اخلاق اطلاعات اسلامی در فضای سایبری بر اساس نگرش اخلاقی خواجه نصیر الدین طوسی
اشاره
رشد و توسعه فنّاوریهای اطّلاعاتی و ارتباطی، سبب شکلگیری پدیدهای به نام «فضای سایبری» شده است. فضای سایبری، به معنای هرگونه محیط الکترونیکی است که ارتباطات و انتقال اطّلاعات در آن روی میدهد. امروزه فضای سایبری، صرفنظر از مزایای زیادی که برای کاربران در امر بازیابی اطّلاعات دارد، از جمله: سرعت، سهولت و دقت، آسیب های بسیاری را نیز مانند: کمرنگشدن ارزشهای مترقّی، جعل هویت و کلاهبرداری، رواج سطحینگری فکری، مزاحمتها و جرایم سایبری، برای کاربران به همراه داشته و لزوم بررسی اخلاق به مفهوم بایدها و نبایدها و پایبندی به آن در فضای سایبری جهت فعّالیّت در این فضا با آرامش و به دور از آسیب های متعدّد را ضروری ساخته است. اخلاق اطّلاعات اسلامی، به معنای تولید، ذخیره، اشاعه و بازیابی اطّلاعات با توجّه به آموزه های اسلام و قرآن و با رویکرد اسلامی است.
اصول اخلاقی خواجه نصیرالدّین طوسی، به عنوان شاخصترین فیلسوف فضیلتگرای ایرانی در توسعه رویکردهای فضیلتگرا به اخلاق فضای سایبر که به جای هدایت کردار به هدایت فضایل روحی انسان تأکید میکند، میتواند نگاه تازهای برای تدوین خطمشیهای اخلاقی در فضای سایبر باشد. اصول اخلاقی مورد توجّه خواجه نصیرالدین طوسی، مانند: صداقت، حسادت، عدالت، عفّت، صبر و شفقّت، قابل تطبیق با فضای سایبری بوده و میتوان با استناد به آن موارد، الزاماتی را برای فضای سایبری مدّ نظر قرار داد.
پژوهش حاضر، به روش مروری ـ کتابخانه ای، درصدد تطبیق این اصول با فضای سایبری است. بر اساس بررسیِ انجامشده، مشخّص گردید که اخلاق، نه تنها در محیط فیزیکی و واقعی، بلکه در فضای سایبری و مجازی نیز به جهت آثار و پیامدهای زیانبار آن، باید مورد توجّه قرار گیرد. در همین راستا، بایسته است که تلاش های بیشتری، چه در جامعه حقیقی و چه در جامعه سایبری و مجازی، به منظور نهادینهکردن اصول اسلامی در حیطه تولید، نشر و استفاده از اطّلاعات صورت گیرد.
مستهجن نگاری کودکان در اینترنت: اسطوره، حقیقت و نظارت اجتماعی
موارد محدودی از کنش های جنسی همانند سوء استفاده جنسی از کودکان به شدت محکوم شده اند و در عین حال، سوء استفاده جنسی از کودکان تا حدّ بسیار اندکی زیر نظر و تفکّر موشکافانه و نقّادانه قرار گرفته است. از پورنوگرافی کودکان (با وجود عدم تعریف مستقل و پذیرفتهشده) اغلب به عنوان مظهر سوء استفاده جنسی یاد میشود.
در این راستا، مطالعه کتاب آقای جنکینز برای افرادی که علاقهمند به مسائل و مشکلات ناشی از تمایلات جنسی به کودکان و نوجوانان، سوء استفاده جنسی، پورنوگرافی و موارد شهوانی اینترنتی هستند، بسیار مفید خواهد بود. علیرغم وجود نقایصی در کتاب، کمتر نوشته همتراز دیگری وجود دارد که فرهنگ نابهنجار پورنوگرافی کامپیوتری کودکان را براساس افکار و عقاید مجریان آن، مورد بررسی قرار دهد، عقایدی که عمدتاً از طریق تابلوهای پیامرسانی ارسال می گردد و پاسخگوی افراد جویای تصاویر پورنوگرافی کودکان میباشد.
عفاف و حجاب در فضای مجازی
اشاره
عفاف داشتن و محجوب بودن، از فضایل اخلاقی بشر دانسته شده است که به مثابه امری درونی برای هر انسان، فارغ از دین و مذهبی که دارد، مطلوب شمرده میشود. تأکید ادیان آسمانی، بهویژه دین مبین اسلام بر رعایت عفاف و حجاب نیز بر مبتنی بودن آنها بر فطرت دلالت میکند؛ هر چند این فضیلت اخلاقی و امر فطری، در ادوار گوناگون و جوامع مختلف به دلایل و عللی، گاه مغفول مانده یا در تزاحم با دیگر امور فطری قرار داده شده است. انسان در جوامع گوناگون، نیازمند رعایت عفاف و حجاب است و امروزه با نفوذ اینترنت و ابزارهای گوناگون فضای مجازی در میان مردم، تشکیل جوامع مجازی و نیز بحث عفت و حجاب در آن ضرورت یافته است. در این مقاله، به بررسی فعّالیّتهای انجام شده در موضوع عفاف و حجاب و نیز عفاف و حجاب کابران در فضای مجازی پرداخته خواهد شد.
فرهنگ فضای مجازی: بایدها و نباید ها در فرهنگ اینترنتی
چکیده
آیا فضاهای ارتباطی و اجتماعی اینترنت فرهنگ دارند؟ ویژگیهای آنها چیست؟ آیا نظامهای ارزشی فرهنگی ملّی یا قومی بر فضای مجازی حاکماند؟ هدف مقاله حاضر معرّفی و بررسی رویکردهای نظری اخیر در خصوص توصیف و یافتن خاستگاههای یک فرهنگ مجازی است. همچنین، این مقاله، به بررسی تأثیر فرهنگهای (دینی، قومی، ملّی و غیره) بر فرهنگهای فضای مجازی پرداخته و چارچوبهای نظری مربوط را برای تفکّر در مورد فرهنگ در اینترنت ارائه میدهد. حرف این مقاله اساساً آن است که نظر به افزایش تعامل انسان با کامپیوتر و شبکه، دیگر صرف پرداختن به رابطه و تعامل انسان و ماشین کافی نیست. فنّاوریهای دیجیتالی و کامپیوترها میتوانند گسترش فرهنگهای ارتباطی در فضای مجازی را تسهیل کرده و حتّی مانع آن شوند و این فرهنگهای رو به رشد را میتوان در هر پژوهش جامعی که درخصوص ارتباطات شبکهای صورت میگیرد مورد توجّه و بررسی قرارداد.
هرزهنگاری اینترنتی بزرگسالان
اشاره
هرزهنگاریهای اینترنتی به عنوان یک معضل مهم و مسأله بحث برانگیز مطرح است. متفکّران و متخصّصان علوم رفتاری با تحقیقات گسترده در این زمینه، به دنبال تأثیرات روحی – روانی و اجتماعی این پدیده هستند و خواستار وضع محدودیتهای قانونی بیشتر در ارائه مطالب مستهجن میباشند. هرزهنگاری عامل ایجاد بیماریهای جنسی و روانی زیادی همچون آزار کودکان و تجاوزات به عنف است. علاوه بر این که اعتیاد به هرزهنگاری، موجب اختلال در روابط صحیح و صمیمی خانوادگی و زندگی زناشویی نیز میباشد.
این که هرزهنگاری (پرونوگرافی) تأثیرات بسیار مضرّی بر مصرفکنندگان دارد، به یک مسأله بحث برانگیز – نه تنها برای مردم عادی بلکه حتّی برای دانشمندان علوم رفتاری – تبدیل شده است. دو کمیسیون ملّی – گزارش اکثریت کمیسیون ریاست جمهوری (آمریکا) درباره هرزهنگاری و اعمال مستهجن، و اصلاحیه اوّل قانون اساسی – اعلام کردند که یک قاضی یا هیأت داوری به نمایندگی از جامعه، باید مواردی از هرزهنگاری را تعیین کنند که: به طور کلّی، خواهان یک علاقه شدید (وقیح، هولناک، بیشرمانه یا شهوانی) جنسی هستند، ارتباط جنسی را به شیوهای آشکار و آزاردهنده توصیف میکنند (به عبارت دیگر، از معیارهای جامعه کنونی فراتر میروند و توصیفاتی از ارضاء یا فعّالیّت جنسی را بیان میکنند)، به طور کلّی فاقد ارزش ادبی، هنری، سیاسی و علمی هستند.
در عرف عام، هرزهنگاری معمولاً به معنای مطالبی است که از لحاظ جنسی آشکار هستند و عمدتاً به قصد تحریک جنسی ارائه میشوند. کمیسیون هرزهنگاری دادستان کلّ کاملاً با هرزهنگاری مخالفت کرده است؛ امّا برخی مفسّران اجتماعی ادعاء کردهاند که هرزهنگاری عمدتاً یک نوع سرگرمی است که میتواند آموزشی و یا برخی اوقات، از لحاظ جنسی تحریککننده باشد، أمّا ذاتاً بیضرر است. آن ها همچنین ادعاء میکنند که حداقل هیچ دلیل صحیح علمی برای ضرر آن وجود ندارد. در مقابل، دیگر مفسّران اجتماعی به پیامدهای شدیدتری اعتقاد دارند و موارد اخیر را که توسط رسانهها افشاء شدند، مثال میزنند؛ مثل قاتلان جنسی که ادعاء کردهاند؛ هرزهنگاری آنها را به این کار واداشته است.
هرزه نگاری به عنوان محصولی از اینترنت
این مقاله سعی میکند، اثرات مخرب هرزهنگاری بر جامعه، بویژه زنان را تبیین کند. از نقش اینترنت در انتشار هرزه نگاری صحبت میکند و میگوید صنعت هرزه نگاری حتی دامن دختران جوان را نیز آلوده کرده است.
هرزهنگاری یکی از موضوعاتی است که فمنیستها همیشه با آن مخالف بودهاند. از یک سو برخی از فمنیستهای مشهور، مثل «آندریا دورکین»، از قوانین ضد هرزهنگاری حمایت کردهاند و از سوی دیگر، بسیاری از آنان به شدّت از آزادی بیان حمایت میکنند، آنها به سختی میتوانند قبول کنند تصویرهای مخرب به همین طریق اشاعه مییابد. از طرفی تصویرها را مخرب میدانند و از طرف دیگر سانسور را با آزادی عقیده مخالف میبینند. من جدیداً پیگیر این مسأله شدم، در حالی که نمیدانستم کدام طرف بحث برایم مهمتر است: دفاع از حقوق زنان یا حق آزادی بیان.
شاید این بدان خاطر بود که هنوز مسأله هرزهنگاری را کامل نمیشناختم و دربارهی اثرات روانشناختی آن چیزی نمیدانستم و جهتگیری خاصی نداشتم. مثل اغلب آمریکاییها، بر این باور بودم که در فرهنگ ما هرزهنگاری وجود دارد، فقط همین و بیش از این اطّلاعاتی نداشتم. میدانستم مردان آمریکایی مجلات هرزهنگاری و مطالبی مربوط به سوء استفاده جنسی از کودکان را میخوانند؛ امّا چیز بیشتری نمیدانستم. هنوز یک مجله هرزهنگاری را ورق نزده بودم و هنوز یک فیلم این چنینی ندیده بودم. در خانهای که بزرگ شدم، بحثی از مباحث هرزهنگاری نشنیده بودم. نتیجه این که، چیز زیادی از هرزهنگاری نمیدانستم. فکر نمیکردم این مسأله در فرهنگ ما رایج است و بر زندگی من اثری خواهد داشت.
وقتی به دانشگاه آمدم، هرزهنگاری را دقیقتر ـ به ویژه در مطالعات زنان ـ بررسی کردم. درباره اینکه هرزهنگاری چه اثری میتواند بر زندگی ما داشته باشد، بیشتر تعمق کردم. در یکی از کلاسها، فیلمی دیدم با نام «داستانی که عشق نیست»؛ این فیلم اثرات بد و مخرب صنعت هرزهنگاری را با جزئیات آن نشان میداد. از آن وقت بود که واقعاً هرزهنگاری را شناختم و آن شناخت، عمیقاً روی من تأثیر گذاشت. بعد از دیدن فیلم، احساس کردم مریض شدهام؛ احساس کردم هرزهنگاری امری حاشیهای در جامعهی ما نیست بلکه راهی شایع و عادی برای از بین بردن حیاء زنان شده است. هیچ استدلال مبتنی بر آزادی بیان، نمیتواند از آنچه من در آن فیلم دیدم و تصاویر بدی که مشاهده کردم، دفاع کند.
ناتوی فرهنگی دشمن را در فضای اینترنت جدی بگیریم
سالهاست در فضای اینترنت زندگی می کنم بخش مهمّی از زندگی من با اینترنت آمیخته شده است آن روزهای اوّل که وبلاگ نویسی را شروع کردم بیشتر می خواستم از خاطرات دفاع مقدس مطلب بنویسم از دوستانم از بچه های سپاه از رشادتهایشان از خوبیها و از بدیهای دوران دفاع مقدّس از خودم بنویسم از مبارزات زمان شاه از نوجوانانی که در مکتب عشق به خمینی مرد شده بودند، از تظاهراتهای زمان حکومت طاغوت، از خیابانهای تهران توی اون روزهای آتش و خون، حقیقتش، مدّتی هم نوشتم امّا نتوانستم ادامه بدم از یک طرف وضعیّت سیاسی کشورم به علّت وجود جریانات مشکوک حسّاس بود و از طرف دیگه فعّالیّتهای بسیار مخرّب دشمنان اسلام و انقلاب را در فضای اینترنت با پوست و خونم احساس می کردم یک روز به خودم اومدم، دیدم وسط میدان نبردم أمّا این دفعه نبردی در نهایت نامردی، دشمن در این نبرد از ابزار موشک، بمب شیمیایی، بمب خوشه ای و مین ضدنفرو گروهی جهشی استفاده نمی کنه، در این نبرد دشمن در فکر شهید کردن مردم ما نیست!! دیدم اون در این نبرد به دنبال یارگیریه!!!
بازی های رایانه ای ایرانی و بایدهای اخلاقی
مقدمه
بازی، یکی از اجزای جدایی ناپذیر زندگی، به خصوص در دوران کودکی و نوجوانی است؛ دورانی که پایه و اساس شکل گیری شخصیت فردی به حساب می آید و همگی، این دوران را گذرانده ایم. بازی ها، همراه خاطره های تلخ و شیرین، برای انسان است؛ اما باید گفت که بازی های امروزی، تفاوت محسوسی با بازی های گذشته دارد. کودکان و نوجوانان عصر فناوری، با بازی های گذشته تا حدود بسیاری بیگانه شده اند. آنان به بازی های امروزی وابسته شده اند که البته چالش های فراوانی را نیز برای والدین و مسؤولان به وجود آورده است. از آنجایی که بازی های رایانه ای، مصنوعاتی هستند که طراحی شده اند و این طراحی نیز بر اساس اهداف و برنامه ریزی های مشخصی، خارج از چهارچوب دینی و فرهنگی ما صورت می گیرد، بنابراین، می توان گفت بازی های رایانه ای، حاوی پیام هایی هدفمند و برنامه ریزی شده هستند؛ به عبارت دیگر، بازی های رایانه ای، به تصمیمات تعمدی طراحانی وابسته اند که چارچوب قواعد دنیای بازی رایانه ای را مشخص می کنند و بازیکن را ملزم می کنند تا برای دستیابی به هدف نهایی که همان برنده شدن است، از قواعد بازی پیروی کند. این قواعد می تواند در رفتارسازی بازیکنان در زندگی واقعی مؤثر بوده و حتی تمرینی برای رعایت این قواعد در زندگی واقعی باشد.(1)
اصول اخلاقی سلاح های سایبری در نبرد*
چکیده
در این مقاله، نویسنده، مسائل اخلاقی استفاده از سلاح های سایبری را مورد بحث قرار می دهد؛ نرم افزاری که به داده های نرم افزارهای دیگر حمله می کند. بسیاری بر این باورند که این سلاح ها نسبتاً بی خطر هستند؛ اما نویسنده نشان می دهد که آنها می توانند همانند هر سلاح دیگری، صدمات جدی به دنبال داشته باشند. نگارنده سلاح های سایبری را تعریف کرده، به شرح آنها پرداخته و موقعیت آنها را مطابق قوانین جنگ مورد بررسی قرار می دهد. سپس، غیرقابل اعتمادبودن سلاح های سایبری، مسائل آسیب های جنبی، مسائل وابسته به ارزیابی صدمات، محرمانگی اطلاعات و ضد حملات سایبری رو به افزایش را به بحث می گذارد. او برخی احتمالات را جهت ایجاد حملات سایبری اخلاقی تر بررسی کرده و جایگزین های محاصره سایبری را به بحث می گذارد. در نهایت، نتیجه می گیرد که حملات سایبری به طور کلی، باید توسط توافقات بین المللی غیرقانونی اعلام شود.
فیلترینگ در عرصه جهانی
اشاره
در اواخر دهه 1980م تعامل بین سه قلمرو: مخابرات، کامپیوتر و اطّلاعات این قدرت را پدید آورد که انسان در هر نقطه از جهان، اطّلاعات مورد نیاز خویش را بی هیچ حدّ و مرزی جمع آوری کند و مورد استفاده مطلوب قراردهد. آنچه از این توانایی تعبیر می شود به «فنّاوری اطّلاعات و ارتباطات» معروف است.
در این مقاله، سخن از چگونگی برخورد با انبوه اطّلاعات خوب و بد یا سیاه و سفیدی است که در شبکه جهانی اینترنت در حال گردش است. اگر چه دانشگاه ها، حوزه های علمیه، مراکز و مؤسسات علمی و فرهنگی و نیز کاربران و محققان از این ابزار کارآمد بهره فراوانی برده و می برند، امّا در میان کارشناسان، این بحث مطرح است که آیا می توان به طور مطلق به جریان آزاد اطّلاعات معتقد گردید؟ و یا اینکه انسداد برخی پایگاه های اینترنتی و پالایش دریای مواج اطلاعات جهانی لازم و ضروری می نماید؟