◊ آقای دکتر درباره پیشینه شکلگیری مرکز و چگونگی انتساب خویش به مدیر عاملی مرکز توضیحاتی بیان بفرمایید.
♦ در خصوص پیشینۀ تأسیس مرکز باید عرض کنم که در سال 68 چند تن از طلاب جوان و علاقهمند نظیر آقایان: طالبپور، سمیعی، برادران شبیریها دور هم جمع شدند و در فکر ایجاد مرکزی برای به کارگیری فناوریهای نوین در حوزه بودند. مدتی کار کردند و از کتاب شریف بحار الأنوار شروع نموده و اولین معجم لفظی را پایه گذاردند. بدیهی است این کار، هم از نظر کمی و هم از جهت کیفی، بسیار ابتدایی و مقدماتی بود؛ اما به مرور احساس شد که جای کار در این باره فراوان است و از طرفی، بودجه کافی نیز باید در اختیار باشد تا از همۀ قابلیتها در این عرصه استفاده شود. از این رو، این عزیزان وقت ملاقاتی را از دفتر مقام معظم رهبری گرفتند و به محضر حضرت ایشان شرفیاب شدند. در آنجا توضیحاتی را خدمت آقا دادند و به بیان ظرفیتهایی که در حوزه وجود داشت، پرداختند. نتیجه این دیدار مبارک آن شد که حضرت آقا بر ضرورتهای استفاده از کامپیوتر در عرصۀ علوم اسلامی تأکید نمایند و پیشنهاد دهند مستقیماً این کار مهم تحت اشراف ایشان انجام گردد و این گونه بود که مرکزی به نام مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی با ترکیب هیئت امنا، هیأت مدیره و مدیر عاملی با اشراف و ریاست عالیه مقام معظم رهبری تأسیس گردید. معظمله از قبل نسبت به استفاده بهینه از ابزارهای جدید در حوزه علوم انسانی و اسلامی عنایت خاص داشتند و با دیدن جدّیت این جمع کوشا قبول نمودند و بهسرعت ترکیب هیأت امنا و هیئت مدیره شکل گرفت و شخصیتهای گرانقدر و اساتید بزرگی چون حضرات آیات: محقق داماد، هاشمی شاهرودی و طاهری خرمآبادی هیأت امنای مرکز را تشکیل دادند. اساسنامهای نیز تنظیم شد و در آن قید گردید که ریاست عالیه مرکز با شخص مقام معظم رهبری است و این مهمترین رکن تشکیلات مرکز بود. به نظرم هیچ مؤسسه فرهنگی، آموزشی و هیچ مرکز تحقیقاتی پیدا نمیشود که ریاست عالیه آن با مقام معظم رهبری باشد؛ ولی معظمله به دلیل اهمیتی که برای این کار قائل بودند و از طرفی به جهت اینکه معتقد بودند که این کار جدیدی است و احتمالاً در حوزه با موانعی مواجه خواهد شد، با قبول ریاست عالیه مرکز تداوم کار را تضمین کردند. از سویی وقتی حوزه علمیه اعم از مراجع، علما و فضلا میدیدند که شخص رهبری ریاست عالیه این کار را بر عهده گرفتهاند، به اهمیت آن بیشتر واقف میشدند. ضمن اینکه حضور شخصیتهای طراز اوّل حوزه در هیأت امنای مرکز، بر اتقان کار میافزود و اطمینانآور بود.
جلسات هیأت امنا به صورت منظم تشکیل شده و اعضای پنجنفره هیأت مدیره جهت تأیید به مقام معظم رهبری معرفی میشدند که بنده هم جزء آن پنج نفر بودم. با تأیید ایشان هیأت مدیره کار را شروع کرد و بعد از مدتی به اینجانب پیشنهاد مدیرعاملی مرکز را دادند و با توجه به اینکه این پیشنهاد در واقع، نظر مقام معظم رهبری بود، بنده هم با طیب خاطر و افتخار پذیرفتم. در آن زمان بر اساس بندهای اساسنامهای که مدتها در هیأت امنا مورد بحث قرار گرفته بود و نهایتاً به تأیید ریاست عالیه مرکز رسیده بود، در سه محور اساسی کار را پیش بردیم: اول، آموزش رایگان طلاب و فضلا؛ دوم، تولید معاجم لفظی، موضوعی و رجالی؛ سوم، قرار دادن تسهیلات و امکانات سختافزاری در اختیار حوزویان که البته قدم نخست آن، همان تأسیس بانکهای اطلاعاتی در اماکن عمومی نظیر مدارس علمیه، مساجد و امثال آن بود. بدین ترتیب، پایه یکی از مهمترین و ماندگارترین خدمات علمی و دینی در زمان زعامت و رهبری مقام معظم رهبری برای حوزۀ علوم اسلامی گذاشته شد.
◊ نظر بزرگان و فضلای حوزه علمیه در مورد کارهای مرکز چگونه بود؟
♦ بدیهی است کارهای جدید همیشه با فراز و فرودهایی همراه است؛ بهویژه در حوزههای علمیه به دلیل وجود روحیات ضد استعماری حوزهها و ترس از تجارب تاریخی که همواره دغدغه اصلی حوزهها بوده، آغاز چنین کارهایی با موانعی همراه است؛ اما همچنانکه گفتم، ما به دو دلیل با موانع کمتری مواجه بودیم: یکی اینکه مرکز از سوی رهبر معظم انقلاب حمایت میشد. دوم آنکه رئیس هیأت امنای مرکز شخصیت شناختهشدهای چون حضرت آیت الله محقق داماد بود و ترکیب هیأت امنا نیز کمک بزرگی برای ایجاد اطمینان در میان حوزویان به شمار میرفت.
بنابراین، از همان آغاز شخصیتهای بزرگ حوزه این حرکت را تأیید کردند؛ بهخصوص زمانی که به مرور، کارها آماده میشد و برای توضیح و تشریح آنها خدمتشان میرسیدیم. با تیمی متشکل از مسئولان گروههای تحقیقات و فنی مرکز، مرتب به منازل علما میرفتیم و اهمیت کار و دستاوردهایی را که از این گذر نصیب حوزه تحقیق و توسعۀ علوم در حوزه های علمیه میشد، تبیین میکردیم. همکاران بنده تلاش فراوانی را برای جا انداختن فکر استفاده از کامپیوتر در حوزه علمیه به کار بردند و سرانجام هم موفق بودیم.
در نهایت، سطوح بالای حوزه نیز از این کار استقبال کرد و حتی بعضی از مراجع که هنوز کامپیوتر تهیه نکرده بودند، در ارتباطی که مسئولان بانکهای اطلاعاتی ما با آنها برقرار کرده بودند، نیاز آنها را اخذ نموده و در کوتاهترین زمان ممکن اطلاعات را در اختیارشان قرار دادند و این مقدمه یک اعتماد بزرگ در حوزه شد. البته شروع گسترده آموزش کامپیوتر در میان طلاب جوان نیز کمک کرد که مرکز به عنوان یک ضرورت در درون نهاد حوزه جا بیفتد.
مراجع معظم تقلید و علما خیلی زود نسبت به این کار اساسی و مهم واکنش مثبت نشان دادند. روشن است که حوزههای دینی حصون اسلاماند و مراجع عظام پاسداران حقیقی آن هستند که با چشمانی آیندهنگر نسبت به تحولات حوزهها حساسیت دارند؛ اما این به معنای آن نیست که اجازه تحول و به روز شدن حوزهها را ندهند. ما آن زمان وقتی به نزد هر کدام از مراجع شرفیاب میشدیم و برنامهها را توضیح میدادیم، از سوی ایشان استقبال میشدیم. البته اینکه به منازل یکایک مراجع و علما برویم و برنامهها و اهداف مرکز را تشریح کنیم، بنا به توصیۀ مقام معظم رهبری ـ حفظه الله ـ بود. ایشان میفرمودند به هیچ وجه ارتباطتان را با بیوت و مراجع و علما قطع نکنید و ما هم بر همین اساس، برنامهریزی کرده بودیم و خوشبختانه برنامههای نرمافزاری تهیه شده در مرکز ناظر به همۀ شقوق علمی و مبتلابه همۀ شخصیتهای علمی بود. به همین جهت، فقها، فلاسفه، اصولیون، عرفا، مفسران، رجالیون، محدثان، تاریخدانان و حتی ادبا و شعرای گرانقدر حوزه از آن استقبال میکردند؛ چون مطابق نیاز تمامی این صاحبان علوم برنامه تهیه میشد و در اختیار آنان قرار میگرفت. وقتی اقبال مراجع و علما توسط طلاب جوان مشاهده میشد، بدیهی بود که رغبت آنها برای آموزش و استفاده از برنامههای مرکز صد چندان شود و این مهمترین رمز موفقیت و جا افتادن این مقوله مهم در حوزه علمیه قم و سپس در حوزههای شهرستانی بود.
◊ تجهیزات سختافزاری و فنی مرکز در اوایل کار چه وضعیتی داشت؟
♦ از نظر وضعیت سختافزاری در آغاز راه بودیم و امکاناتمان بسیار محدود بود. در همان بدو امر برای اینکه بتوانیم با سرعت بیشتر منویات مقام معظم رهبری را محقق کنیم، اقدام به تأسیس فروشگاهی برای عرضه سختافزار کردیم. این اقدام دو فایده بزرگ داشت: یکی اینکه به مرور و به صورت منظم نیازهای سختافزاری مرکز به تناسب توسعۀ کار تأمین میشد و دوم آنکه فکر کردیم برای اینکه طلاب جوان بتوانند دستگاه کامپیوتر تهیه کرده و به صورت شخصی در منازل و در ساعات فراغت حداکثر استفاده را از برنامهها ببرند، باید کامپیوتر را با قیمت ارزان در اختیار آنها قرار داد. پیشنهاد را خدمت ریاست عالیه مرکز مطرح کردیم و حضرت ایشان هم با استقبال دستور دادند که بیست و سه میلیون تومان در اختیار فروشگاه قرار گیرد تا پس از وارد کردن قطعات و اسمبل کردن آنها با قیمت نقد و اقساط بدون حتی یک ریال سود در اختیار طلاب و فضلا قرار گیرد. و این نقطۀ آغاز یک تحول بزرگ در خصوص ورود کامپیوتر به حوزه بود.
از نظر فضای کاری نیز بسیار در مضیقه بودیم. یک ساختمان در خیابان معلم به صورت اجاره در اختیار داشتیم که ساختمان اصلی مرکز بود؛ اما به هیچ وجه کفاف نیازهای ما را نمیداد. مدتی بعد بخش فنی را به ساختمانی در نزدیک حرم و پشت مدرسه حجتیه منتقل کردیم و یک ساختمان هم در خیابان صفائیه برای آموزش اجاره نمودیم. در خصوص نیروی انسانی نیز باید عرض کنم که در آغاز تعدادی از محققان و فضلا با مرکز همکاری داشتند و همسو با توسعۀ کار و شکلگیری معاونت تحقیقات، فنی و اطلاعرسانی نسبت به جذب فضلا و علاقهمندان مورد نیاز اقدام کردیم.
◊ رمز موفقیت و پیشرفت مرکز را در چه عواملی میدانید؟
♦ به تصور من رمز اصلی موفقیت مرکز در تولید نرمافزارها، تأسیس گسترده بانکهای اطلاعاتی جهت استفاده طلاب و برگزاری سمینارها و نمایشگاههای داخل و خارج کشور بود که همه اینها به دو عامل مهم باز میگشت: اول، انگیزه قوی و حمایتهای مادی و معنوی که از سوی مقام معظم رهبری صورت میگرفت. دوم، تلاش مؤمنانه و شبانهروزی نیروهایی بود که در بخشهای مختلف مرکز مشغول به کار بودند. همه یک دل و یک زبان برای توسعۀ کار تلاش میکردند. دوستان ما در معاونت تحقیقات و فنی با توجه به علاقهی وافری که نسبت به کار خود داشتند، بهسرعت آییننامههای مرتبط را تنظیم و به مرور تکمیل کردند. روشهای موضوعبرداری و هماهنگسازی که در آغاز خیلی ابتدایی و ساده بود، برابر قابلیتهای فنی روزآمد شد. معاجم لفظی بهسرعت حالت تکاملی خود را طی کرد تا اینکه بخش رجال مرکز به افقهای جدیدی در به کارگیری قابلیتهای کامپیوتری دست یافت و اینها همه نوید یک تحول بزرگ را در آینده نزدیک میداد.
برای نخستین بار از سوی کشور ایران در نمایشگاه جیتکس در کشور امارات شرکت کردیم و برخی از برنامههایی را که آماده شده بود، در معرض نمایش قرار دادیم. جالب این بود که تا آن زمان برنامههای علوم اسلامی که عمدتاً توسط یک شرکت عربی از عربستان به نام «صخر» عرضه میشد، بر روی فلاپی بود و ما برنامه را با CD ارائه کردیم و برای بازدیدکنندگان پیشرفتهای قم قابل توجه بود و تا حدودی هم باور نکردنی؛ چون تا آن زمان فقط سیدیهایی صوتی وجود داشت که در دسترس علاقهمندان برنامههای مذهبی بود. به هر حال، یک قدرت نرمافزاری در جهان اسلام آن هم با برنامههای اهل البیت(ع) ظهور کرده بود و این مایه افتخار شیعه بود. بسیاری از شیعیان که به غرفه مرکز میآمدند، احساس غرور میکردند. این در حالی بود که ما نسبت به پیشرفتهای امروز، در آغاز راه بودیم. در زمستان 70 نیز اولین سمینار کامپیوتر و علوم اسلامی را در ایران و در مجتمع امام خمینی قم برگزار کردیم و در کنارش هم نمایشگاهی از محصولات نور عرضه شد. آن زمان، حضرت آیتالله مؤمن مدیریت حوزه علمیه قم را بر عهده داشتند و در سخنرانی افتتاحیه نمایشگاه، ما را بسیار تشویق نمودند. اینگونه حمایتها نیز که از داخل حوزه صورت میگرفت، بر اتقان کار میافزود.
معمولاً برنامه نمایشگاهها، سمینارها و تأسیس بانکهای اطلاعاتی را در برنامههای سالیانه تنظیم و به دفتر مقام معظم رهبری تقدیم میکردیم و طبق روال از سوی دفتر معظمله تمام برنامهها بررسی شده و به استدلالها توجه میشد. کارشناسان میبایست دقیقاً دلایل و مستندات خود را ارائه میکردند و سرانجام گزارش کار برای تأکید نهایی به محضر حضرت آقا تقدیم میشد. پس از تأیید معظمله جهت ابلاغ اطلاع داده میشد. در آن سالها بودجه ما خیلی اندک بود و نیروها وجه دریافتی از مرکز را به عنوان تبرک میدیدند و آن را با برکت میدانستند.
در اینجا خوب است یک نکته جالبی را عرض کنم که شاید برای کسانی که آقا را از نزدیک نمیشناسند، عجیب باشد. قضیه به بودجه سال 71 مربوط میشود که در آن پیشنهاد شرکت مرکز در یکی از نمایشگاههای خارجی را داده بودیم؛ به این معنا که هر سال در شهر سبیت آلمان نمایشگاهی از آخرین دستاوردهای نرمافزاری و سختافزاری برگزار شود. این نمایشگاه در اروپا مقام اول را دارد و در دنیا هم بعد از نمایشگاهی است که در آمریکا برگزار میشود. حضور در این نمایشگاه برای آموزشهای فنی و افزایش قابلیتهای نرمافزاری ما بسیار مفید بود. دوستان ما در معاونت فنی نظیر حضرات آقایان: آسیابانی، مینایی، حسن آقا و علی آقا شبیری معتقد بودند این مسافرت در ارتقای سطح فنی مؤثر است. بنده هم همین عقیده را داشتم؛ ولی متأسفانه در هنگام بررسی در دفتر آقا آن را حذف کرده بودند. وقتی برنامه را برای تأیید نهایی خدمت آقا میبرند، ایشان با قلم مبارکشان حضور در نمایشگاه سبیت را اضافه میکنند و این به قدری بر روحیه معاونت فنی ما اثر گذاشت که غیر قابل توصیف بود. البته اصل سفر خیلی اهمیت نداشت که بخواهد این همه خوشحال کننده باشد؛ بلکه از این جهت که شخص ریاست عالیه مرکز این قدر به توسعه فنی مرکز میاندیشند و به آن توجه دارند، برایمان مهم بود.
◊ در این مسیر با چه مشکلاتی مواجه بودید؟
♦ در رأس مشکلات ما، مسأله بودجه بود. برنامههای گستردهای را تنظیم کرده بودیم و اهداف بلندمدتی طراحی شده بود؛ حتی در همان زمان زمزمۀ تنظیم برنامههای میانمدت و بلندمدت را در داخل مرکز مطرح کردیم. البته باید اذعان کنم که همکارانم همگی یکدست و همراه بودند و تجربۀ مدیریتی قبلی بنده هم در کنار کارهای عالمانه و تلاش مجدانه آنها مشکلات را یکی پس از دیگری حل میکرد. به هر حال، در تمام این سالها مشکل اصلی ما بودجه بود و چون در آغاز کارمان سیستم مدیریتی مرکز سهمرحلهای بود؛ یعنی هیأت امنا، هیأت مدیره و مدیر عامل، همین امر تا حدود زیادی از سرعت کار میکاست. بدیهی است مدیریت بر مرکزی که باید تصمیماتش به روز باشد و بعضاً هم باید آنی تصمیم میگرفتیم، دشوار بود و یکی از مصائب بزرگمان، بعضی مخالفتهای هیأت مدیره یا وسواسی بود که دوستان ما در هیأت مدیره داشتند و گاهی اوقات کار را دچار مشکل میکرد. به یاد دارم که در برگزاری اولین سمینار کامپیوتر و علوم اسلامی اعضای محترم هیأت مدیره حتی روی نوع غذا نظر میدانند و حتی جالب بود که بعضی روی گوشتی هم که میخواهد طبخ شود، نظر داشتند. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل. وقتی گزارش اینگونه دخالتها در کارها به دفتر مقام معظم رهبری رسید، با نظر حضرت آقا قرار شد که هیأت امنا و هیأت مدیره با یکدیگر ادغام شود و اختیارات مدیرعامل افزایش یابد. با اصلاح اساسنامه مرکز این اتفاق افتاد و از آن زمان به بعد، ما در حوزۀ ادارۀ امور مرکز از اختیارات بیشتری برخوردار شدیم و این یک موفقیت خوب برای توسعه بهتر کار بود.
همچنین مشکلات فراوان دیگری هم وجود داشت. از جمله اینکه کمکم سازمانها و مراکز رقیب متولد شدند و کسانی بودند که با مرکز در رقابت شدیدی قرار گرفته بودند؛ ولی بحمدالله همۀ موانع با اتکال به خدای بزرگ و خلوص نیت همکاران در مرکز برطرف شد.
◊ لطفا خاطره ای شنیدنی در زمان مدیرتتان بیان بفرمایید.
♦ در خصوص کار با مرکز، خاطرات بسیاری دارم. قبل از نقل برخی خاطرات، باید عرض کنم بنده حضرت آقا را از زمان دانشجویی موقعی که معظم له در تبعید بود، میشناختم و با همۀ وجود به ایشان ارادت داشتم و تا امروز هم این ارادت روز به روز بیشتر شده است. در تبعیدگاه جیرفت که اواخر سلطنت پهلوی بود، برای بار دوم با تنی چند از دانشجویان و در معیت شهید حقانی خدمت ایشان رسیدم. در آنجا بود که عظمت و شخصیت علمی و نگاه بلند و روشنفکرانه او را دریافتم و برای بنده که با روحانیون بسیاری آشنا بودم، یافتن شخصیتی جامع با ابعادی شگرف مغتنم بود و از همان ایام تا امروز مرتباً شکرگذارم که این سعادت نصیبم شد. نکتۀ درسآموز این است که شبها مقام معظم رهبری در مسجد جیرفت سخنرانی داشتند و ساواک هم بهشدت حساس بود و روی رفت و آمدها کنترل داشت. پای منبر ایشان بیش از 20 نفر جرأت شرکت نداشتند؛ اما امروز هر سخنرانی ایشان میلیونها مستمع در داخل و خارج کشور دارد.
در طول سالهایی که ایشان ریاست جمهوری را بر عهده داشتند و بنده در شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی مسئولیت داشتم، مرتب خدمت ایشان میرسیدم و در واقع، نقش یک رابط را داشتم. در عین حال، افتخار حضور در کلاسهای تفسیر قرآن ایشان را نیز داشتم. زمان ریاست بنده در مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی نیز هر وقت مشکلی پیش میآمد و کار پیچیده میشد و از حل آن عاجز بودم، خدمتشان میرسیدم و عمدتاً هم سر نماز ظهر و عصر ایشان وقت میگذاشتند و چون به اصل کار توجه ویژه داشتند، بنده بهراحتی از عنایت و لطف ایشان برخوردار بودم؛ البته بعضی دیدارها با حضور هیأت امنا و یا هیأت مدیره انجام میشد.
از جمله خاطراتی که اینجا به مناسبت بیستمین سال تأسیس مرکز خوب است یادآوری کنم، این است که در یکی از ملاقاتها ایشان اصرار داشتند در خصوص آموزش و تولید معاجم لفظی و موضوعی و رجالی به کار سرعت بدهیم. ایشان میفرمودند: آنچه حوزه را متحول میکند، همین کار است. در داخل منازل علما حتی جای کامپیوتر را هم مشخص کنید و نیرو بفرستید و به آقایان آموزش بدهید. این یک کار اساسی و بنیادی برای به روز شدن تحقیقات اسلامی حوزهای است.
معظمله میفرمودند: اوایل من خودم عادت نداشتم از کامپیوتر استفاده کنم و ترجیح میدادم به کتابخانه بروم و به صورت دستی از منابع استفاده نمایم؛ ولی وقتی توانستم با صفحهکلید کار کنم، از کامپیوتر استفاده کردم. ایشان میفرمود: شما باید در استفاده علما از برنامهها اصرار بورزید. اوایل کار ممکن است استقبال چندانی نشود؛ ولی بالاخره همگی پی به اهمیت موضوع خواهند برد.
خاطره دیگر اینکه وقتی کتاب بحار الأنوار را در قالب معجم لفظی آماده میکردیم، یک روز که محضر ایشان بودم، فرمودند: مراقب باشید از مرکز شما ندای تفرقه و اختلاف بین مسلمانان بلند نشود. من حرام میدانم احادیثی را که تفرقهانگیز است، در قالب نرمافزار به صورت جهانی عرضه کنید. این روایات بیش از هزار سال است که در داخل کتابها و در کنج کتابخانهها وجود داشتهاند؛ ولی در دسترس عموم بهویژه غرضورزان بدطینت نبوده تا بخواهند آتش اختلاف بین شیعه و سنی را شعلهور کنند. اما حالا که در قالب برنامه نرمافزاری در میآید، بهآسانی در سراسر جهان قابل پخش است و این به مغرضان و سوء استفاده کنندگان فرصت آتشافروزی میدهد.
ایشان بارها میفرمودند: من به مرکز شما امید بستهام. باید کارهای بزرگی کنید. ایشان در عین حال، نسبت به رعایت حال طلاب و آموزش رایگان آنها هم توصیه مینمودند.
دربارۀ آنچه در زمان مدیریت اینجانب در مرکز روی داده و در قالب خاطره باقی مانده، باید بگویم که همۀ لحظات و ساعاتی که در مرکز بودهام، برای من خاطره است. بنده خیلی جاها مدیریت کردهام؛ هم قبل از حضورم در مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی و هم بعد از آن. خدا میداند که در هیچ جا صفا، صمیمیت، یکرنگی و تلاش مخلصانهای که بین همکارانم در مرکز بود، در جای دیگر ندیدم. همیشه غبطه آن دورۀ مدیریتی را میخورم. اگر زمان به عقب برگردد و قرار باشد در خدمت مرکز باشم، لحظهای تردید به خود راه نمیدهم. البته الآن نمیدانم وضعیت چگونه است؛ اما وضعیت مرکز در آن سالها، یعنی اواخر سالهای دهۀ 60 تا اواسط دهۀ 70 مرکز بیبدیلی از نظر صفا و یکرنگی بود.
◊ رمز موفقیت مرکز را در چه عواملی میبینید؟
♦ اصولاً برای موفقیت یک مجموعه، عوامل متعددی باید دست به دست هم دهند و اگر یکی از این مؤلفهها فراهم نباشد، تشکیلات نمیتواند به اهداف خود برسد؛ برنامهریزی، مدیریت، بودجه، نیروی انسانی کارآمد و متخصص، عزم و اراده، ایمان به کار، و دهها مؤلفۀ ریز و درشت دیگر. در یک نگاه اجمالی، از آغاز تاکنون موارد یادشده در موفقیتهای مرکز نقش بسزایی داشتهاند و هر کدام از اینها به شکل مطلوبی در مرکز وجود داشتهاند. برآیند و نتیجه همۀ این شاخصههای مطلوب سبب شده که امروز مرکز یکی از معتبرترین مراکز تولید نرمافزار در جهان اسلام باشد.
◊ ارزیابی شما از بیست سال تلاش مرکز چگونه است و آینده آن را چطور میبینید؟
♦ ارزیابی بنده این است که پیروزی انقلاب اسلامی، اسلام ناب محمدی(ص) و مکتب اهل بیت(ع) را کانون توجه جهانیان قرار داد و باعث شد چشمان مشتاق فراوانی به این نقطۀ از عالم معطوف گردد. بدیهی است با توجه به توسعه علمی در سطح جهان و به کار گیری روشهای نوین و فناوریهای پیچیده برای حل مسائل غامض علمی ایران اسلامی نمیتوانست و نمیبایست در استفاده و بهرهوری از این ابزار عقب بماند؛ بهویژه حوزههای علمیه که در حقیقت خاستگاه تولید فکر دینی هستند. امروز انتظار همه از حوزههای علمیه این است که با توجه به موضوعات جدید و پیشرفتهای شگفتانگیز شاخههای مختلف علوم و نیز وجود یک سیستم سیاسی به نام جمهوری اسلامی، به وظیفه تاریخی خود عمل کند. خلأ نظریهپردازی در حیطه حکومت دینی، بزرگترین چالش زمانه است و این کار اصلی حوزه است؛ اما وظیفهای که مرکز انجام میدهد، این است که تسهیلات لازم را برای تحقیق بهتر و آماده نمودن شرایط مطلوبتر فراهم سازد و کمک کند تا حوزه علمیه به رسالت تاریخی خود عمل کند. امروزه بهاشتباه بعضیها فکر میکند کار حوزه فقط شبههشناسی و ارائه پاسخ است؛ در حالی که این امر فقط یکی از وظایف بزرگ حوزه است. حوزه باید جلوتر از زمان حرکت کند و به تعبیر حضرت امام خمینی(س) نبض جامعۀ جهانی را در دست داشته باشد، متناسب با نیاز بشر امروزی برنامهریزی کند و بستر مناسب برای ظهور منجی(عج) را مهیا نماید. به اعتقاد بنده با خدمات و محصولاتی که مرکز تولید کرده، هیچ بهانهای برای حوزه علمیه قم باقی نمیماند که وظیفه خطیر خود را انجام ندهد. بنابراین، بنده با ظرفیتی که از هر نظر در مرکز وجود دارد، آینده بسیار روشن و امیدبخشی را فراروی آن میبینم.
البته هنوز کارهای زمینمانده فراوانی برای رسیدن به وضعیت مطلوب و ایدهآل وجود دارد. از طرفی، چون توسعۀ علوم نرمافزاری و تولید غولهای سختافزاری روزبهروز شگفتیساز است، مرکز نمیتواند زمانی را متصور شود که رسالتش به پایان رسیده است. مهم این است که حرکت مرکز و آهنگی که برای توسعه دارد، رو به جلو و به روز باشد. خوشبختانه با کادر مجربی که وجود دارد و تخصصهای بالایی که امروز در مرکز جمع شده و همچنین مدیریت خوب برادر عزیزمان جناب آقای دکتر شهریاری، این نوید را میدهد که روز به روز موفقیتهای مرکز افزوده میشود. ما در آرزوی روزی هستیم که هر فردی در هر نقطهای از جهان بخواهد دربارۀ شیعه و اهل بیت(ع) و اصول برنامۀ زندگی که در این مکتب حیاتبخش تعبیه شده، مطالبی را بداند، بهراحتی و با زبان بومی خودش قادر باشد نسبت به آن آگاهی لازم را کسب کند. ما معتقدیم که صاحب این مکتب ظهور میفرماید و چه افتخاری از این بالاتر که مرکز، یکی از مهمترین مراکز آمادهکننده زمینه ظهور باشد و این، دور از دسترس نیست.
◊ در پایان اگر صحبتی باقیمانده بیان بفرمایید.
♦ به دلیل اهمیت موضوع و حقی که مرکز و همکاران بر گردن من داشتند، با وجود کسالتی که داشتم، تا جایی که خاطرهام یاری کرد، به سؤالات شما پاسخ دادم. در خاتمه لازم میدانم از فرصت استفاده کنم و از اعتمادی که مقام معظم رهبری ـ مد ظله العالی ـ از آغاز تا کنون به حقیر داشتند، سپاسگزاری کنم؛ چه در دورۀ ریاست بر مرکز و چه بعد از آن که بنده به مجلس رفتم و تا امروز نیز با عنایت ایشان افتخار عضویت در هیأت امنای مرکز را دارم. بنده هرگز آن عبارت بلند حضرت ایشان را که در پاسخ به استعفای اینجانب مرقوم فرمودند، از یاد نخواهم برد: «... تلاشهای ایشان هرگز از ذهنم محو نخواهد شد.» این اعلام رضایت ایشان، سرمایهای است جاودانی برای دنیا و آخرت این حقیر. در پایان، همچنین مراتب قدردانی خود را از مسئولان محترم فصلنامه وزین رهآورد نور اعلام مینمایم.