کلیدواژگان: فیض کاشانی، تفسیر صافی، دانشنامه، درختواره، تفسیر، روایی، عقلی.
درآمد
پژوهشهای حوزه علوم اسلامی، بیش از هر چیز بر متون و منابع برجایمانده از عالمان و اندیشمندان دینی تکیه دارد. آثار مکتوب دانشمندان اسلامی، دستمایه اصلی پژوهشگران برای تداوم کوششهای علمی و گشودن افقهای تازه در ساحت دینورزی و گسترش فرهنگ دینی است. با روی کار آمدن فنّاوریهای جدید اطّلاعات و ارتباطات، مانند رایانه و اینترنت، اندیشه استفاده از این فنّاوریها برای فراهم آوردن دسترسی آسانتر به منابع علمی حوزه علوم اسلامی نیز پدید آمد. مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی در سال ۱۳۶۸ با هدایت و اشراف رهبر معظم انقلاب اسلامی، با همین انگیزه پایهگذاری شد و تا امروز، بخش چشمگیری از متون و منابع اسلامی را در قالب نرمافزارهای علوم اسلامی و وبگاهها و کتابخانههای دیجیتال به جامعه پژوهشی کشور عرضه کرده است.
ابزارها و امکانات پژوهشی گسترده و متنوّع نرمافزارهای علوم اسلامی، دشواریهای بسیاری را از پیش روی محقّقان دینی بر میدارد و فرایند پژوهش را شتاب چشمگیری میبخشد. بیش از سی سال از آغاز کار مرکز تحقیقات میگذرد و این مرکز تاکنون با دستمایه قرار دادن منابع مهم در موضوعات مختلف علوم اسلامی، صدهها نرمافزار پژوهشی در قالبهای مختلف طراحی، تولید و منتشر کرده است و همچنان طرحهایی برای تولید نرمافزارهای علوم اسلامی در دست اجراء دارد. طرّاحی و تولید دانشنامه تفسیر صافی، از جمله این طرحها در مرکز تحقیقات نور است که تولید آن، سالیانی چند به درازا کشید.
نرمافزار دانشنامه تفسیر صافی، یکی از تازهترین نرمافزارهای قرآنی است که مرکز نور آن را در سال 1399 تولید نمود.
معرفی فیض کاشانی
محمد بن مرتضى، مشهور به مولی محسن فیض کاشانى (1007 ـ 1091ق)، یکى از اکابر علماء امامیه، در چهاردهم صفر سال 1007ق در کاشان به دنیا آمد. ایشان مقدّمات علوم را تا سنّ بلوغ در کاشان و نزد عمو و دایى فرا گرفت. بیستساله بود که براى ادامه تحصیل، به اصفهان مهاجرت کرد و نزد اساتید برجسته آن دیار، کسب فیض نمود. از جمله اساتید این عالم بزرگ، عبارتاند از: مولی محمدتقى بن مقصودعلی اصفهانی مجلسى (1003 ـ 1070ق)، محمد بن حسین بن عبدالصمد حارثى (935 ـ 1030ق) معروف به شیخ بهایى، سید محمدباقر بن محمد استرآبادى (960 ـ 1040ق) معروف به میرداماد، حکیم ابوالقاسم میرفندرسکی (ح970 ـ 1050ق) و مولی محمد صدرالدین شیرازی (979 ـ 1050ق) معروف به مولی صدرا.
مولی محسن، پس از آن، براى کسب علم از سید جمالالدین ماجد بن هاشم بن علی حسینی بحرانى (1028ق)، به شیراز کوچ کرد و مدّت دو سال به تکمیل علم حدیث و روایت پرداخت و بار دیگر به اصفهان بازگشت. بعد از آن، براى انجام فریضه حجّ به مکّه مشرف شد و در آنجا به ملاقات شیخ زینالدین محمد بن علی عاملى (911 ـ 966ق) معروف به شهید ثانی رفت و از آن بزرگوار نیز کسب فیض نمود. پس از مراجعت از مکّه، وقتى ملاصدرا از شیراز به شهر مقدس قم مهاجرت کرد و در روستاى کهک اقامت گزید، ملامحسن و عبدالرزاق بن علی لاهیجى (1072ق) نیز به آنجا رفتند و مدّت هشت سال مونس تنهایى او بودند و در همین دوران بود که مولی صدرا دو دختر فاضل و عالم خود را به دو شاگردش، مولی محسن و مولی عبدالرزاق تزویج کرد. سپس، مولی محسن فیض کاشانى همراه مولی صدرا به شیراز رفت و بعد از دو سال، به کاشان بازگشت و به امر تدریس، تعلیم، تبلیغ و تألیف و تصنیف مشغول گردید.
ملا محسن کاشانى در دوران زندگى پُربار خود، شاگردانى را تقدیم جهان تشیع کرد. از جمله آن بزرگواران، عبارتاند از: محمد بن محسن علمالهدى (1039 ـ 1115ق) فرزند خود فیض، معینالدین فرزند دیگر فیض، عبدالغفور برادر فیض، شاه مرتضى دوم پسر برادر فیض، ضیاءالدین محمد، مولی شاه فضلالله، مولی محمدباقر مجلسى (1037/1038 ـ 1110/1111ق)، سید نعمتالله جزایرى (1050 ـ 1112ق)، قاضى محمدسعید قمى (1049 ـ 1100 یا 1103ق)، مولی محمدصادق خضرى، شمسالدین محمد قمى، شیخ محمدمحسن عرفان شیرازى و بسیارى از علماء دیگر.
فیض کاشانی، حکیم، متکلّم، محدّث، فقیه، شاعر و ادیب بوده و کتابهای متعدّدی در زمینه قرآن، حدیث، اخلاق، فقه و غیر آن تألیف کرده است. وی را فقیه الفلاسفه و فیلسوف الفقهاء مینامند. گرچه این لقب حکایت از مدح و ثنا دارد، ولی با دقّت در آن روشن میشود که «مَدحٌ یشبه بِالذَّم؛ مدحی است که شبیه به مذمّت است»؛ زیرا معنای دقیق لقب ایشان این است که وی در میان فلاسفه که خیلی فقه نمیدانند، فقیه است و در میان فقیهان که فلسفه نخواندهاند، فیلسوف است. پس، وی نسبت به فقیهان، فقیه نیست و نسبت به فلاسفه هم فیلسوف نیست. البته باید اذعان داشت اینگونه مخالفتها، نشان از حسادتی دارد که گریبانگیر عالمنماها و فقیهنماهاست. بزرگترین افتخار وی، این است که مرکز علمی شیعه در جهان اسلام، یعنی مدرسه فیضیه قم، منسوب به وی است؛ هرچند حسودان برآناند که:
در محسن فیض هم سخنهاست زیرا که ز اقرباء صدراست
سرانجام، مولی محسن فیض در سن 84 سالگى، در 22 ربیع الثانى سال 1091 در شهر کاشان از دنیا رفت و در قبرستانى که در زمان حیاتش زمین آن را خریدارى و وقف نموده بود، به خاک سپرده شد.
خاندان
پدر وی، رضیالدین شاه مرتضی (950 ـ ۱۰۰۹ق)، مردی فقیه، متکلّم، ادیب و مفسّر بود و در کاشان حوزه تدریس داشت. مادر او، زهرا خاتون، بانوی عالم و شاعر، دختر ضیاءالعرفاء رازی ـ از عالمان بزرگ شهر ری ـ بوده است. جدّ مرحوم فیض، تاجالدین شاه، عالم، عارف و شاعر و از نامداران دوران خویش در کاشان بوده و در همان دیار مدفون است. وى در دو سالگى، پدر خود را از دست داد و دایى و عمویش، تعلیم و تربیت او را به عهده گرفتند.
آثار
بنابر آنچه نقل شده، مرحوم فیض نزدیک به دویست جلد کتاب ارزشمند در علوم و فنون مختلف تألیف کرده است. برخى از تألیفات این مرد بزرگ، عبارتاند از: 1. الصافى فی تفسیر القرآن؛ 2. الوافى؛ 3. الشافى؛ 4. النوادر؛ 5. المحجة البیضاء؛ 6. مفاتیح الشرایع؛ 7. اصول المعارف؛ 8. علم الیقین؛ 9. حقّ الیقین؛ 10. عین الیقین؛ 11. ضیاءالقلب؛ 12. الفتنامه؛ 13. زاد السالک؛ 14. شوق المهدى؛ 15. کلیات دیوان اشعار؛ 16. الاصفی فی تفسیر القرآن؛ 17. الشهاب الثاقب فی وجوب صلاة الجمعة العینی؛ و... .(1)
دکتر بخشایشی میگوید:
مرحوم فیض، داراى ۵ تفسیر رایج مىباشد:
۱. الصّافى؛ ۲. الأصفى؛ ۳. المصفّى؛ ۴. تنویر المذاهب؛ ۵. تعلیقۀ او بر زبدة البیان مقدّس اردبیلى.
این تفاسیر سهگانه اخیر، تلخیص و فشردهنگارى شدهاند تا همگان بتوانند از معارف عالیه قرآنى بهرهمند شوند. تفسیر صافى، از سال ۱۲۹۶ق تاکنون بارها و بارها در ایران و عراق، به شکلهاى مختلف چاپ و انتشار یافته است.
توضیح اینکه:
- الصّافی: تفسیر مبسوط و مفصّلى است که داراى 70هزار سطر است و اخیراً در ۵ مجلد قطور، به چاپ رسیده است.
- الأصفى: برگزیده و منتخب تفسیر صافى و شامل ۲۱هزار سطر است. این تفسیر، حدود یکسوم تفسیر الصّافى میباشد.
- المصفّى: تلخیص و برگزیدهاى از تفسیر الأصفى است، جهت فهم عموم مردم.
- تنویر المذاهب: تعلیقهاى بر تفسیر المواهب العلیۀ کاشفى سبزوارى (۹۱۰ق) مىباشد. این تفسیر، بسیار خلاصه و در حدود ۳هزار سطر مىباشد و مطالبى است که بر تفسیر مرحوم کاشفى سبزوارى، تفسیر متداول بین مردم افزودهاند.
- تعلیقه بر زبدة البیان اردبیلى: این اثر، تعلیقهاى است بر کتاب زبدة البیان محقّق اردبیلى (۹۹۳ق) که صاحب الذّریعة به این کتاب تصریح نموده است و مىفرماید نسخههایى از آن، در بعضی کتابخانهها موجود است.(2)
علاوه بر تفاسیر فوق، تفسیر دیگرى هم به نام تفسیر الأمانة پیرامون آیه شریفه «لِأَمٰانٰاتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ رٰاعُونَ»(3) (مطابق نوشته صاحب ریحانه، ج۴، ص۳۷۶) و الهادی و ضیاء النّادی که نسخهاى از آن را احمد بن محمد سارى(4) به خط خویش استنساخ نموده است (الذّریعة، ج۲۵، ص۱۵۴) و در تاریخ ۱۱۰۵ از آن فارغ شده و آقاى شبّر وقف بودن آن را نگاشتهاند (همان، ص۱۵۵؛ الکواکب المنتشره، ص۳۹و۴۰)، از آن مرحوم، به یادگار مانده است.(5)
نسخهها، چاپها، پژوهشها و ترجمهها
تفسیر صافی، به سال 1266ق در تهران به قطع رحلى و با چاپ سنگى منتشر شد. پس از آن، بارها در تهران، تبریز و بمبئى، همان چاپ افست گشت. چاپ دیگر «صافى» در چهار جلد است، با قطع وزیرى و به تصحیح مرحوم علّامه ذوفنون آیتاللّه ابوالحسن شعرانى و تحقیق و تعلیق آقاى میرزا حسن حسینى لواسانى.
محقّق به جز مقدّمهاى کوتاه در شرح حال مؤلّف، در پانوشتها با استفاده از «مجمع البیان» و منابع لغوى و ادبى و نیز «وافى»، برخى از آیات و روایات و کلمات را توضیح داده است. «صافى» چاپ دیگرى دارد در 5 جلد به قطع وزیرى، با مقدّمهاى در شرح حال مؤلّف و پانوشتهایى از آقاى محمدحسین اعلمى که در بیروت و ایران چاپ شده است. لازم به یادآورى است که اکثر قریب به اتفاق پاورقیهاى این چاپ، همان پاورقیهاى چاپ دوم است که بدون هیچ اشارهاى در این چاپ آمده است. در نرمافزار دانشنامه تفسیر صافی، از این نسخه استفاده شده است.
چاپ اخیر صافى در 7 مجلّد با تحقیق علّامه سید محسن حسینى امینى از طرف دار الکتب اسلامیه تهران به سال 1377ش روانه بازار کتاب گردید. محقّق در مقدّمهاى درباره زندگى مرحوم ملامحسن فیض، دیدگاه علماء نسبت به او، اساتید و شاگردان ایشان و آثار علمى مرحوم فیض بحث نموده و مبناى ایشان در تصحیح، نسخه خطّى مصحّح موجود در کتابخانه آیتالله نجفی مرعشى به شماره 5964 بوده است. محقّق برخى از پاورقیهاى چاپهاى قبل را به همراه موارد جدید، آورده است.
از جمله موارد تحقیق، استخراج منابع احادیث واردشده و شرح کلمات مشکل آنها با ذکر مصدر آن و نیز استخراج آیات قرآنى است که مصنف یا روایات به آنها استشهاد کرده است.
تفسیر صافى از ابتداء مورد توجّه عالمان قرار گرفته و شمار زیادی از مفسّران، آن را حاشیهنگاری، شرح و ترجمه نمودهاند؛ برخی از آنها عبارتاند از:
- حاشیه مولی آقا خویى تبریزى (۱۳۰۷ق)؛
- حاشیه سید صدرالدین یزدى؛
- حاشیه مولی عبدالرضا دماوندى (۱۱۶۰ق)؛
- حاشیه میرزا محمدعلى طباطبایى یزدى، متخلّص به وامق (۱۲۴۰ق)؛
- حاشیه میرزا محمد تویسرکانى؛
- حاشیه و شرح تفسیر صافى، از سید عبدالأعلى سبزوارى؛
- حاشیه دهگردى بر تفسیر صافى، تألیف سید ابوالقاسم حسینى؛
- ترجمه تفسیر صافى، با عنوان تفسیر «روان جاوید» در ۵ جلد، اثر میرزا محمّد ثقفى. علّامه حسن حسنزاده آملی بر آن است که این تفسیر، ترجمه صافی است.(6) حقیر مقایسهای بین این دو اثر انجام دادم و نتیجه آن شد که مراد علّامه، ترجمه مصطلح نیست؛ بلکه منظور این است که مرحوم ثقفی تهرانی در نگارش تفسیر خود، صافی را پیش روی خویش داشته و احادیث تفسیری و نکات قرآن صافی را در اثر خود لحاظ کرده است.
- ترجمه تفسیر صافى، توسط آقایان سبحانى و محمدباقر ساعدى خراسانى؛
- ترجمه تفسیر شریف صافی، با همکاری جمعی از فضلاء عالی دوره مرکز تخصّصی تفسیر و علوم قرآن زیر نظر استاد دکتر عبدالرحیم عقیقی بخشایشی. ترجمه فارسى تفسیر شریف صافى، همانگونهکه از نامش پیداست، ترجمه فارسى کتاب تفسیر شریف «الصافی»، اثر عربى علّامه فیض کاشانى است که با همکارى و مساعدت جمعى از فضلاء (آقایان و حجج اسلام: بازرگان، مرتضى تولایى، محمد خلیلى، حبیبالله سعیدى، محمّدمهدى سازندگى، عبدالرحیم نصرى، ناصر یوسفى مقدّم و خاموشى)، با نظارت استاد عقیقى بخشایشى، ارائه شده است.
مترجمان، ضمن حفظ اصل امانت در ترجمه، ترجمهاى شیوا و رسا از این اثر باارزش ارائه نمودهاند. مطالب کتاب، در شش جلد تنظیم شده است. در ابتداء کتاب، مقدّمهاى از آقاى عقیقى بخشایشى آمده که در آن، پس از ذکر انگیزه ترجمه، اطّلاعاتى درباره فیض کاشانى ارائه گردیده است؛ از جمله زندگانى و آثار ایشان، دودمان فیض، افکار و اشعار او، نمونهاى از اشعار ایشان، کثرت مشایخ و اساتید او. در پایان نیز به گفتار بزرگانى همچون: صاحب روضات، سید نعمتالله جزایرى، صاحب اعلام و آیتالله گلپایگانى در مورد ایشان، اشاره گردیده است.
فهرست مطالب هر جلد، در انتهاء همان جلد آمده و فهرست منابع و مصادر تفسیر و تحقیق آن، در انتهاء جلد آخر قرار گرفته است. این اثر، در قم توسط دفتر نشر نوید اسلام در سال 1385ش به زیور طبع آراسته گشته است.
معرّفی تفسیر صافی
الصافی فی تفسیر القرآن که به تفسیر صافی شهرت یافته، از مهمترین تفسیرهای روایی شیعه در قرن یازدهم هجری است. این تفسیر، به دلیل اختصار و جامعیت، در دورههای مختلف با اقبال محقّقان دینی روبهرو بوده و به دلیل ارزش و اعتبار آن در نزد عالمان حوزوی، ترجمه و شرح و تعلیقههای زیادی به خود دیده است. آیتالله معرفت درباره آن میفرماید:
«تفسیر صافى، آمیزهاى از روایت و درایت و نقل و عقل است. این تفسیر، شامل تمامى آیات قرآن است و مؤلّف در بیان عبارات خود به «تفسیر بیضاوى» عنایت ویژه داشته و اغلب عبارات خود را از آن برگزیده است و سپس، متون روایات نقلشده از اهلبیت(علیهم السلام) را ذکر کرده است.»(7)
دکتر عقیقی بخشایشی آن را چنین ستوده است:
«تفسیر صافى»، یکى از بزرگترین و معروفترین تفاسیر رایج در مجامع شیعه مىباشد و به علّت سهلالتناول بودن، در اعصار مختلف مورد توجّه و عنایت قرار گرفته است. این تفسیر که بنا به شمارش خود مؤلّف، بیش از هفتاد هزار سطر مىباشد، فراغت از تألیف آن، در سال ۱۰۷۵ق رخ داده است و در آغاز تفسیر، ۱۲ فایده مهم در مورد مسائل کلّى تفسیر و علوم مقدّماتى آن قرار گرفته است. در آغاز آن آمده: «نحمدک یا من تجلّى لعباده فى کتابه... .»(8)
روش تفسیری فیض
فیض کاشانی با بررسی دهها کتاب حدیثی و گزینش احادیث مربوط به آیات قرآن کریم، تلاش کرده است تا بیانهای تفسیری اهلبیت(علیهمالسلام) را جمعآوری کند و پاسخی به درخواست طالبان علوم اهلبیت دهد. کار وی، به جمعآوری احادیث خلاصه نمیشود؛ زیرا افزون بر اینکه در مواردی به شرح و توضیح آنها و در صورت نیاز به رفع ابهام و یا جمع میان احادیث بهظاهر ناهمگون پرداخته، آیاتی را با اجتهاد خود تفسیر کرده است. به این ترتیب، روش تفسیری او، اجتهادی ـ روایی است.
مرحوم فیض قبل از آغاز تفسیر، بعد از پیشگفتار، دوازده مقدّمه را به عنوان مقدّمات تفسیر خود ذکر میکند که به تعبیر آیتالله معرفت در تفسیر و مفسّران(9)، از بهترین مقدّمات تفسیرى است که در ابتداء تفسیر آورده شده و مصنّف به بهترین وجه مطالب ضرورى را که هر مفسّر باید بیان نماید، ذکر کرده است. مطالب مقدّمات، به قرار ذیل است:
- - مقدّمه اوّل: در فضل قرآن و وصیت به تمسّک به آن از روایات اهلبیت(ع)؛
- - مقدّمه دوم: در بیان اینکه علم قرآن، نزد اهلبیت(ع) میباشد و ظاهر و باطن همه قرآن را آنان میدانند؛
- - مقدّمه سوم: در بیان اینکه کلّ قرآن در شأن اولیاءالله و دشمنان آنان وارد شده است؛
- - مقدّمه چهارم: در بیان وجوه معانى آیات از تفسیر و تأویل، ظاهر و بطن، محکم و متشابه، ناسخ و منسوخ و... که بخشى از مطالب علوم قرآن را تشکیل میدهند؛
- - مقدّمه پنجم: در بیان مفهوم تفسیر به رأى و نهى از آن میباشد؛
- - مقدّمه ششم: در عدم تحریف قرآن(10)؛
- - مقدّمه هفتم: در بیان اینکه قرآن، تبیان همه چیز است و اصول معارف دینى و قواعد شرعى، در آن مطرح شده است؛
- - مقدّمه هشتم: در بیان قرائات مختلف و میزان اعتبار آنها؛
- - مقدّمه نهم: در نزول دفعى و تدریجى قرآن؛
- - مقدّمه دهم: در شفاعت قرآن و ثواب تلاوت و حفظ آن؛
- - مقدّمه یازدهم: در تلاوت قرآن و آداب آن؛
- - مقدّمه دوازدهم: در بیان اصطلاحات و روشى که در تفسیر بر آنها تکیه داشته است.
در مقدّمه دوازدهم، مصنّف در بیان روش خود میفرماید:
«در مقام بیان و تفسیر آیات، آنجایى که نیاز به تأویل، شناخت سبب نزول که فهم آیه بر آن متوقّف باشد، شناخت ناسخ، شناخت خاصّ و این گونه مسائل باشد که فراتر از شرح لفظ باشد، سراغ معصوم(ع) میرویم؛ یعنى آنجا که فقط شرح لفظ و معناکردن لغت و اِعراب آیه باشد، خودمان میتوانیم انجام دهیم.»
با این تعبیر، فیض کاشانی راه خود را از برخى اخباریها ـ که در زمان او کم نبودند ـ جدا میکند؛ «آنها که خیلى خشک برخورد میکنند و میگویند اگر در مورد آیهاى، روایت نداشتیم، اصلاً آن را تفسیر نمیکنیم؛ امّا در مازاد بر شرح لفظ و بیشتر از آن چیزى که خودمان میفهمیم، احتیاج به معصوم(ع) و روایات داریم. اگر آیه محکمى را یافتیم که بتواند آیه دیگر را روشن کند، از آن استفاده میکنیم و آیه متشابه را به آیه محکم بر میگردانیم (روش تفسیر قرآن به قرآن). آنجا که جاى اظهار نظر خودمان نیست و آیه محکمى هم نداریم، اگر روایت معتبر در کتب مورد اعتماد خودمان یافتیم، آن را میآوریم؛ وگرنه از روایات ائمه(ع) که در کتب عامّه وجود دارد، استفاده میکنیم؛ چون بالأخره منسوب به معصوم(ع) است و معارض هم ندارد.
اگر اینها را نیافتیم، از اقوال عالمان تفسیر استفاده میکنیم. اشکال نکنید که چرا اقوال مفسّران را میآورید؛ درحالىکه خودتان این اشکال را به تفاسیر قبل گرفتید که به روایات بیتوجّه هستند؟ زیرا پاسخ میدهیم که این اقوال، چون موافق و هماهنگ با ظاهر قرآن است، آنها را میآوریم؛ نه اینکه سخن آنان را حجّت بدانیم؛ یعنى اگر آیهاى را که میخواهیم تفسیر کنیم، آیه محکم یا روایتى نداشت، در نهایت، باید خودم استظهار کرده و موافق ظاهر آیه، چیزى بگویم. به جاى این کار، از سخن فلان مفسّر استفاده میکنم و اگر کسى چیزى نمیگفت، خودم باید بیان میکردم. پس، سخن او را حجّت نمیدانم؛ ولى چون موافق ظاهر قرآن است، از آن استفاده میکنم.»
در مقدّمه چهارم، راجع به معناى الفاظ میفرماید: «بعضى الفاظ در لغت، معنایى دارد که اگر دقّت نکنیم، گمان خواهیم برد که این لفظ، فقط همین معنا را دارد؛ غافل از اینکه آن لفظ، یک روح و معناى عمیقى دارد که چندین مصداق را دربرمیگیرد که یکى از آنها در لغت آمده است.
مثل «میزان» که در لغت به «ترازو» معنا شده است؛ ولى باید گفت میزان، به معناى وسیله سنجش است و یکى از مصادیق آن، ترازوست و ترازو، خودش چند نوع است. یا مثلاً کلمه «قلم»، براى ابزارى که بر الواح نقش میاندازد، وضع شده است؛ بدون در نظر گرفتن اینکه جسم باشد یا اینکه از «نى» باشد یا چوب یا آهن، و بدون در نظر گرفتن اینکه آن نقش محسوس باشد یا معقول، و بدون توجّه به اینکه آن لوح، کاغذ باشد یا چوب یا سنگ و یا اینکه مجرد باشد. بنابراین، استعمال «قلم» در آیه شریفه «علّم بالقلم»، حقیقى است.» (11)
طبق روش کلّى که مصنّف بیان کرده، در تفسیر قرآن، ابتداء سورهها را با نام سوره، بیان مکّى یا مدنى بودن و تعداد آیات آن آغاز میکند و سپس، براى تفسیر آیات به سراغ آیات محکم، بعد از آن، روایات کتب معتبر شیعه و پس از آن، سراغ مصادر اهلسنّت براى نقل روایات معصومین(ع) میرود. در کنار آن، شأن نزول، لغت، قرائت و اِعراب آیات را نیز بیان میدارد و در نهایت، روایاتى در فضل سوره و ثواب قرائت آن نقل میکند.
وی از پیروان روش تفسیر قرآن به قرآن است. در مقدّمه دوازدهم تفسیرش در این باره میگوید:
«و بالجملة ما یزید على شرح اللفظ و المفهوم ممّا یفتقر إلى السماع من المعصوم فان وجدنا شاهداً من محکمات القرآن یدلّ علیه أتینا به فان القرآن یفسر بعضه بعضاً و قد أُمرنا من جهة أئمة الحق علیهم السلام أن نرد متشابهات القرآن إلى محکماته.»(12)
خلاصه هرچه که نیاز به تفسیر دارد، نخست به قرآن مراجعه کردیم. اگر از آیات محکم قرآن شاهدی بر تفسیر آن یافتیم، به آن استناد مینماییم؛ زیرا برخی از آیات قرآن، بعضی دیگر را تفسیر میکنند و نیز از جانب پیشوایانِ برحقّ ما که درود خدا بر آنان باد، دستور داریم آیات متشابه معنوی را به آیات محکم برگردانیم.
ساختار تفسیر صافی
تفسیر صافی افزون بر مقدّمه معمول در آغاز کتاب، دارای دوازده مقدّمه در باب احادیث مختلف مربوط به قرآن و روش تفسیری مؤلّف است. هدف از نگارش کتاب، بیان احادیث تفسیری اهلبیت(ع) در ذیل آیات قرآن است.
جناب فیض کاشانی، محدّثی خبیر بوده و دارای مبنای خاصّ در معیار تشخیص احادیث درست از نادرست است؛ آنجا که میگوید: «على أنا إنّما نصحح الأخبار بنحو آخر غیر الأسانید إلاّ قلیلاً؛(13) یعنی ما اخبار را به شیوه دیگری غیر از روش مرسوم میان رجالیون بررسی میکنیم و آن، از طریق متون است؛ نه اسانید.»
وی با تسلّطی که بر علوم اسلامی داشته، تشخیص میداده که چنین متنی، جز از شخص معصوم(ع) نمیتواند صادر شده باشد.
و یا در جای دیگری میفرماید:
«و أمّا فی کتب الأخبار ممّا یتعلق بالتفسیر فکان مع اشتماله على بعض هذه الاُمور متفرقاً بحیث یعسر ضبطه و ربطه بالآیات، مع أنّه لم یف بأکثر المهمات، و بالجملة لم نر إلى الآن فی جملة المفسرین مع کثرتهم و کثرة تفاسیرهم من أتى بتصنیف تفسیر مهذب صاف واف کاف شاف یشفی العلیل و یروی الغلیل، یکون منزهاً عن آراء العوام مستنبطاً من أحادیث أهل البیت علیهم السلام، و لیس لهذا الأمر الخطیر و الإتیان بمثل هذا التفسیر الا ناقد بصیر، ینظر بنور اللّه و یؤیده روح القدس، بإذن اللّه لیشاهد صدق الحدیث و صحته من اشراق نوره، و یعرف کذبه و ضعفه من لحن القول و زوره فیصحح الأخبار بالمتون دون الأسانید، و یأخذ العلم من اللّه لا من الأساتید حتّى یتأتّى له تمییز الصافی من الکدر، و تخرج الشافی من المضر؛(14)
یعنی تفاسیر روایی چنان گسترده است که بررسی آنها، بسیار دشوار است و تا کنون تفسیر روایی که اخبار و روایات را بررسی کرده باشد و درست و نادرست آنها را بیان نموده باشد، ندیدهام. ازاینرو، تفسیر صافی به این مهم پرداخته و احادیث صحیح را از ناصحیح جدا ساخته؛ چون من اخبار را با متون تصحیح میکنم؛ نه با اسانید. و دانش را از خدا میگیرم؛ نه از اساتید. این است که تفسیرم از اخبار آلوده، صافی است و از مطالب زیانبار، خالی و حرفهای شفابخش، در آن نهاده شده است.»
به همین دلیل، تفسیر صافی با تفاسیر روایی قبل از خودش مانند تفسیر قمی و عیاشی و همزمان با خودش مانند نورالثقلین و البرهان، بسیار متفاوت است؛ زیرا او در تفسیر صافی تلاش کرده تا احادیث صحیح را از تفاسیر روایی پیشین گزینش کند. در نتیجه، صافی را میتوان تفسیر روایی معتبر نامید.
وی پیش از نقل احادیث، همواره اندکی در تبیین معنای ظاهر آیه سخن میگوید و این بیانها را به طور عمده، از تفسیر بیضاوی، معروف به انوار التنزیل و اسرار التأویل گزینش کرده است.
مرحوم فیض، مطالب غیرروایى خود را در شأن نزول، لغت، قرائت و اِعراب آیات، غالباً از تفسیر بیضاوى اخذ کرده است و این، شیوهاى است که خود در مقدّمه دوازدهم، به آن اشاره کرده است؛ بدون نام بردن از تفسیرى خاصّ. در تطبیق اجمالى مطالب غیرروایى تفسیر صافى با تفسیر بیضاوى که با مقایسه سه قسمت از ابتداء، وسط و انتهاء هر جلد، به میزان حدود 10 آیه در هر مورد و آیات پراکنده دیگر از هر جلد صورت گرفت، میتوان تخمین زد که بیش از 90 درصد جملات غیرروایی تفسیر صافی، از بیضاوی است. مصنّف در این نقل، هیچ اشارهاى به منبع مطالب ننموده است. در بعضى موارد، به عنوان «قیل» و در اکثر موارد، بدون این لفظ، مطالب را نقل مینماید. بخش کمى هم از بیانات، با تعبیر «اقول» از خود مصنّف است که برخى از آنها رنگوبوى تعابیر عرفانى را دارند.
البته در نقل مطالب بیضاوى، گاهى تعبیر جمله را عوض نموده است؛ مثلاً از حالت اسمیه به فعلیه و برعکس، و یا فعل مضارع را به ماضى و برعکس تغییر داده و در بسیارى موارد نیز عین تعبیر را حفظ نموده است. البته این بدان معنا نیست که همه مطالب تفسیر بیضاوى را نقل کرده باشد؛ بلکه نقل ایشان، گزینشى بوده است؛ مثلاً ممکن است از یک سطر، فقط یک جمله را که لازم مىدیده، آورده باشد.
همانطورکه مصنّف در مقدّمه دوازدهم بیان کرده است، تا وقتى روایتى موجود بوده، سراغ قول مفسران نمیرویم. به همین جهت، نقل او از تفسیر بیضاوى، پس از اتمام تفسیر منسوب به امام حسن عسکرى(ع)، بیشتر و نمایانتر میشود. بنابراین، مطالب منقول از بیضاوى، از لحاظ تنوّع، شامل تفسیر فرازهایى از آیات، معانى الفاظ و لغات، بیان قرائتها، شأن نزول، مطالب ادبى و مقدار کمى احادیث پیامبر(ص) میشود.
منابع روایى تفسیر صافى
مرحوم فیض در نقل روایات از منابع تفسیرى و غیرتفسیرى متعدّدى استفاده کرده است. روایات را با ذکر مرجع بدون سند بیان کرده که این، بیانگر نگرش خاصّ وی به اسناد احادیث است؛ چنانکه گذشت. و در مواردى نیز مرجع روایت را ذکر نکرده است. در بعض موارد، فقط به نقل مقطع مورد نظر کفایت کرده و از نقل بقیه روایت اجتناب کرده است و گاهى نیز به تحلیل یا جمع یا توجیه روایات میپردازد.
در نقل از تفسیر منسوب به امام حسن عسکرى(ع)، به دلیل کثرت نقل، در غالب موارد اشاره به تفسیر نمیکند؛ امّا در مقدّمه دوازدهم میگوید: «در سوره بقره، اغلب تفسیر ما، از تفسیر منسوب به امام حسن عسکرى(ع) است.» به همین جهت، بدون ذکر آن، روایات را نقل میکند و گاهى عین عبارات تفسیر را میآورد و یا گاهى اندکى را حذف و بقیه را میآورد و گاهى نیز نقل به معنا میکند.
مرحوم فیض در مورد نقل روایات در مقدّمه دوازدهم میفرماید:
«در جایى که روایات هم معناى زیادى وجود دارد، جامعترین آن را نقل نموده و از ذکر دیگر روایات، به دلیل اختصار، صرفنظر کردهایم و گاهى به کثرت آن اشاره داشتهایم. در جایى که روایات مختلف وجود دارد، اصحّ، احسن و اعمّ آنها را انتخاب کرده، نقل میکنیم و در مواردى نیز اشاره به موارد اختلاف نمودهایم.»
منابعى که مرحوم فیض از آنها نقل روایت نموده، با تعداد موارد نقل به شرح ذیل میباشد:
قابل توجّه اینکه به دلیل تقطیع روایات توسط مرحوم فیض، هر مورد نمایانگر یک روایت مستقل نیست. تعداد موارد نقل، حدود 90 درصد، بهواقع نزدیک است:
- الإحتجاج، شیخ احمد طبرسی: 160 مورد؛
- الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، شیخ مفید: 8 مورد؛
- الإعتقادات، شیخ صدوق: 8 مورد؛
- الأمالى، شیخ طوسى: 45 مورد؛
- بصائر الدرجات فی فضائل آلمحمد(ص)، محمد بن حسن صفار: 45 مورد؛
- تفسیر جوامع الجامع، علّامه طبرسی: 145 مورد؛
- تفسیر القمى، علی ابن ابراهیم قمی: 2400 مورد؛
- تفسیر امام حسن عسکرى(ع): تقریباً به صورت کامل؛
- تفسیر مجمع البیان، علّامه طبرسی: 1450 مورد؛
- تفسیر عیاشی، محمّد بن مسعود عیاشى: 1300 مورد؛
- التوحید، شیخ صدوق: 150 مورد؛
- تهذیب الأحکام، شیخ طوسى: 110 مورد؛
- ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، شیخ صدوق: 220 مورد؛
- الخرائج و الجرائح، قطبالدین راوندی: 15 مورد؛
- الخصال، شیخ صدوق: 145 مورد؛
- روضة الواعظین و بصیرة المتعضین، محمّد بن حسن فتال نیشابوری: 23 مورد؛
- علل الشرایع، شیخ صدوق: 180 مورد؛
- عوالى اللئالى العزیزیه فی الأحادیث الدینیة، شیخ محمد احسائی، معروف به ابن ابیجمهور: 15 مورد؛
- عیون اخبار الرضا(ع)، شیخ صدوق: 160 مورد؛
- قرب الاسناد، شیخ عبدالله حمیری: 30 مورد؛
- کتاب الغیبة یا اثبات الغیبة، شیخ طوسی: چند مورد؛
- کمالالدین و تمام النعمة، معروف به اکمالالدین، شیخ صدوق: 110 مورد؛
- الکافى، شیخ محمد بن یعقوب کلینی: 1350 مورد؛
- المجالس یا الأمالی، شیخ صدوق: 90 مورد؛
- مصباح الشریعة، منسوب به امام صادق(ع): 40 مورد؛
- معانى الأخبار، شیخ صدوق: 135 مورد؛
- من لایحضره الفقیه، شیخ صدوق: 200 مورد؛
- مناقب آل ابیطالب، معروف به المناقب، محمد بن علی، معروف به ابن شهرآشوب مازندرانی: 45 مورد؛
- نهج البلاغه، سید رضی: 55 مورد؛
- طب الائمه(ع): موارد اندکی؛
- الإقبال بالأعمال الحسنة فیما یعمل مرة فی السنة، سید رضىالدین على بن موسى بن طاووس حلّى: چند مورد؛
- مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ابوجعفر محمد بن حسن بن على بن حسن طوسى (شیخ طوسی): موارد اندکی؛
- مختصر البصائر، حسن بن سلیمان حلّى: موارد اندکی؛
- مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، ابوالفضل على بن حسن بن فضل طبرسى: موارد اندکی؛
- العدة فی أصول الفقه، شیخ الطائفه ابوجعفر محمد بن حسن طوسى: موارد اندکی؛
- التِبیان فی تفسیر القرآن، شیخ طوسى: موارد اندکی؛
- النهایة فی مجرد الفقه و الفتاوی، شیخ ابوجعفر محمد بن حسن بن على بن حسن طوسى: موارد اندکی؛
- تحف العقول عن آل الرسول(صلىاللهعلیهم)، ابومحمد حسن بن على بن حسین بن شعبه حرانى: موارد اندکی؛
- تفسیر ابو حمزه ثمالی: موارد اندکی؛
- الصحیفة السجادیة، امام علی بن حسین زینالعابدین(ع): موارد اندکی؛
- المحاسن، احمد بن محمد بن خالد برقى: موارد اندکی.
بنابراین، فیض کاشانی بیشترین استفاده را در خصوص ارائه روایات، از: تفسیر منسوب به امام حسن عسکری(ع)، تفسیر قمى، تفسیر عیاشى، کافى و مجمع البیان، نموده است.
از منابع اهلسنّت، علاوه بر استفاده از روایات تفسیر بیضاوى، از کتب ذیل نیز نقل نموده است:
شواهد التنزیل حاکم حسکانی، تفسیر نعمانى، تفسیر سعد السعود، الجامع الصغیر، تفسیر بحر المحیط، تفسیر کشاف، در المنثور، تفسیر کلبى و تفسیر ثعلبى.
تفسیر صافى از نگاه دکتر ذهبی
این تفسیر، همچون هر تفسیر وزین و مطرح دیگر، ستایش و نکوهشهایی را به دنبال داشته است؛ از جمله، دکتر محمدحسین ذهبى در التفسیر و المفسرون(15) در بررسى تفاسیر شیعه، ۴۰ صفحه از کتاب خود را به معرّفى و نقد تفسیر صافى اختصاص داده است.
طرحنامه
نرمافزار دانشنامه تفسیر صافی، دانشنامهای دیجیتالی است که بر روی لوح فشرده عرضه میشود و زمینه دسترسی به متن تفسیر صافی با دستهبندیهای موضوعی گوناگون و امکان جستوجوی ساده و پیشرفته را برای علاقهمندان و محقّقان علوم و معارف قرآنی فراهم میسازد.
اهداف و ضرورت اجراء طرح
تفسیر صافی، به عنوان یکی از منابع مهم تفسیری شیعه، جایگاهی ویژه در پژوهشهای اسلامی دارد و استفاده از فنّاوری دیجیتال برای دسترسی آسان و کاربردی به مطالب و مباحث آن، ضروری به نظر میرسد. نرمافزار دانشنامه تفسیر صافی، با دستهبندیهای مختلف و امکان جستوجوی ساده و پیشرفته، امکان دسترسی ساده و آسان به این منبع تفسیری را برای پژوهشگران فراهم میسازد.
از آنجا که این تفسیر در گذشته و حال، جزو کتب درسی کلاسهای تفسیری است، ارائه دانشنامه آن، ضرورت دوچندان پیدا میکند.
مخاطبان طرح
پژوهشگران حوزه تفسیر و علوم قرآن، اعم از اساتید و طلاب حوزههای علمیه، و نیز دانشجویان و دانشآموختگان دانشکدههای تفسیر و علوم قرآن و کلیه پژوهشگران علوم اسلامی، از مخاطبان این طرح خواهند بود.
مطالب صافى به زبان آمار
تفسیر صافى، مجموعهاى را تشکیل داده که مطالب مختلفى را در خود جا داده است و فهرستهاى گوناگونى میتوان از آن تهیه نمود؛ مانند فهرست صفات و افعال خداوند، فهرست منابع، فهرست کتب آسمانى، اماکن، وقایع و حوادث، فرق و ادیان، قبائل و امم، فهرست اشخاص (انبیاء ـ صلحاء و...)، فهرست قرّاء، فهرست سورههاى مکّى و مدنى، و فهرستهاى دیگر. با شیوه نرمافزارى، آمارهایى را نیز میتوان ارائه داد. در ادامه، برخی از آمارها درباره تفسیر صافی بدین شرح است:
- در تفسیر روایى: فرازها و کلمات آیات، حدود 7300 مورد؛
- در تفسیر بیانى (غیر روایى): فرازها و کلمات، حدود 7000 مورد؛
- در بیان معناى کلمات به شیوه معجم لغوى: حدود 4000 مورد؛
- مطرح کردن مباحث فقهى در مورد 370 آیه.
- مطرح کردن مباحث ادبى (اِعراب، تجزیه و ترکیب، بلاغت) در مورد 734 آیه.
- مطرح کردن اختلاف قرائت در 1160 مورد؛
- نقل روایات شأن نزول: 320 مورد؛
- نقل بیانهاى شأن نزول: 245 مورد؛
- نقل روایات فضائل سور و آیات: 211 مورد و هفت مورد غیرروایى.
- استدلال و استشهاد به آیات یا در مورد آیات: 2200 مورد؛
- تعریف مفاهیم: حدود 110 مورد؛
- مطرح کردن وجه تسمیه: 147 مورد؛
- اظهارنظر درباره روایات: حدود 315 مورد؛
- مطرح کردن مصادیق ناسخ و منسوخ: 136 مورد.
ساختار نرمافزار دانشنامه تفسیر صافی
ساختار این نرمافزار، شامل: کتابخانه، مشابهیابی، درختواره، آیات در کتب، قرآن کریم، پژوهنگار، لغتنامه و کتابشناسی است. در اینجا برخی از بخشهای مهم برنامه را توضیح میدهیم:
* کتابخانه
در بخش «کتابخانه»، متن کامل تفسیر صافی با قابلیتهای پژوهشی و دستهبندیهای موضوعی ارائه میشود. از آنجا که ترجمه آن، فاقد مجوز استفاده است، از ارائه آن در اینجا معذوریم. همانگونهکه گذشت، در این برنامه از نسخه پنج جلدی معروف به نسخه اعلمی با مقدّمه و تصحیح حسین اعلمی انتشارات مکتبة الصدر (تهران، 1373ش/1342ق) استفاده شده است.
* مشابهیاب
بخش «مشابهیاب»، از دیگر ویژگیهای این برنامه است. مشابهیاب که از قابلیتهای فنّی ـ پژوهشی مرکز نور است، به کاربر کمک میکند تا با استفاده از آن، میان احادیث و نیز متون تکراری و مشابه، مقایسه کند. با این قابلیت، کلیه متون و احادیث مربوط به یک موضوع را سریع و آسان میتوان شناسایی کرد. امکان درجهبندی میزان تشابه تا نود درصد، در اختیار کاربر قرار گرفته است. دامنه محتوایی متن مشابه، در سه بخش: متن، مقدّمه و پاورقی قابل انتخاب است.
* دانشنامه
مهمترین ویژگی نرمافزارهای دانشنامهای با فرمت تخصّصی، تقطیع متن و دستهبندی مطالب آن بر اساس موضوعهای تخصّصی است.
دستهبندی موضوعی، یا به عبارتی، فرمتهای تخصّصی نرمافزار دانشنامه تفسیر صافی، از این قرار است: این دانشنامه، دارای سه بخش: المفاهیم، علوم القرآن و الاعلام با 34 شاخه و صدها برگ میباشد.
الف. المفاهیم، شامل:
- - الآراء التفسیریة للفیض، شامل: الآیات، الأقوال و المنابع؛
- - الروایات التفسیریة، شامل: الآیات، الأقوال و المنابع؛
- - الروایات الموضوعیة، شامل: الآیات، السور، الأبحاث، الأقوال و المنابع؛
- - روایات الفضائل، شامل: الآیات، السور، الأقوال و المنابع؛
- - المفاهیم الفقهیة، شامل: العناوین، الأقوال و المنابع؛
- - المباحث الادبیة؛
- - البراهین و الردود، شامل: الآیات، الدلائل، الأقوال و المنابع؛
- - دراسة الروایات، شامل: الآیات، الروایات، البیان، الأنواع و المنابع؛
- - الادعیة، شامل المصادیق و المنابع؛
- - وجه التسمیة: فهرست مفاهیم وجه تسمیهدار؛
- - الوقائع و الأیام: فهرست حوادث و مناسبتهای مشخّص؛
- - الأسناد؛ شامل اعلامی که در طرق اسناد آمده و انواع احادیث مانند: روایت عامیه، متواتر، مرسل، مرفوع، مستفیض، مضمر، مقطوع و واحد را دربرمیگیرد.
ب. علوم القرآن، شامل:
- - اسباب النزول، شامل: أعلام الأشخاص، أهلالبیت(علیهم السلام)، الملائکه و الجن، الأنبیاء، ازواج النبی(صلیالله علیه وآله وسلم)، الملوک، الفئات، الوقائع، الأماکن، الأزمان، الأشیاء، و الکتب؛
- - النسخ، شامل: الناسخ و المنسوخ، الأقوال و المنابع؛
- - القرائة، شامل لیست القراءات و القرّاء؛
- - السور المکیة، شامل فهرس السور المکیة؛ فهرست 71 سوره که در مکّه نازل شدهاند(16)؛
- - السور المدنیة، شامل فهرس السور المدنیة؛ فهرست 21 سوره که در مدینه نازل شدهاند(17)؛
- - السور المکیة و المدنیة، شامل فهرس السور المکیة و المدنیة؛ فهرست 23 سوره که در مکّه و مدینه نازل شدهاند؛ یعنی یا دو بار نازل شدهاند، مانند فاتحه، و یا در نزول آنها اختلاف است و دو قولی هستند، مانند سوره رعد و حجر؛
- - عدد الآیات: فهرست سورهها با ذکر تعداد آیات آنها؛
- - اسماء الآیات: فهرست نامهای خاصّی که برای برخی از آیات ذکر شده است، مانند آیة الاخوة؛
- - اسماء السور: فهرست نامهای خاصّ و گروهی سورهها.
ج. الأعلام، شامل:
- - اسماء الله و صفاته: فهرست نامها و اوصافی که برای حقّ تعالی در تفسیر صافی آمده است.
- - النّبی و آله(صلوات الله علیه و علیهم): فهرست احادیث و روایاتی که از چهارده معصوم(ع) نقل شده با دستهبندی چهاردهگانه؛
- - الانبیاء و الرسل: فهرست اعلام پیامبران؛
- - الصلحاء: فهرست اعلام نیکان؛
- - الملائکة: فهرست فرشتگان؛
- - الجن: فهرست جنها؛
- - الرجال: فهرست مردان؛
- - النساء: فهرست زنان؛
- - الأدیان و الفرق: نام ادیان و مذاهب و فرقههای مذهبی؛
- - القبائل و الفئات: نام قبیلهها، طایفهها، اصحاب و گروههای خاصّ؛
- - الاماکن: اسامی مکانها؛
- - الکتب السماویة: فهرست کتابهای آسمانی؛
- - المنابع: فهرست مصادری که در تفسیر صافی از آنها استفاده شده است.
برچسبگذاری محتوای دانشنامه
به منظور آمادهسازی متون جهت تبدیل به برنامههای رایانهای، دامنههای اطّلاعاتی مختلف متن با استفاده از علائمی قراردادی از یکدیگر جدا میشوند؛ با توجّه به تنوّع کتب و متون علمی، هر برنامهای فرمت خاصّ خود را میطلبد و گاه تنوّع فرمتها به بیش از یکصد نوع میرسد. بنابراین، گام اوّل این است که پیش از آغاز کار در هریک از کتابها و منابع، ابتداء فرمتهای متناسب با آن، به وسیله متخصّصان قرآنی بررسی و تعیین شوند.
برای سهولت کار فرمتگذاری، برخی از فرمتها مانند: شماره صفحه، آیه، حدیث، سند، شماره جلد و صفحه اشعار، پاورقی، عناوین و...، پس از تعیین علائم قراردادی در مرحله تایپ، توسط حروفچینها در متون اعمال میشود. به این نوع فرمتها، فرمت عمومی گفته میشود که در تمام برنامهها به طور مشترک، صرف نظر از محتوای آنها اعمال میگردد؛ به عبارت دیگر، در محدوده منابع متنی علوم اسلامی، هیچ برنامهای از این فرمتها بینیاز نیست.
افزون بر فرمتهای عمومی، محتوای دانشنامههای تخصّصی بر اساس موضوعهای تخصّصی نیز تقطیع و فرمتگذاری میشوند؛ یعنی متنی که قرار است در نرمافزار نمایش داده شود، بر اساس موضوعهایی که پژوهشگران و کارشناسان طرح تعیین میکنند، در گروه علمی قرآن نشانگذاری میشود. فرمتهای تخصّصی، امکان ارائه متن دستهبندیشده را به کاربران فراهم میآورد.
در ادامه، برخی از این فرمتهای مهم بهترتیب شرح داده میشوند:
1. فرمت آیات:
یعنی علامت زدن ابتداء و انتهاء آیه یا فراز آیه و مشخّص نمودن آدرس و اِعراب آن. اثر این فرمت، رنگی کردن آیات در متن کتابها و امکان تهیه فهرست و تعریف دامنه از آنهاست؛ با امکان اتّصال به مجموعههای دیگر در فضای وب مانند جامع التفاسیر و...، در آینده.
2. فرمت روایات:
یعنی علامت زدن ابتداء و انتهاء روایت و مشخّص کردن نشانی آن. اثر این فرمت، رنگی کردن روایات در متن کتابها و امکان تهیه فهرست و تعریف دامنه روایی از آنهاست؛ با امکان اتّصال به مجموعههای دیگر در فضای وب مانند جامع الأحادیث و...، در آینده.
۳. فرمت سرصفحه:
منظور از فرمت سرصفحه، علامت زدن ابتداء هر صفحه و شمارهگذاری آن است. اثر این فرمت، نشانیدهی مطالب بر اساس صفحات است.
۴. فرمت سرسطر:
منظور از فرمت سرسطر، علامت زدن انتهاء هر سطر و شمارهگذاری آن است. اثر این فرمت، جداسازی مطالبی است که بر اساس سطر، نشانیدهی شده است.
۵. فرمت پاورقی:
یعنی علامت زدن اندیس (نماد) پاورقی در متن و هینت (باز شدن پنجره) به محتوای پایین صفحه.
۶. فرمت سرفصلها:
به معنای علامت زدن ابتداء هر فصل یا باب است. اثر آن، جداسازی فصلها و ابواب از یکدیگر و تیتر کردن عنوان آنهاست.
۷. فرمت پاراگراف:
یعنی علامت زدن پایان هر پاراگراف، که نشانه شروع پاراگراف بعدی میشود.
۸. فرمت لینک ترجمه و متن:
به معنای علامت زدن متن و ترجمه، جهت لینک دوطرفه است.
همانطورکه پیش از این گفته شد، در این طرح، متن تفسیر صافی بر اساس 34 موضوع تخصّصی و در 3 گروه کلّی دستهبندی شده است. بنابراین، متن تفسیر صافی، بر اساس 34 موضوع فرمتگذاری میشود.
نتیجهگیری
تفاسیر روایی شیعی، با توجّه به کثرت آنها و نیز احادیث تفسیری فراوانی که در آنها ارائهشده، مورد نقد و بررسی و تحلیل قرار نگرفته است. این پژوهش، بسیار ضرورت دارد که متأسّفانه به آن بیتوجّهی شده است. تفسیر صافی، مهمترین پژوهش و نقد احادیث تفسیری به شمار میآید. تولید دانشنامه تفسیر صافی، این کمبود را به بهترین وجه جبران کرده است. از آنجا که تفسیر صافی، متن درسی کلاسهای تفسیر و علوم قرآن است، ضرورت کاربرد و کارایی این دانشنامه، دو چندان میشود. امید است با تلاش مسئولان امر و همکاران معاونت بازرگانی، بتوانیم این اثر گرانسنگ را در مراکز و مؤسّسات و دانشگاههای قرآنی سراسر کشور معرّفی کنیم.
پینوشتها:
* مدیر گروه علمی قرآن، اخلاق و دعا ـ مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی1. اقتباس از مقدّمه کتاب الصافی فی تفسیر القرآن، محقّق: سید محسن حسینی امینی، تهران: دار الکتب الاسلامیه، 1377ش.2. مجلّۀ تراثنا، ش۱۸، ص۱۱۱؛ الذّریعة، ج۱۲، ص21.
3. المؤمنون: ۸.
4. «ساری»، غلط و «سیاری» درست بوده که متوفای 268 هجری قمری است.
5. عبدالرحیم عقیقی بخشایشی، طبقات مفسران شیعه، ص۵۹۸.
6. آقاى حسنزاده آملى مىفرماید: تفسیر روان جاوید، در پنج جلد، ترجمه تفسیر صافى است. مؤلّف آن، آقاى میرزا محمد ثقفى است. او در اوّل تفسیر فرموده است که تفسیر صافى را از بین تفاسیر، خیلى مىپسندم؛ ولى نگفته است که ترجمه آن تفسیر است. وی پدر همسر امام خمینى(رحمه الله) هستند و پسر شیخ ابوالفضل تهرانى (صاحب کتاب شفاء الصدور فی شرح زیارة العاشوراء) و نوۀ میرزا ابوالقاسم کلانتر که تقریرات شیخ انصارى(رحمه الله) را نوشته، میباشد.
7. محمدهادی معرفت، تفسیر و مفسران، ج۲، ص۲۰۷.
8. عبدالرحیم عقیقی بخشایشی، طبقات مفسران شیعه، ص۵۹۷.
9. همان.
10. شوربختانه، جناب فیض آنگونهکه شایسته و بایسته بوده است، نتوانسته تحریفناپذیری را مطابق با قواعد مذهب و دین تحلیل کند و به دلیل گرایش بیش از حد به حدیث، تحت تأثیرِ احادیث تحریفشده قرار گرفته که جملگی، آحاد و قابل توجیهاند.
11. رضا استادی، آشنایی با تفاسیر، ص212.
12. فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ج۱، ص۷۵.
13. همان، ص۷۷.
14. همان، ص11.
15. محمدحسین ذهبی، التفسیر و المفسرون، ج۲، ص۱۴۵.
16. بنا بر قول مشهور، 86 سوره مکّی هستند.
17. بنا بر قول مشهور، 28 سوره مکّی هستند.
منابع:
1. قرآن کریم.2. استادى، رضا. آشنایى با تفاسیر قرآن مجید و مفسران. قم: مؤسّسه در راه حق، 1377ش.
3. ایازی، سید محمدعلى. المفسرون حیاتهم و منهجهم. تهران: مؤسّسه چاپ و نشر وزارت ارشاد اسلامى، 1373ش.
4. خرمشاهی، بهاءالدین، دانشنامه قرآن و قرآنپژوهى. 2 جلد. تهران: انتشارات دوستان، 1377ش.
5. ذهبی، محمدحسین. التفسیر و المفسرون. 2 جلد. بیروت: دار احیاء التراث العربى.
6. زیر نظر جمعى از اندیشمندان حوزه و دانشگاه. دائرة المعارف تشیع. ج 4. نشر سعید محبى، 1375ش.
7. طهرانی، شیخ آغابزرگ. الذریعة الى تصانیف الشیعه. ج 4 و 15. بیروت: دار الاضواء.
8. عقیقى بخشایشى، عبدالرحیم. طبقات مفسران. قم: دفتر نشر نوید اسلام، چاپ اوّل، 1373ش.
9. فیض کاشانی، محسن. الصافی فی تفسیر القرآن. تحقیق سید محسن حسینى امینى، چاپ جدید، 7 جلدى. دار الکتب اسلامى، چاپ اوّل، 1377ش.
10. مجلّۀ تراثنا. مؤسّسه آلالبیت(علیهم السلام) لاحیاء التراث، ش۱۸.
11. معرفت، محمدهادی. التفسیر و المفسرون فى ثوبه القشیب. 2جلد. مشهد: انتشارات دانشگاه علوم اسلامى رضوى، چاپ اوّل، 1377ش.
12. ـــــ . تفسیر و مفسران. 2 جلد. قم: مؤسّسه فرهنگی انتشاراتی التمهید، 1379ش.
13. موسوی خوانساری، میرزا محمدباقر. روضات الجنات. جلد 6. قم: انتشارات اسماعیلیان.
14. مهدوىراد، محمدعلی. مجله حوزه. نشریه دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم، ش21، مرداد و شهریور 1366.