عنصر اول اینکه شما تصور کنید در اواخر دهه 60 تازه جنگ تمام شده بود و ابزار و تکنولوژی نوین، حتی در مراکز آکادمیک ایران، در سطح بسیار پایین موجود بود. از این رو، در حوزههای علمیه که از حوزههای علمآموزی سنتی هستند، دیگر باید بفهمیم که این جریان عقبتر از مراکز آکادمیک بوده است. اندیشه تأسیس مرکز در اواخر دهه 60 که برخاسته از فکر عدهای طلبه در حوزه علمیه قم بود، نشان میدهد که اندیشهای فوق العاده است. بهرهمندی از تکنولوژی نوین در جهت توسعه فرهنگ اسلامی و سهلالوصول نمودن منابع اسلامی برای متخصصان و کارشناسان دینی، یک فکر عجیبی بود که اصلاً در مراکز دانشگاهی آن زمان چنین اتفاقی نیفتاده بود تا اطلاعات را با تکنولوژی نوین همخوان کنند و از آن در این مسیر استفاده نمایند.
عنصر دوم، تیزبینی مراجع و علما و نیز استقبال سریع و درایت شخص مقام معظم رهبری بود که واقعاً اگر ایشان نبود، مرکز تأسیس نمیشد و مرکز جریان و رشد لازم را پیدا نمیکرد. ایشان به محض اینکه کار را مشاهده کرد و اهمیت آن را دریافت، هزینههای آن را پذیرفت و سریع از فعالیت مرکز حمایت کرد. حمایت ایشان منشأ همان نهضت نرمافزاری بود و بنده فکر میکنم که نهضت نرمافزاری از همان اواخر دهه 60 آغاز شد. این مسأله نشان دهنده این است که مرکز به دلیل این دو عنصر که عرض شد، یک مرکز ویژه است و نسبت به سایر مؤسسات یک ویژگی مضاعف دارد.
♦ رمز ماندگاری مرکز را در چه میدانید؟
◊ رمز و راز ماندگاری مرکز که به عنوان یک سند خوب در تاریخ علمی شیعه باقی خواهد ماند نیز همین دو عنصر بود که به هر حال مرکز با توجه به آیه شریفه «إلیه یصعد الکلم الطیب والعمل الصالح یرفعه» هم کلام دلنشین بود و هم عمل صالح بود و چون چنین بود، وجه الله میشود و وجه الله هم باقی است.
♦ نظر علماء و فضلا و بهخصوص حوزه علمیه در این باره چه بود؟
◊ یادم هست که در ابتدای کار قبل از مراجعه به محضر مقام معظم رهبری به علمای عظام متوسل شدیم. ابتدا خدمت حضرت آیت الله موسوی اردبیلی رسیدیم. ایشان خیلی از ما تقدیر کرد و حتی در نماز جمعه تهران از جریان تأسیس این کار خوب در قم صحبت کردند.
دومین حمایت کننده حضرت آیت الله شبیری زنجانی بود که ایشان یک نامهای به محضر آیت الله اراکی نوشتند و زیر آن نامه هم مرقوم کردند که صرف سهم امام در این جهت، از مصادیق بارز حلیت صرف سهم امام است که آیت الله اراکی هم زیر همان نامه نوشته بودند با رعایت احتیاط صرف این مبلغ در جهت تأسیس مرکز تحقیقات کامپیوتری مانعی ندارد.
دقیقاً چنین نامهای را هم خدمت آیت الله گلپایگانی نوشتیم که ایشان هم نوشتند و حمایت کردند و اجازه استفاده از یک مبلغ قابل توجهی از سهم امام را به ما دادند. رفته رفته فعالیت ما بیشتر شد تا اینکه حضرت آیت الله شبیری به همراه آقازادهشان، سید جواد آقا، در جلسهای خدمت مقام معظم رهبری رسیده بودند و در آنجا ایشان درباره این کار صحبت کردند. مقام معظم رهبری خیلی خوششان آمده بود و از حضرت آیت الله شبیری خواسته بودند که ما را ببینند. ما هم به اتفاق دوستان، یعنی آقایان: طالبپور، سید جواد شبیری، محمد سمیعی، ابوالقاسم فنایی، سید حسن شبیری و بنده خدمت حضرت آقا رسیدیم. آن جلسه که یک جلسه معارفه بود، سه ربع طول کشید. قرار شد طرحی را آماده نموده، خدمت حضرت آقا ببریم و ارائه دهیم و بر اساس آن طرح، عملیات کاریمان را آغاز کنیم.
♦ این جریان در چه سالی اتفاق افتاد؟
◊ این جریان به سال 68 که مصادف با رهبری حضرت آقا است، مربوط میشود. البته مرکز قبل از این راهاندازی شده بود و ما در سال 67 با وزارت ارشاد که وزیر آن آقای سید محمد خاتمی بود، قراردداد داشتیم. به هر حال، تقریباً دو هفته کشید که طرح را آماده کردیم و بنده به همراه آقایان طالب پور و سید جواد شبیری خدمت آقا رسیدیم و ایشان خیلی اشتیاق از خودشان ارائه میدادند و بیش از 2 ساعت و نیم محضر ایشان طرح را توضیح دادیم. در آن جلسه ایشان از اشتیاق زیاد دسته چک خود را سریعاً از میز خود خارج کردند و چکی به مبلغ یک میلیون تومان کشیدند و مبلغ 10 هزار دلار هم برای خرید دستگاه لطف کردند و پرداختند. در همان جلسه ایشان آقای دکتر طالبپور را به عنوان رئیس مرکز انتصاب کردند و آقای سید جواد شبیری را به عنوان نماینده خودشان برگزیدند. دو یا سه ماه بعد، در یک جلسه دو ساعته خدمت ایشان رسیدیم و گزارش دادیم. در همان سال اول حدود پنج جلسه خدمت مقام معظم رهبری رسیدیم و کمکم مرکز رشد بیشتری پیدا کرد و همان حمایت باعث شد که مرکز خودش را به عنوان عمدهترین مراکز علوم اسلامی مطرح کند.
♦ وضعیت سختافزاری آن زمان را چگونه تشریح میکنید؟
◊ آن موقع، دیسکتهایی بود 30 سانتیمتر در 30 سانتیمتر که اسم آنها دیسکتهای لاله بود. ما اصلاً دستگاه کامپیوتر نمیتوانستیم بخریم و بعد از قرض کردن در سال 67 یک کامپیوتر به قیمت 3000 دلار خریدیم. چون نمیتوانستیم کامپیوترهایی با این قیمت را خریداری کنیم، آقای دکتر طالبپور یک مبدل سختافزاری طراحی کردند با کومودور 64 که به تلویزیون وصل میشد. نوارهای کاست اطلاعات را به وسیله تلویزیون 14 اینچ تایپ میکردیم و سپس آن را به کامپیوتر منتقل مینمودیم که رم آن 256 کیلوبایت بود. حضرت آقا که 10 هزار دلار داده بودند، ما یک پرینتر سوزنی اپسون 1000 و دو کامپیوتر دولتی سوپر 11خریدیم که کیسهای نشسته داشت و مثل صندوقچه بود. کارمان را با این وسایل شروع کردیم و بعد دستگاههای بیشتری خریدیم و ساختمانها را هم توسعه دادیم و کار را بیشتر کردیم و بهسرعت معجم الفاظ کتاب وسائل الشیعه را تولید نمودیم و روی 20 دیسکت 5/3 اینچی ریختیم.
♦ چرا نخست کار را با قرآن و حدیث شروع کردید؟
◊ شعار ما تسهیل دسترسی به منابع اسلامی برای کارشناسان حوزه دین بود و با توجه به اینکه اولین منبع اسلامی، قرآن کریم و دومین منبع آن، حدیث است، طبیعتاً کارمان را از قرآن و حدیث شروع کردیم.
♦ لطفاً از خاطراتی که طی دوران کارتان در مرکز داشتید، صحبت کنید.
◊ در سال 68 تازه جنگ تمام شده بود و برگزاری نمایشگاه و همایش و سمینار، ویژگی و تازگی خاصی داشت. ما نمایشگاه مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی را برای ارائه کارهایی که کرده، در قم برگزار کردیم که استقبال خوبی هم شد؛ حتی سال اول پذیرای بسیاری از مراجع فعلی بودیم و عمده آقایان در نمایشگاه شرکت کردند؛ مثلاً حضرات آیات: مصباح یزدی و مشکینی و یا جناب آقای حداد عادل که از تهران آمده بود و در دفترچه یادبود مرکز که از این آقایان خواستیم تا چند جملهای راجع به مرکز بنویسند، مطالبی نوشتند که هماینک موجود است. به هر حال، پذیرای بسیاری از شخصیتهای داخلی و یا خارجی بودیم؛ چون نوع کار به صورتی بود که برایشان جالب بود؛ زیرا در خارج کامپیوتر بیشتر برای کارهای محاسباتی مورد استفاده قرار میگرفت و نه توسعه و ارائه اطلاعات. از این رو، این کار ما برایشان عجیب بود. آن موقع، این قضیه در قم اتفاق افتاد و سالهای بعد در دانشگاههای تهران کار ما را دنبال کردند.
به کارگیری رایانه جهت تسهیل دسترسی به منابع اسلامی و توسعه اطلاعاتی کار ویژهای بود که وقتی علما، شخصیتها و افراد میآمدند و آن را میدیدند، شگفتزده و جذب میشدند. در هر صورت، استخدام فناوری نوین در حوزه دین خیلی ما را جلو برد.
♦ بعد از گذشت بیست سال از تأسیس مرکز، فعالیت چند ساله آن را چطور ارزیابی میکنید؟
◊ مرکز هماکنون تخصصیترین، پیشرفتهترین و از حیث ظاهری زیباترین پکهای نرمافزاری چند رسانهای با کاربردهای مختلف را تولید میکند و بحمدالله حضورش در اینترنت هم مشاهده میشود. با توجه به توسعه آی.تی در دنیا و پیشرفت لحظه به لحظه فناوری اطلاعات در جهان، مرکز مجبور است که بهزودی راهکار توسعه و عملیاتش را تغییر دهد؛ چنانکه الآن بحث اینترنتهای پرسرعت در خانهها مطرح است و دیگر زمان کار کردن روی نرمافزارهای آفلاین (برونخط) و اَپلیکیشن (کاربردی) گذشته است. اینک زمان اینترنت است و در واقع، زمان وب1 هم گذشته و بحث شبکههای اجتماعی وب2 مطرح است و حتی وب3 نیز در بعضی از کشورها مطرح میشود. این مسأله تهدیدی است که اگر حوزه دین را روی اینترنت توسعه ندهیم، محکوم به اخراج از این حوزه هستیم. به همین جهت، مرکز باید خط عملیاتی خود را تغییر دهد.
به عنوان مثال، آی.تی بهسرعت در حال افزایش است و اگر دولت در بحث سوخت جلوی قاچاق سوخت را میگیرد و صرفهجوییهایی در این زمینه داریم، همه به برکت به کار گیری فناوری آی.تی است. در بحث ثبت اسناد، ثبت احوال، سازمان سنجش، وزارت علوم و یا وزارت آموزش و پرورش نیز جای پای آی.تی دیده میشود و از این امر گریزی وجود ندارد. مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی نیز با توجه به اینکه از تکنولوژی نوین در راه تسهیل دستیابی به منابع تلاش میکند، باید توجه داشته باشد که زمان کار روی حوزههای آفلاین و اَپلیکیشن گذشته و ما باید در جدیدترین حوزههای وب حاضر شویم و کار کنیم.
♦ از اینکه وقت خود را در اختیار ما قرار دادید، متشکریم. اگر صحبت خاصی باقی مانده، بفرمایید.
◊ در پایان بحث لازم میدانم که از تمامی افرادی که در تأسیس و ماندگاری مرکز تحقیقات نقش داشتند، تشکر کنم و یا به افرادی که الآن در مرکز نیستند و در جای دیگر و در حوزه آی.تی حرفی برای گفتن دارند، خسته نباشید بگویم. البته حضور دوستان در حوزههای مختلف آی.تی مغتنم است و بنده برای نمونه بحث مواجهه با حوزه اینترنت را متذکر میشوم. در این حوزه، وضعیت بسیار جدی و خطرناکی را در مقابل چشمانمان داریم و باید چارهای بیندیشیم. از جمله بحث فیلترینگ بهشدت مطرح است و ما با یک مشکل جدی روبهرو هستیم. بنده دوست دارم که مرکز در بحث جلوگیری از موارد هک، امنیت شبکههای مختلف داخلی، هاستینگ، آی.دی.سی وارد عمل شود و مناسب است که جایگاه هاستینگ و آی.دی.سی حوزه دین را مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی قرار دهیم؛ چون اگر این کار را بکنیم، خرید اطلاعات دیگر معنا ندارد. به نظر بنده ورود به این جریانات وظیفه جدید مرکز است که باید انجام دهد؛ بهخصوص بحث فیلترینگ و مراکز علمی که تسلط کافی به حوزه آی.تی دارند، باید بیایند و بحثهای ایمیج پروسسینگ و پردازش تصویری و هوشمند کردن فیلتر و برخورد با وی. پی.انها و آ.اس.اس را شروع کنند تا ما بتوانیم خانوادهها را از این ابزار خطرناک در امان بداریم و آنها را از نگرانی تربیتی فرزندان خارج کنیم تا اینترنت مرکز توسعه فرهنگ ملی و دینی شود. بنابراین، بنده در خاتمه کلام توصیه میکنم که مرکز بیاید و در رشتههای جدید آی.تی وارد شود و طلاب جوان و با انگیزه را با این زمینه بیشتر آشنا کند و از پتانسیل بالای آنها در جهت تولید اطلاعات مفید استفاده کند.