجارشکنی اخلاقی در فضای مجازی کداماند؟ چگونه می توان کاربران را از دسترسی به اطّلاعات موثّق و معتبر در مقابل اطلاعات ناموثّق در این فضا محافظت کرد؟ به طور کلّی، حوزه ای که مسائلی از این قبیل را مدّ نظر قرار می دهد، سایبراتیک یا اخلاق سایبری نامیده می شود. (برادر، کیخا و سیاسر، 1393) مفاهیم اخلاق و مسئولیت های اخلاقی در فضای مجازی با فضای حقیقی، تفاوتی ندارد؛ به عبارت دیگر، اگر یک فعل اخلاقی در دنیای حقیقی شنیع شمرده شود، در فضای مجازی هم همین طور است و برعکس، سجایای اخلاقی مانند مراعات حقوق دیگران در فضای مجازی نیز ارزشمند شمرده می شوند. اخلاق سایبری، زیرمجموعه اخلاق اطّلاعات است. اخلاق اطّلاعات، شامل همه مسائل اخلاقی می شود که مرتبط با فرایند تولید، ذخیره، دسترسی و اشاعه اطّلاعات است. (Samek, 2007)
از اصول اخلاقی مندرج در اخلاق اطلاعات میتوان در قلمرو فضای مجازی بهره جست و همان مفاهیمی که در دنیای حقیقی پیرامون اخلاقیات به طور اعمّ و اخلاق اطّلاعات به طور اخصّ، درست و نادرست تلقّی میشوند، قابل تعمیم به اخلاق سایبری نیز هستند. همچنین، در تعالیم و آموزه های دین اسلام توجّه فراوانی به اخلاق و آموزههای اخلاقی شده است که اگر این آموزهها و اصول اخلاقی با عمل توأمان گردد، تأثیرات بسزایی را در کردار و رفتار انسان به جا گذاشته و موجب شکل گیری مکارم اخلاقی می گردد. بنابراین، اخلاق اطلاعات اسلامی به مفهوم رعایت موازین و معیارهای اخلاقی دین اسلام و آموزه های اسلامی در فرایند تولید، ذخیره، دسترسی و اشاعه اطّلاعات است. بسیاری از فلاسفه ایرانی و اسلامی، به موضوع اخلاق از دیدگاه دین مبین اسلام توجّه خاصّی مبذول داشته و دارای آثار و تألیفاتی در این زمینه نیز می باشند. یکی از این فیلسوفان عقلگرا خواجه نصیرالدین طوسی است که در این زمینه صاحب اثری با عنوان اخلاق خواجه نصیرالدّین طوسی می باشد.
در این پژوهش بر آنیم که مهمترین اصول و مفاهیم اخلاقیِ مطرحشده در اثر این فیلسوف یزرگ، تحت عنوان اخلاق خواجه نصیرالدّین طوسی را به اخلاق در فضای سایبری تعمیم داده و این دو را با هم تطبیق دهیم؛ تا به عبارتی، این اثر به عنوان الگویی در جهت پایبندی به اصول اخلاقی اطّلاعات اسلامی در فضای مجازی باشد. ازاینرو، مسئله پژوهش حاضر آن است که اصول اخلاقی خواجه نصیر تا چه حدّ در فضای سایبری مصداق دارد؟ و آیا قابل تعمیم به فضای سایبری هست؟ علّت انتخاب این فیلسوف، بدین دلیل است که ایشان مهمترین فیلسوف فضیلتگرای ایرانی است و توسعه رویکردهای فضیلتگرا به اخلاق فضای سایبر که به جای هدایت کردار به هدایت فضایل روحی انسان تأکید می کنند، می تواند نگاه تازهای برای تدوین خط مشیهای اخلاقی در فضای سایبر باشد. دلیل دیگر انتخاب این فیلسوف هم در آن است که خواجه نصیر، از فیلسوفان عقلگرا بوده و اخلاق عقلی را بررسی می کند و اخلاق عقلی قابل تعمیم با فضای علمی و فضای سایبر است و در فضای سایبری اصول اخلاق عقلی درگیر می شود؛ ولی فیلسوفان دینی، اخلاق دینی را بررسی می کنند و اخلاق دینی بیشتر ماهیت تعبیری و تفسیری دارد که این اخلاق، قابل تعمیم به فضای سایبری نیست. بر این اساس، هدف از پژوهش حاضر، بررسی و مقایسه اصول اخلاقی در فرایند تولید، توزیع، ذخیره، دسترسی و اشاعه اطّلاعات، از دیدگاه خواجه نصیرالدّین طوسی با فضای سایبری است.
اهمیت و ضرورت پژوهش
در تبیین اهمّیّت و ضرورت پژوهش حاضر می توان گفت، صاحب نظران و پزوهشگران علوم انسانی (صادقی آرانی، میرغفوری و ثابت، 1393) معتقدند که ورود اینترنت به فضاى زندگى انسانها، در کنار مزایا و محاسن غیرقابل کتمان، باعث به وجود آمدن یکسرى دغدغه ها و نگرانی ها از جمله القاء فرهنگ لیبرال دمکراسی، آشفتگی در خانواده ها، افزایش هنجارشکنی در جامعه، تعارض ارزش ها و باورهای اجتماعی، به خطر افتادن حریم شخصی، گسترش ارتباطات نامتعارف و سوء استفاده های جنسی، تضعیف اعتقادات و گسترش شبهات فکری شده و روابط افراد را به شدّت تحت تاثیر قرار داده است. (کوشا، 1395) پس، با توجه به آسیبهای پیشگفته، اولویت توجّه به پژوهشی در حوزه بررسی اخلاق اطّلاعات در فضای سایبر و برشمردن مهمترین اصول اخلاقی قابل کاربرد در این فضا به منظور ایجاد راهنمایی برای پژوهشگران و کاربران در جهت اعمال رفتارهای اخلاقی در فرایند تولید، ذخیره، دسترسی و اشاعه اطّلاعات و پرهیز از اعمال رفتار تکانشی، بسیار حائز اهمّیّت است. در جهت انجام فرایندهای مرتبط با ذخیره، دسترسی و اشاعه اطّلاعات با رعایت معیارهای اخلاقی و اسلامی ضروری است.
اصول اخلاقی خواجه نصیرالدین طوسی و مصادیق آن در فضای سایبری
برای این منظور ابتداء تعریفی از هر اصل اخلاقی از دیدگاه متن اخلاقی خواجه نصیرالدّین طوسی ارائه میگردد و سپس، مصداق آن در فضای مجازی آورده میشود.
1. عفت
به معنای آن است که شهوت، مطیع نفس ناطقه باشد تا تصرّفات او به حسب اقتضاء رأی بود و اثر حُرّیّت(1) در او ظاهر شود و از تعبّد(2) هوای نفس و استخدام لذّات فارغ ماند.
طبق این اصل، در تعریف جرائم منافی عفّت می توان گفت جرایمی است که ناشی از روابط نامشروع و خارج از عُلقه زوجیت زن و مرد می باشد و بر حسب عرف و احساسات جامعه قبیح بوده و یا اعمالی است که شرع مقدّس ممنوع کرده و منافی عفّت یا اخلاق عمومی جامعه است که از مصادیق آن، روابط نامشروع زن و مرد یا تظاهر به فسق در انظار عمومی است.
مصادیق عمل منافی عفّت در فضای سایبری، بسیار است و طیف گستردهای را از قبیل مستهجننگاری، اعم از انتشار تصاویر و فیلم های مبتذل، افشاء اسرار خصوصی دیگران، اعم از انتشار دستنوشتهها، انتشار چتها و ایمیلها و متنها و عکسهای شخصی و خصوصی دیگران، هککردن اطّلاعات شخصی افراد و به طور کلّی، هر نوع ضرر آبرویی یا حیثیتی به افراد را در بر می گیرد که قانونگذار متناسب با هر یک، مجازاتی را برای آن در نظر گرفته است. رعایت اصل عفّت ارائه گردیده توسط خواجه نصیرالدّین طوسی در فضای مجازی مستلزم رعایت حقوق معنوی افراد و عدم تعرّض و آسیب نرساندن به حریم خصوصی دیگران است، این عمل، استلزامات و تمهیداتی را در فضای سایبر برای جلوگیری از بی عفّتی اخلاقی در فضای سایبری و مجازی مطالبه می کند؛ به عنوان مثال، یکی از این استلزامات، فیلترکردن وبسایت هایی است که حاوی مطالب مستهجن هستند، تا بدینوسیله، دسترسی افراد را به وبگاه های دربردارنده محتوای مجرمانه کاهش دهیم. همچنین، می توان با انتشار و ارجاع کاربران به نرمافزارهای ضدّ هک و ضدّ جاسوسی و نیز آموزش تدابیر امنیتی برای افزایش ایمنی اکانت کاربران، موجبات جلوگیری از هکشدن اطّلاعات شخصی و خصوصی افراد را فراهم ساخت. (الوندی، 1392؛ یحیی پور، نجفی، گرجی و یحیی پور، 1392)
2. عدالت
تعریف صحیح و جامع از عدالت، قراردادن هر چیز از جمله، امیال، خواهش ها و تمنّیات(3) قوی نفس در جای خودش است. همه فضایل اخلاقی و عقلی از قرار دادن یا قرار یافتن هر چیز در جای مناسب خودش پدید می آید. (اترک، 1392) معنای دیگر عدالت، مراعات حقوق افراد است و نقطه مقابل آن، ظلم، یعنی حقّ دیگری را گرفتن و به خود اختصاص دادن، یا حقّ کسى را گرفتن و به دیگرى دادن، یا تبعیض قائلشدن است. بدین ترتیب، هرگونه عملی که موجب تبعیض قائلشدن در حقوق افراد و ظلمکردن به آنها و تصاحب و پایمالکردن حقّ آنها شود، بیعدالتی خوانده می شود. از مصادیق عدالت در فضای سایبری، عدالت رسانهای است. عدالت رسانهای، از جمله کارکردهای مثبت پیدایش و گسترش فضای مجازی است؛ بدین معنا که پیدایش و گسترش فنّاوریهای اطّلاعاتی در حوزههای مختلف، از جمله فضای مجازی، امکان دسترسی را برای تمام افراد بهصورت برابر در جغرافیای مختلف فراهم کرده است و رسانهای را که درگذشته مختص گروه خاصّ با امکانات خاصّ بود، در اختیار همگان قرار داده است. (معتمدی، 1396)
همچنین، یکی از کارکردهای مثبت این فضا در حوزه عدالت اجتماعی است. فضای مجازی به علّت پتانسیل بالایش در فراهمآوردن امکان دسترسی همگان به اطّلاعات آزاد، عدالت اجتماعی را از این حیث فراهم میکند. اساساً فضای مجازی، فرصت و بستر مناسبی است که میتواند بشر را از منظر دسترسی به اخبار و دادههای خبری و اطّلاعرسانی، به حوزه عدالت اجتماعی نزدیک کند و یک مردمسالاری را بدون کوچکترین تبعیضی برای همگان فراهم آورد. فضای مجازی، شکل جدیدی به دنیای اطّلاعاتی داده و امکانات برابری را برای همگان مهیا می کند. (ببران، 1394) در واقع، موضوع عدالت در فضای مجازی، از چند منظر اهمّیّت می یابد؛ یکی، شیوه توزیع فضای مورد نظر است؛ زیرا اساساً عدالت معطوف به توزیع منابع، درآمدها و امکانات است. توزیع، باید به نحو متوازن صورت گیرد. به همین جهت است که در اندیشه اسلامی، عدالت به معنای قرار گرفتن هر چیز در جای خودش فرض می شود. البته عدالت، یک توازن لزوماً برابر نیست. توازن باید مبتنی بر نیازها و تقاضاها نیز باشد. در ساختار سیاسی، عدالت در مقابل سلطه قرار می گیرد. این وضع می تواند شرایط سلطهآمیز دنیای واقعی را به فضای مجازی هم منتقل نماید. (مزرعی و احدی، 1395) بنابراین، عدالت که یکی دیگر از اصول اخلاقی خواجه نصیرالدین طوسی می باشد، مستلزم توزیع متوازن و برابر اطلاعات و دسترسی یکسان همه به این اطّلاعات در محیط سایبری میباشد که البته باید در این باره، تدابیری اتّخاذ شود.
3. صبر
در مسلک خواجه نصیرالدّین طوسی، صبر آن بود که نفس مقاومت کند با هوی تا مطاوعت(4) لذّات قبیحه از او صادر شود. در لغت نیز صبر، عبارت است از ثَبات نفس و اطمینان آن و مضطرب نگشتن و مقاومتکردن در بلایا و مصائب؛ بهگونهایکه سینه انسان تنگ نشود و خاطرش پریشان نگردد. در توضیح این مفهوم باید گفت، مصداق بارز صبر در فضای مجازی پایین آمدن آستانه صبر و تحمّل و عصبانیّت و پرخاشگری به واسطه صرف زمان زیاد در وبسایتها و شبکههای اجتماعی گوناگون است؛ بهنحویکه کارشناسان معتقدند افرادی که بیش از دو ساعت از زمان خود را در شبکههای اجتماعی سپری میکنند، حالات عصبانیّت و پرخاشگری را بسیار زودتر از دیگران از خود بروز میدهند؛ به عنوان مثال، در فضای مجازی افراد به جهت از دست دادن صبر و بردباری، ممکن است از نوشته ها و مطالب دیگران برداشت های منفی کنند.
همچنین، مصداق دیگر صبر در فضای مجازی، تأمّل در مطالب گوناگون در وبسایتها و شبکه های اجتماعی است؛ بدین معنا که افراد نباید در این فضا ساده لوحانه برخورد کرده، هر مطلبی از هر فردی را در فضای مجازی منتشر سازند. (عاملی، 1395)
از طرفی، عدّه ای بر این باورند که فضای مجازی در مواردی نیز می تواند موجبات گسترش صبر و صلح و آرامش بشود. اگرچه مفاهیمی همچون: ترویج صبر، صلح، نوع دوستی و رضایت، یکی از کارکردهای فضای مجازی است، امّا مهمّتر از همه، آن است که میتوان این مؤلّفهها را به سیستم و نهاد تبدیل کرد. تا زمانی که صلح در جامعه به یک نظامواره اجتماعی تبدیل نشود، به مثابه حرکت بر روی شاخ و برگ خشکیدهای است که هر لحظه امکان آسیبزایی دارد. هرچند فضای مجازی دارای ظرفیت فوقالعادهای است که ارتباطات اجتماعی را توسعه می دهد، همراه با گسترش تعاملات اجتماعی، آسیبهای قابل توجّهی به وجود میآید؛ امّا ظرفیت مثبت این فضا، برای ترویج صلح و آرامش قابل بررسی است. روزانه قریب به 250 میلیارد ایمیل ارسال میشود. ارسال این نامههای الکترونیکی، به معنای برقرای تعامل بین نودهای ارتباطی است. (عاملی، 1395) با توسعه ارتباطات، توسعه انتخابها را نیز شاهد خواهیم بود. این فرآیند توسعه، باعث خارجشدن فرد از یک عصبیّت ذهنی شده و وی میتواند نقش دیگران را نیز در این ارتباط ببیند. عصبیّت ذهنی یا manipulate شدن ذهن، یکی از عوامل ایجاد نزاع و چالشهای فردی و اجتماعی است. فرآیند توسعه ارتباطات، خود باعث کاهش لایه عصبیّت ذهنی شده و افراد به این باور میرسند که در این میان، ایدههای دیگری وجود دارد و معیار سنجش ایدهها، حقّ و حقیقت الهی و اسلام است که برای تفهیم آن نیز نزاع و دعوا نمیتوان کرد. به همین سبب، فضای مجازی هم به لحاظ توسعه زیرساختهای فنّاورانه و هم توسعه و ارتقاء ارتباط اجتماعی، میتواند مروج آرامش در جامعه باشد. (احمدپور و قادرزاده، 1389)
با توجّه به مطالب ذکرشده، رعایت اصل صبر به عنوان یکی از اصول اخلاقی خواجه نصیرالدّین طوسی، مستلزم گسترش تعاملات اجتماعی و ارتباطی در فضای مجازی به دور از هرگونه غرضورزی و پرهیز از برداشتهای شخصی و منفی از نوشته ها و مطالب دیگران بدون تأمّل و تعمّق در این مطالب و نیز پرهیز از هرگونه پرسهزدن بیجا در شبکه های اجتماعی مانند فیسبوک و یوتیوب جهت جلوگیری از ایجاد روحیه عصبانیّت و پرخاشگری است.
4. شفقت
از دیدگاه خواجه نصیرالدّین طوسی، شفقت آن بود که از حالی غیر ملایم که به کسی رسد مستشعر(5) بود و همّت بر إزالت(6) آن مقصور(7) دارد. معنای این اصطلاح اخلاقی، عبارت است از ملاطفت و مراحمت و مهربانی و ترحّم و ملایمت و مرحمت و عنایت و نوازش و دلنوازی در حقّ غیر. مصداق شفقت در فضای سایبری، ترحّم بیجا برای افراد سودجو و فرصتطلب و منفعتخواه است. شایان ذکر است که همه این منفعتطلبیها، سودجویی مالی نیست. بهرهمندی از توجّه، غمخواری، محبّت و مراقبت دیگران هم میتواند چنان انگیزه قدرتمندی باشد که فرد را به ابراز مشکلاتی که ندارد یا اغراق در مشکلاتی که دارد، وادار کند یا حتّی فرد به دست خود مشکلی بیافریند تا وابستگی اعتیادگونهاش به توجّه دیگران برآورده شود. قوّت این انگیزه درونی، آنقدر زیاد است که در برخی از نمونههای مشکلات دروغین، فرد آگاه نیست که روایت غمبارش، خیالی است و حتّی ممکن است نشانههایی جسمی از یک بیماری که به واقع ندارد، در او ظهور کنند. طی نیمقرن گذشته، انواع و اقسام این نوع اختلال، از حالت آگاهانه تا ناآگاهانه و با یا بدون تظاهرات جسمی و بدنی، شناسایی و مستندسازی شدهاند. (روضهای، توانبخش و حسنزاده کرداحمد، 1396)
فضای سایبری، بُعد جدیدی به داستان قدیمی ترحّمجویی افزوده است. در این فضا، روایتهای کاربران از فیلترهای دروازهبانی رسانههای رسمی نمیگذرند و دیگران دسترسی محدودی به ابعاد مختلف ماجرای روایتشده دارند که امکان راستیآزمایی ماجرا را کاهش میدهد. بهعلاوه، در نمونههای متعدّدی از این پدیده، راویان ماجرا میتوانند توجیهات باورپذیری برای پنهانکردن عناصر مهمّی از داستان (از قبیل نام خود یا افراد درگیر در ماجرا، محل واقعه، سابقه و آتیه قصه) داشته باشند، به بهانههای مختلف از پاسخگویی طفره بروند، یا حتّی پس از کسب توجّه مطلوبشان ناگهان فضا را ترک کنند. همه این موارد، ضمن آنکه جاذبه دراماتیک، تعلیقی و هیجانی روایت را افزایش میدهد، بالقوّه عامل بازدارندهای برای کمک مادّی و مستقیم نیز هست؛ چون تثبیت اعتماد را دشوار میسازد. (معماریان، 1396)
امّا نظام اصلی فضای مجازی بر اقتصاد توجّه بنا شده است. در این فضا، جلب مساعدتهای مادّی مستقیم، در درجه دوم اهمّیّت قرار دارد و جلب توجّه، اولویت اصلی است که فرد را به یک عامل ذینفوذ تبدیل میکند. گمان عمومی، بر این است که با فنّاوریهای نوین ارتباطی، «مخاطبان اسیر»، از قید سلطه رسانهای تا حدود زیادی رها شدهاند و خود رأساً انتخاب میکنند که توجّه گرانقدرشان را نثار چه فردی یا چه چیزی کنند. اینجاست که سیطره بر توجّهات کاربران، قدرتی در اختیار فرد قرار میدهد که میتواند از آن به طرق دیگر، حتّی برای بهرهمندی مادّیاش نیز بهره ببرد. در بسیاری از این موارد، فرد داستانگو خواستار مساعدت مستقیم مادّی نیست و کاربران هم ارزش واقعی توجّهات خود را نمیدانند و گمان میکنند چون پولی از جیبشان نرفته است، پس هزینهای نکردهاند و همین وضعیت، موجب میشود که بذل توجّه با سخاوت بیشتری انجام شود. (عریضی، 1392)
چنین فضایی، مستعد چندین آسیب است. اوّل آنکه، همچون داستان چوپان دروغگو، ممکن است آنهایی که بهواقع، شایسته توجّه و کمک جدّیاند، از آن محروم شوند. دوم آنکه آستانه تحریک کاربران نسبت به رنجهای دیگران بهتدریج بالاتر میرود و به تبع آن، داستانسراییهای توجّهطلبان و ترحّمجویان هم اغراقآمیزتر میشود؛ تا آنجا که شاید رخدادهای دردناک زمینی و واقعی دیگر چندان حسّی در مخاطب برنیانگیزند. سوم آنکه، فراگیرشدن چنین روایتهایی، حالوهوایی پرغم و سیاه بر تعاملات حاکم میکند که ناکامی و اندوه در آن هنجار و مطلوب است و کامیابی و شادی یک اتفاق پرت محسوب میشود؛ تا حدّی که حتّی گفتن از بهرهمندیهای ساده زندگی نیز گاه واکنش تند بقیه را برمیانگیزاند. بدینترتیب است که چوپان دروغگوی فضای مجازی، آسیبهایی بهمراتب بیشتر از نسخه آفلاینش به تاروپود ارتباطات اجتماعی وارد میکند. بنابراین، اصل اخلاقی شفقت، مستلزم آن است که مسئولان امر در فضای مجازی نسبت به ارتقاء آگاهی کاربران این فضا از طریق آموزش های لازم نسبت به ترحم طلبان فضای مجازی اقدام نمایند و کاربران نیز با احتیاط بیشتری در این فضا ورود کرده، به تعامل بپردازند. (معماریان، 1396)
5. صداقت
خواجه نصیرالدّین طوسی، صداقت را به معنای محبّت و راستی و درستی تعریف کرده است. بر اساس تعریفی که در متون رایجتر و مصطلحتر است، صداقت به معنای راستگویی است.
صداقت در فضای سایبری نیز مصداق پیدا می کند. یکی از مصادیق عدم صداقت در محیط سایبری، این است که در فضای مجازی معمولاً افراد واقعیت ها را درمورد خودشان پنهان می کنند و در عوض، ترجیح می دهند دروغ بگویند، خودشان را با ویژگی های غیرواقعی توصیف کنند یا ماجراها و خاطرات غیرواقعی از خودشان برای بقیه تعریف کنند. در پاسخ به اینکه که چرا باید در فضای مجازی صداقت داشته باشیم، گفته شده است، صرف نظر از اینکه در فضای مجازی فعّالیّت داریم یا در دنیای واقعی، صداقت همیشه از دروغگویی نتیجه بهتری دارد. صداقت در هر موقعیتی، حتّی در شبکه های مجازی، بهتر است و سبب اعتماد و کاهش استرس در فضای سایبری می شود. (مرادی، رمضانی و بارانی، 1394) در توضیح مصداق دیگر صداقت در محیط سایبری، می توان گفت: در فضای سایبر، خیلی از حرفها و نگفتهها را میتوان مطرح کرد که مخاطب از بیان آن به صورت شخصی و در مقابل پاسخگو امتناع میکند. پاسخگو هم نمیتواند خیلی از حرفها را در جمع به صورت عمومی مطرح کند؛ امّا فضای مجازی این امکان را به مخاطبش ارائه میدهد. افرادی که در فضای مجازی فعّالیّت میکنند، باید با کاربران صادق باشند و از درج مطالب که ربطی به عنوان ندارد، بپرهیزند. پس، اوّلین و مهمّترین امر در این حوزه، صداقت با کاربر است که معیار پیشرفت در فضای مجازی و تأثیرگذاری است. بنابراین، صداقت، عامل اثربخشی آموزش و بهخصوص آموزش مسائل اعتقادی در فضای مجازی است. (حسینپور و ترکمان، 1395)
با تکیه بر اصول اخلاقی و البته مطالعه، میتوانیم خود را مجهز کنیم و از فضای مجازی به صورت هوشمندانه، آگاهانه و هدفمند استفاده کنیم. اکنون که این فضا از فضای حقیقی زندگی ما چند برابر بزرگتر شده و عدّهای تمام زندگیشان را در آن می گذرانند، مهمّ است که در این فضای غیرمنضبط آنطورکه شایسته و درست است، رفتار کنیم. (امینپور، بایرامنژاد و آبیارحسنلویی، 1394)
6. حسادت
تعریفی که از حسادت آمده، چنین است: رشک یا حسادت، احساسی است که هنگام کمبود نسبت به ویژگی، دستاورد یا داشتههای برتر فردی دیگر روی میدهد و فرد حسود یا میخواهد که خود آن را داشته باشد، یا آنکه میخواهد دیگری آن را نداشته باشد. (نجاریان، 1392) مصادیق حسادت در شبکه های اجتماعی و در فضای سایبری، زیاد دیده می شود. یک مصداق بارز آن، حسادت به دیگر افراد در شبکه های اجتماعی مانند فیسبوک و توییتر است. بر اساس تحقیقی که توسط مؤسسه خیریه Scope در بریتانیا انجام شده، ۶۲ درصد از کاربران فیسبوک و توییتر، در مقایسه خودشان با دیگران در این شبکه های اجتماعی، احساس می کنند به موفقیتهای کمتری دست یافتهاند. همچنین، ۶۰ درصد این کاربران نیز گفتهاند که فعّالیّت در این شبکه های اجتماعی، به ایجاد حسّ حسادت در آنها منجر می شود.
دِبی باینزاز، مدیر اسکوپ، درباره شبکه های اجتماعی می گوید: این سرویس ها، بهترین راه برای تماس سریع با دوستانمان هستند و عامل بروز احساسات خوب و یادگیری چیزهای جدیدند؛ امّا گاهی اوقات، به واسطه حسّ مقایسه خودمان با سایرین، توازن بر هم خورده و به بروز احساسات منفی مانند حسادت در ما منجر می شوند. (معمار، عدلیپور و خاکسار، 1391) احساس حسادت می تواند باعث شود یک شخص برای بهتر جلوهدادن خود در این شبکه اجتماعی، از زندگی واقعی دست بردارد و تنها به دنبال نمایش و ساختن چهره ای دروغین از خودش باشد. (میرزایی، 1394) اساساً شبکه های اجتماعی برای ایجاد روابط مثبت ساخته شده اند، نه برای مقایسهکردن های ناسالم و بیهدف. پس، به جای اینکه با مقایسهکردن، روحیه خود را از دست بدهید و ناامید بشوید، سعی کنید به زندگی دیگران و عقاید و فعّالیّتهایشان علاقه نشان بدهید. برای در امان ماندن، نیازی نیست کاملاً شبکه های اجتماعی را کنار بگذارید؛ چون بهترین ابزار برای ارتباط برقرارکردن با دیگران هستند. برای مبارزه با حسادت، باید دیدگاه متعادلی داشته باشید و در صورت لزوم، چند قدم به عقب برگردید. (رائفیپور، 1391)
مهمترین موانع اخلاقیشدن فضای سایبر
1. معنویتگریزی و پیروی از هواهای نفسانی: دین و معنویت، یکی از مهمترین پشتوانه های اخلاق و ضامن عمل به اصول اخلاقی است. ازاینرو، به هر اندازه آدمی از این وادی دورترشود، امکان نقض اصول اخلاقی هم در او بیشتر می شود. بر این اساس، می توان گفت وجود انسان های معنویتگریز که مهار خود را به دست هواهای نفسانی و پیروی از شهوات سپردهاند، یکی از موانع پاکسازی اخلاقی این فضاست.
2. تکنیکزدگی: انسانی که بنده و برده فنّاوری شد، به مرور هویت انسانیاش کمرنگ میشود و روحیه انتخابگری، انتقادگری و غربالگریِ خود را از دست می دهد و نمی تواند در برابر اخلاقگریزیها یا اخلاقستیزیهای فضای سایبر، تاب مقاومت داشته باشد.
3. سودجویی، منفعتطلبی و طمعورزی: فضای مجازی هم مثل فضای حقیقی، محیطی مناسب برای کسب سود و منفعت است؛ ولی اگر هدف افراد، کسب منفعتِ هر چه بیشتر و با استفاده از هر شیوه و روش ممکن باشد، اخلاق در پای منافع مادّی و کسب سرمایه از هر راه ممکن، ذبح می شود.
4. جذب مخاطب به هر طریق: کسانی که تمایل زیادی دارند که هر چه بیشتر در فضای سایبر دیده شوند، به ویژه اگر این بازدید برای آنها ثمره مالی هم داشته باشد یا باعث افزایش شهرت و موقعیت اجتماعی آنها گردد، برای جذب مخاطب ممکن است اخلاق را زیر پا بگذارند و مثلاً به انتشار مطالب دروغ بپردازند یا به نقض حریم خصوصی دیگران روی آورند.
5. مبانی نظریِ توجیهکننده: با توجّه به ارتباط عمل و نظر، باور به برخی نظریههای اخلاقی یا فلسفی و اجتماعی، میتواند به نقض هنجارهای اخلاقی بیانجامد. کسی که بر اساس دیدگاهها و فلسفه خاصّ خودش، چیزی را که غیر اخلاقی نمیداند، آن را در فضای مجازی منتشر کند؛ درحالیکه دیگران آن را کاملاً غیراخلاقی میدانند؛ به عنوان مثال، کسی که به لحاظ نظری معتقد است مراجعه به یک مطلب در اینترنت، فقط باید به اختیار کاربران و مخاطبان واگذار شود و دیگران حقّ مداخله و نظارت ندارند، در عرصه عمل ممکن است بهراحتی محتوای غیر اخلاقی را در سایت یا وبلاگ خود بگذارد و از خویشتن سلب مسئولیت کند.
6. اختلاف در مصادیق امور اخلاقی و غیراخلاقی: اگر افراد مختلفی که با فضای سایبر در ارتباط هستند، درباره مصادیق اعمال و مواد غیراخلاقی اختلاف داشته باشند، هر کدام طبیعتاً بر اساس برداشت خود عمل میکنند و این امر، می تواند باعث مشکلاتی شود که گاه مانع از اخلاقیشدن فضای مجازی می شود؛ به عنوان مثال، مطالب یا تصاویری که هر از گاهی در هجو یا تمسخر پیامبر گرامی اسلام(ص) یا دیگر مقدّسات دینی در اینترنت قرار می گیرد، از سوی مسلمانان و حتّی بسیاری از افراد غیرمسلمان، امری غیراخلاقی و از مصادیق اهانت و بیاحترامی به مقدّسات ادیان محسوب شده و مورد اعتراض قرار می گیرد؛ ولی از سوی دیگر، برخی افراد چنین چیزهایی را از مصادیق امور غیر اخلاقی نمیدانند و معمولاً آنها را از سایتهای خود حذف نمی کنند.
7. ضعف اخلاق در فضای حقیقی: بین فضای مجازی و فضای حقیقی، یک ارتباط واقعی و دوسویه برقرار است؛ چرا که همه مرتبطان با فضای سایبر، در دنیای حقیقی زندگی می کنند. از این رو، به هر اندازه که فضای حقیقی جامعه اخلاقیتر باشد، طبیعتاً افراد جامعه به عنوان کنشگران فضای مجازی در عرصه سایبر هم بیشتر اخلاق را مراعات می کنند و البته عکس این مسئله هم صادق است.
8. جهالت و ناآگاهی، سادگی و عدم بلوغ فکری: یکی از مهمترین عواملی که موجب رونق بازار اخلاقگریزان و اخلاقستیزان در فضای مجازی و در واقع مانع از اخلاقیشدن این فضا می شود، ناآگاهی کاربران اینترنت یا سادگی و اعتماد بیش از اندازه آنها به دیگران است. این کاربران، بهترین طعمهها برای کسانی هستند که با نادیده گرفتن اخلاق به دنبال منافع یا اهداف سودجویانه خود هستند؛ به عنوان مثال، ناآگاهی والدین از آسیبهای اخلاقی و عاطفی و حتّی جانی و مالی که می تواند از ناحیه اخلاقگریزان بر دیگران تحمیل شود، همچنین، عدم نظارت جدّی والدین بر حضور فرزندان خویش در فضای مجازی، زمینهساز بروز بسیاری از مشکلات است.
9. شهرتطلبی: بسیاری از انسانها تمایل به اشتهار و معروفیّت دارند. اینترنت امروزه، امکانات و شرایطی را فراهم کرده که یک فرد گمنام در گوشهای از جهان با شناخت و بهکارگیری شگردهای متناسب با این فضا، میتواند در مدّتی اندک، گاه در عرض چند ساعت، به شخصیتی معروف و شناختهشده تبدیل شود. روشن است که چنین وضعیتی، اشتهای شهرتطلبی افراد و گروهها را بهشدّت تحریک کرده و همین امر می تواند مانع از مراعات اخلاق شود.
10. امکان ناشناس ماندن: به هر اندازه هویت کسی که در صدد نقض اصول اخلاقی است، شناخته شدهتر باشد، انگیزه او برای چنین کاری کمتر میشود؛ چرا که شناسایی فرد، موجب تحمیل هزینه های مادّی و معنوی فراوانی بر او میشود. در فضای مجازی، به دلایل گوناگونی، امکان این هست که شخص هویت واقعی خود را پنهان کند. این امر در کنار دیگر امکانات و جذابیت های دنیای مجازی، باعث می شود که افراد ضمن احساس مصونیت از مجازات، برای انجام کارهای خلاف اخلاق، جرئت بیشتری پیدا کنند.
از جمله کارهای غیراخلاقی که در سایه پنهان ماندن هویت انجام می شود، می توان به این موارد اشاره کرد: فریب دادن دیگران، هککردن و سرقت اطّلاعات شخصی افراد و سازمانها، جا زدن خود به جای افراد دیگر، کلاهبرداری، فروش اموال دیگران، دروغپردازی و تفتین(8) درباره دیگران، تولید و اشاعه مطالب غیراخلاقی جنسی، و آموزش کارهای خلاف یا پرخطر.
11. حس کنجکاوی: آدمی، موجودی است جستوجوگر و کنجکاو. این روحیه وقتی در مواجهه با فضای بسیار متنوّع (میلیارد تو به جای هزار تو)، پُررنگولعاب و جذّاب اینترنت قرار گیرد، هم میتواند باعث ارتقاء و رشد مادّی و معنوی شخص شود و هم در صورت غفلت یا تغافل، میتواند او را به وادی مسائل غیراخلاقی بکشاند. این امر در مورد کودکان و نوجوانان و جوانان، به جهت روحیات خاصّ آنها شاید از شدّت و غلظت بیشتری برخوردار باشد. ارائه بسیاری از مطالب و لینکهای موجود در اینترنت، با بهرهگیری از همین حسّ کنجکاوی کاربران میتواند آنها را برای مراجعه به یک مطلب تشجیع و ترغیب نماید.
12. اختلافها، کینهها و رقابتها: این اختلافها و خصومتها، می تواند شخصی، قومی، طایفهای، مذهبی، منطقهای، سیاسی و مانند آن باشد. در موارد فراوانی دیده شده که افراد به سبب اختلافها یا کینهها و رقابتهای مثلاً عشقی که با هم دارند، برای انتقامگیری از یکدیگر به فضای سایبر پناه میبرند و به افشاء اسرار دیگران، نقض حریم خصوصی آنها یا دروغگویی درباره آنها اقدام می کنند. (رحمتی، 1393)
نتیجه
بحث اخلاق اطلاعات، پدیدهای است که در دنیای امروز بسیار مورد توجّه قرار گرفته است. اخلاق، نه تنها در محیط فیزیکی و واقعی، بلکه در فضای سایبری و مجازی نیز به جهت آثار و پیامدهای زیانبار آن، باید مورد توجّه قرار گیرد. اخلاق اطّلاعات اسلامی، بهواقع استانداردهای رفتاری در زمینه تولید، ذخیره، انتشار و دسترسی به اطّلاعات بر اساس آموزه های اسلامی در محیط سایبری و مجازی است و نقض یا سرپیچی از این اصول اخلاقی، پیامدهای سوء و گاه جبرانناپذیری را به همراه دارد. بنابراین، باید تلاشهای بیشتری در این باره توسط مسئولان امر صورت گیرد. فنّاوری اطّلاعات، هر چند یک بحث امروزی است، ولی اصول اخلاقی آن را می توان از قواعد و مقرّرات کلّی اسلام به دست آورد. اصول اخلاقی خواجه نصیرالدّین طوسی که در این مقاله مطرح گردید، می تواند راهنمای خوبی برای کاربران در فضای سایبری باشد که پیروی از این اصول و قواعد، در واقع نوعی پیشگیری اجتماعی از وقوع تخلّفات در محیط سایبری می باشد.
پیشنهادها
پژوهش حاضر در خاتمه، در راستای جامه عمل پوشاندن به اخلاق اطّلاعات اسلامی، راهکارهای زیر را به عنوان برخی از راهکارهایی که برای اصلاح موانع و غلبه بر چالشهای فراروی اخلاقیشدن فضای مجازی میتواند کارساز باشد، پیشنهاد می دهد.
- باور به حضور خداوند: هرچند فضای سایبر گاه به اندازهای مهآلود است که آدمی می تواند به گونه ای ناشناس در آن یکهتازی کند و حتّی مرزهای اخلاق را زیر پا بگذارد، ولی انسانی که به وجود خداوند ایمان داشته باشد و خود را در خلوت و جلوت(9) در معرض دید او بداند، دیگر نیازی به ناظران بیرونی ندارد و به گونهای «خود ـ کنترلگر»، خویشتن را مقید به رعایت امور اخلاقی می داند.
- اخلاقیسازی جامعه حقیقی: فضای مجازی با فضای حقیقی در ارتباط و تأثیر متقابل است؛ چرا که همه مرتبطان و فعّالان در عرصه فضای سایبر، در فضای حقیقی زندگی می کنند. ازاینرو، به هر اندازه که فضای حقیقی اخلاقیتر شود، فضای مجازی هم اخلاقیتر می شود و برعکس. از کودکی که در محیط خانواده، از کارمندی که در محیط کاری خویش، از شهروندی که در محیط سیاسی و اجتماعی خود که محیطی نسبتاً آشکار و قابل مشاهده است، شاهد یا عامل نقض اصول اخلاقی است، نمی توان انتظار داشت که در فضای مجازی که در آن امکان ناشناس ماندن بیشتر است، مقید به اخلاق باشد.
- برجسته سازی هویت انسانی انسان: جهت برونرفت از وادادگی در برابر فنّاوری به طور کلّی، و فنّاوری اطّلاعات و ارتباطات به طور خاصّ، لازم است برای هویتیابی استقلالی انسان و تقویت اراده و اختیار و قدرت گزینشگری وی در برابر فنّاوری، و همچنین جرئت و جسارت «نه» گفتن به رذایل فضای سایبر، تلاش مداوم شود.
- نظارت بیرونی: در فضای مجازی هم مثل فضای حقیقی، همواره کسانی هستند که به دلایل گوناگون، اخلاق را زیر پا می گذارند. ازاینرو، لازم است نوعی نظارت و کنترل بیرونی هم در میان باشد. این کنترل، بسته به مورد می تواند توسط والدین (درباره فرزندان) یا نهادهای قانونی (در مورد دیگر افراد جامعه) باشد. برخورد با ناقضان اخلاق، بهویژه در مواردی که به امنیت جانی، مالی و آبرویی افراد یا امنیت کلّی جامعه مربوط می شود، وظیفه نیروهایی است که در فضای حقیقی نیز در این زمینهها مسئولیت دارند. بدیهی است که البته اینان هم در انجام وظیفه خود، باید ضوابط قانونی، شرعی و اخلاقی را به طور جدّی مراعات نمایند.
- عدم بسندهکردن به شیوه های سلبی: هر چند اعمال پالایش فضای سایبر یا فیلترینگ، در مواردی لازم است؛ ولی برای اخلاقیترشدن فضای مجازی نمی توان به این گونه اقدامات بسنده کرد؛ چرا که امروزه امکان دور زدن آنها بهراحتی میسر شده است.
- امر به معروف و نهی از منکر: بر اساس این آموزه اسلامی، همواره باید در جامعه افرادی باشند که دیگران را به کارهای نیک سفارش و از کارهای زشت بازدارند. طبیعتاً وجهی از این کار در زمان ما معطوف به دعوت به مراعات اخلاق و ترک رذایل اخلاقی در فضای سایبر است. البته انجام امربهمعروف و نهیازمنکر، چه در فضای حقیقی و چه در فضای مجازی برای خود ضوابط، اصول و شرایطی دارد که باید مورد توجّه قرار گیرد.
- مشاوره با اهل فنّ: برای گرفتار نشدن در دام رهزنان اخلاق و عقاید در فضای سایبر، لازم است انسان از نظر عقیدتی و اخلاقی به صاحبنظران آگاه در این زمینه مراجعه کند و از نظر فنّی و سختافزاری نیز به خُبرگان اهل فنّ مراجعه نماید و از مشورت آنان بهره گیرد. این امر، وقتی اهمّیّت بیشتری پیدا می کند که بدانیم گردابهای اخلاقستیزی در فضای سایبر، گاه آن چنان ظریف، پیچیده، جذّاب و غیرآشکار است که انسان تا وقتی به تبعات آن دچار نشود، متوجه نمی شود.
- بهرهگیری از آموزههای دینی: بسیاری از اصول و قواعد موجود در اندیشه اسلامی را می توان برای رفع یا کاهش موانع اخلاقیشدن مورد استفاده قرار داد. از جمله دستورات اخلاقی می توان به این موارد اشاره کرد: حرمت دروغگویی و لزوم صداقت در گفتار و کردار، لزوم وفای به عهد، حرمت تفتین و بدگویی و فحش و ناسزا، حرمت اشاعه فحشا، لزوم حفظ کرامت آدمی و پرهیز از هر کاری که به آن خدشه وارد می کند، لزوم رعایت عفاف و پاکدامنی، و لزوم مراعات حقّالله و حقّالناس. برخی از قواعد فقهی نیز که برای بهسازی اخلاقی فضای سایبر نیز کاربرد دارند، از این قرارند: حرمت غش در معامله(10) و تدلیس ماشطه(11)، قاعده لاضرر و لاضرار(12)، بطلان معامله غرری(13)، حرمت تصرّف در اموال دیگران بدون اجازه آنها، حرمت دزدی، تسلّط مردم بر اموال خود، حرمت کمفروشی، و لزوم حفظ احترام دماء(14) و فروج و اَعراض(15)
- تشریک مساعی جهانی: اینترنت، شبکهای است جهانی و همه انسانها از سراسر جهان میتوانند از طریق آن به تولید و توزیع محتوی بپردازند. به همین جهت، دغدغههای مربوط به آن، از جمله چالشهای اخلاقی مرتبط با آن، امری است جهانی و مشترک میان همه جوامع. طبیعتاً در هر جامعهای، فرصتها و امکاناتی برای رفع این دغدغهها وجود دارد و تلاشهایی هم شده و می شود. به هر اندازه افراد، مؤسسات و نهادهای ملّی یا بینالمللی بتوانند در زمینه اخلاق فضای سایبر با یکدیگر همراهی، همدلی و برنامهریزی و همکاری بیشتری داشته باشند، امکان رفع یا کاستن موانع موجود بر سر راه اخلاقیترشدن فضای سایبر نیز بیشتر می شود. اندیشوران جامعه ما نیز به شرط جدّی گرفتن این موضوع، می توانند با بهره گیری از داشته های اخلاقی، دینی و فرهنگی ما، در عرصه تلاشهای بینالمللی برای مواجهه با چالشهای اخلاقی فضای سایبر، نقشی درخور ایفا نمایند و حرف های جدّی برای گفتن داشته باشند.
- استفاده از مطالعات و صاحبنظران بین رشتهای: اخلاق، با انسان سروکار دارد و انسان هم دارای ابعاد وجودی گوناگون است که هرکدام بر دیگری تأثیر دارد. بنابراین، لازم است برای سیاستگذاری و برنامهنویسی جهت اخلاقیترشدن محیط مجازی، از متفکّران عرصههای اخلاق، فلسفه، اینترنت، جامعهشناسی، روانشناسی و مانند آن استفاده شود.
- آگاهیبخشی و آموزش: به هر اندازه میزان آگاهی در بین مرتبطان با فضای سایبر بیشتر شود، اخلاقیسازی این فضا با موانع کمتری روبهرو میشود. این آگاهیبخشی و آموزش، باید با بهره گیری از روشهای مناسب و ابزارهای صحیح، و درباره چند گروه انجام پذیرد:
1. کاربران: کاربران ناآگاه، بیاطّلاع، یا ساده و خوشخیال، بهترین طعمهها، اهداف و قربانیان افرادی هستند که اخلاق را در فضای سایبر نادیده میگیرند. از این رو، آگاهی بخشی مداوم به افرادی که در صدد ورود به فضای سایبر هستند، یکی از بهترین راه های برطرف ساختن موانع اخلاقی سازی فضای سایبر است. این آگاهیها و آموزشها میتواند درباره مخاطرات و خطرات گوناگون و متنوّعی باشد که بر سر راه کاربران قرار دارد.
2. والدین: بخش عمدهای از کاربران و در نتیجه، قربانیان اخلاقستیزی فضای سایبر را نوجوانان و جوانان تشکیل می دهند. بنابراین، آگاهی والدین آنها از ابعاد مثبت و منفی و منافع و مضار(16) بهره گیری از فضای سایبر، همچنین آگاهیشان درباره چگونگی برخورد با فرزندان در این زمینه، می تواند جلوی بسیاری از مشکلات اخلاقی فراروی فرزندان را بگیرد.
3. تولیدکنندگان و توزیعکنندگان نرمافزار و سختافزار: دانشافزایی اخلاقی کسانی که در حرفههای مرتبط با فضای سایبر قرار دارند، می تواند باعث آگاهی این افراد از وظایف اخلاقی خود و دوری از نقض اصول اخلاق کاریشان بشود.
4. افراد، نهادها و سازمان های ناظر و مرتبط: به طور معمول، در هر جامعه ای با توجه به هنجارها و ضوابط قانونی یا عرفی و شرعی آن جامعه، افراد و نهادهایی هستند که وظیفه نظارت بر فضای سایبر و ممانعت از نقض حقوق شهروندان در این فضا را دارند. ازاینرو، لازم است این افراد یا سازمانها آموزشها و آگاهی های لازم را کسب کنند تا بتوانند وظایف خود را به شکل احسن و بدون داشتن هرگونه تبعاتی ایفا نمایند. (رحمتی، 1392)
پینوشتها:
منابع
الف. فارسی
ب. انگلیسی