وی همچنین افزودند: «حوزه های علمیه و نهادهای حوزوی از زمانی که فنّاوری جدید رایانه ای در کشور مطرح گردید، در استفاده از آن پیش تاز بوده اند. استفاده گسترده از رایانه در فعالیت های سازمانی، تولید و ارائه محصولات مختلف نرم افزاری علوم اسلامی، تأسیس مراکز مختلف پژوهشی و رایانه ای در حوزه علوم و معارف اسلامی مانند مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی، همگی گواه این امر است. اما مشکلات توسعه و استفاده بهینه از فنّاوری اطلاعات و ارتباطات مانند کمبود نیروهای متخصص که در سطح کشور وجود دارد، کم و بیش گریبانگیر حوزه و نهادهای حوزوی نیز بوده است».
در ادامه جلسه، آقای مهندس امیرپور سلطانی به عنوان کارشناس به ایراد سخن پرداخت.
وی، دانش را اجتماعی از اطلاعات و اطلاعات را اجتماعی از داده ها خواند و افزود : «در گذشته، سیستم های اطلاعاتی به عنوان دیتابیس (Data base) مطرح شدند و بعد از مدتی که معضلات داده حل شد و متخصصان با مسائل پیچیده تری مواجه شدند، نیاز به جمع بندی داده ها را احساس کردند و به سوی ارائه سیستم های اطلاعاتی (Information systems) روی آوردند. در حال حاضر، سعی بر آن است که اطلاعات به صورت پردازش شده در اختیار کاربران قرار گیرد تا آنان دانش سازماندهی شده را آسان تر دریافت کنند و از جمع بندی دانش ها به دیدگاه مورد نظر خود دست پیدا نمایند».
در ادامه، وی به بحث انتقال دانش پرداخت و توسعه فنّاوری اطلاعات و ارتباطات و همچنین جمع آوری اطلاعات را پیش نیازهای اساسی فرایند انتقال دانش خواند.
وی با بیان این نکته که بحث زمان، از مباحث کلیدی در فرایند انتقال دانش است، زمان را وجه تمایز بین دانش ضمنی و دانش صریح برشمردند. ایشان دانش صریح را دانشی معرفی کردند که در مخزن دانش ذخیره می شود و در زمان های گوناگون و به اشکال مختلف از آن استفاده می کنند و ممکن است در چهارچوب برنامه درسی یا یک مستند کتابخانه ای مورد استفاده قرار گیرد و در این نوع از دانش، قابلیت استفاده مجدد از اطلاعات که بحث اقتصاد و آموزش و توسعه دانش را در بر می گیرد، قابل پیگیری است».
در بخش دیگری از این نشست مهندس پورسلطانی، مدیریت دانش را در چهار مقوله: تولید دانش ضمنی نزد افراد، جمع آوری دانش، ساماندهی، به اشتراک گذاری و تولید دانش نو طبقه بندی نمود و دانش را بر اساس میزان ساخت یافتگی به سه گروه تقسیم کرد:
- دانش ساخت یافته: دانشی که در داده ها، نویسنده ها، کلیدواژه ها و نمایه ها استخراج شده و اطلاعات کاملی از آن در اختیار کاربر قرار دارد. در این نوع دانش، داده ها به صورت توصیفی موجود است.
- دانش نیمه ساخت یافته: دانشی که در آن داده ها به صورت توصیفی وجود ندارد؛ ولی به نوعی قابل جستجوست، مانند جستجو در اینترنت.
- دانش غیر ساخت یافته: دانش و داده هایی است که در حال حاضر حتی قابلیت جستجو در آن وجود ندارد، مثل فایل های صوتی و تصویری.
وی با بیان این نکته که دانش غیر ساخت یافته و نیمه ساخت یافته باید به دانش ساخت یافته تبدیل شود، روش های تبدیل آنها را نیز به گونه ذیل بیان نمود:
دانش غیر ساخت یافته را به روشهایی همچون: سازماندهی دستی؛ یعنی تجزیه یک نوار به قطعات کوچک و استخراج داده ها و اطلاعات به صورت توضیحی؛ و نمایه سازی به دانش ساخته یافته تبدیل می کنند و دانش نیمه ساخت یافته با روشهایی مانند: سازماندهی دستی؛ نرم افزارهای تحلیل محتوا بر اساس روش های آماری و هوش مصنوعی؛ و نرم افزارهای گروه بندی متون به دانش ساخت یافته تبدیل می گردد.
اما برای تبدیل دانش غیر ساخت یافته به دانش نیمه ساخت یافته باید از روشهایی مانند: ساده سازی متون سخنرانی ؛ تبدیل اسناد به متن (OCR) و نرم افزارهای تشخیص گفتار استفاده کرد.
ایشان مخازن دانش را شکل گرفته از دو بخش: اصل سند (صوتی، تصویری، مکتوب) و داده های توضیحی (meta data) خواندند و سپس به طبقه بندی مخازن دانش با توجه به طبقه بندی قبلی از دانش به صورت زیر پرداختند:
- مخازن دانش ساخت یافته؛
- مخازن دانش نیمه ساخت یافته، مانند موتور جستجوی Googel یا نرم افزارهای داده و یا دانش نزد خود افراد؛
- مخازن دانش غیر ساخت یافته.
وی در ادامه، به بحث معماری مخازن دانش پرداخت و اظهار داشت: «معماری مطلوب آن است که هر کس هر دانشی را که تولید می کند، به نوعی در اختیار دیگران قرار دهد و ضمن اینکه به صورت مستقل عمل می نماید، بتواند در یک فضای کلی تر و به صورت یکپارچه تمام آنها را ارائه کند. یک ساختار مخازن که برای انواع گوناگون دانش ها به کار می رود، مخازن تجمعی نام دارد که از محصولات استراتژیک صنعت IT به شمار می آید».
امیرپور سلطانی با توجه به تمرکز و تعدد مراکز علوم اسلامی، بیان داشت: «باید نگرشی به وجود آید که نشر علوم دینی در قالب فنّاوری الکترونیک امکان پذیر گردد و همگان دسترسی کاملی به این علوم داشته باشند».
وی همچنین روش های انتقال دانش در محیط ICT را بدین گونه بیان نمود:
- آموزش الکترونیکی: در این مورد، آموزش باید ترکیبی شود. در اینجا استاد یک مخزن دانش درونی است؛
- محیطهای تعامل هم زمان: که دو نفر در دو طرف خط ارتباطی قرار دارند، مانند کلاس درس مجازی؛
- محیطهای تعامل غیر همزمان، همچون پست الکترونیکی و انجمن های بحث و گفتگو؛
- پایگاه های دانش و کتابخانه های دیجیتال؛
- موتورهای جستجو؛
- ساخته های خبررسانی.
مهندس امیرپور سلطانی اجزای آموزش الکترونیکی را به صورت فهرست زیر برشمرد:
- - سامانه مدیریت محتوا (CUS)؛
- - سامانه مدیریت محتوا (LMS)؛
- - ابزار نگارش: کسی که آشنایی اندکی درباره رایانه داشته باشد می تواند از این ابزار استفاده کند و بر اساس آن به تولید محتوا اقدام نماید و آن را در سامانه مدیریت محتوا قرار دهد.
- - کلاس درس مجازی، که قابلیت پایداری اطلاعات ارائه شده از خصوصیات آن است.
وی در بحث تولید دانش، توجه اساسی به موارد ذیل را ضروری خواند:
- - توسعه سواد دیجیتالی به گونه ای که دوره ها مهارتی تر شود؛
- - هدایت صحیح سرمایه گذاری و توجه به محتوا در این زمینه؛
- - توجه به تجربیات کشورهای دیگر و عدم تکرار اشتباهات آنان؛
- - تبعیت از استانداردهای بین المللی؛
- - پرهیز از نگرش بخشی و به اشتراک گذاری دانش.
در پایان این نشست، جلسه پرسش و پاسخ برگزار شد. مهندس سلطانی در پاسخ به این سؤال که آیا در ایران استاندارد مخازن تجمعی مطابق با استانداردهای جهانی، تولید شده است؟ گفت: «در سطح جهانی چنین استانداردی تدوین و ارائه شده است؛ ولی در ایران چنین استانداردی تدوین نشده است».